سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ
منبع: تیتریک

[ یکشنبه 91/9/19 ] [ 12:0 صبح ] [ باران ] [ نظرات () ]

ایده تیم هاشمی و خاتمی ترویج دین حداقلی بود .

مگر می‌شود کسی بگوید که در دوره هاشمی خدمتی به نظام و انقلاب نشده است؟ هرکس چنین ادعایی کند حاضرم با او بحث کنم که در دوران سازندگی کلی خدمت شده ، هم‌چنان که در دوره‌ خاتمی نیز این‌گونه بوده است اما بحث درباره‌ اندازه‌هاست.

به گزارش مشرق، محمدحسین صفار هرندی دوشنبه در دانشگاه امام صادق (ع) و در نشستی که به همت بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شد، به تحلیل اقدامات دولت هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد پرداخت و در این میان تاکید کرد که «در مورد هاشمی با نفرت حرف نمی‌زنم»

اهم اظهارات وی در پی می آید:
* امام به صراحت در جمع برخی خواص که بعدا نیز این افراد گواهی دادند و هم مجلس خبرگان آن موقع به این نتیجه رسیدند که رهبری را به حضرت آقا (مقام معظم رهبری) بدهند. در واقع انتخاب ایشان محصول وفاق جمعی میان خبرگان و نیز ناشی از اشاراتی بود که امام داشتند.
* آقای هاشمی به عنوان یکی از توانمندترین چهره‌های حاضر و شخصیت‌های تاثیرگذار و متنفذ ماموریت تشکیل دولت پیدا کرد. قانون اساسی بازنگری شده بود و اختیاراتی که قبلا برای نخست‌وزیر وجود داشت به رییس‌جمهور منتقل شد و در نتیجه رییس‌جمهور با دامنه اختیارات بیشتری می‌توانست کار کند و همین سبب شد که بگویند اولین کسی که می‌تواند به این موقعیت تجسم ببخشد، باید کسی در قواره‌های چهره‌های شاخص انقلاب باشد.
* تردیدی نیست که آقای هاشمی از یاران همیشگی انقلاب بود؛ کسی که در دوره‌ای از جنگ که امام به دلیل کهولت سن نمی‌توانست درگیر مسائل باشد فرماندهی جنگ را به عهده داشت* ایشان به هر حال آدم کمی نیست و کسی است که پس از امام اثرگذاری‌اش در وقایع بیش از دیگران بود و حتی تاثیرگذاری او بر روی نخست‌وزیر بیش از تاثیرگذاری رییس‌جمهور وقت بر روی نخست‌وزیر بود و هماهنگی که نخست‌وزیر آن دوران با آقای هاشمی داشت با رییس‌جمهور به عنوان مافوق خودش اینگونه نبود و این چیزی است که نمی‌توان آن را انکار کرد.
* آقای هاشمی در یکی از خطبه‌های نماز جمعه تعابیری به کار برد مانند مانور تجمل و اینکه باید وارد دور جدیدی از سبک زندگی شویم، استفاده کرد و در واقع به گونه‌ای به دنبال دنیا رفتن را دامن زد و تشویق به مصرف‌گرایی و زیاده‌خواهی از اینجا در دستور کار قرار گرفت.
* کسانی در این عرصه در دولت سازندگی خط شکن بودند که یکی از آنها شهردار تهران بود. شهرداری تهران سمبل تغییر از حالت سابق به حالت جدید بود و اثر عمل آن زود درخشش پیدا کرد. در اوایل فعالیت آقای کرباسچی نگاه ما نسبت به مدیریت ایشان بود و گارد بسته‌ای نداشتیم.* آقای کرباسچی سوار بر موتور سیکلت از یک پایگاه به یک پایگاه دیگر سرکشی کرده و با کسانی که در کار مردم درست عمل نمی‌کردند برخورد می‌کرد. ایشان ابتدا به عنوان یک چهره ضد فساد درخشید و بعد گل‌کاری‌هایش شروع شد.
* به تدریج مشخص شد بهایی که برای ساختن شهر پرداخته شد، سنگین‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردیم. شهر فروخته می‌شد تا ساخته شود و اینجا دوره شکل‌گیری طبقه جدیدی است که از آنها با نام صاحبان ثروت یا نوکیسه‌هایی که چیزی نداشتند و یک شبه ثروتمند شدند یاد می‌کنیم. این تحول دهان به دهان منتقل و صدای یک شبه ثروتمند شدن در دل‌ها پرورده شد. در واگذاری زمین‌ها، باغ‌های بزرگ و کارخانه‌ها به بخش‌های خصوصی، رانت‌هایی در سیستم‌های دولتی به وجود آمد. اصل واگذاری به بخش خصوصی بد نبود اما نحوه این واگذاری‌ها مشکل داشت.
* به کارخانه‌ها چوب حراج زده شد و متاسفانه این واگذاری‌ها به نزدیکان و خویشاوندان و نورچشمی‌ها اختصاص داشت. کم کم فاصله میان اغنیا و ضعفا بیشتر شد و مشکلی که به تبع آن بروز کرد این بود که گفتند همه این‌ها مستلزم تغییر جهت فرهنگی است و لذا تغییر فرهنگ و طرح سبک جدید زندگی در دستور کار قرار گرفت.
* تولد روزنامه همشهری نیز برای تغییر سبک زندگی بود. همشهری می‌گفت اصلا به سیاست کاری ندارم و می‌خواهم بعد از فشارهای جنگ و مشکلات مختلف یک تصویر گل و بلبل به مردم ارائه دهم و در نتیجه اولین روزنامه رنگی بود که افراد حرفه‌ای نیز وارد آن شدند؛ روزنامه‌نگارانی از قبل انقلاب و بعد از آن.
* جریان‌سازی فرهنگی برای القاء اینکه عصر جدیدی آغاز شده، محدود به این روزنامه نبود و به ساحت رسانه ملی کشیده شد. ادبیات، موسیقی و نظم و نثر این دوره به گونه‌ای در تقابل گذشته حرکت می‌کند طوری که در اذهان این طور متبادر می‌شود که برخی گویا سر ستیز با گذشته دارند و اتفاقا کد‌هایی نیز در این جهت داده شد و تیترهایی با مضمون نقد گذشته وآرمان‌های پیشین دیده شد و کم کم بحث‌هایی درباره اینکه سیاست و دین با هم نمی‌سازد و همچنین درباره دین حداقلی مطرح شد. بعد‌ها برخی از دست و پا گیر شدن انقلاب برای نظام حرف زدند از اینجا بود که عده‌ای طرفدار نظام بدون انقلاب و عده‌ای طرفدار انقلاب بدون نظام شدند و به همین خاطر آقا فرمودند که انقلاب همان نظام و نظام همان انقلاب است.
* با افتخار می‌گویم که اولین انتقاد از سوی جریان وفادار به انقلاب شکل گرفت و منتقدان اولیه آقای هاشمی از بر و بچه‌های حزب‌اللهی بودند. یکی از این افراد آقای احمد توکلی بود که در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نیز در حالی که کسی تصور نمی‌کرد، در مقابل هاشمی ایستاد.
* آقای هاشمی خودشان در جلسه‌ای که با مجمع روحانیون داشتند و مجمع روحانیون مبارز از وی گلایه کرده بود که نسبت به آنها کم‌توجه است، گفته بود که من از نظر فکری به شما (مجمع روحانیون مبارز) نزدیک‌ترم، هرچند از نظر تشکیلاتی عضو جامعه روحانیت مبارزم. به همین دلیل ایشان معمولا فراتر از جناح‌ها قلمداد می‌شوند.
* بازتاب برخی تصمیمات منجر به فاصله اقشار مختلف جامعه شد و همین مساله اغتشاشاتی را در برخی شهرها مانند مشهد، اراک، قزوین و … به وجود آورد. در دوره هاشمی تصمیم بر این شد که قیمت‌ها آزادسازی شوند و این تصمیم آشفتگی و ترسی را به جامعه القا کرد؛ به طوری که قیمت ارز از 400 تومان به هزار تومان به یکباره افزایش پیدا کرد و قیمت کالاها نیز چندین برابر شد. بنابراین رهبری نیز خود در این قضیه وارد شدند و فرمودند که این وضعیت قابل تحمل نیست. البته آقای هاشمی مقاومت کرد اما رهبری اعلام کرده بود اگر شما از این وضعیت جلوگیری نکنید من خود اشتباه بودن این سیاست را اعلام خواهم کرد.
* آقای هاشمی همواره این‌گونه مطرح می‌کنند که کارگزاران ربطی به ایشان ندارد و ایشان تنها برای مشورت با این جمع با آنها ارتباط برقرار می‌کند اما فکر می‌کنم پذیرفتن این ادعا با قبول انگ ساده‌لوحی ممکن است. کارگزاران همواره مواضع خود را با آقای هاشمی هماهنگ کرده‌اند. ترکیب اینها عناصری از چپ‌های سابق، چپ‌های لاحق، راست‌های سابق و راست‌های لاحق است و معجونی از کسانی است که آن‌چه آنها را به هم پیوند می‌داد باور جدیدی بود که خلاصه‌اش این است که «باید نسبت به آرمان‌های گذشته تجدیدنظر کنیم».
* شما راحت می‌توانید چهره‌هایی که از تیم آقای هاشمی بودند، در دولت آقای خاتمی نیز ببینید. آقایان نجفی، مرحوم نوربخش، عادلی، روغنی زنجانی، مرعشی، جهانگیری و کرباسچی از جمله این افراد بودند. گفتمان ظاهری اینها متفاوت است اما در اصول با هم مشترکند. اصول مشترک آنها دین حداقلی و این است که دیگر نمی‌توان به انقلاب مثل دهه 60 نگاه کرد.
*  در سال 84 در دور دوم انتخابات، دوقطبی هاشمی – احمدی‌نژاد را رقم زدند و همه ظرفیت اصلاحات پشت سر آقای هاشمی قرار گرفتند.
* رسانه‌های بیگانه در همان اوایل پس از رحلت امام (ره) شیطنتی کردند به این صورت که پس از چهره کاریزمای امام (ره) دیگر هیچ رهبری نمی‌تواند این‌گونه بدرخشد و همواره تلاش می‌کردند از مقام معظم رهبری به عنوان رهبر معنوی و از هاشمی رفسنجانی به عنوان رهبر سیاسی یاد کنند تا از این طریق حاکمیت دوگانه را القا کرده باشند و در عمل، متاسفانه برخی جریانات داخلی هم به این مساله دامن می‌زدند.
* من اینجا از آقای هاشمی با نفرت حرف نمی‌زنم. اینهایی که می‌گویم تحلیل است. مگر می‌شود کسی بگوید که در دوره هاشمی خدمتی به نظام و انقلاب نشده است؟ هرکس چنین ادعایی کند حاضرم با او بحث کنم که در همین دوران سازندگی کلی خدمت شده است، هم‌چنان که در دوره‌ی آقای خاتمی نیز این‌گونه بوده است اما بحث درباره‌ اندازه‌هاست.
* مقام معظم رهبری که فرموده بودند «من از دولت‌ها حمایت می‌کنم و از ایشان بیشتر، چراکه ایشان و همراهانشان خجالت نمی‌کشند از این‌که خود را منتسب به انقلاب بدانند»، اما بعدها مقام معظم رهبری اعلام می‌کنند که «هر دولت خوبی‌هایی دارد و اشتباهاتی و این دولت نیز خوبی‌هایی داشته و اشتباهاتی دارد».
* ین شگفت‌زدگی که شما درباره تغییر منش دولت‌ها در دور دومشان از آن صحبت می‌کنید، در مورد آقای احمدی‌نژاد بیشتر است؛ چراکه خود آقای احمدی‌نژاد هم گفت که دولتشان برآمده از نذر و نیازها بود. شخصی که بالا می‌آید نباید فراموش کند که خاستگاه او از کجا بوده است. چرا آقای احمدی‌نژاد به هشت سال پیش خود پشت کرد و خلاف عهدی که با مردم بسته بود حرکت می‌کند؟ ایشان دادگاه قانون اساسی را که آقای خاتمی درست کرده بود منحل کرد و کار درستی هم بود اما دوباره در اواخر دولتشان آن را احیا کردند. به قیافه ایشان نمی‌خورد که از این مواضع حرف بزنند.
وی در پاسخ به پرسش دیگری نیز با اشاره به حوادث سال 88 اظهار کرد: برخی درباره افراد موثر در این اتفاقات می‌گفتند که آنها از همان ابتدا با سازمان سیا بسته بودند. من معتقدم این‌طور نبود. آقای موسوی و کروبی به عنوان دو گزینه که شورای نگهبان آنها را تایید کرده بود آمدند اما آقای موسوی در میانه راه دید رای لازم برای اینکه رقیب را زمین بزند، ندارد. لذا دست‌هایی مانند مشارکتی‌ها و دست‌های بیگانه به سمتش رفت و در میانه راه خراب شدند.
*  یکی از نقطه ضعف‌های جدی دولت همین جابه‌جایی‌های بی‌گدار است. در هشت ماه آخر دولت کسی که یک وزارتخانه را عهده‌دار می‌شود چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ این در حالی که وزیر قبلی نیز طبق نامه خود آقای احمدی‌نژاد عنصر نامطلوب تشخیص داده نشده و اتفاقا از او تشکر شده است.
* چه ضرورتی سبب شده است که هشت ماه مانده به پایان کار دولت این جابه‌جایی‌ها صورت بگیرد، آن هم به کسی این سرپرستی را بدهند که خودش در دو – سه وزارتخانه‌ای که ادغام شده‌اند مانده است. عقل طبیعی و دست‌نخورده می‌گوید این کار غلط است. این حرف البته به این معنا نیست که این دولت هر کاری کرده اشتباه بوده است. این دولت رکوردهایی زده که هر دولتی به این راحتی‌ها نمی‌تواند آن را بشکند.
* نمی‌خواهم انگیزه‌خوانی کنم اما تنها چیزی که می‌توان از این تغییرات گفت این است که ما با یک بازی شطرنج روبه‌رو هستیم که در آنها مهره‌ها جابه‌جا می‌شوند ولی شطرنج‌باز باید منتظر کیش و مات شدن هم بماند.
* نمی‌دانم چرا خیال می‌کنیم همه خوبی‌های عالم در ما جمع شده است. عطش برای خلود در این پست‌ها و مقام‌ها به یک بیماری مسری تبدیل شده که به این دولت هم رسیده است. هرچند آقای احمدی‌نژاد درباره این جمله‌اش که از “کجا می‌دانید پایان عمر دولت است؟” گفته بود شوخی کردم ولی گویا خیلی هم شوخی نبوده و تدارکاتی می‌بینند.
* باعث تاسف است برای دولتی که این‌قدر خدمت کرده، اما به دلیل رفتارهای اخیرش وقتی درباره تداوم این دولت پرسیده می‌شود، تنها 13 درصد با آن موافقند. این اتفاق چندان شدنی نیست؛ چراکه بر اساس نظرسنجی یک موسسه معتبر که در اوایل آذر انجام شد، تنها 13 درصد طرفدار امتداد دولت احمدی‌نژاد بوده‌اند.

[ جمعه 91/9/17 ] [ 12:0 صبح ] [ باران ] [ نظرات () ]
برخی کشورهای اروپایی در اعتراض به تصمیم رژیم صهیونیستی برای ادامه ساخت شهرک های جدید صهیونیست نشین در قدس شرقی و کرانه باختری سفرای «تل آویو» را فراخواندند.
منبع: شفقنا

[ سه شنبه 91/9/14 ] [ 2:9 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
تنها دقایقی پس از انتشار خبر شکار یک پهپاد آمریکایی دیگر در منطقه خلیج فارس توسط ایران، تمام رسانه‌های بزرگ دنیا به بازتاب این خبر پرداختند.


به گزارش گروه رسانه و مطبوعات «تیتر یک»
نیروی دریایی سپاه پاسداران ساعتی قبل از شکار یک فروند پهپاد جاسوس آمریکایی خبر داد. بنا بر این گزارش یک فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی که در چند روز گذشته با هدف شناسایی و جمع آوری اطلاعات در حال گشت زنی در منطقه عمومی خلیج فارس بود، به محض ورود به حریم فضای جمهوری اسلامی ایران در تور یگان‌های پدافندی و سامانه‌های کنترلی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گرفتار و در اختیار گرفته شده است.

 حالا این خبر آن هم در سالگرد به دام افتادن پهپاد آمریکایی RQ170، به تیتر یک رسانه‌های دنیا بدل شده است.

خبرگزاری رویترز در خبری فوری شکار پهپاد آمریکایی را پوشش داد

این خبرگزاری به نقل از رسانه‌های ایرانی نوشت که این پهپاد در حال جمع‌آوری اطلاعات از آب‌های خلیج فارس بوده است. این خبرگزاری همچنین به رویارویی ماه گذشته جنگنده‌های نیروی هوایی ایران با یک پهپاد آمریکایی نیز اشاره کرده و نوشت ایران اعلام کرد آن پهپاد قصد ورود به آسمان ایران را داشته است.

شبکه بی‌بی‌سی نیز این خبر را به صورت فوری پوشش داد و نوشت پهپاد آمریکایی بر فراز آب‌های خلیج فارس شکار شده است. به نوشته پایگاه اینترنتی این شبکه، مقامات آمریکایی هنوز واکنشی به این خبر نشان نداده‌اند.

خبرگزاری آسوشیتدپرس دیگر خبرگزاری است که به انتشار این خبر پرداخت. این خبرگزاری نوشته است که مقامات ایرانی هنوز جزئیات محل و زمان این رخداد را اعلام نکرده‌اند. آسوشیتدپرس به شکار پهپاد RQ170 در سال گذشته نیز اشاره کرده و نوشت ایران مدعی شده است که اطلاعات پهپاد RQ170 را که از پهپادهای فوق سری آمریکا است، بازیابی کرده‌اند.

شبکه سی‌بی‌اس آمریکا نیز خبر شکار پهپاد آمریکایی را منتشر کرده و نوشته است ایران می‌گوید یک پهپاد آمریکایی را شکار کرده‌ است.

خبرگزاری فرانسه و شبکه خبری فرانس 24 هم با انتشار این خبر به نقل از رسانه‌های ایرانی، نوشته‌اند که سپاه ایران هنوز جزئیات این خبر را منتشر نکرده است.

روزنامه انگلیسی دیلی‌تلگراف خبر شکار این پهپاد را منتشر کرده و نوشته است هنوز گفته نشده است که این پهپاد چطور شکار شده است.

روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» هم این خبر را با این تیتر منتشر کرد: ایران می‌گوید یک پهپاد آمریکایی دیگر را نیز شکار کرده است.

«هاآرتص» دیگر روزنامه صهیونیستی بود که خبر شکار پهپاد را به صورت فوری منتشر کرد و نوشت ایران مدعی شکار یک پهپاد آمریکایی است.

شبکه صدای آمریکا نیز این خبر و اظهارات سردار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه را منتشر کرده و به درگیری ماه گذشته جنگنده‌های ایرانی با یک پهپاد آمریکایی اشاره کرده است.

شبکه اسکای‌نیوز و شبکه راشاتودی هم این خبر را فوری منتشر کردند و اعلام کردند ایران گفته است این پهپاد را زمانی شکار کرده که در حال جمع‌آوری اطلاعات در آب‌های خلیج فارس بوده است. راشاتودی در پایگاه اینترنتی خود نوشته است که آمریکا در دو ماه گذشته تعداد پهپادهای خود را بر فراز آب‌های خلیج فارس افزایش داده است.

روزنامه مصری المصریه الیوم، روزنامه الحیات هم از جمله روزنامه‌های عربی زبانی هستند که به انتشار این خبر پرداختند.

شبکه العربیه و شبکه الجزیره نیز بلافاصله پس از انتشار این خبر، آن را پوشش داده و اعلام کردند ایران اعلام کرده یک پهپاد آمریکایی را شکار کرده است.

شبکه المنار لبنان نیز به پوشش وسیع این خبر پرداخت و دقایقی نیز به صورت زنده تصاویری از این پهپاد پخش کرد.

پایگاه‌های اینترنتی «پاکستان دیفنس» و پایگاه «سوئیس‌ اینفو» هم خبر شکار پهپاد آمریکایی را در اخبار فوری خود منتشر کردند.

روزنامه صهیونیستی «جروزالم‌پست» با انتشار این خبر، به سابقه این اقدام نیز اشاره کرده و نوشته است ایران سال گذشته نیز یک پهپاد RQ170 آمریکا را شکار کرد و بعدها تصاویر آن را پخش کرد. ایران در آن زمان اعلام کرد که کنترل پهپاد را به دست گرفته و آن را در خاگ خود بر زمین نشانده است. ایران اعلام کرده بود که این پهپاد را مهندسی معکوس می‌کند و نمونه‌های آن را به تولید انبوه می‌رساند.


[ سه شنبه 91/9/14 ] [ 2:9 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

به گزارش گروه سیاسی«تیتر یک» پایگاه اطلاع رسانی «استراتژیک آنالیز» در مقاله‌ای به قلم «علی شهاب»‌ تلاش می‌کند به حقایق نهفته در پس پایگاه خبری صهیونیستی «دبکا» بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که چرا برخی رسانه‌ها و پایگاه‌های خبری منطقه‌ای اخبار منتشره توسط این پایگاه را به محض انتشار ترجمه و استفاده و به این اطلاعات به عنوان اطلاعات دست اول نگاه می‌کنند که باید چشم بسته از آنها استفاده کرد و به آنها استناد جست و در مصداقیت و اعتبار آنها لحظه‌ای به خود تردید راه نداد و هیچ ابا یا واهمه‌ای از این نداشته باشیم که ذکر کنیم، این پایگاه اطلاع رسانی به نوعی با سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در ارتباط بوده و از جمله پایگاه‌های مقرب و نزدیک به این سرویس‌ها است.

اما واقعا حقایق نهفته در پس این پایگاه صهیونیستی چیست و چرا باید صرفا این پایگاه اقدام به انتشار اخبار و اطلاعاتی امنیتی رژیم صهیونیستی کند، آیا پایگاه‌های دیگری در اسرائیل وجود ندارند که چنین اطلاعاتی را منتشر کنند که دبکا موظف شده این ماموریت را برعهده بیگرد. 

برای آغاز و آشنایی اولیه با این پایگاه اطلاع رسانی صهیونیستی باید گفت،‌ کسانی‌ که در راس این پایگاه اطلاع رسانی قرار داشته و اداره و مدیریت آن را برعهده دارند، دو مرد مسن هستند که سن یکی از آنها پای را از 75 سال هم فراتر نهاده است. 

یکی از این دو «گیورا شمایس» و دیگری «اسرائیل ارلیخ» نام دارد که مسئولیت بخش زبان عربی و «دیانا شلیم» مسئولیت بخش زبان انگلیسی این پایگاه خبری را برعهده دارد. 

شمایس و ارلیخ پیشتر کارمند روابط عمومی دوایر و محافل دیپلماتیک و کنسولگری‌های رژیم صهیونیستی در آمریکا و اروپا بوده‌اند. 

همانگونه که از نوع مطالب و گزارش‌های این پایگاه خبری آشکار است، نویسندگان آن دارای دیدگاه‌های دست راستی تندرو به خصوص در قبال قضیه نزاع اعراب – اسرائیل هستند و این موجب می‌شود تا روابطی نزدیکی با جناح راست تندرو اسرائیل و نئومحافظه‌کاران آمریکا داشته باشند. 

آنچه در همان لحظات اول نظر کاربران این پایگاه خبری را به خود جلب می‌کند، این است که همه چیز در این پایگاه خبری منتشر می‌شود. هر خبری را می‌توانید در این سایت مشاهده کنید، از جمله خبرهایی درباره تغییر و تحولاتی که اصلا روی نداده‌اند یا تلاش می‌شود، تصورات و برداشت‌هایی غیر واقعی از آنچه هست ارائه شود و برای دادن وجهه و ماهیتی واقعی به آنها، به منابع اطلاعاتی و نظامی و سیاسی بارز نسبت داده ‌شوند. 

برای اینکه این اخبار مستندتر و واقعی‌تر جلوه کند، شمایس و ارلیخ مطالب منتشر شده در مطبوعات و روزنامه‌های آمریکایی یا کتا‌ب‌های تازه انتشار یافته در این کشور را به آن اضافه می‌کنند و در این راستا همواره بر این نکته تکیه می‌کنند که به دلیل مشغولیت کاری بسیار روزنامه‌نگاران و اهالی مطبوعات آنها هیچ‌ گاه نمی‌توانند صحت و درستی موضوعات مطرح شده در این پایگاه خبری را پیگیری کنند و به همین دلیل توان پیگیری موضوع و دریافت حقیقت از غیر حقیقت را ندارند. 

اما نکته مهمتری که در اخبار انتشار یافته توسط این پایگاه اطلاع رسانی جلب توجه می‌کند، انتساب برخی سخنان و اظهارات به منابعی ناشناخته است. همچنین کسانی ‌که اخبار این پایگاه را دنبال می‌کنند، با این گفته هم عقیده هستند که این پایگاه بوق تبلیغاتی سیاست‌های جناح راست تندرو رژیم صهیونیستی است. به عنوان مثال از جمله موضوعاتی که در این پایگاه به وفور و بسیار به آن پرداخته و روی آن تاکید می‌شود، دادن بازتاب‌ به تحریم‌های اقتصادی ایران و ادامه اجرای برنامه هسته‌ای ایران با روندی سریع و خطرناک و به طور کلی بزرگ جلوه دادن توانمندی‌های نظامی ایران و حزب الله است. 

باز به عنوان مثال درباره حادثه پرواز هواپیمای بدون سرنشین «ایوب» برفراز صحرای نقب در سرزمین‌های اشغالی این پایگاه در اولین واکنش خود و بی‌آنکه به خود ذره‌ای ‌تردید راه دهد به سرعت آن را به ایران نسبت داد و تاکید کرد که ایران این هواپیمای بدون سرنشین را توسط یک ماهواره به سرزمین‌های اشغالی ارسال کرده است. 

در حالی‌که در آن زمان هنوز حتی طرف‌ها و محافل رسمی صهیونیستی نیز به صورت حدس و گمان‌ درباره طرف ارسال کننده این هواپیما و هویت آن اظهار نظر نکرده بودند. 

همچنین اگر این ادعای دبکا درست است، آیا این سوال پیش نمی‌آید که ایران با چنین توانمندی‌های فضایی و ماهواره‌ای خطری بزرگ برای اسرائیل صرف نظر از خطر برنامه هسته‌ایش به شمار نمی‌آید؟ 

این درحالی است که باید توجه داشت، در اسرائیل رورنامه‌های بزرگی وجود دارند که تاریخ انتشار و فعالیت مطبوعاتی آنها به سال‌ها پیش باز می‌گردد و در آن روزنامه‌نگاران و خبرنگار با تجربه‌ و تحلیلگران و مفسران بزرگ و برجسته‌ای کار می‌کنند که دارای شبکه گسترده‌ای از روابط کاری و شغلی و شخصی مستحکم با نخبگان سیاسی و نظامی و امنیتی صهیونیستی و آمریکایی هستند و برخی مطالب و اخباری که این افراد تاکنون منتشر کرده‌اند، تغییر و تحولات سیاسی عمیق و گسترده در اسرائیل را به دنبال داشته و چگونه است که این روزنامه و این تحلیلگران در این ارتباط سخنی نمی‌گویند، اما پایگاه خبری دبکا با این اطمینان از این موضوع سخن می‌گوید. آیا واقعا این روزنامه‌ها و تحلیلگران و مفسران جرات و شجاعت انتشار چنین مطالب و اخباری را ندارند و این شجاعت تنها منحصر به پایگاه اطلاع رسانی صهیونیستی به نام دبکا است. 
به نقل از ندای انقلاب در حالی‌که باید گفت، پاسخ این سوال بسیار واضح و روشن است، چون در این روزنامه‌ها داشتن مصداقیت و مسئولیت یکی از مهمترین و مرکزی‌ترین اصل کاری است و خوانندگانی در پس این روزنامه‌های قرار دارند که به مطالب مندرج در آنها توجه بسیار می‌کنند. 

اما درباره سایت دبکا هیچ کس در اسرائیل توجهی به مطالبی ندارد که توسط این سایت منتشر می‌شود و با این که مطالبی در این پایگاه اطلاع رسانی منتشر می‌شود که تلاش دارد، به نوعی موجب ایجاد موجی جدید در جامعه صهیونیستی و کشورهای منطقه و برانگیختن آنها شود، اما این تلاش‌ها تاکنون هیچ گاه به نتیجه نرسیده و کمتر مطلبی بوده که توسط این پایگاه خبری موجب ایجاد واکنش سیاسی یا مردمی در رژیم صهیونیستی یا کشورهای منطقه شده است، چون چه ساکنان سرزمین‌های اشغالی چه مردم منطقه به راحتی و با جدیت و مصداقیت با خبرهای این پایگاه خبری تعامل نمی‌کنند. 

از سوی دیگر اداره‌کنندگان این پایگاه خبری تلاش بسیاری دارند تا این پایگاه مطالب خود را به زبان انگلیسی منتشر کند که مهمترین دلیل آن دریافت کمک‌های مالی سخاوتمندانه از یهودیان آمریکاست. به همین دلیل تاکید شده است،‌ در قبال اخبار و مطالبی که توسط این سایت منتشر می‌شود و به عنوان منبع مورد استفاده قرار می‌گیرد، تامل بسیار صورت گیرد.


[ دوشنبه 91/9/13 ] [ 3:58 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

برخی از آگاهان میگویند علل گوناگونی در جابه جایی مشایی از سمت رئیس دفتری ،رئیس جمهور نقش داشته است.

رویداد،همزمان با جابه جایی اسفندیار رحیم مشایی از سمت رئیس دفتری رئیس جمهور به مقصد دبیرخانه جنبش عدم تعهد و مشاوره وی ، گمانه های مختلفی از سوی آگاهان مسائل سیاسی کشور مطرح میشود.

برخی از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که علت جا به جایی وی بدست آوردن شرایط لازم برای کسب صلاحیت حضور در میدان رقابت های انتخاباتی با عنوان عدم برخورداری از مسئولیت و پست دولتی است که البته پیش ازین نیز منابع نزدیک به وی گمانه هایی را بصورت کلی و در حاله ای از ابهام مطرح کرده بودند.

همچنین گروهی از تحلیلگران بر این عقیده پا فشاری میکنند که علت تغییر در نهاد ریاست جمهوری و رفتن رحیم مشایی ازین نهاد ، یک عملیات تاکتیکی انحرافی برای دور کردن اذهان از شخص محوری است که قرار است لیدر جریان انتخاباتی نزدیک به رئیس جمهور فعلی کشور در دور آتی رقابت های سیاسی برای کسب کرسی ریاست جمهوری است.

اما همچنان عده ای دیگر قاطعانه تاکید میکنند که وی بنابر دلایل گوناگونی همچنان علاقمند به حضور در حاشیه های سیاسی و احیانا ایفای نقشی نوستالوژیک در دبیرخانه جنبش عدم تعهد و انتشار جهانی شعارهای رئیس جمهوری در امر مهدویت و انتظار است که در این فرصت مغتنم باقی مانده قرار است از آن نهایت استفاده را کسب کرد.

به هرحال رئیس جمهور در پیامی برای وی تاکید کرده است:اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم.

با این حساب رویداد خاصی در اردوگاه جریان سیاسی رئیس جمهور بجز یک جا به جایی سیاسی با اهداف احتمالا انتخاباتی صورت نپذیرفته و احیانا رحیم مشایی در خیزی بلند برای انتخابات ریاست جمهوری و یا کار کردن بروی یک گزینه سفید و کم حاشیه تر از خودش مشغول است.

گفتنی است همزمان با اعمال برخی از تغییرات در نهاد ریاست جمهوری جریان نزدیک به رحیم مشایی برخی از شایعات را در خصوص وی منتشر میکند.


[ یکشنبه 91/9/12 ] [ 12:0 صبح ] [ باران ] [ نظرات () ]
<< مطالب جدیدتر           

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 120
بازدید دیروز: 119
کل بازدیدها: 1044179
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون