گروه سیاسی «تیتریک »؛وقتی صفحه اول روزنامه قانون (دهم مهرماه) را نگاه می­کردم ، این جمله در زیر عکس بزرگ خانم فاطمه هاشمی (با ژست ویژه) توجهم را به خود جلب کرد:"در گفت گو با فاطمه هاشمی بررسی شد – ریشه حرف و حدیث ها در باره خانواده هاشمی"چون قدرتمندیم اتهام می­زنند ""حس غریبی به من دست داد. بیش از 15 روز به انحای مختلف خودم را توجیه می­کردم ، شاید قانع شوم این جملات از روی ناآگاهی و عدم تسلط برخی افراد به معنی واقعی واژگان می­باشد و شاید قصد دیگری به جز طرح یک مساله بچگانه نبوده است ، با این حال درگیری ذهنی که برایم ایجاد کرده بود ، درصدد برآمدم به این خطای محرز پاسخ دهم .

قبل از ورود به بحث می بایست متذکر شد، خانم هاشمی: صرف نظر از اینکه منتقدین شما چگونه می اندیشند و یا انتقادهایشان حق است یا باطل، به شما و خانواده تان تهمت می زنند یا واقعیات را بیان می کنند، ادبیاتی که شما بکار بردید ، ناصواب و بدور از آموزه های دینی و انقلابی می باشد .

این جمله اگر درست باشد، متاسفانه شائبه "برگشت به دوره جاهلیت"در برخی از خانواده­هایی که ادعای انقلابی­گری داشتند در حال رشد است . مردم در پشت سر امام ، انقلاب کردند تا افراد و یا خانواده­های به اصطلاح "قدرتمند" را به زیر بکشند ، مبارزه با مفاهیمی مانند هزار فامیل ، خوانین و.. انعکاس همین مفهوم است . اگر نادرست باشد ، راه صواب آن است که خانم هاشمی ضمن تامل بر گفته خود ، آن را اصلاح و منظور دیگری را تاویل و انعکاس دهند .با این حال با فرض قسم اول می­بایست نکاتی را متذکر شد .

مفهوم قدرت در ادبیات سیاسی ابعاد مختلفی داردکه معمولا هرکسی به تناسب خواسته­های خود از آن بهره می­برند . ماهیت و منشا قدرت در مکاتب مختلف متفاوت می­باشند ، برخی منشا قدرت را علم ، تخصص وآگاهی ، اقتصادی (سرمایه و دارای )، سیاسی، اجتماعی (جایگاه اجتماعی و عشیره ای ) ، نظامی (زور )، نفوذ برقلب ها و کاریزماتیک و... می­دانند .

نمی­دانم منظور این خانم از واژه"قدرت"چیست ؛ اگر منظورشان پول بیشتر ، ارتباط بیشتر ، برخورداری از موقعیت­های شغلی بالاتر ، برخوردار از اطلاعات اقتصادی ، سیاسی و حتی امنیتی مطمئن و بروز شده­تر ، برخوردار از حاشیه امن و... باشد ، این مفاهیم در قاموس اسلام و انقلاب جایی ندارد ، این موارد مبنای قدرت در مکاتب مادی و بر گرفته از آموزه هایی شبیه به آنچه که در کتاب "شهریار " ماکیاولی ذکر شده است ، می باشد.

از منظر اسلام قدرت منشاء الهی دارد و با نمادهایی مانند ، تقوا و پرهیزگاری ، نفوذ بر قلب ها (برخوردار از ماهیت الهی )، علم و آگاهی و... می توان آن را تفسیر و تاویل کرد . برخی از نمونه­های قدرت در اسلام عبارت است از :

-همه قدرت­ها از آن خداست : "ان القوه لله جمعیا ("(آیه 165 سوره بقره)"

-در نزد خدای صاحب قدرت امتیازات ظاهری و مادی ملاک نیست ، آنچه که ملاک است تقوای الهی است ." یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (آیه 13 حجرات)"

-حضرت امیرالمومنین علیه السلام در خطبه 121 نهج البلاغه(ترجمه آقای جعفر شهیدی) می­فرمایند:خدایا ! تو می­دانی آنچه از ما رفت نه به خاطر رغبت در قدرت بود و نه از دنیای ناچیز خواستن زیادت. بلکه می­خواستیم نشانه­های دین را به جایی که بود بنشانیم.

با این توصیف دو سوال مطرح است :

سوال اول : آیا این خانم معنی این جملات را می فهمید و یا غافل و جاهل به مفاهیم بود ؟

سوال دوم : و آیا دست اندرکاران روزنامه شیطنت کرده و این جملات سخیف را از قول ایشان به منظور تخریب چهره خانواده هاشمی نوشته­اند؟

 اگر اولی باشد ، جای بسی تاسف است که برخی افراد سواد و فهم مفاهیم را ندارند، در این صورت باید به این خانم گفت"حرف زدن بلد نیستی ، حرف نزدن را که بلدی " سکوت اختیار کن ، سنگین تری .

 اگر دومی باشد : چرا خانواده آقای هاشمی از این نشریات اعاده حیثیت نمی کند .

در نهایت از خانم هاشمی سوال می­شود :

1-      قدرت خانواده شما از چه ماهیتی برخوردار است ؟

2-      منشا قدرت شما در چیست ؟

3-      آیا می­دانستید هدف غایی انقلاب که پدر شما نیز یکی از مبارزین آن بودند ، به زیر کشاندن قدرت­های مادی و اثبات قدرت لایزال الهی بوده است ؟ ولذا اینقدر ادعای قدرتمندی نکنید !!!

4-      آیا می دانستید ، برابر آموزه­های دینی ما که شما نیز خود را متصف به آن می­دانید، بزرگانش خود را ضعیف­ترین در امور مادی و معنوی می­دانند و ادعای برخورداری از قدرت(بویژه از نوع مادی)را حماقت دانسته و آن را از آب بینی بزغاله ای بی ارزش­تر می­دانند .(خطبه شقشقیه امام علی علیه السلام)

5-      آیا می­دانستید که همه آنچه که خانواده شما در اختیار دارند از سایه سار انقلاب بوده و الان شما با بدسلیقگی از آن بعنوان قدرت یاد می­کنید. مثل شما ، مثل آن بچه نابالغی است که پدرش او را قلمدوش کرده تا هم خسته نشود و هم اطراف را بخوبی ببیند ، هراز چندگاه به پدر نهیب می­زند ، من در آن دور دست ها چیزهایی می­بینم که تو نمی بینی ، غافل از اینکه بر دوش پدر ایستاده و قدرت دیدن یافته .  

6-      آیا اعتقاد ندارید اگر عزت و احترام و پشتیبانی انقلابیون نبود در دوره اصلاحات با برچسب عالیجناب سرخ پوش دودمان شما به باد رفته بود (همانطور که خود شما در همین مصاحبه به آنها اشاره کردید ، همان هایی که از سال 84 به بعد به دلایلی متحد شما بشمار می­روند ، ولی به خاطر بسپارید به محض قدرت یافتن شان باز هم شما را خلع "قدرت" خواهند کرد .)

7-      در دنیای غرب و یا مکاتب مادی نیز مرسوم نیست ، قدرتمندان "قدرت" خودشان را به رخ جامعه بکشند.(حداقل در ظاهر ) و این مهم در فرهنگ اسلام بشدت نکوهیده است .

8-      آیا تصور کردید اگر یکی از مسئولین درجه یک کشور ادعای قدرتمندی و به نوعی برخورداری از حاشیه ای امن نماید ، چه مصیبتی برای اندوخته های حاصل از هزاران شهید ، جانباز ، آزاده و ایثارگر متصور می باشد ، قرار بر این نیست عده ای برای حفظ و حراست از کشور و انقلاب هزینه بدهند ، تا عده دیگری "قدرتمند" شوند.

9-      آیا تا بحال از خود پرسیدید که ادبیاتی که بکار بردید برخلاف مشی امام (ره) می باشد ، چنانچه آن عزیز سفر کرده در اوج قدرت خود را خدمت گذار می دانستند ، نه یک فرد قدرتمند .

10-   آیا می دانستید آنچه شما از آن بعنوان قدرت تعبیر می کنید به آهی و دمی و نسیمی بند است.

11-   آیا فکر نمی کنید ؛ زمانی قدرتمند (قدرت معنوی نه قدرت مادی) هستید که در مسیر انقلاب باشید و گرنه از خواص مختوم این انقلاب ، شکستن قدرت و هیمنه مدعیان قدرت­های مادی می باشد .

12-   آیا تصور نمی کنید بکارگیری این ادبیات ، برای شما اغواکننده و وسوسه انگیز و برای مردم ناراحت کننده و تنفرانگیز ، نتیجه دیگری ندارد .

در نهایت باید به برادر ارزشمند ، جناب آقای دکتر روحانی عرض بکنم ، مواظب باشید برخی در سایه زحمات شما مدعی قدرتمندی و توانایی اعمال قدرت را نداشته باشند .                    

      س.ی. م