سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند. درعصر ارتباطات‌ نفس بکشم یا قرون وسطا. وقتی خبری ازتو نباشد. دوره جاهلیت است. اللهم عجل لولیک الفرج .... 
قالب وبلاگ
آری محرم از راه می رسد و ندایی آسمانی به همراه دارد



 

از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟

یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

کم کم ماه محرم از راه می رسد با خاطراتی بس تلخ و جانگداز، زمین و آسمان به عزا نشسته است اندوهی بس سترگ را. باز این چه شورش است که تمامی جنبندگان را فراگرفته؟ آری محرم از راه می رسد و ندایی آسمانی به همراه دارد:

"هل من ناصر ینصرنی"
براستی او کیست که از نای بریده اش نور می پراکند؟ و خون پاکش بعد از هزاره نیز می جوشد و می سوزاند؟ تو گویی باد، بوی پیراهنش را تا چشم های خونبار عاشقانش رسانده و سهمیه اشک دلسوختگانش را هر سال مادری با پهلوی خمیده پخش می کند. هنوز کام عطشان قربانی شش ماهه اش دل ها را به تپش وا می دارد و غربت نازدانه ی خفته در گوشه ی خرابه ی شام آرامش سینه ها را  متلاطم می کند. داغی سنگین بر جان ها می نشاند یاد و خاطره ی جوان رعنای او که پیش چشمان خونفشان پدر، تکه تکه صحرای جنون و عطش را میهمان می شود. دیگر کسی نمانده است برای یاری اش، یاران یکی یکی جان را نثار تنها حجت حق در روی زمین کردند برادران و برادر زادگان و دو نور چشمان خواهر، جوانان بنی هاشم هر آنچه در توان داشتند در دفاع از حریم عشق نثار کردند. آه که چه توان کرد در نابرابری این ستیز جانکاه، چندین و چند هزار نامرد در برابر هفتاد و اَندی مرد! حالا اوست و بدنی مجروح و قلبی مجروح تر اما آوای زیبایش دشت خون را به بهت و حیرت نشانده "اگر دین جدّم جز با کشته شدن من برقرار نمی ماند، پس ای شمشیرها مرا در خود بگیرید." و بر فراز تلّ، قامت تکیده ی زنی از پشت آیینه لرزان اشک ها به چه می نگرد حیران و گریان؟! هول نشور را تداعی می کند عصر عاشورا، آتش به خیام  آل عبا افتاده و دل ها سوزان تر از خیمه هاست. چگونه در زیر خار بن ها پروانگان سوخته بال و پر را بیابد و شعله ی افتاده به دامان نازدانه ها را فرونشاند؟ مستوره ی آل عبا و مجلس نامحرمان؟! عقیله بنی هاشم با اندوهی به وزن زمین و آسمان می رود تا پیام خون خدا را جاودانه سازد. عنقریب است که کوفه و شام با حضور علی وار و سخنان کوبنده اش یکبار دیگر خطبه خوانی مولا را به تماشا بنشیند.

آری محرم است و نواهایش، محرم است و عزاهایش، محرم است و همدردی دل های محزون شیعه با صاحب عزای مظلوم و داغدارش منتقم خون خدا عجل الله تعالی فرجه الشریف...

سلام من به محرم به غصه و غم مهدی

منبع : امام حسین علیه السلام


[ دوشنبه 92/8/13 ] [ 6:28 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
دانش‌آموزان و دانشجویان پرچم آمریکا را زیرپا گذاشتند. شعار مرگ بر آمریکا در خیابان‌ها طنین انداز بود.
منبع: دانا

[ دوشنبه 92/8/13 ] [ 6:26 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
سخنان رهبری در آستانه روز ملی مبارزه با استکبار بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهانی به همراه داشت که اکثر این رسانه‌ها بر حمایت رهبر از مذاکرات تأکید کردند و خشم رسانه‌های صهیونیستی نیز از سخنان مقام معظم رهبری برانگیخته شد.
منبع: فارس

[ یکشنبه 92/8/12 ] [ 11:17 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از آحاد مردم به ویژه دانشجویان، دانش‌آموزان، فرهنگیان و اساتید فرهیخته دعوت کرد که با تمام توان در مراسم حماسی مبارزه با استکبار جهانی حضور پیدا کنند.
منبع: فارس

[ یکشنبه 92/8/12 ] [ 11:12 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
به مذاکره خوشبین نیستم ولی باذن الله از این مذاکرات ضرری هم نمیکنیم و این تجربه،ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد.

[ یکشنبه 92/8/12 ] [ 4:21 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
کارشناس عالی وزارت خارجه گفت: در مرحله فعلی تأکید بر شعار ”مرگ بر آمریکا” نه تنها ضروری است بلکه به سیاست خارجی ما در “رابطه” ما با آمریکا قطعاً کمک خواهد کرد!
منبع: کمال مهر

[ یکشنبه 92/8/12 ] [ 4:20 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل در نشست اخیر این کمیته پیش‌نویس قطعنامه‌ای در زمینه خلع سلاح هسته‌یی را ارائه داد.
منبع: ایسنا

[ جمعه 92/8/10 ] [ 9:18 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]

وقتى از «فلسفه سیاسى اسلام‏» سخن به میان می ‏آید، بحث از فلسفه و نوع بینش اسلامى است. و در حقیقت فلسفه سیاسى اسلام، جزئى از نظام فلسفى و جهان‏بینى اسلامى محسوب می ‏گردد.
دانشمندان اسلامى در علومى چند مبانى نظرى و عملى نظام فلسفى اسلام را تبیین کرده ‏اند که می توان «فلسفه‏»، «کلام‏»، «عرفان‏»، «اخلاق‏» و «فقه‏» را در این ردیف قرار داد.

فلسفه، کلام و عرفان نظرى، مبانى عقلى و تئوریهاى اسلامى را ارائه می ‏دهند، تئوریهایى که خود علاوه بر عقل از قرآن و سنت اخذ شده‏ اند و اگر این دو را از آن حذف کنیم نامیدن عنوان اسلامى بر آن شایسته نیست.
همچنین عرفان عملى، حکمت عملى - سیاست مدن - و فقه اسلامى نیز مبانى عملى فلسفه سیاسى اسلام را تشریح می ‏کنند.

«آراء اهل المدینة الفاضلة‏»، «السیاسة المدینة‏»، «التنبیه على سبل السعادة‏» از فارابى و «سیاسیات شفا» از ابن‏ سینا در فلسفه، «الشافى فى الامامة‏» از سید مرتضى، و «تجرید الاعتقاد» از خواجه نصیر الدین طوسى و شروح آن در علم کلام و «فصوص الحکم‏» فارابى و محیى الدین عربى و «مصباح الانس‏» شمس الدین محمد، ابن فنارى از جمله کتبى هستند که مبانى نظرى فلسفه سیاسى اسلام را بیان داشته ‏اند.

«طهارة الاعراق‏» ابن ‏مسکویه رازى، «اخلاق ناصرى‏» و صدها اثر در فقه اسلامى چون «جواهر الکلام‏» شیخ محمد حسن نجفى و «کتاب البیع‏» حضرت امام خمینى - قدس سره - به اصول عملى فلسفه سیاسى اسلام پرداخته ‏اند.

فلسفه سیاسى اسلام به گونه‏ اى که مبانى نظرى و عملى آن در کتابى فراهم آمده باشد نگاشته نشده است و هر یک از اصول عقلى و نقلى آن جداگانه مورد بررسى قرار گرفته است و همین امر موجب گشته تا نا آشنایان به علوم اسلامى و گروههایى بسان مستشرقان و غربگرایان از وجود چنین فلسفه ‏اى اظهار بی ‏اطلاعى نموده و منکر وجود خارجى آن گردند.

ولى ناگفته پیداست که اگر مبانى نظرى آن در کتابى فراهم نشده، ولى اصول عملى آن همواره با صدها و هزاران تالیف مورد بررسى قرار گرفته و به عنوان برنامه زندگى هر یک از افراد جامعه اسلامى به اجرا گذاشته شده است.

البته نباید فراموش کرد که برخى از دانشمندان اسلامى با نوشته‏ ها و خطابه‏ هاى سیاسى خویش این مبانى را ولو بصورت مختصر و بدون فصل‏ بندى و شیوه‏ هاى کلاسیک در مجموعه ‏اى فراهم ساخته‏ اند که از آن جمله ‏اند:

1. العروة الوثقى سید جمال ‏الدین اسد آبادى
2. طبایع الاستبداد عبدالرحمان کواکبى
3. خطابه‏ هاى سیاسى شیخ محمد خیابانى
4. قانون مشروطه مشروعه سید عبدالحسین لارى
5. تنبیه الامة و تنزیه الملة میرزا محمدحسین نائینى
6. عواید الایام مولى احمد نراقى
7. شؤون اختیارات ولى فقیه حضرت امام خمینى
8. حکومت اسلامى حضرت امام خمینى
9. کشف الاسرار حضرت امام خمینى قدس سره

باید خاطر نشان ساخت از آنجاییکه به شیعه جز در موارد معدودى فرصت تشکیل حکومت داده نشده است این علم مانند دیگر علوم اسلامى رشد و بالندگى نداشته است ولى چون برادران اهل سنت زمان بیشترى بر مسند حکومت تکیه نموده‏ اند، کتابهایى در این زمینه نگاشته و به آن نظم بیشترى بخشیده ‏اند.
«الاحکام السلطانیه‏» مارودى از این نوع است.


پیام ‏آوران وحى

قرآن کریم پیامبران الهى را به عنوان رهبران جامعه انسانى که از سوى خداوند متعال برگزیده شده ‏اند، معرفى می ‏نماید. چنانچه می ‏فرماید:

«کان الناس امة واحدة فبعث الله النبین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه‏». (2)
«مردم گروه واحدى بودند، خدا رسولان را فرستاد که نیکان را بشارت دهند و بدان را بترسانند و با آنها کتابى به راستى فرستاد تا تنها دین خدا به عدالت در موارد نزاع مردم حکم فرما باشد.»


محور وحدت امت اسلامى

با همه اختلافاتى که در تعریف جامعه از سوى جامعه ‏شناسان روى داده است. ضابطه «حکومت واحد و استقلال سیاسى‏» براى وحدت یک جامعه، با ارزش و معتبر تلقى شده است.
و از آنجاییکه قرآن کریم این حکومت و استقلال سیاسى را از آن پیامبران خدا می ‏داند، همواره حاکمان زر و زور و تزویر با آنان به مقابله برخاسته ‏اند.
در عصر نبوى - صلى الله علیه و آله - مخالفت قریش و مشرکان عربستان، و در عصر علوى، مخالفت معاویه و اصحاب جمل و نهروان و در عصر حسنین - علیهما السلام - مخالفت زمامداران و سیاست بازان اموى با دین و اسلام تضعیف دین را به همراه داشت.
معاویه و خلفایى بسان او با تکیه بر خلافت اسلامى، سلطنت استبدادى خویش را پیش می ‏بردند و چون توان آن را نداشتند که با صراحت ‏با دین اسلام به مقابله برخیزند، با منع تدوین حدیث و سب اهل بیت عصمت و طهارت به مخالفت ‏با اسلام پرداختند. حال آنکه ولاء اهل بیت از سوى پیامبر - صلى الله علیه و آله - سفارش شده بود و این خاص مکتب تشیع نبود. و بزرگان اهل سنت نیز به آن اشاره کرده‏ اند.
چنانکه امام شافعى گوید:
«یا آل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فى القرآن انزله یکفیکم من عظیم الفخر انکم من لم یصل علیکم لا صلاة له‏» (3)
«اى اهل بیت رسول خدا - صلى الله علیه و آله - دوستى شما فریضه‏ اى است از جانب خداوند که در قرآن آن را فرود آورده است. از فخر بزرگ، شما را این بس که درود بر شما جزء نماز است و هر کس بر شما درود نفرستد نمازش باطل می ‏گردد».

همچنین فخر رازى از زمخشرى نقل می ‏کند که پیامبر خدا(ص) فرمود:
«من مات على حب آل محمد مات شهیدا، الا و من مات على حب آل محمد مات مغفورا له، و من مات على حب آل محمد مات تائبا، الا و من مات على حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان...» (4)
«هر کس که بر دوستى آل محمد مرد، شهید مرده است، هر کى که بر دوستى آل محمد مرد، آمرزیده مرده است، هر کس بر دوستى آل محمد مرد، مؤمن و کامل ایمان مرده است...»

روش تضعیف دین براى از بین بردن حقوق پیامبران الهى خاص عصر رسول اکرم - صلى الله علیه و آله - و حضرت امیرالمؤمنین على - علیه السلام - نبود بلکه همواره حاکمان مستبد و ستم پیشه با این روش به حکومت‏ خود استمرار بخشیده‏ اند.

غدیر و فلسفه سیاسى اسلام

خداوند متعال به عنوان تنها قانونگذارى که با شناخت کامل انسان -مخلوق خویش- پیامبران الهى را بسوى مردم فرستاد تا «دین خدا» و برنامه ‏هاى سعادت‏ بخش آن را به انسان ابلاغ نمایند (5)
براى تداوم رهبرى الهى امت اسلامى نیز امامانى انتخاب فرمود و بوسیله رسول خویش به مردم شناساند تا پس از وى رهبرى او را گردن نهند.

در فسلفه سیاسى اسلام چند مساله به عنوان اصل شناخته شده ‏اند:
1 - اهمیت زندگى اجتماعى
2 - ضرورت وجود قانون
3 - واضع قانون
4 - مجرى قانون

اهمیت زندگى اجتماعى و ضرورت قانون براى اداره جامعه از جمله امور بدیهى است که تمامى انسانها بر آن واقفند. مساله‏اى که نظامهاى فلسفى را دچار اختلاف کرده و بعضى از آنان را به انحراف کشانده، اصل قانون‏گذارى براى اداره نظام اجتماعى است.

هر چند خود بشر به نقصان خویش در قانون‏گذارى واقف است (6) لیکن همواره بر آن اصرار ورزیده و با حکومتهاى ناپایدار خویش انسانها را از سعادت حقیقى و هدف زندگى دور ساخته و در منجلاب شهوات فرو برده است.

از آنجاییکه انسان موجودى داراى ابعاد گوناگون است و در صدد تکامل و سعادت جاودانى، و هر چند ازلى نیست، موجودى ابدى است و باید در این دنیا سعادت اخروى خویش را تامین کند. قانونگذارى باید براى وى تعیین برنامه نماید که شناخت کامل از انسان داشته باشد و با بی ‏نیازى و بی ‏غرضى که در خویش دارد، قوانین را بر وفق سعادت و خوشبختى انسان وضع نماید. چنین کسى جز خداوند متعال نیست.

«مجرى قانون‏» نیز باید کسى باشد که علاوه بر آگاهى به قانون بر تمایلات خویش مسلط باشد و با شجاعت و حسن مدیریتى که دارد در جامعه، حکومت ‏بپا دارد و جلو تخلفات را گرفته و از بروز هرج و مرج و پایمال شدن حقوق ضعیفان جلوگیرى نماید. این شخص جز فرد معصوم کسى دیگر نیست. که از دیدگاه مسلمانان حضرت رسول اکرم - صلى الله علیه و آله و سلم - است و از نظر شیعه امامیه، دوازده امام معصوم - علیهم السلام - نیز در این ردیف قرار دارند. و در صورت عدم معصوم و غیبت وى، بنا بر دستورى که از جانب پیشوایان دینى صادر گشته، دین ‏شناسان متعهد - فقیهان با تقوا - این مسؤولیت ‏خطیر را بر عهده دارند.

حدیث غدیر

در قرآن کریم آیات بسیارى در باره حضرت مولى الموحدین امیرالمؤمنین على- علیه السلام - نازل شده است که بزرگ داشنمندان شیعه و اهل سنت در کتب تفسیر و شان نزول آیات به آنها اشاره نموده ‏اند.

آیه «تبلیغ‏» از جمله آیاتى است که داستان غدیر را جاودانه نموده است. این آیه روز هجدهم ذى‏الحجه سال دهم هجرت، بر رسول اکرم - صلى الله علیه و آله - فرود آمد. زمانى که پیامبر بزرگوار اسلام به غدیر خم رسیده بود. پیشروان کاروان یکصد هزار نفرى را فرمود تا آنانکه از آن نقطه دور شده ‏اند، بازگردانند و منتظر کسانى باشند که از پى می ‏آیند. آنگاه به ابلاغ فرمان الهى پرداخت.

«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس‏». (7)
«اى پیامبر [صلى الله علیه و آله] به مسلمانان ابلاغ کن، آنچه را که بسوى تو نازل گردیده و اگر چنین نکنى، پس رسالت ‏حق را بجا نیاورده ‏اى و خداوند تو را از - دشمنى - مردم نگاه می ‏دارد».

حضرت علامه مجاهد آیة الله امینى - قدس سره - در کتاب بزرگ الغدیر نام سى(30) تن از دانشمندان اهل سنت را نام می ‏برد که شان نزول آیه را در مورد حضرت على - علیه السلام - می ‏دانند. (8)

آیه «اکمال دین‏» از دیگر آیاتى است که در قرآن کریم آمده، و نزول آن پس از تعیین حضرت على - علیه السلام - به مقام امامت می ‏باشد. زمانی که خطبه غدیر به پایان رسیده است.

«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا» (9)
«امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت ‏خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را براى شما دین پسندیده قرار دادم.»

علامه امینى می ‏فرماید:
متجاوز از بیست تن از دانشمندان اهل سنت - از مفسرین و متکلمین - به نزول آیه اکمال دین در غدیر اشاره نموده‏ اند. (10)

آیه ولایت (12) و سوره "هل اتى" درباره حضرت امیرالمؤمنین على - علیه السلام - نازل گشته و دهها دانشمند از بزرگان اهل سنت‏ بر این امر اعتراف کرده ‏اند. (13)

علامه امینى در کتاب خویش تحت عنوان، «الغدیر فى الکتاب العزیز» در باره آیات نازله در مورد واقعه غدیر می ‏فرماید:
«خداوند متعال خواست این حدیث همواره تازه ماند و شب و روز آن را کهنه نسازد و دستخوش گذشت زمان نگردد، از این رو آیاتى درخشان و آشکار در اطراف آن نازل کرد و امت اسلام هر بامداد و شبانگاه آنها را می ‏خوانند».

گویا پروردگار هستى هر بار که یکى از این آیات تلاوت می ‏شود، نظر خواننده را جلب می ‏کند و در روان وى نقشى می ‏نهد و به آنچه که واجب است وى در باره خلافت کبراى الهى ایمان آورد، در گوش او فرو می ‏خواند. از این آیات است: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک...» (14)

همچنین احادیث نبوى(ص) این واقعه را تاکید کردند، احادیثى چون:

- حدیث منزلت
- حدیث ثقلین
- حدیث على مع الحق و الحق مع العلى
- حدیث على مع القرآن و القرآن معه
- حدیث ان علیا اول من اسلم و آمن و صلى
- حدیث رد الشمس
- حدیث ‏سد الابواب

و ...

آنچه که در باره «حدیث غدیر» - من کنت مولاه فهذا على مولاه - مهم است چیست؟
آیا چیزى جز مساله ولایت و امامت پس از رسول اکرم - صلى الله علیه و آله - است؟
این حدیثى که به تواتر آن را اهل سنت و شیعه نقل کرده ‏اند، به این نکته اشاره دارد که فلسفه ارسال رسل با اصل امامت تداوم می ‏یابد.
همواره باید در میان امت اسلامى کسى باشد که از سوى خدا راهنمایى بشر را بر عهده گرفته باشد و این امر چنان بزرگ است که عدم ابلاغ آن از سوى رسول اعظم الهى تمام تلاشهاى طاقت ‏فرساى‏23 سال رسالتش را از بین می ‏برد و لذا آن حضرت در جمع بزرگ کاروانیان حج مساله ولایت و امامت ‏حضرت على - علیه السلام - را ابلاغ می ‏نماید و پس از آن آیه اکمال دین نازل می ‏گردد.

رسول اکرم - صلى الله علیه و آله - علاوه بر جایگاه تکوینى داراى شؤون متعددى بود که مى‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

1 - بیان احکام و دستورات الهى
2 - منصب قضا
3 - ریاست عامه مسلمین


شیعه معتقد است پس از پیامبر این شؤون به امام منتقل می ‏گردد. تا فلسفه ارسال رسل با اصل امامت تداوم یابد. از این رو مساله امامت ‏به ریاست عامه اکفتا نمی کند، بلکه به معنى مرجع دینى مطرح است.

اهل سنت و تمامى مردم جهان بر این امر واقفند که جامعه به رهبر نیاز دارد و هر جامعه‏ اى باید پیشوایى داشته باشد که همه از وى اطاعت نمایند.
ولى شیعه مساله امامت را خیلى عمیق ‏تر از این مطرح می ‏کند. وى قائل است پیامبر از جانب خدا امام بعد از خویش را به امت اسلامى معرفى کرد و هر امام، پیشواى بعد از خود را مشخص می ‏کند و آنان نه تنها به معنى رهبرى جامعه اسلامى، بلکه به عنوان وصى پیامبر، علومى را که بر آنان افاضه گردیده به مردم ابلاغ می ‏نمایند و مرجع دینى و کارشناس اسلام پس از رسول خدایند و چون رسول اکرم - صلى الله علیه و آله - بر ضمائر دلها آگاهى دارند و بسان یک روح کلى بر همه روحها محیط می ‏باشند. (15)
و همانند پیامبر داراى مقام عصمت هستند و از لغزش مصون می ‏باشند.

ویژگی ‏هاى سه‏گانه امام در تفکر شیعى موجب گشته تا اصل امامت نیز بسان اصل نبوت در ردیف اصول اعتقادات قرار گیرد و گرنه تعریف اهل سنت از امام و حاکم اسلامى و تعاریف دیگر مکاتب سیاسى در مورد رهبرى جامعه، هرگز وى را در جایگاه رفیع اصول قرار نمی ‏دهد بلکه شایسته است در فروع احکام دینى و مسائل فقهى از آن گفتگو شود.

لذا وقتى مصلح نستوه حضرت علامه امینى - قدس سره - در کتاب گرانقدر «الغدیر» در پى اسناد حدیث غدیر است و به ذکر نام یکصد و ده تن صحابى و هشتاد و چهار تابعى می ‏پردازد که این حدیث ‏شریف را نقل کرده ‏اند و سیصد و شصت تن از دانشمندان اسلامى از قرن دوم تا چهاردهم را نام می ‏برد که به نقل این حدیث توفیق یافته‏ اند.
در پى احیاء مدینه غدیر است تا اصل امامت دیگر بار امت اسلامى را جانى تازه بخشد. و معتقد است‏ حوزه‏ هاى علمیه شیعه بایستى درسى تحت عنوان «ولایت‏» داشته باشند. (16) تا مسائل فلسفه سیاسى اسلام رشد یابد و تعالى پذیرد و در جامعه تاثیر گذارد.

هر چند آن بزرگ مصلح، خود سیماى مدینه غدیر را در ایران اسلامى مشاهده نکرد، لیک اشارات حکیمانه وى به سوى امام غدیر و پیشواى مسلمین در عصر خویش خالى از لطف نیست. آن بزرگ مجاهد مدینه غدیر می ‏فرمود:
«دیگران غاصبند و این مقام حق مسلم آن فریادگر است.» (17)

و در جاى دیگر به صراحت هر چه تمام تر ندا برداشت:
«الامام الخمینى ذخیرة الله للشیعه‏» (18) امام خمینى ذخیره خدا براى جهان تشیع است.
او شاگردانى بسان حضرت نواب صفوى را تربیت نمود تا حکومت علوى را فریاد زنند و با گامهاى الهى خویش پایه ‏هاى حکومت غاصبان را به لرزه افکنند.

علامه امینى با تالیف «الغدیر» خاطرات عصر نبوى را تجدید نمود، عصرى که سرورى از آن امت قرآنى بود و رسول اکرم - صلى الله علیه و آله - رهبرى آن را بر عهده داشت.

امینى، احیاگر «الغدیر» جلوه ‏هاى شوکت و عظمت امت اسلامى را در خاطره‏ ها زنده کرد و اصل اصیل و محور حکومت قرآنى، جریان غدیر خم را یادآور گردید.

وى در عصرى زندگى می ‏کند که شکست دولت عثمانى روى داده است، شکستى که اگر «اصل غدیر» و رهبرى امت آنگونه که پیامبر(ص) اسلام و قرآن کریم فرموده، اجرا می ‏گردید، روى نمی ‏داد و انگلیس را جرات آن نبود که عراق را جزء مستعمرات خویش درآورد.

در عصر امینى هنوز «غدیر و اصل امامت و ولایت‏» به درستى تبیین نشده است. برخى از فقهاء و کارشناسان دینى از تالیف و تدریس احکام سیاسى و حکومتى دست‏ شسته‏ اند و عهده ‏دار شدن امر قضاوت و اجراى حدود و دیات و جلوگیرى از ستم ظالمان و اقامه عدل را هر چند در محدوده وظایف کارشناسان متعهد می ‏دانند لیکن به اصل تشکیل حکومت عقیده ‏مند نیستند و مساله ولایت فقیه را که از اصول مسلم فقه شیعى است در برخى فروع و احکام محدود ساخته اند.

در همین زمان حضرت امام خمینى - سلام الله علیه - با ژرف ‏نگرى خاص به تدریس حکومت اسلامى پرداخته و منصب ولایت فقیه را که در امتداد فلسفه امامت جاى دارد عنوان نموده و این اصل را که از اصول به فروع تنزل کرده بود، به جایگاه خود بازمی ‏گرداند.

پس از انقلاب اسلامى تئورى ولایت فقیه در جامعه به صورت فراگیر در جهان شیعه و حوزه ‏هاى علمیه مطرح می ‏شود. مردم به پیروى از رهبر و امام خویش با انقلاب اسلامى فرزند على - علیه السلام - را به حکومت ‏برمی ‏گزینند و مدینه فاضله قرآنى و شهر آرمانى غدیر بعد از گذشت ‏سالیانى طولانى عینیت می ‏یابد.

حضرت امام - قدس سره - با الهام از بینش قرآنى و پیام غدیر، ولایت فقیه را اینگونه بیان می ‏دارند:


«اسلام بنیانگذار حکومتى است که در آن نه شیوه استبداد حاکم است که آراء و تمایلات نفسانى یک تن را بر سراسر جامعه تحمیل کند و نه شیوه مشروطه و جمهورى، که متکى بر قوانینى باشد که گروهى از افراد جامعه براى تمامى آن وضع کنند، بلکه «حکومت اسلامى‏» نظامى است ملهم و منبعث از وحى الهى که در تمام زمینه‏ ها از قانون الهى مدد می ‏گیرد و هیچ یک از زمامداران و سرپرستان امور جامعه را حق استبداد راى نیست. تمام برنامه‏ هایى که در زمینه زمامدارى جامعه و شؤون و لوازم آن جهت رفع نیازهاى مردم به اجرا در می ‏آید، باید بر اساس قوانین الهى باشد. این اصل کلى حتى در مورد اطاعت از زمامداران و متصدیان امر حکومت نیز جارى و سارى است.»

بلى، این نکته را بیفزائیم که حاکم جامعه اسلامى می ‏تواند در موضوعات، بنا بر مصالح کلى مسلمانان یا بر طبق مصالح افراد حوزه حکومت‏ خود عمل کند، این اختیار هرگز استبداد به راى نیست، بلکه در این امر مصلحت اسلام و مسلمین منظور شده است. پس، اندیشه حاکم جامعه اسلامى نیز همچون عمل او تابع مصالح اسلام و مسلمین است.

احکام اسلامى، اعم از قوانین اقتصادى و سیاسى و حقوقى تا روز قیامت ‏باقى و لازم الاجرا است. هیچ یک از احکام الهى نسخ نشده و از بین نرفته است. این بقا و دوام همیشگى احکام، نظامى را ایجاب می ‏کند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهده ‏دار اجراى آنها شود، چه اجراى احکام الهى جز از رهگذر برپایى حکومت اسلامى امکان‏ پذیر نیست.در غیر این صورت، جامعه مسلما به سوى هرج و مرج رفته، اختلال و بی نظمى بر همه امور آن مستولى خواهد شد.

علاوه بر آن حفظ مرزهاى کشور اسلامى از هجوم بیگانگان و جلوگیرى از تسلط تجاوزگران بر آن عقلا و شرعا واجب است. تحقیق این امر نیز، جز با تشکیل حکومت اسلامى میسر نیست و بین زمان حضور و غیبت امام فرقى نمی ‏کند.

آنچه برشمردیم جزو بدیهی ترین نیازهاى مسلمانان است و از حکمت ‏به دور است که خالق مدبر و حکیم، آن نیازها را به کلى نادیده گرفته از ارائه راه حلى جهت رفع آنها غلفت کرده باشد.
آرى همان دلایلى که لزوما امامت پس از نبوت را اثبات می ‏کند، عینا لزوم حکومت در دوران غیبت ‏حضرت ولی ‏عصر - عجل الله تعالى فرجه الشریف - را بر دارد. (19)

رهبر فرزانه و فقیه انقلاب اسلامى، مدینه قرآنى غدیر را از توحید و نبوت آغاز نموده و فلسفه نبوت و بعثت و تعهد ایمان به نبوت را بیان فرموده و به حلقه نورانى «ولایت‏» می ‏رسد.
می ‏فرمایند:
«یک جامعه در صورتى داراى «ولایت‏» است که در آن «ولى‏» مشخص بوده و عملا مصدر و الهام ‏بخش همه نشاط ها و فعالیتهاى زندگى باشد. و یک فرد در صورتى داراى ولایت است که شناخت درستى از «ولى‏» داشته و براى هر چه بیشتر وابسته و مرتبط ساختن خود به او - که مظهر «ولایت‏ خدا» است - دائما در تلاش و کوشش بسر می ‏برد.

از آنجا که «ولى‏» جانشین خدا و مظهر سلطه و قدرت عادلانه الهى در زمین است، از همه امکانات و استعدادهایى که در وجود انسانها براى تکامل و تعالى نهاده شده، به سود آنان بهره ‏بردارى می ‏کند و از اینکه حتى اندکى از این زمینه‏ هاى مساعد در راه زیان انسانیت ‏به کار می ‏رود و یا نابود و خنثى گردد - که این نیز خود زیان بزرگى است - مانع می ‏گردد.

عدل و امن را که براى رویش و بالندگى نهال انسان، همچون زمین مستعد و آبى گوارا و هوایى مساعد است، در محیط زیست آنان تامین می ‏کند و از بروز جلوه ‏هاى گوناگون ظلم (شرک، تعدى به غیر، تعدى به خود) جلوگیرى می ‏نماید. همه را به سوى بندگى خدا سوق می دهد.
یاد خدا (نماز)، تقسیم عادلانه ثروت (زکوة)، اشاعه نیکی ها(امر به معروف) و ریشه ‏کن ساختن بدی ها و نابسامانی ها (نهى از منکر) را برنامه اساسى خود می ‏سازد و خلاصه، انسانیت و پدیده، «انسان‏» را به هدف و غایت آفرینش نزدیک و نزدیک‏تر می ‏سازد». (20)

----------------------------
پی ‏نوشت ها:
1- دیوان حضرت امام خمینى - سلام الله علیه - ص 311.
2- بقره،213.
3- «الکنى و الالقاب‏»، محدث قمى، ص 104،شاعر می ‏گوید:
«نماز بى ولاى او، عبادتى است‏ بی ‏وضو به منکر على بگو نماز خود قضا کند»
4- «التفسیر الکبیر»، فخر رازى، ج‏27، ص‏166، «الکشاف‏»، زمخشرى، ج 4، ذیل آیه‏23، شورى.
5- چنانچه مشهور است و در روایات اسلامى نقل گردیده است، خداوند متعال یکصدو بیست و چهار هزار نفر پیامبر بسوى مردم فرستاده است که هر یک اوصیایى براى خویش داشته‏ اند. و پنج تن از آنان اولوالعزم می ‏باشند. لیکن در برخى دیگر از روایات تعداد پیامبران هشت ‏هزار و یا سیصد و بیست هزار و یا یکصد و چهل هزار نقل شده است.
رجوع کنید به: «بحارالانوار»، ج 11، ص‏43، 48، 28، 31، 60،16 و ص 352.
6- «منتسکیو» در روح القوانین و «ژان ژاک روسو» در قراردادهاى اجتماعى به این نتیجه رسیده ‏اند که «هیچ قانونگذارى نیست که در قانون نظر خصوصى نداشته باشد و علتش این است که هر قانونگذارى داراى عواطف و افکار خصوصى است و در حین وضع قانون می ‏خواهد نطریات خود را بگنجاند» - روح القوانین ص 592 - «و براى کشف بهترین قوانین که به درد ملل بخورد یک عقل کل لازم است که تمام شهوات انسان را ببیند ولى خود هیچ حس نکند، با طبیعت رابطه ‏اى نداشته باشد، ولى کاملا آن را بشناسد، سعادت او مربوط به ما نباشد ولى حاضر باشد به سعادت ما کمک کند...».
7- مائده،67.
8- الغدیر، ج 1، ص‏229 - 214.
9- مائده، 5.
10- الغدیر، ج 1، ص 238 - 230.
11- سوره معارج.
12- مائده، 55.
13- رجوع کنید به الغدیر، ج 1، ص‏266 -247 و ج‏3، ص 111،107.
14- الغدیر، ج 1، ص 214.
15- لذا همانگونه که ما در زیارت به ائمه اطهار سلام می ‏دهیم آنان سلام ما را شنیده و پاسخ می ‏گویند: اشهد انک تشهد مقامى و تسمع کلامى و ترد سلامى.
16- رجوع کنید به: علامه امینى، مصلح نستوه، ص‏116.
17- همان، ص 118، به نقل از «فریاد روزها»، محمد رضا حکیمى، ص 24.
18- «علامه امینى، مصلح نستوه‏»، ص 118.
19- «کتاب البیع‏»، حضرت امام خمینى، اسماعیلیان، قم، ج 2، ص 461.
20- طرح کلى اندیشه اسلامى در قرآن، ص 104.


ماهنامه کوثر - شماره 2   سید علیرضا سید کبارى


[ جمعه 92/8/10 ] [ 12:42 صبح ] [ باران ] [ نظرات () ]
مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور امروز در گردهمایی بزرگ مبلغان ماه محرم به شدت از صدا و سیما انتقاد کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدهاشم حسینی بوشهری گفت: متاسفانه برخی از کارگردانان و تهیه‌کنندگان فیلم‌ها و سریال‌ها شأن و جایگاه روحانیت را در ساخت محصولات خود حفظ نمی‌کنند.
مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور با بیان این‌که ‌«به آنان هشدار می‌دهیم توهین به روحانیت و سبک شمردن کسوت مقدس آن بس است» افزود: اگر این رویه استمرار داشته باشد، حوزه ساکت نخواهد ماند.
مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور، با بیان ویژگی‌های شاخص یک مبلغ موفق اهتمام هرچه بیشتر مبلغان به تربیت دینی جامعه را مورد تاکید قرار داد و گفت: باید از سوی مبلغان نسبت به تبیین مبانی دینی و معارف اهل بیت توجه لازم صورت گیرد و روحانیون به دلیل نجات مستضعفان شیعه نقش مهمی بر دوش دارند.
حسینی بوشهری با تأکید بر لزوم حضور روحانیون در دورترین نقاط کشور در ایام محرم، افزود: مبلغ دین نباید فقط با حضور در شهرهای بزرگ یا مجالس آماده برای تبلیغ اکتفا کند. بلکه باید عاشقانه و دغدغه‌مند در بین ضعفای فرهنگی و مذهبی در دورترین روستاها حضور یافته و آنان را با مبانی دینی آشنا نماید.

منبع : خبرآنلاین


[ پنج شنبه 92/8/9 ] [ 10:35 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
حضور مردم در همه صحنه‌ها عامل اصلی حفظ نهضت بوده است.
منبع: فارس

[ پنج شنبه 92/8/9 ] [ 10:35 عصر ] [ باران ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ﴿۱۰۸﴾ یوسف بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 98
بازدید دیروز: 222
کل بازدیدها: 1056351
  • قالب بلاگ اسکای | اس ام اس دون