یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
تنها دلیل اصلی انحرافی بودن جریان انحرافی محتوای غلط حرف هایی نیست که می زند؛ بلکه برخی سخنانی که در ظاهر قابل قبول هستند نیز گفته شده است تا گفتمان اصلی دولتی که با نام عدالت و به دلیل زنده کردن ارزشهای انقلاب، توسط مردم انتخاب شده بود منحرف شود.
همین ابتدا باید مشایی واقعی را از مشایی رسانه ها تفکیک کنیم.
اخبار و اقوال عجیب و غریبی از مشایی و اطرافیانش همراه با تحلیل های آنچنانی منتشر می شود که موجب تعجب افکار عمومی می شود. اما به جرئت می توان گفت بسیاری از آنهایی که مشایی را انحرافی می نامند و او را شاگرد شیطان می دانند، تا به حال یک سخنرانی از مشایی را به طور کامل از ابتدا تا انتها نخوانده اند و به همین خاطر در معرض هجوم تیترهای فریب دهنده رسانه ها قرار گرفته اند. تیترهایی که به آنها دائما القا می کند که باید به حرفهای مشایی بدبین باشی.
ما به مشایی رسانه ها کاری نداریم و نمی خواهیم حرفهای شبه آرکائیستی(باستان گرایی) او یا خزعبلات شبه اومانیستی (انسان محوری) و دفاع از مردم اسرائیل و زنده باد بهارش را نقد کنیم، هر چند آن هم در جای خود قابل تامل است و باید دید که چرا در فضای کاریکاتوری رسانه ای اینقدر به آن ضریب داده می شود و در بعضی موارد تحریف می شود.
چه اینکه شاید اگر به محتوای برخی از سخنان انحرافیها رجوع کنیم و دلایل آن را بشنویم ما هم قانع شویم! مثلا اگر بدانیم که قرائت آقای مشایی از بحث ایران باستان چه قرائتی است ما هم قانع شویم! بنابراین تنها دلیل اصلی انحرافی بودن جریان انحرافی محتوای غلط حرفهایی نیست که می زند؛ بلکه برخی سخنانی که در ظاهر قابل قبول هستند نیز گفته شده است تا گفتمان اصلی دولتی که با نام عدالت و به دلیل زنده کردن ارزشهای انقلاب، توسط مردم انتخاب شده بود منحرف شود.
جریان انحرافی از ابتدا روی موج رسانه ای حرفها و کارهای بهت آور خود سوار شد و در این میان کسانی که موضع انتقادی در برابر این جریان داشتند، از همه بیشتر به تنور مهم شدن آن دمیدند و افکار عمومی دچار "انحراف" شد. انحراف از شعارهای اصلی دولت که با آن رای آورده بود. جریان انحرافی توانسته بود با چند مصاحبه و دیدار با بازیگران و ویژه نامه خاتون، تا مدت ها رسانه ها و افکار عمومی را سر کار بگذارد. مردم ساده دل که نگارنده خود را بخشی از آنان می داند، از خود سوال می کردند که مگر اینها به خاطر استکبارستیزی و مبارزه با رانت خواری و اصلاح نظام اقتصادی و ساده زیستی رای نیاوردند؟! پس این حرفها از کجا در می آید؟!
اما به تدریج با تاکید مقام معظم رهبری بر اصلی و فرعی کردن مقولات، جریان انحرافی از کانون اصلی توجهات خارج شد و به همین دلیل مجبور شد تا برای ادامه بقای کاذب خود حرفهای عجیب تر بزند و کارهای پرخرج تر انجام دهد تا همچنان تیتر رسانه ها باقی بماند و افکار عمومی را از اولویت های اصلی منحرف کند. تا جایی که شعار زنده باد بهار و جشن هنر ایران و اهدای نشان افتخار دولتی و جشن و نوروز و جشن ورزشگاه آزادی دوباره تیتر رسانه ها شد.
جریان انحرافی از ابتدا موضوعی انحرافی بود که به زور پول بیت المال یا به زور تصاحب پستهای دولتی می خواست گفتمان سازی کند و بازوی اجرائی او هم رسانه ها و به خصوص رسانه های منتقد بودند. [ دوشنبه 92/2/16 ] [ 3:20 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |