یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
حضرت امام خمینی: همانطور که بارها گفته ام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته اند و به بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / رضا موحدی
در نظام های مردم سالار دینی مردم به عنوان تکیهگاه اصلی مورد توجهاند و حکومت بدون اراده و اختیار مردم مسلمان شکل نمیگیرد و بدون پشتوانه ایشان کارهایش را به پیش نخواهد برد. در این نظام مردم سالاری دینی، رأی مردم بر اساس کرامت انسان پیش خدای متعال معتبر است و به عبارتی خداوند به نحوی به مردم اعتماد دارد. در این بین یکی از ملاحظات اساسی در نظام مردم سالاری مشخص کردن جایگاه نخبگان در سلسله مراتب تصمیمگیریهاست. نظریه مخالفی که در برابر نظریه مردمسالاری دینی قرار گرفته و رای و رضایت مردم را در نظام اسلامی کم ارزش میبیند، میتوان مسامحتا "نخبه سالاری اسلامی" نامید. در این نظریه با نوعی بیاعتمادی به مردم در تشخیص مسائل مواجهایم، به نحوی که همه اختیارات تنها در اختیار نخبگان قرار دارند و مردم از هرگونه تشخیصی ناتوانند! و کار را باید به کارشناس سپرد! در این نگاه همه امور جامعه اسلامی باید به نخبگان سپرده شود و مردم تنها باید به عنوان پشتیبان نظر ایشان در صحنه حضور داشته و ایشان را در تصمیمات اتخاذ شده همراهی نمایند، چرا که بدون همراهی ملت، تصمیمات نخبگان کارآیی لازم را نخواهد داشت و عملی نمیگردد! این نظر تنها به "بهترین وضعیت" بسنده کرده و به بهانه "اجرای ایده آل" همه انتخابها و اتخاذ "بهترین تصمیمات"، به تدریج همه امور را برعهده کارشناسان و نخبگان جامعه سپرده و مردم عوام- که اتفاقا رکن اصلی مردمسالاری دینی را تشکیل میدهند – را در کناری منتظر تصمیم نخبگان نگه میدارد تا تصمیم اتخاذ شده را در زمان لازم مورد تاکید قرار دهند! در این رویکرد به تدریج نخبگان - که در نظام مردمسالار دینی از جایگاه رفیعی به عنوان "مشاور" مردم برخوردارند – به جای مردم قرار گرفته و نوعی ولایت بر آنان مییابند به نحوی که میتوانند به جای آنها تصمیم بگیرند! در این نگاه ابعاد مختلف زوایای زندگی آدمی در اختیار متخصصین خواهد بود و آنها برای شما تعیین تکلیف خواهند کرد! غافل از اینکه خداوند اراده کرده است که آدمیان با اراده و اختیار خود گام برداشته و در مسایل مختلف تصمیم بگیرند و در مسیر همین تلاش برای تصمیم گیری است که زمینه برای رشد و کمال فراهم میآید و مبنای عقاب و پاداش نیز برخاسته از همین اختیار و انتخاب است و البته این "اراده محوری" منظور نظر، نافی مشورت گیری از کارشناسان نیست ؛ مشورتی که نافی اختیار فرد نبوده و "مشاور در جای قیم" قرار نمیگیرد. حضرت آیت الله خامنهای در عباراتی به صراحت انتخابات مختلف را از اختیارات و حقوق مردم دانسته و تاکید میدارد که فرض و احتمال خطا و اشتباه موجب آن نمیشود که مردم را صاحب صلاحیت ندانسته و این حق را در اختیار نخبگان قرار دهیم: «اینجا هیچکس - نه رهبری، نه دولت، نه متنفذین حزبی - به مردم ما امر و نهی نمیکند؛ مردم به قدر سعهی اطلاعاتِ خودشان تحقیق و مطالعه و مشورت میکنند و فرد مورد نظرشان را برمیگزینند. ممکن است آنچه آخر سر به نظرشان میرسد، درست هم نباشد - اشتباه باشد - اما خودشان هستند که تصمیم میگیرند؛ و اگر این کار را برای خدا و حاکمیت ارزشهای الهی بکنند، اجر وافری هم پیش خدای متعال دارند؛ این خیلی اهمیت دارد.»( 25/3/84.) حضرت امام(ره) نیز در عبارات فراوانی این نگاه "قیم مآبانه" را در عرصههای مختلف به نقد کشیده است که مشهورترین آنها در آستانه انتخابات دور سوم مجلس شورای اسلامی بود. ایشان در عباراتی در نقد این نگاه قیم مآبانه که معتقد بود مردم باید به افرادی که جناحهای سیاسی(به عنوان نخبگان و خبرگان سیاسی!) معرفی میکنند رای دهند، چنین فرمودند: «همانطور که بارها گفته ام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته اند و به بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند.»(11/1/67) حضرت امام(ره) در عباراتی حکیمانه در برابر جریانی انحرافی که در آستانه انتخابات دوم مجلس مدعی شده بود از آنجا که در اسلام سیاست امری تخصصی است تنها اسلام شناسان باید در آن دخالت کنند و دیگران باید از آنها تبعیت نمایند، چنین هشدار میدهد: «از قراری که من شنیدهام در دانشگاه بعضی از اشخاص رفتهاند گفتهاند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا میگفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند، این منافی با حق مجتهدین است، آنجا شکست خوردهاند، حالا عکسش را دارند میگویند. این هم روی همین زمینه است، اینکه میگویند انتخابات از امور سیاسی است و امور سیاسی هم حق مجتهدین است هر دویش غلط است. انتخابات سرنوشت یک ملت را دارد تعیین میکند، انتخابات بر فرض اینکه سیاسی باشد و هست هم، این دارد سرنوشت همه ملت را تعیین میکند، یعنی آحاد ملت سرنوشت زندگیشان در دنیا و آخرت منوط به این انتخابات است. این طور نیست که انتخابات را باید چند تا مجتهد عمل کنند، این معنی دارد که مثلا" یک دویست تا مجتهد در قم داشتیم و یک صد تا مجتهد در جاهای دیگر داشتیم، اینها هم بیایند انتخاب کنند، دیگر مردم بروند کنار؟! ... دانشگاهیها بدانند این را که همانطوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند. فرق ما بین دانشگاهی و دانشجو و مثلا" مدرسهای و اینها نیست، همهشان با هم هستند. اینکه در دانشگاه رفتند و یک همچو مطلبی را گفتند، این یک توطئهای است برای اینکه شما جوانها را مأیوس کنند.»(9/12/62) منبع: سایت بصیرت [ دوشنبه 94/11/5 ] [ 2:15 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |