سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ

 

آسیب های فرهنگی بستری مناسب برای نفوذ فرهنگی

 

سوم؛ بهره گیری غیرهدفمند از شبکه‌های اجتماعی (اینترنت) و ماهواره

در مورد این دو ابزار مهم نیز باید توضیح داد اکثر مردم شاید بر این باورند که اگر میان ماهواره و اینترنت بخواهیم عنصر مخرب‌تر را انتخاب کنیم باید رأی به ماهواره دهیم اما با نگاهی عمیق‌تر می‌توان به قدرت تخریب بیشتر اشبکه های اجتماعی پی برد. بدون شک یکی از مهم‌ترین آفات نفوذ فرهنگی، دلبستگی به ابعاد منفی رسانه‌های سرشار از غفلت و گناه و البته هدف‌دار بیگانگان و دشمنان اسلام و این ملت است. دو ابزاری که استفاده غیرهدفمند از آن ها هم بنیان خانواده و هم جامعه را به قهقرا می کشاند و تأثیرات مخربی بر اعتقادات و اخلاق و فرهنگ و سیاست و اقتصاد بر جای می گذارد. زیرا هر دو قدرتی نرم اما بسیار مؤثر در تخریب فرهنگ یک ملت و تسخیر سبک زندگی هستند. این به معنای مخالفت با استفاده صحیح از شبکه های اجتماعی نیست که (اطلبوا العلم و لو بالصین و چه بسا و لو بالکافر : علم را باید آموخت هر چند با سفری دراز یا حتی از کافر).

استفاده بیش از حد از شبکه‌های اجتماعیتعاملات رو در رو را کاهش می دهد، موجب کاهش تمرکز افراد بر روی اهداف اساسی زندگی حقیقی خواهد شد ،احساس نیاز به توجه و خطر ابتلا به افسردگی را به شدت افزایش خواهد داد، به جهت مقایسه پیوسته خود با دیگران اعتماد به نفس افراد را تقلیل داده و سبب ایجاد نارضایتی از خود می شود، با ایجاد هیجانات کاذب خواب افراد دچار اختلال شده و انظباط زندگی فردی و اجتماعی آنها مختل خواهد شد، گشت و گذارهای بی هدف درست مانند زمانی که از روی بی برنامگی به تماشای تلویزیون می پردازید بهره وری مغز از دریافت کنش‌های پیرامون را ضعیف کرده و کاهش واکنش سیستم‌های حسی فرد را به دنبال خواهد داشت. بنابراین به یقین می توان گفت حضور بیش از حد در شبکه‌های اجتماعی نابود کننده خلاقیت کاربران بویژه نوجوانان است    . 

از سویی دیگر باید توجه داشت که بایدها و نبایدهای شرع مقدس در خصوص کاربران مسلمان بویژه زنان و دختران از اهمیت خاصی برخوردار است و اگرچه در ظاهر شبکه‌های اجتماعی در دنیای حقیقی نیستند، ماهیت اطلاعات و افرادی که در این محیط‌ها حضور دارند حقیقی است. بنابراینباید مراقب بود که حریم عفاف زنان و مردان در این محیط‌ها حفظ شود    .اکثر قریب به اتفاق افراد خود را در کنترل احساسات، متفاوت دیده و گمان می کنند مشکلاتی که دامنگیر دیگران شده برای ایشان پیش نخواهد آمد  .

باید بدانیم که عبوراز خط قرمزهای شرعی در تعامل زن و مرد درشبکه‌های اجتماعی طی فرایندی بسیار خزنده و غیر محسوس رخ می دهد چنانکه بعد از مدتی اشتراک احساسات با دیگران و جلب توجه افراد و رضایت آنان چنان وسوسه انگیز می نماید که ممکن است فردی مذهبی عکس‌های خصوصی زندگی شخصی اش را به راحتی منتشر کرده و در اختیار عموم قرار می دهد!

با این حال باید به قدرت تخریب، راه‌های تخریب و چگونگی اثرگذاری بر ذهن و اندیشه مردم عمیق توجه شود. در غیر این صورت حتی ممکن است به بهای استفاده صحیح از شبکه های اجتماعی، بلای از دست رفتن فرهنگ اصیل اسلامی - ایرانی گریبان‌گیرمان شود.

در مورد ماهواره هم که تهاجم فرهنگی اظهر من الشمس است و امروز هر آنتن آن که سر از خانه‌ای بلند کرده به قیمت تبری است که به ریشه سبک زندگی اسلامی – ایرانی و دور شدن از ارزش های اسلامی و معنویت ساکنان آن خانه زده می‌شود. بنابراین در این طور مسائل نباید با مسامحه رفتار نمود. بلکه از یک سو تبیین مخرب بودن، از سویی دیگر انذار مردم درباره عواقب و بالاخره برخورد قانونی مصلحانه با مصرف‌کنندگان لازم است. رخنه‌ و تهاجمی که از این محل (ماهواره و یا اینترنت در صورت استفاده نابجا) وارد می‌شود جبران ناپذیر است و ذهن و دل انسان را می‌رباید و لاجرم سبکی جدید در زندگی وی پایه‌گذاری می‌کند که فاصله‌ زیادی با سبک زندگی اسلامی و ایرانی دارد. تخریب فرهنگ فاطمی و هدف‌گیری حجاب و بالاتر از آن عفاف تنها یک بعد از رخنه فرهنگی دشمن در مقام تهاجم است که مانند گلوله اسلحه ژ-3 از یک سو با سوراخی کوچک‌تر وارد می‌شود اما با اثر مخرب بالا از آن سو با چرخش و به هم ریختگی ساختاری که در آن نفوذ کرده از سوراخی بزرگ‌تر بیرون می‌رود.

حال برای مقابله با آسیب های نفوذ فرهنگی که از ناحیه شبکه های اجتماعی و ماهواره متوجه جامعه می شود چه باید کرد؟ در این باره برخی راهکارها می تواند مثمر ثمر باشد؛ راهکارهایی که آن ها را به شرح ذیل می توان برشمرد:

الف) تقویت فرهنگ خودی و نشان دادن ارزش های بالای آن به سطوح پایین جامعه، دفاع از ارزش های ملی، ارتقاء سطح آگاهی افراد، ترویج زندگی معنوی وتقوا، ترویج الگوهای رفتاری صحیح در خانواده و جامعه.

ب)حرکت مقابله ای صدا و سیما برای ساختن و بازنمایی مجدد ارزش های جامعه و صیانت از حریم خانواده به منظور مقابله با اثرات منفی فیلم های مناسب ماهواره ای.

ج) حرکت آگاهانه و صحیح مدیران فرهنگی جامعه برای کاهش اثرات منفی شبکه های اجتماعی.

د) ایمن سازی افراد به ویژه نوجوانان و جوانان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان است که این مهم در وهله نخست وظیفه مسؤلان فرهنگی است. ضمن این که ایمن سازی نیز با برنامه ریزی های اساسی برای گسترش شناخت معارف الهی و باورهای اعتقادی و مذهبی در جامعه میسر است که می تواند با گذشت زمان، افراد جامعه را به خود آگاهی و خود باوری برساند. به عبارت دیگر باید جوانان و افراد جامعه را به گونه ای تربیت کرد که آگاهانه و با اختیار کامل از گناه دوری کنند تا بتوانند از ماهواره به عنوان برنامه تکمیلی بهره مند شوند.

ه)تبیین صحیح پیامدهای منفی ماهواره با بهره مندی از مطبوعات، رسانه ها و انجمن اولیا و مربیان مدرسه.

و) همچنینبی شک محدودیت آفرینی در استفاده از برنامه های ماهواره و شبکه های اجتماعی بدون جایگزین کردن برنامه های سازنده در رسانه های ملی و شبکه های اجتماعی اخلاقی ، جذاب و مورد علاقه جوانان به نتیجه نخواهد رسید. بنابراین گسترش شبکه های رادیویی و تلویزیونی و توسعه شبکه های اجتماعی مفید، باید جزو برنامه های اساسی دولت مردان، به ویژه مسئولان صدا و سیما و مسئولان فرهنگی قرار گیرد.

ز) در حوزه ملی اهتمام مسولین در ایجاد شبکه ملی اطلاعات می تواند از مهمترین راه حل‌ها جهت کاهش آسیب‌ها باشد که در بسیاری از کشورهای جهان از جمله چین این شبکه ملی شکل گرفته و آنها را نه تنها نسبت به تهدیدهای خاص موسسان فضای مجازی از جمله آمریکا مصون ساخته بلکه سبب ایجاد ارزش افزوده اقتصادی و منفعت ملی گردیده است.که بجاست تشکیل شبکه ملی اطلاعات یکی از مطالبات مردم از مسولین اجرایی کشور باشد.

ژ) مهمترین راهکار برای حل نشدن در شبکه هایی و زندگی روزمره را نیز می توان در سخنان مقام معظم رهبری در دیدارهای اخیرشان با جوانان جست یعنی مجهز شدن به زره تقوا، همانگونه در فرازی از دعای کمیل می گوییم "خداوندارحم کن به کسیکه سرمایه ‏اش امید و سلاحش اشکریزان است".


چهارم؛ غلبه کمیت بر کیفیت در نظام آموزش و پرورش

این موضوع نیز یکی دیگر از آسیب های فرهنگی در کشور است. توضیح این که در نظام آموزش و پرورش به اندازه تصمیماتی که در این زمینه گرفته شده کاستی دیده می‌شود و آموزش هم که رنگ و سایه خود را بر پرورش گسترانده است و تقدمی از تزکیه بر تعلیم دیده نمی‌شود. در واقع علمی که انسان را در پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه مهذب نسازد به کار نمی‌آید و چه بسا این چنین علمی اگر نافع نباشد سبب سقوط انسان هم بشود.

بنابراین تحصیل در کشور تاکنون دچار تغییرات متعدد بوده و هست و بجای تغییر کیفی به دنبال تعویض تاکتیک‌های نظام قدیم و جدید و مشابه آن بوده است. همین موضوع سبب شده تا سبک زندگی و فرهنگ ازدواج و تشکیل خانواده که هدف‌گذاری نظام سلطه روی آن (در موضوع جمعیت) مشخص است دستخوش تغییر شود.

پنجم؛ ضعف کیفی در حوزه سینما

سینما یکی از مهمترین بخش های حوزه فرهنگ و هنر است که نمی توان از تأثیر بسیار آن بر فضای فکری و فرهنگی جامعه چشم پوشید، تاثیری شگرف که شاید نتوان این روزها آن را با ابزار دیگری قابل مقایسه دانست، ابزاری با قدرتی بی نظیر در القای پیام های مورد نظر گروه سازنده که مخاطب با اشتیاق در برابر این پیام ها آغوش خود را گشوده است.

در نقش و جایگاه سینما در توسعه فرهنگی همین بس که رهبر معظم انقلاب برای سینما و سینماگران اهمیت ویژه ای برخوردار است و در این زمینه می فرمایند: «کلید پیشرفت کشور، به میزان زیادی دست سینماگران است؛ چرا که دست اندرکاران هنر فاخر سینما، با توجه به تأثیرگذاری و جهت‌دهی این هنر، می‌‌توانند با تولیدات خود، روح امید، شوق پیشرفت، انگیزه کار و تلاش، اعتماد به نفس و اعتقاد به ارزش‌های اسلامی و ملی را در جامعه ترویج کنند و سهم بزرگ خود را در پیشرفت و تعالی کشور ایفا نمایند، و یا اینکه با فیلم‌های خود، نسلی ناامید، پشیمان، متکی به بیگانه و تحقیرشده را پرورش دهند». این نکته که ایشان کلید پیشرفت کشور را به میزن زیادی دست سینماگران می داند نشان از عمق توجه ایشان به هنر سینما است، رهبر معظم انقلاب البته در جای دیگری نیز بهطور مستقیم این اهمیت را بیان نموده اند که: «اعتلای سینمای کشور، نیازی محسوس است و همه باید این حقیقت را دریابند که هنر مهم و بسیار برجسته سینما برای کشور، یک نیاز و ضرورت محسوب می‌شود».

اما متأسفانه و با وجود تأکیدات مکرر رهبر انقلاب در این حوزه، روندی که امروز بر سینمای کشور نیز حاکم است یکی از آسیب های حوزه فرهنگ می باشد. چرا که سینمای امروز که فاصله زیادی با فقه و مبانی اسلامی دارد، غالباً اسیر کیفیت ضعیف فیلم نامه ها، مضامین گاهاً غیراسلامی، تضعیف حجاب و عفاف و از بین بردن قبح برخی گناهان، رواج موسیقی های مبتذل و مخرب و غلبه گیشه و تجارت بر کارکرد فرهنگی است.


دیگر تهدیدها و عوامل آسیب رسان فرهنگی

1 .حاکم شدن روحیه ریا و تملق به جای اخلاص و ایثار و در نتیجه دگرگونی مجدد ارزش های جامعه و فرآیند تبدیل ثروت به ارزش و نابرابری اجتماعی

2 .اشاعه فحشا و فساد و ارتشا

3 .تأثیر پذیری از جنگ روانی و تهاجم فرهنگی و تبلیغاتی دشمن و رجعت تدریجی به ارزش های فرهنگی رژیم پیشین

4.بحران هویت اجتماعی بالاخص بین نوجوانان و جوانان نسل دوم و سوم انقلاب و گرایش به الگوهای غربی

5.فرار مغزها؛ در این باره نیز باید اشاره نمود نداشتن برنامه‏ای همه جانبه برای جلوگیری از مهاجرت تحصیل کردگان و متخصصان و مشخص نبودن مرزهای "تعهد" و "تخصص" باعث ظهور پدیده فرار مغزها که همان سرمایه انسانی است به کشورهای دیگر جهان می‏شود

6.دوگانگی عمل و گفتار بخصوص در رابطه با برخی از مسؤلین (فاصله بین گفتار و کردار آن ها و سخنگویی به جای عمل و سیاسی کاری به جای خلاقیت‏های مدیریتی)

7.بازیچه شدن دین در دست برخی از سیاسمتداران برای منافع شخصی یا گروهی (جناحی)

8.درگیری و اختلافات سیاسی (سرگرم شدن به درگیری‏های سیاسی و غفلت از مشکلات مردم)

9.عدم تحمل سیاسی و نداشتن روحیه انتقادی

10.باندبازی و گزینش‏های رابطه‏ای در انتخابات دولتمردان و شیوع تبارگماری درمسئولیت‏های مهم و حساس

11.عدم ارائه راهکار مناسب برای تلفیق دین و دولت (عدم تعامل مناسب دین و دولت)

12.ضعف مدیریت و تصدی امور به دست افراد نالایق کم توان و به دور از آگاهی و بینش قوی (ولو دلسوز و با حسن نیت)

13.عدم وجود عدالت اجتماعی در توزیع قدرت، ثروت و دنیاگرایی و عافیت طلبی مردم

14.وجود فساد اداری در بدنه نظام به عنوان یکی از مهمترین عوامل سرخوردگی مردم از دین و فرهنگ انقلاب اسلامی

15.فقر و محرومیت توده مردم (فشار اقتصادی بر مردم) و تشدید اختلافات طبقاتی

16.نارضایتی مردم به علت شیوع حاکمیت روابط به جای ضوابط

17.افزایش روحیه ریاکاری و تظاهر به دین

18.احساس خستگی افراد جامعه به ویژه از سخنرانی‏ها و مطالب تکراری و زدگی آن ها از مطالب بیان شده

19.ضعف و به حاشیه رفتن مشارکت عمومی در تصمیم‏سازی، نظارت، اجرا و پشتیبانی و اداره مادی و معنوی نهاها و فعالیت های دینی

20.غرق شدن در درگیری های داخلی و غفلت از مسائل جهانی

21.شیوع رویکردهای افراطی و تفریطی در ارتباط با سایر کشورها

22.سیاه نمائی و القاء دشمن به مردم توسط تبلیغات گسترده مبنی بر ناتوانی حکومت دینی در رفع مسائل و مشکلات جامعه

23.بی‏توجهی به آموزه‏های دین اسلام در تولید ارزش‏های مشترک جهانی

24.تهاجم برنامه‏ریزی شده دشمنان خارجی جهت انحراف نسل جوان

25.فقدان نظام مشورت‏گیری از نخبگان و روشنفکران دینی و به حاشیه رفتن نقش آن ها در فرایند تولید و عرضه کالاها و خدمات فرهنگی

26.عدم مشارکت فعال نخبگان و کناره‏گیری آن ها از قدرت به علت وضعیت آشفته و ناپایدار سیاسی

27.به حاشیه رفتن نقش نخبگان فرهنگی و روشنفکران دینی در سرپرستی هویت دینی و ملی

28.عدم وفاق ذهنی نخبگان کشور در راستای حل مسائل فرهنگی و معنوی

29.تقابل روشنفکران و نخبگان فرهنگی با سنت گرایان

30.تداخل وظایف و فعالیت‏های موازی نهادهای دینی به علت نبود برنامه ریزی جامع در مورد تقسیم وظایف

31.گسترش ظاهرنگری، سطحی‏نگری، جزم‏اندیشی و عوام زدگی در فعالیت‏های نهادهای دینی

32.فقدان نظام برنامه ریزی صحیح فرهنگی برای نسل جوان به علت نبود مدیریت واحد فرهنگی

33.فقدان نظام مشورت‏گیری و نظرسنجی از نخبگان (به حاشیه رفتن نقش نخبگان در فرایند تولید، پردازش و عرصه کالاها و خدمات فرهنگی دینی در مقیاس ملی

34.عدم برنامه‏ریزی صحیح و اصولی فرهنگی و دینی برای نسل جوان توسط حوزه‏های علمیه و روحانیت

35.ارائه تصویری عوامانه از دین، ناهمگون با مقتضیات زمان و متضاد با مبانی فکری نسل جوان توسط برخی از روحانیون و علمای دینی

36.عدم تناسب سیاست‏ها و ساختار حوزه‏های علمیه با شرایط و نیازهای روز

37.عدم جذابیت کافی از چهره اسلام ارائه شده توسط روحانیت

38.عدم پاسخ کافی، جامع و مستدل نسبت به شبهات جدید و انحراف در گفتار و کردار (بی‏عملی برخی از عالمان دینی)

39.حاکم شدن مواضع سیاسی و منافع جناحی (حزبی) در رسانه‏ها به جای قضاوت‏های اخلاقی و منطقی و مواضع ملی

40.عدم ارزشیابی مستمر و علمی از نتایج و عملکرد سازمان صدا و سیما و دیگر رسانه‏ها

41.نگاه یک طرفه و گاه ابزاری به مخاطبان و نیازهای آنان

42. نفوذ اندیشه های اتقاطی تجدد و سکولاریزم

ارزیابی نهایی

به عنوان یک ارزیابی کوتاه و نهایی باید تأکید کرد تا زمانی که کشف آسیب ها و ناراستی های فرهنگ ملی و ارائه راه حل های درست و دقیق برای رفع آن ها به گفتمان غالب، اولویت اصلی، دغدغه فکری و ذهنی مسئولان عالیرتبة دولتی و فرهنگی بویژه وزارت خانه ها و نهادهای مرتبط تبدیل نشود، نمی توان وقوع اتفاق مهم و قابل توجهی را در این عرصه یعنی حوزه فرهنگ انتظار داشت و از نفوذ مخرب فرهنگی غرب جلوگیری کرد.



[ یکشنبه 94/9/22 ] [ 7:31 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 61
کل بازدیدها: 1041421
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون