رسول اکرم (ص) جمعه آخر شعبان درباره ماه مبارک رمضان [2] خطابهای ایراد فرمودهاند که گرچه خطابههای متعدد از رسول خدا و ائمه هدی (ع) داریم و نزدیک ماه مبارک رمضان ایشان در خطابههایشان اهمیت این ماه را گوشزد می فرمودند اما این خطابه فرازهای بلندی دارد که آنرا ممتاز کرده است. این خطبه چنین نقل شده :
« عن ابیه عن الرضا عن آبائه عن علیٍ (ع) قال : اِن رَسولَ الله خَطَبَنا ذات یَوْم فقال اَیُّها الناس اِنهُ قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُم شَهْرُ الله بِالْبَرَکَه وَ الرَّحمه وَ المغفرَه شَهْرٌ هُوَ عِندَ الله اَفْضَلُ الشُّهُر وَ ایّامهُ اَفْضَلُ الایّام وَ لیالیه اَفْضَلُ اللَّیالی هُوَ شَهْرٌ دُعیتُم فیه اِلی ضیافه الله اَنفاسُکُم فیه تَسْبیحٌ وَ نوْمکُم فیه عبادَه وَ عَملُکُم فیه مقبولٌ وَ دعاؤُکُم فیه مستجابٌ فاسئلوا اللهَ رَبَّکُم بِنیّاتٍ صادِقَه وَ قُلوبٍ طاهره اَن یُوَفِّقَکُم لِصیامه وَ تِلاوَه کتابه فَاِن الشَّقِیَّ من حُرِم غُفْران الله فی هذا الشَّهْر العظیم وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُم وَ عَطَشِکُم فیهِ جوعَ یَوْم القیامه وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقوا علی فُقَرائِکُم وَ مساکینکُم وَ قِّروا کِبارَکُم وَ ارْحَموا صِغارَکُم وَ صِلوا اَرْحامکُم وَ احْفَظوا اَلْسِنتَکُم وَ غُضُّوا عَما لایَحِلُّ النظَرُ اِلَیْه اَبْصارَکُم وَ لایَحِلُّ الاِسْتِماعُ اِلَیْهِ اَسْماعَکُم. وَ تُوبوا اِلی الله من ذنوبِکُم وَ ارْفَعُوا اِلَیْهِ اَیْدِیَکُم بِالدُّعاءِ فی اَوْقاتِ صَلَواتِکُم فَاِنها اَفْضَلُ السّاعاتِ یَنظُرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَُّ فیها بِالرَّحْمه اِلی عِبادِهِ یُجیبُهُم اِذا ناجَوْهُ اَیُّها الناس اِن اَنفُسَکُم مرْهونه بِاَعْمالِکُم اِن اَنفُسَکُم مرْهونه بِاَعْمالِکُم فَفُکُّوها بِاسْتِغْفارِکُم وَ ظُهورُکُم ثَقِیلَه من اَوْزارِکُم»3
امام هشتم (ع) از پدران بزرگوارش و آنان از امیرالمومنین (ع) نقل کردهاند که امیرالمومنین (ع) فرمود: پیغمبر اکرم (ص) نزدیک ماه مبارک رمضان که بود خطابهای ایراد کردند در بعضی از خطابههای دیگر است که در جمعه آخر ماه شعبان بود که این ماه ماهی است که
« اَیُّها الناس اِنهُ قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُم شَهْرُ الله بِالْبَرَکَه وَ الرَّحمه وَ المغفرَه»
به استقبال ماه خدا بروید که به سوی شما گام بر میدارد. ماه خدا با برکت و رحمت و همه زیباییها و جمال به سوی شما در حرکت است.
« شَهْرٌ هُوَ عِندَ الله اَفْضَلُ الشُّهُر»
ماه مبارک رمضان بالاترین و برترین ماههاست.
« وَ ایّامهُ اَفْضَلُ الایّام وَ لیالیه اَفْضَلُ اللَّیالی»
روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبهاست در سال.
« هُوَ شَهْرٌ دُعیتُم فیه اِلی ضیافه الله»
ماهی است که شما از جانب خدا به مهمانی خدا دعوت شدهاید، صاحبخانه خداست و شما وارد بر پروردگار عز و جل هستید.
« اَنفاسُکُم فیه تَسْبیحٌ وَ نوْمکُم فیه عبادَه وَ عَملُکُم فیه مقبولٌ وَ دعاؤُکُم فیه مستجابٌ »
نفسهای شما در آن تسبیح و خوابتان عبادت و اعمالتان مورد قبول و دعایتان در این ماه مستجاب است. آن قدر این ماه بزرگ است و آن قدر احترام به این ماه انسان را بالا میبرده انسان را بزرگ میکند، انسان را به خدا وصل میکند به قدری شخصیت آدمی گسترده میشود در حدی که نفسهایش ثواب تسبیح خدا دارد و خوابش عبادت است و اعمالش همه پذیرفته است. اعمال صالحهاش مقبول و دعایش مستجاب است. انسان در این ماه با احترام به این ماه و توجه به نماز و روزه این قدر بزرگ میشود که اگر در تمام سال انسان این توجه را بکند چنین عظمتی را پیدا نمیکند.
حالا که این ماه چنین است پس به چند نکته توجه کنید:
1: « فاسئلوا اللهَ رَبَّکُم بِنیّاتٍ صادِقَه وَ قلوبٍ طاهره»
پس از خدا بخواهید و دعا کنید با نیات صادق و قلوب پاک.
در حدیث دیگر است که از امیرالمومنین (ع) سوال میکنند در ماه رمضان چه کنیم؟ میفرمایند: دعا و استغفار از گناه دعا و استغفار.
2: از خدا خیر بخواهید، آخرت بخواهید، دنیا بخواهید و در رأس آنها توجه به معنویات بخواهید، از خدا بخواهید خدا به شما توفیق روزه بدهد و توفیق تلاوت کتاب او قرآن را.
« اَن یُوَفِّقَکُم لِصیامه وَ تِلاوَه کتابه»
از خدا بخواهید که به قرآن توجه کنید، قرآن بخوانید و به قرآن عمل کنید. عجیب است که اگر انسان از خدا خواست خدا به آدمی لطف میکند، در لطف حق تردیدی نیست.
« فَاِن الشَّقِیَّ من حُرِم غُفْران الله فی هذا الشَّهْر العظیم »
شقی آن کسی است که از رحمت خدا در این ماه محروم شود.
« وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُم وَ عَطَشِکُم فیهِ جوعَ یَوْم القیامه وَ عَطَشَهُ »
بنابراین اول از خدا بخواهید موفق به روزه و تلاوت قرآن شوید. بچهها و نوجوانان مخصوصاً در مساجد به تلاوت قرآن و تجوید قرآن و احیاناً تفسیر قرآن بوسیله افراد شایسته تشویق کنید. ماه ماه قرآن و ماه نور است. شقی کسی است که از این ارزشها محروم گردد، وقتی گرسنه و تشنه میشوید یاد قیامت و آخرت بیفتید، در عالم برزخ هم غذایی است به نوع خودش در قیامت هم که معاد جسمانی است غذایی است که در عالم قبر تشنه و گرسنه نباشد قالب مثالی ما، در قیامت گرسنه و تشنه و سرگردان نباشیم. یاد کنیم آن تشنگی و گرسنگی را و به خودمان بیندیشیم.
3:« وَ تَصَدَّقوا علی فُقَرائِکُم وَ مساکینکُم»
صدقه دهید به فقراء ، به مساکین صدقه دهید.
لازم نیست مسکین باشند، چه بسا خانوادههای آبرومند باشند کمک کنید به آنها در این ماه. نگذارید خانوادهها در زندگی دچار مشکل باشند.
در حدیث دیگر از رسول اکرم است میفرماید در جمعه آخر ماه شعبان بود.
پیامبر میفرمود با فقراء و آنان که ندارند مواسات کنید، یکرنگ باشید.
لزوم دوری از اسراف:
خیلی جای تأسف است که آدم میبیند در جامعه اسلامی افرادی سفرهشان تهی از غذاست و افرادی سفرهشان رنگی از غذاست. خیلی جای تأسف که آدم اسراف و تبذیر میبیند. نکنیم این همه اسراف و این همه ولخرجی. چقدر مهمانیها و ولخرجی در دعوتها، عروسیها، غیر عروسیها، حتی مهمانان خارجی که دعوت میکنیم چقدر در این هتلها غذا هدر میرود. خدا به ما غضب میکند. در مراسمها، چه عزاها، چه عروسیها این همه ولخرجی نکنیم.
از این ماه مبارک توشه بگیریم شیوه زندگی که خدا بر آن راضی است را در پیش بگیریم. اینجا میفرماید: مواسات بر تهدیدستان، انفاق بر فقیران. ولی روی هم رفته از طرف دیگر اسراف چیزی حرام است، تبذیر که دور ریختن است بدتر از اسراف است. اینها گناهان علنی جامعه ماست. این چه فرهنگی است که بین ما مردم و طبقه خاصی است. یک توجیهی به وضع زندگی است. اینها همه گناه است، اینها همه پاسخ میخواهد، باید در پیشگاه خدا جواب بدهیم. گناه که فقط غیبت و تهمت و فحشا و دروغ نیست. آنها گناهان کبیره است و بجای خود محفوظ است، اینها هم گناه است.
« وَ تَصَدَّقوا علی فُقَرائِکُم وَ مساکینکُم »
به فقرا و مسکینان صدقه دهید، به پیرمردان احترام کنید و به کودکان رحم کنید.
4: « وَ قِّروا کِبارَکُم وَ ارْحَموا صِغارَکُم »
پیرمردان را احترام کنید، پدربزرگها و مادربزرگها، پدران و مادران را احترام کنید. در جامعهای اگر پیرمردها و پیرزنها و بزرگسال محترم نباشد رحمت خدا از سر آن جامعه دور میشود.
ای کبار، ای پدرها، ای مادرها، ای کسانی که پیر هستید کوچکها را هم شفقت کنید و دست ملاطفت بر سرشان بکشید.
5: « وَ صِلوا اَرْحامکم »
در این ماه به ارحامتان برسید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
6: « وَ احْفَظوا اَلْسِنتَکُم وَ غُضُّوا عَما لایَحِلُّ النظَرُ اِلَیْه اَبْصارَکُم وَ لایَحِلُّ الاِسْتِماعُ اِلَیْهِ اَسْماعَکُم.»
زبانتان را حفظ کنید، چشمانتان را از گناه بپوشانید، ای مردان، به زن اجنبی نگان نکنید و ای زنان به مرد بیگانه چشم ندوزید، عفت را پیشه کنید، ارتباط در ادارات، در کلاس ، در کارهای دیگر براساس عفت و تقوا باشد مخصوصاً در این ماه که ماه ذخیره کردن و ایجاد ملکه تقوا در آدمی است.
خودتان را به گناه نزدیک نکنید، استماع گناه نکنید، استماع کنیدآنچه حق است نه آنچه باطل و گناه است.
7: « وَ تَحَننوا علی اَیْتام الناس »
به یتیمان و بچههایی که فاقد سرپرستند رسیدگی کنید.
با این حرکات انسان جلوه خدا میشود، با این حرکات انسان میشود.
قال (ص) «اِن الله تبارک وَ تعالی الصَّوْم لی وَ انا اَجْزی به [ اُجْزی به ] »4
اگر« اُجزی» باشد یعنی من خودم پاداش روزهگیر هستم. کسی که روزه میگیرد به من رسیده است
یعنی به همه ارزشها و زیباییها رسیده است.
8: « وَ تُوبوا اِلی الله من ذنوبِکُم وَ ارْفَعُوا اِلَیْهِ اَیْدِیَکُم بِالدُّعاءِ فی اَوْقاتِ صَلَواتِکُم »
«توبه کنید به سوی خدا از گناهانتان و به سوی خدا دست دعا بلند کنید» دعا کنید در روز و شبها و سحرها. خداوند دعای شما را مستجاب میکند.
« فَاِنها اَفْضَلُ السّاعاتِ یَنظُرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَُّ فیها بِالرَّحْمه اِلی عِبادِهِ یُجیبُهُم اِذا ناجَوْهُ »
وقتی با خدا مناجات میکنند خدا هم با آنها سَر و سِّر دارد و میپذیرد آدمی را ،این ماه ماه پذیرفته شدن انسان است، ماه ضیافت خداست، ماه مهمان شدن خداست.
« اَیُّها الناس اِن اَنفُسَکُم مرْهونه بِاَعْمالِکُم »
ای انسانها همان طوری که کسی خانهاش را رهن میگذارد، خانهاش را وثیقه دیگری میگذارد و پولی میگیرد دیگر خانه در گرو دیگریست تا اینکه برود و پولش را بدهد. اعمال شما این چنین است یعنی
« اِن اَنفُسَکُم مرْهونه بِاَعْمالِکُم »
انفس شما به اعمال شما مرهون است یعنی گرو اعمال شماست
« فَفُکُّوها بِاسْتِغْفارِکُم »
با استغفار این دل را و این جان خود را آزاد کنید.
« وَ ظُهورُکُم ثَقِیلَه من اَوْزارِکُم »
شما این پشتهایتان از گناه خمیده شده است. این قدر گناه کردهاید که قد شما خمیده شده است. گناه این طور انسان را تباه میکند. باید از خدا خواست تا خدا به انسان عنایت کند و به قول حافظ میگوید: این همه عنایتها و این همه توجهها از لطف خداست.
نور دل , اشک روان , ناله شب , آه سحر
این همه از نظر لطف خدا میبینم
نیست در دایره یک نقطه خلافش کم و بیش
که من این مسئله بیچون و چرا میبینم
دعای سحر ماه مبارک رمضان امام سجاد (ع):
ببینیم امام زینالعابدین (ع) در سحرهای ماه مبارک رمضان چطور با خدا صحبت میکند. من و شما هم بیاییم به همراه امام سجاد (ع) به این کلمات در دل توجه کنیم و به خودمان فرو رویم و ببینیم وضع ما چیست. امام سجاد (ع) در دعای سحر ماه مبارک رمضان به خدا عرض میکند:
« اَللهُم اِنی کُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهِیّاتُ وَ تَعَبَّاتُ وَ قُمتُ لِلصَّلوه بَیْن یَدَیْکَ وَ ناجَیْتُکَ اَلْقَیْتَ عَلَیَّ نعاساً اِذا اَنا صَلَّیْتُ»
بار خدایا , من هر وقت گفتم و مهیا شدم و ایستادم برای نماز در برابرت و با تو راز گفتم در وقت نماز بر من خستگی افکندی ؟ خدایا چه شده است که وقتی من برای نماز در پیشگاه تو و مناجات با تو آماده میشوم یک دفعه گویا خسته میشوم؟ خواب مرا میگیرد، بیحال میشوم و نمیتوانم با تو مناجات کنم چرا اینطور است ؟!
« وَ سَلَبْتَنی مناجاتَکَ اِذا اَنا ناجَیْتُ »
تو حال مناجات را از من بر میداری چه شده است که توفیق راز و نیاز و مناجات با تو را پیدا نمیکنم؟
« مالی کُلَّما قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَریرَتی وَ قَرُبَ من مجالِسِ التَّوابین مجْلِسی عرضت لی بلیه ازالت قدمی ... »
چرا هر وقت میگویم که درونم خوب شده ، قلبم را پاک میکنم و دلم از گناه میشویم و تصمیم بر بندگی تو میگیرم و به مجلس توابین نزدیک میشوم و با توبهکنندگان نشست و برخاست میکنم چه شده است که نمیتوانم توبه کنم ؟ نمیتوانم خودم را درست کنم و برایم گرفتاری پیش میآید ؟
خدایا این به عنایت و لطف تو خدشه وارد نمیکند، عنایت تو گسترده است ولی اشکال در من است. من به اشکال خودم توجه میکنم. ایراد من چیست؟
« لَعَلَّکَ عَن بابِکَ طَرَدْتَنی وَ عَن خِدْمتِکَ نحَّیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنی مسْتَخِفّاً بِحَقِکَ فَاَقْصَیْتَنی »
شاید تو مرا از در خانهات دور کردی و یا مرا از خدمت خودت دور کردهای. یا شاید مرا دیدی که حقت را سبک شمردهام شاید من چنینم که حق تو را رعایت نمیکنم، به طاعت تو میاندیشم، به گناه فکر میکنم و این موجب شده مرا از حریم خودت دور کردهای.
« اَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنی معْرِضاً عَنکَ فَقَلَیْتَنی »
خدایا بلکه چنین است که من از تو اعراض کردم و بدم داشتی . تو اول قرار بود با من سر و سّر داشته باشی بنا بود خدایا با تو صمیمی و رفیق باشم ، با من هم قرار گذاشتی اما بعداً معامله را برهم زدی چرا معامله بر هم خورد؟ این مربوط به من است. خدایا من معامله را به هم زدم. من تو را ول کردم که تو مرا ول کردی. هر خطایی از من است.
« اَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنی فی مقام الکاذبین فَرَفَضْتنی »
خدایا بلکه من با دروغگویان رفت و آمد میکنم بلکه من دروغ میگویم که مرا ول کردی.
« اَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنی غَیْرَ شاکِرٍ لِنعْمائِکَ فَحَرَمتَنی اَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنی من مجالِسِ العُلَماءِ فَخَذَلْتنی »
شاید من شکرگزار نعمتهایت نیستم پس محرومم ساختی، یا شاید در مجلس علماء و آنان که به تو معرفت دارند و در راه معارف تو گام برداشتهاند و افرادی پخته در معرفت تو شدهاند و دانشمندان دین تو شدهاند نیافتی بلکه خدایا مرا از غافلین دیدهای که از آنها دور شدهام و مرا رها کردی.
« اَوْ لَعَّلَکَ رَأَیْتَنی فی الغافلین فَمن رَحْمتِکَ آیَسْتَنی »
شاید خدای مرا از غافلین دیدهای که از رحمتت ناامید کردی. من غرق در پول و مقام شهوت و منیات خودم شدم گاهی هم پول ندارم، مقام ندارم ولی غافلم همان طوری که در احادیث است: چه بسا فقیر گناهش از آدمی که دارد بیشتر میشود برای اینکه آن فقیر میگوید اصلاً من کاری با خدا ندارم و غفلت میکند، غفلت از خدا. عوامل غفلت گاهی ماده و شرایط مادی است و گاهی هم پایین بودن روح است،
« اَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنی الِفَ مجالِسِ البَطّالین فَبَیْنی وَ بَیْنهُم خَلَّیْتَنی »
یا شاید دیدی من با افراد باطل نشست و برخاست میکنم و مرا به آنها واگذاشتی، شاید دیدی من با کسانی که به تقوا و عفت نمیاندیشند رفت و آمد میکنم و به این جهت است که مرا ول کردهای.
« اَوْ لَعَلَّکَ لَم تُحِبُّ اَن تَسْمعَ دُعائی فَباعَدْتَنی »
حالا نمیدانم خدا فقط این جمله را به تو میگویم، عرض میکنم که خدایا تو نمیخواهی صدای مرا بشنوی، تو دوست نداری آه مرا بشنوی، تو دوست نداری نماز شب مرا ببینی، خوب دوست نداری ولی این دوست نداشتنت به من برمیگردد من کارهایی کردم که دوست نداری.
« اَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمی وَ جریرَتی کافَیْتَنی »
یا شاید تو مرا به جرم و گناهم کیفر دادی، این کیفر گناهان من است.
خدایا من بیحیا شدهام در پیش تو. من از تو حیاء نمیکنم، اینها همه کیفر بیحیاییهای من است، حالا با همه این مسائل که هست خدایا
ف«َاِن عَفَوْتَ یا رَبِّ فَطالَ ما عَفشوْتَ عَن المذْنبین قبلی »
پس پروردگارا اگر عفو کردی این بار اول نیست، خیلیها را عفو کردی.
اصلاً از اسماء حسنایت عفوّ و غفور و رحیم است. پس مرا عفو کن.
ـ منابع و مراجع
- 1برگرفته از خطبة نماز جمعة تهران به امامت آیت الله امامی کاشانی در تاریخ 27/9/77 مطابق با 28 شعبان 1419