یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
اوباما اما از معدود رؤسای جمهور آمریکاست که تاکنون میراثی، که بعدها خود و حزب دموکرات بتوانند به آن ببالند، برجای نگذاشته است و البته فرصت چندانی هم برای برجای گذاشتن میراثی درخور ندارد.
گروه سیاسی«تیتریک»؛
![]() ![]() یک ماه قبل از انتخابات سال 88، باراک اوباما، چهلوچهارمین رئیسجمهور آمریکا، نامهای خطاب به رهبر انقلاب نوشت و از ایشان درخواست کرد تا برای شروع فصل جدیدی از مناسبات بین آمریکا و ایران تلاش کند. اوباما در آن نامه اذعان کرده بود که هیچ موضوعی از موضوعات منطقهی غرب آسیا، بدون کمک و حضور ایران حل نخواهد شد. این البته تنها ادعای رئیسجمهور آمریکا نبود. پیش از او، تحلیلگران و سیاستمداران دیگری نیز بر این مسئله تأکید کرده بودند. همان ایام، برنارد کوشنر، وزیر خارجهی یهودیالاصل فرانسه، در مصاحبه با شبکهی «سیانان» نیز گفته بود: «گمان میکنم ایران کشوری بزرگ با تاریخی بزرگ است. اگر امروز بخواهیم از افغانستان سخن بگوییم، باید با ایران صحبت کنیم. اگر میخواهیم از خاورمیانه، عراق و سوریه سخن به میان آوریم، باید با ایران صحبت کنیم. پس واقعگرا باشیم و با این اشخاص صحبت کنیم.» گرچه آشوبهای بعد از انتخابات سال 88، یا به تعبیر بهتر و دقیقتر، «فتنه» موجب گردید تا سیاسیون آمریکایی و اروپایی، چند صباحی به وضعیت ناامن ایران دل خوش کنند، اما خیلی زود فهمیدند که نظام سیاسی ایران به پشتوانهی «حمایت و حضور مردمی»، مقتدرتر از آن است که با این بادهای موسمی از پای درآید. ![]() به همین علت، باراک اوباما در بهمنماه سال 91 مجدداً به رهبر انقلاب نامه نوشت و از آمادگی کشورش برای رسیدن به توافق دوجانبه در زمینهی پروندهی هستهای با ایران خبر داد. وضعیت بد اوباما و دموکراتها در داخل و خارج از آمریکا موجب شد تا وی بار دیگر، چند ماه پیش نیز به رهبر انقلاب نامهای بنویسد. شکست ایالات متحده در حوادث اخیر منطقه، مخصوصاً عراق و دست برتر ایران در این موضوع و از سویی دیگر، نیاز اوباما برای حل پروندهی هستهای ایران، موجب شد تا نامهی اوباما به رهبر انقلاب نوشته شود. اما دلیل این نامهنگاریها چه بوده است؟ اگر آنچنانکه مقامات آمریکایی ادعا میکنند، ایران در وضعیت نامناسبی قرار دارد، پس چرا در چنین شرایطی، رئیسجمهور آمریکا به بالاترین مقام سیاسی ایران نامه مینویسد و درخواست کمک میکند؟ ![]() شاید یکی از دلایل آن را میبایست در «میراث اوباما» (Obama legacy) جستوجو کرد. در آمریکا رسم است که رؤسای جمهور میبایست بعد از اتمام دورهی ریاستجمهوری خود، میراثی از خود برجای بگذارند. سنت تاریخنگاری ایالات متحده، رؤسای جمهوری را که میراثی خوب برای دولت از خود برجای گذاشتهاند، محترم شمرده است و به آنان که کاخ سفید را بدون میراث ترک کردهاند، وقعی ننهاده و در صفحات تاریخ این کشور، به انزوا کشانده است. در این میان، میزان میراث هم اهمیت ویژهای دارد و اگر میراث برجایمانده در حوزهی سیاست خارجی باشد، ارزشی بهمراتب بالاتر از اقدامی صرفاً داخلی خواهد داشت. بیتردید یکی از دلایل اقبال تاریخنگاری آمریکایی به رونالد ریگان، رئیسجمهور اسبق این کشور، حل مشکل جنگ سرد بهعنوان یکی از مهمترین بحرانهای سیاست خارجی آمریکاست. دریافت طرح اوباما اما از معدود رؤسای جمهور آمریکاست که تاکنون میراثی، که بعدها خود و حزب دموکرات بتوانند به آن ببالند، برجای نگذاشته است و البته فرصت چندانی هم برای برجای گذاشتن میراثی درخور ندارد. به همین علت، بسیاری معتقدند که میراث اوباما میتواند حلوفصل دیپلماتیک پروندهی هستهای جمهوری اسلامی ایران باشد.1چندی پیش پایگاه خبری «هیل» نوشت که دولت آمریکا «اولویت بالایی» برای رسیدن به توافق جامع هستهای با ایران قائل است و توافق احتمالی را «بخش مهمی از میراث سیاست خارجی» خود میداند.2 ![]() فارغ از اینکه دموکراتها به این میراث نیاز مبرم دارند، دستیابی به توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران را میتوان تنها برگ برندهی آنها برای انتخابات ریاستجمهوری آتی دانست. در شرایطی که دموکراتها رقابت را چندی پیش به جمهوریخواهان در انتخابات کنگره واگذار کردند، اکنون تنها شانس آنها برای پیروزی در انتخابات پیش رو، موفقیت در روند مذاکرات هستهای با ایران است. موضوع تأثیر عمیق مذاکرات هستهای با ایران بر انتخابات آیندهی آمریکا، مورد توجه بسیاری از محافل داخلی این کشور بوده است؛ تا جایی که روزنامهی «واشنگتنپست» هم نتوانست از تأثیر پروندهی هستهای بر اوضاع آمریکا و گره کوری که واشنگتن در این زمینه ایجاد کرده است، چشمپوشی کند و اذعان کرد که در صورت شکست مذاکرات، دو سال دیگر و هنگام تعیین جانشین اوباما، به احتمال زیاد، اصلیترین بحث و تمرکز رقبای انتخاباتی برای ورود به کاخ سفید، نحوهی مواجهه با ایران و پروندهی هستهای آن خواهد بود. ![]() اکنون همهچیز نشان از آن دارد که عدم توافق دموکراتها با ایران میتواند آنها را برای هشت سال3 از هرم قدرت سیاسی ایالات متحده پایین بکشد. این در حالی است که کاخسفیدنشینان هماکنون هم از توافق ژنو بهعنوان دستاوردی بزرگ در دوران زمامداری خود یاد میکنند و مدعی هستند که با این توافق توانستهاند پس از سالها، مانع پیشرفت برنامهی هستهای ایران شوند. اخیراً باراک اوباما در مصاحبهی خود با پایگاه خبری «ووکس» با افتخار اعلام کرد که در طول یازده سال مذاکرات هستهای، پیشرفت برنامهی هستهای ایران متوقف شده است. لذا به نظر میرسد طرف آمریکایی مشخصاً به توافق ژنو نیاز مبرم دارد و برای پیشبرد اهداف داخلی و خارجی خود، نیازمند ادامهی مذاکرات و یا حداقل حفظ توافق ژنو است.
![]() علاوه بر همهی این موارد، آمریکاییها بهشدت نیازمند حضور ایران برای حل مشکلات منطقهای هستند. موضوع مبارزه با داعش در سوریه و عراق، وضعیت سیاسی لبنان، تحولات سیاسی اخیر در یمن و بسیاری از گرههای کور موجود در خاورمیانه، تنها به دست ایران باز میشود و آمریکا نیازمند همکاری نزدیک ایران برای حل این مشکلات است. حتی اندیشکدههای آمریکایی نیز بارها بر نیاز ایالات متحده به جمهوری اسلامی در منطقهی خاورمیانه تأکید کردهاند. اندیشکدهی آمریکای «شواری سیاستگذاری خاورمیانه» در یادداشتی به قلم چارلز فریمن، دیپلمات سابق آمریکایی، به نکاتی مهم در اینخصوص اشاره میکند. وی در تجزیهوتحلیل خود از ژئوپلیتیک مذاکرات هستهای ایران، اشاره میکند که ایران و غرب عملاً دشمنان مشترکی در خاورمیانه دارند، هرچند ممکن است دوست مشترکی نداشته باشند. لذا یک توافق میتواند فرصتی برای کشورهای منطقه و خارج از منطقه برای تحقق بخشیدن به منافع مشترک در مبارزه و جلوگیری از افراطگرایی فراهم کند. این فرصتها ممکن است به موفقیت تبدیل شود یا نشود، اما در نبود یک توافق با ایران، اساساً چنین فرصتهایی، سالبه به انتفاع موضوع خواهند بود.4 فارین پالیسی هم در مقطعی که نامهی محرمانه اوباما به مقام معظم رهبری افشا شد، طی مطلبی، ضمن تأکید بر نقش کلیدی ایران در منطقه، نوشت آمریکا این موضوع را پذیرفته است که بدون حضور ایران نمیتواند از پس مقابله با داعش در منطقه برآید و عملاً به همکاری با ایران نیازمند است.5 دریافت طرح البته موضوع همکاری ایران با آمریکا برای حل معضلات منطقه از سوی رهبر انقلاب صراحتاً رد شد. بنابراین شکست مذاکرات هستهای نیز بحرانهای استراتژیک آمریکا در منطقه را دوچندان خواهد ساخت. بهواقع آمریکاییها در شرایطی تلاش میکنند تا دست ایران در جریان مذاکرات را خالی نشان دهند که حیات و ممات سردمداران ایالات متحده و حداقل حزب دموکرات، به دستیابی به توافق هستهای با ایران گره خورده است. با این نگاه، ادعاهای چندی پیش دیوید کوهن، معاون سابق وزارت خزانهداری و معاون فعلی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، که مدعی شده وضعیت اقتصادی ایران موجب شده تا واشنگتن در مذاکرات هستهای دست بالاتر را داشته باشد،6 ادامه خطاهای محاسباتی مقامات آمریکایی است. کوهن چندی پیش مدعی شده بود که اقتصاد ایران اکنون در وضعیتی است که اساساً بدون توافق هستهای با غرب، نمیتواند بازسازی شود و این امر موجب افزایش جایگاه آمریکا در مذاکرات نهایی با ایران شده است. ![]() فارغ از استدلالهایی که در بالا مطرح شد و این ادعای کوهن را از اساس رد میکند، حتی در داخل آمریکا نیز این دست اظهارنظرها، مخالفانی سرسخت دارد. چندی پیش تونی بلینکن، قائممقام وزارت خارجهی آمریکا، تصریح کرد: آنچه برنامهی هستهای ایران را متوقف کرد، تحریمها نبوده و تنها توافق هستهای با ایران سبب توقف این فعالیتها شده است.7 اظهارنظری که در تقابل آشکار با ادعای دیوید کوهن قرار دارد. ![]() از همین روی، بهرغم لفاظیهای اوباما، کری، کوهن و... نیاز آمریکا به مذاکره و یا حداقل حفظ توافق ژنو، بسیار بیش از طرف ایرانی است و ترک میز مذاکره از جانب آنها بهمنزلهی شکست مذاکرات خواهد بود و در صورت عدم حصول توافق، دولتمردان کاخ سفید عملاً برگهی توافق ژنو را نیز از دست خواهند داد و توافق ژنو برای همیشه لغو خواهد شد. پیش از این، راهبرد آمریکا تلاش برای تمدید مجدد مذاکرات8 و خرید زمان بود تا حداقل برگهی توافق ژنو را از دست ندهد، اما سخنان هفتهی پیش رهبر انقلاب و تأکید ایشان بر لزوم توافق یکمرحلهای در مورد جزئیات و کلیات در یک جلسه،9 عملاً آمریکاییها را در وضعیت آچمز قرار داده و پروژهی توافق چندمرحلهای و توافق سیاسی، پیش از توافق بر سر جزئیات را منتفی کرده است. کُریخوانیهای کِری و لاف زدنهای اخیر اوباما ناشی از نقش بر آب شدن تمامی طرحهای آیندهشان بهمنظور دستیابی به یک توافق کلی و نصفونیمه است که عملاً هیچیک از منافع جمهوری اسلامی را محقق نمیکرد و تنها منافع آمریکا و بهصورت خاص دموکراتها را فراهم میساخت و اکنون دستور مقام معظم رهبری مبنی بر یکمرحلهای شدن مذاکرات، پاشنهی آشیل آمریکاییها را هدف قرار داده است. بیشک این فرصتی ارزشمند برای تیم مذاکرهکنندهی هستهای کشورمان است که با پشتکار همیشگی خود، حقوق ملت ایران را استیفا و لغو (نه تعلیق) تحریمها را بهصورت یکجا و کامل، مطالبه کند. کیست که نداند در شرایط کنونی برای اوباما، همکاران و همحزبیهایش، توافق بد از توافق نکردن بهتر است! پینوشتها: [1] http://thehill.com/blogs/pundits-blog/international/223593-the-importance-of-getting-to-yes-on-a-nuclear-deal-with-iran [2]http://thehill.com/blogs/pundits-blog/international/223593-the-importance-of-getting-to-yes-on-a-nuclear-deal-with-iran [3]. سنت جامعهی آمریکا بهگونهای است که مردم این کشور در اکثر قریب به اتفاق انتخاباتها، رئیسجمهور مستقر را برای چهار سال بعد هم بهعنوان رئیسجمهور، انتخاب میکنند و عملاً هر رئیسجمهوری هشت سال زمام قدرت را در دست دارد. [4] http://www.mepc.org/chas-freeman-geopolitics-iran-nuclear-negotiations [5] http://foreignpolicy.com/2014/11/07/fps-situation-report-obama-writes-a-secret-letter-to-irans-ayatollah-khamenei-u-s-claims-gains-against-the-islamic-state-600-service-members-exposed-to-chemical-weapons-in-iraq-ukraine/ [6] http://www.wsj.com/articles/u-s-treasurys-sanctions-czar-says-iran-needs-nuclear-deal-for-economy-1422824699 [7] http://www.iranwatch.org/sites/default/files/blinken_testimony1.pdf [8] http://www.alhayat.com/Opinion/joyce-karam/7160383/%D8%A3%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D9%88%D8%A5%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%82%D8%AA [9]. بیانات در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى، 19 بهمن 1393. [ سه شنبه 93/11/28 ] [ 6:55 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
نشریه «نشنال اینترست» در گزارشی تحت عنوان «5 قدرت مرگبار پهپادی جهان»، ایران را یکی از پنج قدرت اصلی جهان در زمینه ساخت پهپاد، دانست.
![]() این نشریه هرچند در ابتدای بخش مربوط به ایران تلاش کرده دیگر دستاوردهای فنی ایران را با تردید مواجه کند، اما نوشته است: «اما در زمینه پهپادها، ایران در جایگاهی بسیار بالاتر از وزن تکنولوژیکی خود قرار دارد. ایران برای بهکارگیری سیستمهای لازم برای ساخت پهپادهای تهاجمی تاکتیکی با دشواری مواجه بوده، اما با ساخت موتورها و بدنههای به صرفه و قابل اتکا، عملکرد خوبی داشته است. تجربه ایران نشان میدهد که یک سرمایهگذاری متوسط، اگر در جهتی درست صورت گیرد، بازدهی خوبی دارد.» این گزارش که با عنوان «پنج قدرت مرگبار پهپادی جهان» منتشر شده، میافزاید: «ایران به صورت گستردهای از پهپادها در سوریه و عراق استفاده کرده و اطلاعات شناسایی و رصد اهداف برای حملات هوایی را در اختیار دولت این کشورها قرار میدهد. در مجموع، تجربه عملیاتی ایران با پهپادها، احتمالا بیش از هر کشور دیگری، جز اسرائیل و ایالات متحده است.» در ادامه گزارش نشنال اینترست آمده است: «ایران همچنین در صادرات پهپاد به عوامل خود، نظیر حزبالله، که از این پهپادها عموما برای شناسایی استفاده میکند، موفق بوده است. حزبالله همچنین استفاده از پهپادهای انتحاری (سلاحی نه کاملا مشابه موشکهای کروز، اما نه چندان متفاوت) را نیز تجربه کرده و اسرائیل در جنگ بعدی با لبنان، احتمالا باید شاهد تجربه پیچیدهتری از جنگ هوایی باشد.» این نشریه در پایان مدعی شده است که احتمال دارد این وضعیت در یک دهه آینده تغییر کند و کشورهای دیگر نظیر کشورهای اروپایی یا هند و برزیل وارد این لیست شوند. نشنال اینترست از ایران، به دلیل «نداشتن زیرساختهای صنعتی لازم» و روسیه به دلیل مشکلات اقتصادی و همچنین هزینهبر بودن توسعه دیگر بخشهای نظامی، به عنوان کشورهایی نام برده که ممکن است برای ماندن در این لیست با مشکل مواجه باشند. منبع: فارس [ سه شنبه 93/11/28 ] [ 6:53 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
ایشان فرمودند: سلام و ادب مرا را به بچهها برسانید و به آنها بگویید که ببینید چه میکنید من به ایشان گفتم بچهها نگران هستند اما رهبری فرمودند من از بسیج دانشجویی راضی هستم.
![]() ودود حیدری در همایش بسیج دانشجویی سراسر کشور که صبح امروز در مصلی امام خمینی برگزار شد با اشاره به هدف این نشست اظهار داشت: امروز میخواهم خبر جدیدی را به شما بدهم که یک خبر خوشحال کننده است همه شما تقاضای درخواست دیدار با رهبری را داشتید در پیگیری این موضوع کوتاهی نکردیم و از کانالهای مختلف پیگیری نمودیم. همه شما دغدغه داشتهاید که نکند نتوانسته باشیم توقعات رهبری را برآورده کنیم.
وی در ادامه با اشاره به دیدار روز گذشته خود با مقام معظم رهبری افزود: خداوند توفیق داد که روز گذشته به نمایندگی از شما محضر حضرت آقا رسیدم و این موضوع را آنجا مطرح کردم به مقام معظم رهبری عرض کردم که بچهها بسیار مشتاق دیدار شما هستند ایشان فرمودند: سلام و ادب مرا را به بچهها برسانید و به آنها بگویید که ببینید چه میکنید من به ایشان گفتم بچهها نگران هستند اما رهبری فرمودند من از بسیج دانشجویی راضی هستم.
حیدری تصریح کرد: چه خبری بهتر از رضایت ولایت فقیه که رضایت الهی را به دنبال دارد است البته این موضوع تکلیف ما را بیشتر و سنگینتر میکند گرچه امروز جاهای بسیاری را طی کردهایم اما راههای بیشتری هم مانده است.
مسئول بسیج دانشجویی کشور با اشاره به فرمایش رهبری گفت: به فرموده و توصیه مقام معظم رهبری میبایست کارهای انجام نشده را لیست کرد که غیر از آن به خطا خواهیم رفت باید برای خود مشخص کنیم که امام خمینی از بسیج دانشجویی چه خواسته است.
وی با اشاره به شعار نشست همایش بسیج دانشجویی سراسر کشور افزود: دانشجوی هم تراز انقلاب اسلامی انسجام تشکیلاتی و مطالبهگری هوشمندانه شعار این نشست است.
حیدری در ادامه گفت: اگر دانشجو خود را تراز انقلاب اسلامی کند خیلی از نگاهها اصلاح شده و پیشرفتها فراهم میشود همچنین افق نگاه فکری بالا میآید. بسیج دانشجویی در عین حال که یک پیوستگی تشکیلاتی دارد باید انسجام نیز داشته باشد در عین اینکه همه شما در دانشگاههای خود با موضوعات مختلفی روبرو هستید موضوعات ملی و منطقهای باید انسجام داشته باشد که در این نشست هم مورد بررسی قرار میگیرد.
وی افزود: انسجام تشکیلاتی ضروری است و باید در موضوعات یک پارچه عمل کنیم باید دید هر روز صبح که از خواب بلند میشویم نبض دانشگاه با نبض انقلاب یکی است یا خیر و برای نزدیکی آن تلاش کنیم و این موضوع را جزو ماموریتهای اصلی خود بدانیم.
وی با اشاره به یکی از اهداف این نشست تصریح کرد: ما فتنه گران را در دانشگاه راه نمیدهیم و سران فتنه جایی در دانشگاه ندارند هر چه که میخواهند بگویند، بگویند افراطی کسی که پنجه به انقلاب انداخته است در دانشگاه راه ندارد.
حیدری در ادامه سخنان خود یادآور شد: هر روز باید به خود تذکر دهیم که بسیج دانشجویی برای چه تشکیل شده است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: ما در بسیج به هر کسی مسئولیت نمیدهیم مسئولیت برای کسی است که با جان و دل آن نگاه را قبول دارد. منبع: خبرگزاری دانشجو [ سه شنبه 93/11/28 ] [ 6:53 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
تکیه و تأکید نظام اسلامی به حضور مردم در صحنه و مشارکت آنان در زمینه های مختلف، از همان ابتدای پیروزی انقلاب، نقطه قوت انقلاب اسلامی و ضامنی برای عبور موفق آن از صحنه های مختلف بوده است
پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی/ تأسیس نظام مردم سالاری دینی در ایران و موفقیت در تلفیق دین و سیاست یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی ایران است که از جمله نتایج و ثمره های مثبت آن، تحکیم نقش و جایگاه مردم در حوزه ی سیاست است. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این تصور بر دنیا حاکم بود که دین مربوط به حوزه ی فردیات است و ناتوان از شکل دهی و اداره ی تحولات سیاسی اجتماعی است. به عبارت دیگر، تصور بر آن بود که گرچه ممکن است دین بتواند امور فردی را مدیریت کند اما نمی تواند در اداره ی جامعه موفق باشد و اساسا دین را امری مربوط به حوزه ی فردی می دانستند و نقشی سیاسی اجتماعی برای آن قائل نبودند. از سوی دیگر، این تصور نیز بردنیا حاکم بود که لازمه ی مردم سالار بودن، حذف خداوند و دین از عرصه ی زندگی است. به عبارت دیگر، اینگونه تبلیغ می شد که لازمه ی مردم سالار بودن و نقش سیاسی اجتماعی برای مردم قائل شدن، حذف خداپایگی از زندگی، بویژه در حوزه سیاست، است. در این شرایط، امام خمینی(ره) نهضت خود را درست در نقطه مقابل این دو تصور رایج شروع کردند، به گونه ای که ایشان در اولین بیانیه ی مبارزاتی شان در 15 اردیبهشت 1323 با شروع بیانیه ی خود با آیه ی شریفه «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى وَ فُرادى» مردم را به قیام برای خدا فرا خواندند. قیام برای خدا، قیامی که مبتنی بر حضور مردم در صحنه باشد، دو نکته و گزاره ی اصلی در این آیه شریفه است که در دقیقا در نقطه ی مقابل آن دو باور رایج قرار دارند و مورد تأکید امام(ره) بودند. در همین چارچوب، امام(ره) در تمامی سیر مراحل شکلگیری، تکوین و پیروزی و حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره بر مبنای این دو گزاره ی اصلی بود که تحول آفرینی کردند. ایشان در 22 مهر 1357 در پاریس در مصاحبه با فیگارو برای اولین بار در خصوص نوع نظام سیاسی آینده از «جمهوری اسلامی» نام بردند و در توضیح خصوصیات آن فرمودند که "حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ضوابط اسلام، متکی به آرای ملت" خواهد بود. امام(ره) در ادامه افزودند که "جمهوری به همان م??نایی است که همه جا جمهوری است"، مراد از قید اسلامی هم این است که همه ضوابط دینی باید در این جامعه مراعات شود. ... تفاوت جمهوری اسلامی با جمهوریهای دیگر این است که "این جمهوری بر یک قانون اساسیای متکی است که قانون اسلام میباشد. اینکه ما جمهوری اسلامی میگوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری میشود، اینها بر اسلام متکی است و "اسلام در همه ابعاد قانون دارد و به همین جهت احتیاج به قوانین دیگری نداریم". لکن انتخاب با ملت است". در همین راستا، امام(ره) همه ی انواع بدیل جمهوری اسلامی، از جمله جمهوری دموکراتیک اسلامی، جمهوری دموکراتیک خلق، حکومت اسلامی و.... را رد کردند و اعلام کردند که "من به جمهوری اسلامی رأی می دهم نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر". از این پس نیز امام(ره) همواره بر نقش تعیین کننده و حضور مردم در صحنه تأکید داشتند، از جمله اینکه ایشان تأکید داشتند که انتخابات در ایران صورت بگیرد و مردم در انتخابات نمایندگان خود برای امور مختلف قانونگذاری، خبرگان و... مشارکت داشته باشند و... . پس از امام(ره) نیز مقام معظم رهبری همواره بر نقش مردم و حضور آنان در صحنه تأکید داشته اند.به گونه ای که ایشان می فرمایند: " در اسلام مردم یک رکن مشروعیتند، نه همهى پایهى مشروعیت. نظام سیاسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پایهى اساسىِ دیگرى هم که تقوا و عدالت نامیده مىشود، استوار است. ... در مردمسالارى دینى و در شریعت الهى این موضوع مطرح است که مردم باید حاکم را بخواهند، تا او مورد قبول باشد و حق داشته باشد که حکومت کند.” در واقع می توان گفت که مردمسالاری دینی حکومتی است که مبتنی بر دو پایه اصلی آموزه های اسلامی و مردم شکل گرفته است. بنابراین مشخص است که در چنین حکومتی، مردم نقش بی بدیلی دارند. این اعتقاد راسخ به نقش و جایگاه مردم در نظام اسلامی سبب شد که طراحان قانون اساسی، درصدد ایجاد مکانیسمی برآیند که تضمین کننده نقش و جایگاه مردم در نظام برآمده از انقلاب اسلامی باشد. از این رو، آنان با تعیین عنوان جمهوری اسلامی برای نظام جدید، به این دغدغه و اعتقاد خود جامه عمل پوشاندند. حضور مداوم و مستمر مردم در صحنه های گوناگون مانند انتخابات، راهپیمایی و... و اهمیتی که مسئولان و به ویژه رهبر معظم انقلاب برای این امر قائل هستند، گویای این واقعیت بسیار مهم است که در نظام مردمسالاری دینی مردم از نقشی واقعی و تعیین کننده برخوردارند نه نقشی که صرفا صوری و ظاهری باشد. به عبارت دیگر، تکیه و تأکید نظام اسلامی به حضور مردم در صحنه و مشارکت آنان در زمینه های مختلف، از همان ابتدای پیروزی انقلاب، نقطه قوت انقلاب اسلامی و ضامنی برای عبور موفق آن از صحنه های مختلف بوده است و از همین رهگذر است که مردم احساس می کنند که در نظام اسلامی دارای جایگاهی واقعی هستند و از این جهت، کسی نمی تواند جمهوری اسلامی را به دیکتاتوری و بسته بودن عرصه ی مشارکت مردمی در آن متهم کند. کما اینکه 8 سال جنگ تحمیلی جز با تکیه بر نیروی الهی عظیم نهفته در آحاد مردم میسر نبود، عبور از غائله 18 تیر جز با حضور انقلابی و بموقع مردم در صحنه امکان پذیر نبود، تداوم 8 ماه فتنه در سال88 نیز تنها با حضور حماسی مردم در 9 دی بود که بساط اهل فتنه را از هم پاشید و در شرایط کنونی نیز، که به تعبیر مقام معظم رهبری در حساس ترین مرحله تاریخ یا پیچ تاریخی قرار داریم، همین تأکید و توجه به ظرفیت ها و نیروی نهفته در مردم از یک سو و تقویت این ظرفیت ها از سوی دیگر است که می تواند سرنوشت و آینده روشن تری را برای کشور رقم بزند. از منظری دیگر می توان به تشریح این دستاورد انقلاب اسلامی پرداخت و گفت در حالی که در رژیم پهلوی مردم فاقد نقشی واقعی و تعیین کننده بودند، با پیروزی انقلاب و حتی در جریان مبارزات انقلاب،این مردم هستند که موتور محرکه اصلی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را تشکیل می دهند. دقت در این بخش از سخنان محمدرضا شاه پهلوی که در مصاحبه با اوریانا فالاچی گفته است، بخوبی نوع نگاه رژیم شاه به مردم را نشان می دهد. شاه در آنجا گفت که در مملکتی که بیش از سه چهارم آن سواد خواندن و نوشتن ندارند، بهترین شیوه ی حکومت،سرسخت ترین دیکتاتوری هاست. یا اینکه ایرواند آبراهامیان، استاد ایرانی الاصل دانشگاه های امریکا، ارتش،دربار و بوروکراسی را سه پایه ی اصلی رژیم شاه می داند. یعنی ملاحظه می شود که اساسا مردم در رژیم پهلوی فاقد نقش و جایگاه درخور و تعیین کننده ای هستند. از درون اینگونه شرایطی انقلاب اسلامی در ایران متولد می شود و با ارئه ی الگویی موفق از تلفیق دین و سیاست، نه تنها به ادعای معتقدان به جدایی دین از سیاست مهر باطل می زند و به دین باوران نوعی اعتماد بنفس و روحیه ی خوداتکایی می دهد، بلکه با تعیین نقشی اساسی و بی بدیل برای مردم در حوزه ی سیاست نشان می دهد که از هرگونه دیکتاتوری مبراست و می توان در عین خدا محور بودن، برای مردم نیز نقش و جایگاه درخوری قائل بود و اتفاقا موفق نیز بود. مصطفی قربانی [ یکشنبه 93/11/26 ] [ 2:53 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
متاسفانه موج جدیدی از اسلام ستیزی در غرب در حال شکل گیری است که پس از حوادث پاریس با به آتش زدن مساجد و حالا با به شهادت رساندن مسلمانان به اوج خود رسیده است که در این بین به راحتی می توان دست های آلوده صهیونیسم جهانی را مشاهده کرد.
گروه بین الملل «تیتریک»؛سه دانشجوی مسلمان آمریکایی 23ساله،21ساله و19ساله(زن وشوهر وخواهر)سه شنبه شب در نزدیکی دانشگاه کارولینای شمالی آمریکا در چپل هیل به ضرب گلوله یک قاتل نژاد پرست آمریکایی به شهادت رسیدند و متاسفانه در کمال ناباوری تمامی رسانه های غربی بویژه آمریکایی به سادگی هرچه تمامتر از کنار آن گذشته و بعضا به حواشی این حادثه تروریستی پرداختند.
تشیع وخاکسپاری پیکر این سه دانشجو ی مسلمان قربانی اسلام ستیزی غرب، دیروز درحالی برگزار گردید که هنوز هم رسانه های غربی از پوشش دادن به این خبر تفره رفته وآنرا یک حادثه معمولی ونه تروریستی خواندند. ![]() رویکرد متفاوت رساناهای غربی وآمریکایی در قبال حوادث تروریستی نشان از آن دارد که تبعیض نژادی در کشوری که خود را مهد آزادی و تمدن می داند چقدر مغفول مانده است به طوری که اگر یک سفید پوست آمریکایی یا اروپایی به دست یک مسلمان کشته می شد تمامی رسانه های غربی آمریکایی آن حادثه را در بوق و کرنا می کردند به عنوان نمونه می توان حادثه "شارلی ابدو" در پاریس را عنوان نمود که پس از آن حادثه رسانه های غربی تلاش کردند بیش از 1.5 میلیارد مسلمان را متهم به ترورست بودن نمایند . ![]() این در حالی است که چند مسلمان توسط یک نژاد پرست آمریکایی به شهادت می رسند اما نه تنها به این خبر پرداخته نمی شود بلکه آن را یک حادثه شخصی تلقی می نمایند در رد این نظر که توسط رسانه های غربی اعلام شده خوب است بدانید قاتل فردی به نام "گریک استفن هیگل"فردی نژاد پرست و اسلامم ستیز است که مدام در صفحه فیس بوک خود مطالبی ضد اسلام و مسلمانان به اشتراک می گذاشته است وی در یکی از پستهای خود در فیس بوک و علیه مسلمانان نوشته است" با توجه به زیان و ضرری که از جانب دین شما به جهان وارد می شود، می توانم بگویم که این صرفا حق من نیست که به شما توهین کنم ، بلکه وظیفه من است". این اظهارات کاملا مشخص می کند که ادعای شخصی بودن این درگیری و یا اختلاف بر سر پارکینگ خودرو کذب محض بوده و صرفا جهت فریب افکار عمومی می باشد . ![]() به هر حال افکار عمومی دنیا به این روکرد متفاوت رسانه های غربی در قبال تبعیض نژادی و تعریف متفاوت و دوگانه از تروریست آگاه است، چرا که به دنبال خفقان این رسانه ها به حادثه تروریستی شماری از فعالان مدنی و حقوق بشر و ضد نژاد پرستی در انگلیس مقابل ساختمانBBC تجمع کرده و به بی تفاوتی و سکوت این رسانه ها اعتراض نمودند و همچنین جمعی از دانشجویان حامی جنبش مقاومت فلسطین(حماس) نیز در مقابل مقرسازمان ملل دست به تظاهرات زدند که اینها همه نشان از آگاهی افکار عمومی از نیات پلید سردمداران غربی و نیز عدم وجود عدالت واقعی در کشورهای مدعی آزادی و عدالت می باشد.
گفتنی است، موج جدیدی از اسلام ستیزی در غرب در حال شکل گیری است که پس از حوادث پاریس با به آتش زدن مساجد و حالا با به شهادت رساندن مسلمانان به اوج خود رسیده است که در این بین به راحتی می توان دست های آلوده صهیونیسم جهانی را مشاهده کرد. امید است، کشورهای اسلامی در مقابل این موج ایستادگی نموده و عکس العمل به موقع و لازمی از خود نشان دهند و بتوانند چهره واقعی اسلام ناب را به تمامی بشریت و دلهای تشنه حقیقت جو آشنا نمایند.
حسین زندیه کارشناس مسایل سیاسی داخلی و بین الملل [ یکشنبه 93/11/26 ] [ 2:47 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
کسی که طی 1/5 سال، حداقل 3 اقدام نابجای محرز و رسمی داشته است، باید در قبال هزینه های پرداخت شده از اعتبار انقلاب اسلامی برای جایگاه رسمی که در آن حضور دارد، توضیحات قانع کننده ای ارایه کند
![]() به گزارش خیبرآنلاین، وزیر خارجه دولت یازدهم که طی 20 ماه گذشته، بخش اصلی زمان و انرژی دستگاه دیپلماسی را به مساله مذاکرات پرضرر و بی خاصیت هسته ای متمرکز کرده، در مقاطع مختلف این مذاکرات نیز اقدامات نابجای مختلفی را مرتکب شده است. اولین اقدام نابجای وی به سفر شیخ حسن روحانی و تیم همراه به نیویورک در شهریور 92 بازمی گردد که در آن سفر، دیدار غیرمتعارف و طولانی مدت ظریف با جان کری و نیز، تماس تلفنی رییس دولت یازدهم با اوباما، رییس جمهور آمریکا، با تعبیر "اقدامات نابجا" از سوی امام خامنه ای مواجه گشت. پس آن نیز تاکنون، برخی رفتارهای ظریف در حین مذاکرات اعم از خنده های خارج از حد معمول وی هنگام مواجهه با مسئولان غربی، حضور با ویلچر در مذاکرات، خوشبینی افراطی برای رسیدن به نتیجه، عدم استفاده از فضای مذاکرات جهت ترویج گفتمان انقلاب اسلامی، عقب نشینی های متناوب در مسایل مختلف که اوج آن در انعقاد توافق ضعیف ژنو مشهود بود و... موجب بروز انتقاد گسترده طیف های مختلف مردم و دلسوزان به منافع ملی شده بود. اما پیاده روی عجیب و 15 دقیقه ای با جان کری و گشت و گذار در خیابان های ژنو که تا این لحظه نیز توجیه قابل فهمی از سوی تیم مذاکره کننده برای آن مطرح نشده و نیز، حضور تاسف برانگیز ظریف در پاریس و دیدار با وزیر خارجه فرانسه که ساعاتی قبل از آن، به کمپین توهین آمیز "من شارلی هستم" پیوسته بود، نقاط اوج اقدامات نابجای مسئول دستگاه دیپلماسی دولت مدعی اعتدال محسوب می شوند. در این میان، بعضا کسانی هستند که در نهایت تاسف، همیشه تلاش می کنند از جایگاه ولایت فقیه برای خود به عنوان سنگر و سپر استفاده کرده و تا زمانی که معظم له و تشکیلاتی که مستقیما با ایشان ارتباط دارند، اعلام موضع صریحی نکنند، مواضعی دوپهلو اتخاذ می کنند اما به محض اینکه از جانب امام خامنه ای و یا تشکیلات ایشان، اعلام موضعی آشکار و همه فهم صورت گرفت، آنان نیز ابنالوقتوار، به سرعت و قاطعیت(!) وارد میدان شده و به اعلام موضع می پردازند. جهت اطلاع این دسته از افراد دیرفهم (سهوی یا تعمدی)، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای به آدرس http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=28815 چند روزی است که صفحه نخست خود را با تیتر "نقطه های خیالی" و تصویر پس زمینه "پیاده روی ظریف و جان کری" اختصاص داده است. در متن این خبر نیز، کلیپ صوتی "نقطههای خیالی" با استفاده از بیانات ولی امر مسلمین در دیدار مردم قم که فرمودند "من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هر وقت می خواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى نه به نقطههاى خیالى، آنچه لازم است این است" منتشر شده است. ![]()
[ شنبه 93/11/11 ] [ 10:27 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز از نمایشگاه دستاوردهای فناوری نانو در حسینیه امام خمینی(ره) بازدید کردند.
![]() در جریان این بازدید که آقای دکتر ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری نیز رهبر معظم انقلاب را همراهی میکرد، آخرین دستاوردها و تولیدات محققان کشور در بخش نانو با قابلیت کاربرد در بخشهای: نانو مواد، دارو و درمان، نساجی، کشاورزی، آب، صنایعِ «نیروگاهی، ساختمان، نفت و انرژی، و خودرو» به نمایش گذاشته شد و دست اندرکاران نمایشگاه، توضیحاتی بیان کردند. حضرت آیت الله خامنهای سپس در سخنانی در جمع استادان، محققان و دستاندرکاران صنعت نانو و بیوتکنولوژی، پیشرفتهای بزرگ این صنعت را، نمونه و معیاری برای پیشرفت در بخشهای مختلف کشور خواندند و خاطرنشان کردند: این پیشرفتها نشان میدهد که تمرکز یک مجموعهی علاقهمند، دلسوز و متخصص در زمینهای خاص، پیشرفتهای محسوس و جهشی را بهدنبال خواهد داشت. رهبر انقلاب، لازمه تداوم پیشرفتها را، «حفظ عوامل پیشرفت» بیان کردند و در ادامه به تبیین عوامل پیشرفتهای علمی بهویژه در صنعت نانو پرداختند. ایشان، «برنامهریزی دقیق»، «ثبات در مدیریت» و «فرهنگ سازی و گفتمان سازی به منظور شناسایی و بروز استعدادهای برتر» را از جمله عوامل حفظ پیشرفتهای صنعت نانو برشمردند و تأکید کردند: یکی دیگر از مهمترین عوامل استمرار پیشرفتها، این است که اجازه ندهید انگیزههای سیاسی به درون فضاهای علمی و تحقیقاتی نفوذ کند. حضرت آیت الله خامنهای، «مغرور نشدن» و «قانع نبودن به وضع موجود و پیشرفتهای حاصل شده» را از دیگر عوامل تداوم حرکت پر شتاب علمی خواندند و افزودند: درست است که امروز سطح استعداد جوانان ایرانی و آهنگ شتاب علمی کشور از متوسط دنیا بسیار بالاتر است، و بهعنوان نمونه ایران رتبه هفتم دنیا را در صنعت نانو دارد، اما بهدلیل عقبماندگی تاریخی کشور در زمینه علم، باید رشد علمی با شتاب روز افزون ادامه یابد. رهبر انقلاب در ادامه، به دشمنی قدرتهای زورگو با ملت ایران بدلیل منش مستقل سیاسی، و اجتماعی و فکری ملت اشاره کردند و گفتند: این دشمنی در عرصههای مختلف خود را بروز میدهد، بنابراین برای دستیابی به اقتدارِ لازم، باید روز به روز خود را قویتر کنیم. ایشان با اشاره به ضرورت «هدایت محصولات و دستاوردهای فناوری نانو به سمت تجاریسازی، و بازار مصرف، و تولید ثروت»، خاطرنشان کردند: یکی از عوامل مهم تضمین تداوم پیشرفتها در صنعت نانو این است که مردم، آثار کار علمی و تحقیقاتی شما را در محیط زندگی خود مشاهده کنند. حضرت آیت الله خامنهای همچنین با اشاره به گزارشهای موجود از فاصله بودجه دولتی صنعت نانو در ایران در مقایسه با برخی کشورهای دیگر فعال در این فناوری، خطاب به معاون علمی و فناوری رئیسجمهور تأکید کردند که به این موضوع، توجه بیشتری شود. منبع: دفتر مقام معظم رهبری [ شنبه 93/11/11 ] [ 10:25 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران پس از خواندن کتاب «من زنده ام» دو یادداشت برای معصومه آباد نویسنده این کتاب نوشته است.
سلیمانی در نامه اول خود که آن را در بغداد نوشته است، حس خود را نسبت به این کتاب زیبا بیان کرده است. در این نامه آمده است: «بسمه تعالی خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصب مراقبت می کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند. و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس بدنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟ آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند. برادرت بغداد «سلیمانی» در دومین نامه حاج قاسم که در «نینوا» نوشته شده، با اشاره به رشادت های معصومه آباد می گوید: «انشالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است.» متن دومین نامه قاسم سلیمانی به این شرح است: منبع: 598 [ یکشنبه 93/11/5 ] [ 12:6 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اه واحد و تفاهمشان را بر سر موضوع مورد بحث با همراهی و مشایعت یکدیگر به نمایش می گذارند. در حالی که در عمل طرفین بر این واقعیت اذعان دارند که هنوز به توافق جامع دست نیافته اند و تا رسیدن به این هدف راه بسیاری باقی مانده، اگر این گونه است آیا همراهی با فردی که در تقابل با منافع ما پافشاری می نماید به معنای دست شستن از مبارزه پیش از شنیدن سوت پایان نیست؟!
درس 4 / تعصب، غیرت و غرور نسبت به جامعه ای که نمایندگی و مسئولیتش را بر عهده داریم: هنوز فراموش نکرده ایم پیش از بازی با کره ی جنوبی مربی این کشور چگونه به جنگ روانی پرداخته و با کری خواندن هایش سعی در تضعیف روحیه ی اعضای تیم ما را داشت اما با خاتمه ی بازی با مشت های گره کرده ی کی روش مقابل صورتش مواجه شد حرکتی که لبخند غرور بر لب های ما نشاند، و خویشتن دارانه بخششی بزرگوارانه در احساس جمعی یک ملت تجربه کردیم. بی تفاوت نبودن، واکنش نشان دادن، بالا و پایین پریدن های کی روش کنار زمین را زمانی می توانیم ارج بنهیم که یادمان بیاید برخی از مربیان وطنی زمانی که در بازی های حیثیتی نظیر بازی با عربستان وقتی دقیقه ی 90 گلی دریافت می کردیم و آه از نهادمان برمی خاست، صرفا به تکان دادن سر بسنده می کردند و ما نمی دانستیم، تلخی باخت، جانکاه تر است یا بی تفاوتی مربی. براساس این درس چگونه می توان توجیه نمود که پس از جسارت و تعرض فرانسه به ساحت منور و مقدس پیامبر معظم صلوات الله علیه و آله، مسئول دیپلماسی کشور پس از مذاکرات به فرانسه عزیمت کرده و با شخص فابیوس وزیر خارجه این کشور دیدار مستقیم داشته باشد؟! درس 5 / استفاده از تمام ظرفیت ها و یادآوری مسئولیت های تمام مدیران به آنها : کی روش از یک سو با دعوت از مردم برای آمدن به استادیوم و تشویق تیم ملی نقش آنها را یادآور می شود و از سویی دیگر با تذکر به مسئولان وزارت ورزش که می بایست از تیم کشورشان حمایت مالی بیشتری داشته باشند و هشدار به مدیران فدراسیون مبنی بر مهم شمردن بازی های تدارکاتی و فراهم نمودن امکانات مکانیزه و مدرن و ... به همگان می فهماند که تمام ما در یک قایق نشسته ایم و هر یک سهمی در پارو زدن و حرکت قایق داریم. اگر بپذیریم که در پیشبرد دیپلماسی عمومی هر یک از ارکان کشور تاثیر به سزایی می تواند ایفا کند در این صورت از نقش مردم که مهمترین و مبنایی ترین نهاد حمایتی دیپلماسی حاکمیت می توانند باشند نمی شود غافل بود، در حالی که عملا می بینیم مردم نه تنها از جزئیات که از کلیات توافقات حاصله نیز بی خبرند، دیگر چه برسد به این مهم که برای آنها نقش و مسئولیتی تعریف نمود. درس 6 / روحیه ی پرسشگری و توضیح خواستن از طرف مقابل حتی اگر توضیح او واقعیت را تغییر ندهد: در بازی با عراق در مرحله ی پیش از نیمه ی نهایی جام ملت های آسیا، زمانی که ناعادلانه یک بازیکن تیم ما با سوت داور از ادامه بازی بازماند و ده نفره مبارزه کردن واقعیتی بود که به تیم تحمیل گردید این کی روش بود که در خاتمه ی نیمه ی اول، دست به کمر و با چهره ای برافروخته، پرسشگرایانه و حق جویانه چشم در چشم داور دوخت و به انتظار آمدنش ایستاد به گونه ای که داور مسابقه با وجود آنکه می دانست تمام سازمان ها و نهادهای بین المللی فوتبال حامی او خواهند بود، وحشت کرده و برای لحظاتی ترجیح داد بایستد تا کی روش به رختکن برود و اینگونه با او روبرو نشود. و جالبتر اینکه کی روش نه با اختیار خود که با اجبار و اصرار اعضای تیم به رختکن می رود. نقض این درس دیپلماسی را می توان در واکنش به رفتار بی شرمانه ی سفارت فرانسه در تهران یافت. هنگامی که بانوان ایرانی برای دریافت روادید از این سفارتخانه می بایست بالاجبار برای انداختن عکس، کشف حجاب کرده و روسری را از سر دربیاورند. آیا این عمل قبیحانه ی دولت فرانسه با پرسشی از دستگاه دیپلماسی کشورمان مواجه شد؟! ویا با تمام کارشکنی های دولت آل سعود نسبت به منافع میهنی ما و تغذیه ی نظامی و تئوریک تروریست ها در اقصی نقاط دنیا آیا این صحیح است که پس از در گذشت ملک عبدالله، اعلام شود عالی ترین مقام وزارت خارجه در تشییع جنازه ی وی شرکت خواهد کرد؟! حتا اگر ضرورت های دیپلماتیک چنین حضوری را در خصوص نماینده ای از ایران ایجاب می نمود، آیا بهتر نبود به جهت آنکه شأن وزیر خارجه ما اجل بر این مسائل است در سطح سفیر یا فرستاده ی ویژه ی وزیر در این مراسم شرکت می کردیم؟! درس 7 / عدم توجه به تعریف و تمجیدهای بی مبنای رقیب و ایستادگی بر مواضع اصولی: پس از آخرین بازی ایران در جام ملت های آسیا که با حذف تیم کشورمان همراه بود، " ای اف سی " جایزه ای را به کی روش تقدیم نمود که به سر مربیان تیم هایی اهدا می شود که بتوانند60 دقیقه خوب فوتبال بازی کنند اما مربی تیم ملی کشورمان این جایزه را رد کرده و عزتمندانه گفت: " این جایزه را به داوران بدهید ". اگر این اصل دیپلماسی را مورد توجه قرار می دادیم، در اینصورت از احسنت و آفرین و لبخند نشان دادن چند مقام غربی گرفته تا اجازه ی فروش محدود قطعات بوئینگ به ایران و یا انتخاب شدن تیم مذاکره کننده به عنوان فریبنده ی "شخصیت سال 2014 در زمینه کنترل سلاح" از جانب موسسه "arms control” نه تنها باعث ذوق زدگی مان نمی شد بلکه بزرگوارانه عطای چنین حاتم بخشیهایی را به لقایش می بخشیدیم! بله اینها درسهایی است که می توان از یک مربی خارجی آموخت، مربی که به یقین اشتباهات بزرگی نیز دارد و شاید کوچکترین اشتباهش این باشد که وعده ی صعود به مرحله ی دوم جام جهانی و قهرمانی جام ملت های آسیا را داد و به هیچ یک از آن ها جامه ی عمل نپوشاند، اما با این وجود تعصب نشان داد و غیرت، و از همین روی قابل احترام است. همانگونه که هر زمان دیپلمات های محترم کشور عزت مندانه، حکیمانه و با رعایت مصلحت بر منافع و غرور ملی ما پای فشردند موجبات امتنان ملت را فراهم ساختند، باشد که در مسیر عزت آفرینی عزیز باشند. سید حسینعلی مومنی [ شنبه 93/11/4 ] [ 11:54 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |