سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ
امام خامنه ای: البتّه دوستان ما آن اوقاتی که این قضایا اتّفاق افتاد، به بنده مرتّب توصیه کردند که اسم انقلاب رنگی را نیاورم؛ من هم چون معتقد به مشورتم -بالاخره مشاورین نظر دارند و اهل فکرند- اسم انقلاب رنگی نیاوردم امّا خب انقلاب رنگی بود؛ درواقع کودتای رنگی، یک کودتای رنگی ناموفّق. خب این خیلی مهم است؛ این اتّفاقی که در کشورهای دیگر -در چهار پنج کشور- آمریکایی‌ها با پول، با امکانات انجام دادند و موفّق شدند؛ در جمهوری اسلامی موفّق نشد؛ بااینکه پشتیبانی کردند
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / مهدی سعیدی

واژ‌ه ها خنثی نیستند، بلکه در همه حال انتقال دهنده معنا و احساسی هستند که گوینده اراده کرده و یا در پس ذهن خود دارد. لذا انتخاب واژه‌ها در شرح و تحلیل حوادث تاریخ - سیاسی، نقش مهمی در فهم مخاطب از حقیقت آن رخدادها از نگاه ناظر و شارح و ناقل دارد.

رویدادهای مختلفی را در تاریخ معاصر می‌توان برشمرد که در مناقشات کلامی و تضاد واژه‌ها قرار گرفته و نام‌های مختلفی بر آن نهاده شده است. از نهضت مشروطه خواهی ملت ایران، تا نهضت ملی کردن صنعت نفت و از کودتای 28 مرداد و پیروزی انقلاب اسلامی و بسیار حوادث دیگر نمونه‌ای از این موضوعات‌اند که قرائت‌های مختلفی از آن ارائه گردیده است. یکی از آخرین نمونه‌های پرمناقشه حوادث انتخابات سال 88 است که برای شرح آن کلیدواژه‌های مختلفی تولید گردیده و اصطلاحات جدیدی وارده ادبیات سیاسی کشور نموده است.

در همین راستا بیانات حکیم فرزانه انقلاب اسلامی قابل توجه است. معظم له در دیدارشان با مردم قم، به بازخوانی فتنه 88 پرداختند و با اشاره به سناریوی دشمن آن اقدام فرمودند:

«این کارهایی که در سال 88 کردند، از ابتکارات جدید بود که ابتکار آمریکایی‌ها بود. البتّه در چند جای دیگر تجربه کرده بودند، مخصوص ما نبود؛ در چند کشور دیگر این را تجربه کرده بودند، بعد آمدند همین تجربه را در کشور ما پیاده کنند که آن‌جور تودهنی خوردند. این ابتکار این بود که به بهانه‌ی انتخابات، در یک کشوری که حالا در آن انتخابات هست و فرض کنیم یک دولتی سر کار است که مورد قبول آمریکا نیست و منافع آمریکا را آن‌چنان که آنها دلشان می‌خواهد تأمین نمی‌کند، انتخاباتی کرده‌اند و این دولت رأی آورده است؛ بعد بیایند آن اقلّیتی را که رأی نیاورده است بکشانند داخل میدان، بیاورند در خیابان. و برای اینکه این اقلّیت را برجسته کنند و دیده شود، یک رنگی را مشخّص می‌کنند؛ ارغوانی، گُلی، سبز و مانند اینها؛ آنچه به ما رسید سبزش بود که قبل از آن در جاهای دیگر، رنگهای قرمز و نارنجی و مانند اینها را درست کرده بودند که آن اقلّیتی را که رأی نیاورده است با [این‌] ترفند بکشانند داخل خیابان. [چون] مردمند دیگر -واقعاً هم مردمند؛ منتها مردمی هستند که نامزد مورد نظر آنها رأی نیاورده است؛ در مردم بودنشان شکّی نیست- هرجا باشند، ایستادگی کنند؛ آنها هم مرتّب کمک کنند و اگر لازم شد پول بدهند، کمک سیاسی کنند، اگر لازم شد حتّی سلاح به دست آنها بدهند تا نتیجه‌ی انتخابات را به‌هم‌بزنند. این کار را در چند کشور انجام دادند و موفّق شدند؛ آمدند اینجا هم انجام بدهند، خب نتوانستند؛ اینجا هم عین همان قضیه بود.

در تبیین اصطلاح کودتای رنگی یا مخملی باید گفت، این اقدام از شیوه‌های براندازی نرم و نوعی سرنگون کردن حاکمیت و جابجایی قدرت به وسیله تحولات سیاسی است که به شیوه‌های آرام و مسالمت آمیز جلوه‌گر شده است و از شیوه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی بهره می‌گیرد. این الگو در عرصه انتخابات تجلی پیدا می‌کند و بر بسیج نیروها و اردوکشی‌ خیابانی تاکید دارد و از هواداران می‌خواهد تا موفقیت اهداف کودتا در خیابان‌ها بمانند. برای تحقق این بسیج عمومی و برای آنکه بتوان به هواداران برای ماندن در صحنه هویت بخشید، و برای آنکه سطح رقابت سیاسی به مخاصمه سیاسی تغییر یابد و فضای انتخاباتی کاملا غیرعقلانی و متعصبانه گردد و آرایش گروه‌های سیاسی رقیب بطور حداکثری دوقطبی شود، بهره‌گیری از نمادهایی غیریت‌ساز و هویت بخش ضروری است که معمولا با انتخاب رنگی مشخص در انتخابات آغاز می‌شود.

البتّه دوستان ما آن اوقاتی که این قضایا اتّفاق افتاد، به بنده مرتّب توصیه کردند که اسم انقلاب رنگی را نیاورم؛ من هم چون معتقد به مشورتم -بالاخره مشاورین نظر دارند و اهل فکرند- اسم انقلاب رنگی نیاوردم امّا خب انقلاب رنگی بود؛ درواقع کودتای رنگی، یک کودتای رنگی ناموفّق. خب این خیلی مهم است؛ این اتّفاقی که در کشورهای دیگر -در چهار پنج کشور- آمریکایی‌ها با پول، با امکانات انجام دادند و موفّق شدند؛ در جمهوری اسلامی موفّق نشد؛ بااینکه پشتیبانی کردند.» (19/10/94)

تحلیل حوادث سال 88 مبتنی بر الگوی کودتای رنگین، اولین باری بود که با این صراحت توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح می‌شد.

در تبیین اصطلاح کودتای رنگی یا مخملی باید گفت، این اقدام از شیوه‌های براندازی نرم و نوعی سرنگون کردن حاکمیت و جابجایی قدرت به وسیله تحولات سیاسی است که به شیوه‌های آرام و مسالمت آمیز جلوه‌گر شده است و از شیوه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی بهره می‌گیرد. این الگو در عرصه انتخابات تجلی پیدا می‌کند و بر بسیج نیروها و اردوکشی‌ خیابانی تاکید دارد و از هواداران می‌خواهد تا موفقیت اهداف کودتا در خیابان‌ها بمانند. برای تحقق این بسیج عمومی و برای آنکه بتوان به هواداران برای ماندن در صحنه هویت بخشید، و برای آنکه سطح رقابت سیاسی به مخاصمه سیاسی تغییر یابد و فضای انتخاباتی کاملا غیرعقلانی و متعصبانه گردد و آرایش گروه‌های سیاسی رقیب بطور حداکثری دوقطبی شود، بهره‌گیری از نمادهایی غیریت‌ساز و هویت بخش ضروری است که معمولا با انتخاب رنگی مشخص در انتخابات آغاز می‌شود.

تفاوت کودتاهای رنگی با جنبش‌های اجتماعی در آن است که جنبش‌های اجتماعی نوعی حرکتی طبیعی است که مبتنی بر نیازهای اجتماع شکل می‌گیرد و در آن حرکت از پائین به بالا یعنی از توده‌ها آغاز شده و به تدریج با انسجام‌یابی حرکت و مشخص شدن  رهبری و شعارهای جنبش شکل جدی به خود می‌گیرد. اما کودتاهای رنگین حرکت‌هایی مصنوعی و طراحی شده از بالا به پائین است که توسط احزاب و گروه‌های سیاسی و حتی بیگانگان طراحی گردیده و برای تحقق اهدافی مشخص که اغلب کسب قدرت است, به بسیج توده‌ها دست زده و آنها را از طریق ابزارهای رسانه‌ای به عرصه خیابان‌ها می‌کشاند.

بر آن نام "کودتا" می‌نهیم تا "انقلاب"! به واسطه آنکه پایه این اقدام نه بر محوریت اکثریت جامعه، بلکه بر اساس همراه نمودن "اقلیت" شکل گرفته است. چرا که اگر جریان سیاسی‌ای که از ابزار کودتای مخملی برای رسیدن به قدرت استفاده می‌کند، در اکثریت بود، از همان طریق انتخابات به قدرت می‌سید و دیگر نیازمند بهره‌برداری از این شیوه نبود. اما درست آنگاه که اقلیت سودای کسب قدرت داشته و ناتوان از همراهی اکثریت جامعه است، تمسک به الگوی کودتای مخملی معنا می‌یابد.

البته طراحان و مدعیان غربی این الگو از قبیل "جین شارپ" و ... که سناریو براندازی کشورهای مخالف استکبارجهانی را دنبال می‌کنند، برای فریب افکار عمومی، آن را به نام "انقلاب" مزین کرده‌اند و رژیم‌های حاکم را نظام‌هایی غیردموکراتی معرفی می‌کنند که در آنجا انتخابات حقیقی مبتنی بر مردم‌سالاری و حاکمیت اکثریت وجود نداشته و نظام سیاسی با تقلب و مهندسی انتخابات مانع تحقق حقیقی رای ملت و پیشبرد اراده اکثریت می‌گردد! و این درست بزرگترین دروغی است که در "دال مرکزی" سناریوی کودتای رنگی قرار دارد؛ دروغ بزرگ "بیشمار و اکثریت بودن"!

بر آن نام "کودتا" می‌نهیم تا "انقلاب"! به واسطه آنکه پایه این اقدام نه بر محوریت اکثریت جامعه، بلکه بر اساس همراه نمودن "اقلیت" شکل گرفته است. چرا که اگر جریان سیاسی‌ای که از ابزار کودتای مخملی برای رسیدن به قدرت استفاده می‌کند، در اکثریت بود، از همان طریق انتخابات به قدرت می‌سید و دیگر نیازمند بهره‌برداری از این شیوه نبود. اما درست آنگاه که اقلیت سودای کسب قدرت داشته و ناتوان از همراهی اکثریت جامعه است، تمسک به الگوی کودتای مخملی معنا می‌یابد.

این در حالی است که هیچ مکانیزم مشخصی برای این اثبات ادعای دروغین بجز انتخابات وجود ندارد، و جالب آنکه این مهمترین شاخص در الگوی کودتای مخملی مورد تعرض و نفی قرار گرفته است! لذا دیگر شاغول و ترازویی برای سنجش باقی نمانده است. اینجا است که نظرسازی‌های دروغین ساخته شده در اتاق‌های جنگ روانی به میدان می‌آیند تا رهزن حقیقت شوند و رسانه‌های متکثر و زنجیره‌ای که همگی از یک اتاق فکر هدایت می‌شوند نیز آتش بیار معرکه شده و دروغ بزرگ "بیشمار بودن" را القاء می‌کنند.

در تکمیل این سناریو است که رمز آشوب‌های خیابانی پس از اعلام نتایج انتخابات در الگوی کودتای مخملی، "تقلب" است! چرا که با محور قرار دادن دروغ  بزرگ، نتایج انتخابات که حاکی از اقلیت بودن براندازان است، باید کتمان شده و این نظام سیاسی است که باید متهم به تقلب در انتخابات گردد!

با این توضیح مشخص است که آنچه توسط جریانی خاص تحت عنوان "موج سبز" در انتخابات دهم ریاست جمهوری شکل گرفت و فردای آن, با حرکت در مسیر نافرمانی مدنی و طرح ادعای تقلب در انتخابات، خواستار ابطال آن گردید، حرکتی مهندسی شده‌ای از بالا به پائین و مبتنی بر خواست یک جریان سیاسی برای ساختار شکنی و رسیدن به قدرت از طریق غیرقانونی بود که بیش از آنکه عنوان دروغین "جنبش سبز" شایسته معرفی کردن آن باشد باید آن را "کودتای مخملین" نامید.


[ دوشنبه 94/11/5 ] [ 2:17 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 55
بازدید دیروز: 129
کل بازدیدها: 1055680
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون