یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
مثل کابینه حسن روحانی، آینده سیاسی محمود احمدی نژاد هم سوژهای شده که این روزها درباره آن مینویسند و اظهار نظر میکنند.
گروه داخلی «تیتریک» ؛ آینده سیاسی احمدی نژاد نه امروز که از همان آغاز دولت دومش به یک موضوع حاشیهای جذاب برای خبرنگاران تبدیل شد. نه در ایران که در هر سفرش به نیویورک هم از میان مصاحبههای متعدد یک سوال هم درباره آینده سیاسی رئیس جمهور مطرح میشد. سوالی که احمدینژاد به آن پاسخ دقیقی نداد و حداکثر اشارهاش به تدریس به عنوان استاد دانشگاه بود.
حاشیهای که اصل شد
وقتی خانه نشینی 11 روزه رئیس جمهور در بهار سال 91 که احمدینژاد خودش آن را «دور کاری» میخواند، رخ داد و احتمال استیضاح احمدینژاد در بهارستان مطرح شد، بار دیگر این موضوع از حاشیه به اصل آمد و سوال روز رسانههای منتقد رئیس جمهور شد. مدافعان پارلمانی هم با خنده از کنار این مساله میگذشتند و آن را جدی نمیدانستند.
صریحترین اظهار نظر خود رئیس جمهور درباره آینده سیاسیاش مربوط به سفر اخیرش به روسیه بود که در جمع گروهی از نخبگان روسی درباره آینده کاری خود در ایران پس از پایان دوره ریاست جمهوری گفت: «ممکن است انسانی تاجر و سرمایهدار خوبی باشد، اما در سیاست نیز فعالیت داشته باشد و من میتوانم در حوزه سیاسی فعال بمانم و البته در دانشگاه نیز تدریس کنم و اگر زنده باشیم در خدمت شما خواهم بود.»
دانشگاه گزینه اول
این عبارات یعنی اینکه رئیس جمهور ایران به عنوان یک فعال سیاسی حتما ادامه فعالیت خواهد داد و البته به یکی از علاقمندیهایش- تدریس در دانشگاه- هم بیشتر خواهد رسید، همان طور که مهدی کلهر مشاور سابق احمدی نژاد هم در گفت وگویی که چندی با خبرآنلاین داشت تاکید کرد که «مطمئنم (رئیس جمهور) به برگشت به دانشگاه علاقمند است چون در این 8 سال، روزهای شنبه برای کار با دانشجویان دکترایش به دانشگاه میرفت.»
گزینههایی که رد میشود
تاسیس یک حزب سیاسی، حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بازگشت به دانشگاه، ورود به پارلمان آینده و یا راهاندازی بنیادی همچون کاری که سیدمحمد خاتمی کرد گزینههای پیش روی رئیس جمهور دهم است. گزینههایی که هر کدام را یکی یکی رد میشود و در نهایت به سوال اولیه درباره آینده احمدینژاد میرسید.
همچون خاتمی که عضویت در مجمع تشخیص را نپذیرفت، ممکن است احمدینژاد هم عضویت در شورایی که در دولت دهم کمتر از تعداد انگشتان دست در جلسات آن شرکت کرد را نپذیرد تا از این طریق هم برای حامیانش همچنان مردمی بماند و هم امکان حضور مجددش در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را فراهم کند.
راهاندازی بنیاد بهار گزینه دیگری است که در هفتههای قبل برخی رسانهها از راهاندازی آن خبر داده بودند و مشایی چهره نزدیک به رئیس جمهور آن را رد کرد تا خیال خودش و بقیه را راحت کند که یک تفاوت دولت خاتمی و احمدینژاد در پایانش شکل بگیرد. احمدینژاد به شیوه خاتمی اهل راهاندازی بنیاد نیست. شیوه او در ارتباط با مردم، روش سیاسیاش را از خاتمی جدا میکند.
تشکیل یک حزب سیاسی هم موضوعی است که اگر چه احمدینژاد قبل از ریاست جمهوری با حضور در جامعه اسلامی مهندسین تجربهاش کرده بود، اما براساس روحیات رئیس جمهور راهاندازی آن نیز کمی بعید به نظر میرسد. همچنان که در 4 سال اول دولت نهم بارها به احزاب تاخت و خیلی راحت بودجه احزاب را وزارت کشور حذف کرد.
یک امکان تازه
مشهور بودن احمدینژاد در عرصه جهانی تنها امکانی است که رئیس جمهور دهم میتواند به آن بیندیشد. آن چنان که در همه 8 سال گذشته از اهمیت حضور ایران در مدیریت جهان سخن گفت. شاید همچون آنها که فکر نمیکردند احمدینژاد از مقام شهردار یک شهر به ریاست جمهوری برسد، حضورش به عنوان یک ایرانی در صحنه مدیریت بینالملی هم یک خیال باشد که روزی محقق شود. البته شاید!
اظهارنظرهای چهرههای سیاسی در ماههای گذشته در خصوص آینده سیاسی رئیس جمهور را در ادامه ببینید:
منبع : خبرآنلاین
[ شنبه 92/4/29 ] [ 2:3 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |