یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
بحران اوکراین نشان داد که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا واقعا گزینهای ملموس و فیزیکی بر روی میز دارد.
![]() رئیسجمهور آمریکا طی سالهای گذشته بارها از عبارت گزینه روی میز خود علیه کشورمان سخن گفته است. برداشت عامه از گزینههای روی میز، اقدام نظامی بوده است به گونهای که گویا اگر ایران از قواعد مد نظر واشنگتن پیروی نکند، احتمال درگیری نظامی با ایران وجود خواهد داشت.
اما ایران تنها هدف گزینههای روی میز اوباما نیست. واشنگتن این روزها و پس از دخالت نظامی روسیه در اوکراین و بالاخص شبه جزیره کریمه،در خصوص مقابله با تدابیر روسها نیز از گزینه روی میز سخن گفته است. بحران اوکراین نشان داد که شخص باراک اوباما گزینهای کاملا مشخص بر روی میز کارش در کاخ سفید دارد و در استفاده از آن ابایی هم ندارد. گزینه روی میز آقای اوباما ساخته کارخانجات اسلحهسازی آمریکا نیست. اتفاقا این گزینه را «الکساندر گراهام بل» سالها پیش اختراع کرده است: «گوشی تلفن»! اتفاقا اوباما راست میگوید،از این گزینه بر روی تمام میزهای کاخ سفید و پنتاگون یکی هست، آن هم از نوع پیشرفته! با همین گزینه بود که اوباما قریب به یک ساعت و نیم با پوتین حرف زد و نگرانیهایش را در خصوص اوکراین شرح داد. سیاست عرصه طنز نیست اما از قدیم الایام نیش و کنایه در آن جای داشته است. ادبیات سیاسی ادبیاتی عموما پر نیش و کنایه است. رئیسجمهور آمریکا انگار خود را ظرفی کاملا متناسب با کنایههای سیاسی تعریف کرده است. یک روز در سوریه خط قرمز تعریف میکند و سپس در اولین فرصت از زیر آن در میرود. یک روز دیگر از شورشهای اوکراین حمایت میکند و سپس تنها کاری که در حمایت از آن میکند گفتوگوی تلفنی و چند تهدید توخالی از زبان وزیر خارجه است. اوباما همچنین اخیرا در نقش یک راننده کمپرسی شرکتهای خارجی تعامل کننده با طرفهای ایرانی را تهدید کرده بود که بر سر آنها آجر خالی خواهد شد! قرار نبود اوباما با سلاح هستهای به جنگ روسیه برود که بگوییم «موازنه وحشت» مانع از آن شد. شاید یک مانور نظامی ناتو در آبهای منطقه هم میتوانست جلوی ترکتازی مسکو در کریمه را بگیرد. واقعیت آن است که اوباما هیچ تمایلی به خطر کردن ندارد. اگر امروز به جای او «میت رامنی» در کاخ سفید بود شاید شرایط تغییر میکرد اما شخص اوباما همواره در برابر قاطعیت و ایستادگی، بازنده است. به نظر میرسد «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه تاکنون این قاطعیت را از خود نشان داده است. به هر حال، در خصوص ایران نیز به نظر نمیرسد چیزی بیش از تحریم در چنته رئیسجمهور آمریکا باشد که البته آن نیز سختیهای خود را دارد. اما گزینه دیگر روی میز اوباما در خصوص ایران نیز احتمالا چیزی بیش از همان گوشی تلفن نیست! اتفاقا اوباما یک بار، با اصرار زیاد و تماسهای مکرر با هیأت ایرانی حاضر در نیویورک موفق شد از این گزینه استفاده کند و دقایقی را با رئیسجمهور منتخب ملت ایران سخن بگوید! رئیسجمهور آمریکا حتی برای استفاده از همین گزینه در خصوص ایران نیازمند التماس است. منبع: فارس [ دوشنبه 92/12/12 ] [ 10:38 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
یک کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: برخی از رسانههای داخلی با برخی از شبکههای ماهوارهای و رسانههای اپوزیسیون در خارج از کشور همصدا شدهاند و اشتراکات زیادی با آنها دارند.
![]() مهدی فضائلی، کارشناس فضای مجازی و کارشناس مسائل سیاسی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار ما در خصوص نحوه ورود فضای مجازی به کشور اظهار داشت:
از اولین روزهایی که پای اینترنت به حوزه رسانه در کشور ما رسید در حدود سال 78، شروع آن با خبرگزاری ایسنا بود؛ از آن پس به اقتضای کار و فعالیت مطبوعاتی وارد این عرصه شدم تا سال 81 با کمک دوستان توانستیم خبرگزاری فارس را راه اندازی کنیم.
وی افزود: با راه اندازی خبرگزاری فارس مستقیماً درگیر حوزه رسانه و فضای مجازی شدم؛ در آن زمان پیش بینی میشد که یک سونامی ارتباطات در آینده نزدیک اتفاق بیفتد که در حال حاضر جلوههایی از این سونامی دیده شده و قسمتهای دیگری از آن باقی مانده است.
این کارشناس مسائل سیاسی در توضیح قدرت رسانهها اظهار داشت: در حوزه سیاست صاحبنظران معتقد هستند که مفهوم قدرت یکی از کلیدیترین، بنیادیترین و مبناییترین کلیدواژههایی است که بسیاری از مباحث سیاست به این مفهوم برمیگردد.
فضائلی افزود: قدرت به معنای فراهم کردن شرایطی است که بتوان اراده دیگران را تغییر داد؛ هرکس که بتواند اراده دیگری یا دیگران را تغییر دهد به آن صاحب قدرت میگویند. اگر مجموعهای چنین توانایی داشته باشد به آن یک مجموعه قدرتمند میگویند.
وی خاطرنشان کرد: اصطلاحات زیادی برای این تغییر اراده توسط صاحبنظران به کار برده شده است؛ بر اساس یک بحثی که در آناتومی قدرت وجود دارد، سه تقسیمبندی برای انواع قدرت وجود دارد که یک نوع آن قدرت کیفر دهنده، یک نوع قدرت پاداش دهنده و دیگری قدرت شرطی کننده است.
این کارشناس فضای مجازی ضمن توضیح هر یک از انواع این قدرتها خاطرنشان کرد: تقریباً از نوع واژهها میتوان فهمید هرکدام از این قدرتها چگونه عمل میکنند.
قدرت رسانه ها نرم است/ رسانه می تواند ذهن مخاطب را تسخیر کند
فضائلی با برشمردن مثالهایی برای هرکدام از این قدرتها یادآور شد: یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین ابزار قدرت شرطی کننده رسانهها هستند؛ که گاهی به جای قدرت شرطی کننده از قدرت نرم هم برای رسانهها استفاده میشود.
وی بیان داشت: رسانهها با مجموع شیوهها و متدها و فنونی که به کار میگیرند، میتوانند مخاطبین خود را وادار به کاری کنند که مورد نظر رسانهها است.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: اگر امروز میبینیم حجم سرمایه گذاری زیادی بر روی رسانههای فارسی زبان و شبکههای ماهوارهای وجود دارد به خاطر این قدرت نرم رسانههاست؛ آنها در واقع در کنار انواع و اقسام فعالیتهای خود که در حوزه سخت دارند، از این قدرت نیز برای در اختیار گرفتن فکر مخاطبین خود استفاده میکنند.
فضای مجازی یکی از حقیقیترین فضا ها است
فضائلی ضمن طرح این سوال که منبع این قدرتها چیست، بیان داشت: مطبوعات و رسانههای مکتوب، دیداری، شنیداری و ... اگرچه به عنوان فضای مجازی از آنها نام برده میشود؛ اما در حقیقت این فضا یکی از حقیقیترین اثرات را بر روی مخاطبان دارد.
وی افزود: این یک واقعیت غیر قابل انکار است که روز به روز دامنه آن گستردهتر و وسیعتر میشود و تهدیدات آن نیز جدیتر میشود.
کارشناس فضای مجازی خاطرنشان کرد: سه منبع برای قدرتها وجود دارد که هر کدام از این منابع تناسبهای متفاوتی با ابزارهای خود دارند اما در حقیقت هر کدام از این انواع قدرت از این سه منبع نیز استفاده میکنند.
فضائلی بیان داشت: شخصیت، مالکیت و سازمان، سه منبعی قدرت هستند؛ شخصی که میخواهد قدرت را اعمال کند، ویژگیهای شخصیتی آن فرد باید در ایجاد قدرت موثر باشد.
وی گفت: اگر یک فرد فاقد اعتماد به نفس باشد را با یک فردی که اعتماد به نفس قوی داشته باشد را در خصوص قدرت مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که فرد با اعتماد به نفس بیشتر تأثیر بیشتری در اعمال قدرت دارد.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه یکی از منابع ایجاد قدرت شخصیت و بخشی از قدرت، مالکیت است خاطرنشان کرد: کسی که صاحب یک سرمایه است، اعتبار سرمایه آن فرد قدرت است تا بتواند بر روی کارگران خود تأثیرگذاری بیشتری داشته و مجموعه تصمیمات خود را اعمال کند.
فضائلی سومین منبع قدرت را سازمان دانست و یادآور شد: ایجاد یک تشکیلات منظم و هماهنگ که عده زیادی در ذیل این هماهنگی کار مشترکی را انجام میدهند، معنای اصلی یک سازمان قدرتمند است.
وی افزود: برخی صاحبنظران معتقد هستند سازمان منبع نهایی قدرت است که این باعث میشود روز به روز اهمیت سازمان به عنوان منبع قدرت بیشتر شود.
شخصیت هر رسانه وابسته به شخصیت فعالان آن رسانه است
این کارشناس فضای مجازی خاطرنشان کرد: یک رسانه نیز به واسطه شخصیتی که آن رسانه را کنترل و اداره میکند، شخصیت یافته و دارای قدرت میشود به نحوی که شخصیت تک تک افرادی که در یک رسانه کار میکنند بر رسانه تأثیر میگذارد.
فضائلی عنوان کرد: در واقع مجموع و برآیند شخصیت افرادی که در یک رسانه کار میکنند، شخصیت یک رسانه را تشکیل میدهد که این شخصیت مانند یک برند برای آن رسانه است.
وی خاطرنشان کرد: علاوه بر ویژگیهای شخصیتی افراد در یک رسانه، عکس، گزارش تصویری و ... که در هر رسانه منتشر میشود، آن رسانه را معرفی میکند.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: هر رسانه در فضای عمومی یک تصویر و شخصیتی دارد؛ آن تصویر اگرچه ناشی از خروجیهای یک رسانه است، اما خروجیهای یک رسانه متأثر از شخصیت افرادی است که در آن رسانه فعالیت میکنند.
فضائلی افزود: در واقع از خروجیهای یک رسانه میتوان فهمید که افراد فعال در آن رسانه عمیق یا سطحی هستند و یا اینکه سمت و سوی این افراد به چه شکل است.
توانایی یک رسانه در تغییر شخصیت مخاطب خود
وی بیان داشت: همانگونه که شخصیت یک رسانه از شخصیت افراد فعال در رسانه ناشی میشود، رسانه نیز میتواند شخصیت مخاطب خود را تغییر دهد؛ به شکلی که اگر یک رسانه زرد باشد، مخاطبان خود را سطحی و بدون تحلیل تربیت میکند.
این کارشناس فضای مجازی تأکید کرد: یک رسانه به عنوان یک سازمان نیازمند یک اقتدار سازمانی است؛ به شکلی که در این سازمان تشکیل جبهه نکته بسیار مهمی است؛ یعنی رسانه بتواند به صورت جدی و جریانی کار خود را پیش ببرد و تک صدایی نداشته باشد.
ضعف رسانه های انقلابی عدم ورود جدی به عرصه بینالملل است
فضائلی یادآور شد: امروزه جریان انقلاب در همه عرصهها به ویژه حوزه رسانه مشخص است؛ رسانههای مسلط فرهنگی در دنیا کاملاً مشخص هستند و عمدهترین ضعف ما در رسانه این است که در عرصه بینالملل ورود جدی پیدا نکردهایم.
وی اظهار داشت: اگرچه امروز شبکههایی راه اندازی شده است، اما هنوز این شبکهها حلقههای خبری خود را کامل نکرده اند؛ یعنی همه خبرگزاریها، سایتها نشریات که حلقههای یک زنجیره هستند به یکدیگر مرتبط نشده و این حلقه را کامل نکرده اند.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: این در حالی است که در جبهه مقابل ما، این حلقه کامل شده است و رسانههای موثر در اختیار جبهه مقابل قرار گرفته اند.
فضائلی بیان داشت: متأسفانه در امروزه ما یک خبرگزاری مهم بینالمللی در عرصه جهان اسلام نداریم تا بتوانیم خروجی لازم در خصوص ارزشهای انقلاب اسلامی را داشته باشیم.
باید از فضای سنگین رسانه ای دوم خرداد عبرت بگیریم
وی عنوان کرد: در داخل کشور نیز یک سری جبهه بندیهای رسانهای وجود دارد؛ فضای دوم خرداد سال 76 برای ما یک تجربه است؛ در آن زمان فضای رسانهها به ویژه مطبوعات فضای بسیار سنگینی بود.
این کارشناس فضای مجازی در آن زمان اوضاع رسانههای کشور به قدری وخیم بود که رهبری برخی بحث پایگاه دشمن در مطبوعات را بیان کردند؛ در آن زمان برخی در خصوص رشد رسانههای دوم خردادی، اظهار داشتند هر روز که از خواب بیدار میشویم یک بمب زیر پایمان منفجر میشود.
فضائلی یادآور شد: پس از پیروزی جریان دوم خرداد 76 اولین روزنامه دوم خردادی با نام جامعه در بهمن 76 توسط شمسالواعظین منتشر شد که به دنبال آن روزنامهها و رسانههای دیگری از این طیف منتشر شد که در فاصلهای کوتاه، موج سنگینی را در کشور ایجاد کردند.
وی افزود: در آن زمان رسانههای غالب در کشور مخصوص طیف اصلاح طلبان بود به طوری که 15 الی 20 روزنامه به طور همزمان با یک خط و یک تیتر و حتی یک نوع مطلب منتشر میشدند تا همه را وارد فضایی کنند که مهمترین رخدادها را مطالب منعکس شده در این رسانهها بدانند.
رسانه های امروز در یک توازن نسبی قرار دارند/ برخی در راستای برهم زدن این توازن تلاش می کنند
این کارشناس مسائل سیاسی بیان داشت: خوشبختانه امروز میتوان گفت امروز رسانههای کشور در یک توازن نسبی قرار دارند و از هر جریان و تفکری هم روزنامه و هم سایت در حال فعالیت است.
فضائلی گفت: در سال جاری شاهد آن هستیم که این توازن در حال به هم خوردن است و مجدداً جبهه بندیهای رسانهای شکل گرفته؛ به طوری که یک طیف پیام خاصی را منتشر کرده و طیف دیگر، پیام دیگری را انعکاس میدهد.
وی افزود: جبهه بندی فضای کنونی رسانهها شباهت زیادی به فضای رسانههای دوم خرداد دارد؛ به طوری که رسانهها به صورت سازمانیافته عمل میکنند، تأثیر گذاری بالایی داشته و مجموعهای از مفاهیم فکری، فلسفی با محتوای عمیق را باز نشر میدهند.
این کارشناس فضای مجازی خاطرنشان کرد: در این فضا، لزوم منسجمتر شدن رسانههای پایبند به اصول انقلاب اسلامی و انجام کارهای عمقیتر در این رسانهها بیشتر احساس میشود.
فضائلی تأکید کرد: باید رسانههای ارزشی بتوانند جریان سازی رسانهای کشور را در دست بگیرند و با اعتماد به نفس با مخاطبین خود برخورد کنند.
وی هشدار داد: جریان رسانههای دوم خرداد در حال بازسازی عقبه فکری خود است و فعالیتهای اصلی آن شروع شده است.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: رسانههای ارزشی باید بتوانند حرف خود را قاطع بزنند یعنی طبق کلام قرآن مفهوم «سدید» را در کلام خود منعکس کنند.
برخی رسانه های کشور با رسانه های معاند همصدا شده اند
فضائلی یادآورشد: خوشبختانه امروز برآیند رسانههایی که در جبهه انقلاب کار میکنند سنگینتر است؛ یعنی در مطبوعات و سایتها بیشتر رسانههای ارزشی در کشور فعالیت میکنند؛ اما برخی از رسانههای داخلی با برخی از شبکههای ماهوارهای و رسانههای اپوزیسیون در خارج از کشور همصدا شدهاند و اشتراکات زیادی با آنها دارند.
وی افزود: امروزه رسانههای با رتبه بندی عالی در کشور مربوط به رسانههای انقلابی است؛ اما رسانههای مقابل نیز جلسات منظمی برای هماهنگی تشکیل میدهند و بودجههای کلانی را صرف افزایش فعالیتهای خود کردهاند.
این کارشناس فضای مجازی خاطرنشان کرد: یک رسانه میتواند در عین حال که بازدید کمی دارد، تأثیرگذاری بالایی داشته باشد؛ تعدادی از روزنامههایی که منتشر میشوند برخلاف تیراژ بالای خود تأثیرگذاری زیادی ندارند ولی یک سری از روزنامهها نیز ضمن انتشار محدود تأثیرگذاری بیشتری در جامعه دارند.
فضائلی افزود: پرتیراژترین روزنامه مربوط به روزنامه آساهی در ژاپن است که 15 میلیون نسخه از آن در 3 نوبت منتشر میشود؛ اما تعداد افراد محدودی در دنیا این روزنامه را میشناسند.
وی خاطرنشان کرد: یک نشریه یا رسانه باید بتواند جریان سازی کند و موج ساز بشود؛ البته یک رسانه میتواند در عین حال که از بازدید زیادی برخوردار است، موج ساز و جریان ساز نیز باشد و تأثیر گذاری بالایی داشته باشد.
این کارشناس مسائل سیاسی در پایان تأکید کرد: باید به محتوای آنچه که منتشر میکنیم بیشتر اهمیت بدهیم؛ یعنی عمقیتر به مطالب بپردازیم که یکی از راههای عمیقتر شدن، مطالعه است و خواندن روزانه سایتها نمیتواند نمیتواند یک فرد را به طور عمقی تربیت کند.
منبع: دانا [ دوشنبه 92/12/12 ] [ 5:10 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
چرا با وجود با اطلاع از صلحآمیز بودن برنامه هستهای دانشمندان هستهای ما را ترور کرده و متخصصین موشکی ما را از بین بردید، درحالیکه ما از موشک برای دفاع از کشور استفاده کرده و خواهیم کرد.
![]() وی تصریح کرد: ایران ما از دیرباز در مقاطعی که فرهنگ ایرانی و تمدن ایرانی با اشتیاق فرهنگ و تمدن اسلامی را در آغوش کشید در کنار هم افتخارات بزرگی آفریدند مخصوصاً در قرون چهارم، پنجم و ششم هجری که شاهد تحولات بسیار شگرفی بودیم. متاسفم از اینکه علم و فناوری ایدئولوژیک شد رئیسجمهور ادامه داد: خوارزمیها،فارابیها،ابن سیناها و بیرونیها و بسیاری از اندیشمندان بزرگ دروازه علم و دانش را از این کشور به روی جهانیان باز کردند؛ متأسفم از اینکه از یک زمانی علم و فناوری، ایدئولوژیک شد به این معنا که قدرتهای بزرگ از شرق یا غرب، علم و فناوری را ابزاری برای قدرت یا سلطه تلقی کردند. وی اضافه کرد: این قدرتها به دنبال توسعه انحصاری افتادند، چه از زمانی که اردوگاه شرق و غرب درست شد و چه قبل از آن و چه امروز؛ از دیدگاه اسلام زکات علم تعلیم و تعلم است. زکات علم آن است که علم را در اختیار دیگران قرار دهیم. روحانی یادآور شد: آن دورانی که ایران اسلامی و اندیشمندان مسلمان این سرزمین پرچمدار علم و دانش بودند بدون منت این دانش را در اختیار دیگران قرار دادند. دنیای غرب در آن دورانی که دوران سیاسی قبل از رنسانس بود نور علم را از این سرزمین میدید و در دوران رنسانس از این سرزمین بهره جست. کشورهای غربی علم و صنعت را حق انحصاری خود میدانند رئیسجمهور ادامه داد: اما در آن دورانی که شرایط دگرگون شد میبینیم کشورهای صنعتی همواره برای حفظ سلطه و قدرت به دلیل اینکه قدرتآفرین و توسعه آفرین هستند به طور نانوشته آن را حق انحصاری خود میدانند تا جایی که دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی آنها به خود اجازه میدهند که اندیشمندان و دانشمندان ما را ترور کنند تا توسعه و پیشرفت در این کشور تحقق نیابد. روحانی با بیان اینکه همه میدانستند چه علم و فناوری هستهای در این کشور در مسیر صلحآمیز است، اظهار داشت: آژانس بینالمللی انرژی هستهای هزاران ساعت بازرسی انجام داد و اعلام کرد هیچ علامتی از مسیر انرژی صلحآمیز هستهای ایران به سمت نظامی وجود ندارد و فعالیت ایران کاملا صلحآمیز است. چرا با وجود اطلاع از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران دانشمندان ما را ترور کردید؟ وی در ادامه با طرح این سؤال از غرب که چرا با وجود با اطلاع از صلحآمیز بودن برنامه هستهای دانشمندان هستهای ما را ترور کرده و متخصصین موشکی ما را از بین بردید، درحالیکه ما از موشک برای دفاع از کشور استفاده کرده و خواهیم کرد، اظهار داشت: بنا بود زکات علم ترویج آن باشد و شما در NPT تعهد کردید که فناوری هستهای را در اختیار دیگر کشورها قرار دهید. رئیسجمهور با اشاره به نگاه اسلام به علم و فناوری و بدون مرز دانستن علم در تعالیم اسلامی ادامه داد: در دورانی که ایران شکوفایی علمی و فناوری داشت، آن را در اختیار دیگران قرار داد اما درست زمانی که سلطهگران و دیکتاتورها بر این کشور مسلط شدند این کشور افول علمی پیدا کرد. روحانی با تاکید بر اینکه در دوران سلطه خارجی و حکومت استبدادی علم و فناوری اظهار داشت: ما دست نیاز به سمت دیگران دراز میکردیم و آنها مقداری که به مصلحت خود میدیدند در اختیار ما میگذاشتند. وی افزود: این دوران چند قرن به طول انجامید ولی مردم ما با انقلاب اسلامی دوران احیا و بالندگی در زمینه علم و پژوهش را به وجود آوردند. علم زمانی رشد میکند که استقلال و آزادی وجود داشته باشد رئیسجمهور با بیان اینکه علم زمانی رشد میکند که استقلال و آزادی باشد و استکبار و اختناق در جامعه علمی رخت ببندد، ادامه داد:در این شرایط است که کشور شاهد حرکت به سمت جلو خواهد بود. روحانی با اشاره به نیاز امروز کشور به تحرک ویژه در زمینه علم و برقراری ارتباط علمی با جهان تصریح کرد: یکی از پیامهای جشنواره خوارزمی ارتباط علمی میان ایران و دیگر کشورهاست و به معنای آن است که در یک فضای مثبت جهانی مسیر علم هموارتر خواهد بود. وی تصریح کرد: ایران که در فشار و تحریم توانست به انرژی صلحآمیز هستهای برسد و رادیو دارو تولید کند و در همان شرایط و فشار جهانی در زمینه نانو، فناوری وعلم فضایی تحرک خوبی داشته باشد، بدون شک در شرایط بازتر میتواند تحرک خود را سرعت بیشتری دهد. رئیسجمهور با تاکید بر اینکه همه جشنوارههای علمی باید عدالت علمی را مدنظر قرار دهند، افزود: باید عدالت میان تهران و استان و شهرستان و همچنین میان زن و مرد و اقوام مختلف وجود داشته باشد. باید عدالت علمی برای همه اقوام و اقلیت ها وجود داشته باشد روحانی اضافه کرد: ما امروز نیاز به عدالت علمی داریم و من بر این مسئله تاکید میکنم که بگذارید همه اقوام و اقلیتها و زنان جامعه و دختران دانش پژوه زمینه را برای رشد علمی،مدیریتی و حضور در جامعه باز یابند. وی با بیان اینکه دنیای علم و دانش دنیای وسیعی است، تصریح کرد: البته باید حلقهها را به یکدیگر متصل کنیم؛ حلقه علم و دانشگاه، پژوهش و فناوری باید به یکدیگر متصل باشد و اگر این اتفاق رخ ندهد مقاله تبدیل به ثروت نخواهد شد. رئیسجمهور در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه مقاله باید به محصول تجاری تبدیل شود، گفت: ما باید حلقههای مفقوده را ترمیم کنیم تا فضای لازم برای فعالیتها ایجاد شود. دولت به شرکت های دانش بنیان کمک خواهد کرد وی همچنین یادآور شد: در این 6ماه عمر دولت جدید مسئولان علمی و فناوری میدانند که چقدر من بر علم و فناوری تأکید دارم، در این مدت بیشترین سخنرانیهایم در فضاهای علمی و دانشگاهی بود که دلیلش عشق من به چنین فضاهایی است. روحانی با تأکید بر اینکه رشد بدون علم امکانپذیر نیست، گفت: ما باید حلقهها را به هم متصل کنیم. رئیسجمهور در ادامه سخنان خود تصریح کرد: بیاییم در فضای گمنامی به فکر نامآوری ایران و ایرانی باشیم، البته نامآوری فرد هم ایرادی ندارد اما از خود گذشته و به فکر ایرانمان و ملتمان باشیم. وی اضافه کرد: اگر ایران سرافراز شود همه ما سرافراز خواهیم شد اما اگر یک نفر سرافراز شود فقط یک نفر سرافراز شده است؛ بگذاریم 77میلیون احساس سربلندی و سرافرازی کنند. روحانی با بیان اینکه برای توسعه و سربلندی ایران نیاز به پژوهش، فناوری، ابتکار و اختراع داریم خاطرنشان کرد: در این زمینه شرکتهای دانشبنیان باید به کشور یاری رسانند، البته دولت هم همه امکان و توانش را در این زمینه صرف خواهد کرد. رئیسجمهور ابراز امیدواری کرد که پس از گذشت یک سال آمار خوشحالکنندهای در این زمینه به مردم ارائه شود. روحانی با اشاره به اینکه علم و فناوری دنیای وسیعی دارد، گفت: اولویتبندی در این راستا برای کشور ضرورت است؛ باید به این سؤال پاسخ داد، کدام علم؟ کدام دانش؟ کدام فناوری؟ برای چه هدفی؟ وی با بیان اینکه نباید علم و فناوری را فضیلت ببینیم خاطرنشان کرد: نه اینکه علم فضیلت نیست، هست اما آن را نباید به عنوان فضیلت بنگریم زیرا علم و فناوری ضرورتی برای نیازهای فوری جامعه است. عالمان و فرهیختگان باید اداره کنندگان کشور باشند وی ایران را یک کشور خاص اقلیمی دانست و افزود: نیاز ما به کمبود آب یک ضرورت است و پژوهشگران باید به این موضوع بپردازند؛ آلودگی محیط زیست هم یک معضل به خصوص برای کلانشهرها محسوب میشود که در چنین شرایطی پژوهشگران باید در خصوص آن اقدامات علمی انجام دهند. روحانی با بیان اینکه دانشمندان باید راه پیش پای دولت بگذارند تصریح کرد: این دولت معتقد است عالمان و فرهیختگان باید ادارهکنندگان واقعی کشور باشند. رئیسجمهور با تأکید بر اینکه اقتصاد و سیاست باید در مسیری قرار گیرند که صاحبنظران به آن توصیه میکنند، اظهار داشت: دولت فقط بسترسازی برای نخبگان و اندیشمندان است تا مسیر توسعه فراهم شود. اگر بنا باشد علم و پژوهش در خدمت سیاست و سیاستمداران قرار گیرد آن وقت نتیجه شومی در پی خواهد داشت، به همین دلیل سیاست و سیاستمداران باید در خدمت توسعه علم باشند. بخش خصوصی باید وارد عرصه علم و فناوری شود روحانی با بیان اینکه بخش خصوصی و بخشهای مردم نهاد باید به صحنه بیایند اظهار داشت: آنها میتوانند علم، دانش و فناوری را شکوفا کنند؛ علم،تحقیق و پژوهش باید در اختیار انجمنهای علمی، اساتید و بزرگان علم و فناوری باشد نه در اختیار کارمند دولت. چراکه کارمند دولت نمیتواند هدایتگر مسیر فرهنگ و علم و دانش در این کشور باشد. رئیسجمهور ادامه داد: آنها باید هدایتگر در جامعه باشد و دولت باید در خدمت اصحاب علم، فرهنگ و دانش و پژوهش قرار گیرد و این دولت همه توان خود را در این راستا به کار میگیرد. وی تصریح کرد:بدون عقلانیت، علم و اندیشه نمیتوانیم کشور را در مسیر تعالی کشور قرار دهیم. دولت باید زمینه را برای این کار فراهم کند؛ دولت باید بستر لازم را برای این کار آماده کند. ایرانیان، غیرایرانیان و همه آنهایی که علاقمندند با سرمایه، تخصص و فناوریشان در این کشور حضور یابند، دولت باید این زمینه را آماده کند تا بتوانیم نیازهای ضروری جامعه را حل کنیم. همان چیزی که به آن اقتصاد دانشبنیان میگوییم. روحانی ادامه داد: امروز صنعت و کشاورزی ما نیاز به بهرهوری دارد؛ برای بهرهوری بیشتر باید اندیشمندان، نخبگان و پژوهشگران تلاش کنند. بخش سلامت جامعه ما نیاز به علم، تحقیق و پژوهش دارد. چه در زمینه بهداشت و چه در زمینه درمان باید صاحبنظران به صحنه بیایند. ارتباط میان تولید و دانشگاه باید برقرار شود رئیسجمهور اظهار داشت: امرور ضرورتهای فراوان در این کشور داریم؛ شدت انرژی در این کشور قابل قبول نیست. نیاز به کاهش شدت انرژی داریم و علم باید به کمک ما بیاید. وی با اشاره به سفر خود به استان هرمزگان تصریح کرد: اساس سفر این بود که توسعه دریامحور را در منطقه احیا کنیم، دنیایی از ظرفیت و امکانات در ساحل جنوب کشور است، به ویژه از خلیج فارس که خارج میشوی تا مرز همسایهمان پاکستان،سواحل دریای عمان و سواحل مکران که امکانات بسیاری دارد. وی افزود: این دانش و پژوهش و فناوری است که باید به کشور ما کمک کند. جامعه ما باید جامعه علمپرور و محققپرور باشد وتنها دانشکدهها و دانشگاهها کافی نیست. ما باید خود را برای یک حرکت جدید در این کشور آماده کنیم. روحانی ادامه داد: البته در بخش تحقیقات کمبود منابع داریم و باید آن راجبران کرد. روحانی ادامه داد: البته در بخش تحقیقات کمبود منابع داریم و باید آن را جبران کرد. من میدانم درصد اختصاصی از GPD برای تحقیقات هم کم است. باید اینها تغییر کند. ما باید خود را نه با سالهای گذشته خود بلکه با دنیای پیشرفته مقایسه کنیم. رئیسجمهور یادآور شد: قدمهای بسیار خوبی برداشتیم اما در این مقایسه کمبودهای فراوانی احساس میکنیم؛ دانشگاه،؛ مراکز پژوهشی صنعتی و تولیدی ما همه باید در کنار هم باشند. باید فضایی به وجود آید که صنعتگر، کشاورز و تولیدگر احساس کند بدون اینکه با مراکز تحقیقی در ارتباط باشد، عقب خواهد ماند و باید تقاضا کننده تحقیقات جدید باشد. همچنین شما نیز باید از آنها بخواهید این ارتباط بین تولید و دانشگاه و مراکز تحقیقاتی به وجود آید. وی تصریح کرد: امید فراوان به آینده دارم. تدبیر، علم، عقلانیت و مهارت کشور ما را به سمت تعالی و شکوفایی خواهد برد. بیش از آنکه در گذشته بوده است. به امید حرکت جدید همه پژوهشگران و شکوفایی و سربلندی بیشتر ایران عزیز ما. منبع: فارس [ یکشنبه 92/12/11 ] [ 9:13 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
به نظر می رسد انتشار این گونه مطالب از سوی برخی روزنامهها برای احیای دوباره شاعران و هتاکان به مقدسات باشد.
روزنامه قانون در اقدامی قابل تامل در تاریخ 8 اسفند در ستون"عکس خنده" اقدام به درج تصویر و مطلبی از مهناز هدایتی شاعر و نویسنده فراری و عضو انجمن قلم در تبعید و سید مهدی موسوی شاعر هتاک به مقدسات دینی و از مرتبطین با شاهین نجفی خواننده هتاک کرده است.
"مهدی موسوی" که تخصصش داروسازی است خود را بنیانگذار غزل پست مدرن و جنبش شاعران پیرو پست مدرنیسم در ایران می داند. وبلاگ او از وبلاگهای فعال در پرشین بلاگ و بلاگفا است.او بعد از شکست فتنه 88 و در حمایت از جریان اعتراضی ضد نظام وبلاگش را بست؛ اما بعد از شش ماه دوباره به نوشتن پرداخت. به نظر می رسد انتشار این گونه مطالب از سوی برخی روزنامهها برای احیای دوباره این افراد باشد. ![]() منبع: دانا [ یکشنبه 92/12/11 ] [ 9:12 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
[ شنبه 92/12/10 ] [ 6:28 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
می دانی در چه زمانی هستی؟ زمانی که اگرچه سخت است نگه داشتن ایمان، زمانی که اگرچه محجوب است حجت خداوند،اما می توانی همان شوی که رسول خدا دلتنگ دیدارش بود.
![]() می دانی در چه زمانی هستی؟ زمانی که اگرچه سخت است نگه داشتن ایمان، زمانی که اگرچه محجوب است حجت خداوند،اما می توانی همان شوی که رسول خدا دلتنگ دیدارش بود ، که چراغ های تاریکی اش خواند، که شگفت ترین مردم در ایمانش نامید ، که مژده اش داد به برابری با پنجاه صدیق از تصدیق کنندگانش...
"بسم الله الرحمن الرحیم"
صفحات انتظار را که در کلام امنای خداوند ورق می زنم همواره از خود می پرسم:
می دانی می توانی که باشی؟ با من بخوان: شنیده ای که رسول خدا صلی الله علیه و آله دلتنگ که بود آن روز که در جمع اصحابش که دو بار دعا فرمود: «خدایا دیدار برادرانم را نصیبم کن» اصحاب عرض کردند: یا رسول الله مگر ما برادران تو نیستیم؟ فرمود: « نه شما اصحاب من هستید و برادرانم قومی در آخر الزمان می باشند در حالیکه به من ایمان آورند که مرا ندیده باشند خداوند نام های آنان و نام های پدرانشان را به من شناسانده پیش از آنکه از پشت پدران و رحم مادرانشان بیرون آورده باشد هریک از آنان نگهداریش از دین خود بیشتر و شدیدتر از دست کشیدن بر بوته ی خار در شب تاریک و یا به دست گرفتن آتش فروزان می باشد آنان چراغ های تاریکی هستند خداوند ایشان را از هر فتنه و آشوب تیره ی ظلمانی نجات می دهد» (مکیال المکارم/جلد دوم/بخش هشتم/وظیفه ی سی و یکم ج2ص268)
آیا شنیده ای که برادرش را خبر داد: « ای علی و بدان که شگفت آورترین مردم در ایمان و مهم ترین ایشان از لحاظ یقین مردمانی در آخر الزمان هستند که پیغمبر را ندیده اند (وحجت از آنان محجوب گردیده) و دلیل روشن از میانشان رفته است ( در عین حال) به سیاهی روی سپیدی (نوشته هایی که از آثار گذشتگان بر جای مانده) ایمان آورده اند.» (کمال الدین ج 1 ص 288)
شنیده ای او (ص) که جبرئیل امین در ملکوت از همراهیش باز ماند که شان او بالاتر از ملک مقرب خداوند بود چه فرموده است: « خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند در حالیکه در زمان غیبت پیش از قیامش به امامت او معتقد باشد و با دوستانش دوستی کند و دشمنانش را دشمن بدارد، چنین کسی از رفقای من و مورد دوستی من و گرامی ترین امت نزد من در قیامت خواهد بود.» (کمال الدین ج 1 ص 286)
می دانی در چه زمانی هستی؟ زمانیکه سخت است نگه داشتن ایمان ، زمانیکه محبوبترین رسول الهی (ص) فرمود: « زمانی بر مردم خواهد آمد که حکومت جز به وسیله ی کشتن و ستمگری به دست نیاید و ثروت جز با غصب و بخل فراهم نگردد و محبت و دوستی جز با بیرون راندن دین و پیروی هوای نفس حاصل نشود، پس هر که آن زمان را دریابد و بر فقر صبر کند در حالیکه می تواند به ثروت برسد و بر دشمنی مردم صبر کند در حالیکه (به وسیله ی از دست دادن دین و پیروی از هوس) بتواند محبت مردم را جلب نماید و بر خواری صبر کند در صورتی که قدرت عزیز شدن را داشته باشد خداوند پاداش پنجاه صدیق از تصدیق کنندگان مرا به او خواهد داد.» (اصول کافی، 2/91) ... می دانی می توانی که باشی؟ شیرین تر از تمامی سختی ها
التماس دعای فرج [ جمعه 92/12/9 ] [ 11:19 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: بسیجیان جهان اسلام امروز منتظر شنیدن فرمان رهبری برای آزادی قدس شریف هستند.
![]() گروه امنیتی نظامی«تیتریک» ؛ سردار محمدرضا نقدی صبح امروز در صبحگاه مشترک نیروهای حاضر در رزمایش الی بیتالمقدس در اردوگاه قدس سمنان، اظهار کرد: برگزاری رزمایشهای الی بیتالمقدس در حقیقت تبلور آمادگی نظامی بسیجیان است و یکی از نمونههای کار جهادی بسیج محسوب میشود. [ جمعه 92/12/9 ] [ 11:17 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
انعکاس سایه انگشت نتانیاهو بر صورت صدراعظم آلمان تصویری از سبیل هیتلری بر بالای لب وی ایجاد کرده است !
گروه چندرسانه ای «تیتریک» ؛ ![]() انعکاس سایه انگشت نتانیاهو بر صورت صدراعظم آلمان تصویری از سبیل هیتلری بر بالای لب وی ایجاد کرده است !
![]() نمایش ایران هراسی نتانیاهو برای مرکل! [ جمعه 92/12/9 ] [ 11:17 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در عکسی یک ایرانی در حال نوشتن شعاری به زبان عربی روی دیوار بود؛ محمودرضا گفت: این فرد بعد از نوشتن شعار زیرش نوشت «جیش الخمینی فی سوریا»... تنها به این دلیل که تکفیریها از ایرانیها خیلی میترسند.
![]() *او یکی از ثمرات انس با فرهنگ دفاع مقدس بود شوق شهادت طلبی چیزی نبود که یک شبه در او شکل گرفته باشد؛ علیرغم اینکه در جمهوری اسلامی، دوست و دشمن، اینهمه توی سر تبلیغ از جبهه و جنگ و شیوه گفتن و نوشتن از دفاع مقدس میزنند، بعنوان برادر محمودرضا میگویم که او یکی از ثمرات انس با فرهنگ دفاع مقدس و همین کتابها و خاطرات، گفتنها، نوشتنها و مستندها بود. دانش آموز بود که با حاج بهزاد پروین قدس (عکاس جنگ) در تبریز رفاقتی بهم زده بود و مرتب برای دیدن آرشیو عکسهایش سراغش میرفت؛ نخستین ریشههای علاقمندی به فرهنگ جبهه و جنگ را حاج بهزاد در او ایجاد کرده بود؛ همان سالها بود که دو کار پژوهشی در مورد شهید احد مقیمی و شهید عبدالمجید شریف زاده انجام داد و مجموعهای از خاطراتشان را گردآوری کرد. کتابخانهای که از او بجا مانده تمام کتابهای منتشر شده در حوزه ادبیات دفاع مقدس در 10 سال گذشته را در خود گنجانده است؛ مثل همه بچههای بسیج به یاد و نام و عکسهای سرداران شهید دفاع مقدس از جمله حاج همت، زینالدین، خرازی، باکری، احمد متوسلیان و… تعلق خاطر داشت؛ این اواخر بسیار پیگیر محصولات جدید ادبیات دفاع مقدس بود؛ گاهی از من میپرسید فلان کتاب را خواندهای؟ و اگر میگفتم نه، نمیگفت بخوان؛ میخرید و هدیه میکرد و میگفت بخوان. یکبار کتابی را از تهران برایم پست کرد؛ بدون استثناء، هر سال، عاشورا را در مقتل شهدای فکه حاضر میشد؛ چند بار هم به من گفت که عاشورا بیا فکه و من فلک زده هر بار گفتم میآیم و نرفتم! این اواخر هم هوای کربلا به سرش زده بود؛ قبل اربعین میگفت یکی از دوستانش در عراق گفته تو تا شلمچه بیا، من میبرمت کربلا. به من هم گفت بیا این سفر را برویم؛ حاضر شده بودم که برویم که قسمت نشد و بعد ماه محرم رفت سوریه که بقول خودش به صف عاشورائیان بپیوندد. *شیعههای ایران هیچ جای دنیا پیدا نمیشوند! با شیعیان کشورهای لبنان، عراق، بحرین، سوریه و… آشنایی داشت و گاهی در موردشان چیزهایی میگفت؛ یکبار پرسیدم: شیعیان لبنان بهترند یا شیعیان عراق؟ گفت: شیعههای لبنان مطیعترند ولی شیعههای عراق دچار دستهبندی و تشتت هستند اما در جنگیدن و شجاعت بینظیرند؛ دلشان هم خیلی با اهلبیت (ع) است طوریکه تا پیششان نام «حسین» و «زینب» و… را میبری طاقتشان را از دست میدهند. گفتم شیعههای ایران کجای کارند؟ با لحن خاصی گفت: شیعههای ایران هیچ جای دنیا پیدا نمیشوند! خیلی عشق خدمت داشت به بچه شیعهها؛ این را از فیلمی که یکبار نشانم داد، فهمیدم؛ موقع دفن پیکرش، داخل قبر بودم که کسی آمد بالای سرم و گفت: محمودرضا یک دوست عراقی به اسم … دارد که پیغام داده به برادرش بگویید صورت محمودرضا را داخل قبر از طرف من ببوسد! *شهادتهایی که خیلیها را خجالت زده کرد بعد از شهادتش دو جا عمیقاً در مقابلش بیچاره شدم؛ بار اول وقتی در معراج شهدا بالای سر جنازهاش رفتم و او را در لباس رزم که سر تا پا خون و در اثر اصابت ترکشها پاره پاره بود دیدم و بار دوم وقتی تابوتش را در پرچم جمهوری اسلامی پیچیدند و روی دستهای مردم بالا رفت. فکرش را نمیکردم برادری که 3 سال از خودم کوچکتر بود یک روز کاری کند که اینطور در برابرش احساس حقارت کنم و تابوتش روی دستهای مردم همه ابهتم را بشکند. دو ماه پیش در تشییع جنازه شهید محمد حسین مرادی، وقتی توی ماشینش بطرف گلزار شهدای چیذر میرفتیم گفت: «شهادت شهید مرادی خیلیها را خجالت زده کرد»؛ نپرسیدم چرا اینطور میگوید و منظورش چیست ولی شهادت محمودرضا حقیقتاً مرا خجالت زده کرده. *وحشت تکفیریها از شعار «سپاه خمینی در سوریه» یکبار عکسهایی را که آنجا از دیوار نوشتههای تکفیریها گرفته بود نشانم داد؛ توی عکسها یک عکس هم از یکی از بچههای خودشان بود که او را در حال نوشتن شعاری به زبان عربی روی دیوار نشان میداد. به این عکس که رسیدیم محمودرضا گفت: این بعد از نوشتن شعار زیرش نوشت «جیش الخمینی فی سوریا»… این را که گفت زد زیر خنده. گفتم به چی میخندی؟ گفت تکفیریها از ما و نام امام خمینی (ره) بشدت میترسند! بعد تعریف کرد که یک روز در یکی از مناطقی که آزاد شده بود، متوجه پیرمردی شدیم که سرگردان به این طرف و آن طرف میدوید؛ رفتیم جلو و پرسیدیم چه شده؟ گفت پسرش مجروح در خانه افتاده اما کسی از اهالی محل اینجا نیست که از او کمک بخواهد؛ با تعدادی از بچهها رفتیم داخل خانهاش و دیدیم پسرش یکی از تکفیریهای مسلح است؛ با هیکل درشت و ریش بلند و لباس چریکی که یک گوشه افتاده بود و خون زیادی از او رفته بود. تا متوجه حضور ما در خانه شد شروع کرد به رجز خواندن و داد و فریاد کردن و هر چه از در دهانش درآمد نثار علویها و سوریهایی کرد که با آنها میجنگند؛ همینطور که داشت فریاد میزد و بد و بیراه میگفت، یکی از بچهها رفت نزدیکش و توی گوشش به عربی گفت میدانی ما کی هستیم؟ ما ایرانی هستیم؛ این را که گفت دیگر صدایی از طرف در نیامد! *به مجاهدت ما نیاز هست یک روز تهران بودم که زنگ زد و گفت فردا تعدادی از بچههای بسیج میآیند برای یک دوره دو روزه آموزشی، اگر وقت داری فرصت خوبی است برای یاد گرفتن بعضی مسائل نظامی؛ پاشو بیا؛ آن دو روز را رفتم و نشستم پای آموزشش و شد مربی من. در آن دو شب و روز خوابی از او ندیدم؛ تمام آن دو روز را صرف برگزار شدن دوره به بهترین نحو کرد؛ قبل از میدان تیر رفتن گفت: «10 تا تیر به هر نفر میدهیم؛ سعی کنید استفاده کنید از این فرصت؛ استفاده هم به این است که در این وضعیت حساسی که جهان اسلام دارد و به مجاهدت ما نیاز هست، اینجا بدون نیت نباشید؛ بنابراین نیت کنید و بزنید.» در میدان تیر حالش این بود؛ حکما در جبههای که خودش نوشته تمام استکبار، تمام کفار، صهیونیستها، مدعیان اسلام آمریکایی و وهابیون آدمکش جمع شدهاند تا اسلام حقیقی و عاشورایی را بشکنند، حالش بهتر بوده… *مگر مهر امام زمان (عج) خورده پشتشان که مجاز باشد؟ اهل بیتی بود و اصلاً از همان اول مال اهل بیت (ع) بود؛ در ایام نوجوانیش چند تا نوار کاست پاپ (از اینهایی که با مجوز ارشاد منتشر میشدند) گرفته بود و توی خانه گاهی گوش میداد؛ آن موقع من برای یاد گرفتن نغمات و مقامات قرآنی و کار روی صوت و لحن در خانه وقت میگذاشتم و به تبعش کاست تلاوتهای قراء مشهور جهان اسلام را در خانه زیاد گوش میدادم و پخش شدن موسیقی پاپ را در خانه تحمل نمیکردم! یکبار گفتم اینها مصداق لغو است و به استناد آیه «و الذین هم عن اللغو معرضون» به گوش دادنشان اشکال کردم؛ هر چه اصرار میکردم اینها را در خانه گوش ندهد میگفت این موسیقی، مجاز است و مجوز ارشاد دارد. اما یکروز خودش هر چه کاست داشت جمع کرد و برد و نمیدانم چه بلایی سرشان آورد؛ یکی دو روز گذشت و از او پرسیدم: نوارها را چکارشان کردی؟! گفت ریختمشان دور! گفتم: تو که میگفتی اینها از ارشاد مجوز گرفتهاند و مجازند…؟ گفت: فکر کردم دیدم مگر مهر امام زمان (عج) خورده پشتشان که مجاز باشد؟! 16 سال داشت آن موقع. *شوخ طبع بود اما هیچوقت با من شوخی نکرد رابطه من با محمودرضا به دو نوع تقسیم میشد؛ یکی رابطه برادری که به لحاظ انتساب خونی وجود داشت، یکی هم رابطهای که به لحاظ بسیجی بودنش بین ما برقرار بود و رابطهای که به عنوان یک بسیجی با او داشتم به مراتب پررنگتر از ارتباطی بود که به لحاظ برادری بین من و او برقرار بود. این ارتباط دوم خیلی خاص بود؛ از نظر برادری خونی هم با اینکه از نظر سنی از من کوچکتر بود ولی حریمی داشت برای خودش که من زیاد نمیتوانستم از آن عبور کنم و به او نزدیک شوم و از او حیا میکردم. با اینکه بسیار اهل شوخی بود و عالم و آدم را سرکار میگذاشت و با دوستان، همرزمان و همکارانش در محیط کار خیلی شوخی داشت، هیچوقت با من شوخی نکرد. یکی از چیزهایی که درمورد او برایم عجیب بود، همین مورد بود؛ هیچوقت برای من لطیفه تعریف نکرد، شوخی نکرد، سرکارم نگذاشت… ادبش چیزی بود برای خودش، این اواخر وقتی معانقه میکردیم، شانهام را میبوسید. آب میشدم از این حرکتش. *خیلی مواظب بودهام که با تصادف نمیرم! تهران که بود، با ماشین خیلی این طرف و آن طرف میرفت؛ بقول همسر معززش، بیشتر عمرش توی ماشینش گذشته بود! گاهی که با هم بودیم نگرانش میشدم؛ دیده بودم که پشت فرمان، گوشیش چقدر زنگ میخورد؛ همهاش هم تماسهای کاری. چند باری خیلی جدی به او گفتم پشت فرمان اینقدر با تلفن صحبت نکن؛ خطرناک است! ولی بخاطر ضرورتهای کاری انگار نمیشد؛ گاهی هم خیلی خسته و بیخواب بود اما ساعتهای زیادی پشت فرمان مینشست؛ با این همه، دقت رانندگیش خیلی خوب بود، خیلی. من هیچوقت توی ماشینش احساس خطر نکردم؛ همیشه کمربندش بسته بود و با سرعت معقول میراند؛ لااقل دفعاتی را که با هم بودیم اینطور بود! یکی از همرزمانش میگوید: «من بستن کمربند را از محمودرضا یاد گرفتم؛ توی سوریه هم که رانندگی میکرد، تا مینشست کمربند را میبست؛ یکبار در سوریه به من گفت: محسن! میدانی چقدر مواظب بودهام که با تصادف نمیرم؟!» *وصیت نامه همه جا را سپردم دنبال وصیتنامهاش گشتند؛ حتی توی وسایلش که در سوریه بود؛ اما وصیتنامهای در کار نیست انگار؛ تنها چیز مکتوبی که از او موجود است، همان نامهای است که برای همسر معزز خود نوشته که منتشرش کردم. اما دوباره محض اطمینان، چند روز پیش از همسر معززش در مورد وصیتنامه سؤال کردم فرمودند: یکبار در خانه صحبت وصیتنامه شد، به پوستر «حاج همت» روی کمدش اشاره کرد و گفت: «وصیت من این است». روی این پوستر که هنوز هم آنجاست، نوشته: «با خدای خود پیمان بستهام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن آرام و قرار نگیرم». منبع: فارس [ جمعه 92/12/9 ] [ 11:16 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
منصور انوری از چاپ رمان دو جلدی دیگری با عنوان «از عشقآباد تا عشقآباد» در آینده نزدیک خبر داد
![]() منصور انوری نویسنده، از ادامه تالیف رمان «جاده جنگ» که سه مجلد نخست آن برگزیده جایزه ادبی جلالآل احمد شده بود، خبر داد و گفت: تالیف مجلد دهم از این رمان را به نیمه رساندهام که ماجراهایش در اواخر سال 1341 و اوایل سال 42 میگذرد و به ماجرای قیام پانزده خرداد نیز منتهی میشود.
وی افزود: مجلدات ششم تا نهم این رمان نیز برای انتشار در اختیار ناشر قرار داده شده است. تا جایی که من اطلاع دارم انتشارات سوره مهر قرار است مجلد ششم این کتاب را تا قبل از سال نو منتشر کند ولی سه مجلد دیگر در نوبت چاپ است.
این نویسنده همچنین از در دست چاپ بودن رمان دو جلدی دیگری با عنوان «از عشقآباد تا عشقآباد» خبر داد و گفت: داستان این رمان درباره فرزند یکی از روسای حزب کمونیست شوروی است که دچار سرطان شده است. پدر بزرگ وی که روزگاری در مشهد شاهد شفای بیماران در حرم رضوی بوده است، سعی دارد مخفیانه نوهاش را به مشهد برساند. این تصمیم او به گوش حزب کمونیست شوروی و نیز رکن دو ارتش ایران و ساواک میرسد و سعی میکنند تا از این کار جلوگیری کنند. در ادامه این داستان، کودک و پدربزرگ او که توسط عشایر مرزنشین ایرانی به صورت قاچاق به ایران آمدهاند، در یک غار به محاصره نیروهای نظامی درمیآیند و در رویدادی عجیب کودک با دیدن مردی نورانی در درون غار شفا پیدا میکند و پس از تحویل داده شدن به ارتش به شوروی، بازگردانده میشود.
انوری گفت: این رمان را برای انتشار در اختیار انتشارات سوره مهر قرار دادهام.
این نویسنده در ادامه از انتشار جلد دوم کتاب «بر فراز آشیانه عنقا» با موضوع زندگی شهید کاوه خبر داد و گفت: به تازگی نشر «صریر» جلد دوم این کتاب را منتشر کرده و مجلد سوم آن نیز در دست تالیف قرار داد.
وی همچنین از تالیف مجلد نخست از یک رمان با موضوع انقلاب اسلامی با عنوان تپش خبر داد که ناشر آن نیز سوره مهر خواهد بود.
منبع: مهر [ جمعه 92/12/9 ] [ 4:39 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |