سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ
قصد داریم سبک زندگی های مثبت گذشته را در قالب کاریکاتور (کمیک استریپ) با موضوعات مختلف یاد آوری و با امروز مقایسه نماید. در این مجال به بررسی موضوع تغذیه نسل امروز می پردازیم.

گروه چندرسانه ای «تیتریک» ؛  در قسمتهای قبلی سری کاریکاتورهای یادش به خیر اون وختا به بررسی موضوعات و سبک زندگی هایی پرداختیم که در گذشته پر رنگ تر  و نمایان تر از حال بود. در این بخش به نتایج معضلی اشاره می کنیم که گریبانگیر شهرسازی ها و فرهنگ ما شده است. اتفاقاتی که به دلیل اینکه آرام آرام وارد زندگیمان شده است با همان آرامی در فرهنگمان نفوذ پیدا کرده است. فرهنگ همسایه و توجه به همسایه که در روایات ما از جایگاه بسیار عظیمی برخوردار است به مرور زمان در حال کمرنگ تر شدن است. به روایاتی در این زمینه توجه فرمایید:

امام علی علیه السلام:

وَالجِوارُ أَربَعونَ دارا مِن أَربَعَةِ جَوانِبِها؛
تا چهل خانه از چهار طرف همسایه به شمار مى آیند.

امام علی علیه السلام:

شیعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلایَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحیاءِ اَمرِنا اَلَّذینَ اِن غَضِبوا لَم یَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم یُسرِفوا، بَرَکَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا؛

شیعیان ما کسانى اند که در راه ولایت ما بذل و بخشش مى کنند، در راه دوستى ما به یکدیگر محبت مى نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم مى روند. چون خشمگین شوند، ظلم نمى کنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمى کنند، براى همسایگانشان مایه برکت  اند و نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش اند.
 
پیامبر اکرم (ص):
حُرمَةُ الجارِ عَلَی الجارِ کَحُرمَةِ اُمِّه.

رعایت حرمت همسایه همانند احترام مادر لازم است.


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 12:41 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
وزیر امور خارجه کشورمان در واکنش به اقدام اخیر آمریکا در افزودن چند شرکت و فرد به لیست سیاه تحریم‌ها گفت: تحریم‌های افراد جدید نقض توافقنامه ژنو نیست اما این اقدامات کمکی به ایجاد اعتماد نمی‌کند?.
منبع: فارس

[ چهارشنبه 92/9/27 ] [ 4:58 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
امثال حجاریان اگر بنا باشد انحلال مجلس و برگزاری انتخابات در اختیار رهبری باشد، با آن مخالفند و فقط اگر رئیس دولت از خودشان باشد با انحلال مجلس توسط وی موافقند
منبع: کمال مهر

[ چهارشنبه 92/9/27 ] [ 4:57 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
شبکه من و تو می خواهد متفاوت تر ظاهر شود و ارمیا نقش اول را در این باره بازی خواهد کرد!
منبع: جام نیوز

[ سه شنبه 92/9/26 ] [ 7:55 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
از تو درخواست‏ مى‏کنم به حق آنان‏که از میان آفریده‏ هایت انتخاب نمودى،و هیچکس را از میان آفریدگانت همانند آنان قرار ندادى،بر محمّد و خاندانش درود فرست،و با من چنان کن که سزاوار آنى.

[ سه شنبه 92/9/26 ] [ 7:51 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

قصه ایثارش خواندنیست / این داستان خواندنی است /قصه افغانی که مرید امام (ره) بود/ 



گمنامی او به گونه ای دیگر بود و در غربت عجیبی به شهادت رسید.

پیکرهای شهدای عملیّات والفجر9 به شهرستان بجستان آمد. تمامی شهدا توسّط خانواده هایشان تشییع و تدفین شد. امّا هنوز یک شهید مانده! کسی برای تحویل پیکر او اقدام نکرده است.!

او از بجستان در خراسان جنوبی اعزام شده، امّا هیچ آدرس یا نشانی ندارد. غربت و گمنامی او خیلی عجیب است. یعنی خانواده او کجا هستند!؟

تلاشها ادامه داشت تا اینکه بچّه های بسیج بجستان او را شناسایی کردند. نام او رجب غلامیِ افغانی، از اتباع افغانستان بود. او در زیر این آسمان هیچکس را نداشت.خانواده اش را درجنگ افغانستان از دست داده بود. تنها کسی که او را بهتر از بقیّه می شناخت یک شاطر نانوا در یکی از محلّه های شهر بود. او می گفت: رجب چند سال قبل به ایران آمد. در نانوایی من کار می کرد. شبها همانجا می خوابید. او از شیعیان بسیار معتقد بود. نماز اوّل وقت او هیچگاه ترک نمی شد. بعد هم با بچّه های بسیج و مسجد آشنا شد. رجب یک سال بعد از شروع کار، خمس همان پول ناچیزی که جمع کرده بود را پرداخت کرد .!

 


بچّه های بسیج می گفتند: یک موتور داشت، مدّتی بعد آن را فروخت. پول آن را به امام جمعه داد. برای کمک به جبهه ها! امام فرموده بود: جبهه رفتن واجب کفایی است. او هم مقلّد امام بود. می گفت: اسلام مرز نمی شناسد. امام ولّی ماست. برای همین هر چه داشت فروخت و برای کمک به جبهه ها پرداخت کرد. بعد هم راهی جبهه شد. در عملیّات والفجر9 هم به شهادت رسیده بود. تمام پیراهن او پاره و زخمی بود. گلوله ای هم به صورت او اصابت کرده بود.

امام جمعه برای مردم، این شهید غریب را معرّفی کرد. بعد از نماز جمعه تمام مردم جمع شدند. پیکر رجب را آوردند. تشییع باشکوهی برگزار شد. شاید برای هیچ شهیدی این گونه نشده بود. در ابتدای گلستان شهدا، پیکر شهید به خاک سپرده شد. حال و روز مردم خیلی عجیب بود. همه اشک می ریختند. گویی برادر خود را از دست داده اند. در پایان مراسم، یکی از همرزمان شهید، در مورد نحوه شهادت رجب صحبت کرد و گفت: عملیّات والفجر9 بر روی ارتفاعات کردستان در حال انجام بود. محمود کاوه فرمانده ی لشگر ویژه شهدا با حضور در منطقه عملیّاتی، کار را در خطوط مقدّم نبرد پیگیری می کرد. یکی از گردان ها به سوی پاسگاه عراقی ها حرکت کرد. آنها باید با عبور از موانع، از دو طرف به پاسگاه حمله می کردند. مرحله بعدی این عملیّات با حضور این گردان آغاز می شد. برادر کاوه منتظر نتیجه حمله گردان بود. لحظاتی بعد خبر رسید که گردان در پشت سیم های خاردار حلقوی گیر افتاده. نمی دانم علّت چه بود!؟ یا سیم خاردار متّصل به مین بود. یا اینکه وسایل باز کردن مسیر وجود نداشت. از مکالمات پشت بی سیم معلوم بود که برادر کاوه اصرار داشت هر چه زودتر کار آغاز شود. لحظاتی بعد با حمله گردان، مرحله بعدی عملیّات آغاز شد. با تصرّف پاسگاه پیشروی بچّه ها شروع شد. عملیّات به بیشتر اهداف خود رسید. قبل از روشن شدن هوا، برادر کاوه به کنار بچّه های گردان آمد. ایشان از بچّه ها و حماسه ای که آفریدند تشکّر کرد. امّا فرمانده گردان گفت: حماسه اصلی را یک جوان بسیجی انجام داد !

بعد ادامه داد: همه ما در پشت موانع گیر افتاده بودیم. واقعاً نمی دانستیم چه کنیم. در همین حین یک جوان به روی سیم های خاردار خوابید! بعد هم گفت: همه از روی من عبور کنید !

بیش از سیصد نفر از روی بدن او عبور کردند! خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود. در زیر نور منوّر کاملاً مشخص بود. قطرات خون از بدن او جاری شده بود. وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عملیّات با موفّقیّت آغاز شد. در همان لحظات، جوان را از روی موانع بلند کردیم. همینطور که خون از تمام بدن او جاری بود، دستانش را به سوی آسمان بلند کرد. می گفت: خدایا! تحمّل ندارم. شهادت را نصیبم کن. در همان لحظه، گلوله ای بر چهره نورانی او نشست!


با پایان عملیّات، برادر کاوه بر بالین این شهید قهرمان حاضر شد. برای او دعا کرد. چند جمله ای هم در وصف او صحبت نمود. بعد هم پیکر او را به همراه دیگر شهدا به عقب منتقل کردیم. جوان حماسه ساز این عملیّات که بر روی سیمها خوابید همین رجب غلامی است.

سالها از آن ماجرا گذشته. رجب دیگر در این شهر غریب نیست. او به اندازه یک شهر فامیل دارد. وقتی مردم قدرشناس، وارد گلستان شهدای بجستان می شوند، ابتدا به سراغ مزار رجب می روند، بعد به سراغ دیگر شهدا.

برای شادی روح پاکش صلوات بفرستید/ او هم یک افغانی بود

گزارش تفصیلی/ اختصاصی تیتر یک؛

برادر افغانی خدا قوت/ بودن یا نبودنت در ایران.. مسئله این است! (بخش اول


[ دوشنبه 92/9/25 ] [ 2:16 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
جمعی از رانندگان تاکسی شهر تهران در اعتراض به اظهارات توهین‌آمیز مشاور رئیس جمهور در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند.
منبع: فارس

[ دوشنبه 92/9/25 ] [ 2:14 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
رئیس جمهوری اسلامی ایران در همایش تجلیل از پژوهشگران گفت: ملت ایران هیچ گاه سلاح کشتار جمعی را جزو منافع ملی خود نمی داند و این موضوع در دکترین دفاعی ما جایی ندارد.
منبع: فارس

[ دوشنبه 92/9/25 ] [ 2:14 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
یکی از عوامل مهمی که باعث می‌شود طرفداران عرفان حلقه از هرگونه مناظره و مشارکت در بحث‌های آزاد گریزان باشند "تسلیم محض ” می باشد لذا تسلیم یکی از مفاهیم اصلی عرفان حلقه است.

[ دوشنبه 92/9/25 ] [ 2:13 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
ما از مسائل کشورمان آگاه هستیم! در ضمن تازه شما باید از من لبو فروش تا آن راننده تاکسی که صد برابر من با افراد جامعه درگیر است و در بطن جامعه هستند مشاوره بگیرید!
منبع: کمال مهر

[ یکشنبه 92/9/24 ] [ 6:3 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 70
بازدید دیروز: 109
کل بازدیدها: 1043090
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون