یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
گروه تکفیری داعش اگرچه خونهای زیادی ریخته و هزاران انسان را آواره کرده است ولی شاید این اتفاق باعث بیداری وجدانهای به خواب رفته دولت مردان کشورهای اسلامی شود تا دست از همکاری با استکبار برداشته و تمدن اسلامی را سرعت ببخشند. طرح اسلامهراسی و ناامن کردن منطقه برای حضور آمریکا و متحدانش در همسایگی ایران دو دهه است که از سوی امریکا اجرا میشود. این طرح آن قدر نخنما شده است که حتی کار از دست طراحان اصلی آن نیز خارج شده به طوری که حرکتهای آمریکا و متحدانش در منطقه به نفع ایران پیش میرود. منافع ایران از ایجاد گروه تروریستی داعش توسط امریکا و اسراییل و برخی کشورهای عربی به اندازهای است که طراحان این بازی خطرناک را به فکر تجدید در ادامه طرح خود فرو ببرد. اثبات طرح اسلامهراسی توسط آمریکا یکی از مهمترین این منافع حقانیت ایران در اثبات طرحهای اسلامهراسی که از سوی آمریکا و اسراییل در سراسرجهان پیاده میشود مسالهای که نظام اسلامی از اول انقلاب درصدد بیان آن است ولی این مطلب در هیاهوی قدرت رسانهای صهیونیسم کم میشد و باور این امر برای کشورها سخت بود ولی ایجاد گروه تروریستی داعش به نام اسلام که از طرف هیچ کدام از علما و فرقههای اسلامی تایید نشد مگر وهابیت که ساخته و پرداخته دست آمریکاست مهر تاییدی شد بر گفتههای 36ساله نظام اسلامی ایران تا حقانیت این مطلب بر دوست و دشمن ثابت شود و این اولین ثمره ایران از تاسیس گروه داعش بود. کم رنگ شدن ایران هراسی ثمره دوم گروه داعش برای نظام اسلامی کمرنک شدن طرح ایرانهراسی برای همسایکان ایران بود مسالهای که با طرح و مانور تبلیغاتی روی آن زمینه حضور نظامیان آمریکایی را در منطقه فراهم کرده بود. کمکهای نظامی ایران به همسایگان غربیاش در مبارزه با گروه تروریستی داعش و نجات سوریه و عراق جلوی چشم دیگر همسایگان مسالهای نیست که بر کسی پوشیده باشد و این مطلب اتحاد بین ایران و همسایکان را بیشتر کرده و به دیگر کشورهای همسایه ایران که در دام طرح ایرانهراسی آمریکا گرفتاراند هشداری بود که ایران نه تنها برای همسایگانش خطرناک نیست بلکه در مواقع خطر به کمک همسایگان خود میشتابد. مبارزه علنی با رژیم صهیونیستی ثمره سوم تشکیل گروه داعش برای نظام ایران علنی شدن مبارزه ایران با اسراییل است مطلبی که ایران مترصد فرصتی بود تا به صورت علنی آن را مطرح نماید. کمکهای ایران توسط سپاه پاسداران به حزبالله و گروههای فلسطینی جز رسالت انقلاب بوده و هست ولی در عمل با ملاحظات کمتری بیان میشد تا این که مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه به تاریخ 90/11/14 به صورت علنی مباره با اسراییل را با این جملات بیان نمودند: "ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است." کمکهای نظامی ایران به سوریه و عراق و لبنان و فلسطین و مبارزه سپاهیان ایران در کنار ارتش سوریه و گروههای مردمی عراق این مطلب را به وضوح عیان کرد که انقلاب اسلامی تا نابودی اسراییل از پای نخواهد نشست و یکی از رسالت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همانا اجرای حکم خمینی کبیر است که فرمودهاند: اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود. آشکار شدن چهره نفاق در منطقه ثمره چهارم گروه داعش برای ایران کنار رفتن پرده نفاق از صورت مدعیان مبارزه با اسراییل بود که برخی کشورهای منطقه برای گمراهی افکار عمومی مسلمین و ملت های خود مدعی آن بودند. کشورهایی چون ترکیه و عربستان و قطر که مدعی مبارزه با اسراییل بودند با حمایتهای علنی خود از گروه تروریستی داعش که ساخته و پرداخته سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسراییل است مواضع خود را بار کنار گذاشتن همه ملاحظات شفاف و صریح بیان نمودند و پرده نفاق از چهره برداشتند و ملتهای منطقه و افکار عمومی جهان اسلامی و دنیا شاهد حمایت برخی کشورهای به اصطلاح اسلامی از گروههای تروریستی و اسراییل هستند. مسالهای که ایران اسلامی به علت رعایت برخی مصالح نمی توانست با این شفافیت بیان نماید. افزایش محبوبیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ثمره پنجم به تصویر کشیدن شدن مجاهدتهای فرزندان ولایت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است تا دوست و دشمن بدانند که سربازان امام خامنه ای در سپاه مطیع امر ولایت اند و هر جا ایشان نظر داشته باشند فرزندان ملت ایران تا پای جان آماده جان فشانی اند و تا خون های ریخته شده به پای انقلاب به ثمر ننشیند از پای نخواهند نشست. جوانان وطن در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جهانیان نشان دادند که انقلاب اسلامی خطر قرمز است و تا پای جان برای به ثمر نشستن آرمانهای انقلاب اسلامی ایستادهاند و بار دیگر آمریکا و اسراییل را که در قالب داعش ظهور کرده بود را عقب رانده و اجازه نزدیک شدن به مرزهای ایران عزیز را ندادند. و این حرکت سپاه برای نسلی که جانفشانیهای جوانان وطن در جنک تحمیلی را ندیده بودند تجربه شیرینی بود و همه نقشههای دشمن را که درصدد بدجلوه دادن نقش سپاه در انقلاب بود را نقش برآب کرده و باعث افزایش محبوبیت سپاه پاسداران بین ملت ایران و ملتهای منطقه شده است. گروه تروریستی تکفیری داعش اگرچه خونهای زیادی ریخته و هزاران انسان را آواره کرده و به کشورهای اسلامی صدمات زیادی وارد کرده است ولی شاید این اتفاق باعث بیداری وجدانهای به خواب رفته دولت مردان کشورهای اسلامی شود تا دست از همکاری با استکبار برداشته و با فراهم کردن زمینههای اتحاد مسلمین تشکیل تمدن اسلامی را که ایران انقلابی پرچم دار آن است سرعت ببخشند. رسول رضاپور شناسه مطلب : 273130| منبع:بصیرت [ یکشنبه 93/12/10 ] [ 4:6 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
ما هدف اصلیمان توافق است. پیشنهادها هم برای روزی است که فکر کنیم آنها چندان تمایلی به توافق ندارند. ظریف روزهای شلوغی دارد. چه در داخل و چه در خارج. خارج از کشور کنگره و سنای آمریکا هرروز برای پرونده هستهای برگ جدیدی رو میکنند و در داخل هم، نقدها به تیم هستهای تمامی ندارد. جدیدترین مورد، ماجرای پیادهروی با «جان کری» است و سفر به فرانسه و صدها نکته و سوال دیگر از جریان مذاکرات که ادامه دارد. حالا ظریف سهشنبه همین هفته باید برای پارهای توضیحها به کمیسیون امنیتملی برود و پاسخگوی 21نمایندهای باشد که اقدام او را خلافعرف دیپلماتیک دانستهاند؛ نمایندگانی که اغلب نزدیک به جبهه پایداریاند، طیف سیاسیای که در دوره احمدینژاد در دفاع از آن دولت شکل گرفت و حالا بیشترین نقدها را به تیمهستهای دارد. البته همین نمایندگان هیچپرسشی درمورد گپ مستقیم و پیادهروی سعید جلیلی و ویلیام برنز، در ژنو مطرح نکردند، همانطور که هیچگاه نسبت به آغاز مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا از دولتدهم در مسقط نیز واکنشی نشان ندادند. وزیر امور خارجه ایران در واکنش به انتقادات جدید تاکید دارد: «قدمزدن با آمریکاییها در طول مذاکرات موضوع تازهای نیست.» و اینکه «در شرایط بسیار دشواری درحال مذاکره هستیم. مگر چقدر انسان توان تحمل فشار از داخل را دارد؟»، اما این سخنان ظریف چندان برای نمایندگان قابلقبول نیست. اینبار هم مغز متفکر سوال از ظریف، جواد کریمیقدوسی از اعضای کمیسیون امنیت است. سوال درباره قدمزدن با وزیر امورخارجه آمریکا در خیابانهای ژنو است و عدملغو سفر ظریف به فرانسه در اعتراض به توهین نشریه فرانسوی به پیامبر(ص). جواد ظریف توضیح داده که دنبال دیپلماسی فعال است و به پاریس رفته تا توهین به پیامبر(ص) و اسلامهراسی را محکوم کند، اما این توضیح برای نمایندگان کفایت نمیکند. علاوهبر کریمیقدوسی، اسامی روحالله حسینیان، مرتضی آقاتهرانی، علیاصغر زارعی، فاطمه آلیا، زهره طبیبزاده، رضا آشتیانی، حسینعلی حاجیدلیگانی، نصرالله پژمانفر، سیدمحمود نبویان و جمع دیگری از نمایندگان نیز پای نامه سوال از ظریف آمده است. گفتوگوی حسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی را در مورد حضور ظریف در جلسه کمیسیون امنیت مجلس، میخوانید. ماجرای لغو قرارداد ژنو درصورت وضع تحریمهای جدید علیه ایران چقدر واقعیت دارد؟ مجلس سهراهکار درنظر گرفته، یکی همان ماجرای غنیسازی 60درصدی است، یکی دیگر این که کمیسیون بهدنبال پیشنهادهای فنیتر است و در کمیته هستهای تدوین شده و بدون اشاره به درصد خاصی است. در دومینپیشنهاد بناست دولت با نسل جدید سانتریفیوژها آشنا شود و همچنین بهدنبال توسعه سایتهای هستهای خواهیم بود. طرح پیشنهادی سوم هم ماجرای لغو توافق ژنو است. هر سه پیشنهاد روی میز و درحال بررسی است. درصورت وضع هرگونه تحریم جدید مجلس ایران روی یکی از این گزینهها متمرکز خواهد شد. و اگر اوباما این پیشنهادها را طبق وعده وتو کند؟ ما هدف اصلیمان توافق است. پیشنهادها هم برای روزی است که فکر کنیم آنها چندان تمایلی به توافق ندارند. باز هم از آقای ظریف سوال شده، اینبار در موضوع پیادهروی؟ خیر، فقط پیادهروی نیست. موضوع سفر به فرانسه هم مطرح است. در ماجرای کاریکاتور موهن مجله فرانسوی در مورد پیامبر(ص). بههرحال ظریف الان در مساله هستهای مشغول است، نمیشود طرح این سوالها را برای بعدتر گذاشت یا فعلا آن را بهتعویق انداخت؟ خیر، پیادهروی او مسالهای اتفاقا استراتژیک و دیپلماتیک بوده و کارش خطا بوده و باید پاسخگوی سوال نمایندگان باشد. پیادهروی ظریف خارج از پروتکل دیپلماتیک است. مگر پیادهروی نتانیاهو و کری است؟ بههرحال ظریف در راس تیم مذاکرهکننده هستهای است و تا اینجای کار تمام توان و انرژیاش را هم گذاشته. اگر کری و نتانیاهو پیادهروی کنند،؛ خب آنها شرکای دزد بینالمللیاند. اما چه نسبتی میان ظریف بهعنوان نماد مبارزه با طرفهای غربی وجود دارد. ما خط قرمزها را میدانیم. تا اینجا هم که مذاکره با کری و امثال او پذیرفته شده بهدلیل حساسیتها و اهمیت مذاکره بوده، اما حدود دیپلماتیک برای ما خط قرمز است. اتفاقا بههمیندلیل بیشتر روی رفتار ظریف حساسیم؛ نه ما که تمام دنیا. نباید خلاف عرف دیپلماتیک رفتار کند. اما خودشان گفته بودند که پیادهروی جدی بوده و در قالب مذاکره و… . ما بچه نیستیم که آقای ظریف بخواهد چنین دلایلی بیاورد. پیادهروی معنا ندارد. بنشینند و رودررو مذاکره کنند. ما در جنگ ایران و عراق هم مذاکره سهجانبه داشتیم اما ماجرا باز هم ضرورت زمانی بود. خب زمان آقای جلیلی هم ایشان مورد مشابهی داشتند با آقای ویلیام برنز، از مذاکرهکنندگان ارشد آمریکایی و سوالی هم مطرح نبود. اینها اصلا قابل مقایسه نیست. یعنی چه؟ مقام آقای برنز کجا و جان کری کجا؟ سطح مسایل فرق میکند. فکر نمیکنید این سوالها مصداق فشار داخلی بر تیم هستهای ایران باشد؟ آن هم در شرایطی که کنگره وضعیت چندان جالبی به وجود نیاورده و کار مذاکرهکنندگان دشوار شده؟ پیادهروی برای ما یکمفهوم دوستی و آشنایی به ذهن متبادر میکند؛ مثلا کسانی که عاشقومعشوقاند برای گپوگفت صمیمی پیادهروی میکنند. اما ظریف و کری در این حد از صمیمیت نیستند. نتانیاهو اگر برود و با کری پیادهروی کند، ایرادی نیست اما ظریف نباید چنین اشتباهی میکرد. یعنی شما قایل به هیچ وزن دیپلماتیکی برای این اقدام وزیر امور خارجه نیستید؟ خیر، مسایلی از جمله شنود و توجیههای دیگر هم که عذر بدتر از گناه است. نهایت اینکه اگر نتیجه دیپلماتیک هم داشته باشد، خب نباید دوربین اطراف این مذاکره بیاید. آقای ظریف کارشان را خوب بلدند. نهایت میتوانستند درخواست کنند که این سطح مذاکره بدون حضور دوربینها باشد. خودتان با این سوال موافقید، آن هم در این روزهای پرکار تیم هستهای؟ بله، نمایندگان حق دارند موضعشان را از وزیر امور خارجه بپرسند، او را نقد کنند و دلایل برخی رفتارها را بدانند. ظریف: مذاکرهکنندگان قبلی هم فرصت پیادهروی داشتند محمدجواد ظریف ضمن پاسخ به انتقادات اخیر از موضوع پیادهروی با جان کری، آخرین وضعیت مذاکرات را تشریح کرد. به گزارش جماران، ظریف درخصوص آخرین وضعیت مذاکرات هستهای گفت: «همانطور که قبلا هم عرض کردم، در مذاکرات به بحث درباره جزییات رسیدهایم؛ بحث درباره کلیات و حقوق ایران و ضرورت برداشتهشدن تحریمها الان مورد قبول است و اکنون راجعبه جزییات بحث میکنیم که بحثهای بسیار مهمی است، زیرا همیشه در مذاکرات بینالمللی جزییات هستند که تعیینکنندهاند. انشاءالله هم در مذاکراتی که دوستان ما در زوریخ داشتند و هم در مذاکراتی که دوستان ما با اتحادیه اروپا در استانبول دارند، این موضوع ادامه پیدا میکند. در مونیخ هم که بنده و چندنفر از وزرای خارجه 1+5 (البته نه همه آنها) هستیم، امکان مذاکرات چندجانبه وجود دارد که ببینیم به چه شکل میتوان از آن استفاده کرد.» وی همچنین درباره واکنشها به پیادهروی با وزیرخارجه آمریکا، گفت: «من همواره گفتهام که انتقاد حق مردم، مطبوعات و نمایندگان مجلس است. البته همیشه تقاضا دارم که اولا سیاست یکبامودوهوا دنبال نشود و ثانیا در انتقاد همیشه منافع ملی در نظر باشد. فکر نمیکنم چنددقیقه پیادهروی اصولا یک موضوع مهم سیاسی باشد. در همه مذاکرات گذشته نیز کمابیش مذاکرهکنندگان قبلی هم با افراد مختلف فرصت پیادهروی داشتند و ما هم در مذاکرات اخیر بعد از یک سفر طولانی نیمهشب و پنجساعت مذاکره، نیاز بود بنده از هوای آزاد استفاده کنم؛ بنابراین آن پیادهروی صورت گرفت.» وزیر امورخارجه تصریح کرد: «من فکر میکنم بیشازحد به موضوع پیادهروی پرداخته شده است.» منبع: تابناک [ یکشنبه 93/12/10 ] [ 4:1 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ القاب زیادی دارد و حقیقتا شایستگی همه این القاب را دارد و ذات آن بانوی قهرمان برخوردار از اوصاف عالیه انسانی است.
درباره القاب بانوی کربلا زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ باید گفت که عقیله زنی را گویند که در میان خویشانش کریمه و گرامی بوده و درخانهاش عزیز و ارجمند باشد.[1]
کرامت و بزرگواری زینب ـ سلام الله علیها ـ برای تمامی انسانها ثابت شده است. کافی است تاریخ عاشورا را از ذهن خود بگذرانیم و زینب را در برابر آن مصایب تنها ببینیم و عملکرد او را با وجود این همه مصایب و تأثیرش را در حفظ اسلام بفهمیم عقیله بودن آن بانوی با عصمت برای ما به راحتی قابل فهم و درک است. آن حضرت را، عقیله بنی هاشم و عقیلة الطالبین[2] و عقیلة القریش و عقیلة النساء نیز لقب دادهاند. از آن جا که اکثر منابع تاریخی این لقب را به حضرت زینب نوشتهاند، از متون قدیمی تا عصر حاضر این لقب به آن بانوی مخدره اطلاق شده.[3] و در منابع معتبر شیعه و سنی آمده است. حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ القاب زیادی دارد و حقیقتا شایستگی همه این القاب را دارد و ذات آن بانوی قهرمان برخوردار از اوصاف عالیه انسانی است، و تا انسان صاحب اوصاف متمایز از دیگران نباشد به او لقب نمیدهند و در عرب رسم بوده و هست که برای هر کس کنیه و القاب میدهند که برخاسته از اوصاف ذاتی اوست، مثلاً به کسی که بسیار شجاع باشد اسد میگویند، و زینب کبری به خاطر برخورداری از اوصاف عالیه و زکیه ملقب به القاب زیادی شده به طوری که بیش از شصت لقب به آن حضرت در کتب معتبره آمده است. لفظ عقیله به آن حضرت نیز قبل از وقوع حادثه کربلا داده شده است. زیرا از جمله ویژگیهای زینب ـ سلام الله علیها ـ که به او موقعیت ویژه میبخشید عقل و تدبیرش بود. اگر او عاقله نبود چگونه این همه حوادث را که بعد از جدش رسول الله به او روی آورد، تحمل مینمود. او در بین زنان قریش و بنی هاشم به خاطر درایت و تدبیر و حلم و بردباریش ملقب به عاقله و عقیله و عقیلة النساء شده بود. مثلا ابن عباس وقتی میخواهد از زینب چیزی نقل کند میگوید: «حدثتنی عقیلتنا زینب»[4]. در مجلس یزید آن مرد سرخ رنگ شامی وقتی به جناب سکینه اشاره کرد و از یزید خواست که فاطمه به او ببخشد فاطمه میگوید: «من به زینب پناه بردم چرا که او بزرگتر و عاقلتر از من بود. خطبهای غراء و آتشین که در کاخ یزید و عبیدالله و در بین مردم کوفه و شام ایراد کرد همه را به تعجب و تحسین و تأثر و حزن و پشیمانی از کارشان واداشت در حالی که زنی بود مصیبت زده آن هم چه مصیبتهای بزرگ. ازکارهای مدبرانه و عاقلانه او این بود که در حین کوچ دادن اسراء به شام دستور داد محملها را سیاه پوش کنند این کارهای او از نظر دشمن بیاهمیت بود ولی عقل و درایت زینب به آینده و به حفظ نهضت حسینی با این مظاهر پرمعنی حکم مینمود. علامة قزوینی در بیان عقیله بودن زینب در کتاب من المهد الی اللحد مینویسد عقل و درایتی که زینب داشت حادثه کربلا را رهبری و از فرزندان امام چنان آبرومندانه سرپرستی نمود و جان امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از مرگ حتمی نجات داد. و کاخ یزید را به لرزه در آورد.[5] و نهضت حسینی تا به امروز زنده و پاینده نمود. بنابراین عقیله بودن حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ و مقلب شدنش به این لقب قبل از حادثه سال 61 هجری بود. و در منابع به طور دقیق مشخص نشده است که این لقب از طرف چه کسی به آن حضرت برای اولین بار داده شده است، ولی آن چه که قطعی است، این لقب همواره به حضرت از طرف بزرگان داده شده. حتی امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ نیز از او بسیار تجلیل و احترام نموده است. برای نمونه وقتی یزید بعد از این که آنها را مخیر نمود به ماندن در شام و یا عودت به مدینه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ مسئله را موکول به رأی حضرت زینب نمود. چنان که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مقام علمی آن حضرت چنین فرموده است: «اَنتِ بحمدالله عالمة بلا معلمة، فهمة غیر مفهمه،[6] شکر خدا ای عمه که دانشمندی هستی بدون این که از کسی تعلیم ببینی و فهیم هستی بدون این که کسی آن را به تو یاد بدهد». یعنی آن چه داری در تو ذاتی است نه اکتسابی، آری او از مادرش زهرا و اجدادش رسول خدا و علی، این همه اوصاف و فضایل را به میراث داشت. او در حقیقت ثانی فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بود در تمام اوصاف و معصوم بود چون در مقام امامت نیابت داشت تا این که امام سجاد بهبودی یافت. اینها حقایقی است که علمای بزرگ اهل سنت بدان معترفند. چنان که سیوطی میگوید: «و کانت لبیبة جَزُلة و عاقلةُ لها قُوه جنانٍ»[7]. بنابراین هیچ بعدی وجود ندارد که این لقب به آن حضرت در دوران خردسالی توسط پدرش امیر المؤمنین به خاطر ذکاوت و تیزهوشی که داشت داده شده باشد.[8] --------------------------- [1] . المنجد الطلاب و کتاب العین چنین معنا کرده است: «العقیلة المراة مخدره و عقیلة کل شیء اکرمه»، ص 254، ج 2، اسوه. [2] . فیض الاسلام، خاتون دو سرا، چاپ دوم، تهران، مرکز نشر اسراء، آثار فیض الاسلام، 66، ص 137. [3] . ابی الفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، چ اول، قم، منشورات، 1414، ص 119. [4] .حائری مازندرانی، معالی السبطین، ج 2، ص 109. [5] . علامه قزوینی، زینب من المهد الی اللحد، چاپ اول، قم، چاپ و نشر، 1423، ص 40. [6] . قائمی علی، زندگانی حضرت زینب، تهران، امیری، 72، ص 123. [7] . همان، به نقل از رساله زینبیه سیوطی. [8] . همان، ص 39. منبع: باشگاه خبرنگاران [ سه شنبه 93/12/5 ] [ 5:6 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |