یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
یکی از چهره های ضد شیعی که سابقه ای طولانی در دشمنی با شیعیان پاکستان دارد؛ با وعده کمک به فقرا تلاش خود را برای پیروزی در انتخابات پارلمانی کرده است و تلاش می کند با در دست گرفتن پارلمان ابزاری برای ظلم و ستم علیه شیعیان فراهم کند.
![]() دادگاه شهر راولپندی با رد درخواست تجدید نظر راجا پرویز اشرف، راه ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی را بر او بست. یوسف رضا گیلانی نیز پیشتر بخاطر ارسال نکردن نامه به دادگاههای سوئیس علیه رئیس جمهور پاکستان، ازسوی دیوانعالی برکنار و به مدت 5 سال سلب صلاحیت اعلام شد. هر چند لادهیانی وعده کمک به فقرا را داده اما عدهای معتقدند رسیدن وی به مجلس با توجه به تفکرات ضد شیعی که دارد بسیار خطرناک است زیرا پارلمان ابزاری برای ظلم و ستم وی علیه شیعیان پاکستان میشود. لادهیانی از اعضای صحاب صحابه بوده و سابقه ای طولانی در دشمنی با شیعیان پاکستان دارد اما با این وجود وی خود را به عنوان مرد صلح معرفی کرد و با به راه انداختن کمپینی مردمی، وعده داد در صورت پیروزی در انتخابات، به فعالیت های عام المنفعه از قبیل ساخت مدرسه و بیمارستان دست می زند. مولانا احمد لدهیانی، در انتخابات سال 2008 میلادی نیز از پنجاب نامزد شده بود اما نتوانست آرای لازم برای حضور در پارلمان را بدست بیاورد. دولت پاکستان، سپاه صحابه این گروه تندرو سنی مذهب را در برخی موارد عامل کشتار شیعیان کویته می داند. "لشکر جنگوی" شاخه نظامی صحاب صحابه محسوب می شود که تا کنون مسئولیت کشتار بسیاری از شیعیان را بر عهده گرفته است. هر چند سپاه صحابه را چند سال پیش غیر قانونی نامیدند اما این گروه به شکلهای دیگری فعالیت خود را ادامه می دهد. این کشور همواره صحنه درگیریها و خشونت های فرقه ای است و حضور افردی همچون لادهیانی در مجلس پاکستان، مشکلات فرقه ای در آن را شدت خواهد بخشید. منبع: ابنا [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 6:32 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مروری بر زندگی "کاترین راسل"، همسر "تیمور لنگ سارنایف" مظنون بمب گذاری های اخیر بوستون، که چند سال پیش به دین مبین اسلام گرویده است، تأییدی بر آن است که این خانواده نمی توانند عامل این جنایت باشند.
گروه بین الملل «تیتریک»; روزنامه دیلی تلگراف در گزارشی آورده است: چهره ای که همسر بمبگذار بوستون معرفی می شود؛ یک آمریکائی با رفتار دوستانه و با شخصیت اجتماعی است. زنی که در سال اول تحصیل در دانشگاه، به دین اسلام گرویده و حجاب را انتخاب کرده است. اینها چیزهایی است که همسایه های این زن به دیلی تلگراف گفته اند.
![]() جمعه شب بود که خانم راسل در خانه پدر و مادرش در رود آیلند مورد بازجویی ماموران امنیتی قرار گرفت. او با روبنده، روی خود را پوشانده و از صحبت کردن در مورد همسرش امتناع می کرد. تسارنایف توسط پلیس، هفته گذشته کشته شد. به گزارش ابنا، همسایه های خانم راسل وقتی صبح جمعه از خواب بیدار شدند چهار ماشین پلیس و مأموران FBI را دیدند که بیرون خانه جودیت (مادر 56 ساله کاترین) و وارن (پدر 55 ساله کارین) در کینگستون شمالی پارک کرده است. مادر کاترین پرستار و پدرش نیز پزشک است. «پائولا گیلت» همسایه 51 ساله آنها به دیلی تلگراف گفت: آنها خانواده خوبی هستند با یک دختر کوچولوی دوست داشتنی. بسیار مؤدب و با رفتار اجتماعی خوب هستند. آنها خیلی خوشحال بودند که پدرو مادربزرگ شدند. حالا این اتفاق افتاده و بسیار وحشتناک است. همسایه های کاترین راسل می گویند که پدر و مادر او بشدت از او و نوه شان حمایت و پرستاری می کنند. حتی بعد از اینکه او به دین اسلام گروید. او بعد از گرویدن به اسلام موهای خود را طبق سنت این دین می پوشاند. از سوی دیگر در حالیکه غرب در صدد سوق دادن پرونده بمبگذاری در مسابقه ماراتن «بوستون» به سمت پروژه اسلامهراسی و ارتباط دادن آن با اسلام افراطی هستند، زن عموی دو مظنون این بمبگذاری گفت که به هیچ عنوان یک فرد متعصب مذهبی نبوده است. «پاتیمه سلیمانووا» زن عموی «تیمور لنگ و جوهر سارنایوف» گفت که باور نمیکند این دو پسر در این تراژدی شرکت کرده باشند و تأکید کرد که این دو پسر قادر به انجام چنین جرمی نیستند و ادامه داد که تیمور لنگ با بزرگترها با وقار و متانت رفتار میکرد. دو برادر 19 ساله و 24 ساله که از سوی مقامهای امنیتی آمریکا به عنوان مظنونان بمبگذاری بوستون معرفی شدهاند هیچ سابقه تخلفی ندارند و دوستان و خانوادهشان آنها را به عنوان جوانهایی آرام و باهوش معرفی کردهاند. «جوهرسارنایف» که پس از ساعتها تعقیب بازداشت شد دانشجوی پزشکی است. «تیمور لنگ سارنایوف» (همسر کاترین) نیز به دست پلیس کشته شد. مقامهای پلیس آمریکا پس از ساعتها آمادهباش و آوردن خودروهای زرهی به خیابانهای شهر واترتاون ایالت ماساچوست اعلام کردند که سرانجام توانستهاند جوهر سارنایف مظنون دوم بمبگذاری بوستون را دستگیر کنند. «انزور سارنایف» پدر دو مظنون که در روسیه زندگی میکند اعلام کرده پسرهایش نمیتوانستهاند دست به کشتار بزنند. او پسرش تیمورلنگ را «یک فرشته واقعی» توصیف کرده و گفته است که پسر دیگرش جوهر هم دانشجوی سال دوم پزشکی بوده که در عمرش حتی اسلحهای را از نزدیک ندیده بوده است. پیکر تیمور لنگ سارنایف در همین حال «تری جونز» کشیش سفیه و ضد اسلام آمریکایی فرصت را غنیمت شمرده و با پررنگ کردن مسلمان بودن این دو برادر 19 ساله و 24 ساله که از سوی مقامهای امنیتی آمریکا به عنوان مظنونان بمبگذاری بوستون معرفی شدهاند در حال تبلیغات وسیع علیه اسلام است. منبع: ابنا [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 6:29 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
دادگاه ویژه روحانیت با صدور حکم توقیف «9 دی»، مدیرمسئول این هفتهنامه را به یک سال و نیم حبس تعزیری و محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم کرد.
به گزارش گروه سیاسی« تیتریک »؛ در پی برگزاری دادگاه «9 دی» و محاکمه حجتالاسلام حمید رسایی مدیرمسئول این هفتهنامه در دادگاه ویژه روحانیت، قاضی شعبه سوم این دادگاه حکم خود را صادر کرد.شاکیان مدیرمسئول «9 دی»، قدرتالله علیخانی، علی اکبر جوانفکر، حسین مظفر، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) و هیئت نظارت بر مطبوعات بودند. فارس نوشت: از این میان علیخانی عضو سابق هیئت منصفه دادگاه ویژه و مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و جوانفکر مدیر عامل سابق خبرگزاری دولت، قبل از برگزاری دادگاه از شکایت خود انصراف دادند. بر اساس رأی هیئت منصفه دادگاه، مدیر مسئول «9 دی» در خصوص شکایت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام و هیئت نظارت بر مطبوعات، با 12 رأی از آرای 13 عضو این هیئت از اتهامات وارده تبرئه شده بود. حجتالاسلام رسایی همچنین در خصوص شکایت مظفر نماینده تهران در مجلس با توجه به اقدامات صورت گرفته توسط هفتهنامه، مستحقق تخفیف دانسته شده بود. علیرغم رأی صریح هیئت منصفه دادگاه ویژه روحانیت مبنی بر تبرئه مدیر مسئول «9 دی»، قاضی شعبه سوم این دادگاه در رأیی تأمل برانگیز، رسایی را به یک سال و نیم حبس تعزیری، ممنوعیت انتشار «9 دی» و یک سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم کرد. بر اساس شنیدهها، یک سال و نیم حبس حجتالاسلام رسایی با توجه به موقعیت شغلی وی (نمایندگی مجلس شورای اسلامی)، به یکصد میلیون ریال جزای نقدی تبدیل شده است. لازم به یادآوری است؛ هفته گذشته مدیر مسئول «9 دی» در گفتوگو با فارس اعلام کرده بود: در پی طرح شکایاتی از مطالب منتشر شده در هفتهنامه، دو جلسه دادگاه برگزار شد و توضیحات لازم را ارائه کردم. وی درباره شکایت هیئت نظارت بر مطبوعات از برخی مطالب انتقادی مندرج در «9 دی» در خصوص توقیف این هفتهنامه در سال گذشته، توضیح داده بود: نماینده حقوقی دبیرخانه هیات با توجه به گذشت زمان زیاد از این موضوع و توضیحات ارائه شده توسط اینجانب، از ادامه پیگیری شکایت انصراف داد. حجتالاسلام رسایی گفته بود: ظاهراً در پایان جلسه نماینده دادستان اعلام کرده بود در خصوص شکایت هیئت نظارت باید جنبه عمومی جرم نیز مورد بررسی قرار گیرد که در این زمینه نیز پس از ارائه دفاعیه، «9 دی» به اتفاق آرا تبرئه شد. مدیر مسئول «9 دی» در خصوص شکایت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) از این هفتهنامه نیز توضیح داده بود: آقای «حمید انصاری» شخصاً در دادگاه حاضر شد و مطالب خود را بیان کرد. وی گفته بود که «پس از ارائه پاسخهای مستند و مستدل در خصوص گزارشهایی که درباره عناصر نفوذی در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) و هشدار نسبت به تحریف مجموعه صحیفه حضرت امام منتشر کردهایم، هیات منصفه شکایت مؤسسه را وارد ندانست و با اکثریت آرا «9 دی» را تبرئه کرد». نماینده مردم تهران در مجلس درباره شکایات تعدای از شکات خصوصی از نشریه «9 دی» اظهار داشت: در مذاکراتی که با برخی شکات خصوصی صورت گرفته بود، آنها از توضیحات اینجانب قانع شده و از شکایت خود صرفنظر کردند. حجتالاسلام رسایی افزوده بود: تنها شکایت یکی از شکات باقی مانده بود که در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفت که در نهایت هیات منصفه «9 دی» را مقصر اما در عین حال مستحق تخفیف دانست. وی البته این نکته را هم متذکر شده بود که نشریه متبوعش بلافاصله پس از انتشار مطلب مذکور در همان ایام توضیحات اصلاحی و جبرانی در این خصوص منتشر کرده و به نوعی اشکال مطرح شده را وارد دانسته بود. مدیر مسئول هفتهنامه «9 دی» در پاسخ به این سؤال که آیا دادگاه برای وی حکم صادر کرده یا نه، گفته بود: علی القاعده با توجه به گذشت زمان باید حکم این دادگاه صادر شده باشد اما تاکنون رسماً به بنده ابلاغ نشده است. حجتالاسلام رسایی در عین حال معتقد بود: با توجه به نظرات مشخص و قاطع هیات منصفه مبنی بر تبرئه «9 دی»، نباید حکمی بر خلاف انتظار باشد. منبع: فارس [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 12:6 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
به گزارش « تیتریک
منبع: رهیاب نیوز [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 12:6 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
قدیریابیانه میگوید: دعاهای ما برای اینکه احمدینژاد از این مسیر انحرافی خارج شود، مستجاب نشد؛ هرچند هنوز هم دعا میکنیم ایشان عاقبت به خیر شود اما من به نوبه خودم، امید خودم را برای عاقبت به خیری او از دست دادهام.
به گزارش « تیتریک »؛محمدحسن قدیریابیانه کارشناس مسائل سیاسی در دولت نهم و دهم مسئولیت سفارت جمهوری اسلامی ایران در مکزیک، گواتمالا و بلیز را بر عهده داشت. او در سایت شخصی خود مینویسد که در آن زمان در این کشورها 300 نفر مسلمان شدند.قدیری ابیانه همچنین اولین دوست ایرانی ادواردو آنیلی است که پس از تشرف به تشیع بعد از مدتی توسط صهیونیستها به شهادت رسید. قدیریابیانیه در فروردین 79 در مناظره تلویزیونی با طرفهای آمریکایی و عراقی در شبکه تلویزیونی ایتالیا شرکت میکند که با عبارت "به نام خداوند قویتر از ناوهای آمریکا" مناظره را شروع میکند. این مناظره مقدمه آشنایی وی با ادواردو بود. از آنجا قدیریابیانه در دولت آقای احمدینژاد به عنوان سفیر حضور داشته، برای بررسی نقاط قوت و ضعف محمود احمدینژاد و دولت وی در پرونده "خوب, بد, زشتِ احمدینژاد" که بخش اول آن با عنوان "احمدینژاد به روستاهایی رفت که فرمانداران هم نرفته بودند/دور زدن قانون جزو نقاط ضعف احمدینژاد" منتشر شده بود, با وی به گفتوگو نشستیم که متن زیر حاصل این گفتوگو است: رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال جدید فرمودند که رئیس جمهور بعدی باید آنچه اکنون برای رئیسجمهور فعلی نقاط مثبت شناخته میشود را داشته باشد و آنچه نقاط منفی و ضعف یاد میشود را نداشته باشد. ابتدا بفرمایید زمانی که آقای احمدینژاد در سال 84 به ریاستجمهوری انتخاب شدند، دارای چه ویژگیهای مثبتی بودند که موجب شد مردم رأی خود را متوجه وی کنند؟ آقای احمدینژاد شعارهای مردم، اسلام، امام، انقلاب و رهبر و خواستههای آنها را به عنوان شعارهای انتخاباتی برای خود برگزید. علاوه بر آن زندگی ساده و سالمی از خودش بروز داد؛ چهره مردمی که با مردم میجوشد، از مردم است، وفادار به نظام، اسلام و ولایت است، مطیع مطلق امر ولی است، کسی که در جبهههای جنگ حضور پیدا کرده و در مسند اموری هم که تا پیش از ریاستجمهوری بوده است، مردمیبودن خودش را حفظ کرده است. *** احمدینژاد 84 بدون چشمداشت به مردم خدمت میکرد*** احمدینژاد کسی بود که سالهای متمادی به مردم بدون چشمداشت خدمت میکرد و کسی بود که قصد تحقق همه اهداف اسلامی را داشت. سرجمع این مسائل باعث شد که مردم به احمدینژاد روی آورند البته تبلیغات گستردهای که در گذشته علیه برخی از رقبای آقای احمدینژاد وجود داشته است، به وی کمک کرد تا در انتخابات پیروز شود. همچنین آقای احمدینژاد در تبلیغات 84 نقاط ضعفی هم داشت ولی نقاط ضعف در برابر نقاط قوتش به چشم نیامد. بعضیها تصور میکردند که نقاط ضعف احمدینژاد تاکتیک تبلیغاتی است، نه اینکه باور او باشد. نمونه این مسائل را میتوان بحث سال 84 وی را درخصوص حجاب دانست که گفته بودند "آیا مشکل مردم کشور این چهار تا مویی است که بیرون میریزند". غیر از این ایشان جملهای بدین مضمون بیان کرده بود که حقوقها ریالی است اما یارانهها را دلاری درنظر میگیرند، این نشان میداد ایشان مخالف هدفمندسازی یارانههاست و علیه آن موضع دارد. *** احمدینژاد در دوره اول مطابق شعارهایش عمل کرد*** ویژگیهای مثبت و نقطه قوت دولت نهم و دولت دهم و شخص رئیسجمهور در این 8 سال گذشته چه بوده است؟ آقای احمدینژاد در چهار سال اول هم تلاش گستردهای انجام داد و مطابق با شعارهایی که داده بود، عمل کرد. بر همین اساس هم در انتخابات سال 88 تعداد آرای ایشان از حدود 17 میلیون به 24 میلیون افزایش پیدا کرد. این در حالی است که معمولاً در دور دوم آرای یک رئیسجمهور کمتر از دور قبل میشود.تلقی دوست و دشمن از احمدینژاد این بود که او وفادار به آرمانهای امام(ره)، مطیع رهبری و پایبند به قانون و تصمیمات مراجع قانونی است و سعی میکند افراد سالمی را در راس امور بگذارد. ***تغییر رویکرد احمدینژاد در دور دوم ریاست جمهوری*** در دوره دوم آقای احمدینژاد، رویکرد دیگری را متفاوت از دوره اولش دنبال کرد و شعارهایی داد که با شعارهای انتخاباتی او همسو نبود.انتخاب افرادی که مسائلهدار بودند و پایبندی زیادی به مسائل دینی نداشتند، مخالفت با برخورد با بدحجابی و فساد اخلاقی که موجب گستاختر شدن افرادی در شکاندن حرمتهای جامعه بود، قهر 11 روزه و لجبازی با سایر قوا، اخراج نیروهای ولایتمدار از دولت، دادن شعار زنده باد بهار به جای زنده باد اسلام، طمع به ماندن در قدرت و بیتوجهی به قوانین کشور و مصوبات مراجع قانونی دیگر نمونههایی از چهره متفاوت رئیسجمهور در دور اول و دوم بود. تغییرات احمدینژاد این سئوال را در اذهان مطرح کرد که آیا او در قدرت تغییر ماهیت داده و دیدگاههایش تغییر کرده و یا قدرت او را از آرمانها دور کرده یا اینکه او از ابتدا چنین تصورات و تفکراتی در ذهن داشته و آن را پنهان کرده و برای رسیدن به قدرت و پیاده کردن نگاههای غیردینی و گاه ضد دینیاش، نفاق به خرج داده است؟ مسلم است امروز اکثر کسانی که به او رای دادند و از او حمایت کردند، به شدت سرخورده شدند، بنابراین یکی از ویژگیهایی که باید رئیسجمهور بعدی داشته باشد، نقاط مثبتی است که او از خود جلوه داد، هرچند ممکن است فاقد آن باشد و همین هم موجب رویگردانی مردم از او شد، ضمن اینکه در راه رسیدن به هدف خودش برنامهریزی و تلاش میکند و شب و روز نمیشناسد.یک رئیسجمهور باید برنامهریز باشد و تا جایی که قدرت دارد، به تلاش خودش ادامه بدهد ولی تلاش باید در راه صحیح باشد و البته راهی که باید بگوییم، متاسفانه رئیسجمهور از آن منحرف شده و بنده که خودم در سال 88 به آقای احمدینژاد رای دادم، از این رفتارهای جدید او در موارد متعددی بیزار شدم. ***رئیس جمهور آینده نمایش مضحکی مثل استادیوم آزادی راه نیندازد*** بنابراین فردی که قرار است برای دوره بعد رئیسجمهور کشور شود، هم باید ولایتمدار باشد و هم باید در ولایتمداری خود پایبند باشد. دستاندازی به بیتالمال برای رسیدن به مقاصد سیاسی نداشته باشد. هر چند در این دستاندازی به اموال شخصی او اضافه نشود، نمایشهای مضحکی مثل همایش استادیوم آزادی را که اخیرا برگزار شد، راه نیندازد، در صدد تضعیف مراجع رسمی مثل مجلس و شورای نگهبان نباشد، به افراد مسئلهداری مثل آقای مشایی و امثالهم میدان ندهد، شئونات جمهوری اسلامی ایران را حفظ کند، باور دینیاش، باور مستحکم و مبتنی بر فقه اسلامی باشد نه مثل آقای احمدینژاد که در فوت آقای چاوز اعلام کرد تردید ندارم که او با حضرت مسیح رجعت خواهد کرد. این پیام نشان داد که رئیسجمهور یا دین را بازیچه قرار داده یا تعادل فکری خودش را از دست داده است. کسی که میآید باید این استحکام را در وجودش داشته باشد تا به بیان چنین مطالبی آن هم در پیامهای بینالمللی یا هر زمینه دیگری روی نیاورد. میتوانیم بگوئیم آقای رئیسجمهور در دوره اول شئونات ریاست جمهوری را حفظ کرد و در دور دوم شئونات ریاست جمهوری را زیر پا له کرد. کسی که بیاید به آقای مشائی مدال درجه یک فرهنگ و هنر بدهد و به نمایندگی از ملت ایران از مشائی کسب اجازه بکند که آیا اجازه میدهید که من به عنوان نماینده ملت به شما مدال بدهم؟ ملت ایران را تحقیر کرده است. آقای مشایی و آقای احمدینژاد خاک پای ملت ایران هستند. چطور به خودش اجازه میدهد به آقای مشایی بگوید اگر به من اجازه میدهید، از طرف ملت به شما مدال بدهم؟ چگونه آقای احمدینژاد میتواند کسب اجازه کند تا از طرف ملت به عنصر مسالهداری مثل آقای مشایی مدال بدهد؟ دادن مدال به این فرد خلاف است، چه برسد به اینکه از طرف ملت از او کسب اجازه بکند که آیا اجازه میدهید که ملت به شما مدال بدهند؟ ***امیدم را برای عاقبت به خیری احمدینژاد از دست دادم*** من امیدوار هستم که این چند ماه هم هرچه زودتر بگذرد و ما شاهد مسالهآفرینیهای آقای رئیسجمهور نباشیم و خدا را شکر کنیم که دوره ایشان هرچه زودتر به پایان رسید، زیرا دعاهای ما برای اینکه ایشان از این مسیر انحرافی خارج شوند، مستجاب نشد؛ هرچند هنوز هم دعا میکنیم ایشان عاقبت به خیر شود اما من به نوبه خودم، امید خودم را برای عاقبت به خیری احمدینژاد از دست دادهام. ***احمدینژاد ظرفیت استقبال مردم را نداشت*** اینکه کسی فریب این سالوسنماییها را خورده باشد، برای هر مقامی امکانپذیر است. حضرت امام هم میگفتند من فریب برخی از این سالوسنمایان را خوردم ولی ملاک حال افراد است. برخی مواقع برخی افراد تغییر میکنند و تغییر ماهیت میدهند. در این افراد قدرت به عنوان کاتالیزور عمل میکند، زیرا برخی ظرفیت پذیرش مسئولیتهای بالا را ندارند، ظرفیت اینکه مورد استقبال گسترده مردم قرار بگیرند را ندارند و این مسائل آنها را عوض میکند کما اینکه حضرت علی (ع) فرمودند کسانی که دنبال ایشان برای استقبال میدویدند، میگفتند این کار شما درست نیست. شاید احمدینژاد ظرفیت این استقبالها را نداشت. قطعاً ایشان این ظرفیت را نداشتند. یک نمونه از کسانی که ظرفیت لازم را نداشتند و تغییر ماهیت دادند، زبیر بود که لقب سیفالاسلام (شمشیر اسلام) را از پیامبر (ص) دریافت کرد. زیبر زمان پیامبر (ص) صادقانه عمل میکرد و شمشیر اسلام بود اما بعدها تغییر ماهیت داد و شمشیر خودش را علیه اسلام به کار گرفت. این تغییر ماهیتها و تغییر رویکردها و فکرها را ما در دورانهای مختلف تاریخی شاهد بودیم. الان هم معتقد هستم مقام معظم رهبری تلاش میکنند آقای احمدینژاد را بابت زحماتی که کشیدند کمک کنند که به ورطه سقوط کشیده نشوند. منظور سقوط از موقعیت حکومتی نیست، بلکه سقوط سیاسی، اعتقادی و اخلاقی است. من معتقد نیستم ایشان موفق شوند. حضرت امام (ره) نیز تلاش کردند بنیصدر و منتظری را از آن ورطه نجات دهند ولی موفق نشدند. امام علی(ع) تلاش کردند طلحه و زبیر را از آن وضعیت نجات دهند ولی موفق نشدند. حضرت نوح نیز تلاش کرد فرزند خودش را از آن ورطه نجات دهد ولی موفق نشد. موفق نشدن در نجات دیگران ضعف آنها نیست بلکه ضعف افرادی است که شایستگی نجات را ندارند. با این وجود دعا میکنم که خدا عاقبت آقای احمدینژاد را به خیر کند و ملت، کشور و نظاممان را از شر افکار پلید جریان انحرافی بدور بدارد. انشاالله. مقام معظم رهبری مردمیبودن، سفرهای استانی، پرکاری، شجاعت، استکبارستیزی و عدالتطلبی را جزو ویژگیهای مثبت دولت برشمردند. آیا این ویژگیها در تمام عمر 2 دولت احمدینژاد یکسان بوده است؟ در دولت دوم این سفرهای استانی کم و بیش وجود داشته، هرچند که به نظر میرسد در حال حاضر این سفرهای استانی جنبه تبلیغاتی برای جریان انحرافی پیدا کرده است. ***استکبارستیزی آقای احمدینژاد خدشهدار شده است*** استکبارستیزی آقای احمدینژاد و دولتش لطمه خورده است. نمونه آن سخنرانی وی در روز 22 بهمن بود که گفتند "اگر آمریکا دست از تهدید بردارد، من خودم میروم با آمریکا مذاکره میکنم". این سخنان، حرفهای مناسبی نبود و اصلاً با مواضع انقلاب و نظام و رهبری همخوانی نداشت و برای حیثیت کشور ما خوب نبود. براساس سخنان آقای احمدینژاد آنها تحریم داشته باشند و فقط "تهدید" نداشته باشند؟ تهدید نداشتن چه معنی میدهد؟ یعنی نگویند که ما تهدید میکنیم و آن وقت شما خودتان بروید مذاکره کنید؟ عشق مذاکره ظاهراً خیلیها را گرفتار کرده است. متاسفانه باید بگویم که در سیاست استکبارستیزی آقای احمدینژاد هم خدشه وارد شده است. اما اینکه آقای احمدینژاد میگویند تا آخرین ثانیه وظایفش را انجام میدهد، چیز خوبی است. هر مسئولی در هر کجا هست، باید تا آخرین ثانیه با استحکام و به درستی کار خودش را انجام دهد. ***دستاندازی جریان انحرافی به بیتالمال کم نبود*** درباره سلامت مالی دولت هم نشنیدیم که چیزی به مال آقای احمدینژاد افزوده شود اما دستاندازی به بیتالمال در دولت ایشان توسط جریان انحرافی کم نبوده است. این هزینهها برای مقاصد خاصی استفاده میشود. مثلاً آقای مشایی در سازمان میراث فرهنگی 200 میلیون تومان اختصاص داد به نمایشگاه نقاشی و عکاسیهایی از آب توسط خانم هدیه تهرانی و در آخر هم گفت آدم وقتی عکسهای آب را که خانم تهرانی تهیه کرده است، میبیند، یاد توحید میافتد. این اظهارات به مضحکه گرفتن دین است. این در حالی است که آقای مشایی چنین بودجههایی را برای ترویج فرهنگ اسلامی دریغ کردند. به نظر من دولت در برخی شعارهایش تغییر ماهیت داده است، البته پرکاری آقای احمدینژاد کماکان باقی است و در برخی موارد مواضع محکمی علیه استکبار میگیرد ولی درباره مذاکره معتقدم ایشان از مواضع اولیهاش عدول کرده است. درباره مردمی بودن آقای احمدینژاد هم باید گفت که یکی از ملاکهای مردمی بودن این است که به جای خرج میلیونها تومان پول برای برگزاری همایش در استادیوم آزادی، این پول را در نقاط حادثه خیر جادهها صرف کنند تا در ایام نوروز کشتههای کمتری داشته باشیم. این که آن پول را آنجا هزینه نکنند و اینجا هزینه کنند، نشان میدهد که جشن هدف تبلیغاتی داشت اما به خاطر عدم استقبال جمعیت و خالی بودن استادیوم نتوانستند بهره تبلیغاتی ببرند و موضوع را به آن سمت هدایت بکنند. در سلامت مالی اینکه در ماجرای فساد 3 هزار میلیاردی دستور واگذاری برخی پروژهها را بدون مناقصه به آقای آریا دادند، قابل قبول نیست. این یک پروژه مسالهداری است در حالی که برگزاری مناقصه برای پرهیز از فساد است. ***خدشه به مبانی دینی و عقیدتی احمدینژاد*** به هر حال آقای احمدینژاد کسی است که امروز اگر بخواهد نامزد مجلس شورای اسلامی شود، نمیتواند تایید صلاحیت بگیرد. شورای نگهبان صلاحیت او را در دوره اول ریاست جمهوری تایید کرد و توانست پیروز شود و در دور دوم هم رای بیشتری آورد ولی امروز شایسته تایید صلاحیت برای مجلس شورای اسلامی نیست، زیرا در مبانی عقیدتی و دینی آقای احمدینژاد خدشه وارد شده است. به عنوان مثال یکی از مواردی که در مبانی عقیدتی آقای احمدینژاد خدشه وارد شده است همین مسئله تردید نداشتن در رجعت چاوز است. ***احمدینژاد می توانست سمبلی مانند "رجایی" باشد*** در هر صورت از آنچه که اتفاق افتاده است، خیلی متاسفم، زیرا اگر ایشان صادق بود و روال دور اول ریاست جمهوری را ادامه میداد، میتوانست به سمبلی مثل شهید رجایی تبدیل شود و 2 دروه ریاست جمهوریاش را با موفقیت انجام داده و میتوانست اعتباری برای نظام باشد در حالی که آقای احمدینژاد به یک مسئله برای نظام تبدیل شده است. آقای احمدینژاد ابتدای حضورشان در دولت، زمانی که وزیرها را به مجلس معرفی کردند و چند وزیر رای اعتماد نگرفتند، گفتند مجلس موشکافانه بررسی کرد اما رفته رفته ارتباط آقای احمدینژاد با مجلس تیره شد تا جایی که در سال 86 گفتند که مجلس با وضع قوانین نمیتواند تصمیات دولت را "وتو" کند و سال 89 نیز گفتند"مجلس در راس امور نیست". با توجه به این مسائل چرا آقای احمدینژاد با مجلس زاویه پیدا کرد؟ آیا این مسئله هم میتواند یکی از نقاط ضعف دولت و آقای احمدینژاد محسوب شود؟ ممکن است هر رئیس جمهوری با مجلس زاویه پیدا کند و نظراتش با نظرات مجلس متفاوت باشد و فرد برای اینکه دیدگاه متفاوتی با اکثریت مجلس داشته باشد، لازم نیست که حتما رئیس جمهور باشد.همانطور که اکثریت ملت ایران با مجلس ششم زاویه پیدا کردند و تصویبها و عملکرد مجلس ششم را قبول نداشتند ولی موضوع این است که طبق قانون اساسی مجلس مسئولیت تدوین قوانین را بر عهده دارد و رئیس جمهور موظف به اجرای قوانین است، این مسئله در مورد مجلسیها هم صدق میکند. یعنی وقتی در مجلس لایحهای مطرح میشود، مخالفان و موافقانی دارد که بحثهای داغی را نمایندگان با هم دارند ولی در نهایت به رای میگذارند و تصویب میشود و بعد از آنکه مورد تایید شورای نگهبان قرار میگیرد، به قانون تبدیل میشود. آن وقت مخالفان و موافقان چه در مجلس و بیرون مجلس باید از این قانون تمکین کنند. مخالفت با قانون مصوب یا مضر دانستن آن مجوزی برای عدم رعایت آن نیست. اینجا مرزی است که آقای احمدینژاد نتوانست و نخواست رعایت کند. ***آقای احمدینژاد در موارد زیادی به قانون تمکین نکرد*** وقتی گفته می شود مجلس در راس امور است منظور این است که قانون در راس امور است و مجلس است که قانون را تصویب میکند، والا کسی تردیدی ندارد مهمترین قوه که قدرت عمل دارد، قوه مجریه است و به همین لحاظ رئیس قوه مجریه نفر دوم کشور است. آقای احمدینژاد در موارد زیادی قانون را تمکین نکرد و امروز که میگوید هیچ کس نمیتواند به جای ملت تصمیم بگیرد، منظورش این نیست که کسی حق دارد و یا ندارد در صندوق آرا دست ببرد، منظور این است که شورای نگهبان حق ندارد راجع به تایید صلاحیت نظر بدهد، در حالی که قانون این مسئله را بر عهده شورای نگهبان گذاشته و ایشان در این زمینه کاملا منحرف شده و روحیه کاملا دیکتاتوری از خودش بروز داده است. ***عدم تمکین به قانون دیکتاتوری است*** کسی که به قانون و مراجع قانونی تمیکن نمیکند، به معنی دیکتاتوری است. تمکین نکردن، نه قبول نداشتن. کما اینکه قانونی وضع میشود، ممکن است همان کسانی که به آن قانون رای دادند، به اشکال آن پی ببرند و آن را عوض کنند. من نمیگویم قبول نداشتن یک مصوبه اشکال دارد زیرا در تصویب هر مصوبهای یک تعدادی علیه آن مصوبه رای دادند ولی اقلیت شدند و رای مخالف دادن خلافی برای نمایندگان محسوب نمیشود، زیرا باید به تشخیص خودشان عمل کنند لذا من فکر میکنم که آقای احمدینژاد از تعادل خارج شده است. ***احمدینژاد "مشایی" دیگر است*** مقام معظم رهبری در حکم حکومتی که به آقای احمدینژاد دادند، بحث ریزش هواداران دولت را به خاطر حضور آقای مشایی را مطرح کردند. به نظر شما رابطهای بین ریزش بدنه اجتماعی و هواداران آقای احمدینژاد با اصرار ایشان برای حضور آقای مشایی وجود دارد؟ قطعاً چنین است ولی من معتقدم که دیگر مسئله از حضور مشایی گذشته و مسئله این است که آقای احمدینژاد مشایی شده است. یعنی دیگر خودِ او و افکارش موجب ریزش است و عملکرد خودِ احمدینژاد موجب ریزش است، نه فقط مشایی. میتوانیم بگوییم احمدینژاد مشایی دیگر است، یا مشایی دیگر شده است. آقای احمدینژاد در ابتدای حضور خود گفتند که دست رانتخواران را از اقتصاد کشور کوتاه میکنند و اجازه نمیدهند خودروی 300 میلیونی وارد شود. به نظر شما برخورد دولت با مفسدین اقتصادی مطلوب بود؟ آیا هنوز هم همین رویه را در ایشان میتوان مشاهده کرد؟ حدود هزار ماشین مدل بالا را بر اثر یک مصوبهای که تصویب و بلافاصله لغو شد، توانستند از این فرصت استفاده کنند تا در این چند ساعت ماشینها را ترخیص کنند. این مسئله نمیتواند بدون هماهنگی باشد. دولت هم هیچ پاسخی در این رابطه نداده است.البته باید بررسی شود ولی به نظر میآید که این سوءظن پیش آمده است که چنین حرکاتی برای تامین بودجه مورد نیاز برای جریان انحرافی سازماندهی شده باشد. دولت باید تلاش کند این سوءظن را با استدلال رفع کند. بزرگترین اختلاس در دوره دوم ایشان اتفاق افتاده است و مکاتباتی نیز از دفتر رئیس جمهور به نفع گروه آریا صورت گرفته است. دولت نمیتواند سر در برف کند و این ماجرا را مسکوت بگذارد. ***احمدینژاد هر هفته بدتر میشود*** به دولت اول و دوم آقای احمدینژاد چه نمرهای میدهید؟ به دولت اول نمره 18 میدهم و به دولت دوم مرتب هر سال نمرهاش کمتر شده است و امسال هر ماه و هر هفته نمرهاش کاهش پیدا کرده است. الان من نمره ردی به ایشان نمیدهم بلکه نمره اخراجی میدهم؛ یعنی از بدتر از بد. به نظر شما نقاط منفی دولت چه بوده و چه تاثیری بر مردم و کشور داشت؟ بزرگترین سرمایهای که آقای احمدینژاد در مدیریتش داشت، اعتماد و حسنظن مردم بود. در دور دوم این اعتماد را به سوءظن و بدبینی و حتی بیش از سوءظن و بدبینی و اطمینان به خلاف عمل تبدیل کرده است و اعتماد عمومی را از دست داد.امروز نمونه آن خود بنده هستم. من در سال 88 به ایشان رای دادم ولی امروز اگر آقای احمدینژاد بتواند نامزد انتخابات شود، تمام نیروی خود را به کار میبرم که ایشان رئیس جمهور نشود؛ فکر میکنم خیلیها مثل من هستند. آقای دکتر! به عنوان سئوال آخر نظرتان را در مورد ویژگیهایی که رئیس جمهور آینده باید داشته باشد, بفرمایید. 1- ولایتمدار باشد و در ولایتمداری خود پایند و ثابت باشد. 2- باید در دورههای مختلف پایندی و صلابت خود را در اعتقاد و پیروی از ولایت و اسلام را به اثبات رسانده باشد. 3- در مقابل توطئههای دشمن، جریان انحرافی و فتنه 88 نه تنها مشارکت نکرده باشد بلکه سکوت نیز نکرده باشد و با صلابت از نظام اسلامی و ولایت در مقابل این جریانات انحرافی حمایت کرده باشد. 4- باید متوهم نباشد و عاقلانه عمل کند. 5- لجباز نباشد و نسبت به قوانین و مراجع قاونی تمکین کند. 6- روحیه دیکتاتورمآبانه نداشته باشد و در مقابل بیگانگان احساس سستی نکند و به اسلام ایمان عمیق داشته باشد. 7- به قدرت و توانایی ملت ایران ایمان داشته باشد. 8- مقام ریاست جمهوری را فرصتی برای خدمت بداند. 9- در صورت پیروزی در ریاست جمهوری به پارتیبازی و باج دادن روی نیاورد. 10- از توان نخبگان و صاحبنظران کشور برای اتخاذ تصمیات درست و راهگشا استفاده کند. 11- بتواند مشارکت عمومی را در امور برانگیزد. 12- پیروی از ولایت را برای خودش نه تنها وظیفه بلکه یک افتخار و یک امتیاز بداند. 13- بتواند از انقلاب اسلامی در سطح بینالمللی استفاده کند و در صحنه جهادی به تقویت بیداری اسلامی کمک کند و در سیاست خارجی منفعل نباشد. 14- به مسائل اقتصادی آشنا باشد. 15- در ترویج فرهنگ اسلامی و رفتار اسلامی در جامعه تلاش کند. 16- در جهت نزدیکتر شدن عرف جامعه به حدود الهی اعتقاد داشته باشد و مطابق آن عمل کند. 17- قومیگرایی در مسائل کشور نداشته باشد و از انتصابهای فامیلی، حزبی و رفاقتی بپرهیزد.18- به شایسته سالاری اعتقاد راسخ داشته باشد.19- نگاه همه جانبهای به امور مختلف کشور داشته باشد. منبع: تسنیم [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 12:6 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، گفت: نیروهای مسلح ما برای مشارکت در امر انتخابات در جهت تحقق حماسه سیاسی و مقابله با هرگونه فتنه احتمالی در انتخابات پیش رو از آمادگی کامل برخوردار هستند.
![]() گروه داخلی «تیتریک» ؛ سرلشکر دکتر سید حسن فیروزآبادی ، در پاسخ به این سئوال که با توجه به در پیش بودن انتخابات آمادگی نیروهای مسلح برای مشارکت در این امر و مقابله با فتنه های احتمالی چگونه است، اظهار کرد: بالاخره نیروهای مسلح ما نیروهایی مجرب هستند که یک بار فتنه 88 را تجربه کرده و با جزئیات و چگونگی مقابله با این نوع خطرات آشنا هستند. وی تاکید کرد: نیروی مسلح سیاسی نیست که تجزبه و تحلیل سیاسی داشته باشد و یا موضوع را واگذار کند به زمان حادثه؛ نیروهای مسلح ما موظف هستند که طرح ریزی، آمادگی و پایش داشته باشند و نسبت به نقاطی که ممکن است از آنجا اتفاقی بیفتد دیده بانی کنند. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه خوشبختانه در حال حاضر نیروهای مسلح در ارتباط با طرح ریزی، آمادگی، پایش و دیده بانی در امر انتخابات آمادگی لازم را دارند، تصریح کرد: نیروهای مسلح هم اکنون مشغول بررسی اوضاع برای مشارکت جدی در انتخابات در جهت تحقق حماسه سیاسی هستند. سرلشکر فیروزآبادی در عین حال ادامه داد: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران همچنین با رصد اوضاع آمادگی مقابله با هر گونه فتنه و شایطی همچون سال 88 را دارند. منبع: مهر [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 12:4 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
یک کارشناس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با تاکید بر محدود بودن توان این رژیم برای ضربه زدن به ایران در اقدامی نظامی گفت که تلآویو در پشت صحنه ترور دانشمندان ایرانی قرار دارد.
گروه داخلی «تیتریک» ؛ به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، یوسی ملمان، نویسنده، روزنامهنگار و کارشناس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای با شبکه خبری راشتاتوری با ذکر این که نمیتواند منابع خود را فاش کند گفت که "برداشت ما این است که اسراییل در پشت ترور دانشمندان ایرانی قرار دارد. او در عین حال گفت که ایران "اولویت اول" برای دولت و دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی قرار دارد و برای رسیدن به اطلاعات در این کشور، رژیم صهیونیستی لزوما جاسوسان خود را به ایران اعزام نمیکند بلکه "راههای دیگری برای جمعآوری اطلاعات وجود دارد." ملمان گفت که رژیم صهیونیستی "میخواهد آمریکا به عنوان آخرین دستاویز به ایران حمله کند، زیرا "توانایی اسراییل بسیار محدود است". او در پاسخ به سوالی درباره سفر اخیر رئیسجمهور آمریکا به اراضی اشغالی گفت: فکر میکنم اوباما از اسراییل خواست که بدون هماهنگی با واشنگتن هیچ اقدامی انجام ندهد. به عبارت دیگر به ایران حمله نکند مگر در صورتی که با آمریکا هماهنگ شده باشد. ملمان ادامه داد: فکر نمیکنم اسراییل به ایران حمله کند زیرا تواناییهایش محدود است. وی در پاسخ به این سوال که آیا لفاظیهای رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران نشان میدهد که در واقع قادر به حملهای موفق نیست؟ گفت: بحث همین است. اگر کسی بخواهد عملیاتی انجام دهد دربارهاش حرف نمیزند و به ویژه در سطح رهبران اسراییل، اما نتانیاهو در این باره حرف زده است و به این دلیل است که فکر نمیکنم اسراییل حملهای به ایران داشته باشد. ملمان با اشاره به مخالفت میرداگان، مدیر پیشین موساد با حمله به ایران گفت: آنها میگویند باید عملیاتی پنهانیتر انجام گیرد تا فعالیت سایتهای هستهای ایران آهسته شود اما قبل از هر چیز اسراییل باید با جامعه بینالملل و آمریکا برای چنین عملیاتهایی هماهنگ باشد و اسراییل نباید رهبری را در این مورد به دست گیرد. [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 12:3 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
من با آقای مهدی خزعلی اختلاف دیدگاه سیاسی دارم. مانند او به نظام و ولایت فقیه اعتقاد ندارم و ولایت فقیه را شرک مطلق می دانم !
![]()
اما شناخت برخی از این جریان ها و گروه ها از نظر بینش سیاسی در سالی که مقام معظم رهبری آن را ” حماسه سیاسی ، حماسه اقتصادی ” نامیدند بسیار حائز اهمیت است . اصلاح طلبان و یکی از لیدرهای معروف آنها (سید محمد خاتمی) که افتضاح سیاسیشان در سال 88 هنوز در حافظه مردم ایران باقی مانده است هواداران و یاران استثنائی در کنار خود داشته اند . بابک راد که زمانی از روزنامه نگاران دوم خردادی محسوب می شد بعد از فتنه 88 تلاش زیادی را برای تحریک فعالان فضای سایبر علیه نظام آغاز کرده است . وی که از اصحاب رسانه ای اصلاحات در زمان خاتمی محسوب میشد نگارنده کتاب هایی با اسم های "صد روز با خاتمی”،”خاتمی در ایتالیا99″،”خاتمی در پاریس”، "رأی مردم” و "آخرین سلام” است . وی در جدیدترین مطلب وبلاگ که درباره حضور وی در برنامه صدای آمریکا و بحث درباره ” اعتصاب غذای مهدی خزعلی ” بود اینچنین مینویسد : من با آقای مهدی خزعلی اختلاف دیدگاه سیاسی دارم. مانند او به نظام و ولایت فقیه اعتقاد ندارم و ولایت فقیه را شرک مطلق می دانم ! از سویی دیگر چندی پیش ، با تکرار کلید واژه ” انتخابات ازاد ” توسط برخی سیاسیون از جمله سید محمد خاتمی که مردم وی را در سال 88 با لقب "سران فتنه ” نام میبردند در دستور کارشان قرار گرفت که دست آخر ایشان ( مقام معظم رهبری ) با انتقاد از برخی که بطور مکرر می گویند انتخابات باید آزاد برگزار شود فرمودند : معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از سی انتخابات سه دهه اخیر آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرفهای شما مردم را از انتخابات مأیوس نکند. در آخر ؛ این مطلب هم نیازی به توضیحات بیشتر ندارد و صرفا برای یادآوری این نکته نگاشته شده است که باید مراقب انتخاب کاندیدای اصلح مان در انتخابات پیش رو باشیم .
منبع : عرش نیوز [ سه شنبه 92/2/3 ] [ 12:3 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در پایان سخنرانی رئیس جمهور در همایش حماسه حضور در چهارمین سفر استانی دولت، مشایی به صورت کوتاه به برخی از انتقادات و اعتراضات نسبت به حضور وی در این مراسم پاسخ گفت.
گروه داخلی «تیتریک» ؛ محمود احمدینژاد رئیس جمهور اسلامی ایران در مراسمی با عنوان حماسه حضور که با حضور جوانان، نخبگان و ایثارگران استان خوزستان در استانداری این استان برگزار شد با اشاره به اینکه ایثار تجلی تمام انسانیت انسان است، گفت: تمام خوبیهای عالم ثمره ایثار است اگر ایثار در عالم متجلی نمیشد هیچ کدام از زیباییهای تاریخ به وجود نمیآمد. وی افزود: ایثار ثمره تمام زیباییها است و راه رسیدن به قلهها در گرو ایثار و ایثارگری است. احمدینژاد در ادامه سخنان خود با اشاره به جایگاه رفیع علم و دانش در اسلام گفت: یکی از راههای مؤثر رسیدن به قلهها علم، دانش و معرفت است و بدون معرفت و آگاهی تمام خوبیها و بدیها بیمعنا است ایمان که بالاترین ارزش الهی است تنها زمانی معنا و مفهوم پیدا میکند که براساس علم و آگاهی باشد. وی در ادامه سخنان خود با اشاره به این نکته که علم، معرفت و خدمت سه راه رسیدن به قلهها است، گفت: عزیزان من ایران را باید ساخت و این یک مأموریت تاریخی است چرا که ایران تنها یک جغرافیا و یک طایفه نیست. رئیس جمهور با اشاره به اینکه ملت ایران از همان ابتدا به دنبال توحید و خداپرستی بوده است، گفت: ملت ایران از ابتدا زرتشت را پذیرفت و سپس به دنبال حضرت مسیح دوید و زمانی که پیامبر گرامی اسلام دعوت خود را علنی کرد به آن لبیک گفت. احمدینژاد با اشاره به اینکه ملت ایران هیچگاه به دنبال ناسیونالیست و ملیگرایی نبوده است، گفت: ملت ایران همواره جهانی اندیشیده است و به دنبال تعالی انسانها و صلح و عدالت بوده است. ما باید ایران را بسازیم چرا که ساختن ایران خدمت به تمام ارزشها است. رئیس جمهور در ادامه با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی برای استقرار ارزشهای الهی و انسانی بوده است، گفت: ملت ایران همواره در مقابل ظلم و بیداد قرار داشته است و از ایثار، معرفت، شناخت حمایت کرده است. احمدینژاد با انتقاد از کسانی که صحبت از ایران باعث برخی از انتقادات توسط آنها میشود، گفت: مگر در جای دیگری از دنیا به جز ایران، اسلام وجود دارد البته منظور من این نیست که در آنجا مسلمان نیست اما اسلام با مسلمان فرق میکند. هماکنون با استفاده از ذخایر مسلمانان آنان را قتلعام میکنند، قرآن میخوانند و مسلمانان را قتلعام میکنند. رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نامگذاری سالجاری به عنوان حماسه سیاسی و اقتصادی گفت: حماسه برای رسیدن به قلهها است در حقیقت حماسه برای شکستن تمام حصارها و از بین بردن آنها و رسیدن به اهدافی بالا و متعالی است. وی افزود: حماسه برای ایجاد شدن، نیاز به یک موتور محرکه دارد و من احساس میکنم که موتور محرکه هر حماسهایی جوانان هستند. احمدینژاد در انتهای سخنان خود در پاسخ به درخواست یکی از حضار برای سخنرانی مشایی و آشنایی با عقاید وی گفت: اجازه دهید در فرصت دیگری از سخنان ایشان استفاده کنیم اما ایشان یک جمله را در این همایش بیان خواهد کرد. در این هنگام اسفندیار رحیم مشایی رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد به پشت تریبون آمد که یکی از حاضران در واکنش به حضور وی در پشت تریبون با صدای بلند گفت: ما آمدهایم حرفهای احمدینژاد را بشنویم نه حرفها شما را. مشایی در پاسخ به انتقاد وی گفت: ما در کشوری زندگی میکنیم که مردم فهیم هستند و معیار حرف آنها جهانی است حرف زدن خوب است و من موافق این موضوع هستم که مخالفان دولت و من صحبت کنند چرا که وقتی حرف میزنیم حقایق روشن میشود. در پایان این نشست مشایی مدتی را در داخل سالن برای پاسخگویی به برخی از حاضران ایستاد. منبع: فارس [ دوشنبه 92/2/2 ] [ 4:3 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
همه میدانند خاتمی رئیسجمهور نمیشود اخبار کوتاه
http://basirat.ir [ دوشنبه 92/2/2 ] [ 2:16 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |