یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
«آرزوی «حذف رهبری» در شرایط کنونی تنها یک رؤیاست که برآورده شدن آن تحت هر شرایطی قابل قبول نیست. کسی که صلاحیتش توسط نظام تأیید شده، تنها امیدیست که میتواند چهره ایران را بدون توسل به انقلاب یا جنگ در جامعه بینالملل بهبود بخشد.»
![]() بخش هایی از یادداشت مورد اشاره در زیر آمده است:
««ایران امروزشاهد وزش نسیمهایی است که بار دیگر «من» ها را «ما» و «فرد»ها را «جمع» کرده است. باز هم فصل انتخابات و رأی و انتخاب و تردید و خاطره و امید و ناامیدی است. کلماتی که کلیدواژه جمله سازیهای این روزهاست.
...آنچه انکارش آسان نیست، این است که انتخابات روز جمعه تأثیرگذار است. هر فرجامی که درپی داشته باشد، نتیجه آرایش کنونی نیروها -چه در سطح حاکمیت، چه در سطح نخبگان و نیروهای سیاسی و چه در سطح بدنه جامعه- ارزش خطر کردن دوباره را دارد.
شرکتکنندگان، امروز به شخص رأی نمیدهند بلکه به کمترین احتمالی که بتواند تحریم را کاهش دهد، سایه جنگ را محو کند و خطر تجزیه را کاهش دهد، رأی میدهند. کمترین اقدامی که انجام شده، استفاده از فرصت انتخابات است تا بار دیگر فریادهای "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" ، "یاحسین، میرحسین" بلند شود و مردم برای یاران دبستانی سرود بخوانند.
"حسن روحانی" اگرچه نامزد ایدهآل اکثریت تحولخواه نیست، اما همانطور که میتوان فمینیسم اسلامی را [برای ایجاد تغییر در نظام مذهبی و سنتی ایران] آغاز پنداشت و نه هدف، به رئیسجمهوری نیاز است که با زبان مذاکره با جمهوری اسلامی آشنا باشد.
![]() آرزوی «حذف رهبری» در شرایط کنونی تنها یک رؤیاست که برآورده شدن آن تحت هر شرایطی قابل قبول نیست. کسی که صلاحیتش توسط نظام تأیید شده، تنها امیدیست که میتواند چهره ایران را بدون توسل به انقلاب یا جنگ در جامعه بینالملل بهبود بخشد...
...اگر عدم مشارکت در انتخابات میتوانست به عنوان یک حرکت اجتماعی، إجماع پیش آورد یا آنکه تصمیم جمعی و حداکثری باشد، بدون تردید میتوانست یک راهکار قلمداد شود. اما امروز که نه فقط به امید پیروزی، بلکه به دلیل اعتراض و "سبز" کردن خیابانها -حتی برای یکروز حضور در انتخابات- برگزیده شده، دیگر تحریم راهکاری عملی نیست، بلکه تصمیمی فردی خواهد بود که تأثیر چندانی نخواهد داشت.
در این میان اما سؤالی مطرح میشود: "آیا موج شرکت در انتخابات در داخل ایران که به تازگی شکل گرفته و پس از آخرین مناظره میان کاندیداها شدت یافته، ناشی از احساسات یا نوستالژی بوده یا بر اساس معیارها و دلایل خاصی اتخاذ شده است؟"
...کسانی که به جنگ و انقلاب معتقد نبوده و به چنین راهکارهایی "نه" میگویند، به اصلاح و تغییر این نظام امید بستهاند؛ حتی اگر این امید از سر ناامیدی باشد.
پس از سومین مناظره میان کاندیداهای ریاست جمهوری، تردید میان تحریمکنندگان ایجاد شد و چه بسا عدهای تغییر فکر و روش داده و به شرکت در انتخابات و رأی دادن اندیشیدند.
اما سابقه حسن روحانی در مواضعش علیه جنبش سبز و اصولگرایی پنهان در تصمیمات و رفتارهای پیشین او، کشاکشی میان افراد ایجاد کرد.
برخی نیز به مقایسه ایران با دیگر کشورها پرداخته و با استدلال مشارکت بالا و پیروزی، پیش گرفتن همان استراتژیها را توصیه کردند که اشتباه به نظر میرسد؛ چرا که ما ایرانیان قابل پیشبینی نیستیم...
...بسیاری از تحریمیها معتقدند که انتخاب میان و بد و بدتر اشتباه است و این کاندیداها از همان نظام برخاستهاند. این استدلال همانیست که موسوی را رد کرد. اما فراموش نکنیم که موسوی امتحان خود را بعد از روز انتخابات پس داد...
در این انتخابات اما مسأله آنجاست که شرکتکنندگان و آنهایی که شرکت نخواهند کرد به دنبال چه هستند؟ تغییرات ناگهانی و برآورده شدن آرزوها، آنهم یکشبه؟ آیا روحانی را کنار موسوی نشانده و همان انتظارات را از او دارند؟
شرکت در انتخابات را اگر "موجسواری با امید به فتح خیابان" معنا کنیم، ناشی از احساساتی هیجانی است ناموفق که پس از تجربه 84 و خصوصا 88، لزوما به همان راه قبلی ختم نمیشود...
![]() میتوان با ایمان به تحلیلهای تحریمیها -در شرایطی که إجماعی بر آن به عنوان یک راهکار وجود ندارد- بازی را دودستی تقدیم حاکمیت کرد.
یا آنکه در مقابل میتوان برای آنان هزینه ایجاد کرد. اگر این موج ادامه پیدا کند، هزینههای بیشتری دامان نظام را خواهد گرفت، آنهم در شرایطی که امروز نگاههای بینالمللی بیش از قبل معطوف به ایران شده است: تحریمها، احتمال جنگ و تجزیه، فشار اقتصادی، کمبود دارو و معیشت سخت که ماحصل تحریمهاست، هزینههای بسیاری را برای نظام جمهوری اسلامی به همراه داشته است. در شرایط کنونی که خطرهای ذکر شده پررنگتر شده و تنها سه سال از دولت اوباما باقی مانده، چطور میتوان به جنگ "نه" گفت و بدون داشتن راهکاری جایگزین در انتخابات شرکت نکرد؟ فکر اینکه "رأی ما تأثیری ندارد" تقدیم زمین بازی و دروازه خالی به حریف است.
حضور در انتخابات پیشرو جدا از اینکه میتواند حکومت را به پرداخت هزینه وادارد، این فایده را هم دارد که میتوان از صندوق رأی به عنوان مکانی برای اعلام حضور و اعتراض استفاده کرد... واگذار کردن بازی به امثال جلیلی و قالیباف و ولایتی، دست روی دست گذاشتن و نگاه کردن به سرزمینیست که به سوی تحریمهای بیشتر و جنگ پیش میرود. فراموش نکنیم که اینان مهمترین کاندیداهای باقی ماندهاند...
...در چنین فضایی با رأی به یک نامزد، می توان رأی به تغییر وضع موجود داد. شاید تعریف و ایده آل ما از وضع مطلوب متفاوت باشد ، اما وقتی قادریم با رأی به تغییر، با هر نسبتی کمک کنیم، عمل مفیدتری انجام دادهایم تا تحریم که هیچ میزان سنجشی برای قدرت تأثیرگذاریاش در اختیار نداریم.»»
منبع: جام نیوز [ جمعه 92/3/24 ] [ 5:59 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |