یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
در دولت دهم گرایشهایی به سمت آن جریان انحرافی پیدا شد که در واقع بحثهای کوروش و ملیگرایی و ایرانیگرایی و مکتب ایران و حتی حرف هایی که دوره اسلامخواهی گذشته است .
![]() به گزارش سیاسی«تیتر یک»، دور دوم مناظره حجت الاسلام روانبخش و محمدجواد حقشناس با محوریت «بازگشت یا عبور از گفتمان 84» در خبرگزاری فارس برگزار شد که درباره مباحث مختلفی بحث شد.
بخشی از مهمترین سخنان روانبخش به شرح زیر است: فرمان حمله خیابانی را همسر آقای هاشمی صادر کرد - چند تا نکته ایشان فرمودند و من اشاره میکنم. واقعا انتخابات یک جشن ملی است و ما هم قبول داریم. خود مقام معظم رهبری فرمودند و گلایه کردند از کسانی که این جشن را به عزا تبدیل کردند و مردم با حضور 40 میلیونیشان میتوانستند برای ماهها این شیرینی در کام خودشان نگه دارند اما کام مردم تلخ شد. مشکل کار این بود که آقایان قانون را رعایت نکردند و اعتراض داشتند به انتخابات و به تعبیرخانم آقای هاشمی گفتند اگر تقلب شد بریزید در خیابان. فرمان حمله را خانم آقای هاشمی صادر میکند و برخی از آقازادههایشان در کف خیابان حضور پیدا میکنند و خود ایشان هم با نامه سرگشاده به رهبری از حضور در کف خیابان سخن میگوید که اگر چنین نشود آتشفشانهای سینههای مردم سر باز خواهد کرد. احمدینژاد برخی کارها را از هاشمی یاد گرفته است! - آقای هاشمی این کارها را کرده است که یاد اینها داده است. هر چه شما بگویید به نحوی به او برمیگردد. آقای نوربخش به عنوان وزیر اقتصاد معرفی کرد، مجلس رای نداد. سپس بلافاصله وی را به سرپرستی وزارت اقتصاد منصوب کرد! و بعد او را به مدیرکلی بانک مرکزی منصوب کرد، و تا از حضرت عزرائیل نیامد ایشان در مدیر کل بانک مرکزی در دولت آقای خاتمی هم باقی ماند. اینها این کارها را در دولتشان کردهاند و الان نمیتوانند بیایند بگویند چرا این کارها میشود؟ اینها را از شماها یاد گرفته است. القابی که احمدینژاد به مشایی داد شاید به امام زمان هم نمیداد - سال 84 بازگشت به گفتمان امام و انقلاب است و البته این نکته را باید بگویم که دولتی که سر کار آمد، با همان شعار گفتمان امام و انقلاب و احیای گفتمان امام و انقلاب آمد و مردم هم به همین گفتمان رای دادند. اما در دولت دهم ، (نه اینکه همه وزرا را در بر بگیرد، خیلی از وزرا هستند که جریان انحرافی را قبول ندارند) گرایشهایی به سمت آن جریان انحرافی پیدا شد که در واقع بحثهای کوروش و ملیگرایی و ایرانیگرایی و مکتب ایران و حتی حرف هایی که دوره اسلامخواهی گذشته است و امثال ذلک، توسط آن جریان انحرافی در کنار دولت پیدا شد و آقای احمدینژاد هم این فرد را یک آدم پاک و خالص میدانست که اخیراً هم 25 تا لقب هم به او داد که به امام زمان هم شاید نمیداد. این انحراف بود باز از خط امام و گفتمان امام؛ چون گفتمان امام و انقلاب گفتمانی است که ملیگرایی و ناسیونالیستی و مکتب ایران نیست، و نقدی که ما به این دولت داریم به خاطر این انحرافش است. نه به خاطر فعالیتهای دولت در عرصههای مختلف، در استکبارستیزی یا مثلاً بحث هستهای و کارهایی که در آن قسمتها چند برابر دولتهای قبلی فعالیت کرده است این ها قابل تقدیر است ولی انحرافش از آن گفتمان امام و انقلاب همان مقدار زاویه پیدا کرده است همان مقدار مورد نقد است. بخشی از مهمترین سخنان حق شناس به شرح زیر است: دولت نهم و دهم بیشترین انحراف را از قانون بودجه داشته است - در مقایسهای که شکل گرفته است، من احساسم این است که دولتهای بعد از انقلاب عموماً نسبت به قانون اساسی کاملاً وفادارنه حرکت کردند اما در حوزههایی میبنییم که از سال 84 به بعد یک اتفاقاتی میافتد که این اتفاقات به نوعی نشان میدهد از آن خط معیار فاصله گرفتیم و هر چقدر تلاش میشود که دولت به آن مسیر برگردد این امکان فراهم نمی شود. شاید شاخص این موضوع بحث تخلفات عدیده قانونی است که دولت در مقابل مصوبات مجلس از خودش نشان میدهد. ما براساس گزارش دیوان محاسبات و براساس گزارش سازمان تحقیق بودجه صراحتهای زیادی داریم. از سال 84 تاکنون در تمام این سالها براساس تصریح گزارش محاسبات، دولت محترم نهم و دهم بیشترین انحراف از قانون بودجه داشته است. - امروز از آقای احمدینژاد سوال میشود پول نفتمان که قرار بود سر سفر بیاید چه شد؟ میتواند بگوید من جوابی ندارم. اما اگر یک ارگان حزبی باشد، بیانیه، اساسنامه و مرامنامه داشته باشد و بعدها آنجا مکتوب شود، دیگر عنصری که رای داده در شهرستان چابهار میتواند برود دفتر حزب مربوطه بگوید آن وعدههای انتخاباتی چه شد ؟ بعد از این می توانیم برویم سراغ تقویت نهادهای قانونی، ما هیچ راهی جز قدرت گرفتن مجلس نداریم. باید فتنه 88 را فراموش کنیم - لذا معتقدم باید تمام احزاب و تمام نخبگان سیاسی و تمام کسانی که میتوانند، بیایند یک خط بکشند و بگویند سال 88 را فعلاً کنار میگذاریم و فراموش میکنیم. بنده اینجا فرصت را غنیمت میشمارم و از رفتاری که آقای عسگراولادی در این چند ماه از خودش نشان داده تقدیر می کنم و برای ایشان ما نامه نوشتیم و اینکه امکان گفتگویی فراهم کردید بین نیروهای معتدل و خردمند جامعه، و هرگونه تندروی چه از جریان راست و چه از جریان چپ من این را مضر به حال انقلاب و کشور و نظام سیاسی میدانم. رفتار دولت را به حساب همه اصولگرایان نمی گذاریم - رفتاری را که دو سه نفر انجام دادند نباید به حساب کل اصلاحات گذاشت؛ همانطور که امروز گروه تندی که همه چیز را بر طبل مقابله، جنگ، منازعه میکوبند، ما این را به پای تمام اصولگرایان حساب نمیکنیم. باید به سمتی برویم که از جریان اصلاحطلبی و از جریان اصولگرایی دو جریان خردگرا و اخلاقگرا، دارای سابقه روشن در انقلاب باشد که براساس شاخص مشترک قانون اساسی و منافع ملی و رعایت اصول و احترام به مردم و حقوق مردم و آرای مردم شکل بگیرد و همه به آن پایبند باشند و در عین حال تلاش کنند سوءظن را از طرف مقابل بگیرند. ما نباید با حرکاتمان و سخنانمان موجب افزایش سوءظن شویم. اصلاحطلبان در انتخابات84 بد عمل کردند - در همان موقع انتخابات84، اصلاحطلبان بد عمل کردند، اینکه با 4 تاکاندید آمدند در میدان، یک اشتباه بزرگی بود که اصلاحطلبان کردند. ما هم باید خودمان را نقد کنیم. اینکه از سال 76 تا 84 ما آمدیم رفتاری مطرح کردیم، که رفتار خوبی نبود، اینکه آمدیم با گفتن اسلام آمریکایی رقبای بعضی را در درون گفتمان اصلاحطلبی، با مطرح کردن سلام آمریکای رقبای خودشان را نقد کردند، کار خوبی نکردند یعنی اگر ما بتوانیم هر دو جریان را نقد کنیم و بعد به طرف مقابل نگاه کنیم که احساس نکند طرف مقابل جز بار منفی چیز دیگری ندارد، خوب است. منبع: جهان [ دوشنبه 91/12/7 ] [ 3:2 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |