یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
دکتر احمدی نژاد چندین بار به شیخ الشافعی تذکر داد که بر خلاف توافقات به دست آمده در دیدار با شیخ الازهر سخن نگوید و تهدید کرد که اگر به سخنان خود با چنین لحنی(تنش آمیز و تفرقه افکنانه) ادامه دهد، نشست مطبوعاتی را ترک می کند.
![]() به گزارش گروه بین الملل«تیتر یک»، دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران پس از دیدار با شیخ الازهر در کنفرانس مطبوعاتی که یکی از اعضای هیئت علمای ارشد مصر هم حضور داشت، خواستار گسترش روابط میان دو کشور بزرگ ایران و مصر شد.
پس از سخنان دکتر احمدی نژاد، حسن الشافعی از اعضای هیئت علمای ارشد و مدیر سخنان جنجالی را بیان کرد که بارها مورد اعتراض رئیس جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.
دکتر احمدی نژاد چندین بار به شیخ الشافعی تذکر داد که بر خلاف توافقات به دست آمده در دیدار با شیخ الازهر سخن نگوید و تهدید کرد که اگر به سخنان خود با چنین لحنی(تنش آمیز و تفرقه افکنانه) ادامه دهد، نشست مطبوعاتی را ترک می کند.
احمدی نژاد چندین بار به زبان عربی به این عضو الازهر گفت الوحده، الاخوه، یعنی باید بر وحدت و برادری میان مسلمانان تاکید کنیم. با این حال در پایان این کنفرانس، احمدی نژاد و شیخ الشافعی همدیگر را در آغوش گرفتند./ مهر منبع: مهر [ سه شنبه 91/11/17 ] [ 9:43 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
به دنبال بازداشت سعید مرتضوی از سوی قوه قضاییه با حکم دادستانی، حامیان احمدی نژاد دست به تظاهرات زدند.
به گزارش گروه سیاسی«تیتر یک»، برخی از حامیان محمود احمدی نژاد در اعتراض به بازداشت سعید مرتضوی که به گفته معاون اول رئیسجمهور هنوز سرپرست سازمان تامین اجتماعی است، در مقابل ساختمان قوه قضائیه تجمع کردند.
گفته میشود این افراد حدود 50 نفر هستند.
شب گذشته سعید مرتضوی سرپرست سازمان تامین اجتماعی و دادستان عمومی و انقلاب سابق تهران، توسط دادستانی تهران دستگیر و به زندان اوین تحویل داده شد.
برخی منابع بازداشت مرتضوی را به علت تصرف غیرقانونی در اموال دولتی در زمان تصدی ریاست سازمان تامین اجتماعی و نیز مفتوح بودن پرونده کهریزک میدانند.
پیش از این دیوان عدالت اداری و همچنین معاونت نظارت مجلس و برخی از نمایندگان مدیریت مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی را غیرقانونی و قابل پیگرد قضایی عنوان کرده بودند.
حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای نیز در نشست خبری هفته گذشته خود عنوان کرده بود اسفندماه امسال دادگاه رسیدگی به پرونده کهریزک برگزار خواهد شد. منبع: جوان آنلاین [ سه شنبه 91/11/17 ] [ 9:42 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تبهای تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند؛ اما امروز دیگر در وجود او، باید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد.
به گزارش گروه هنر و رسانه«تیتر یک»، محسن مخملباف پس از ساختن فیلمی ضد اخلاقی با عنوان "سکس و فلسفه" که در آن به صراحت اخلاق جنسی را زیر سوال برده و به قول شهید آوینی خود را "مدافع لیبرالیسم جنسی معرفی کرده بود، در تازهترین به اصطلاح فیلم خود با عنوان "باغبان" به تبلیغ مستقیم فرقه ضاله بهائیت، پرداخته است.
![]() مخملباف روزی در اوایل انقلاب اسلامی، با تولید فیلمهایی مانند "توبه نصوح"، تمام همیت خود را جهت بازگویی عقاید انقلابی به کار برده و خود را به عنوان کارگردانی انقلابی در میان مردم و کارشناسان معرفی کرده بود بهطوری که با تفکرات خشک خود به منتقدانش حمله میکرد. مخملباف در دهه شصت در اعتراض به فیلم کمدی اجارهنشینها قصد داشت با بستن نارنجک به خود، مهرجویی کارگردان فیلم اجارهنشینها و خودش را منفجر کند که در نهایت به نگارش نامه تند به معاونت سینمایی وزیر ارشاد راضی میشود کوتاه بیاید. ![]() اما با گذشت زمان، این کارگردان خشک و متعصب دهه شصت، که به عدم توازن شخصیت، معروف بوده در مواضع خود تغییرات بسیار زیادی انجام داد. مخملباف در روزهای فتنه سال 88 با بازی در زمین دشمن به یکی از مهرههای اصلی فتنه گران تبدیل شد. او در آن ماهها با جبهه گرفتن علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را برای ضربه زدن به کیان نظام جمهوری اسلامی ایران به کار گرفت تا سرانجام با فرار خود از کشور، خود را به عنوان سخنگوی یکی از سران فتنه در خارج معرفی کرده و نه تنها با فتنهگران مرزبندی انجام نداد، بلکه به ساخت فیلمهایی با سفارش جشنوارههای غربی با درونمایه پورنوگرافیک و سیاهنمایی بر ضد ایران مشغول شد. وی در آخرین ساختهاش که نشانههای وادادگی در برابر دشمن در آن بسیار مشهود است، در سفر به فلسطین اشغالی و با سفارش صهیونیستها فیلمی به اصطلاح مستند به نام "باغبان" را جلوی دوربین برد. در این مستند مخملباف به همراه پسرش یک آگهی تبلیغاتی برای فرقه ضاله و انگلیسی ساخته بهائیت میسازد تا اوج انحراف فکری و عقیدتی خود را برملا سازد. اما با توجه به مشی ایران و اسلام ستیز بودن جشنوارههای غربی انتظار میرود این فیلم آماتور جایزههای فراوانی را از آن خود کند. در طول سالهای گذشته جشنوارههای ضد فرهنگی غربی و ضد ایرانی ثابت کردهاند که در دادن جایزه و امتیاز به کارگردانهای ضد ایرانی ید طولایی دارند و در همین رابطه رپرتاژ آگهی جدید مخملباف برای فرقه ضاله بهائیت جایزه طلایی جشنواره بیروت در سال گذشته را کسب کرد. شایان ذکر است که این جشنواره در دو سال گذشته پذیرای فیلمهای ضدایرانی سینماگران فتنه ایرانی از جمله فیلمهای "حنا مخملباف" دختر محسن مخملباف نیز بوده است. ![]() فیلم بهایی باغبان چیست؟ باغبان نام فیلم مستندی است به کارگردانی عنصر به خدمت گرفته شده توسط صهیونیستها و بهائیان یعنی محسن مخملباف. این فیلم در حیفا تصویر برداری شده است . سران فرقه استعمار ساخته و وابسته بهائیت به سبب فقدان ایدئولوژی منطقی و قابل دفاع همواره سعی دارند در کنار نمایش باغهای اطراف مقبره سرکرده فرقه ضد دینی بهائیت با ظاهر فریبی و سر دادن شعارهای ضد جنگ و تبعیض به اغفال ساده لوحان قبیلههای دور افتاده آفریقایی و بومیان جنگلهای آمازون بپردازند. ![]() به اصطلاح فیلمسازان(مخملباف و پسرش) با دوربینهای DV کوچک و تجهیزات صدابرداری در باغهای فراخ اهدایی صهیونیستها به بهائیان ظاهر میشوند و هیچ اثری از وجود سایر عوامل فیلمسازی به چشم نمیخورد. ![]() رپورتاژ آگهی"باغبان" روایت سفر پدر و پسری فیلمساز است که برای تحقیق درباره فرقه ضاله بهاییت، به سرزمینهای اشغالی و به باغهای بهاییان سفر میکنند و با یک باغبان بهایی و چند بهایی دیگر آشنا میشوند. ![]()
این فیلم که آگهی تبلیغاتی صهیونیستها تبدیل شده است با هزینه مستقیم سازمان بهایی جهانی و صهیونیستها ساخته شده و بدنبال تبیین آموزههای بهائیت برای مخاطبان است. مخملباف با اغوا شدن در برابر پولهای کثیف صهیونیستها و بهائیان سعی دارد اصلیترین پیام رپرتاژ خود را به مخاطبان ایرانی بدهد. ![]()
پیشبینی شهید آوینی از آینده مخملباف "یادداشتهای یک تماشاگر حرفهای" عنوان مقالهای بلند از شهید "سید مرتضی آوینی" است که دربردارنده یادداشتهایی کوتاه درباره عمده فیلمهای حاضر در جشنواره فجر سال 1367 است. مخملباف که به عنوان نویسنده فیلم "فرماندار" نیز در این دوره از جشنواره حاضر شده است، مورد نقد سید مرتضی قرار میگیرد. آوینی با میان تیتر "وقتی یک خشکه مقدس فرماندار می شود!" به سراغ فیلم او میرود. آوینی با اشاره به شخصیت مخملباف مینویسد: آدمی مثل او هرگز به جواب نخواهد رسید. شکاک است، اما این شک را مقدمهی رسیدن به یقین و بعد هم قطعیت و قاطعیت قرار نمیدهد. فقط شک میکند و دیگران را به شک میاندازد و بعد هم رهایشان میکند، چرا که خودش هم به جواب نرسیده است. ![]() او در ادامه مینویسد: "وقتی که به سینمای مخملباف میروی باید قبول کنی که یک ساعت و نیم از زندگیات را در یک فضای آکنده از بدخلقی، عصبانیت، ظاهرگرایی، تردید، نیهیلیسم مزمنِ بدخیم، سیاهاندیشی، سرگردانی و عوامفریبی سر کنی.
مخملباف؛ مدافع لیبرالیسم جنسی "سید شهیدان اهل قلم و تفکر"، معتقد است مخملباف هنوز در اصول اعتقاداتش دچار شک و تردید است: "کسی که بر سر عدالت مشکل دارد باید بداند که پای عقل او در مسئلهی جبر و اختیار میلنگد؛ بگذریم از آنکه اصلاً جای مباحثه و حل مسائل فلسفی در سینما نیست. کسی تا به قطعیت نرسیده است نباید فیلم بسازد و اگر هم فیلم میسازد تا طرح مسئله کند، باید داستانی را طراحی کند که در طول آن، در متن وقایع و ارتباط میان افراد، این مسئله وجود پیدا کند. از زبان قاضی فیلم «نوبت عاشقی» میشنویم که: "قضاوت به درد کسی میخورد که به نتایج عمل مجرم فکر میکند نه به دلایلش". و درست خود آقای مخملباف هم به همین درد مبتلاست." ![]() آوینی که نمیدانست کار به جایی برسد که روزگاری محسن مخملباف به عنصر دستساز آگهی برای صهیونیستها تبدیل شود، در ادامه این یادداشت او را مدافع لیبرالیسم جنسی معرفی کرده و مینویسد: "در جامعهای که «جبر موقعیت و شرایط» بسیاری از جوانان کشور را وا داشت تا خود را برای آزادی فدا کنند، جبر همان موقعیت و شرایط بچه مسلمان دیگری را هم وا داشت تا خط بطلان بر هرچه داشت بکشد و در صف اصحاب هربرت مارکز و پوپر از لیبرالیسم جنسی دفاع کند! به راستی از «جبر محیط» چه کارها که برنمیآید
منبع: باشگاه خبرنگاران [ سه شنبه 91/11/17 ] [ 9:42 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اختلافات اخیر مسئولین خصوصا آنچه که در یکشنبه سیاه مجلس اتفاق افتاد آنقدر نکوهیده بود که به عنوان یکی از تلخ ترن حوادث پس از انقلاب در اذهان مردم باقی ماند.
به گزرش گروه سیاسی«تیتر یک»، اختلافات اخیر مسئولین خصوصا آنچه که در یکشنبه سیاه مجلس اتفاق افتاد آنقدر نکوهیده بود که به عنوان یکی از تلخ ترن حوادث پس از انقلاب در اذهان مردم باقی ماند. بعد از این پیشامد برخی گمان می دارند که نظام در حل اختلافات درونی مسئولین به بن بست رسیده است، در حالی که بازخواهنی فرمایشات حضرت امام و مقام معظم رهبری راه های برون رفت از اختلاف و مشکلات را نشان می دهد. متن زیر در همین راستا منتشر می شود.
تکرار حوادث تلخ در یک سال گذشته برخی را بر این باور داشته است که نظام به بن بست رسیده و راه برون رفت از این مشکل ها وجود ندارد؛ اختلافات سران قوا، اختلافات بر سر قوانین و تفسیر آنان و.. از این قبیل امور است. اما بر خلاف این تصور راهکار های حل اختلافات و مشکلات در کلام حضرت امام و مقام معظم رهبری به خوبی دیده می شود. از همین رو به بازخوانی این فرمایشات و راهکاره های ارائه شده در آن می پردازیم. پرهیز از کارشکنی در کار یکدیگر حضرت امام(ره) در پیام خویش به نمایندگان اولین دوره مجلس شورای اسلامی، 11 توصیه به ایشان کرده اند که در ششمین توصیه آمده است: «6- ویژگى این مجلس و محیط کشور در این دوره ایجاب مىکند که مجلس و دولت هماهنگ شود تا بر مشکلات کشور فائق آیند. و هیچ یک از نهادهاى جمهورى اسلامى خصوصاً مجلس و رئیس جمهورى و دولت براى یکدیگر و دیگران کارشکنى نکنند و خود را به طور جدى در خدمت اسلام و کشور درآورند تا خداى متعال آنها را پشتیبانى فرماید. و نداى آسمانى انسانساز وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا را در نظر داشته و اطاعت نمایند، و از منازعه و تفرقه اجتناب نمایند و به امر آموزنده الهى گوش فرا دهند و وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ که دنباله آن تنازع، فشل و شکست و رفتن رنگ و بو و آبروست.»[1] پرهیز از تضعیف یکدیگر حضرت امام(ره) در پیام خویش به ملت ایران در 15 مرداد 59 به مناسبت روز قدس می فرمایند: «این مکتب اسلام را- اگر مکتب اسلام را حفظ بکنند، مطمئن باشند که هیچ قدرتى به آنها آسیب نمىرساند. اگر ما مکتب خودمان را حفظ نکنیم- که یکى از تعلیمات مکتب ما این است که متفق با هم باشیم- هر یک از این گروهها یا هر یک از این افراد که بر ضد آن رفیق خودش یک کلمهاى بگوید، از مکتب خارج شده است و به درد اصل ایران دیگر نمىخورد. هر کدام از اینها که دیگرى را بخواهند تضعیف کنند، مجلس بخواهد یکى دیگر را تضعیف کند، یکى دیگر بخواهد مجلس را تضعیف کند، دولت بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد دولتش را تضعیف بکند، رئیس جمهور بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد رئیس جمهور را تضعیف کند، تمام اینها بر خلاف مکتب اسلام است، مخالفت با اسلام است. باید این آقایان همان طورى که مدعى هستند اسلامى هستیم، واقع مطلب این است که باید در عملشان، در قولشان، در خطابههایشان، در حرفهایشان، در نوشتههایشان، در روزنامههایشان نشان بدهند که ما مسلمانیم. این چه مسلمانى است که هر روزنامهاى که مال یک طایفه است به طایفه دیگر فحاشى مىکند؟! ما چى جواب این مردم را بدهیم که هى مىآیند از من الآن وقت خواستهاند از بازار تهران که بیایند بگویند این چه خبر است، این آقایان چهشان است با هم؛ این آقاى رئیس جمهور با مجلس، مجلس با رئیس جمهور چرا، چرا این طور رفتار مىکنند؟ چرا باید این طور باشد که صداى مردم در آید؟ من نصیحت به آنها مىکنم، من از لسان اسلام به آنها نصیحت مىکنم که با هم اختلاف نکنید. شما اگر اختلاف بکنید، راه را براى دیگران باز مىکنید. شما اختلاف با هم نداشته باشید. سر چه اختلاف مىکنید؟ چه میراثى هست که شما مىخواهید قسمت کنید و سرش اختلاف مىکنید؟ این همه مردم جوانهایشان را دادند، میراث براى شما گذاشتند که اختلاف با هم بکنید و این طور توى سر هم بزنید و این طور فساد ایجاد کنید؟! یک قدرى با هم رفیق باشید، دوست باشید، برادر باشید.»[2] عدم دلخوری مجلس و دولت از یکدیگر حضرت امام(ره) در سخنرانی در جمع مسئولین نظام در اول فروردین 61 فرمودند: «و من امیدوارم که تمام کسانى که دست به کار هستند در دولت، با هم دست به هم بدهند، با هم دوست باشند؛ افرادى که در مجلس هستند همه با هم رفیق باشند. همه یک مقصد دارید، همه مىخواهید که اسلام تحقق پیدا بکند. چرا پس با هم ما دلخورى داشته باشیم؟ برادرى از امورى است که هم قرآن کریم فرموده است که [مؤمنان] در این عالم برادرند و هم فرموده است که در بهشت برادر هستند و در سریرها در روبروى هم مىنشینند و برادرند. من امیدوارم که این آثار حالا تحقق پیدا کند تا منعکس بشود در آنجا. و مىدانیم که هر چه که در اینجا باشد، صورت غیبىاش در آنجا به ما مىرسد.»[3] جایز نبودن تخریب یکدیگر حضرت امام(ره) در پیام خویش به نخست وزیر و هیئت دولت در مورد مضرات خروج از محدوده اختیارات قانونی در 22 خرداد 67 فرمودند: «آقایان وزرا، من به شما و به نمایندگان محترم نصیحت مىکنم که سیاستهاى یکدیگر را تضعیف و یا تخریب نکنید؛ که اگر وحدت روش و حرکت در نظام نوپاى اسلامى صدمه ببیند، نتایجى که دنیاى استکبار از این برخوردها مىگیرد بسیار شکننده است. کارى نکنیم که دنیا فکر کند نظام اسلامى ایران با این اختلاف سلیقهها و با این ابراز اختلافها هیچ گاه راه ثبات را نخواهد پیمود. خداوند به تمامى شما توفیق خدمت به بندگان خوب خدا را ارزانى دهد.»[4] مجلس کمک دولت و هدایت گر دولت مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار نمایندگان مجلس در 11 خرداد 73 فرموده اند: «آدمهاى غیر مسئول را کار نداریم. دولت و مجلس، باید شانه به شانهى هم حرکت کنند. مجلس باید کمکِ دولت باشد، و این مخصوص امروز هم نیست. در همهى ادوار اینگونه است که اگر نمایندگان مردم، دولتها را کمک نکنند، دولتها نمىتوانند کار کنند. مجلس، مرکز قانونگذارى است. عِقال، دستِ مجلس است. ترمز، زیر پاى مجلس است. اگر دولتى در حال حرکت باشد و ترمز کردید، طبعاً نمىتواند حرکت کند. اگر در هدایت دولت، بىتوجهى شد، نتیجهى خوبى عاید نخواهد شد. باید هدایت انجام گیرد و همان استقلالى که قبلًا گفته شد، وجود داشته باشد. البته دشمن، هر چیز کوچکى را ممکن است ده برابر و گاهى صد برابر کند. اما بحمد اللّه مجلس پشتیبان دولت است؛ دولت هم در جهت قانونگذارى مجلس در حرکت است.»[5] اختلافات مانع از انجام کار مقام معظم رهبری-مدظله- در بیانات خویش در جمع کارگزاران نظام در 21 آذر 80 فرمودند: «به نظر من آنچه که امروز جزو مشکلات اساسى ماست، اختلافات بىمبنا و بىپایهاى است که بین جمع علاقهمندان و کارکنان و خدمتگزاران نظام- جمع خودىاى که متعلّق به نظام است- وجود دارد.... خیلى از کارهایى که به نظر نشدنى مىآید، شدنى است؛ در صورتى که مسئول، براى این کار متفرّغ باشد. این اختلافات و دعواها نمىگذارد شما متفرّغ باشید. وجود اینها در دولت، مجلس، قوّهى قضائیّه، داخل یک قوّه، بین دو قوّه، چیز بسیار بدى است. از جمله چیزهایى که بسیار بد است، اینگونه اختلافهاست. اینها را باید علاج کنید. البته الآن بنده دوستانه و برادرانه عرض مىکنم و واقعاً به عنوان نصیحت عرض مىکنم که اینها را علاج کنید؛ اما اگر آدم ببیند همه مىخواهند علاج کنند، ولى چند نفر نمىگذارند- چهار نفر اینجا، چهار نفر آنجا نمىگذارند- مجبوریم کسانى را که نمىگذارند وفاق به وجود آید، بهگونهاى علاج کنیم!»[6] عدم تضعیف قوا به دلیل وجود مشکلات جزئی مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کشاورزان در 12 دی 80 فرموده اند: «امروز علاج دردهاى این کشور این است که قواى سهگانه با وحدت کلمه و با همکارى با یکدیگر، برنامههاى منظّم و مرتّبى را که براى رسیدن به هدفهاى این نظام و آسایش مردم مورد نظر است، تعقیب کنند. امروز این وظیفه است. قواى سهگانه نباید یکدیگر را تضعیف کنند. مطبوعات و رسانهها نباید قواى سهگانهى کشور را- که ارکان کشور و پایههاى این نظامند- تضعیف کنند. مطبوعات و رسانهها هم مراقبت کنند؛ اگر به گوشهاى از یک قوّه اعتراضى هست، این را نباید مجوّز قرار دهند و همهى آن قوّه را تضعیف کنند. اگر فرضاً اعتراضى به یکى دو نماینده وجود داشته باشد، نباید مجلس را تضعیف کرد. اگر اعتراضى به یک حکم قضائی وجود داشته باشد، نباید قوّهى قضائیّه را تضعیف کرد. اگر اعتراضى به بخشى از دولت وجود داشته باشد، نباید دولت را تضعیف کرد. تضعیف این پایهها، تضعیف انقلاب و نظام و به تأخیر انداختن اهداف والاى این نظام است. این را همه متوجّه باشند.»[7] پرهیز از مناقشات بی حاصل مقام معظم رهبری-مدظله- در آخرین دیدار خویش با هیئت دولت آقای خاتمی در 4 شهریور 83 فرمودند: «من مىخواهم خواهش کنم که این سالِ آخر خدمت این دولت خدمتگزار، به مناقشات بىحاصل نگذرد؛ چه در درون دستگاه اجرایى، چه بین قوهى مجریه و قوهى مقننه، چه در مجموعهى نظام. گفتن، تذکر دادن، پرسیدن و نظارت - که از جمله کارهاى مجلس شوراى اسلامى است - یک حق مسلّم است؛ ما در این تردیدى نداریم و معتقدیم که نقد منصفانه و پاسخگویى منصفانه به نقد، به تقویت دستگاه و نظام کمک مىکند، لیکن این نباید با مناقشات و گفتگوها و بگومگوهاى لفظى اشتباه شود.»[8] تفاهم مجلس و دولت جهت پیشرفت کارها مقام معظم رهبری-مدظله- در خطبه های نماز جمعه در 28 مرداد 84 فرمودند: «امروز بحمد اللّه دولت تقریباً در آستانهى تشکیل شدن است. در مجلس، نمایندگان وظایف و حقوقى دارند؛ رئیسجمهور هم وظایف و حقوقى دارد. هر دو طرف باید به وظایف خود عمل کنند و از حقوق خود استفاده نمایند. البته باید بنا بر تفاهم باشد تا کار پیشرفت کند و کار کشور معوق نماند. بعد از تشکیل دولت هم إن شاء اللّه مجلس و دولت بنا بر همکارى داشته باشند و وظایف خودشان را انجام دهند؛ منتها برادرانه. مجلس نظارت خود را بکند، محاسبهى خود را بکند، سؤال خود را بکند- که اینها وظایف مجلس است و انتظار از مجلس همین چیزهاست و اینها کمک به دولت است- و دولت هم إن شاء اللّه تلاش و حرکت خود را با قدرت و کفایتِ لازم انجام دهد. براى نیاز دولت قانون بگذرانند تا دولت بتواند به وعدههاى خود عمل کند؛ دولت هم به امید خدا، با توکل به خدا و با پشتیبانى مردم بتواند خواستههاى آنها را در حدى که براى او در مدت مشخص قانونى ممکن و مقدور است، عملى کند. بندهى حقیر هم به عنوان خدمتگزار، از رئیسجمهور و از کلیت دولت مثل همیشه حمایت خواهم کرد.»[9] هماهنگی دولت و مجلس حسن است نه عیب مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار نمایندگان مجلس هفتم در 8 خرداد 86 فرمودند: «بالاخره خود هماهنگى مجلس و دولت هم یکى از برکات این دوره است. دشمنانى هم داشت و دارد؛ این را به شما عرض بکنم. کسانى هستند که با هماهنگى دولت و مجلس مخالفند. از اول هم همینطور شعار دادند که اینها یکدست کردند؛ با این که کسى در این یکدستى تأثیرى نداشت. ملت این کار را کرده بود و اینطور انتخاب کرده بود؛ رئیسجمهور را آنطور، نمایندگان را هم اینطور. حالا یکدست درآمدهاند دیگر! چه کار کنیم؟ این یکدستى عیب نیست، حسن است؛ تا بتوانند با همدیگر کار کنند و باهم اهداف مشترکى را دنبال بکنند.»[10] تعامل خیرخواهانه سه قوه در عین کوتاه نیامدن از وظایف قانونی مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار هیئت دولت در 4 شهریور 86 فرمودند: «یک سفارش دیگر من مسألهى تعامل با دیگر قواست. خوشبختانه امروز روابط قوهى مجریه با قوهى مقنّنه و قوهى قضائیه روابط خوبى است؛ لکن در بدنه باید این تعامل تقویت بشود؛ یعنى کوشش بشود که تعامل منطقى و صحیح برقرار شود. البته من هیچ عقیده ندارم که مجلس در رابطهى با دولت، از وظایف خودش صرفنظر کند؛ نه، مجلس باید به وظائفى که نسبت به دولت دارد، سختگیرانه، منتها خیرخواهانه، عمل کند. دولت هم مطلقاً از اختیارات خودش نباید عدول بکند و باید از اختیاراتى که قانون و قانون اساسى به او داده، حد اکثر استفاده را در قبال سایر قوا بکند. اما روح تعامل، روح توافق و سازگارى باید بر هر سه دستگاه حاکم باشد»[11] عدم سخت گیری مجلس در قبال دولت مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار نمایندگان مجلس در 3 تیر 88 فرمودند: «یک نکتهى دیگر این است که شما این سه سالى که در پیش دارید، با این دولت جدید بناست مجتمعاً کشور را اداره کنید؛ شما در یک جهت، دولت در یک جهت؛ شما مقنن، دولت مجرى؛ باید باهم کار کنید. بنا را بر مماشات، مدارا و روح همکارى بگذارید. البته ما تذکراتى هم در این زمینه در بارهى همین مسئلهى همکارى به دولت داریم و خواهیم گفت- در جلسات با عناصر محترم دولت و با مجموعهى دولت- او به جاى خود محفوظ؛ اما آن چیزى که به شما مىخواهیم عرض کنیم، این است که بنا را بر این بگذارید که با دولت همکارى بشود. دولت آن کسى است که توى میدان است. من هم توى مجلس بودم، مثل شماها نماینده بودم، هم توى دولت بودم؛ هر دو حالت را من درک کردم. خوب، بله، نماینده متوقع است که من زحمت مىکشم، مىنشینم قانون مىگذارم، باید به این قانون عمل بشود؛ این حرف درستى است، حرف حقى است؛ اما دولت هم حرف حقى دارد؛ دولت مىگوید من توى این سنگلاخ، توى این راه دشوار، توى این سربالائىِ نفسگیر، دارم با این همه بار مىروم؛ یکجا گیر مىکنم، کمکم کنید؛ سختگیرى نکنید. دولت، آن عنصر وسط میدان است؛ وسط معرکه است.»[12] حل کردن مسائل در جلسه روسای قوا مقام معظم رهبری در دیدار هیئت دولت در 6 شهرویور 90 فرمودند: «نکتهى آخر هم - که دیگر ظاهراً به اذان داریم نزدیک میشویم - این است که مسئلهى همکارى قوا را حل کنید. من هم غالباً به قوا سفارش میکنم؛ اما حالا شما که قوهى مجریه هستید و اینجا حضور دارید، به شما باید سفارش کنم. هرچه میتوانید، در آن جاهائى که میشود کوتاه آمد، کوتاه بیائید؛ چه اشکالى دارد؟ آنجائى که میشود تبیین کرد، تبیین کنید. آنجائى که میشود با ایجاد ارتباطات دوستانه، مسئله را حل کرد، اینجورى حل کنید. چرا من اینقدر بر تشکیل جلسهى رؤساى قوا اصرار میکنم؟ وقتى که جلسهى رؤساى قوا تشکیل بشود، خیلى از این مشکلات حل میشود. در جلساتِ روبهرو، با همدیگر مىنشینند حرف میزنند؛ این کار خیلى از مشکلات را حل میکند؛ این تجربهى ماست از گذشته. گیرم که حالا برخى از راههاى گوناگونى هم که دوستان رفتند، به نتیجه نرسیده باشد؛ اما خب، راههاى دیگرى وجود دارد. بالاخره اختلاف سلیقهها یا اختلاف برداشتهاى از قانون را اینجورى باید حل کرد. کارى کنید که این ارتباط، ارتباط صمیمانهاى بشود. اگر چنانچه یک رفتارى را مشاهده میکنید که این رفتار را از آن طرف دیگر نمىپسندید، یک مراجعه هم به خودمان بکنیم، ببینیم آیا ما در آن فضاى سنگینى که اشاره میشود، مثلاً تأثیرى داشتهایم یا نداشتهایم. مراقبت بکنیم؛ اگر ما تأثیر داشتیم، آن را برداریم.»[13]
پرهیز از اختلاف بخاطر مسائل سطحی مقام معظم رهبری-مدظله- در اول فروردین امسال در جمع مردم مشهد فرمودند: «من یک توصیه هم در زمینهى سیاسى بکنم. عزیزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر کشور، امروز ما احتیاج داریم به اتحاد و یکپارچگى. بهانههاى اختلاف زیاد است. گاهى در یک قضیهاى سلیقهى یک نفر، دو نفر با هم یکسان نیست؛ این نباید بهانهى اختلاف بشود. گاهى در کسى یک گرایشى هست، در دیگرى نیست؛ این نباید مایهى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعهى در درون، موجب فشل میشود. قرآن به ما تعلیم میدهد: «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم». اگر منازعه کنیم، سر مسائل گوناگون - مسائل سیاسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصیتى - دستبهیقه شویم، دشمن ما جرى میشود. یک مقدار از جرأتى که دشمن در سالهاى گذشته پیدا کرد، به خاطر اختلافات بود. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به ما درس میدهد؛ میفرماید: «لیس من طلب الحقّ فاخطأه کمن طلب الباطل فأصابه». مخالفین دو جورند. یک مخالفى است که دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دین و خداست، منتها راه را اشتباه کرده؛ با این نباید دشمنى کرد؛ این فرق دارد با کسى که در جهت غیر نظام اسلامى، با هدف معاندانهى علیه نظام اسلامى حرکت میکند. دلها را به هم نرم کنید، برخوردها را نسبت به یکدیگر مهربانانهتر کنید.»[14] عدم انداختن تقصیرها به گردن یکدیگر مقام معظم رهبری-مدظله- در دیدار هیئت دولت در 2 شهریور امسال فرمودند: «مسئلهى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چیز خیلى مهمى است؛ که ما حالا اینقدر این قضیه را تکرار کردیم که کأنه الفاظ دارد خاصیتهاى خودش را در افادهى معنا از دست میدهد! ما باید همه یک حرف بزنیم. مسئولین باید جهتگیرىها را دقیق و منطبق بر یکدیگر قرار بدهند؛ این به عهدهى همه است. تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم. اینکه بگوئیم آقا ما میخواهیم فلان کار را بکنیم، نمیگذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمیکند. بالاخره حوزههاى مسئولیت، مشخص است؛ یکى باید قانون بگذارد، یکى باید اجرا کند، یکى سیاستها را تنظیم کند، یکى عملیاتى کند. همه باید با هم هماهنگ عمل کنند. ما نباید تعامل قوا با یکدیگر را دستکم بگیریم. البته مخاطب این حرف، فقط قوهى مجریه نیست؛ قوهى قضائیه و قوهى مقننه هم مخاطب این قضیهاند؛ دستگاههاى گوناگون اجرائى هم که داخل دولت نیستند - مثل نیروهاى مسلح و دیگران - داخل در همین خطابند. همه باید به این معنا توجه کنند.»[15] [ سه شنبه 91/11/17 ] [ 9:41 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مسترهای "عرفان حلقه" با شبکه بهایی "من و تو" در انگلیس، کانون فرقهسازی علیه کشورهای مسلمان پیوند برقرار کردند.
![]() در همین راستا شب گذشته شبکه بهایی "من و تو" که با مسترهای منحرف "عرفان حلقه" در لندن پیوند و ارتباط برقرار کرده است، طی گزارشی در برنامه "اتاق خبر" خود ضمن حمایت آشکار از نامبرده و انعکاس عین ادعای مطرح شده توسط مسترهای مذکور، عنوان داشت: « یکی از دوستان! خبر داده که محمد علی طاهری، بنیانگذار طب مکمل فرادرمانی و سایمنتوتراپی که از 14 اردیبهشت ماه 90 بازداشت شده و 19 ماه است که بدون مرخصی در زندان اوین است از نیمه آذر ماه در اعتصاب غذا به سر می برد و در اثر ضعف و ناتوانی جسمی، وضعیت نگران کننده ای دارد. وی هیچ فعالیت سیاسی نداشته و فقط به خاطر این طبی که مردم از آن استقبال کردهاند، بازداشت شده است.» این ادعاها در حالی مطرح میشود که طاهری از اواسط دهه هفتاد مدعی فرادرمانی شده و فعالیت رسمی وی از سال 83 در قالب یک موسسه آغاز گردید و در سال 85 نیز موفق به دریافت مجوز تاسیس یک سازمان مردم نهاد گردید که به دلیل تخلفات گسترده در سالهای بعد این مجوز تمدید نگردید. با این وجود نامبرده و همفکرانش با اغفال جوانان و برخی از خانوادهها بصورت گسترده اقدام به برگزاری کلاسهایی در سطح تهران و چند شهر دیگر کردند و از این طریق میلیونها تومان ثروت نامشروع و غیر قانونی کسب کردند، تا اینکه وی در 14 اردیبهشت ماه90 بازداشت و پس از محاکمه به 7 سال زندان محکوم شد. از مهمترین انحرافات این فرقه میتوان به مواردی مانند: تفسیر به رای آیات قرآن، توهین به مقام الوهیت، رد شفاعت و توسل به ائمه معصومین (ع)، تعبیر از دین به خرافه، برگزاری کلاسهای خلاف شرع و مختلط برای زنان و مردان بدون پوشش اسلامی، طرح مسائلی درخصوص احضار ارواح و رابطه با جنیان، درمانگری با استفاده از روشهای شیطانی و ... اشاره کرد. منبع: ندای انقلاب [ یکشنبه 91/11/15 ] [ 2:29 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
بهشتی را بشناسیم و بدانیم چرا او را کشتند.
گروه انقلاب«تیتر یک»/ بهشتی را بشناسیم و بدانیم چرا او را کشتند:
![]() میکرد. ***
از بهشتی پرسید؛ روحانی هم میتونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا میتونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشد نه اینکه تکیهاش به علوم حوزوی باشه. گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمیده.
***
صبح بود، یه اتوبوس آدم پیاده شدند جلوی خونه بهشتی. یه نگاهی و براندازی کردند و دوباره سوار شدند و رفتند. نگو دعوا شده بود، یکی گفته بود خونه بهشتی کاخه. یکی دیگه گفته بودند هشت طبقه است. راننده بهشتیشناس بود. همه رو آورده بود دم خونه
گفته بود حالا ببینید و قضاوت کنید. ***
بنیصدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنیصدر تخلفی نکرده باید زود
آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش میکنم. بهشتی میگفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه. *** به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخستوزیری میخوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود. تو بدترین حالت هم، انگشت میگذاشت روی نکات مثبت. ***
الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم.
آمار شهدای 15خرداد رو بالا میگیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم میچسبه! بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ میخواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد میکنه نه دروغ! ***
بهشتی اسم جوان رو داده بود برای شورای صدا و سیما. گفته بودند ولی این مخالف شماست، کلی علیه شما دنبال سند بوده! گفت: او جویاست و کنجکاو. چه اشکالی دارد که
سندی پیدا کند و مردم رو آگاه کند. ***
همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی رو بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش.
اخم باهنر رو که دید گفت: بچهها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم. ***
به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت میروی ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.»
قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات... ***
مترجم ترجمه کرد؛ «هیأت کوبایی میخواهند با شما عکس یادگاری بگیرند». همه ایستاده بودند تو کادر جز مترجم! پرسید مگه شما نمیآیی؟ گفت: همه میدونند من تودهایم،
برای شما بد میشود. خندید؛ باید شما هم باشید، دقیقاً کنار من! کادر کامل شد. ***
گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همهگیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شدهبود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید.
***
رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آوردهبودند. جا نبود. بیرون شعار میدادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقیها نخورید. گفت: این همه راه آمدهاند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت...
***
با بیادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به
یک مسلمان اینطور حرف بزنی. هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید با بیادبی مورد انتقاد قرار بدیم. ***
اومده بودند در خانه بهشتی که یک مقام سیاسی خارجی میخواهد شما را ببیند. گفت:
قراره به فرزندم دیکته بگویم. جمعهام متعلق به خانواده است. نرفته بود. «بابا آب داد». بنویس پسر بابا! ![]() منبع: تیتریک [ یکشنبه 91/11/15 ] [ 2:24 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
برنامه "نگاه یک" با حضور حبیبالله عسگراولادی و حسین شریعتمداری به بررسی ریزشها و رویشهای انقلاب اسلامی پرداخت.
![]() به گزارش گروه سیاسی«تیتر یک»، برنامه "نگاه یک" امشب (شنبه 14 بهمن ماه) با حضور "حبیبالله عسگراولادی" و "حسین شریعتمداری" به بررسی ریزشها و رویشهای انقلاب اسلامی میپردازد.
***در ابتدا عسگر اولادی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا تمامی افراد تا پایان در کنار انقلاب می مانند، گفت: انقلاب فرزندان خود را نمی بلعد بلکه امتحان هایی را پیش می آورد که هرکس بر اساس آمادگی خود می تواند ادامه دهد و بر اساس گفته امام راحل مسیر حق هم رویش های مناسب و هم ریزش های مناسب را دارد. وی ادامه داد: ریزش و رویش طبیعت حرکت های انسانی است و امام راحل نیز فرمودند که مشکلات زیاد ریزش های غیرقابل پیش بینی و توانایی ها و پیشرفت ها نیز رویش های غیر قابل پیش بینی دارد. ***در ادامه شریعتمداری درباره موضوع مشابه گفت: انقلاب فرزندان خود را نمی خورد بلکه فرزندان ناخلف خود را کنار میگذارد، نسخه انقلاب اسلامی در دست مردم است و مردم بستر انقلاب را میشناسند و به همین دلیل اگر کسی از این بستر خارج شود، خود بخود از انقلاب کنار می رروند و اکثر اینها، کسانی هستند که می خواهند مسیر انقلاب را تغییر دهند. وی ادامه داد: غالب کسانیکه کنار رفتند نتوانستند همراه انقلاب بیایند و در بزنگاه ها جاماندند و این درحالیست که رویش های انقلاب بیشتر از ریزش ها است. نقد عملکردها به معنای ریزش نیست. ***عسگر اولادی در پاسخ به سوال مجری درباره ریزش های انقلاب بعد از رحلت امام و در سال 78 گفت: این ها ریزش نیست و دشمنان این نامگذاری را کردند و این درحالیست که این افراد از قطار انقلاب پیاده شدند. *** در ادامه شریعتمداری نیز در پاسخ به این سوال مجری گفت: برخی افراد ادامه انقلاب را نمی دانستند و عده ای نیز با نگاه دیگر و اهداف دیگر به انقلاب وارد شدند، مانند نهضت آزادی و... که نمی توانستند تلاطم های بعد از انقلاب را بپذیرند. وی ادامه داد: در ابتدا باید ریزش را تعریف کرد و اگر ریزش را به معنای پیاده شدن از قطار انقلاب بدانیم حرف شما درباره یزش ها بعد از رحلت امام و ... درست است اما اگر ریزش را به معنای اینکه انقلاب آنان را کنار گذاشته، اشتباه است. شریعتمداری همچنین تصریح کرد: در فتنه 88 بسیای از افراد خریده شدند و جریان این فتنه نزدیک به 20تن از نظریه پردازان و صاحب نظران برجسته CIA , MI6 و موساد شما(شریعتمداری) را قبول دارم. به ایران آمدند. ***عسگر اولادی در ادامه در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه آیا تمامی ریزش ها توسط دشمن صورت گرفته است، اظهار داشت: حرف های آقای شریعتمداری درست است اما باید میان فتنه 78 و 88 تفاوت قائل شد چراکه در فتنه 88 علاوه بر تلاش دشمنان، شرایط فتنه در کشور هم فراهم شد و موسوی نیز در این اتفاق فریفته شد و اعلام جشن برای پیروزی کرد و دیگران از این فتنه نهایت استفاده را بردند. وی ادامه داد: از فتنه بنی صدر، بازرگان و ... تا فتنه 78 و 88 که دهمین فتنه است تماما بیگانگان دست داشتند و تلاش کردند که فتنه را در ایران به فهنگ تبدیل کنند. عسگر اولادی همچنین تصریح کرد: ما نباید فتنه را ساده بگیریم و باید آنان را آسیب شناسی کنیم و بین این فتنه ها تفاوت قائل شویم. ***شریعتمداری در پاسخ به سوال مجری درباره فریفته شدن افرادی که ریزش کردند، گفت: آقای عسگر اولادی مطرح کردند که در تمام این فتنه گران مجرمند و تمامی این فتنه ها از نقشه های بیگانگان بود. وی همچنین اظهار داشت: فتنه بر اساس اسنادی که هست حداقل از 10 سال قبل آغاز شده آست، "جان کین" کارشناس ارشدMI6 در سال 83 و 87 به ایران آمد،"مانوئل کاستنس" نطریه پرداز CIA در سال 81 به ایران آمد و.... که همه این ها که به ایران آمدند کارگاه های آموزشی داشتند و خاتمی دوبار با "جرج سوروس" از سرمایه گذاران و پایه های لابی صهیونیستی آیپک و از بزرگترین نظریه پردازان انقلاب مخملی دیدار داشته و من معتقدم این افراد فریفته نشدند و مامور بودند. ***عسگر اولادی در پاسخ به شریعتمداری گفت: بنده تفسیر شما را درباره فتنه 78 و 88 و ادامه فتنه 78 قبول دارم و می گویم تمامی کسانیکه درباره این فتنه ها مفتون شدند مجرمند و نمی خواهم آنان را تبرئه کنم اما بنده بعنوان یک منصف وظیفه ام با سردار قلم(شریعتمدای) فرق می کند و باید ارزیابی کنم که چند درصد این فتنه مربوز به انگلیس، آمریکا و ... است و ارزیابی من این است که اینها مفتون هستند و این فتنه زده ها را سران اصلی فتنه نمیدانم. وی ادامه داد: بنده امین رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم و تقاضا می کنم شما عرایض بنده را نفی موضع گیری خود نکنید اما الان ارزیابی من این است درحالیکه تمامی عرایض شما(شریعتمداری) را قبول دارم. *** در ادامه شریعتمداری با اشاره به نکات مشترک اظهارات خود و عسگراولادی گفت: ایشون هم معتقدند که این افراد مجرمند چه مفتون و چه از سران فتنه، آیا امام فرمودند شخص خیانتکاری که از در انقلاب بیرون کردید اجازه ورود وی از پنجره را بدهید؟، آیا این افراد از کار خود ابراز ندامت کردند؟ نه و درحالیکه طلبکار هم هستند. وی ادامه داد: این افراد مفتون نیستند و بازگشت فریب خوردگان به انقلاب خطر بزرگی است. *** عسگراولادی تصریح کرد: شرایط نظام ولایی این است که وقتی من، شریعتمداری، آیت الله خاتمی و ... نظر متفاوتی داریم رهبری وارد می شوند. حد مدارا با ریزش های انقلاب را نیز رهبری تعیین می کنند. *** شریعتمداری با اشاره به اینکه شما این افراد را مجرم می دانید، گفت: این افراد رسانه های مختلفی دارند و این صدای مظلوم حزب الله است که صداش به جایی نمی رسد و صدای آنها از بی بی سی، صدای آمریکا و ... شنیده می شود. وی ادامه داد: کدیور که دوبار سفر به تل آویو داشته، کدام سمت است؟ شریعتمداری همچنین اظهار داشت: دیگر حدی برای مدارا نیست و مقام رهبری انقدر بالا است که نباید در موضوعات کوچکی وارد شود. وی افزود: یکی از سران فتنه به من پیامک زد که اگر شما میگویید ما مردیم پس چرا به این موضوع می پردازید و من پاسخ دادم که شما واقعا مردید. *** عسگر اولادی در ادامه برنامه درباه رویش انقلاب گفت: رویش های انقلاب بسیار غیرقابل پیش بینی و بسیار خوب و بالا بود بطوریکه نسل سوم انقلاب بسیار معتقدتر و جدی تر هستند اما توجه ما به رویش ها نباید بگونه ای باشد که ریزش ها را هل بدهیم. بنده در انتخابات 88 دیدم که بسیاری از نسل جوان انقلاب به یکی از نامزدها تمایل داشتند که بعد از اینکه توضیحات را شنیدند، ریزش هایی اطراف این نامزد صورت گرفت اما هنوز عده ای همراه این افراد هستند و باید آنان را که فکرشان آسیب دیده را توجه کرد و راهی برای آنان باز کرد، اینان که آمریکا، انگلیس و ... نیستند. وی ادامه داد: برای انتخابات آینده راهی را ترسیم کنیم که به جشنی ملی تبدیل شود. *** شریعتمداری نیز درباره رویش ها گفت: انقلاب اسلامی هرساله مقبولیت و مشروعیت خود را به مردم ارائه می کند و ویش های خوبی داشتیم. وی افزود: لغزش خواص، به معنای لغزش مردم نیست چراکه چشم مردم به رهبری است و به همین دلیل وقتی خواص دچار لغزش می شوند در انقلاب رفوزه می شوند.ما نباید برخی از انتقادها به عملکردها را به حساب ریزش بگذاریم. شریعتمداری ادامه داد: بسیج بی ترمز است و اگر توده های حزب الله نبودند، بسیاری از افراد خیلی از سوء استفتده ها را می بردند. ***عسگر اولادی نیز در پایان گفت: همانطور که بیدارری اسلامی درحال حرکت به ایران نگاه می کنند تا وضعیت ما را در سال 34 انقلاب ببینند، باید بدانیم موضوعاتی برای کشور مصلحت است. در پایان نیز نتیجه نظرسنجی اینکه شما با کدام گزینه موافقید به شح زیر اعلام شد: 1- رویش نیروهای باطراوت بخوبی جای ریزش برخی نیروها را پر کرده است 3.4 درصد 2- ریزش ها اگرچه تلخ هستند اما موجب تصفه نیروهای انقلاب از افراد ناخالص و جا مانده شده است 7.9درصد 3- ریزش و رویش نیروها لازمه یک حرکت بالنده و رو به جلو است 11 درصد 4- همه موارد 77/9 درصد منبع: باشگاه خبرنگاران [ یکشنبه 91/11/15 ] [ 2:14 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
هیچ وقت جمله عجیب حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در واکنش به دستگیری مهدی هاشمی که گفته بود "فرزندان او فرقی با بچههای مردم نداشته و باید بدون تبعیض با آنها برخورد شود" از یادمان نمی رود.
به گزراش گروه سیاسی«تیت ریک»، هیچ وقت جمله عجیب حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در واکنش به دستگیری مهدی هاشمی که گفته بود "فرزندان او فرقی با بچههای مردم نداشته و باید بدون تبعیض با آنها برخورد شود" از یادمان نمی رود.
هرچند که همان زمان نیز کمتر کسی پیدا شد که هم سنخی فرزندان هاشمی رفسنجانی را با فرزندان مردم بپذیرد اما بیان این جمله از زبان رئیس مجمع تشخیص مصلحت خود معیار سنجشی برای رفتارهای بعدی اکبر هاشمی رفسنجانی نسبت به فرزند خطا کارش بود. مهدی هاشمی که پس از ورود به ایران و مراجعه به منزل و دیدار با خانواده، به مدت 84 روز در بازداشت موقت جهت رسیدگی به پروند به سر می برد در حالی آزاد گردید که به گفته عباس جعفریدولتآبادی دادستان تهران کیفر خواستی مشتمل بر 125 صفحه با 12 عنوان اتهامی برای او صادر گردیده است. ![]() ![]() در همین خصوص جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتگو با مهر با اشاره به جلسه اخیر کمیسیون امنیت ملی و حضور وزیر اطلاعات، گفت: در این جلسه آقای مصلحی در خصوص جرائم مهدی هاشمی اظهار داشت وی 12 اتهام در حوزه امنیتی، اقتصادی و برخی موارد دیگر دارد که فعلا به 5 اتهام آن رسیدگی شده است.
در این بین حضور روز گذشته مهدی هاشمی در انظار عمومی به بهانه مراسم تشییع مرحوم حبیبی و هم نشینی وی با مسئولین عالی رتبه و وزراء از مواردی بود که نه تنها موجب سرخوردگی بسیاری از حامیان انقلاب اسلامی گردید بلکه ما را دوباره به یاد جمله باور نکردنی آقای هاشمی در خصوص یکسان بودن فرزندش با فرزندان مردم ایران انداخت. فرض کنید که فرزند یک شهروند عادی در کشور خلافی بسیار بسیار کمتر از اقدام علیه امنیت ملی (بنا برگزارش کمیسیون اصل نود در خصوص نقش مهدی هاشمی در فتنه 88) انجام داده باشد، آیا این شهروند عادی خلاف کار امکان نشستن در بین دو وزیر را دارد؟ ![]() گمان کنید یک دانشجوی فریب خورده در فتنه 88 که در اغتشاشات حضور پیدا کرده است با عناصر ضد انقلابی چون نیک آهنگ کوثر ارتباط برقرار می کند(ارتباط نه رفاقت) و در مکالمه ای با آن عنصر ضد انقلاب علیه مسئولین ارشد نظام سخنانی را بر زبان می آورد، آیا این دانشجوی فریب خورده امکان حضور در مکانی که بسیاری از مسئولین نظام حاضراند را دارد؟
به عقیده نگارنده همان طور که وقوع اختلاس 3 هزار میلیاردی بنا بر گفته رهبر فرزانه انقلاب موجب نگرانی و نا امیدی مردم می شود حضور یک متهمی به بزرگی مهدی هاشمی در کنار مسئولین نظام نیز به همان اندازه و حتی بیشتر خطرناک بوده و بسیاری از دل دادگان به انقلاب را آزرده خاطر می نماید. البته مهدی هاشمی تنها به حضور اکتفا ننمود و بنابر گفته منابع مطلع در گفتگو با خبرگزاری فارس وی سوالاتی را از دکتر حسینی در خصوص بازداشت اخیر خبرنگاران حامی فتنه 88 پرسیده است که در نوع خود قابل تامل می باشد. به یاد طلبه سیرجانی صلوات منبع: 598 [ یکشنبه 91/11/15 ] [ 2:2 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در جدیدترین تعرض سلفی ها به یکی دیگر از زیارتگاه های تونس، تعداد زیادی از نسخه های قرآن کریم، کتب خطی و تاریخی و اشیاء نفیس موجود در این محل، در آتش سوخت.
به گزارش گروه بین الملل«تیتر یک»، هفت? گذشته و در سالروز سقوط دیکتاتور تونس و همزمان با جشن های زادروز پیامبر اکرم (ص)، سلفی ها با آتش زدن زیارتگاه سیدی بوسعید در تونس، شیرینی این دو مناسبت را به کام مردم این کشور تلخ کردند. در تصاویر منتشر شده از این واقعه، قرآن های خطی و کتب نفیس دیگر و اشیاء تاریخی باارزشی که در آتش سوخته اند، مشاهده می شود. این بار نیز همچون ده ها مورد گذشته، انگشت اتهام به سوی جریان سلفی فعال در مغرب عربی است که از لحاظ فکری و مادی به جریان وهابیت در عربستان وابسته است.
![]()
افراد عضو این جریان تندرو در تونس (که بین 3 تا 10 هزار نفر تخمین زده می شوند)، در هشت ماه گذشته بیش از 35 زیارتگاه را به آتش کشیده اند. به گفت? "یوسف الصدیق" کارشناس آثار تاریخی تونس، در آتش سوزی اخیر تعدای از کتب نادر از جمله کتاب "النقد" از بین رفته است. برخی از این نسخه ها در جهان منحصر به فرد بوده و نمون? دیگری از آن موجود نیست.
در همین حال، دولت تونس هفت? گذشته با تصویب یک طرح فوریتی، حفاظت از مراکز زیارتی را در دستور کار قرار داد.
![]() منبع: العالم [ یکشنبه 91/11/15 ] [ 1:59 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
صلاح طلبان که تاکنون نسبت به نحوه حضور و انتخاب کاندیدا به جمع بندی مشخصی نرسیده اند. به گزارش گروه سیاسی«تیتر یک»، رایط سردرگم اصلاح طلبان برای حضور در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری موجب شده که افراد مختلفی برای طرح در افکار عمومی جهت کاندیداتوری طرح و بیان شود. ![]() به نقل از سراج، شنیده می شود افرادی که تاکنون در خصوص طرح نام ها آن ها برای کاندیداتوری توافق بعمل آمده عبارتند از:علیرضا بهشتی، محقق داماد، بیژن زنگنه، اسحاق جهانگیری و محمد علی نجفی. [ یکشنبه 91/11/15 ] [ 1:58 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |