یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
سخنان مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان سه محور مهم داشت: 1- حضور مردم در 22 بهمن 2- مساله مذاکره با آمریکا 3- مسائل یکشنبه سیاه در مجلس. متن زیر به دور از جنجال های سیاسی به تبیین دو محور دوم این سخنان می پردازد.
گروه سیاسی«تیتر یک»/ سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم تبریز سه محور عمده داشت: 1. تقدیر و تشکر از حضور حداکثری مردم در راهپیمایی 22 بهمن. 2. بحث پیشنهاد آمریکا برای مذاکره با ایران و شرایط مذاکره با آمریکا 3. اشاره به مسائل داخلی کشور.جالب آنکه آنچه که بیشتر در رسانه های خارجی انتشار و بازتاب یافته محور دوم سخنان مقام معظم رهبری بوده و آنچه که بیشتر در رسانه ای داخلی مورد بحث و بررسی قرار گرفته محور سوم سخنان معظم له بوده است. هر چند بخش بیشتر سخنان مقام معظم رهبری حول پیشنهاد آمریکا برای مذاکره با ایران بود اما برای ما داخل نشینان قسمت سوم مهم تر می نمود. اما چند نکته در خصوص سخنان مقام معظم رهبری:
پیرامون مذاکره با آمریکا ![]() 1- بی شک مذاکره مستقیم ایران و آمریکا بر بسیاری از تحولات منطقه اثر می گذارد. مقام معظم رهبری صراحتا به یکی از دلایل اصرار آمریکاییان برای مذاکره اشاره داشته و بیان کردند آمریکا به دنبال از بین بردن عزت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با مستکبران است. عزتی که امروزه الهام بخش بسیاری از جنبش های ضد استکباری در قالب بیداری اسلامی است. به عبارت دیگر نگرش مقام معظم رهبری در تحلیل مسائل سیاسی و بین المللی عمیق و ژرف است. ایشان پیشنهاد مذاکره آمریکا را تنها به عنوان مسأله ای در سطح دو کشور تقلیل نمی دهند بلکه آن را در بطن تحولات و شرایط منطقه تحلیل نموده و مذاکره در این شرایط را دارای تبعات و اثرات در شرایط فعلی منطقه تفسیر میکنند. مسئله ای که بسیاری از تحلیل گران داخل تنها در سطح روابط بین ایران و آمریکا مطرح نموده و بررسی می کنند.این دسته از تحلیل ها مذاکره را به عنوان راه حلی برای حل مشکلات بین طرفین مطرح می کنند که این یک خطای راهبردی است. ازاین رو با مرور مجدد این بخش از سخنان رهبری ابعاد نگرش ایشان بیشتر مشخص می شود: (این نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ایستادگى، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند. وقتى ملت ایران اینجور است، شماها چه میگوئید دیگر؟ این را براى خاموش کردن و ناامید کردن ملتهاى سربرافراشتهى مسلمان که امروز در بسیارى از کشورهاى اسلامىِ اینها نسیم بیدارى وزیده است و به خاطر اسلام احساس عزت میکنند، لازم دارند. از اول انقلاب، این یکى از هدفها بود. از سالهاى اول انقلاب، یکى از هدفهاى آنها همین بود که ایران را پاى میز مصالحه و بدهبستان بکشانند؛ بگویند بالاخره دیدید ایران هم که ادعا میکرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند پاى میز مذاکره؟ امروز هم همین هدف را دنبال میکنند. این، مطلب مهمى است. وقتى هدف از مذاکره، یک هدفِ غیرمربوط به مسائل اساسى است، یک هدف تبلیغاتى است، خب معلوم است طرف مقابل که جمهورى اسلامى است، خام نیست، چشمبسته نیست، میفهمد که هدف شما چیست؛ لذا متناسب با همان نیت خودتان، جواب شما را میده)(1)
2. نکته ی دوم در بحث مذاکره با آمریکا؛ اشتباه در علت و معلول است. مقام معظم رهبری علت اصلی تمامی رفتارهای آمریکا و دولتمردان آمریکایی را در بی منطقی آنان می داند و رفتارهایی نظیر ترور و تحریم اقتصادی را معلول آن علت توصیف می کنند. به عبارت دیگر کانون اصلی سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم تبریز بی منطقی آمریکاییان بود. پس مشکل و مانع در بحث مذاکره بی منطق بودن آمریکایی هاست نه فشار و تحریم. به عبارت دیگر مقام معظم رهبری به اصل و ریشه ی رفتار آمریکایی ها اشاره داشتند نه به اثرات این رفتار. در حقیقت بی منطق بودن آمریکایی هاست که آنان را به تضییع حقوق هسته ای، تحریم و فشار اقتصادی، آتش افروزی، دخالت های امنیتی و ... علیه ملت ایران کشانده است. از این رو شرط اصلی برای مذاکره رفتار منطقی آمریکاییان است نه برداشتن اسلحه یا برداشتن تحریم و ... . کما اینکه برخی در داخل به جای پرداختن به علت، معلول را راه حل مسئله تلقی می کنند. در سخنان رهبری نکات مهمی در مورد شروط مذاکره با آمریکا آمده است. معظم له فرمودند شرط ما رفتار منطقی آمریکا است.«من این را به شما عرض بکنم: دولتمردان آمریکا مردم غیرمنطقىاى هستند؛ حرفشان غیرمنطقى است، عملشان غیرمنطقى است، زورگویانه است؛ توقع دارند دیگران در مقابل کار غیرمنطقى آنها و زورگوئى آنها تسلیم شوند؛ خب، بعضى هم تسلیم میشوند؛ بعضى از دولتها، بعضى از نخبگان سیاسى در برخى از کشورها در مقابل پرروئى و زورگوئى آنها تسلیم میشوند؛ اما ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى تسلیمشدنى نیست. نظام جمهورى اسلامی حرف دارد، منطق دارد، توانائى دارد، اقتدار دارد؛ لذا در مقابل حرف غیر منطقى و کار غیر منطقى تسلیم نمیشود ...»(2) 3. تحلیلی که معتقد است مشکل ما در مذاکره با آمریکا اسلحه و تحریم اقتصادی و مواردی از این دست است در حقیقت دچار همان اشتباه محاسباتی شدند که رهبری چندی پیش از افتادن مسئولین در این ورطه هشدار داده بودند. جالب آنکه رهبری در بیانات دیروز در جمع تبریز به این نکته هم اشاره داشتند که حتی با انجام مذاکره هم تحریم ها ادامه خواهد داشت چون هدف آنان از تحریم ها مقصد و منظور دیگری است. به عبارت دیگر اگر کسی فکر میکند با مذاکره تحریم ها برداشته می شود کاملا اشتباه تحلیل می کند. «اشکال بعد این است که تحریمها با مذاکره برداشته نخواهد شد؛ این را من به شما عرض بکنم. هدف تحریمها چیز دیگرى است. هدف تحریمها خسته کردن ملت ایران است، جدا کردن ملت ایران از نظام اسلامى است. مذاکره هم که انجام بگیرد، اگر ملت ایران باز در صحنه باقى باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، این تحریمها وجود خواهد داشت. ملت ایران در مقابل این فکر غلط دشمن چه کار میکند؟» (3) 4. نکته ی مهم دیگر در سخنان رهبری آن بود که مذاکره با آمریکا هر چند حرام ابدی نیست اما منوط به اصلاح رفتار آنان است. باید رفتارهایی بر اساس منطق مشاهده شود آنگاه زمینه برای دریافت جواب منطقی و مقتضی از سوی ایران فراهم می شود. به عبارت دیگر اگر از جانب دولتمردان آمریکایی رفتار منطقی و ضمانت اجرایی برای اصلاح رفتار آنها دیده شود جواب منطقی هم دریافت خواهند کرد.«مسئولین ما منطقىاند، ملت ما منطقىاند. حرف منطقى و کار منطقى را ما قبول داریم. آمریکائىها نشان بدهند که زور نمیگویند، نشان بدهند که شرارت نمیکنند، نشان بدهند که در حرف و عملشان غیر منطقى حرف نمیزنند و عمل نمیکنند، نشان بدهند که به حقوق ملت ایران احترام میگذارند، نشان بدهند که در منطقه آتشافروزى نمیکنند، نشان بدهند که در مسائل ملت ایران دخالت نمیکنند؛ ... این کارها را نکنند، خواهند دید جمهورى اسلامى یک نظام خیرخواه است؛ مردم، مردم منطقىاى هستند. راه تعامل با جمهورى اسلامى فقط این چیزى است که گفتیم و لاغیر؛ از این راه میتوانند با جمهورى اسلامى تعامل داشته باشند. آمریکائىها باید حسن نیت خودشان را اثبات کنند؛ نشان بدهند که درصدد زورگوئى نیستند. اگر چنانچه این را نشان دادند، آن وقت خواهند دید که ملت ایران پاسخ خواهد داد. شرارت نباشد، دخالت نباشد، زورگوئى نباشد، شناختن حقوق ملت ایران باشد، آن وقت جواب مناسب از طرف ایران داده خواهد شد.»(4)
پیرامون مسائل یکشنبه سیاه ![]() 5. اما چرا برای ما سخنان بخش سوم مهمتر جلوه کرد؟ چون بداخلاقی که در مجلس اتفاق افتاد بسیاری از تحلیل گران و نبخگان داخلی را متعجب ساخت. بدیهی است اگر این بداخلاقی از منظر رهبری مهم نبود ایشان هرگز به موضع گیری علنی علیه این رفتار نمی پرداختند. خود موضع گیری علنی رهبری در مقابل این بداخلاقی سیاسی نشان از اهمیت موضوع دارد. پس اصل قضیه، مطلب مهمی است که در کنار تشکر و قدردانی از راهپیمایی 22 بهمن و تحلیل پیشنهاد آمریکا، مسئله ی داخلی که رهبری به آن می پردازند بداخلاقی سیاسی است. 6. این بداخلاقی که در مجلس اتفاق افتاد به نوعی ناشی از موج رفتارهای برخی از مسوولان در سال های اخیر است. مقام معظم رهبری تقریبا بعد از فتنه ی 1388 در بیشتر سخنرانیها و بیانات خود نظیر سخنرانی در جمع نمانیدگان مجلس خبرگان، نمانیدگان مجلس هشتم، در جمع کارگزاران نظام و ... با انتقاد از فضای بی اخلاقی در عرصه ی سیاست خواستار اصلاح اوضاع شدند. در این بین نقش رسانه ها و نخبگان سیاسی به عنوان میدان داران اصلی عرصه ی سیاست بسیار مهم و تعیین کننده است. به عبارت دیگر کاهلی رسانه ها و نخبگان و همچنین عدم توجه به هشدارهای رهبری در این موضوع منجر به بداخلاقی سیاسی سنگین تری در مجلس شد. 7. در سخنان رهبری انصاف موج می زد. رهبری رفتار مجلس و رفتار رئیس دولت را با یک چوب نراندند، در سخنان رهبری هر یک از این رفتارهای غلط، وزن مشخصی دارند. این یعنی عدالت. به عبارت دیگر تحلیل هایی که تلاش کردند به نوعی هر دو قوه را به صورت مساوی مقصر بدانند نادرست است. چراکه رهبری رفتار هریک از سران قوا را با عبارت ها و توصیفات متفاوتی نقد کردند. پیرامون اخلال در سخنرانی ها 8. اخلال در سخنرانی مسئولین در سال های اخیر شدت یافته و به نوعی از اثرات بی اخلاقی سیاسی در جامعه است. رهبری تمامی این رفتارها را محکوم کردند آن را خلاف قانون و خلاف شرع دانستند. اما به نظر می رسد یکی از علت های بی اخلاقی سیاسی که امروز دامن گیر اصول گرایان شده ناشی از سکوت در برابر حوادث مشابه بوده است. فراموش کردن سنت امر به معروف ونهی منکر تبعات اجتماعی سنگین به بارمی آورد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم نقل شده که اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید، بدان شما بر خوبان شما مسلط می شوند و آنگاه هر چقد دعا کنید مستجاب نمی شود!(قال رسول الله صلى الله علیه و آله إذا لَم یَأمُروا بِمَعروفٍ وَلَم یَنهَوا عَن مُنکَرٍ وَلَم یَتَّبِعوا الأخیارَ مِن أهلِ بَیتى ، سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِم شِرارَهُم ، فَیَدعوا عِندَ ذلِکَ خِیارُهُم فَلا تُستَجابُ لَهُم؛هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منکر نکنند، و از نیکان خاندان من پیروى ننمایند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نیکانشان دعا کنند امّا دعایشان مستجاب نشود . (امالى صدوق، ص254) ![]() 9. رهبری به صراحت فرمودند که ایشان با رفتارهای غیر منطقی و ناشی از افراطی مخالف بوده و آن را به ضرر کشور میدانند. از این رو علی القاعده نباید شاهد حوادث مشابه آنچه که در روز 22 بهمن در قم اتفاق افتاد باشیم، چرا که در صورت تکرار حوادثی مشابه، مرتکبین به عنوان افرادی حزب اللهی توصیف نخواهند شد. «بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانى که میتوانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانى که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزباللّهى و مؤمنند، خب نکنند. مىبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادنها کارى از پیش نمیبرد. این خشمها را، این احساسات را براى جاى لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجىها میخواستند همین طور بروند یک جائى، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در مىآمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائى ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانى که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند...» (4) 10. اما به نظر شما خطاب این فراز از سخنان رهبری چه کسی است؟ تحلیل با خوانندگان. به نظر می رسد مسئله ای مهمتر در حاشیه قرار گرفته است! «بنده سه چهار سال قبل از این، در صحبت اول سال صریحاً به مردم و به مسئولین گفتم که نقشهى دشمنان ملت ایران از حالا به بعد، بیش از همه، نقشهى اقتصادى است. خب، مىبینید که همین جور شد. هم دولت، هم مجلس، همهى نیرویشان را، همهى فکر و ذکرشان را متمرکز کنند بر روى سیاستهاى درست اقتصادى. چند سال قبل از این، بنده دربارهى فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه کنید. به زبان گفتن که مطلب تمام نمیشود؛ عملاً با فساد مبارزه کنید. هى بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، کو؟ در عمل چه کار شد؟ چه کار کردید؟ اینهاست که انسان را متأثر میکند...» (5)
- پی نوشت 1. بیانات در جمع مردم تبریز: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22042 2. بیانات در جمع مردم تبریز: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22042 3. بیانات در جمع مردم تبریز: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22042 4. بیانات در جمع مردم تبریز: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22042 5. بیانات در جمع مردم تبریز: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22042 منبع: دیده بان [ دوشنبه 91/11/30 ] [ 12:14 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |