سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ
ترامپ معتقد است چین از توانایی تاثیر گذاری بر کره شمالی برخوردار است و می تواند با کاهش روابط تجاریش، این کشور را بابت رفتارهای غیر سازنده اش تحت فشار قرار دهد. در مقابل کارشناسان چینی عنوان می کنند که پکن سالهاست که دیگر به کره شمالی به عنوان یک دارایی استراتژیک نگاه نمی کند و آن را یک دردسر می داند
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/حسن مولایی
رئیس جمهور چین در اولین سفر خود بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، در رأس هیاتی عالی رتبه روز پنجشنبه بعد از ظهر به وقت محلی وارد فلوریدا شد و مورد استقبال رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا قرار گرفت. بعد از رایزنی های مقدماتی، دیروز ترامپ و خانم مالانیا در تفرجگاه ساحلی شخصی شان از شی ژینگ پینگ و همسرش پنگ لی یوان استقبال کردند و رایزنی های سران دو کشور تا صرف یک شام کاری همچنان ادامه پیدا کرد.
چند ساعت بعد از شروع رسمی نشست، ترامپ در توییتی "مذاکره بسیار سختی را پیش بینی کرد" که خیلی زود به تیتر رسانه ها تبدیل شد. او همچنین در بخش دیگری از توییتش نوشت ما به این کسری تجاری بزرگ با چین و از دست رفتن شغل ها در امریکا باید خاتمه دهیم؛ شرکت های امریکایی باید رویه سابق خود را تغییر دهند و به فکر یک راه جایگزین باشند.
ساعتی بعد معاون وزیر خارجه چین در پاسخی دیپلماتیک در جواب سوال خبرنگاران گفت که دو طرف به دنبال یک نشست سازنده و موفقیت آمیز هستند، به گونه ای که یک هدایت درست می تواند به ارتقاء بیش از پیش روابط دو کشور کمک کند. او همچنین از آمادگی کشورش در رسیدن به یک تعادل در حجم روابط دو کشور خبر داد.

چین و آمریکا؛ تعامل یا تقابل؟

همانگونه که از حرف های مبارزات انتخاباتی ترامپ مشخص بود مباحث اقتصادی، مساله کره شمالی و دریای جنوبی چین از اولویت های اصلی طرف امریکایی در این نشست بود. به عبارت دیگر تا آنجا که مشخص بود این نگرانی ها و اولویت های امریکا بود که بر نشست سایه افکنده بود تا نگرانی های چین.
آمریکا از ابتدای روی کار آمدن ترامپ دنبال این مساله بود که با تهدید به افزایش فشار های اقتصادی، سیاستمداران چینی را در ارتباط با روابط حمایتی خود در حوزه اقتصادی و امنیتی از کره شمالی، مجبور به تغییر رفتار کنند. کارشناسان غربی معتقدند که چین روابط بسیار گسترده اقتصادی با پیونگ یانگ دارد و تا زمانی که این رابطه حمایتی وجود دارد به زانو در آوردن کره شمالی از راه تحریم های اقتصادی غیر ممکن است.
از این رو به گزارش رسانه های غربی یکی از اولین مباحث مطروحه بین دو طرف مساله کره شمالی بود. ترامپ در راه سفر به فلوریدا به خبرنگاران گفت که فکر می کند چین آمادگی برداشتن قدم هایی در این راستا را دارد.
آمریکا هفته گذشته برای نشان دادن حساسیتش در ارتباط با رفتارهای کره شمالی، چند شرکت چینی را تحت نام عدم رعایت هنجارهای عدم اشاعه و انتقال فناوری های حساس به کره شمالی و ایران تحریم کرد. این هفته ژاپن نیز به طور رسمی از اراده خود برای تحریم شرکت های کره شمالی و جلوگیری از پهلو گیری کشتی های تجاری متعلق به این کشور خبر داد.
ترامپ معتقد است چین از توانایی تاثیر گذاری بر کره شمالی برخوردار است و می تواند با کاهش روابط تجاریش، این کشور را بابت رفتارهای غیر سازنده اش تحت فشار قرار دهد. در مقابل کارشناسان چینی عنوان می کنند که پکن سالهاست که دیگر به کره شمالی به عنوان یک دارایی استراتژیک نگاه نمی کند و آن را یک دردسر می داند، اما مساله این است که چین نمی خواهد با تحریک کره شمالی و رفتن به سمت یک رابطه خصمانه در همسایگی خود، برای خودش یک دشمن هسته ای بتراشد. شی ژینگ پینگ به دنبال این بود ترامپ را قانع کند تا از سیاست تهاجمی صرف در مورد کره شمالی دست بردارد و فشارهای غیر منطقی به شرکت های چینی را با مذاکره مستقیم با آمریکا کم کند و از تصاعد تهدید در این منطقه بکاهد.
در مقابل اظهارات ترامپ مثل این جمله که دیگر صبر استراتژیک امریکا در ارتباط با کره شمالی به پایان رسیده است نشان از خواست او برای یک رفتار ضربتی و قاطع در این زمینه داشت.

چین و آمریکا؛ تعامل یا تقابل؟

دونالد ترامپ به صراحت از روی میز بودن گزینه مستقیم نظامی و یا حملات پیش دستانه علیه کره شمالی خبر داد. هر چند کارشناسان نظامی گزینه مستقیم نظامی را بسیار پُر هزینه برای متحدین منطقه ای امریکا می دانند و بر غیر واقعی بودن آن تاکید دارند، اما در مقابل استقرار سیستم های دفاع هوایی پیشرفته آمریکا در کره جنوبی به بهانه تهدیدات فزاینده پیونگ یانگ می تواند به شدت برای چین تهدید آمیز باشد.
از طرف دیگر مساله دریای جنوبی چین و رویکرد توسعه طلبانه چین از نگاه آمریکایی ها در این منطقه و نوع تعامل ایالات متحده با این موضوع -که قرار است اساس سیاست شرق آسیایی دولت ترامپ را شکل دهد- در حال حاضر در حال ریل گذاری است و بر این اساس دولت آمریکا ضروری دیده است که قبل از اتخاذ هر گونه رویکردی چه تهاجمی و یا تعاملی، در عالی ترین سطح با رهبران چین در این زمینه گفتگو کند.
در مقابل این دیدار از آن رو نیز برای چین حائز اهمیت است که این کشور تنظیم یک رابطه سازنده و بدون تنش با ایالات متحده را هسته اصلی سیاست خارجی خود می داند و همواره تلاش می کند از هر عامل سومی که می تواند این رابطه بدون تنش را که اصلی ترین عامل رشد پیوسته اقتصادی چین در چهار دهه گذشته به حساب می آید، استفاده کند. بنابراین شی ژینگ پینگ در این سفر تلاش می کند تا با از بین بردن ابهامات تا آنجایی که به منافع اساسی چین ضربه وارد نمی کند، سیاست هماهنگی را با ایالات متحده در پیش گیرد.
دومین موضوع مهم بین دو کشور، موضوع اقتصادی بود که روابط دو غول اقتصادی دنیا را بعد از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور منتخب امریکا با توجه به اظهارت انتخاباتی او در هاله ای از ابهام فرو برده بود. ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی خود، چین را به در پیش گرفتن یک رویه ای ناعادلانه در تجارت با امریکا متهم کرد و گفت: می خواهد میزان مالیات بر وارادت کالاهای چینی به ایالات متحده را بالا ببرد. او همچنین چین را به دستکاری در ارزش یوان در مقابل دلار متهم کرد. در دو دهه گذشته چین همواره سعی می کرد با پایین نگه داشتن ارزش پول خود در مقابل دلار یک مزیت نسبی برای صادر کنندگان کالا به امریکا در مقابل وارد کنندگان ایجاد کند.
همچنین دونالد ترامپ با زیر پا گذاشتن سیاست "چین واحد" که از سال 1979 زمان ریاست جمهوری کارتر با قطع روابط ایالات متحده با تایوان، ادامه داشت، به صورت مستقیم با خانم تسای رییس جمهور جدایی طلب تایوان به صورت تلفنی گفتگو کرد و رویکرد خانم تسای را ستود. هر چند در آن زمان برای بسیاری این گونه رفتارهای ترامپ غیر حرفه ای، بی هدف  و غریزی به نظر می رسید، اما ترامپ به خوبی می دانست که چین را به مرگ گرفته تا به تب راضی شود، چرا که ترامپ معتقد است چین در چهارچوب یک سیاست کنترل تنش با ایالات متحده کم کم دارد، خون امریکا را می مکد و این روند هر چقدر زودتر باید متوقف شود. یکی از این راه ها بالابردن هزینه های سرمایه گذاری در چهارچوب یک تنش کنترل شده در چین است.
از این رو ترامپ امروز به رسانه ها گفت که در ارتباط با تعادل در تراز تجاری دو کشور و برگشت شرکت های امریکایی از چین به خاک امریکا با همتای چینی خود صحبت کرده است. واقعیت این است که در سال های گذشته شرکت های بزرگ امریکایی برای دسترسی به کارگر ارزان و بازارهای جدید یا به طور کامل به خارج از ایالات متحده مثل چین و  مکزیک منتقل شده اند و یا شعبات جدید خود را در این کشورها توسعه داده اند. جالب اینجاست که در برخی موارد بازار هدف تولید این شرکت های امریکایی را خود ایالات متحده شکل داده است.

نتیجه گیری
هر چند بسیاری بر اساس اظهارات بسیار تند ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی و دوره انتقالی دولت، روابطی بسیار متشنج را بین ایالات متحده و چین پیش بینی می کردند، اما واقعیت آن است که هدف اصلی ترامپ همواره برگرداندن اعتبار از دست رفته آمریکا در مقابل چین است. با این حال این موضوع ظاهر قضیه است و در واقع باید گفت استفاده حداکثری و نمایشی ترامپ از برگ های بازی امریکا در مناطق مختلف نشان از کاهش اعتماد به نفس ایالات متحده دارد. ترامپ هر چند که خوب می داند برای کنترل این روند نزول قدرت امریکا، چاره ای جز همکاری با قدرت های جهانی مثل چین، روسیه و اتحادیه اروپا ندارد، اما این حقیقت را نافی ایجاد یک وضعیتی برای گرفتن امتیازات بیشتر از حریف نمی داند. از طرف دیگر با توجه به این موضوع که بنیان سیاست خارجی چین نیز بر اساس تعامل با قدرت های بزرگ و خصوصا ایالات متحده است به نظر می رسد بر خلاف انتظار، ریل گذاری جدید در روابط دو کشور به سمت یک تعادل تجاری در روابط پگن-واشنگتن تمایل یابد./   


[ یکشنبه 96/1/20 ] [ 7:21 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
رسانه ملی و دیگر رسانه های فعال کشور همچون خبرگزاری ها و مطبوعات همانند اتاق فکر و بازوی مهم در توسعه و فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی محسوب می شوند و می توانند به عنوان شاه کلید اصلی پیوند فرهنگ سازی باشند وجریان سازی مهمی در این عرصه از خود نشان دهند.
پایگاه بصیرت / گروه اقتصادی/روح الله فرقانی
موضوع اقتصاد از مسایل مهم جامعه امروز ایران اسلامی است و ضرورت دارد تا برای پیمودن مسیر تکامل مطلوب و استقلال کشور بیش از پیش به آن توجه و حساسیت داشته باشیم. یکی از ایده های محوری مقام معظم رهبری که از سال 1389 تا کنون بارها به آن توجه داده شد طرح  اقتصاد مقاومتی و ایجاد تحولات زیر ساختی در اقتصاد کشور و بخش‌های مربوط برای تحقق این مهم بوده است. شعاری که به ادعای برخی اقتصاد دانان با این مختصات و عمق مضمونی و گستره بی سابقه است.هر چند مدتی است که نظریه اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده است اما پرداختن به این موضوع به دلایل مختلف امری مهم و ضروری است از یک طرف دشمنان ایران اسلامی تلاش دارند تا نسبت به درهم ریختگی اقتصاد ایران بپردازند. در میان ادبیات رایج،  علم اقتصاد مقاومتی به عنوان مجموعه ای از راهبردها و تاکتیک های اقتصاد جهانی در برخی از کشورهای  دارای وضعیت مشابه ، با عناوین مختلف اجرا شده و در مراکز علمی و پژوهشی آن کشورها از آن سخن رفته است اما برای مفهومی در ادبیات رایج علم اقتصاد، اقدام کنند و از سویی دیگر ضرباتی جبران ناپذیر به اقتصاد کشورمان وارد کنند تا کشور از مسیر رشد و توسعه بازماند.
دلیل ماهیت زمینه ای و متن محور بودن و قاعدتا وابستگی زیاد به شرایط و اقتضائات محیطی  تا کنون منطق مدل و الگوی از این رو مقام معظم رهبری خود به عنوان مبدع این شعار راهبردی در ضمن فرمایشاتی به واکاوی ابعاد مفهومی و نظری آن همت گماردند  با توجه به اینکه تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی در وضعیت موجود کشور شرایط و الزاماتی دارد رهبری معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند:
1- اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط تحریم در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تضمین کننده رشد و جهان شمول و مفاهیم و مشترکی از آن به دست نیامده است.
2 -  در اقتصاد مقاومتی  از همه ظرفیت های دولتی و مردمی استفاده شود.
2- بنیان گذاری کارهای اقتصادی بر پایه دانش و تبدیل شدن اقتصاد دانش بنیان و حمایت از از تولید ملی در نظر گرفته شود.
3- فعال کردن واحدهای تولیدی کوچک و متوسط و تعادل در مصرف و مدیریت مصرف با جایگزینی و ترجیح تولیدات داخلی با  کالاهای خارجی لحاظ شود.
4- مبارزه با مفاسد اقتصادی و مدیریت مصرف و فرهنگ سازی برای جلوگیری از اسراف دیده شود.
امروزه  جامعه ای توسعه یافته تلقی می شود که بتواند در کنار شاخص های اقتصادی مانند درآمد سرانه ، توزیع ناخالص ملی و نرخ مرگ ومیر بر معیار آموزش و اطلاعات و در حقیقت عنصر دانایی اجتماعی تاکید داشته باشد. در چنین جامعه‌ای  رسانه ها و مطبوعات با تولید  و توزیع مطلوب اطلاعات نقش زیادی در بالابردن آگاهی های گوناگون  و ضروری بر عهده رسانه ملی در زمینه توسعه فرهنگی می تواند عامل آمیختگی، توازن و نیز قوام و پیوند باورهای اصیل اعتقادی و سنت‌های بارور جامعه باشند و باعث پویایی افکار شوند.
رسانه ها از جمله صدا و سیما سودمندترین فراوان ترین و با پذیرش این موضوع که توسعه فرآیندی چند بعدی است و توسعه اقتصادی در این میان از برجستگی خاصی برخوردار است تا جایی که این توسعه به عبارت دقیق تر صنعتی شدن به عنوان محور اصلی وموتور حرکت هر گونه توسعه قلمداد شده است واقعیت این است که توسعه اقتصادی و فرهنگی به آموزش و آگاه سازی و آماده کردن افکار عمومی بهره می گیرند و جامعه را در نیل به تعالی و ترقی همه جانبه یاری می کنند.
برای اجرای موفق هر برنامه ای لازم است افکار عمومی ضرورت اجرای آن را درک کنند و آماده اجرای آن باشند رسانه ها زبان گویای تمایلات فکری و خاستگاه اجتماعی هستند بدون شک مجموعه اطلاعات نوشتاری یا دیداری و شنیداری با توجه  به فرهنگ مردم، سطح تحصیلات، حوادث، رخدادها و اتفاقات در جامعه مورد استقبال و تاثیرگذاری قرار می گیرد از این رو رسانه ها مقبولیت و بقای  خود را مدیون باورها ، ارزش ها، هنجارها و مطالبات واقعی آن ها در جامعه هستند و می توانند مانند دانشگاهی بزرگ مولد هنجارمندی و مانع از آسیب ها و ناهنجاری ها شوند.
طراحی یک الگوی اقتصاد مقاومتی در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و بهره گیری از کلیه مولفه ها و ظرفیت‌ها برای مقابله با تهدیدات همه جانبه دشمنان از اهم ضروریات است.
رسانه ملی و دیگر رسانه های فعال کشور همچون خبرگزاری ها و مطبوعات همانند اتاق فکر و بازوی مهم در توسعه و فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی محسوب می شوند و می توانند به عنوان شاه کلید اصلی پیوند فرهنگ سازی باشند وجریان سازی مهمی در این عرصه از خود نشان دهند.
امروزه خبرنگاران و رسانه های گروهی با رسالت بسیار مهمی که در زمینه نقل و انتقال اطلاعات ایده ها وافکار به افراد جامعه دارند  دارای وظیفه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیار مهمی برای مقابله با جنگ نرم و ترویج اقتصاد مقاومتی می توانند ایفا کنند و با انتقال صحیح، هوشمندانه و سریع اطلاعات به افراد جامعه تقویت فرهنگی و اقتصادی مردم و تحکیم پیوند دولت و مردم و حاکمیت صورت داده و آن را مدیریت نمایند.
بنابراین الگو دهی های ارایه شده از پیام های اولویت دار برای مخاطب نه تنها باعث تسهیل در پذیرش پیام ها و الگوگیری در نگرش ها و رفتارهای مخاطبان صرف  می شود بلکه برجسته سازی مقاهیم محتوای مورد تاکید به صورت ناخود آگاه تثبیت پیام را در ذهن مخاطبان در پی دارد که می توان گفت نوعی القا و الگو دهی به مخاطبان با استفاده از روش های تاثیر پیام رسانه در مخاطبان به حساب می آید .بنابراین متناسب با موضوع اقتصاد مقاومتی که ایده پردازی طراحی و راهکارهای ارایه پیام به اشکال و قالب های گوناگون رسانه ای ما را به دو نظریه ارتباطی – رسانه ای همچون برجسته سازی ، مدل سازی  و ایده پردازی رهنمون می کند و با به تصویر کشاندن آن ها می توان  الگوهای رفتاری را به مخاطبان ارایه داد پذیرش این رفتارها از روی الگو و مدل یک نوع جامعه پذیری محسوب می شود.
باید گفت ؛‌ اقتصاد مقاومتی نیازمند طرح و برنامه، همت والا و مدیریت صحیح است.اگر چه عوامل موثر دیگری این جهاد را تقویت و تبیین می کند اما نیروی انسانی که بتواند به خوبی برنامه ریزی کرده و کمر همت قوی بسته و مدیریت صحیح کند از ضروریات اجتناب ناپذیر و سرمایه اصلی اقتصاد مقاومتی است.از این رو در ابعاد مدیریتی،‌ مدیریت رسانه را به عنوان یک علم میان رشته ای مورد بحث قرار دهیم و هدف از مدیریت رسانه را بازگو کنیم وظیفه اصلی مدیریت رسانه ایجاد پل میان اصول کلی نظری مدیریت رسانه در سایه اقتصاد رسانه رشد پیدا کرده است. کار اقتصاد رسانه به کار بستن اصول و مفاهیم اقتصادی در و ویژگی های خاص صنعت رسانه  است.
از این رو سازمان صدا  و سیما می تواند به عنوان رسانه دیداری و شنیداری با پیشگامی در پرداختن به مسایل اقتصادی وکمک به ایجاد شفافیت اقتصادی به پیشبرد اقتصاد مقاومتی کمک نماید و با تولید ، تامین و پخش برنامه و سریال در زمینه های اقتصادی از جمله فرهنگ مصرف، کارآفرینی، فرهنگ کار و حمایت از تولید ملی بر اساس مولفه های اصلی اقتصاد مقاومتی از جمله، مردم بنیاد بودن، عدالت محور بودن، دانش بنیان بودن، درون زا وبرون گرا بودن ، با بهره گیری از پشتوانه مبانی دینی به گفتمان سازی در همین راستا رهبر معظم انقلاب در تبیین سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، گفتمان سازی پیرامون اقتصاد مقاومتی را از الزامات مهم بر می شمارند و فرمودند: « باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارایه بشود، البته صدا وسیما و رسانه های کشور موظفند اما مخصوص آن ها نیست.دستگاه های تبلیغاتی مخالف با کشور، مخالف با انقلاب، مخالف با پیشرفت ملی ما، خیلی چیزها در چنته دارند و شروع هم کرده اند، ما دیدیم، بعد از این هم بیشتر. درباره اقتصاد مقاومتی ، اشکال تراشی، مانع تراشی، گاهی هو کردن، بی اهمیت جلوه دادن آنچه که در کمال اهمیت و نهایت اهمیت است، از این کارها می کنند.نقطه مقابل آن ها بایستی کار بشود، مسئولین، صاحبان فکر و دلسوزان بایستی تصویر درستی از این حرکت بزرگو عمومی ارایه بدهند و گفتمان سازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند، د ر این صورت کار عملی خواهد شد.»
از این رو است که رهبر انقلاب بار دیگر در پیام های نوروزی سال 96 اولویت امروز ملت ایران را مسئله اقتصادی توصیف کردند و بر تولید و اشتغال در نقشه راه اقتصاد کشور تاکید کردند. فرهنگ سازی این مقوله از سوی رسانه های جمعی می تواند اقتصاد کشور را از ساحل رکود و تورم به دریای ثبات و رشد پایدار برساند./
ب/ مق


[ یکشنبه 96/1/20 ] [ 7:19 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
و قطبی سازی فرصتی را در اختیار اپوزیسیون داخلی و خارجی قرار می دهد که جهت این دوقطبی را عوض کنند یعنی رقابت بین جریان ها را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل کنند. یکی از آن کارها این است که یک جریان را منسوب به نظام و نماینده نظام عنوان نموده و جریان دیگر را مخالف نظام معرفی می کنند. در این حالت رقابت به بازی در زمین دشمن تبدیل می شود. بدترین نوع دوقطبی سازی، همین نوع است
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ علی کارگر

دوقطبی سازی انتخابات بیم ها و امیدهابا نزدیک شدن به جدال نهایی نامزدهای ریاست جمهوری در اواخر اردیبهشت ماه، بحث دوقطبی شدن و یا حتی سه قطبی سازی انتخابات داغ تر از همیشه شده است. این در حالی است که مقام معظم رهبری ماه ها قبل و در توصیه ای که به آقای احمدی نژاد برای عدم حضور در انتخابات داشت دلیل این توصیه را جلوگیری از دوقطبی سازی کشور عنوان نمودند. از طرف دیگر انتخابات با یک قطب اصلا انتخابات نیست و به نظر می رسد همواره انتخابات ها حداقل دارای دو قطب هستند. چند نکته در قطبی سازی انتخابات وجود دارد که در زیر به آن اشاره می شود:

1- دو قطبی سازی و یا به طور کلی چند قطبی سازی در صورتی که رقبا دارای وزن سیاسی نسبتا یکسانی در افکار عمومی باشند فضای انتخابات را پر شورنموده و حضور پای صندوق های رأی را افزایش می دهد. در این حالت رقابت به معنای واقعی کلمه شکل می گیرد. رقبای سیاسی در جریان مناظره ها و میتینگ های تبلیغاتی در صورتی که به اخلاق پایبند باشند برنامه های رقیب را نقد نموده و به چالش می کشند که مطرح شدن چنین بحث هایی سطح دانش سیاسی مخاطبین که مردم هستند را بالا می برد. با این نگاه چند قطبی بودن انتخابات لازمه یک رقابت و بخش جدایی ناپذیر آن است.

دوقطبی سازی انتخابات بیم ها و امیدها2- چند قطبی شدن انتخابات زمانی سودمند است که الزامات آن رعایت شود. یکی از این الزامات عبارتند از رعایت اخلاق انتخاباتی؛ اهمیت این موضوع به حدی است که اگر رقیب یا طرفداران او اخلاق را رعایت نکرده و تهمتی ناروا به طرف مقابل وارد کنند فضای فتنه آلودی شروع می شود که تشخیص حق و باطل برای مردم سخت می شود. از دیگر نمونه های عدم رعایت اخلاق انتخاباتی سیاه نمایی وضعیت و سوابق رقیب است. در برخی موارد نیز افشاگری برخی مسائل با اخلاق و مصالح جامعه مغایرات دارد و در یک کلام لازمه تشکیل دوقطبی سودمند رعایت اخلاق انتخاباتی است.

 3- دو قطبی سازی فرصتی را در اختیار اپوزیسیون داخلی و خارجی قرار می دهد که جهت این دوقطبی را عوض کنند یعنی رقابت بین جریان ها را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل کنند. یکی از آن کارها این است که یک جریان را منسوب به نظام و نماینده نظام عنوان نموده و جریان دیگر را مخالف نظام معرفی می کنند. در این حالت رقابت به بازی در زمین دشمن تبدیل می شود. بدترین نوع دوقطبی سازی همین نوع است و منعی  که مقام معظم رهبری برای جلوگیری از دوقطبی سازی انجام داد نیز معطوف به همین نگاه است. در این حالت دشمنان، پیروزی جریان منسوب به نظام را به فرمایشی بودن انتخابات و یا انتخابات سازمان یافته تفسیر می کنند و پیروزی جریان رقیب را به معنی شکست نظام تلقی نموده و به دنبال تعمیق شکاف اجتماعی بین مردم و حاکمیت هستند. بنابراین هم نامزدهای انتخابات و هم طرفداران آنها باید متوجه این خطر باشند و رقابت بین جریانی را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل نکنند.

4- چهارمین نکته در این خصوص به موضوع دوقطبی سازی برمی گردد. در حقیقت همواره فضای دو قطبی مبتنی بر یک محتوا شکل می گیرد. اگر این محتوا مبتنی بر نیازهای واقعی مردم باشد دوقطبی شکل گرفته سودمند خواهد بود و اگر این دوقطبی مبتنی بر نقاط ضعف طرفین و گاهی مدیریت شده توسط دشمن باشد کاملا مضر و بر خلاف منافع ملی است. به عنوان نمونه تلاش گسترده جریان های ضد نظام در خارج از کشور و در فضای مجازی برای تطهیر منافقین در جریان انتخابات و محور قرار دادن اعدام منافقین در سال 1367 به جای رقابت بر سر حل مشکلات اولویت دار مردم (که قطعا رکود اقتصادی و مسأله معیشت است) در این راستا قابل تفسیر است. بنابراین لازم است جریانات داخلی هوشیاری خود را حفظ کرده و در دام آن نیفتند و به آن دامن نزنند. شاید بتوان یکی از دلایل مطرح شدن اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال به عنوان شعار سال 96 را تلاشی برای جهت دادن صحیح به رقابت های انتخاباتی و محتوایی برای دوقطبی ها دانست.


[ یکشنبه 96/1/20 ] [ 7:18 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 69
کل بازدیدها: 1040267
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون