سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ

آیت الله خامنه ای: مرحوم آیت اللَّه کاشانی نقش زیادی در توجه مردم به شعارهای سیاسی دکتر مصدق داشتند؛ لذا کسانی را به شهرهای مختلف می‏فرستادند که برای مردم سخنرانی کنند و حرف بزنند.

پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی/ یکی از مهمترین سرفصل‌ها و نقاط عطف تاریخ معاصر ایران زمین را می‌توان نهضت مبارزاتی ملت ایران برای ملی شدن صنعت نفت دانست. این حادثه تاریخی که حدود 50 سال پیش با محوریت قطع ید استعمار پیر از طلای سیاه سرزمین‌مان شکل گرفت، درس‌ها و عبرت‌های فراوانی پیش روی امروز ما دارد که مروری بر آن می‌تواند چراغ راه امروزمان باشد.

 

سرآغاز نهضت ملی نفت

ماجرا نهضت نفت اینگونه آغاز شد که  بعد از انتخابات مجلس شانزدهم در پاییز 1328 و بهار 1329، با تشکیل فراکسیون اقلیت «ملیون‌» به رهبری دکتر محمد مصدق‌، فرصت مناسبی برای طرح مطالبه دیرین خلع ید استعمار پیر انگلیس از ثروت ملی نفت و اوج‌گیری مبارزات استقلال‌خواهانه و ضداستعماری ملت ایران فراهم آمده بود.

سال 1329 در پی بازگشت آیت‌الله کاشانی از تبعید لبنان و استقبال پرشکوه مردم و گروههای سیاسی ملی، قیام عمومی علیه شرکت نفت انگلیس گسترش یافت‌. آیت‌الله کاشانی که در بهمن 1327 در 70 سالگی با خشونت و ضرب و شتم‌، دستگیر و پس از مدتی حبس در قلعه فلک‌الافلاک خرم‌آباد به لبنان تبعید شده بود، در اول بهمن 1327 طی اعلامیه شدیداللحنی خواستار «لغو امتیاز» نفت شده بود. وی در بیانیه‌ای از تبعیدگاه خود، علت واقعی بازداشت و تبعید خود را همین موضوع و اقدام علیه سیاست استعماری انگلیس ذکر کرد.

آیت‌الله کاشانی و «جبهه ملی‌» به رهبری دکتر مصدق در مجلس شورا و مطبوعات و اجتماعات مردمی‌، خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند و این خواسته مورد حمایت گروههای کثیر مردم و تنی چند از علمای برجسته نظیر آیت‌الله‌العظمی خوان??اری (از مراجع ثلاث قم‌)، آیت‌الله بهاالدین محلاتی‌ و گروه کثیری از روحانیون فعال و مبارز قرار گرفت.

در این میان آنچه بیش از هر چیز در موفقیت ملت ایران نقش داشت و نمی‌توان بدون توجه به آن ماجرای نهضت نفت را تحلیل نمود, نقش رهبری مذهبی این ماجرا با پیشگامی حضرت آیت االه سید ابوالقاسم کاشانی بود. حضرت آیت الله خامنه‌ای درباره این نقش کلیدی می فرمایند:

«مرحوم کاشانی کسی است که به کمک او دکتر مصدّق و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ والاّ حمایت مردم جلب نمی‌شد. کسی مصدّق را نمی‌شناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمی‌دانست؛ توده‌های عظیم مردم که رأی و حضور و اقدام آنها در تحوّلات اجتماعی تعیین کننده است، در جریان وارد نبودند و برای آنها توضیح داده نشده بود. دستگاه دربار که مخالفت چیزفهمی مردم بود، خودش هم عامل دست انگلیسیها بود. روشنفکران و سیاسیّونی که جهت حرکتشان این بود، وسیله و راهی نداشتند و مردم به آنها اعتماد نمی‌کردند.

مرحوم آیت‌اللَّه کاشانی وارد میدان شد. سابقه‌ی این مرد را، علما می‌شناختند و مردم ایران هم به او ارادت داشتند. او کسی بود که به وسیله‌ی قشون غاصبِ مداخله‌گرِ انگلیس در ایران، از کشور تبعید شده بود... وقتی که از تبعید به تهران برگشت، امواج احساسات و ارادت مردم نسبت به این روحانی مجاهد و مبارز، چنان توفانی به راه انداخت که همه‌ی دشمنان را پس زد و انگلیسی‌ها و دیگران حساب کار خود را کردند و فهمیدند که مبارزه با این عالم روحانی به جایی نخواهد رسید.» (20/8/80)

آیت‌اللّه‌ کاشانی‌ به‌ عنوان‌ سمبل‌ روحانیت‌ سیاسی‌ با درک‌ موقعیت‌ و اهمیت‌ موضوع‌ و ابتکار عمل‌، شعار ملی‌ شدن‌ نفت‌ را از بین‌ معدود نخبگان‌ سیاسی‌ به‌ سطح‌ عمومی‌ کشاند و به‌ بسیج‌ مردمی‌ همت‌ گماشت‌.

آیت‌اللّه‌ کاشانی‌ با یک‌ اعلامیه‌، مردم‌ را دعوت‌ کرد تا برای‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت‌ در اول‌ دی‌ ماه‌ در مسجد شاه‌ ( امام‌ خمینی‌ فعلی‌) اجتماع‌ نمایند. در این‌ اجتماع‌ که‌ به‌ وسیله‌ی‌ مجمع‌ مسلمانان‌ مجاهد، سازماندهی‌ شد، آیت‌اللّه‌ اعلام‌ نمود: «برای‌ استرداد نفت‌ از دشمنان‌ دیانت‌ و مملکت‌ و ملی‌ نمودن‌ نفت‌، سه‌ بعد از ظهر جمعه‌، اول‌ دی‌ (سیزدهم‌ ربیع‌الاول‌) در مسجد شاه‌ شرکت‌ نمایند».

آیت‌اللّه‌ کاشانی‌ برای‌ این‌که‌ مدام‌ روح‌ مبارزه‌ را در کالبد نهضتی‌ که‌ آغاز شده‌ بود بدمد، مردم‌ را مجدداً برای‌ اجتماع‌ روز هشتم‌ دی‌ ماه‌ در میدان‌ بهارستان‌ دعوت‌ کرد. انتخاب‌ میدان‌ بهارستان‌ برای‌ این‌ بود که‌ هم‌ حمایتی‌ از نمایندگان‌ جبهه‌ ملی‌ شده‌ باشد و هم‌ زنگ‌ خطر را در گوش‌ نمایندگان‌ مخالف‌ ملی‌ شدن‌ نفت‌ به‌ صدا درآورد. "حسنین‌ هیکل‌" روزنامه‌نگار مصری‌ که‌ در آن‌ ایام‌ در ایران‌ به‌ سر می‌برده‌، آن‌ روز عظیم‌ را چنین‌ توصیف‌ می‌کند:

«صدای‌ آیت‌اللّه‌ سیدابوالقاسم‌ کاشانی‌ در تمام‌ گوشه‌ و کنار دنیا همچنین‌ می‌پیچد: سگ‌های‌ انگلیس‌ ! از کشور ما خارج‌ شوید و نفت‌ ما را رها کنید... سیل‌ جمعیت‌ از طریق‌ خیابان‌هایی‌ که‌ به‌ میدان‌ بهارستان‌ منتهی‌ می‌شد، در حال‌ فریاد و شعار دادن‌ پیش‌ می‌رفتند... جمعیت‌ با جوش‌ و خروش‌ مانند امواج‌ دریا و مانند قضا و قدرالهی‌ به‌ سوی‌ پارلمان‌ پیش‌ می‌رفتند، ولی‌ هنگامی‌ که‌ مردم‌ به‌ مقر پارلمان‌ رسیدند، به‌ ناگاه‌ افراد پلیس‌ که‌ در بالای‌ ساختمان‌ مجلس‌ بودند، مواضع‌ خود را ترک‌ کردند؛ زیرا طبق‌ یک‌ دستور از کاخ‌ مرمر گفته‌ می‌شد که‌ در مقابل‌ آیت‌اللّه‌ مقاومت‌ نکنید».

رزم‌آرا، نخست‌وزیر وابسته به انگلیس، به عنوان مخالف سرسخت ملی شدن صنعت نفت, این کار را غیرعملی خوانده، مردم را از خطرات آن ترساند و در 13 اسفند 1329 مخالفتش را با ملی شدن صنعت نفت‌، در جلسة کمیسیون نفت مجلس‌، تکرار کرد، تا آنجا که به دلیل اقتدار و موقعیت ویژه‌اش به بزرگ‌ترین مانع تحقق خواست ملی مبدل گردید. ولی او نیز نتوانست مانع اراده ملت گردد و سرانجام سه روز بعد، در مسجد شاه‌، به ضرب گلولة جوان غیور ملت ایران, "خلیل طهماسبی"، عضو گروه "فداییان اسلام" به قتل رسید.

فردای قتل رزم‌آرا، همه چیز برای تحقق ملی شدن صنعت نفت فراهم شده بود و مخالفین وابسته به سفارت انگلیس جرئت ابراز وجود نداشتند و اینگونه بود که در روز 17 اسفند 1329 کمیسیون نفت پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را تصویب و اعلام کرد و سرانجام چند روز بعد در 24 اسفند 1329، در پی تظاهرات عظیم مردم در خیابان‌ها، مجلس شورای ملی اصل ملی شدن صنعت نفت را تصویب نمود و در 29 اسفند این اصل در مجلس سنا نیز به اتفاق آرا به تصویب رسید.

 

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 93/12/28 ] [ 9:21 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

شیوه مذاکرات آمریکا و کشورهای اروپایی پیامی مبنی بر گام های رو به جلو از سوی آن ها صادر نمی کند و اتفاقا نوعی بازی سیاسی در آن مشاهده می شود

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: یکشنبه این هفته، 24 اسفند، دور جدید رایزنی‌های هسته‌ای میان مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکایی در شهر لوزان سوئیس برگزار شد.

این دیدار در قالب سه سطح صالحی - مونیز، معاونان وزیران خارجه ایران و آمریکا و کارشناسان دو کشور برای بررسی مسائل فنی باقی مانده در مذاکرات هسته‌ای انجام شد و روز دوم مذاکرات هسته‌ای در حالی به پایان رسید که 5 ساعت مذاکرات سخت با طرف آمریکایی در لوزان و دیدارهای دو و چند جانبه با طرفین اروپایی در بروکسل را در کارنامه داشت.

 

پیام های مثبت همراه با واسطه ای به نام اراده سیاسی

این دور از مذاکرات همانند مذاکرات دو هفته قبل، با پیام های امیدوار کننده مذاکره کنندگان ایرانی همراه است، اما بار دیگر طرف های مقابل از ضرورت اراده سیاسی برای دستیابی به توافق سخن گفتند. عبور از مسائل فنی و وابسته شدن کسب توافق نهایی مدت هاست که وابسته به تصمیم سیاسی است که البته طرف آمریکایی و دیگر اعضای 5+1 در این مورد مسئول هستند.

وزیر امور خارجه کشورمان در مسیر پرواز به "لوزان" به خبرنگاران گفت ایران و گروه 5+1 به دستیابی به راه حل بسیار نزدیک شده‌اند. او همچنین عنوان کرد اگر طرف مقابل از اراده سیاسی لازم برخوردار باشد، دستیابی به توافق نهایی در دور جدید مذاکرات به طور قطع امکانپذیر خواهد بود.

 جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در صفحه شخصی اش در توییتر پیش از عزیمت به سوئیس نوشت: « من عازم سوئیس هستم. در مذاکرات 1+5 با ایران درباره هیچ چیز تصمیم گیری نخواهد شد مگر اینکه درباره همه چیز تصمیم گیری شود. هدف هر توافقی نیست. هدف توافق درست است. »

کری، موانع بر سر راه توافق هسته ای با ایران را بیشتر سیاسی دانست تا فنی. وی تصریح کرد: دو طرف در تلاش هستند تا پایان ماه مارس به توافق برسند. وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه سی بی اس گفت: اکثر اختلافات در حال حاضر تصمیمات سیاسی هستند که باید گرفته شوند تا به جهان اثبات شود که برنامه هسته ای صلح آمیز است. این در حالی است که وی در ادامه گفت: ایران تا به حال به تمامی تعهدات خود در قبال توافقی که یک سال پیش انجام دادیم عمل کرده است.

جان کری با اشاره به نامه 47 سناتور جمهوری خواه به ایران گفت: تا به این مرحله مشخص نیست که آیا این نامه مذاکراتی را که هدفش متوقف کردن برنامه هسته ای ایران است را به خطر انداخته است یا خیر. وی در عین حال تاکید کرد: ما به صراحت اعلام می کنیم که کنگره حق ندارد توافق نامه های اجرایی با دیگر کشورها را تغییر دهد.

کری هدف از تنظیم نامه توسط 47 نماینده جمهوری خواه را مداخله در روند مذاکرات خواند و گفت: این نامه به معنی این است که به رهبران یک کشور دیگر بگویی با این آقایان مذاکره نکنید، چون ما آن را تغییر خواهیم داد. این عمل نه تنها در تضاد با آن بخش قانون اساسی است که مذاکرات با دیگر کشورها را به دولت محول کرده بلکه از آن جهت هم که نمی توان توافق نامه های اجرایی را تغییر داد هم اشتباه است.

  ادامه مطلب...

[ سه شنبه 93/12/26 ] [ 7:37 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
وقتی آقای روحانی رئیس جمهور محترم در مقابل بعضی اظهارات یهویی سکوت می کند و دَم نمی زند !
آقای رئیس جمهور از قدیم گفتن سکوت علامت رضاست !
هر چند که مفهوم این ضرب المثل مصداق خیلی از سکوت کردن ها نیس ولی در دنیای سیاست می تواند خیلی وقتا مصداق باشد, مثل مصداق سکوت شما در مقابل دستیار ویژه تان جناب یونسی .کشورهای عربی همانطور که دیده می شود رفتار سردی با کشوره شیعه مذهبمان دارد حال با این اظهار نظرهای ِ یهویی جناب یونسی قرار است چه شود ؟
هیچ به این فکر کردید که تر و خشک را باهم می سوزاند ؟ 
نکند یونسی مسئول ویژه حرفایِ دلتان است ؟! یا تلاشی برای کسب مقام مسابقه ای که در راه است ؟بنظرتان ارزش این را دارد ایران قهرمان منطقه تبدیل شود به ایران سلطه گر ؟هدف چیز دیگری نیست؟مگر نه اینکه امام گفت راه قدس از کربلاست و برای نابودی دشمنان اسلام است که این بزرگ مردان جان بر کف می جنگند.چرا خون هایی که ریخته می شود را پایمال می کنند؟
آقای رئیس جمهور نه نقد کرده ایم نه توهین ,چند سوالی پرسیده شد که شاید سوال خیلی از امثالهم باشد.
وکاش سکوت شما بشکند و الا این داستان ادامه دارد ...

hashyesaz3
در پایان این سوال طرح می شود :
آقای یونسی هدفتان چیست از مطرح کردن این صحبت ها ؟!
دعوای سیاسی احزاب؟ یا یکی از بازی های انتخاباتی ؟!

سارا احمدی

[ دوشنبه 93/12/25 ] [ 11:50 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

حسین قدیانی

نه اینکه بگویم از مادها به این طرف، خوب که فکر می‌کنم حتی قبل از مادها هم بی‌سابقه بوده که سناتورهای یک قبرستان به کشور دیگری نامه بنویسند و چیزی در این مایه‌ها علیه رئیس‌جمهور خودشان بگویند؛ «این یارو که مثلا رئیس‌جمهور ماست، خیلی هم پهن بارش نکنید، همچین هم که فکر می‌کنید اختیاری ندارد!»

من از شمای مخاطب، شمای دیپلمات، شمای مورخ، شمای راننده تاکسی، شمای بیسواد، شمای بی‌شناسنامه، شمای تازه به دوران رسیده و شمای به جهنم حواله داده شده سوال می‌کنم؛ از مادها به این طرف یا از مادها به آن طرف… اصلا فرض می‌کنم حافظه تاریخی شما تا مادها را نمی‌کشد، به من بگویید از آق‌قویونلو‌ها (!) تا به امروز، آیا همچو چیزی سابقه داشته که 47 سناتور یک قبرستان علیه رئیس‌جمهور خودشان به کشور دیگری نامه بنویسند… و آنقدر بنویسند و بنویسند که درجه آخر صدای سگ رئیس‌جمهور یعنی باراک اوباما را درآورند: «نامه سناتورها اقدامی بی‌سابقه بوده!»

همین‌طور است قطعا که جناب اوباما می‌فرمایند! کنگو، بوتان، گابن، اوگاندا، روآندا و بالطبع گینه‌بیسائو و بورکینافاسو هم لااقل تا امروز شاهد همچین فضاحتی نبوده‌اند که آمریکا بوده! جنگ درشان بوده، کشت و کشتار درشان بوده، قحطی و قتل درشان بوده، اینها را نمی‌گویم نبوده اما فی‌الواقع دیگر اینطور نبوده که هفته پیش در آمریکا دیدیم!

اوباما (6)

ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!

ان‌شاءالله به بعضی‌ها برنخورد اما این همان آمریکا بود که بهش می‌گفتند کدخدا؟! در قیاس برخوردی که سناتورها با اوباما کردند راحت می‌توان مدعی شد سرکارگر قهوه‌خانه مش‌قنبر بیشتر احترام مش‌قنبر را نگه می‌دارد و بیشتر رعایت شأن و مقام مش‌قنبر را می‌کند! سناتورها زیرآب اوباما را نزنند، کدخدا بودن آمریکا پیشکش! تا بفهمی سناتورها چه گندی به هیکل پرزیدنت زده و چه خاکی بر سرش ریخته‌اند، باید اوباما باشی! خود خودش!

آقای اوباما! یک دوره‌ای بود که آمریکا کدخدایی بود برای خود اما الان آن دوره نیست. آن زمان آمریکا از دست ملت ایران عصبانی می‌شد، امروز اما از دست سناتورهای خودش آمپر می‌چسباند در حد مرگ!

آمریکا، آمریکا که می‌گفتند این بود؟! فی‌الحال مش‌قنبر در قهوه‌خانه‌اش شان و منزلت بیشتری دارد تا اوباما در خاک آمریکا!

ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!

منبع :هادیان البرز

[ دوشنبه 93/12/25 ] [ 9:59 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

 

شکست های نتانیاهو محدود به کنگره آمریکا نبوده و در داخل سرزمین های اشغالی نیز وی با اعتراض گسترده صهیونیست ها مواجه است

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: نخست وزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته با سخنرانی خود در کنگره آمریکا مهر تایید دیگری بر بی آبرویی خود زد. وی که برای بازداشتن آمریکا از توافق هسته ای با ایران به این کشور سفر کرده بود نتوانست حتی رضایت طرفداران خود را فراهم کند و از طرف مقامات آمریکایی، مسخره شد. رئیس جمهور و وزیرخارجه آمریکا نیز اعلام کردند که حتی سخنان پوچ و بی ارزش نتانیاهو را گوش نداده اند. هرچند ممکن است تمام این اظهار نظرهای مقامات آمریکا در مورد نتانیاهو چیزی جز یک جنگ زرگری نباشد، اما واقعیت مسلم این است که نتانیاهو در آمریکا مسخره شد.

مهم تر این که شکست های نتانیاهو محدود به کنگره آمریکا نبوده و در داخل سرزمین های اشغالی نیز وی با اعتراض گسترده صهیونیست ها مواجه است. روز شنبه (16 اسفند) یعنی 10روز پیش از انتخابات پارلمانی در اسرائیل، حدود 50 هزار نفر در میدان اصلی شهر تل‌آویو علیه نتانیاهو دست به تظاهرات زدند. ساکنان سرزمین های اشغالی در 17 مارس (26 اسفند) اعضای جدید پارلمان را انتخاب می‌کنند. رئیس سابق موساد در این تظاهرات گفت: اسرائیل تا کنون با چنین بحرانی در رهبری خود روبرو نبوده است.

"اسرائیل تغییر می‌خواهد".  این شعار ده ها هزار تظاهرات‌کننده‌ای بود که روز شنبه در خیابان‌های تل‌آویو علیه سیاست‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل راهپیمایی کردند. تظاهرکنندگان همچنین شعارهایی مانند "بی‌بی‌! به خانه‌ات برگرد" و "نتانیاهو باید برود" سر دادند. "بی‌بی" نامی است که نتانیاهو با آن در اسرائیل خوانده می‌شود. مئیر داگان، رئیس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت موساد سخنران این تظاهرات بود. وی در نطقی تند علیه نتانیاهو، اسرائیل را رژیمی "به بن‌بست رسیده و فاقد چشم‌انداز" دانست. او گفت: اسرائیل در بدترین بحران رهبری قرار دارد که ‌من می‌توانم از زمان تشکیل آن به یاد آورم.

نتانیاهو در چند سال اخیر شکست های سختی را متحمل شده است که تمام این شکست ها نتیجه سیاست های افراط گراینه وی در برابر مقاومت فلسطین و لبنان بوده است. وی با به راه انداختن جنگ 51 روز علیه مردم مظلوم و محصور غزه جنایت بزرگی را در سال گذشته میلادی مرتکب شد. پس از جنگ اخیر رژیم صهیوینیستی علیه غزه و به دلیل رفتار وحشیانه و تجاوزگرانه صهیونیست ها در کشتن کودکان و زنان و به تبع آن به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط برخی پارلمان های اروپایی مانند سوئد و نیز تحریم آکادمیک و اقتصادی رژیم صهیونیستی توسط برخی از کشورهای اروپایی، رابطه این رژیم با کشورهای مختلف جهان از جمله کشورهای اروپایی به شدت تحت تأثیر واقع شد، به طوری که بنیامین نتانیاهو در یک انزوای بین‌المللی قرار گرفته است. این انزوای بین الملل باعث شده است که قدرت مانور و چانه زنی اشغالگران صهیونیست در عرصه بین الملل تا حدودی محدود شود و این خود پیروزی بزرگی برای مقاومت فلسطین است.

از سوی دیگر رژیم اسرائیل در چند سال اخیر با کاهش رشد اقتصادی شدیدی مواجه شده است که این امر نارضایتی های گسترده اجتماعی زیادی را موجب شده است. این نارضایتی ها به ویژه در بخش مسکن شدیدتر بوده است به نحوی که چندین جوان صهیوینیست به علت فشار اقتصادی خودسوزی کرده اند.

بحران مالی رژیم صهیونیستی به حدی است که طی چند ماه گذشته مقامات صهیونیستی اقدام به تعطیلی نمایندگی‌های سیاسی و سفارتخانه‌های خود در کشورهای مختلف به علت عدم توان پرداخت حقوق کارکنان نموده و این امر موجب اعتراض گسترده نسبت به وزیر دارایی رژیم صهیونیستی گردید. فشارها و بحران‌های داخلی رژیم صهیوینیستی به همراه تنش‌های بین‌المللی موجب شده تا عده زیادی از کارشناسان شانس نتانیاهو برای رسیدن به کرسی قدرت در انتخابات آتی را بسیار اندک پیش‌بینی کنند و راه برون رفت رژیم صهیونیستی از این مخمصه را دشوار تلقی نمایند.

انتقادات از بنیامین نتانیاهو درحالی شدت یافته که شهرک‌نشینان اسرائیلی در 17 مارس (26 اسفند) برای شرکت در انتخابات سراسری راهی صندوق‌های رای خواهند شد و نتانیاهو قصد دارد برای چهارمین بار به عنوان نخست‌وزیر این رژیم انتخاب شود. نتایج نظرسنجی‌ها حاکی از رقابت شانه به شانه و نزدیک هرتزوگ و نتانیاهو در انتخابات است.

در واقع نتانیاهو با اتخاذ مواضع و سیاست های افراطی خود نه تنها در عرصه داخلی و بین المللی نتوانسته است کوچکترین موفقیتی به دست بیاورد، بلکه خود را به عنوان شخصیتی افراطی و تندرو به همگان معرفی کرده است. نتانیاهو در سال های اخیر سعی داشت با دامن زدن به مسئله ایران هراسی و بزرگ کردن تهدید هسته ایران برای خود متحدانی جدید جذب کند. در این راه وی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و به مناسبت های مختلف ایران را کشوری دانست که به زودی به سلاح هسته ای دست خواهد یافت. این اظهار نظرهای نتانیاهو از سوی منتقدان به استهزا گرفته شد، چرا که وی نزدیک به دو دهه است که خطر ایران هسته ای را گوشزد می کند. در حالی که منتقدان وی می گویند که نه تنها ایران در این مدت به سمت بمب اتم حرکت نکرده است، بلکه با آژانس انرژی اتمی نیز همکاری داشته است.

در پایان باید تاکید کرد که اکنون دشمنان نتانیاهو دیگر محدود به عرصه بین الملل نیستند و مردم ساکن در سرزمین های اشغالی نیز به صف دشمنان وی پیوسته اند. هزاران جوان صهیونیست به دلیل سیاست های افراطی و جنگ طلبانه نتانیاهو برای رهایی از تهدیدات مقاومت فلسطین مهاجرت را انتخاب کرده اند و سرزمین های اشغالی روز به روز خالی از سکنه می شود. حال باید منتظر شکست های بعدی اسرائیل در سایه نتانیاهو بود. تظاهرات روز شنبه نشان داد که امنیت وجودی اسرائیل بیش از پیش مورد تهدید قرار گرفته است، اما این تهدید این بار از درون سرزمین های اشغالی است./

 

یوسف شفیعی

شناسه مطلب : 273675|
منبع:بصیرت

[ پنج شنبه 93/12/21 ] [ 2:59 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

 

این روز ها که دغدغه سیاسیون کشورمون انتخابات سال آینده است و برای نشستن پشت میز های ریاست و نشستن روی صندلی های سبز بهارستان از هیچ گونه رفتاری کم نمی گذارند.

به گفته جناب اشرفی اصفهانی ریاست هیات بدوی رسیدگی به تخلفات نهاد ریاست جمهوری« نوبت بگم بگم های ماست »*

آقای اصفهانی زمانی شخصی این الفاظ رو بکار برد و دست خیلی ها رو شد ولی بعد از آن قضیه خیلی مخالف این بگم بگم ها بودند از جمله حزب روبرو که معترض هم بودندولی حالا این بچه بازی ها چیست ؟ سیاستی که مارا به دعواهای دوران کودکی می برد چگونه می خواهد به درد های زندگی مردم برسد؟سیاستی که بی اعتمادی را رواج می دهد دربین مردم و ملت ؟ آن دولت بگم بگم راه بیاندازد این دولت تلافی کند یا به فکر انتقام باشد؟آیا در کودکی به ما یاد ندادن در مقابل رفتار بد دیگران که ما خوب باشیم؟صبور باشیم؟


همه این ها برای رسیدن به صندلی سبز بهارستان در انتخابات سال آینده است ولی بدانید بعد از شما هم دولتی می آید که باز بگم بگم ها را بگوید.آنقدر افشاگری کنید و جنگ روانی بین مردم کشور راه بیندازید که این مردم به هیچ دولت و جناحی اعتماد نکنند. 

این سیاستی را که در پیش گرفته اید بی اعتمادی را در مردم رواج میدهد.کاری کنید که مردم پای صندوق های رای بیایند و پشیمان برنگردند.

کاش به جای این همه دغدغه کسب صندلی سبز بهارستان دغدغهء دغدغه های مردم را داشتید.

سارا احمدی


 

*اشرفی اصفهانی در گفت‌وگو با فارس


[ سه شنبه 93/12/19 ] [ 9:47 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

 

مجلس خبرگانی که شش سال پیش با قاطعیت کامل به آقای هاشمی رای داده بود، بدون آنکه اعضای آن تغییر یابد، این بار ترجیح داد تا به رقیب وی اعتماد کند و قریب به همان رای را این بار به آقای یزدی اعطا نماید!

 

پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی/ شاید آنروز که روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از نزدیکان آقای هاشمی نوشت: «درصورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمی‌دانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد»(6/8/93) کمتر کسی از اطرافیان آیت الله تصور می‌کرد که چنین نتیجه‌ای برای انتخاب رییس مجلس خبرگان در اسفندماه رقم بخورد و دورترین گزینه رقابتی با اختلافی فاحش منتخب نمایندگان مردم در مجلس خبرگان گردد! این اظهارات که جنبه بازدارندگی داشت در واکنش به کلامی بود که از آقای علم الهدی چنین نقل شده بود: «شنیده‌ها حکایت از آن دارد که آقای هاشمی رفسنجانی تمایلی به نامزدی برای ریاست خبرگان ندارد.» (5/8/93) اما نتایج امروز رای گیری در مجلس خبرگان نشان داد که این فضاسازی نتیجه عکس داده است! و  آن اظهارات موجب شد که هاشمی ناخواسته وارد بازی برد - باختی گرددکه سنگین‌ترین شکست را در دوران حضورش در مجلس خبرگان تجربه نماید!

هاشمی که پس از وفات آیت الله مشکینی، در مجلس خبرگان چهارم به عنوان رییس مجلس خبرگان برگزیده شده بود، همواره بر این باور بود که از پایگاهی قدرتمند در این مجلس برخوردار است. و همینطور بود که وی به سادگی توانسته بود در سالهای نه چندان دور در سال 86 و 87  بر رقبایی همچون آیت الله جنتی و یزدی پیشی گیرد و ریاست خود بر مجلس خبرگان را تداوم بخشد.

در نخستین انتخابات بعد از درگذشت آیت الله مشکینی که شهریور سال 86 برگزار شد، آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله احمد جنتی برای ریاست بر مجلس خبرگان رهبری با هم رقابت کردند که در نهایت، آقای هاشمی رفسنجانی با 41 رأی در قبال 34 رأی آقای جنتی، به عنوان رئیس مجلس خبرگان برگزیده شد.

هاشمی در 20 اسفند 87 در انتخابات مجدد هیات رئیسه نیز با کسب 51 رأی از 79 رای خبره مجتهد حاضر در مجلس توانسته بود از محمد یزدی دیگر کاندیدای احراز پست ریاست که موفق به کسب 26 رأی شده بود، پیشی بگیرد.

دوران افول هاشمی از زمانی آغاز گردید که عملکرد پر ابهام وی در فتنه 88 موجب شد تا منتقدین وی بر نامزدی مرحوم آیت الله مهدوی کنی اصرار نمایند. هاشمی در آن شرایط با تدبیر بیشتری عمل کرد و هنگامی که بنا بر  برآوردهای اولیه به این نتیجه رسید که از رای لازم برخوردار نیست، در تعاملاتی با آیت الله مهدوی از رقابت کناره گیری کرد و از انتخاب آیت الله مهدوی اعلام رضایت نمود، در حالی که برای آگاهان آشکار بود که این پذیرش از موضعی انفعالی اتخاذ شده است.

با گذر زمان و در سال 1392، انتخاب رییس‌جمهوری با گرایش‌های سیاسی نزدیک به آقای هاشمی در نگاه این جریان به افزایش اقبال عمومی به سمت آقای هاشمی تفسیر گردید و در زمانی که مجلس خبرگان در ابتدای سال 1393 با خبر فقدان آیت الله مهدوی کنی مواجه شد، جریان حامی هاشمی فرصت را برای بازپس‌گیری جایگاه ریاست مجلس خبرگان فراهم دید. و در این شرایط بود که برنامه‌ریزی و رایزنی برای موفقیت وی آغاز شد. با توجه به صف آرایی موجود در درون مجلس خبرگان، حداقل دو سناریو برای رقابت انتخابات اسفندماه قابل تصور بود:

بازی اول را می‌توان در الگوی بازی برد - باخت ترسیم نمود که هر دو طرف با بازی حداکثری برای پیروزی مطلق به میدان می‌آیند تا رقیب را به حاشیه برانند. در اینصورت جریان حامی آقای هاشمی تلاش می‌کرد تا وی به هر صورت شده به عنوان رییس مجلس خبرگان انتخاب شود. و طرف مقابل نیز تمام تلاش را بر این گذاشت تا به هر نحوی شده هاشمی انتخاب نشود و برعکس گزینه‌های مطلوب حداکثری خود همچون آیت الله یزدی، جنتی و مصباح را به میدان آورد.

بازی دوم را می‌توان الگوی برد - برد دانست که در آن طرفین با کوتاه آمدن از خواسته‌ها و گزینه‌های حداکثری، تلاش دارند تا نقطه مشترکی را برای تفاهم بیابند، لذا به گزینه‌هایی رضایت می‌دهند که حداقل خواسته آنان را تامین نمایند. در صورت پذیرش این الگو در رقابت انتخابات رییس خبرگان، گزینه‌هایی توافقی همچون آیت الله هاشمی شاهرودی، مومن و امامی کاشانی از ظرفیت چنین اجماعی برخوردار بودند.

اما آنچه عملا در اولین روز نشست خبرگان محقق گردید، میدان بازی را در قالب الگوی برد - باخت تعریف نمود. و نشان داد که مشاوران افراطی آقای هاشمی، وعده پیروزی قطعی وی با اختلاف رای بالا را داده‌اند و توانستند وی را برای ورود به عرصه رقابت انتخاباتی متقاعد نمایند. در این شرایط بود که با ثبت نام همزمان چهار گزینه آقایان، مومن، هاشمی شاهرودی، یزدی و هاشمی رفسنجانی، فضا در مسیر دو قطبی شدن حرکت کرد. بالاخص آنگاه که در اولین گام آقای شاهرودی ترجیح داد تا از این معرکه کناره گیری کند. آقای هاشمی نیز با توجه به ثبت نام آقای یزدی دیگر امکان عقب نشینی نداشت، چرا که همانطور که در ابتدا نوشتار آمد، وعده داده بودند که در صورت حضور آیت الله یزدی حتما نامزد خواهد شد!

در این شرایط بود که برآوردها غلط از آب در آمد، و مجلس خبرگانی که شش سال پیش با قاطعیت کامل به آقای هاشمی رای داده بود، بدون آنکه اعضای آن تغییر یابد، این بار ترجیح داد تا به رقیب وی آقای یزدی اعتماد کند و قریب به همان رای را این بار به رقیب آقای هاشمی اعطا نماید!

این در حالی بود که مطابق پیش بینی‌ها اگر هاشمی وارد میدان رقابت نمی‌شد، احتمال رای آوری برای آقای هاشمی شاهرودی که قرابت‌هایی نیز با آقای هاشمی دارد فراهم بود، ضمن آنکه احتمال کناره گیری آقای یزدی نیز وجود داشت. اما با بازی‌ای که افراطیون پیش پای هاشمی گذاشتند، نه تنها وی موفق به کسب پیروزی نشد، بلکه گزینه مطلوب و جایگزین وی نیز انتخاب نگردید، بلکه دورترین گزینه که درست در جریان مقابل ایشان قرار داشت، آنهم با اختلافی فاحش فاتح انتخابات ریاست مجلس گردید!

سخن آخر آنکه تغییر معنادار رای و انتخاب نمایندگان مردم در مجلس خبرگان از سال 87 تا 93، پیام‌های متعددی برای فعالین سیاسی بالاخص شخص آیت الله هاشمی خواهد داشت، که ضرورت دارد با چشمانی باز  بدان نگریست و فارغ از تعلقات سیاسی فهم نمود. لازمه این کار، جدایی از مشاوران و همراهانی است که با جناحی‌گری و گرایش‌های افراطی اجازه تفهم صحیح را به افراد نمی‌دهند!

 

مهدی سعیدی

 
شناسه مطلب : 273561|


[ سه شنبه 93/12/19 ] [ 6:30 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

 

حال دیگری که امکان تحقق آن بیش از دو احتمال برشمرده است، ایجاد توافقی اجمالی بین طیف‌های تاثیرگذار در مجلس خبرگان و حرکت در مسیر همگرایی و توافق بر سر گزینه‌ای است که در بین طرفین از وجاهت لازم برخوردار باشد.

پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی/ درگذشت حضرت آیت الله مهدوی کنی، ریاست مجلس خبرگان رهبری و ریاست جامعه روحانیت تهران، پدیده مهمی بود که جامعه سیاسی کشور واکنش‌های متفاوتی بدان نشان داد. ضمن آنکه فقدان ایشان تاثیرات متعددی بر فضای سیاسی کشور خواهد گذاشت.

 به هر حال مرحوم آیت الله از آنچنان صداقت، تقوای سیاسی، سابقه انقلابی و وجاهت عمومی برخوردار بود که همه جریان‌های سیاسی از این ضایعه متاثر گردید خلاء سیاسی ناشی از آن را در فضای سیاسی کشور احساس کردند. یکی از تاثیرگذارترین عرصه‌هایی که آثار فقدان آیت الله مهدوی در آن برجسته خواهد بود، مجلس خبرگان رهبری و مدیریت آن است.

بعد از آنکه با قبول ریاست خبرگان از سوی مرحوم آیت الله مهدوی کنی، سال‌ها ریاست آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سال 1389 پایان یافت، نیروهای ارزشی و اصولگرایان از این تغییر استقبال کردند. حال با فوت ایشان بار دیگر مساله ریاست مجلس خبرگان به موضوع حائز اهمیت بین اصولگرایان و جریان اصلاح طلبان و آقای هاشمی بدل شده است.

با این توضیح باید یادآوری نمود که دوره چهارم هفدهمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان از تاریخ 19 تا 20 اسفند 1393 به مدت دو روز در تهران برگزار می‌شود و یکی از مهمترین دستور جلسات این نشست تعیین رییس مجلس خبرگان خواهد بود.

 

ویژگی انتخاب رئیس مجلس خبرگان

انتخاب هیئت رئیسه مجلس خبرگان در این دوره از انتخابات تفاوت‌های جدی با سال 1389 دارد:

1. فضای سیاسی سال 89  و تاثیر پذیری آن از فتنه 88 زمینه را برای جابجایی ریاست مجلس خبرگان فراهم نمود. در حالی که امروز با موفقیت جریان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری شرایط دیگری بر فضای مجلس خبرگان نیز حاکم است.

2. ریاست بر مجلس خبرگان چهارم بر انتخابات خبرگان پنجم که در اسفندماه سال آینده برگزار خواهد شد تاثیرگذار خواهد بود. به عبارتی ریاست بر این دوره می‌تواند، امکان ریاست فرد منتخب یا گزینه های همسو با وی را در دوره بعد نیز تقویت نماید. به واقع رییس این دوره در زمره گزینه های ریاست دوره بعد نیز خواهد بود.

3. ریاست طی ماه‌های باقی مانده از عمر مجلس خبرگان چهارم، بر دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز تاثیرگذار خواهد بود و این مساله بر اهمیت تصدی ریاست بر این مجلس و رقابت‌های احتمالی خواهد افزود.

 

شرایط و احتمالات پیش رو

اعضای خبرگان را با توجه به سلایق و گرایش‌های فکری و سیاسی مسامحتا می‌توان به دو طیف تقسیم نمود. طیف اول آنهایی هستند که از لحاظ مشی و مرام به آقای هاشمی رفسنجانی نزدیک‌اند و طبیعتا وی را بهترین گزینه برای تصدی ریاست می‌دانند.

طیف دیگر که آنهایی هستند که از لحاظ مشی و مرام با آقای هاشمی تفاوت داشته و به نوعی منتقدان وی به حساب می‌آیند و طبیعتا یبر این باورند که بهتر است گزینه ای غیر از هاشمی ریاست مجلس خبرگان را بر عهده گیرد. در راس گروه اخیر، شخصیت‌هایی چون آقایان یزدی، جنتی، مصباح، احمد خاتمی و علم الهدی قرار دارند.

وضعیت فوق، فضایی نسبتا رقابتی را برای انتخاب هیئت رئیسه ایجاد کرده است. با توجه به شرایط برشمرده سه احتمال برای وضعیت رقابت و انتخاب ریاست مجلس خبرگان که قرار است در اسفندماه امسال برگزار شود مفروض است:

احتمال اول آن است که آقای هاشمی برای تصدی کرسی ریاست وارد صحنه شود و رقیبان وی با احتمال آنکه امکان موفقیت ندارند، ترجیح دهند تا با وی رقابت نکرده و وی بدون رقیب به عنوان رئیس برگزیده شود. این احتمال وقتی تقویت می‌شود که این بحث نیز مطرح گردد که محدود بودن عمر این مجلس ارزش چندانی برای رقابت و هزینه کردن ندارد.

حال دوم قابل تصور آن است که رقابتی جدی بین طیف آقای هاشمی و طیف منتقدانش شکل بگیرد که در این صورت باید شاهد ورود به صحنه یکی از آقایان یزدی، جنتی و یا آقای مصباح برای رقابت در تصدی جایگاه ریاست مجلس خبرگان باشیم. این وضعیت وقتی جدی‌تر خواهد شد که رایزنی‌های گسترده‌ای برای موفقیت رقبا بوجود آید و نشانه‌هایی از امکان کسب رای حداکثری وجود داشته باشد.

حال سوم دیگری که امکان تحقق آن بیش از دو احتمال برشمرده است، ایجاد توافقی اجمالی بین طیف‌های تاثیرگذار در مجلس خبرگان و حرکت در مسیر همگرایی و توافق بر سر گزینه‌ای است که در بین طرفین از وجاهت لازم برخوردار باشد، هر چند که این فرد تمام مطالبات طرفین را تامین ننماید. این سناریو برای عبور از ماه‌های پایانی عمر مجلس خبرگان در محیطی آرام و کم تنش می‌تواند مناسب باشد. در این صورت گزینه مطلوب چهره‌ای چون آیت الله هاشمی شاهرودی خواهد بود که هم مورد اعتماد اصولگرایان بوده و هم دوستی دیرینه‌ای با آقای هاشمی رفسنجانی دارند. آقای شاهرودی که در طول ماه‌های اخیر نیز در دوران بیماری و عدم حضور آیت الله مهدوی به عنوان نایب رئیس، مدیریت مجلس خبرگان را بر عهده داشته، نشان داد که می‌تواند گزینه مناسبی برای این جایگاه باشد.

 

آخرین تحولات در آستانه برگزاری نشست مجلس خبرگان

1- آنطور که از ترکیب مجلس خبرگان بر می‌آید، رقابت هر کدام از گزینه‌های احتمالی با آقای هاشمی  چندان آسان نخواهد بود. به خصوص وجود فضای سنگین برآمده از ارزیابی شرایط رقابت هم بی تاثیر نباشد  این تعبیر آیت‌الله حائری شیرازی که گفته بود «در مجلس خبرگان هیچ کس نمی‌تواند درصورت کاندیداتوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به ریاست برسد.»[1] در همین راستا قابل ارزیابی است لذا احتمال در صورت به میدان آمدن آقای هاشمی، انگیزه آقایان برای ورد به میدان رقابت زیاد نبوده و تابع احساس تکلیف واقعی خواهد بود. گزینه‌هایی چون آقایان یزدی، جنتی و مصباح نیز از میزان رای لازم برخوردار نیستند.

2- آقای هاشمی در صورتی وارد میدان رقابت می‌شود که از میزان رای بالایی برخوردار باشد. حتی پیروزی شکننده و با رأی پایین انتظارات وی را تامین نکرده و ترجیح می‌دهد گزینه‌ای دیگری که مطلوب وی است بر این جایگاه تکیه زند. شرایط کنونی نشان می‌دهد که این وضعیت همینک از اعتبار بیشتری برخوردار است. لذا درحال حاضر احتمال رضایت دادن به الگوی توافقی بیشتر است.

خبرگزاری آریا پیش تر نیز در گزارشی نوشته بود: «در این میان برخی نشانه ها و اخبار از تقویت احتمال کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی حکایت دارد و شنیده می شود بررسی هایی درحال انجام است تا میزان رای هاشمی رفسنجانی درصورت رای گیری ارزیابی گردد. بر اساس این گزارش گفته می شود درصورت کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی احتمالا هاشمی شاهرودی از کاندیداتوری برای ریاست و رقابت با هاشمی رفسنجانی پرهیز خواهد کرد.»

3- در این روزها جریان‌های نزدیک به آقای هاشمی با همه توان در تلاشند تا وی را تحریک به حضور در این میدان نمایند. این در حالی است که تا روزهای گذشته اخباری در این زمینه کمتر شنیده می‌شد و با نزدیک شدن به نشست مجلس خبرگان و در این چند روزه تحرکات برنامه‌ریزی شده‌ای کلید خورده نوعی اقدام سیاسی برای بی انگیزه ساختن سایر گزینه ها است.

این روزها اخباری مبنی بر صدور نامه‌ توسط برخی از اعضای مجلس خبرگان برای دعوت از آقای هاشمی برای پذیرش ریاست مجلس انتشار یافته است. در همین راستا تابناک نوشته بود : «تعداد قابل توجهی از اعضای مجلس خبرگان رهبری در نامه‌ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی از وی خواستند تا برای ریاست مجلس خبرگان، نامزد شود. در نامه این نمایندگان با اشاره به شرایط حساس و خطیر کنونی از آیت الله هاشمی رفسنجانی خواسته شده بدون توجه به حواشی و موج تخریب هایی که صورت می‌گیرد به عنوان رئیس مجلس خبرگان خودش را نامزد کند .» به موازات آن ارتباط گیری و تماس با برخی اعضاء خبرگان و ترغیب آنان به حمایت از ریاست وی نیز در دستور کار بوده است.

جبهه متحد اعتدالگرایان ایران اسلامی نیز با صدور بیانیه ای ضمن دعوت از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام برای کاندیدا توری ریاست مجلس خبرگان رهبری آورده است: «حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در پیشبرد اهداف نظام اثر گذار و راهگشا خواهد بود و توسعه و پیشرفت کشور را هموار می سازد.»[2]

همچنین روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روزشنبه (16/12/93) خود در مقام استدلال برای ارجحیت هاشمی برآمده و با روز امتحان خواندن 19 اسفند می‌نویسد: «در میان اعضاء مجلس خبرگان رهبری تا زمانی که چنین فرد ممتازی وجود دارد، روشن است که نوبت ریاست به فرد دیگری نمی‌رسد.» [3]

هرچند حجت الاسلام هاشم زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری از نامه برخی نمایندگان مجلس خبرگان برای دعوت از هاشمی رفسنجانی جهت کاندیداتوری در انتخابات هیات رییسه مجلس خبرگان اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته است: «تا جایی که بنده اطلاع دارم آقای هاشمی شخصا ولع و علاقه ای برای کاندیداتوری در انتخابات هیات رییسه مجلس خبرگان ندارد چراکه احساس می کند ریاست دراین مجلس بار سنگینی است که الان از دوش ایشان برداشته شده است...  اگرچه آقای هاشمی علاقه ای به رییس شدن در مجلس خبرگان ندارد اما اگر نمایندگان این مجلس و دیگران از ایشان درخواست کنند یا مسائلی پیش بیاید که آقای هاشمی احساس کند کاندیدا شدنش لازم است دراین صورت شاید کاندیدا شوند.» [4]

پیش از این نیز برخی جریان‌های اصلاح طلب وارد میدان دعوت از هاشمی شده بودند. به عنوان نمونه دبیر حزب مردمی اصلاحات با برشمردن فضای کنونی جامعه و همچنین توضیح نقش فراجناحی آیت الله هاشمی، حمایت جبهه مردمی اصلاحات از حضور هاشمی برای انتخابات مجلس خبرگان را اعلام کرد. حجت الاسلام محمد زارع فومنی ضمن دعوت رسمی حزب مردمی اصلاحات از آیت الله هاشمی برای حضور جدی در انتخابات در آبان ماه امسال گفت: «آیت الله هاشمی فردی برای همه گروه ها ?? جریان هاست و شناسنامه انقلاب محسوب می شوند و به همین دلیل خواهان حضور ایشان هستیم.» [5]

همچنین مجید محتشمی سخنگوی جبهه اصلاح‌طلبان با اشاره به جلسه مورخه 5 آبان ماه جبهه اصلاح‌طلبان عنوان کرد: «شب گذشته اعضای جبهه اصلاح‌طلبان حمایت خود را از کاندیداتوری آیت الله هاشمی برای ریاست مجلس خبرگان اعلام کردند.» [6]

 مهدی سعیدی



[1]- سایت تابناک، 11/8/93، کدخبر:446463.

[2]- سایت صدای ایران، 12/12/93، کدخبر: 48620.

[3]- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/12/93.

[4]- سایت انتخاب، 13/12/93، کدخبر: 192928.

[5]- سایت حزب مردمی اصلاحات، 6/8/93.

[6]- خبرگزاری ایلنا، 6/8/93، کدخبر: 218282.

 
شناسه مطلب : 273494|
منبع:بصیرت

[ دوشنبه 93/12/18 ] [ 8:22 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
واکنش ها به سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا، تحلیل روزنامه واشنگتن پست درباره کاهش سطح روابط آمریکا و رژیم اسرائیل در دوران آمریکایی ترین نخست وزیر صهیونیستی را در کانون توجه قرار می دهد.

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: بنیامین نتانیاهو، دیروز، سه شنبه، سخنرانی جنجالی خود در کنگره آمریکا را انجام داد، اما اتفاق خاصی نیفتاد، جز این که بخشی از نمایندگان کنگره بار دیگر تکراری بودن و بیهوده بودن سخنان نخست وزیر اسرائیل را دریافتند و حتی یکی از نمایندگان از حضور در سخنرانی نتانیاهو ابراز پشیمانی کرد. نخست وزیر اسرائیل که بدون هماهنگی با کاخ سفید به کنگره آمریکا دعوت شده بود با  جملاتی همچون " ایران تهدیدی برای تمام جهان است و اگر به سلاح اتمی دست پیدا کند، دنیا را تهدید می کند." تلاش کرد بار دیگر جنگ روانی را علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران به راه اندازد، در حالی که اوباما سخنان وی را تکراری و فاقد نکته جدیدی دانست. رئیس جمهوری آمریکا گفت: نکته تازه ای در سخنرانی بنیامین نتانیاهو نبود. نخست وزیر اسرائیل در خصوص توافق موقت ژنو نیز همین حرف ها را زد. 

اوباما تصریح کرد: بر سر مسئله اصلی یعنی چگونگی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی که این کشور را خطرناکتر می کند، با نخست وزیر اسرائیل اختلاف نظر دارد.

 نتانیاهو در سخنان خود با تاکید بر اینکه برداشتن محدودیت های ده ساله علیه ایران می تواند زمینه را «برای دستیابی ایران به بمب هسته ای» فراهم کند گفت: «توافق با ایران در حقیقت خداحافظی با کنترل تسلیحات هسته ای است.»

وی با ادعای اینکه توافق با ایران زمینه رقابت برای دستیابی به تسلیحات هسته ای را در منطقه خاورمیانه تقویت می کند افزود:« اگر ایران تهدید به ترک مذاکرات کرد، بگذارید این کار را بکند. این توافق با ایران توافقی بد است و بدون آن وضعیت همه ما خیلی بهتر خواهد بود.»

سخنرانی نخست وزیر رژیم اسرائیل در کنگره در حالی صورت گرفت که شماری از مقامات ارشد آمریکایی که قبلا با این سخنرانی او مخالفت کرده بودند، از حضور در این جلسه خودداری کردند. حدود 60 تن از اعضای کنگره نیز در این سخنرانی حضور نیافتند.

از طرف دیگر دعوت رئیس کنگره آمریکا از نتانیاهو برای سخنرانی بدون اطلاع باراک اوباما، موجب خشم کاخ سفید شده است.

بازتاب سخنان نتانیاهو در بین مقامات آمریکا

سخنان نتانیاهو در میان سیاستمداران آمریکایی و اروپایی نیز با واکنشی مبنی بر تکراری بودن و نقش مخرّب آن در رسیدن به توافق با ایران تعریف شد.

همزمان با سخنرانی نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنگره، مسؤول وزارت خارجه اتحادیه اروپا در واکنش به ادعاهای نتانیاهو، بدون اشاره به نام او تأکید کرد: "در این ساعت ها و در این مرحله که ما به دستیابی به نتیجه نزدیک شده ایم، چنین اقداماتی برای وحشت پراکنی در خصوص توافق با ایران، مفید نیست."

توهین به شعور آمریکا

نانسی پلوسی، در بیانیه ای گفت سخنرانی نتانیاهو، توهینی به اطلاعات آمریکا بود. خانم پلوسی در بیانیه خود گفته است در جریان سخنرانی نتانیاهو در کنگره، غمگین از توهینی که به اطلاعات آمریکا شد، نزدیک بود که اشک بریزد: «در سرتاسر سخنرانی آقای نتانیاهو چیزی نمانده بود گریه کنم، از توهینی که او به شعور آمریکا به عنوان عضو گروه 1+5 کرد و از لحن تحقیرآمیزش در مورد آگاهی ما از تهدید ایران غمگین شدم.»

علاوه بر این در پی سخنرانی نخست وزیر اسرائیل در کنگره آمریکا علیه ایران، نمایندگان آمریکایی واکنش های مختلفی به این سخنرانی داشتند. در برخی از این واکنش ها می توان نشانه های بیشتری از افزایش فاصله بین آمریکا و تندروهای اسرائیل مشاهده کرد.

اظهار پشیمانی از حضور در سخنرانی

نماینده ایالت کالیفرنیا از حضور در جلسه سخنرانی نتانیاهو اظهار ندامت کرد. "جری هافمن" در نشست خبری خود در واکنش به سخنرانی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کنگره آمریکا گفت: من در جلسه سخنرانی شرکت کردم اما باید به دیگر همکاران خود می‌پیوستم و در این جلسه شرکت نمی‌کردم چون تقریبا هر روز اقدامات وقیحانه‌ای در صحن مجلس می‌گذرد.

سخنرانی یک نمایش سیاسی بود

نماینده ایالت تنسی در مجلس نمایندگان آمریکا در واکنش به سخنرانی نتانیاهو گفت: فکر نمی‌کنم تحریم‌های بیشتر باعث شود که ایرانی‌ها به زانو درآیند. "استیو کوهن " در نشست خبری در واکنش به سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا گفت:  "سخنرانی نتانیاهو یک نمایش سیاسی بود یا حتی شبیه مراسم اسکار بود." تیم جمهوریخواه حاکم بر کنگره از گالری به نام مجلس نمایندگان آمریکا برای پیش بردن اهدف سیاسی استفاده کرد و به برخی افراد لطف کرد.

وی افزود: "جان بینر رئیس" مجلس نمایندگان آمریکا در تحکیم روابط خود و جمهوریخواهان با ایپک و برخی کمک کنندگان مالی ثروتنمد که در پشت این سخنرانی نقش داشتند، و با دمکرات‌ها و رئیس جمهور مخالف بودند، موفق شد. به نظر من نخست وزیر اسرائیل نیز در انتخاب مجدد در اسرائیل احتمالا موفق خواهد شد. تا جایی که تاثیر این سخنرانی به دنیا و واقعیت مربوط می‌شود باید گفت که این سخنرانی لطمه وارد کرد چون بازی در ژنو برگزار می‌شود نه در واشنگتن و در صفحه تلویزیون!"

نتانیاهو ناتوان از گفتگو با فلسطینی ها

نماینده ایالت اورگان در موضع گیری شدید علیه نخست وزیر رژیم صهیونیستی، ناتوانی نتانیاهو در مذاکره با فلسطینی ها را به  رخ  او کشید.  نماینده ایالت اورگان در واکنش به سخنرانی بنیامین نتانیاهو در کنگره گفت: من شش هفته پیش به صراحت گفته بودم که قصد ندارم چیزی را مورد تکریم قرار دهم که نوعی بازی سیاسی است. من گفته بودم که قصد ندارم بخشی از مبارزه ی انتخاباتی نتانیاهو باشم. من سخنرانی نتانیاهو را در تلویزیون دیدم اما هیچ یک از سخنان او نشان دهنده ی این امر نبود که اکثریت مردم اسرائیل درباره ی آمدن او به کنگره اشتباه می کردند یا اینکه نشان دهد  اکثریت آمریکایی ها اشتباه می کردند. من هیچ چیزی در سخنرانی نتانیاهو ندیدم که اشتباه بودن نظر مردم آمریکا و اسرائیل را نشان دهد.   وی افزود: من نوزده سال است که در کنگره هستم، من به هشدار آمیز ترین  پیش بینی های نتانیاهو گوش کردم، من از نتانیاهو شنیدم که هدایت کننده جنگ عراق بود، درحالیکه جنگ عراق بزرگترین و تنها اشتباه تاریخ آمریکا بود، این جنگ تریلیون ها دلار هزینه ایجاد کرد و جان صدها هزار نفر را گرفت.

این نماینده آمریکایی گفت: وی (نتانیاهو) القاء می کند که هیچ گزینه ی جایگزین وجود ندارد، به سخنرانی او به دقت گوش کنید. وی هیچ مسیر جایگزین را برای ادامه ی راه ارائه نکرد. وی فقط مطالباتی را مطرح کرد. هیچ  یک از سخنان او پیشنهادی در بر نداشت که منجر به موفقیت بیشتر شود. به نظر من افراد باید فرضیه نتانیاهو را زیر سئوال ببرند که می گوید ایرانی ها و آمریکایی ها همیشه دشمن خواهند بود. این نماینده افزود: من متعجب شدم که نخست وزیر اسرائیل تمام وقت خود را صرف کرد و این همه راه را طی کرد اما در سخنرانی خود حتی یک کلمه هم درباره کوتاهی خودش در حرکت دادن رو به جلوی اسرائیل در روند صلح با فلسطینی ها صحبت نکرد!

نتانیاهو راه حل جایگزینی ندارد

نماینده ایالت ورمونت گفت نخست وزیر اسرائیل هیچ راه حل جایگزین ارائه نکرد.  "پتیر ولچ" در نشست خبری خود در واکنش به اظهارات بنیامین نتانیاهو گفت: "من از نخست وزیر نشنیدم که طرح جایگزین و پلان «بی» را ارائه کند. اگر ما هیچ مذاکره‌ای نداشته باشیم راه حل جایگزین چیست؟ آیا منظور وی حملات نظامی است؟ چه کسی در این حملات حضور خواهد داشت؟ آیا منظورش این است که توصیه‌های او درباره ایران را همانند توصیه‌هایش درباره عراق گوش کنیم؟ "

واکنش صهیونیست ها

سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی در داخل اسرائیل نیز با برخی واکنش های منفی مواجه شد. اسحاق هرتزوگ، رهبر حزب مخالف نتانیاهو گفت: سخنرانی بنیامین نتانیاهو نمی‌تواند مانع ادامه مذاکرات هسته‌ای قدرت‌های جهانی با ایران شود.

اعتراضات شهرواندان آمریکایی

همزمان با سخنرانی نتانیاهو تظاهراتی علیه نخست وزیر رژیم اسرائیل در خارج از کنسولگری این رژیم در شهر نیویورک برگزار شد.

همچنین معترضان ضد اسرائیلی پیش از سخنرانی جنجال برانگیز بنیامین نتانیاهو در مقابل ساختمان کنگره در شهر واشنگتن دی سی تجمع کردند.

واکنش وزارت امور خارجه ایران

در وامنش به سخنان بی پایه نتانیاهو، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، مرضیه افخم، سخنان دقیقی را در تحلیل چرایی اقدام نخست وزیر اسرائیل اظهار داشت. وی گفت:

اظهارات ایران‌هراسانه نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا یک نمایش پر فریب و بخشی از تبلیغات انتخاباتی تندروها در تل آویو  است. این سخنرانی  نشانه ضعف و انزوای مفرط گروه‌های رادیکال حتی میان طرفداران رژیم صهیونیستی و تلاش آنها برای تحمیل دستور کارهای افراطی و غیر منطقی بر سیاست بین الملل است.

افخم یادآور شد: تردیدی باقی نمانده است که افکارعمومی جهان ارزش و جایگاهی برای یک رژیم کودک کش قائل نیستند و دروغ پردازی های مداوم نتانیاهو در باره اهداف و نیات برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران  بسیارتکراری و کسالت آور شده است.

سخنگوی وزارت خارجه ایران در ادامه گفت: با استمرار مذاکرات و اراده جدی ایران برای رفع این بحران ساختگی، سیاست ایران هراسی  دچار مشکلات اساسی شده و بانیان این تبلیغات دروغ و طراحان این بحران جعلی به دست و پا زدن افتاده‌اند.

 

پیام این واکنش ها

1- تحلیل سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، نکات مفیدی را درباره انگیزه های شخصی و حزبی نتانیاهو از حضور در کنگره آمریکا بیان می کند. نتانیاهو که اکنون در آستانه انتخابات پارلمانی اسرائیل قرار دارد و اوضاع داخلی سرزمین های اشغالی به ضرر حزب وی، حزب لیکود، است، سعی دارد تا با تغییر سیاست آمریکا درباره ایران، موقعیت سیاسی خود را بهبود بخشد. سی ان ان در همین جهت با اشاره به سخنرانی نخست وزیر اسرائیل در کنگره آمریکا، می نویسد: نتانیاهو قصد دارد با طرح موضوع "تهدید برنامه هسته‌ای ایران" برای "امنیت ملی داخلی" رژیم اسرائیل با ترساندن رای‌دهندگان اسرائیلی آنان را ترغیب به رای‌دادن به حزب لیکود در انتخابات پیش‌رو کند.

در روزهای قبل نیز ریان کوپر، از خبرنگاران برجسته مجله «ویک»، «واشنگتن مانثلی» و «نیورپبلیک» گفته بود: هدف نتانیاهو از این سخنرانی بی‌شک تنها مانع تراشی بر سر راه ایران نیست. نتانیاهو اندیشه پیروزی در انتخابات پیش رو در پارلمان اسرائیل را در سر می‌پروراند، انتخاباتی که قرار است در تاریخ 17 مارس برگزار شود... اما دادن چنین شانسی به نتانیاهو اشتباه است. او همواره در این ادعا که ایران تهدیدی بزرگ به شمار می‌آی??، از صداقت به دور بوده و همدست شدن با وی برای زیر سوال بردن تلاش‌های دیپلماتیک جهت رسیدن به توافق، حاکی از عدم مسئولیت پذیری است.

کوپر تصریح می کند که در مقوله ایران و برنامه هسته‌ای این کشور، نتانیاهو منبع قابل اعتمادی نیست.

2- این دیدگاه که نمی توان با اقدام نظامی، تهدید و فشار با جمهوری اسلامی ایران برخورد کرد، از قدرت زیادتری نسبت به دیگر رویکردها در داخل آمریکا برخوردار است. در واکنش نمایندگان آمریکا به سخنان نخست وزیر رژیم اسرائیل، چند نفر از آنان، اشتباه آمریکا در پذیرفتن توصیه های نتانیاهو به جرج بوش جهت حمله به عراق را یادآور شدند و نسبت به تکرار چنین موضوعی هشدار دادند.

مهم تر این که جان کری، وزیر خارجه امریکا چهارشنبه گذشته در حمله‌ای بی‌سابقه به نخست‌وزیر اسراییل گفت: فراموش نکنیم نتانیاهو در یازده اکتبر 2002، با حضور در گردهمایی یهودیان آن کشور، جورج بوش، رئیس‌جمهوری وقت امریکا را به حمله به عراق تشویق کرد و گفت این حمله شانسی خوب، اقدامی درست و نجات‌دهنده خاورمیانه است، بعد از فروپاشی عراق همسایه غربی آن (ایران) فرو خواهد ریخت و خواست امریکا در تغییر رژیم ایران محقق می‌شود. جان کری با تمسخری تلخ افزود: و ما می‌دانیم بعد از آن حمله چه اتفاقاتی افتاد.

بر همین اساس آمریکا اکنون نیروهای خود را تا حد امکان از عراق و افغانستان خارج کرده و چنان که کری سربسته اشاره می کند، هزینه های جنگ در افغانستان و عراق را برای خود گران می داند، در این شرایط سخنان نتانیاهو که گزینه دیپلماسی و گفتگو با ایران را ردّ می کند، چه اعتباری می تواند در داخل آمریکا داشته باشد؟

البته این موضوع به معنای رخت بربستن گزینه جنگ از سیاست های آمریکا نیست. به یقین بخش هایی از صنایع آمریکا با ایجاد جنگ در خارج گره خورده، اما این جنگ نمی تواند با ایران باشد، بلکه به ایجاد درگیری در کشورهای ضعیف خاورمیانه منتهی خواهد شد.

در پایان مرور تحلیل روزنامه "واشنگتن پست" درباره تعامل آمریکا و اسرائیل جای توجه دارد. این روزنامه می‌نویسد: "نتانیاهو در دانشگاه "ام آی تی" امریکا تحصیل کرده و مدتی نماینده رژیم اسرائیل در سازمان ملل متحد در نیویورک بوده است. به همین‌خاطر در زمان کسب مقام نخست‌وزیری در رسانه‌های اسرائیلی از او به عنوان "امریکایی‌ترین" نخست‌وزیر رژیم اسرائیل یاد شده بود." این روزنامه در ادامه اشاره می‌کند که شاید کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که روابط امریکا و رژیم اسرائیل در زمان نخست‌وزیری سیاستمداری اسرائیلی که بیش از هر سیاستمدار دیگری در امریکا به سر برده به پایین‌ترین درجه ممکن در طول تاریخ معاصر برسد./

 
شناسه مطلب : 273236|

[ چهارشنبه 93/12/13 ] [ 8:12 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
به گزارش گروه بین‌‌الملل بصیرت به نقل از باشگاه خبرنگاران، ایالات متحده، روز جمعه و یک هفته پیش از آغاز دور تازه مذاکرات هسته ای با انتشار لیستی تحت عنوان "خطوط ذیل" کلیات مورد نظر ادعایی خود برای دستیابی به آن در معامله نهایی و جامع با ایران را منتشر کرد.

یک مقام ارشد دولت آمریکا در اظهاراتی در این باره تصریح کرد: ما خواستار معامله ای خوب(!) هستیم و به این دلیل با تمدید چندین باره این گفتگوها موافقت کردیم تا بتوانیم به "خطوط (اهداف) ذیل" در این معامله دست پیدا کنیم. وی افزود: ما تنها معامله ای را می پذیریم که بر اساس آن تمامی مواد شکاف پذیر که برای تولید سلاح هسته ای مورد نیاز است، از بین برود.
 
بر این اساس، لیست ارائه شده از سوی واشنگتن بدون اشاره به جزئیات به شرح زیر می‌باشد:

1.ایران نباید اجازه تولید پلوتونیوم سطح تسلیحاتی را در رآکتور اراک داشته باشد. وی در این مورد گفت: «داریم در مورد اینکه ایران چطور می‌تواند رآکتور اراک را به نحوی تغییر دهد که برای اهداف متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد، بحث می‌کنیم.»
2.ایران نباید از مجتمع هسته‌ای فردو برای غنی‌سازی استفاده کند.
3.ایران تنها در مجتمع نطنز امکان غنی‌سازی خواهد داشت.
4.هر توافقی، باید موجب شود تا ایران دستکم یک سال با رسیدن به مقدار کافی مواد اتمی لازم برای یک بمب فاصله داشته باشد.
5.تعداد سانتریفیوژهای فعال و ذخایر اورانیوم کنونی ایران، به میزان «قابل ملاحظه‌ای کاهش» می‌یابد.

بررسی مفاد بسته پیشنهادی بی‎شرمانه آمریکایی‌ها/ چرا با پیشنهاد آمریکایی‎ها، دستیابی به توافق هسته‌ای عملا غیرممکن است؟
6.ایران باید با بازرسی‌های بی‌سابقه از تأسیسات تولید و همچنین معادن و آسیاب‌های اورانیوم و همچنین مراکز مشکوک، موافقت کند.
7.آمریکا به دنبال توافقی است که در آن، کاهش تحریم‌های مد نظر ایران، «در یک دوره‌ زمانی، مرحله‌بندی شده است.»
مقام آمریکایی همچنین گفت: «ما بر این اصل که اگر ایران توافق را نقض کرد تحریم‌ها بلافاصله بازمی‌گردند، تأکید داریم.»

این یادداشت قصد دارد موارد پیشنهادی آمریکا را بررسی کند و اثبات نماید که آمریکا با این پیشنهادات عملا باعث فروپاشی توافق ژنو خواهد شد و در نتیجه و طبق نقشه‌ای از پیش تعیین شده ، ایران را مقصر جلوه دهد.

سایت هسته ای فردو :
سایت هسته ای فردو در عمق 90 متری زمین قرار دارد.این سایت در مرکز ایران طراحی و ساخته شده است. آمریکا به دلیل فهم این نکته که عملا امکان دسترسی به این سایت را ندارد ، خواهان تعطیلی آن است. به عبارت دیگر آمریکا به خوبی می داند که با توجه به توانایی نظامی ایران ، ریسک حمله به سایت فردو بسیار بالا است.

آمریکا نمی‌خواهد ایران در جایی غنی سازی کند، که امکان حمله به آن میسر نباشد! این پیشنهاد آمریکایی ها که البته چندان جدید هم نیست، عملا خواهان تسلیم ایران و زیر سوال رفتن استقلال و حاکمیت ملی کشور است یعنی آمریکا تعیین کند که ایران در کجا ، به چه منظور و چه مقدار غنی سازی کند.حساسیت آمریکایی ها ، چنان چه ذکرش رفت ، نشان می دهد که آنها از توانایی غنی سازی ایران ، توانایی نظامی و پدافندی ایران آگاهند و نمی خواهند ایران در جای مطمئن و راهبردی غنی سازی کند.

بر اساس گزارش منتشر شده از سوی محققان کنگره آمریکا، کارگاه‌های تولید سانتریفیوژهای هسته‌ای و اجزای تشکیل دهنده دستگاه‌ها(ی مرتبط با فعالیت‌های هسته‌ای) در ایران به طور گسترده‌ای پراکنده و مخفی هستند که این امر به دشواری‌های اقدام نظامی احتمالی اسرائیل علیه تاسیسات هسته‌ای ایران می‌افزاید.

متعدد شدن تاسیسات غنی سازی در ایران عاملی است که به خودی خود از طریق ایجاد محدودیت عملیاتی، نوعی پدافند در مقابل هر نوع تهاجم خارجی ایجاد خواهد کرد. ضمن اینکه پیش از این بارها گفته شده و تحلیلگران نظامی غربی هم تایید کرده اند که فردو با هیچ نوعی از عملیات متعارف نظامی قابل انهدام نیست و به همین دلیل وقتی فردو مواد شکافت پذیر دریافت کند دیگر حمله به نطنز هم فایده ای نخواهد داشت چرا که فعالیت متوقف شده نطنز می تواند در فردو با امنیت کامل از سر گرفته شود.

کاهش تدریجی تحریم ها :
باید به عبارات استفاده شده توسط دیپلمات های آمریکایی توجه کرد . آنها می گویند : «کاهش» و نه لغو و نه حتی تعلیق! به عبارت دیگر آمریکا نمی‌خواهد هیچ امتیازی به ایران بدهد و به همین دلیل به دنبال یک توافق دو مرحله ای است. مرحله اول ایران فقط امتیاز بدهد، آنگاه مذاکرات برای 15 سال طول بکشد و آمریکا فقط برخی تحریم های غیر مهم را « کاهش» دهد! این موضوع دلیل اصلی تمدید مذاکرات و به نتیجه نرسیدن مذاکرات در مسقط و وین بود. به همین دلیل توافق جامع منعقد نشد.

هرچند هنوز هیچ پژوهش و خبر جدی در مورد مذاکرات مسقط به بیرون درز نکرده است ، اما با توجه به عدم توافق جامع هسته ای در سوم آذر 93 در وین ، مشخص است که این ناکامی از مسقط شروع شده بود.

بنا به ادعای رسانه ها و برخی افراد نزدیک به تیم های مذاکره کننده ایران و گروه 1+5 ، آمریکا ضمن خودداری از رفع تحریم‌ها در بازه زمانی اندک، خواهان خالی شدن دست ایران از تمامی گزینه های راهبردی شده اند. آنها حتی بحث موشکهای بالستیک را مطرح کرده و قصد داشتند محدود سازی این توانایی مهم ایران را در توافق بگنجانند که البته با درایت و هوشیاری و مقاومت مثال زدنی تیم ایرانی به رهبری دکتر ظریف، این نقشه نیز نقش بر آب شد.

این همان توافق خوب و کلی مد نظر غرب است. اینکه ایران همه توانایی های خود را یکجا از دست بدهد، اما تحریم ها در بازه 15 الی 20 ساله کاهش پیدا کنند!

  • تعداد سانتریفیوژهای فعال و ذخایر اورانیوم کنونی ایران
این موضوع دقیقا به قدرت چانه زنی و راهبردی ایران مربوط است. اینکه ایران سانتریفیوژهای خود را خاموش کند و با آنها غنی سازی انجام ندهد به این معناست که ایران اورانیوم تولید نکند یا به اندازه نیاز خود تولید نکند. نیاز ایران به تصریح رهبر انقلاب 90هزار سو است. بدیهی است که اگر در فردو غنی سازی صورت نگیرد و در نظنز هم این حجم تولید نشود ، نیاز ایران برطرف نمی شود.

راکتور آب سنگین اراک :
گزینه تعطیلی راکتور آب سنگین اراک و آغاز ساخت یک راکتور آب سبک به عنوان جانشین راکتور تهران منطقی نیست، زیرا ایران تاکنون هزینه های فراوانی برای راکتور اراک پرداخته و این طرح رو به اتمام است، بنابراین منطقی نیست که ایران همه این هزینه ها را نادیده بگیرد و هزینه ساخت یک راکتور جدید آب سبک را بپردازد.

راکتورهای آب سنگین از اورانیوم خام به عنوان سوخت مورد نیاز خود استفاده می کند در حالی که سوخت راکتورهای آب سبک اورانیوم غنی شده است. هر چه ابعاد راکتور کوچکتر و قدرت آن بالاتر باشد، به اورانیوم با غنای بیشتری نیاز دارد. راکتور آب سبک ایران در تهران اورانیوم با غنای 20 درصد و راکتور قدرت آب سبک ساخته شده در بوشهر اورانیوم با غنای 5 درصد مصرف می کند؛ اما به عنوان نمونه راکتورهایی که در زیردریایی ها مورد استفاده قرار می گیرد (به دلیل ابعاد بسیار کوچک خود) از اورانیوم با غنای بالای 60 درصد استفاده می کند. بنابراین راکتورهای آب سنگین از آنجا که نیاز به فرآیند غنی سازی برای تولید سوخت آنها وجود ندارد، به لحاظ اقتصادی با صرفه تر است.لذا طبیعی است که ایران ، اصرار دارد راکتور آب سنگین اراک را حفظ کند.

بررسی مفاد بسته پیشنهادی بی‎شرمانه آمریکایی‌ها/ چرا با پیشنهاد آمریکایی‎ها، دستیابی به توافق هسته‌ای عملا غیرممکن است؟

  • نتیجه گیری :
با این پیشنهادات آمریکایی‌ها، رسیدن به توافق هسته‌ای ، عملا غیر ممکن است. آمریکا بلوف خواهد زد که ایران راهی جز پذیرش این پیشنهادات ندارد ، و در غیر این صورت آمریکا میز مذاکره را ترک می کند.

اما باید خاطر نشان ساخت که شکست مذاکرات ، نه تنها باعث فروپاشی توافق ژنو می‌شود ، بلکه کل مذاکرات هسته‌ای و توافق جامع احتمالی را هم در معرض خطر قرار می دهد. این موضوع مسلما به نفع آمریکا نیست؛ زیرا این کشور گزینه دیگری به جز میز مذاکره ندارد و اگر قرار باشد امتیازی را هم از ایران بگیرد ، اخذ این امتیاز فقط و فقط در مذاکره آن هم با دادن امتیاز متقابل و برابر ممکن خواهد شد؛ امتیازی که استقلال و نیاز هسته ای ایران را به رسمیت بشناسد و با ایران بعنوان یک پدیده « حقوقی در وین » ، نه یک پدیده « سیاسی در نیویورک» برخورد کند.
گزارش از بهنام خسروی
 
شناسه مطلب : 273223|

[ چهارشنبه 93/12/13 ] [ 1:41 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 132
بازدید دیروز: 151
کل بازدیدها: 1041797
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون