حلقه انحراف قصد دارد مردم را به عرصه "ناآرام سازی" بکشاند.
در واقع باید گفت که جمله بالا شاه بیت تمامی افسانه سرایی هایی است که طی سال گذشته و امسال از سوی وابستگان حلقه انحراف درباره فرضیه حمایت مردم از دولت سروده شده است. 

آنها در 22 مردادماه سال گذشته در لابه لای یادداشتی که در یکی از رسانه های وابسته به آنها منتشر شد، نوشتند:
"تضعیف این دولت بزرگترین «ناامیدی روانی مردمی» را رقم خواهد زد در نتیجه مردم ناامید شده از نظام، آماده هر عملی می‌شوند درست همان طور که دفاع از این عصاره گرانبها در وقت لازم با حضور میلیونی مردم مواجه خواهد شد." 

آنها همچنین اخیراً نیز در مطلبی در یکی از همین رسانه ها گفته اند:
"شاید احمدی نژاد تا چند ماه دیگر صندلی ریاست جمهوری را تحویل بدهد اما این طبقه و نسل پابرجاست و اگر قرار باشد _ فرض محال _ فردی از غیر این طبقه بر آنها حکومت کند، کاری دشوارتر از هر آن چیزی که در ذهنش خطور کند، در پیش خواهد داشت. آن زمان نیازی نیست احمدی نژادی باشد که دست در جیبش کند. بلکه این طبقه اجتماعی است که ناخالصی ها و انحرافات را تشخیص داده و اشتباهات را به سرعت جبران و تصحیح خواهد کرد." 

خوانش صحیح این جملات و این پاراگراف ها به راحتی قصد و نیت حلقه انحراف را بر روی میزهای تحلیل ما باز می کند. 

آنها به یک دوگانه ی بزرگ می اندیشند. دوگانه ای که در یکسر آن کاندیدای مورد حمایت دولت قرار دارد و در سوی دیگر آن نیز همانطور که یکی از تحلیلگران حلقه خاص در بالا اشاره کرده بود، "تصحیح اشتباهات به دست یک طبقه اجتماعی".
برای توضیح بیشتر باید گفت که حلقه انحراف به وسیله دو گزاره کلی معتقد است که در گام اول حتماً پیروز انتخابات آینده خواهد بود. 

نخست، تصور آنها برای برخورداری از رأی 40 میلیونی و تقلّاهای فراوان سال های اخیر برای لبخند زدن به آرای خاکستری و دوم اقداماتی از قبیل وعده پرداخت های بیشتر یارانه ای، استخدام، وام های ضروری و ... که همگی در کمتر از 200 روز مانده تا پایان عمر دولت شتاب بیشتری به خود گرفته اند. 

حلقه انحراف به ضرس قاطع معتقد است که این نحوه چینش می تواند کاندیدای آنها را بعنوان پیروز انتخابات آتی به همه معرفی کند. 

اما با تمام این اوصاف، آنها از دوران "پساانتخابات" نیز غافل نبوده و برای گام دوم نیز برنامه ریزی هایی دارند. 

برنامه ریزی هایی که در واقع تکمیل کننده معادله ای دوگانه و بازی برد _ برد در تخیلات حلقه انحراف است.

*معنای جمله "مردم کار را یکسره می کنند" چیست؟
حلقه انحراف به هر دلیلی و همانطور که بارها بر آن صحّه گذاشته است معتقد است که مردم برای حمایت از آنها به عرصه اجتماع (بخوانید کف خیابان) خواهند آمد. 

آنها همچنین چندین مرتبه از این معنا استفاده کرده اند که احمدی نژاد "شاید"! 200 روز دیگر از پاستور برود. 

کلیدواژه "شاید" آنها برای رفتن احمدی نژاد را اگر در معادله مشهور "مردم کار را یکسره می کنند" قرار دهیم معانی مختلفی به ذهن متبادر می شود. 

معانی مختلفی مثل اینکه به زعم آنها "شاید خواست اجتماع به هر قیمتی! احمدی نژاد باشد". 

گزاره ای که البته در تحلیل های منتشر شده توسط حلقه انحراف نیز به آن اشاره مستقیم می شود و قید "دست به جیب بودن احمدی نژاد" عامل مقوّم آن معرفی می شود. 

البته آنها در قبال مقولات دیگری غیر از توهم دائم العمری دولت نیز از این گزاره ها استفاده کرده اما نتیجه عکس گرفته اند. 

مدتی قبل، یکی از هواداران حلقه انحراف در گفت وگویی اینطور تأکید می کند که لغو برخی مصوبات غیر قانونی دولت از سوی ریاست مجلس شورای اسلامی واکنش مردم را برخواهد انگیخت و "طبیعیست که مردم به این دلیل به صحنه می آیند".
اما در عمل مشاهده می کنیم که چنین اتفاقی هرگز رخ نداده و البته نخواهد داد.

این*دوگانه شکست خورده
حلقه انحراف، بر اساس آنچه که در تحلیل های خود می گوید و آنگونه که ژست هایی نظیر "مدیریت مشترک جهانی"، "انسان کامل"، "کمک گرفتن امام زمان از تمام سران کشورهای خارجی" و ... به ما می گوید، قصد جدایی از قدرت را ندارد و معتقد است که یا کاندیدای مورد حمایت آنها در انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم پیروز خواهد شد و یا اینکه فضا به سمتی خواهد رفت که تئوری "دائم العمری" دولت به هر شکلی ناگفته و گفته ای محقق خواهد شد. 

بازی خطرناکی که البته فقط به دو دلیل ساده منجر به شکست همیشگی منحرفین خواهد شد. 

یکم: حلقه انحراف علیرغم آنکه عده ای بر طبل باهوش بودن آن می کوبند هرگز از سطح قابل اعتنایی از درایت برخوردار نیست. آنها نتوانسته اند مهره نسوخته ای را در کنار خود نگه دارند و دستشان نیز همیشه خوانده می شود. 

این کم هوشی سبب می شود که آنها حتی به ابتدای راه فتنه گران نیز نرسند و فقط خواب پروژه "ناآرام سازی" را ببینند. 

پروژه ای که البته در صورت اجرا نیز کم رمق خواهد بود و تجربه نشان داده است که نظام جمهوری اسلامی ایران دست دشمنان داخلی و خارجی را همواره قطع کرده است. 

و دوم: تجربه سیاسی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران نشان داده است که همه کسانی که روزگاری توهم رأی آوری و در اکثریت بودن را داشته اند شکست خورده اند و مردم ایران تمایل دارند ذائقه های جدیدی از سیاست را تجربه کنند. 

همچنین نقشه شوم و نخ نمای "مدیون سازی رأی مردم" نیز هرگز و هیچگاه راه به جایی نبرده است.