یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت:بیکاری در واقع ام المفاسد جامعه است که اعتیاد و سایر معضلات اجتماعی را به همراه خود می آورد.
منبع: مهر

[ چهارشنبه 92/1/28 ] [ 12:27 صبح ] [ باران ] [ نظرات () ]
یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: «من معتقدم آقای احمدی نژاد به دنبال این است که در کنار آقای مشایی کسانی همچون آقای رحیمی را معرفی کند که رد صلاحیت آنها هم قطعی است تا بدین ترتیب یک نهضت ردصلاحیتی را پشتوانه آقای مشایی کند.»

حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو گفت: «آقای احمدی نژاد زمانی که در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در مجلس و با حضور اعضای شورای نگهبان سوگند یاد کردند، این سوگند تشریفاتی نبود و اصلی شرعی و قانونی بوده و قابل پیگرد می باشد.»

وی ادامه داد: «در فراز آخر سوگندنامه ذکر شده که رئیس جمهور باید این امانت الهی را پس از خود به منتخب مردم تحویل دهد. لذا ایشان نباید خیانت در امانت کند. ریاست جهوری سرقفلی نیست که بتوان آن را به کسی واگذار کرد.»

وی افزود: «رئیس جمهور حق ندارد به مردم اعلام کند که به اعتبار ریاست جمهوری از فلان شخص حمایت می کند یا امکانات دولتی را در اختیار فرد خاصی قرار دهد. این مسائل هم نقض سوگند ریاست جمهوری است و هم خیانت در امانت محسوب می شود.»

این فعال سیاسی اصولگرا اظهار کرد: «بنده از دو سه سال قبل مدل پوتین – مدودف را مطرح و اعلام کردم آقای احمدی نژاد چنین مدلی را در ذهن دارند که البته اجرای این مدل در ایران امکان پذیر نیست.»

وی ادامه داد: «یعنی کسی نمی تواند چون بر اسب قدرت سوار است برای دیگر نهادهای قدرت که مسئولیت های شرعی و قانونی دارند (از جمله شورای نگهبان) تعیین تکلیف کند و با ایجاد فشار، بحران و شانتاژهای سیاسی، در خصوص رئیس جمهور آینده اعمال نظر کند.»

کنعانی مقدم خاطرنشان کرد: «اما به نظر می رسد آقای احمدی نژاد از مدت ها قبل تصمیم خود را گرفته و بر این تصمیم نیز پایدار است و تاکنون هم نشان داده با موانع مبارزه می کند و پشت موانع نمی ایستد.»

وی افزود: «لذا به نظر می رسد این مراسم هم نوعی اقدام تبلیغاتی با امکانات دولتی برای آقای مشایی است و البته شاید همین اقدام از نظر شورای نگهبان برای رد صلاحیت آقای مشایی کفایت کند.»

این فعال سیاسی اصولگرا گفت: «من معتقدم آقای احمدی نژاد به دنبال این است که در کنار آقای مشایی کسانی همچون آقای رحیمی را معرفی کند که رد صلاحیت آنها هم قطعی است تا بدین ترتیب یک نهضت ردصلاحیتی را پشتوانه آقای مشایی کند.»

وی ادامه داد: «اگر شورای نگهبان آقای مشایی را رد صلاحیت کرد آقای احمدی نژاد تلاش دارد با فشارهایی که خواهد آورد از حکم حکومتی برای تایید صلاحیت ایشان استفاده کند.»

وی تصریح کرد: «آقای احمدی نژاد باید تصمیم اراده مردم شود و به روش معمول و عادی کسانی که خود را حامی آقای احمدی نژاد می دانند کاندیدا شوند و اگر رای آوردند سلسله آقای احمدی نژاد ادامه پیدا می کند و اگر هم رای نیاوردند آقای احمدی نژاد باید کار را به منتخب مردم واگذار کند.»

کنعانی مقدم درباره تبعات برگزاری مراسمی در ورزشگاه آزادی علی رغم مخالفت مراجع و مراکز مختلف در کشور گفت: «توصیه مقام معظم رهبری این بود که باید فضای انتخابات را آرام نگاه داشت و انتخابات پرشور و پرشوقی را برگزار کرد.»

وی ادامه داد: «اگر بنا باشد آقای احمدی نژاد با لج بازی فضا را ملتهب کند و روز پنجشنبه حزب اللهی ها در ورزشگاه آزادی جمع شوند و بخواهند با برگزاری مراسم مخالفت کنند و میان مردم و هوادران آقای احمدی نژاد درگیری ایجاد شود و انتخابات را از حالا به کما ببرند، هم به ضرر نظام و هم به ضرر آقای احمدی نژاد تمام خواهد شد.»

وی افزود: «لذا به نظر می رسد ایشان باید در این خصوص عقب نشینی کند و از این کار بگذرد و اگر مراسمی هم انجام می شود بدون حضور آقای مشایی باشد.»

کنعانی مقدم تصریح کرد: «در موضوع انتخابات ملتهب شدن فضای سیاسی کشور به ضرر آقای احمدی نژاد است و اگر آقای احمدی نژاد به دنبال تشنج آفرینی باشد به ضرر خود کار خواهد کرد؛ چون بالاخره مردم ایران قضاوت خواهند کرد چه کسانی بحران آفرینی می کنند و باعث ایجاد درگیری و التهاب در جامعه می شوند و شاید همان بخشی از طرفداران آقای احمدی نژاد هم که اکنون وجود دارند با توجه به این اقدامات از ایشان کناره گیری کنند.»


منبع:فرارو


[ چهارشنبه 92/1/28 ] [ 12:27 صبح ] [ باران ] [ نظرات () ]

گروه داخلی «تیتر یک» ؛ جمعی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب استان چهارمحال و بختیاری، روز گذشته با مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم‌سالاری دیدار و گفت‌وگو کردند.

دبیرکل حزب مردم‌سالاری در این نشست با تاکید بر هویت اصلاح‌طلبانه حزب مردم‌سالاری گفت: حزب مردم‌سالاری به لطف الهی همواره به عنوان یک حزب معتدل پرچم اصلاحات خط امامی و در چارچوب نظام را همواره برافراشته نگه داشت؛ هرچند که بارها و بارها حتی از سوی برخی مطبوعات و سایت‌های افراطی ملامت‌ها شنید و با نگاه سرد و سرزنش‌آلود مواجه شد، تاجایی که حتی به دلیل حضور در انتخابات مجلس نهم و ارائه لیست انتخاباتی، با القابی همچون حزب خائن، حزب نادم و حزب تواب از سوی برخی سایت‌های ملقب شد.

کواکبیان اضافه کرد: به دلیل آرمان‌های اصلاح‌طلبی، هرگز حزب مردم‌سالاری از عرصه فعالیت‌های سیاسی کنار نکشید؛‌ کما اینکه از سوی افراطیون جناح راست نیز با القابی چون ادامه فتنه، مخالف ولایت و امثال آن نامگذاری می‌شد. خدا را شاکریم که ما هیچگاه در طرفداری از حقوق اساسی ملت و دفاع از آرمان‌های امام خمینی(ره) و منافع ملی کشور و نظام ذره‌های کوتاه نیامدیم و خودمان را در پیشگاه مردم روسفید می‌دانیم. به همین خاطر گفتیم که اصلاحات خط امامی زنده است و دولت اخلاق نیز با شعار زده باد اصلاحات می‌آید.

وی با بیان اینکه "در اصلاحات مدنظر ما حتما نظام تقویت می‌شود نه تضعیف"، افزود: امروز وقتی در محافل مردمی و مراکز علمی و دانشگاهی با استقبال بسیار گرم و پرشور مردم مواجه می‌شویم می‌فهمیم که اقدام ما در انتخابات مجلس نهم یک اقدام راهبردی و صددرصد در جهت منافع ملت و کشور بوده است. من اولین نفری بودم که در مجلس هشتم از اقدام بسیار مناسب آقای خاتمی به خاطر حضورشان در انتخابات مجلس نهم تشکر کردم و البته آقای خاتمی از سوی تعدادی از سایت‌های برانداز و ماهواره‌ها نیز مورد ملامت قرار گرفت.

این فعال سیاسی ادامه داد: امروز دیگر هیچکس شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم را خیانت نمی‌داند و همگان بر حضور جدی اصلاح‌طلبان و حتی نامزدی آقای خاتمی تاکید دارند و این مساله هرچند هزینه‌های سنگینی برای ما داشت و فشارهای زیادی را به خاطر مخالفت‌ها با مواضع این حزب در انتخابات مجلس نهم بر ما تحمیل کرد، اما همین که امروزه هیچکس در حقانیت مواضع حزب مردم‌سالاری در انتخابات مجلس نهم تردیدی ندارد خوشحال هستیم.

رییس جبهه اصلاح‌طلبان در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: در همین یکسال گذشته به حزب مردم‌سالاری که از بنیان‌گذاران اصلی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از بدو تاسیس تاکنون بوده است، لقب اصلاح‌طلب بدلی دادند و جالب است که دیگران هم برای ایجاد اختلاف، تا می‌توانستند بر شیپور اصلاح‌طلب بدلی دمیدند و متاسفانه برخی از مدعیان اصلاح‌طلبی نیز با جناح راست همکاری کردند، اما باید از امثال آقای غلامحسین کرباسچی تشکر کنیم که در یک موضع‌گیری بسیار منطقی و به‌جا ثابت کردند که در میان اصلاح‌طلبان با سابقه اساسا اصلاح‌طلب بدلی نداریم. جالب این است که برخی سایت‌ها به نقل از من به دروغ منتشر کردند که کواکبیان گفته است هاشمی و کروبی اصلاح‌طلب بدلی هستند در حالی که این خبر از اساس دروغ بود، زیرا من گفته‌ بودم که چنین تقسیم‌بندی در میان اصلاح‌طلبان نداریم. همگان می‌دانند که حزب مردم‌سالاری تقریبا تنها حزب اصلاح‌طلبی بود که در سال 84 در مرحله اول از آقای کروبی حمایت کرد و در مرحله دوم نیز از جمله احزابی بود که از آقای هاشمی رفسنجانی حمایت کرده بود؛ حال، چگونه امکان دارد که ما گفته باشیم این‌ها اصلاح‌طلبان بدلی هستند؟

مدیرمسئول روزنامه مردم‌سالاری در ادامه با تشریح طرح مناسک (مجمع نخبگان اصلاح‌طلب سراسر کشور) گفت: این طرح را در تیرماه سال گذشته یعنی حدود 9 ماه قبل به آقای خاتمی به عنوان رئیس شواری مرکزی مجمع روحانیون مبارز و سایر بزرگان اصلاح‌طلب ارائه دادیم اما زمانی که احساس کردیم به هر دلیلی آقایان مجمع روحانیون برای اجرای آن آمادگی ندارند، حزب مردم‌سالاری با حضور 500 نفر از اصلاح‌طلبان سراسر کشور، همایشی را در روز 19 آبان ماه سال 91 در هتل المپیک برگزار و بر ضرورت اجماع و اتحاد اصلاح‌طلبان تاکید کرد. ما همچنان بر اصل اجماع تاکید داریم و گفته‌ایم اگر هم طرح مناسک اجرا نشد حداقل یا از طریق حکمیت یا از طریق نظرسنجی یا از طریق نشست 35 حزب اصلاح‌طلب، دو جبهه اصلاحات و اصلاح‌طلبان، بالاخره کاندیدای نهایی اصلاح‌طلبان به مردم معرفی شود و امیدواریم این اتفاق صورت گیرد و مصداق «من جرب‌المجرب به الندامه» نشویم یعنی آنکه اگر کسی تجربه قبلی را یکبار دیگر تکرار کند حتما پشیمان خواهد شد کما اینکه نباید مصداق روایت «لایلدغ المومن من جحرمتین» یعنی آنکه هرگز یک مومن نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شود گردیم.

منبع: ایرنا

[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 9:43 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

دانشجو، طلبه و نخبه علمی کشور در نامه‌ای خطاب به علی‌رضا زاکانی از وی جهت کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دعوت به عمل آوردند.

منبع: ایسنا

[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 9:40 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

تمام قدرت و مانوری که دار و دسته رفسنجانی ها و خاتمی ها و اصلاحات و دشمنان نظام و منافقان داخلی و خارجی پیدا کرده اند ناشی از ضعف در عملکرد برنامه های اقتصادی دولت و سیاست های تک روانه احمدی نژاد است که به طبع آن گرانی های کمر شکن باعث شده که زبان اصلاح طلبان و مخالفان تابلو دار نظام حتی به روی مردم هم باز شود ، اینک برای مردم ایران بعد از34 سال از انقلاب اسلامی این مسئله به خوبی برایشان روشن شده که دو تا استراتژی بیشتر در کشور وجود ندارد همه سیاسیون کشور یا در استراتژی خالص سازی خط امام (ره) و یا در استراتژی براندازی هستند و از این دو حالت خارج نیست و خوشبختانه و خیلی راحت می توان تشخیص داد که هر کاندیدائی با پشتیبانانشان در کدام یک از این دو استراتژی قرار دارد تمام کسانی که از دولت وحدت ملی حرف می زنند از نوع استراتژی براندازی هستند.

ظاهرا آقای هاشمی با نزدیک شدن به انتخابات، مواضع تندتری را آغاز کرده است تا نظر دیگران را جلب کند تا جایی که فتنه گران سال88 را که قبلا افراد صدمه دیده معرفی کرده بود اینک بعد از چهار سال در سخنرانی اخیرشان آن فتنه گران را که به رویارویی با نظام و مردم پرداختند، عکس رهبری را پاره می کردند و در روز عاشورا وسط خیابان ها می رقصیدند را طرفداران نظام و اصلاح طلب معرفی کردند و افراد فتنه گر در سال88 را که قصد براندازی داشتند را از فتنه مبرا کردند این آخرین تیرهای در کمان رفسنجانی است که به قصد نزدیکی هر چه بیشتر به اصلاح طلبان و جلب نظر مساعد آنها نسبت به خود برای حضور در میدان کارزار انتخابات یازدهم ریاست جمهوری پرتاپ می کند.
ایراد آقای رفسنجانی و خیلی کسان دیگر اینجاست که هنوز نتوانسته اند اصلاحات دوم خردادی را برای خودش در این زمان معنی کنند یا آن را کالبد شکافی بکند، حقیقتش اینست که جریان اصلاحات به دلیل اینکه هنوز نتوانسته است خود را بر اساس مبانی گفتمان بومی برای یک ایرانی مسلمان شیعه تعریف کند‌، از نظر مردم و نخبگان ایرانی یک جریان وابسته به نظریه‌های جامعه ‌شناختی غربی شناخته میشود و از این رو است که اصلاحات دچار عدم بازتعریف از خود بر اساس مقتضیات فضای سیاسی کشور است و در تعیین اهداف پیش رو دچار واگرایی و حالت ایستایی گردیده است نکته‌ی حائز اهمیت دیگری که باید آقای رفسنجانی به آن توجه کند این است که این جریان اساساً از درک نیازهای عامه‌ی مردم عاجز بوده و هست و در واقع باید آن را طرفدار حاکمیت نخبگان دانست.
جریان موسوم به دوم خرداد، به دلیل این امر که هیچ گاه از خود تعریفی ارائه نداده، با بحران‌های مدیریتی مختلفی روبه‌رو بوده است، نباید فراموش کرد که قدرت یک جریان سیاسی در تعریف ساختارهایی است که راندمان کاری خود را به جلو ببرد تا در صورت ضعف و اشکال در آن، با شناسایی نقاط ضعف خود، به آسیب ‌شناسی دست زند و بتواند مجدداً خود را در فضای سیاسی تعریف کند البته باید گفت که در نظر آقای رفسنجانی و خاتمی برای مبارزات ریاست جمهوری و به دست گرفتن قدرت نه فقط اصلاح طلبان که آنها همچون چهار سال قبل با همه مخالفان نظام از داخلی و خارجی و از قدیمی و جدید از ملی گراها و بقیه و هر گروه و حزب و افرادی که در داخل و خارج با نظام مشکلی داشته باشند استفاده میکنند.
دولت وحدت ملی زمانی که اختلافات قومی و امنیتی و اقتصادی و غیره.... در کشور بوجود بیاید و اقوام و ملیت ها اعم از ترکمن صحرا، کردها و بلوچها و سنی ها و شیعه یک طرف به جان هم افتاده باشند، دولت وحدت ملی ایجاد می شود‏ مثلا هم اینک در کشورهایی مانند افغانستان و عراق با توجه به شرایط خاص خود دولت وحدت ملی دارند‏ و مهم تر اینکه هم اکنون در کشور اختلافی وجود ندارد که از دولت وحدت ملی حرف میزنند، تمام این تبلیغات کاذب فقط برای بحرانی نشان دادن کشور و قرار دادن کشور در شرایطی مشابه فتنه88 است حتی رهبر معظم انقلاب به تازگی ها فرمودند یکپارچگی در کشور در حد بالایی است و تاکنون وحدتی تا این حد در کشور وجود نداشته است.
در حقیقت مدعیان اصلاحات و آقای رفسنجانی اینک با نردبان اشتباهات دولت احمدی نژاد میخواهند سیاست های بی مایه خودشان را دوباره جایگزین کنند و آنها را درست بدانند چرا که در آن زمان مثل این یک سال باعث گرانی نشدند بلاخره این پیراهن عثمان اگر الان به دردشان نخورد پس کی میخواهند از گرانی لجام گسیخته موجود استفاده تبلیغاتی کنند ولی سیاست های اقتصادی آقای احمدی نژاد باعث نمی شود اینان از فتنه88 سربلند بیرون بیایند آقای رفسنجانی شما در فتنه88 هم مردود شدید چرا که از آنها دفاع کردید اختلاف شما در سکوت به اسم تقلب بود ولی نیت شما براندازی بود البته این یک ساده لوحی بیش نیست اگر کسانی فکر کنند که اختلافات آقای هاشمی رفسنجانی و موسوی و کروبی با احمدی نژاد در فتنه88 اختلاف شخصی بر سر پست ریاست جمهوری بوده است خیر اینطور نبوده هدف شما براندازی بوده است حالا چطور است کمی از سیاست های دولت شما که به سازندگی معروف بود و سیاست های دولت اصلاحات را کمی بازگو کنیم .
سال های پایانی دولت رفسنجانی به رغم هشت سال کرنش کردن دولت سازندگی در برابر غربی‌ها و اتخاذ سیاست تنش زدایی و نیز پذیرش ذلت بار گفت و گو‌های انتقادی با اروپایی ‌ها که منجر به تعیین راهبرد غیر منفعلانه از سوی امام خامنه ای و تاکید معظم له بر مراعات سه عنصر عزت، حکمت و مصلحت در روابط بین الملل توسط دولت وقت شد، اما مدتی نگذشته بود که مشاهده کردیم که اروپایی‌ها با برگزاری دادگاه میکونوس شخص رییس جمهور ایران هاشمی رفسسنجانی و دولتمردان اصلی را محکوم و تحت تعقیب پلیس بین الملل قرار دادند که با برخورد حماسی امام خامنه ای (حفظه اله) و با درایتی خاص که غیرقابل باور برای غربی ها بود، آن توطئه شکننده خنثی شد همچنین در همان زمان، تمام تلاش دولت هاشمی و خود آقای رفسنجانی برای تغییر قانون اساسی به منظور جاودانگی رفسنجانی برای همیشه در پست ریاست جمهوری و برای همه عمر ، توسط شخص امام خامنه ای باطل و خنثی شد و اگر امروز می بینیم رفسنجانی و طرفدارانش غیر مستقیم با مقام رهبری مخالفت می کنند از کینه های قدیمی آنان حکایت دارد چرا که مقام معظم رهبری امام خامنه ای (حفظ اله) همچون مولایمان حضرت علی (ع) هیچ زمان حقی را فدای مصلحتی نکرده اند.
همچنین در سال‌های پایانی دولت اصلاحات آقای خاتمی نیز با طرح لوایح دوقلو قصد سلطه بلامنازع بر قوای مقننه و قضاییه را داشت، و با وجود همه تسلیم پذیری‌ها در برابر غرب و تعطیلی مراکز هسته ای و سکوت در برابر سیاست‌های جنگ طلبانه و اشغالگرانه آمریکا در منطقه، آمریکایی‌ها با گستاخی تمام در سال «گفت و گوی تمدن ها»ی خاتمی، ایران را به محاصره نظامی درآوردند و ایران را در محور شرارت قرار دادند و سیاست مداران آن دوره با انتشار نامه‌های سرگشاده، علنا رهبری نظام را به تسلیم شدن در برابر زورگویی‌های آمریکا فراخواندند و گستاخی را به آنجا رساندند که امام خامنه ای در ملاءعام از سران اصلاحات پرسیدند که حد توقف شما در پذیرش اراده آمریکا و غرب تا کجاست!؟
حال با این مقایسه باید شرایط امروز را ارزیابی کنیم، جمهوری اسلامی در آخرین سال دولت 8 ساله احمدی نژاد به جایی رسیده که رییس جمهوری آمریکا را آشکارا به کرنش در برابر نظام اسلامی وادار کرده است و سیاست‌های مدبرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دوران هشت ساله، اقتداری فرامنطقه ای را برای نظام مقدس جمهوری اسلامی فراهم کرده و از جمله جنگ‌های 33 روزه حزب الله، 22 روزه و 8 روزه حماس در برابر اسراییل را به پیروزی رسانده است.
کیست که فساد مالی نهادینه شده و بی بندوباری اقتصادی عصر هاشمی و فتنه گری‌های سیاسی دوران خاتمی را انکار کند یا بتواند از حافظه تاریخی ملت هوشیار ما بزداید؟ ساخت موزه «سردار سازندگی» با هزینه سرسام آور از خزانه بیت المال در رفسنجان برای نگهداری آثار منسوب به شخص هاشمی، نقطه افتخاری بر پیشانی عدالت خواهی نظام مقدس اسلامی نیست بلکه افتخاری برای خانواده رفسنجانی است.
به هر حال دوست و دشمن در یک مقایسه منصفانه به این نتیجه رسیده اند که دولت احمدی نژاد اگر هر ضعف و اشکالی داشته و دارد اذعان میکنند خطاهای دولت احمدی‌نژاد قابل مقایسه با خیانت‌های دولت‌های پیشین نیست و مقایسه عملکرد دولت‌های نهم و دهم با دولت‌های گذشته ناعادلانه است در این هشت سال عظمت اسلام و عزت و سرافرازی جمهوری اسلامی ایران تا اقصی نقاط جهان نمایان شده است، و در همین دوران هشت ساله بود که کشورمان از محاصره نظامی آمریکا خارج شد و در کل نباید سال های پایانی دولت آقای هاشمی رفسنجانی و سال پایانی دولت آقای خاتمی را با یک سال پایانی دولت دکتر احمدی نژاد مقایسه کرد.
به تازگی آقای علیخانی از قول هاشمی رفسنجانی گفته است که رفسنجانی گفته اگر یک روز هم از دولت احمدی نژاد باقی مانده باشد باید عدم کفایت دولت را بگیریم و این دولت را بیندازیم‏ آقای رفسنجانی شما هنوز هم دارید تلاش میکنید تا نامه بدون سلام والسلام متان را که برای مقام رهبری نوشتید توجیه کنید شما آقای رفسنجانی چطور آقای احمدی نژاد را از صد تا بنی صدر بدتر میدیدید؟ و آیا هنوز هم روی این عقیده خود ثابت هستید؟ خودتان خوب میدانید که خدمات این دولت با دولت شما و دولت اصلاحات قابل مقایسه نیست و اگر اشتباهات این دولت نبود زبانتان اینقدر دراز نمی شد.
دولت وحدت ملی با استراتژی بر اندازی و خیارانت کارانه خود شعار تعادل و پرهیز از افراط را سر می دهد و چنین القا می کند که همه مسائل کشور به خاطر تندروی تحت تاثیر قرار گرفته است و اگر با آمریکا و اسراییل مذاکره شود، مشکلات رفع می شود‏‏ مهمترین هدف دولت وحدت ملی اختلاف افکنی در کشور است دولت وحدت ملی در سخنانشان از تحقیر شدن مردم ایران در مقابله با غربیان حرفی نمیزنند فقط میگویند ما مذاکره میکنیم و با امریکا دوست میشویم.
همین کسانی که دم از دولت وحدت ملی می زنند همان کسانی هستند که با وقاحت تمام از سیاست خارجی دولت خود در برابر سیاست خارجی دولت احمدی‌نژاد دفاع می کنند سیاست هایی که در طول سالهای1368 تا سالهای1376 کارخانه های سهامی عام و خاص را با نام سازندگی بین نور چشمی هایشان حراج می کردند به طوری که اگر روزنامه های اصولگرایی آن زمان را مرور کنید میبینید که دولت سازندگی فقط در یک مورد از هزاران موارد کارخانه ای با سهام را به450 میلیون به یک نفر فروختند و خریدار فقط با فروش ضایعات انبار کارخانه نهصد میلیون پول دریافت کرده بود حالا بماند از قیمت زمین و دستگاهها و بقیه چیزها و باقیمانده پول هایی که از بیت المال میخوردند و در همان زمان روزنامه هایی بودند مثل کیهان که هر روز این مسائل را توسط مردم و با شاهد افشا میکردند ولی دولت گوشش به این مسائل بدهکار نبود فقط در دو یا سه معامله آن هم با فشار مردم و روزنامه ها توانستند معامله را به دادگاه بکشانند و معامله را باطل اعلام کنند به اسم سازندگی هر کاری را انجام میدادند.
آقای رفسنجانی این مهم نیست که شما از این قضایا مطلع بوده یا نبوده اید و یا اینکه از اختلاس خبر داشته یا نداشته اید این چیزی را روشن نمیکند شما باید مسئولیت کارهایتان و اشتباهشان را بپردازید، و همچنین آقای رفسنجانی لازم است این حقیقت را هم بپذیرید که اگر یک رئیس بداند زیر دست هایش چه کارهایی میکنند و سکوت کند شریک جرم است ولی اگر نداند که زیر دست هاش چه کارهایی میکنند لیاقت رئیس شدن را ندارد و حالا شما چطور میخواهد دوباره وارد مبارزات انتخاباتی شوید و یا از کسانی پشتیبانی انتخاباتی بکنید.
اینک اقای هاشمی رفسنجانی برای آنکه تصویر مثبتی را از خودش ارایه بدهد، عنوان می کند که مردم وضعشان خراب است و کشور خراب شده، میگوید من هشت سال کار ریاست جمهوری را بر عهده داشتم، کشور را از بحران ها نجات دادم الان هم چاره ای نیست و تا بتوانم کمک می کنم و لازم باشد به میدان میآیم‏ در حالی که سخنان هاشمی از یک طرف فضای داخلی برای انتخابات را ملتهب می کند و کشور را تا نقطه بحران به پیش میبرد ولی هم زمان طرفداران رفسنجانی به طور دائم از کشورهای خارجی می خواهند فشارشان را بر داخل کشور بیشتر کنند تا بتوانند بعد از تیره و تار کردن وضعیت کشور، آدم هایشان را هم کم کم وارد عرصه کنند این روش و سیاست رفسنجانی ها و هوادارانش میباشد که مثل همیشه محکوم به شکست است. ‏
از طرفی دیگر اصلاح طلبان که مردم آنها را طرد کرده اند و از صحنه سیاسی بیرون رانده شده اند اینک دست به دامان خاتمی شده اند تا معادله بازی را به نفع خودشان تغییر بدهند خاتمی کسی بود که در انتخابات 88وارد انتخابات شد و در حمایت از موسوی از دور رقابت ها کناره گیری کرد نداشتن مقبولیت عمومی برای سران نه چندان خوشنام اصلاحات باعث تزلزل حضور و عقیم شدن اصلاحات در انتخابات شده است.
مردم ایران در دولت اصلاحات شاهد بودند که اصلاح‌طلبان در مقطعی زمانی زیادی که هم دولت را در اختیار داشتند و هم مجلس در اختیارشان بود اما همیشه اوقات به بن بست می‌رسیدند و دعواهای سیاسی پایانی نداشت حتی به کوی دانشگاه هم کشیده شد و حتی در صحن مجلس نمایندگان را میدیدی که تحصن کرده اند و روی زمین نشسته اند و آبروی یک ملت شهید داده و عزتمند را در جهان به بازی می گرفتند و به خاطر اینکه نمیتوانستند در برابر سیاست های زورگویان جهانی بایستند مجبور بودند به آنها باج بدهند و از سر بی تجربگی و یا داشتن غرور زیاد حتی نصایح یاران واقعی امام و انقلاب و رهبری را کنار میگذاشتند در حقیقت اصلاح طلبان روشنفکرانی غرب زده ای را بر سر کار می گماشتند که هم اکنون اکثرشان به پایان حیات سیاسی خودشان در پناه دولت های انگلیس و امریکا رسیده اند.
اصلاح طلبان هشت سال به خاطر نداشتن برنامه ای منسجم تقصیرات را به گردن درست نبودن قانون می انداختند و خود آقای خاتمی خودش را تا حد یک تدارکات چی پایین می آورد حالا چه ضمانتی وجود دارد که اگر فرضا و دوباره رییس‌ جمهور ایران یک فرد اصلاح‌ طلب شود که به قول خودشان تدارکات چی است با چه تجربه ای میتوانند کشور را اداره کنند
آقای هاشمی باید توجه داشته باشند که کسانی هوادار نظام شناخته می شوند که از نظام و رهبری تبعیت کنند و فتنه سال 88 را محکوم کنند و هر گونه حرکت اصلاحی را در چارچوب نظام و انتخابات و با تایید مقام معظم رهبری به پیش ببرند نه این که به نام اصلاحات و انتقاد از نظام، اساس نظام را زیر سوال ببرند و با دشمن همصدا شوند و در رسانه های غربی علیه ایران تبلیغ کنند
از طرفی طیف دولت هم در درجه نخست با محوریت مشایی دارند جلو می‌آیند تا اگر تایید نشد از مظلومیت وی با امکانات پول و قدرت دولت استفاده کرده و کاندیدایی که یکی از وزرای هماهنگ با احمدی‌نژاد و در سایه است را معرفی کنند و در این گروه افرادی مانند حاجی ‌بابایی و نیکزاد جای دارند، در این میان به نظر می‌رسد نیکزاد با راه‌اندازی سایت نیک‌نیوز می‌خواهد اعلام حضور کند اما در معذوریت با احمدی‌نژاد و مشایی مانده است همچنین صالحی وزیر امور خارجه و الهام دیگر کاندیداهایی هستند که برای کاندیداتوری در انتخابات مطرح هستند ولی اینان قدرتی در حد یک تا سه میلیون خواهند داشت.

bahmaneyar.blogfa.com


[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 9:35 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
در پی انتشار خبر درج شعار انتخاباتی مشایی بر روی کارتهای هدیه در سایت تیتر 1، روابط عمومی بانک ملی ایران جوابیه ای را در این خصوص ارسال نموده است.
منبع: تیتریک

[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 9:34 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]


[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 9:33 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
"رسوایی‌های اخلاقی پالین" به حدی زیاد است که تاکنون کتاب‌هایی چند صد صفحه‌ای درباره رسوایی‌های اخلاقی و دروغ‌های وی نوشته شده است.

[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 9:32 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
روزنامه "ابرار" در شماره امروز خود از دکتر باقری لنکرانی با عنوانی توهین آمیز نام برده است!
منبع: رجا

[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 9:25 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
سه تحلیلگر سیاسی از سه جناح اصلاح طلب ، دولتی و اصولگرا در یک مناظره دانشگاهی به بیان دیدگاه و پیش بینی خود درباره آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری در دوره یازدهم پرداختند.
منبع: مهر

[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 10:12 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 68
بازدید دیروز: 126
کل بازدیدها: 1062863
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون