توصیّهی دوّم بصیرت، بصیرت.
این جملهی امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را من بارها در سخنرانیها گفتم: الا ... وَ لا یَحمِلُ هَذَا العَلَم اِلّا اَهلُ البَصَرِ و الصَّبر.(7)

اوّل اهل بَصَر، کسانی که دید درستی دارند، بصیرت دارند، صحنه را میفهمند. بصیرت را روزبهروز باید زیاد کرد، صحنهی داخلی را بشناسیم، بدانیم الان در داخل چه دارد میگذرد، کجاها است که انسان گاهی حضور دشمن را احساس میکند، کجاها است که میتواند انسان در آنجا با خاطر جمع، با دل آرام حرکت بکند. بصیرت؛ جایگاه خودمان را در دنیا بشناسیم؛ ما کجاییم امروز؟
عدّهای همهی تلاششان این است که خودی را، خود را تحقیر کنند، ملّت را تحقیر کنند؛ آقا ما چیزی نیستیم! این را به زبان گوناگون بیان میکنند، برمیدارند مفصّلاً از فلان کشور یا مردم فلان کشور یا رفتارهای فلان کشور تعریف و تمجید و مانند اینها میکنند، که اغلب هم خلاف واقع است، اغلب هم مثل این فیلمهای سینمایی [است]. در فیلمهای سینمایی وقتیکه پلیس میآید، یکی را میخواهد دستگیر کند، همان اوّل میگوید که مواظب باش؛ هرچه بگویی ممکن است علیهات در دادگاه به کار برود؛ یعنی اینقدر این پلیس آدم نجیبی است که به آدم متّهم -آدمی که احتمال دارد مجرم باشد- دارد همان اوّل نصیحت میکند که مواظب باش حرف زیادی از دهنت بیرون نیاید تا در دادگاه بر علیهات [بشود]؛ پلیس غربیها این است؟ پلیس آمریکاییها این است؟ این، فیلمهای هالیوودی است. پلیس آمریکا که به یک نفری دستبند میزند، بعد از آنکه دستبند زد، او را میزند؛ شلّیک میکند، میکُشد؛ یک نفر را بهخاطر اینکه اسلحهی اسباببازی تو جیبش است، شلّیک میکند میکُشد. پلیس این است؟ فیلم سینمایی بدروغ تزیین میکند؛ دادگاه را، پلیس را، دستگاه دولتی را، چه را، چه را، چه را؛ خب فیلم سینمایی است. بعضیها مقاله نوشتنشان، چیز نوشتنشان، حرف زدنشان، مثل همین فیلمهای سینمایی هالیوودی است؛ سعی میکنند دیگران را به آنچه ندارند، مزیّن نشان بدهند، آنها را بزک کنند؛ در واقع احساس خودکمبینی را در ملّت ما به وجود بیاورند؛ نه آقا، اینجوری نیست؛ ملّت ما ملّتی است بزرگ، از امتحانهای بزرگ هم موفّق و سربلند بیرون آمده، کارهای بزرگی هم کرده؛ ملّت ما همان ملّتی است که وقتی در جنگ اسیر میگرفت، آن اسیر را کتک نمیزد، آن اسیر را نمیکُشت، آن اسیر را درمان میکرد؛ از قمقمهی خودش آب به او میداد؛ ملّت ما اینجور ملّتی است. چندتا آدم نابابِ متّهم به جاسوسی -که امکان جاسوسیشان هم بود- از فلان کشور در دریا میگیرند، میآورند اینجا، بعد با لباس نو به خانه برشان میگردانند. ملّت ما اینجور ملّتی است. در برخوردش، در مهربانیاش، در انصافش، بعد در شجاعتش. ملّت ما آن ملّتی است که خودش را از زیر بار تحقیر چندقرنی خارج کرد، توانست در اوج عزّت حرف بزند؛ ما یکچنین ملّتی داریم؛ شوخی که نیست. کشورهای مختلف؛ کشورهایی که قدرتمندان دنیایند، دور هم مینشینند برای اینکه با ایران اسلامی چهکار کنیم؛ خب این قدرت این ملّت است؛ قدرت مادّی، قدرت نظامی، قدرت سیاسی، قدرت منطق، قدرت اخلاقی؛ نه اینکه ضعف نداریم، ضعف هم خیلی داریم امّا تواناییهایمان، ارزشهایمان، درخشندگیهایمان کم نیست؛ ملّت را چرا تحقیر میکنند؟ بعضیها مرتّباً عادت کردند دائم تحقیر کنند؛ کشور را، ملّت را، مسئولین را. بصیرت این است که انسان بداند، این حقایق را درک کند، جایگاه خودش را، جایگاه کشورش را، جایگاه ملّتش را، جایگاه منطق انقلاب را، جایگاه آن خطّ مستقیم و صراط مستقیمی که امام در کشور ترسیم کرد؛ جایگاه اینها را بداند؛ این، بصیرت است.
آمادگی، کمربستگی، پابهرکاب بودن؛ این هم یکی از شرایط لازم است و توصیههای لازمی است که ما به برادران و خواهران بسیجی باید بکنیم؛ آماده باید بود.(8) خیلی ممنون، خیلی ممنون. میدانیم که شما آمادهاید؛(9) خیلی خوب، کافی است. شما هم از خودتان یک رفع خستگی کردید،(10) مدّتی ساکت شده بودید،(11) یک خرده شعار دادید، خستگیتان برطرف شد؛ حالا توجّه کنید:
امروز در دنیا این نزاعی که وجود دارد یک نزاع واقعی است. طرفهای مقابل هم طرفهایی هستند که از ارزشهای انسانی خیلی فاصله دارند، خیلی. لذا قضایائی در همین دوروبر خود ما اتّفاق میافتد که ما نسبت به این قضایا نمیتوانیم بیتفاوت باشیم. اوّل، قضیّهی فلسطین است، مسئلهی فلسطین. مسئلهی فلسطین مسئلهی کوچکی نیست. خب، قریب شصت سال مثلاً یا شصت و چند سال از اشغال سرزمین فلسطین میگذرد؛ این مردم -فلسطینیها- چند نسل عوض شدند امّا آرمان فلسطین باقی است؛ دشمن سعیاش این است که آرمان فلسطین را از بین ببرد؛ آرمان فلسطین باقی است. متأسّفانه دولتهای عرب آنقدر به کارهای دیگر مشغولند که فرصت نمیکنند یا نمیخواهند -رودربایستیها نمیگذارد یا ملاحظات گوناگون دیگر؛ همپیمانیها با آمریکا و دیگران- که به مسئلهی فلسطین برسند؛ مسئلهی فلسطین خیلی مسئلهی مهمّی است، ما نمیتوانیم مسئلهی فلسطین را رها کنیم. امروز انتفاضهی مردم فلسطین در کرانهی باختری آغاز شده، مردم دارند میجنگند؛ قضاوت بوقهای استکباری قضاوت کاملاً ظالمانهای است. این کسی که خانهاش اشغال شده و در خانهی خود امنیّت جانی و مالی ندارد -میآیند خانه را با بولدوزر خراب میکنند، شهرکسازی میکنند، مزرعهاش را نابود میکنند- وقتی با سنگ حمله میکند، میگویند این تروریست است! [امّا] آن دستگاهی که زندگی این انسان، امنیّت این انسان، آبروی این انسان، ثروت این انسان، دنیای این انسان را دارد اینجور نابود میکند، او را میگویند مظلوم است، از خودش دارد دفاع میکند! خب، این خیلی [عجیب است]، این جزو عجایب دنیای امروز ما است. یکی آمده یک خانهای را غصب کرده است و صاحبخانه را از خانه بیرون کرده و به او دائم دارد ظلم میکند، به این میگویند از خودش دفاع نکند، از خودش دارد دفاع میکند؛ آن صاحبخانهی مظلوم را که امنیّتش را از دست داده، خانه را از دست داده، زن و فرزند و آبرو و حیثیّت و همهچیزش مورد تهدید هست، این اگرچنانچه برگردد یک دشنام به او بدهد یا یک سنگ به طرف او پرتاب بکند، به این میگویند تروریست! این چیز کوچکی است؟ این غلط کوچکی است؟ این خطای کوچکی است؟ ظلم کوچکی است که بشود از این گذشت؛ از این نمیشود گذشت. ما از حرکت مردم فلسطین با همهی وجود، تا هروقت بتوانیم و هرجور بتوانیم دفاع میکنیم.
مسائل دیگری هم که دور و بر ما هست، آنها هم همینجور است، آنها هم، اغلب این مسائلی که امروز دارد اتّفاق میافتد، مسائلی است که قضاوت عادلانهی منصفانهی انسانی یک چیز است، قضاوت مغرضانهی خباثتآلود غربیها و سیاستمدارانشان و دستگاههای تبلیغاتیشان یکجور دیگر است. مثلاً مسئلهی بحرین؛ مثلاً مسئلهی یمن؛ مثلاً مسئلهی سوریه.
در مسئلهی بحرین، مردم بحرین مگر چه میخواهند؟ مردم بحرین میگویند آقا به هر نفر از آحاد این ملّت یک رأی بدهید برای انتخاب دولت، برای انتخاب حکومت؛ هر نفر یک رأی. خب مگر شما نمیگویید «دموکراسی»؟ مگر نمیگویید ما مظهر دموکراسی هستیم؛ از دموکراسی میخواهیم دفاع کنیم؟ خیلی خب، دموکراسی واضحتر از این؟ نه فقط این را بهشان نمیدهند، بهشان فشار میآورند، بهشان اهانت میکنند، تحقیرشان میکنند؛ اکثریّت یک ملّت را -اینها اکثریّتند؛ این کسانی که این حرف را میزنند؛ هفتاد هشتاد درصدند- آن اقلّیّت ظالم، قدرت دستش است، هرکار میخواهد با اینها میکند؛ حتّی به مقدّسات اینها بیاحترامی میکند. در این محرّم، به کسی که منبر میرفت، به کسی که مدّاحی میکرد، به کسی که پرچم عزا میزد، به کسی که روضه میخواند تعرّض کردند؛ به کسی که یزید را لعنت میکرد -سبحان الله- تعرّض کردند که چرا یزید را لعنت میکنی! خب، در آبروی اینها همین بس که یزیدیاند، مدافع یزیدند؛ دیگر یزیدِ خبیثی که بیآبروتر از او در طول تاریخ اسلام کسی را نداریم، این را نباید لعنت کرد؟ لعنت خدا بر کسانی است که پیغمبر را، اولاد پیغمبر را، خاندان پیغمبر را اذیّت میکنند. این رفتار آنها است؛ این بحرین است.
یمن؛ الان ماههای متوالی است دارند مردم یمن را همینطور بمباران میکنند. خانه، کاشانه، بیمارستان، مدرسه؛ همینطور دارند [بمب] میریزند. مردمی که هیچ تقصیری ندارند، مردمی که هیچ گناهی ندارند، دارند بمباران میکنند؛ آنوقت دستگاههای مدّعی دموکراسی و حقوق بشر و مانند آن، از اینها دارند دائم دفاع میکنند و حمایت میکنند! دنیا این است؛ دنیای ظالم این است؛ دنیایی که شما در مقابلش ایستادید، استکباری که شما علیهاش شعار میدهید، این است.
در قضیّهی سوریه هم همینجور؛ که حالا در مورد قضیّهی سوریه این چندروزه حرف زدیم؛ گفتیم و در رسانهها پخش شده؛ اینها از خبیثترین و شقیترین تروریستها دارند دفاع میکنند، بهشان کمک میکنند؛ چه در سوریه، چه در عراق. یا کمک بیواسطه یا کمک باواسطه. اصرار بر اینکه بایستی تشکیل حکومت سوریه اینجوری باشد، اینجوری نباشد. خب به چه حقّی؟ هر ملّتی سرنوشت خودش را، حکومت خودش را، دولت خودش را خودش باید انتخاب بکند، شما چه کاره هستید؟ از آنطرف دنیا میآیید برای خاطر اغراض خبیث و خباثت آلود؛ دنیای استکبار اینچنین دنیائی است. در مقابل این دنیا، انسان بابصیرت میفهمد که باید چهکار کند، میفهمد که موضع او چه موضع حقّی است.
بسیج میتواند به دیگران تفهیم کند که مواضع سیاسی جمهوری اسلامی ایران -که امروز ما مواضع رسمی و سیاسی مسئولین دولتیمان و دستگاهمان در مورد سوریه، در مورد عراق، در مورد بحرین، در مورد یمن، در مورد فلسطین، مواضع روشن و آشکاری است- منطقیترین مواضعی است که میتواند یک انسانِ منصف و عاقل اتّخاذ بکند.
بسیج یک برکتی است برای نظام جمهوری اسلامی، یک ذخیره است، یک گنج است؛ یک گنج بیانتها؛ چون ملّت بیانتها است؛ یک گنج است. و من به شما عرض بکنم، به توفیق الهی ملّت عزیز ایران این گنجینهی با ارزش را اوّلاً حفظ خواهد کرد، ثانیاً استخراج خواهد کرد، ثالثاً به کمک این همّتها و این ارادهها و این بصیرتها به اوج تعالی و ترقّی که مورد نظرش هست، قطعاً خواهد رسید. و دشمنان مجبورند نگاه کنند و تماشا کنند و پیشرفت ملّت ایران را ببینند؛ و کاری از آنها برنیاید. و انشاءالله همینجور خواهد شد. رحمت خدا بر امام بزرگوار که این راه را در مقابل ما باز کرد. رحمت خدا بر شهیدان عزیز که با فداکاری خودشان درس عملی به ما دادند و به ما فهماندند که چگونه باید عمل بکنیم. و رحمت خدا بر شما عزیزان که بحمدالله با آمادگی خودتان امروز دل ملّت را شاد و آنها را امیدوار میکنید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
1) این دیدار بهمناسبت سالروز تشکیل بسیج (1358/9/5) برگزار شد. در ابتدای این دیدار، سرلشکر پاسدار محمّدعلی جعفری (فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سرتیپ پاسدار محمّدرضا نقدی (رئیس سازمان بسیج مستضعفین) گزارشی ارائه کردند.
2) سعدی. گلستان، باب پنجم؛ «بگفت آنجا پریرویان نغزند / چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند»
3) نمونه
4) مکّار، حیلهگر
5) مردار
6) صحیفهی سجّادیّه
7) نهجالبلاغه، خطبهی 173
8) شعار حضّار
9) شعار حضّار
10) خندهی حضّار
11) با خندهی معظّمٌله