یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
بشار اسد رئیس جمهور سوریه گفت آنچه در مصر روی داد سقوط بهره برداری سیاسی از اسلام بود.
به گزارش «تیتریک»؛ به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، اسد اضافه کرد: کسی که بخواهد از دین برای منافع سیاسی یا منافع انحصاری گروهی استفاده می کند در هر کجای دنیا که باشد سرنگون خواهد شد. ارتش مصر روز چهارشنبه با صدور بیانیه ای برکناری محمد مرسی رئیس جمهور مصر را اعلام کرد. ارتش مصر این اقدام را در واکنش به تجمع گسترده مخالفان و معترضین، با حمایت نهادهای دینی انجام داد. مرسی در یک سال گذشته بارها از بشار اسد رئیس جمهور سوریه خواسته بود در واکنش به بحران دو ساله این کشور و درخواست های مخالفان، از سمت خود کناره گیری کند. مرسی از اعضای ارشد اخوان المسلمین مصر بود. اخوان المسلمین سوریه نیز مهمترین گروه فعال برای سرنگونی حکومت بشار اسد است.
[ پنج شنبه 92/4/13 ] [ 9:44 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
[ پنج شنبه 92/4/13 ] [ 9:44 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا گفت: این کشتار بیرحمانه جنایت عمدی، سازمانیافته توسط دولتمردان آمریکایی بوده و رژیم آمریکا باید منتظر انتقام سخت و بزرگ امت اسلام باشد.
سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در چارچوب برنامههای بازدید از مراکز بسیج استان مرکزی در اراک ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای خلیج فارس و شهید محراب آیتالله صدوقی، اظهار داشت: دست رژیم پلید آمریکا تا مرفق به خون شهدای اسلام آغشته است. با هدایت و دخالت مستقیم و غیرمستقیم دولت آمریکا هر روز شاهد قتل مردم مسلمان فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه هستیم. پرونده سیاه این رژیم روی سفاکان تاریخ چون فرعونها، مغولها و هیتلرها .. را سفید کرده است.
وی در ادامه افزود: اگر هر ساله 12 تیر ماه را گرامی داریم و نسبت به جنایت ددمنشانه آمریکا که قریب به 60 کودک و جمعا 290 نفر از مردم عزیز کشورمان را به شهادت رساند ابراز انزجار میکنیم، نباید تصور کنیم که جنایات آمریکا به همین محدود میشود آمریکا فقط قاتل 290 شهید ایرباس مسافربری نیست بلکه این رژیم سفاک عامل اصلی قتل بیش از 220 هزار شهید ماست. نقدی تاکید کرد: اگر رژیم پلید شاه دهها هزار نفر از مردم را به شهادت رساند به دستور آمریکا بود. اگر گروههای تروریستی مثل منافقین، دموکرات، کوموله و ... 17 هزار نفر از مردم مظلوم و بیدفاع از زن و مرد و کودک و جوان و پیر و همچنین شهید صدوقی از شهدای محراب و شهدای 7 تیر و شهید مظلوم بهشتی را به شهادت رساندند به دستور آمریکا بود و همین رژیم خونریز این گروهکها را آموزش، سازماندهی و تجهیز کرد و در مقابل مردم قرار داد. رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه با اشاره به حماسه هشت سال دفاع مقدس ادامه داد: اگر صدام به ایران حمله کرد همه میدانند که با تجهیز، حمایت، پشتیبانی و دستور آمریکا بود. نقدی در پایان با اشاره به شرایط سخت و ملتهب کشورهای منطقه و قتل عام مردم مسلمان، به ویژه شیعیان در این کشورها تاکید کرد: بالاتر از قتل 290 شهید مظلوم ایرباس خباثت دولت و رئیسجمهور آمریکاست که به جای عذرخواهی و شرمندگی از این جنایت به عامل جنایتکار آن مدال میدهد و این نشان میدهد که این کشتار بیرحمانه جنایت عمدی، سازمانیافته و برنامهریزی شده توسط دولتمردان آمریکایی بوده و برخلاف آنچه آمریکاییها ادعا میکردند، خطا و اشتباه نبوده است و رژیم آمریکا باید منتظر انتقام سخت و بزرگ امت اسلام باشد. پایگاه اینترنتی بسیج [ پنج شنبه 92/4/13 ] [ 7:52 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اول از همه دقت شود که احکام الهی، گفتهی افراد و اشخاص نیست که بگوییم: چرا به من گفتی و به او نگفتی یا بالعکس. دوم آن که دقت شود: احکام الهی همه بر اساس علم و حکمت الهی و مشیّت اوست، نه بر اساس میلها و نفسهای مردمان که جا داشته باشد برخی حسادت کنند،
گروهی با طرح این مسئله که چرا حجاب برای زنان واجب است نه برای مردان در جهت ایجاد شبهه در خصوص حجاب هستند در پاسخ باید اول از همه دقت شود که احکام الهی، گفتهی افراد و اشخاص نیست که بگوییم:
چرا به من گفتی و به او نگفتی یا بالعکس. دوم آن که دقت شود: احکام الهی همه بر اساس علم و حکمت الهی و مشیّت اوست، نه بر اساس میلها و نفسهای مردمان که جا داشته باشد برخی حسادت کنند، برخی رقابت کنند، برخی حرص بخورند و یا ... . و سوم آن که بدانیم فواید احکام الهی ابتدا به خود شخص و سپس به دیگران یا جامعه بر میگردد و منفعت حجاب زن نیز قبل از هر کس به خودش میرسد و سپس به جامعه. خداوند میخواهد ودیعهاش به زن و زیبایی و جاذبهی او، عام المنفعه نباشد. او به یک کالایی برای لذت رایگان همگانی مبدل نگردد و مرد صرفاً به چشم شهوت و غریزهی حیوانی به زن نگاه نکند و به خاطر حرص بهرهوری و لذتجوییاش، او را مورد آزار و اذیب قرار ندهد. لذا فرمود رعایت این پوشش برای خوب شناخته شدن از یک سو و مصونیت از اذیب و آزار از سوی دیگر لازم است (ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْن - الأحزاب، 59)
اما، پوشش، تستر یا آن چه امروز نامش را حجاب گذاشتهایم، بر همگان واجب است و نه فقط بر دختران و زنان. هر چند که حدودش فرق دارد و آن هم بی حکمت نیست و منطبق با خلقت و فطرت بشری است. لذا همانطور که عدم رعایت و شکستن این حدود بر زنان حرام است، بر مردان نیز حرام است. به عنوان مثال این مد امروزی برای آقایان، که شلوار فاق کوتاه میپوشند و تا کسی رد میشود حتماً به بهانهای خم میشوند تا عورتشان پیدا شود [و چقدر هم زننده است]، کاملاً حرام است. همین طور است اگر لباسی بپوشد که میداند بدننما و محرک عموم است و با آن در مجامع و میان نامحرمان حضور یابد.
قاعدهی و قانون «نگاه کردن» نیز همینطور است. هم بر مردان حرام است که به نامحرم نگاه لذت جویانه (شهوانی) بیاندازند و هم بر زنان حرام است که به مردان نامحرم چنین نگاهی بیاندازند، خواه دو طرف پوشش را رعایت کرده باشند و یا نکرده باشند. لذا هم راجع به مردان فرمود: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ... – به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان (نامحرم) باز گیرند و فرجهاى خویش را نگهدارند (زنا نکنند)»، هم راجع به زنان فرمود: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ... - و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبى فرو بندند و فرجهاى خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند ...(النور، 30 و 31)
پس، بر مرد و زن واجب است که اولاً بدن خود را در مقابل نامحرمان به نمایش نگذارند و ثانیاً چشم خود را از نگاه شهوانی به نامحرم بازگیرند. منتهی جاذبهی زنانه به مراتب بیشتر است. خداوند جمیل و لطیف، تجلی جمال و لطافت ویژهای به زن نموده که بالتبع جاذبهی ویژهای دارد. لذا حدود پوششاش متفاوت است. پس هیچ منطقی ندارد که مرد بگوید: من هر طور که خواستم جلوه میکنم و زن چشم پپوشد! و زن بگوید: من هر طور خواستم جلوه میکنم و مرد چشم بسته و نگاه نکند. بلکه تحقق این سلامت جسمی، روحی، اخلاقی، مادی، معنوی، شخصی و اجتماعی و ممانعت از مضرات هنجار شکنی، مستلزم رعایت همه جانبه است. یعنی هم زن و مرد پوشش تکلیف شده را رعایت کنند و هم هر دو از نگاه آلوده به نامحرم پرهیز نموده و خود را از ورود به عرصهی گناه بازدارند.
منبع: جام نیوز [ پنج شنبه 92/4/13 ] [ 7:48 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
نویسنده : محمود مطهری نیا یکی از ابزارهای کهن و قدیمی شیطان استفاده از ابزار بدلسازی و نسخة بدل حقایق است. افرادی که بخشی از حقایق را میفهمند نه کلّ آن را به همان اندازه حقیقت را پذیرفته و از بقیّهاش بیخبر میماند یا با توجّه به کم اطّلاعی نسبت به بقیّة موضوع موضعگیری میکند. جریانهای مدّعیان نبوّت، امامت، مهدویّت و معنویّت در طول قرنها آدمیان بسیاری را به خود مشغول ساخته و آنها را یا از مسیر حق و حقیقت خارج ساختهاند یا حتّی در موارد متعدّد به ورطة هلاکت انداختهاند. مدّعیان معاصر در سالهای اخیر، رواج پدیدة اوهام و خرافه، رونق بازار عرفانهای مجازی و معنویّتهای فانتزی، گسترش طریقتهای منهای شریعت، رشد شبهعرفانهای ژلهای با رنگ و بوی شهوت، شهرت و ثروت و گرمی بازار مکّارة مدّعیان دروغین به ویژه متمهّدان و مدّعیان دروغین مهدویّت رشد فزاینده و نگران کنندهای یافته است.باید اذعان نمود که این روند، مختص به ایران یا کشورهای اسلامی نیست بلکه گرایش به معنویّتهای مجازی در مغرب زمین نیز، رونق گرفته است؛ زیرا معنویّت، گمشدة دنیای معاصر است. واقعیّتی به نام خلأ معنویّت، به رغم احساس شدید تشنگی انسان معاصر به حقایق ماورای طبیعت، همدست قدرتهای سیاستپیشه را برای بهره برداری از این خلأ باز مینهد و هم تشبّث به هر حشیش یا سیراب شدن با هر سرابی را برای این انسان حیران توجیه میکند.نسل تشنة معنویّت، عطش خود را با سرابهای عرفاننما فرو مینشاند. در بازار گرم مدّعیان، بنجلهای خرافه و عرفانهای بدلی، فرصت عرضه مییابند و این سیکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود جهل و ظلم در جهان ادامه خواهد داشت. میلتون، یکی از محقّقان حوزة جامعه شناسی ادیان نو پدید مینویسد: بیش از دو هزار فرقة معنویّت گرا در آمریکا و بیش از دو هزار جریان معنویّتجو در اروپا هست که درصد کمی از آنها مشترکند. زمینه های ادّعا زمینههای مختلفی باعث ظهور و بروز جریانهای مدّعیان میشود که در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنیم: نجات باوری مهدوی موضوع مهدویّت پتانسیل فوقالعادّه قویای دارد که در دورههای مختلف مورد سوء استفادة طمّاعانی قرار گرفته که آن را به نفع خود مصادره کردهاند. مشهورترین حالت این ماجرا را در جریان مهدی سودانی میتوان دید که با استفاده از این پتانسیل فوقالعادّه مدّتها مقابل استعمار انگلیس ایستاد و به اهداف خود نائل شد. جهل و نادانی مردم در طول تاریخ اسلام تنها کسانی با مدّعیان همراه شدهاند که دچار جهالت اختیاری یا اجباری بودهاند؛ کسانی که میتوانستهاند با مراجعه به ائمه(ع)، علما و مراجع، حتّی کتابهای حدیثی و منابع، راه را از چاه و سره را از ناسره تشخیص دهند؛ امّا با تنبلی و کوتاهی یا جبر زمانه و هجمة رسانهای (مانند شام دورة معاویه) به جهالت خود دامن زده است و مشکل خویش را پایان نبخشیده است. نا به سامانی های اجتماعی و اقتصادی برای برونرفت از مشکلات و بحرانهای اجتماعی که تبدیل به معضل و مصیبت لاینحل میشود هرکس به فراخور آنچه به ذهنش میرسد و گمان میکند، میتواند چارهساز باشد راه حلّی ارائه میکند در این میان بسته به شرایط اجتماعی و با فراهم بودن دو شرط قبلی یکی از راههایی که مستمسّک افراد مختلف قرار میگیرد موضوع مهدویّت است که با انگیزههایی که از این پس خواهیم دید، طرح میشدهاند. انگیزه های ادّعا آنان که مرکب شیطان میشوند و اجازه میدهند شیطان با ابزار ادّعا بر آنها سوار شود انگیزهها و اهداف مختلفی دارند و نمیتوان همه را با یک چوب راند: 1. ثروت طلبی یکی از شایعترین انگیزههای ادّعا برای جذب افراد به سمت خود، انگیزههای مالی و مادّی است. لابهلای شکایات فریبخوردگان مشاهده میشود که مدّعیان به بهانة بخشش گناهان!، حلّ مشکلات، جلب رضایت امام زمان(ع)! و ... از مخاطبان خود پول درخواست میکردهاند. برخی از مدّعیان هم برای پاک شدن مریدان خود دهها میلیون تومان از آنها میگرفتند و خرج سفرهای خارجی میکردهاند تا در سواحل «مدیترانه» اسباب رضایت امام زمان! را از مریدان خود فراهم آورند! 2. شهرت طلبی کم نیستند افرادی که از شهرت و مشهور شدن خوششان بیاید. انگشتنما شدن یکی از اسباب بسیار محبوب و مطلوب شیطان است و معمولاً برای افرادی کارا میافتد که در مقاطع مختلف زندگی اعم از کودکی و بزرگسالی دچار سرخوردگی، تحقیر و عقدههای شخصیتی هستند. در عصر ارتباطات و با تغییر فرهنگ اخلاقی اتّفاق افتاده در میان مردم ناشی از سلطه رسانهها، این فرهنگ و آسیب خیلی جدّیتر خود را نشان داده است. عدّهای با استفاده از ابزار فیلم و سریال و جمعی به بهانة مسابقات حرفهای ورزشی شهوت شهرت طلبی خود را ارضا میکنند؛ امّا عدّهای که نمیتوانند از این ابزارها برای این میل نفسانی خود استفاده کنند به راهکارهای دیگری دست مییازند که یکی از آن راهها ادّعاست: شهرت به کرامت، ارتباط با خدا و امام زمان(ع) و... همچنین اجابت دعا، شفای بیماران و... البتّه برخی از اینان در ارتباط با جنّیان ممکن است تا حدّی برخی از این قدرتها را هم به دست بیاورند که هرگز دلیل حقّانیت آنان نمیتواند به شمار آید. 3. مقام دوستی میل به پست و مقام و امضا که در ادبیات روایات از آن به حبّ جاه و مقام یاد میشود یکی از آفات و آسیبهای دیرینة حیات آدمی بر زمین خاکی است که در نتیجة آن خونهای بسیار بر زمین ریخته شده و روابط خویشاوندی و دوستانة زیادی بریده شده و اموال زیادی بر باد رفته است. بسیاری از جنگهای تاریخ، رقابت بر سر قدرت بوده است. وعدههای دروغ ایّام انتخابات در تمام دنیا و آنچه از آن امروزه با زیرآب زنی یاد میشود و در قدیمالایّام به سخنچینی و نمّامی شهرت داشت همه بر این مبناست که عدّهای به دنبال کسب مقام و قدرتند و حاضرند به هر قیمت آن را به دست آورند. 4. بحران اخلاقی ـ جنسی بخشی از این طیف سوء رفتارها به آنانی اختصاص مییابد که از اعتماد طرف مقابل خود سوء استفاده میکنند. این سوء استفاده از اعتماد در کلاسهای درس و جاهای مشابه آن اتّفاق میافتد. 5. عقده های شخصیّتی و کمبود محبّت ( محبوبیّت طلبی ) یکی از عقدههای شخصیّتی کمبود محبّتی است که به واسطة بیمهری والدین، برادران و خواهران در دوران کودکی یا همسر در سنین بزرگسالی و پس از ازدواج برای افراد به وجود میآید. عدّهای از مدّعیان دوست دارند محبّت دیگران را از طرق مختلف شفاهی، دریافت هدیه و ... تجربه کنند. از جمله راههای جلب محبّت دیگران ادّعاهاست. وقتی کسی خود را محبوب امام زمان(ع) و خدا نشان دهد به راحتی میتواند محبّت دیگران را به سمت خود جلب کند. 6. مأموریت از شرق ، غرب یا یهود دشمنان مسلمان از ترفندهای مختلفی برای تضعیف سپاه حق استفاده میکنند. جریان مدّعیان، فواید قابل توجّهی در این راستا میتواند برای آنان به بار بیاورد. وهّابیت ترکیب اسلام سنّی با خشونت و ظاهرگرایی یهود است و بهائیّت نسخة یهودی شدة باورهای شیعی است که در بستر شبه قارّه به شکل قادیانیّه به چشم میخورد. هرسه این جریانها با برنامهریزی غربیان شکل گرفته و کتابهای «تاریخ جامع بهائیّت» نوشتة آقای بهرام افراسیابی و نیز «خاطرات مستر همفر در کشورهای اسلامی» به خوبی این مدّعا را ثابت میکند. البتّه این جریان محدود به سالهای ظهور این فرقهها نمیشود و این سیاست این روزها همچنان دنبال میشود و افرادی که هوس شهرت، ثروت، قدرت و شهوت باشند انجام این مأموریت را متقبّل شده و زمینة فریب دیگران را فراهم میآورند. 7. مأموریت و ترس از ناحیة جنّیان برخی از اشتباهات و معاصی دیوارهای موجود میان ما و عالم جن را برمی دارد و زمینة ورود، تأثیر و سلطة جنّیان را بر فرد فراهم میآورد. برای نمونه در مقدّمة ماجرای ادّعاهای علی محمّد باب ترس طلبة نجفی از جنّی ماجرا کاملاً مشهود است. همچنین در کتابهای مربوط به جنّ، داستانهایی را میتوان یافت که آنان افراد را تحت سلطة خود در آورده و از آنان درخواستهای عجیب و گاه پرمخاطره داشتهاند. منشأ ادّعا انسی ( خود فرد و دیگر انسانها ) مبنای اصلی ادّعا هوای نفس و حبّ دنیاست؛ امّا گاه خود فرد فریب دنیا را خورده و اسیر آن میشود و گاه اطرافیان او را فریب داده و به وادی هلاکت و گمراهی میافکنند. دیگر انسانها که زمینهساز ظهور مدّعیان میشوند گاه از آشنایان هستند و گاه افرادی که با یک یا چند واسطه از ناحیة دشمنان، خود را به او نزدیک کردهاند تا او را فریب داده و ابزار دست خود کنند.آمریکا، اسرائیل و نظام یهود و انگلیس از بارزترین دشمنان سیاسی و عقیدتی هستند که در راستای مقابله با فرهنگ تشیّع یا نظام جمهوری اسلامی افراد را اجیر خود میکنند. جنّی قرآن به صراحت و به نقل از جنّیان از موضوع یاری جستن برخی از انسانها از آنان پرده برمیدارد: «وَ أَنَّهُ کانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً؛1 و مردانی از آدمیان به مردانی از جنّ پناه میبردند و بر سرکشی آنها میافزودند.» برخی از مدّعیانی را که این روزها بازار نسبتاً داغی هم برای خود به راه انداختهاند به استناد محتوای ادّعاهایشان و نیز توانایی انجام برخی امور غیرعادی را میتوان متأثّر از رابطه با جنّیان دانست. بنابر ماجرایی که مرحوم آیت الله علی اکبر نهاوندی در کتاب شریف و ارزندة «العبقری الحسان» نقل کرده، داستان علی محمّد باب علاوه بر پشتوانة انگلیسی آن موکلّی جنّی هم پیگیر آن بوده است. تأثیرات مدّعیان 1. شبهه پراکنی در جامعه ( قلب و تحریف حقایق ) با توجّه به اینکه مدّعیان برای همراه کردن افراد با خود چارهای جز قلب و تحریف حقایق ندارند و این اتّفاق حالت دیگری از شبههسازی و شبههپراکنی به شمار میآید، سادهترین تأثیری که جریان مدّعیان در جامعه میتوانند داشته باشند شیوع و جریان شبهات در میان مردم است. بدیهی است اگر علما، آگاهان، افراد و نهادهای مسئول در این راستا به وظایف خود عمل نکنند به طور طبیعی زمینهساز داغ شدن بازار مکّارة مدّعیان خواهند شد و از همین روست که فرمودهاند: «إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَی الْعَالِمِ أَنْ یُظْهِرَ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ سُلِبَ مِنْهُ نُورُ الْإِیمَانِ؛2 وقتی بدعتها ظاهر شد عالم باید علمش را ظاهر کند و الّا نور ایمان از او سلب میشود.» انذار و تهدید به از دست دادن نور ایمان تهدیدی است جدّی که عجیب است چرا هنوز بسیاری آن را جدّی نگرفتهاند و میگویند همین قدر که به زندگی دنیا و آخرت خویش مشغول باشیم، بهتر است! 2. تضعیف باور بینندگان و اطرافیان سست ایمان واقعیّت این است که همة مردم از یک سطح ایمان برخوردار نیستند و عدّهای که ایمان سستی دارند با کوچکترین شبههای ممکن است دچار تزلزل، تردید یا حتّی مسیر و باور بدهند. مدّعیان، عدّهای را برای نیل به اهدافشان با خود همراه میسازند و جمعی دیگر که اقوام، دوستان، آشنایان و اطرافیان فریب خوردگان را با خزعبلات و اراجیف خود دچار شکّ و تردید میکنند. تنها راه نجات از آسیبهای اینان تقویت باورها و اعتقادات است. 3. تقلیل و تضعیف جبهه حق نتیجة طبیعی جذب عدّهای به سمت مدّعیان، اسیر شبهات شدن عدّهای دیگر، تلاش برای مقابله و خنثیسازی جریان مدّعیان، اقدامات و فعّالیتهای آنان و همراهانشان و کاهش کمّی و کیفی قوای جبهة حق است. هم تعداد نیروهای فعّال این جبهه کم میشود و هم نیروی باقیماندگان به جای آنکه صرف پرداختن به امور مهم شود، مصروف مقابله و خنثی سازی این جریانها میشود. 4. زمینه ساز نفوذ ، موفّقیت و سلطه دشمنان جنّی و انسی همواره و در تمام عرصههای نبرد طول تاریخ خودیهای ضعیف و ناتوان و نفوذیهای همدل با دشمنان زمینهساز موفّقیت، پیروزی و حتّی سلطة دشمنان را بر جبهة مقابل فراهم ساختهاند. سلطة بهائیّان بر جان، مال و ناموس ایرانیان در سالهای پایانی حکومت پهلوی از جمله مصادیق تلخ این ماجراست که نیازی به توضیح ندارد. آموزش نیروهای ساواک برای اقرار گرفتن از نیروهای انقلابی در اسرائیل و از انواع راههای جانی، روانی و جنسی یکی از سادهترین مصائبی بود که شیعیان امام زمان(ع) در شیعه خانة اهل بیت(ع) در آن ایّام تجربه کرد. علل پذیرفته شدن مدّعیان جهل، بیاطّلاعی، بیسوادی و خرافه گرایی اوّلین و مهمترین علّت همراهی افراد با مدّعیان جهل و بیاطّلاعی آنان است. جهل، زمینهساز تمام انحرافات و فسادهاست و همین افراد جاهل و گاه خرافه پسند هستند که با خرافه گرایی خود همیشه بازار رمّالها، فالگیرها، کفبینها و.... را داغ نگاه میدارند. همسویی ادّعاها با هواهای نفسانی مریدان پذیرش تمام احکام و قوانین دینی همسو با امیال و هواهای نفسانی نیست و در عرصههای مختلف شخص متدّین لازم است بخشی از خواستههای نفس را چشمپوشی کرده و در مسیر کمال قدم بگذارد. اینکه یک مدّعی قائل به آزادی جنسی و نوشیدن مسکرات باشد یا خمس و زکات را از جانب خود میبخشد یا حکم وجوب نماز و روزه را برمیدارد و از این دست تغییر در احکام الهی همسو با امیال و هواهای عدّهایست نه برای پیروی از مدّعیان که برای یافتن راهی برای موجّه نشان دادن هواهای نفسانی به آنان میگروند. بحران های شخصی آزمون، ابتلا و امتحان الهی برای همة انسانها رخ میدهد و این طور نیست که به صرف ایمان آوردن به خدا انسانها از عرصة امتحانات و ابتلائات رها شوند حتّی بنا بر برخی از آیات هر کدام از ما بنا بر مشیّت الهی برای رشد، ارتقا و حرکت در مسیر کمال و ارتقا سالی یکی دوبار دچار فتنه میشویم. در این فتنهها و ابتلائات راههای مختلفی مانند دعا، صبر و... توصیه شده که الزاماً همة آنها را دنبال نمیکنند و به جستوجوی راههای میانبر و متفاوت میگردند. بازار مدّعیان را این دسته افراد خیلی خوب داغ میکنند. ضعف محتوایی، شخصیتی و ... در تبلیغ مطالب دینی ضمن روایتی امام هشتم(ع) فرمودند: «اگر مردم زیباییهای کلام ما را میفمیدند، قطعاً از ما تبعیّت میکردند.» متأسّفانه باید اعتراف کنیم تبلیغات دینی ما در تبیین جایگاه و فرهنگ تشیّع و اسلام اصیل و انقلابی چه از حیث محتوا چه از حیث مجریان حقیقی و حقوقی ماجرا آنگونه که باید به انجام وظایف خود نپرداختهایم. نحوه ی همراهی مدّعیان افرادی که مخاطب مدّعیان قرار میگیرند سطح پذیرش متفاوتی نسبت به موضوع و ادّعاها دارند و همه در یک سطح نیستند و باید در تحلیلهای خود این تفاوت سطوح را حتماً باید در نظر داشت و همه را به یک چوب نراند. در اینجا نگاهی به مراتب مختلف این پذیرش و همراهیها خواهیم داشت: 1. شرکت در جلسات و پیگیری آثار اوّلین همراهی را میتوان شرکت مرتّب و مداوم در جلسات و پیگیری آثار اعم از سخنرانی، کتاب و ... است که شایعترین حالت است و الزاماً مرید در این مرحله متوجّه نقاط شروع انحراف و آغاز زاویهها نمیشود و به او به عنوان صاحب نظری اندیشمند و ارزشمند نگاه میکند. 2. قبول ادّعاها و توّهمات مرحلة بعد در پی آشنایی و اطّلاع شخص از ادّعاهای مدّعی است. اگر وی فرد فهیمی باشد یا با افراد فهیم ارتباط برقرار کرده باشد، میتواند به انحراف مدّعی پی ببرد والّا در گمراهی خود همچنان دست و پا زده و ادّعاهای مدّعی را پذیرفته و آن را به طور محدود یا نامحدود برای دیگران نقل میکند. 3. شرکت در مراسم آیینی بدعت آمیز مدّعیان بسته به میزان انحرافاتشان جلساتی آیینی برگزار میکنند. نماز جماعت، زیارت، دعا و توسّل دسته جمعی، نماز جماعت همراه با طواف!، طواف دور کعبههای نوساخته (مانند حیفا و هشتگرد)، جلسات مدیتیشن و ... از جمله مواردی است که در مجموعههای مدّعیان یافت میشود. شخص پس از قبول ادّعاهای کرامات و ارتباطات و نیابتها برای قرب به مدّعی و دستیابی به آثار این نزدیکی از دستورات او اطاعت کرده و در جلسات آیینی یاد شده حاضر میشود. این رفتار سرآغاز پذیرش مطلق و تعبّد اندیشهای مرید به مدّعی است و میتواند تا جایی ادامه پیدا کند که او را شاخص تمام اندیشهها و رفتارهای خویش نموده و همه چیز و همه کس را در مقایسه با او بسنجد و هر مخالف او را به چوب نفی و اتّهام براند. 4. توسّل به مدّعی مرحلة بعد از مراتب پیش گفته این است که شخص برای به دست آوردن مقامات و کرامات یا حلّ مشکلات خود دست به دامان مدّعی شده تا آنچه را میطلبد برای او فراهم آورد. نکتة مهم در این مرتبه آن است که در موارد محدود و معدودی در ارتباط با جنّیان میتواند بخشی از این خواستهها را فراهم کند؛ امّا در اکثر موارد افراد با تلقین به خود گمان میکنند آن آثار و خواستهها به دست آمده یا خود را به نفهمی زده و در عین حال که چیزی نمیبینند به دیگران چنین مینمایانند که گویا چیزی بوده و او دیده است؛ همانند داستان «لباس جدید پادشاه»که در ادبیات داستانی اروپا از حملة داستانهای مشهور به شمار میآید. 5. ارتکاب معاصی مدّعی که به جلب اعتماد مریدان خود ضمن مراحل قبل اطمینان حاصل کرده، آرام آرام آنان را به کنار گذاشتن یا تخلّف از دستورات شرعی به طور جزیی یا کلّی تشویق و توصیه میکند. 6. خود فروشی اعتماد مریدان از حدّی که گذشت آرام آرام همه یا بخشی از آنچه را در اختیار دارند به مدّعی که مرادشان شده تقدیم میکنند. حداقل این خود فروشی تقدیم اموال منقول و غیرمنقول مانند ملک و زمین است و حداکثر آن برقراری رابطة جنسی با مدّعی است چه از طریق شرعی (ازدواج دائم یا موقّت و صیغه)، چه از راههای نامشروع (زنا، زنای محصنه، لواط و همجنسگرایی). 7. بی ناموسی و بی غیرتی مرحلة بعد از خودفروشی عرضة همسر و فرزندان و ناموس خود در اختیار منویّات و هواهای مدّعی است. با تأسّف در پروندههای مدّعیان برخی موارد را میتوان مشاهده کرد که یا حتّی بدون طلاق، افراد همسر و حتّی فرزندان خود را برای روابط جنسی فردی و گاه اشتراکی! در اختیار مدّعی یا دیگر پیروان او قرار میدهند. توجیهات مفصّل و مستند به آیین باستانی مصری این دست اعتقادات را در کتاب «راز داوینچی» نوشتة دن براون را که به بهانة موجه نشان دادن این رفتارها از ناحیة ماسونها نگاشته شده، میتوانید مطالعه کنید. 8. عبادت دینی : سجده بالاترین مرحلة تعبّد اندیشهای فرد در حالتی خود را نشان میدهد که شخص نه تنها آراء و اندیشههای مدّعی را پذیرفته که او را نایب امام زمان(ع)، خود امام عصر(ع)، امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) و پیامبر اکرم(ص) و گاه در نهایت ناباوری خود خدا!! میشمارد. علاوه بر علی محمّد باب، قادیانیّه و برخی فرقههای صوفیه که افراد برای اظهار ارادت به قطب و شخص اوّل فرقه باید پای او را ببوسند و بسیاری دیگر در این ایّام میتوان اخباری را به خاطر آورد که یک مدّعی خدایی در خوزستان و یکی دیگر در قم عدّهای را به دور خود جمع کردهاند و پیروان بر او سجده میکنند!! آن هم پیروانی که دارای تحصیلات دانشگاهی حتّی در سطوح بالا بودهاند. پی نوشت ها : 1. سورة جن(72)، آیة 6. [ سه شنبه 92/4/11 ] [ 10:57 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
سفیر سوریه در تهران گفت: تروریستهای دستگیر شده در سوریه از کشورهای مختلفی همچون عربستان، یمن، لیبی و تونس هستند که 600 نفر از آنها ملیت اروپایی دارند و به دنبال تضعیف دولت بشار اسد در کشور سوریه هستند.
گروه بین الملل «تیتریک» ؛ "عدنان حسن محمود" سفیر جمهوری عربی سوریه در تهران درباره دستگیری تروریستهای سوریه اظهار داشت: ارتش سوریه از ابتدای بحران این کشور تا به حال تروریستهایی از 29 ملیت مختلف را دستگیر کرده است.
وی تصریح کرد: تروریستهای دستگیر شده در سوریه از کشورهای مختلفی همچون عربستان، یمن، لیبی و تونس هستند که 600 نفر از آنها ملیت اروپایی دارند و به دنبال تضعیف دولت بشار اسد در کشور سوریه هستند.
سفیر سوریه در کشورمان تصریح کرد: تروریستهای سوری همچنان به دنبال تضعیف دولت قانونی بشار اسد و ارگانهای رسمی این دولت هستند و تاکنون خسارتهای فراوانی هم به کشور وارد کردهاند.
عدنان حسن محمود درباره میزان خسارتهای وارده از سوی تروریستها خاطرنشان کرد: خسارتهای وارد شده به کشور سوریه بسیار وسیع بوده، اما تخمین زده میشود که میزان این خسارتها به میلیاردها دلار برسد.
منبع : باشگاه خبرنگاران [ سه شنبه 92/4/11 ] [ 7:42 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اصلی ترین انگیزه، انگیزه عاشقانه است و اگر کسی خود را از انگیزه تکلیف مدار به انگیزه عاقلانه و سپس به انگیزه عاشقانه رساند، به موفقیت های بسیار بزرگی دست خواهد یافت.
حجت الاسلام و المسلمین نقویان، استاد حوزه و دانشگاه، در جمع هزاران نفر از زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی به سخنرانی پرداخت و گفت: برای انسان در انجام اعمال روزانه سه انگیزه وجود دارد. گاهی انگیزهها از ناحیه انجام تکلیف است، بدین معنا که انسان آن کار را وظیفه خود می داند و این انگیزه ممکن است سخت و سنگین باشد.
وی خاطرنشان کرد: در چنین انگیزه ای، ممکن است فشارهای متعددی بر انسان وارد شود و انسان نیز گاهی اوقات از سر سختی، مشکلات و دردها مجبور به انجام آن باشد. به عنوان مثال فردی که نمازش را از سر تکلیف می خواند، هنگامی که به علت خوابآلودگی نتواند نماز صبحش را اقامه کند، دغدغه و ناراحتی از این غفلتش نخواهد داشت.
وی ادامه داد: بنابراین اگر کاری از سر تکلیف انجام شود، فرد آن را با سختی، کسالت و روحیه بسیار ناراحت کننده انجام می دهد و البته عده بسیاری از انسان ها اینگونه کار می کنند.
تأکید قرآن بر انجام کارها با انگیزه عاقلانه
وی متذکر شد: خداوند متعال در قرآن کریم بر انسان ها تأکید کرده است که عاقلانه کار کنند و در این خصوص می فرماید «وقتی می خواهید کاری را انجام دهید، اگر عقل شما پاسخگوی آن نیست، در خصوص آن مشورت کنید» به عنوان نمونه برخی از خانم ها وقتی با پوشیدن برخی از لباس های خاص در جامعه حضور پیدا می کنند، مشخص می شود که عقل آن ها درک صحیحی از لباس مناسب ندارد و پیرامون لباس پوشیدن مناسب با کسی مشورت نکرده اند.
وی با اشاره به شکل گیری اختلافات خانوادگی به جهت عدم تعقل در انجام کارها، اظهار داشت: گاهی اوقات برخی از اتفاقات و رویدادهایی که در خانواده ها بر اثر دخالت های خانواده پیش می آید، از سر عقل و خرد نیست و این عوامل بی خردی موجب طلاق و جدایی اعضای یک خانواده می شود. بنابراین بسیاری از زندگی هایی که امروز به تلخی منجر می شود به جهت نابلدی و برخورد ناشیانه بزرگترها است، از این رو باید در برخورد های حاکمانه، عقل را علامت حاکم بزرگ بدانیم.
حجت الاسلام و المسلمین نقویان سپس نتیجه گرفت: انسانی که در زندگی خود عاقلانه و مدبرانه تصمیم گیری نماید، اگر مسأله ای را نداند با افراد صالح مشورت می کند.
اهل بیت به دنبال کار عاشقانهاند
این استاد حوزه با بیان این که پیامبر گرامی اسلام کارهای خود را عاشقانه انجام می دادند و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به دنبال کارهای عاشقانه بودند، ابراز داشت: اگر انسان عاشقانه نماز بخواند، نمازش ارزشمند خواهد شد و این نوع شیوه ملاقات با خدا بسیار پسندیده و مبارک است، چرا که انسان عاشق، افعالش را بی مزد انجام می دهد و این اعمال و افعال او قابل تقدیر است.
وی در مثالی بیان کرد: خانم آرین که سال ها در آمریکا زندگی می کرد، وقتی مسلمان شد عاشق چادر بود و از چادر به عنوان تاج بندگی یاد می کرد و چادر را به عنوان کرامت می داند، بنابراین این انگیزه برای چادر پوشیدن قابل تقدیر است. اگر مادری به چادر احترام کند آنگاه دختر آن خانواده با لذت و عاشقانه چادر می پوشند.
حجت الاسلام و المسلمین نقویان یادآور شد: گاهی اوقات برخی مسائل در زندگی انسان جای دارد ولی جایگاه ندارد، اگر نماز و روزه انسان در زندگی اش جایگاه نداشته باشد، اعضای خانواده به آن احترام نمی گذارند. اگر ما جایگاه مسائل دینی را در خانواده حفظ کنیم، تمام اعضای خانواده ما برای آنان ارزش قائل می شوند.
وی با ذکر این که اگر انسان عاشقانه کار کند، دیگر دچار خستگی، دشواری، خلوت و جلوت نمی شود، اذعان داشت: اگر بتوانیم خود را از سطوح کودک مأب بودن و کوچک فکر کردن ارتقاء دهیم، در انجام همه امور زندگی اخروی و دنیوی به موفقیت های بزرگی دست خواهیم یافت. به عنوان مثال مردی که عاشقانه به خانواده اش خدمت کند، اعضای خانواده ویژگی های مطلوب آن فرد را نا خودآگاه متوجه می شوند و از او تقدیر می کنند.
در پایان این مراسم دعای «عالیة المضامین» توسط حاج مهدی نیکبخت، مداح اهل بیت علیهم السلام قرائت شد.
گزارش: سید امیر حسین ارشادی نیا/مشهد [ سه شنبه 92/4/11 ] [ 7:42 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
نکته جالب اینکه برخی از این افراد در حالی تلاش دارند در ترکیب نیروهای اقتصادی دولت قرار گیرند که از حامیان سرسخت برنامه ها و اقدامات اقتصادی دولت احمدی نژاد به شمار می روند که این تغییر موضع ناگهانی در آستانه جابجایی دولت محل تامل است.
گروه داخلی «تیتریک» ؛جمع گسترده ای از مدیران اقتصادی فعلی دولت احمدی نژاد با لابی و حضور در محل استقرار رییس جمهور منتخب و دیدارهای متعدد تلاش دارند در دولت یازدهم جایگاهی برای خود دست وپا کنند. پیگیری خبرنگار ما و اخبار ارسال شده از سوی خبرنگاران آزاد حکایت از آن دارد که برخی از مدیران اقتصادی دولت دهم و نهم که در حال حاضر نیز مسئولیت های مهمی در حوزه اقتصادی دولت دارند با ارتباط و برقراری لابی های گسترده و حتی حضور مستمر در محل استقرار رییس جمهور منتخب تلاش دارند موقعیت خود را در دولت دکتر روحانی تثبیت کرده یا در بخش های دیگر کشور مسئولیت دیگری را برای خود دست و پا نمایند . به گزارش آخرین ،در این میان حضور مستمر و روزانه دهها مدیر از سازمان هایی چون گمرک و سازمان بنادر و وزرارت اقتصاد بیش از سایر بخش های اقتصادی دولت به چشم می خورد که دیدارهای متعددی را با اعضای همراه رییس جمهور منتخب در محل استقرار و فعالیت آنها داشته و دارند. نکته جالب اینکه برخی از این افراد در حالی تلاش دارند در ترکیب نیروهای اقتصادی دولت قرار گیرند که از حامیان سرسخت برنامه ها و اقدامات اقتصادی دولت به شمار می روند که این تغییر موضع ناگهانی در آستانه جابجایی دولت محل تامل است. [ سه شنبه 92/4/11 ] [ 7:41 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
گفتم... برای چه باید خوشحال باشم، آقا از این حادثه قطعا ناراحتند پس من هم باید مضاعف ناراحت باشم، دلیلی برای خوشحالی نیست...
گروه داخلی «تیتریک» ؛محمدحسین رنجبران مجری برنامه "شناسنامه" با اشاره به گفتگوی سال گذشته خود در این برنامه با حسن روحانی، خطاب به رییس جمهور منتخب نوشت:آقای دکتر در بخشی از گپ و گفتمان رسیدیم به حادثه تلخ یکشنبه سیاه مجلس و ماجرایی که میان 2 رئیس قوه پیش آمد. هم بنده حقیر و هم شما از ناراحتیها و افسوسهایمان گفتیم و شما خاطرهای نقل فرمودید...: «در دفتر نشسته بودم و از رادیو حوادث مجلس را گوش میدادم. خیلی ناراحت بودم به صورتی که کاملا میشد از چهره و صدایم آن را فهمید، یکی از دوستان در همین اثنا تماس گرفت و در همان ابتدا گفت... شما چرا اینقدر ناراحتید؟ شما که باید خوشحال باشید؟ گفتم... برای چه باید خوشحال باشم، آقا از این حادثه قطعا ناراحتند پس من هم باید مضاعف ناراحت باشم، دلیلی برای خوشحالی نیست...» آقای دکتر همین طور بمانید و البته اینگونه افراد را اگر دیدشان اصلاح نشده است و با راهنمایی و توصیه شما به مسیر درست رهنمون نشدهاند حتما از خودتان دورکنید یا لااقل مثل همیشه نگذارید برشما اثر بگذارند. منبع: جهان [ سه شنبه 92/4/11 ] [ 7:41 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
بیستم آذرماه 1356، رئیس ساواک، حکم تبعید "سید علی خامنهای" به ایرانشهر را تصویب میکند. هشت روز بعد ایشان به همراه سه نظامی وارد ایرانشهر میشوند و به حجتالاسلام علی حجتی کرمانی، دیگر دوست تبعیدی خود میپیوندد.
گروه داخلی«تیتریک»؛رئیس ساواک، حکم تبعید «سید علی خامنهای» به ایرانشهر را بیستم آذرماه 1356 تصویب میکند. 8 روز بعد ایشان به همراه سه نظامی وارد ایرانشهر میشوند و به حجتالاسلام علی حجتی کرمانی، دیگر دوست تبعیدی خود میپیوندد. ایرانشهر با گرمای بالای 60 درجه تابستانیاش، مقصد خوبی برای تبعیدیهای مخالف رژیم نبود. اما یکشنبه یازدهم تیر 1357 که مصادف با شب 27 رجب بود، هوا با روزهای دیگر فرق داشت. مردم ایرانشهر برای شرکت در جشن بعثت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله راهی مسجد آل رسول میشوند. نماز مغرب به امامت آیتالله خامنهای اقامه میشود. به رکعت دوم که میرسند، صدایی عجیب شبیه کشیده شدن شاخههای درخت خرما روی زمین به گوش میرسد. چیزی نمیگذرد که سیل تمام ایرانشهر را فرا میگیرد. حادثهای که پای آیتالله خامنهای را به خانههای مردم برای کمکرسانی به آنان باز میکند و مایه شناخت بیشتر ایشان و مردم از یکدیگر میشود. به بهانه سالگرد وقوع این رویداد به سراغ آقای علیاصغر پورمحمدی که در آن سالها به ایرانشهر رفتوآمد داشته رفتیم و از خاطراتش از زمان تبعید رهبر معظم انقلاب به ایرانشهر پرسیدیم. * اولین آشنایی، منبرهای ماه رمضان آشنایی ما با حضرت آقا به سالهای 1346 و 1347 برمیگردد. در واقع ایشان در ماه مبارک رمضان به رفسنجان تشریف آوردند تا منبر بروند و در آن ماه رمضان مهمان ما بودند. دلیل آمدن ایشان به رفسنجان هم به آشنایی با پدر ما آشیخعباس پورمحمدی در جریان کمکرسانی به زلزلهزدگان گناباد و کاخک و فردوس در جنوب خراسان برمیگشت. مردم رفسنجان به سرپرستی پدرم چند کامیون جنس برای مردم فردوس فرستاده بودند و پدرم در آنجا با آقای خامنهای آشنا شدند. همان سال یا سال بعدش آقا باز به رفسنجان آمدند. بعد که رفتوآمدها بیشتر شد، ما هم به خانه ایشان در مشهد میرفتیم و آقا هم چند بار دیگر به رفسنجان آمدند. خود رفسنجانیها خیلی به منبر آقا علاقه داشتند. ایشان در دو نوبت در رفسنجان منبر رفتند. یکی از این سلسله سخنرانیها در سال 1349 یا 1350 درباره امامت بود. بحث آقا درباره امامت این بود که ما ائمه بزرگوار را یک انسان 250 ساله میدانیم. این بحثها اینقدر جالب و جذاب بود که مردم نمیدانستند چقدر در این جلسه نشستهاند. من هم این بحثها را ضبط کرده بودم که ساواک آمد و همه نوارها را برد. * امرِ مادر بار دوم که برای سخنرانی آمده بودند، سلسله سخنرانیهای ایشان نیمهکاره ماند. دلیلش هم این بود که مادر ایشان از مشهد پیغام داد که یکی از برادران آقا را گرفتند و به آقا پیغام دادند که به مشهد بیایند. با اینکه دیگر اخویهای ایشان مشهد بودند، اما ایشان گفتند که مادر امر فرمودند و من باید به مشهد بروم. ایشان اهمیت بسیاری برای پدر و مادر قائل بودند. بارها به ما تذکر میدادند که شما وقتی با پدرتان راه میروید، باید پشت سر پدر راه بروید و احترام کنید. در مشهد هم که چند دفعه به خانه پدر ایشان رفتم، آقا دوزانو روبهروی پدرشان مینشستند و اخبار و اطلاعات داخل و خارج را به پدر میدادند. همه عالِمان مشهد یا خواص میدانستند که آقا هر روز ساعت 9 تا 10 خانه پدرشان هستند. همیشه به ما توصیه میکردند اگر میخواهید عاقبتبخیر شوید، باید بیش از حد به پدر و مادر احترام بگذارید. در سال 1355 که برای ادامه تحصیل به دانشگاه مشهد آمدم، آقا یک تعارفی کردند که شما که جایی ندارید، بیایید خانه ما. ما هم ده روزی خانه ایشان ماندیم تا اینکه ایشان خواستند بروند تهران و من هم به مدرسه نواب مشهد رفتم. * چه ایرادی دارد یاران انقلاب بیشتر باشند؟ وقتی ایشان را به ایرانشهر تبعید کردند، ما اولین بار بین دو ترم دانشگاه در بهمن 56 بود که با یکی دو نفر از همدانشگاهیها و دوستان به ایرانشهر آمدیم. یک کیف هم همراهمان بود که محتویات آن، اعلامیههای جدید و چند کتاب بود. یک پاسبانی دم در ایستاده بود و از ما پرسید: شما با کی کار دارید؟ گفتیم با آقای خامنهای؛ گفت باید بروید شهربانی ابراز هویت شوید. کیف را از دیوار انداختیم درون خانه آقا و به سمت شهربانی رفتیم. در مسیر دیدیم که آقا و آقای هاشمینژاد و آقای طبسی و آقای حجتی کرمانی و یک نفر دیگر به طرف خانه میآمدند که ما از روبهرو با آنها مواجه شدیم. ما حدود یک هفتهای مهمان آقا بودیم. سفر خیلی خوبی بود. اما خدمت آقا که بودیم، یک سری اعلامیههای جدید هم برای ایشان آورده بودیم که ایشان هم دیدند. از جمله آنها، اعلامیهها و کتابهایی بود که گروه فرقان نوشته بودند و بعضی از سورههای قرآن را تفسیر کرده بودند. آقا تورقی کردند و از همان صفحه اول کتاب ایراد گرفتند. ایشان گفتند اینها هر کسی هستند، خیلی بیسواد هستند و از دین و اسلام چیزی نمیدانند. مثلاً گروه فرقان عبدالله بن اُبَی را با یک عبدالله دیگر اشتباه گرفته بود. خلاصه از همان صفحه اول چند ایراد گرفتند. اعلامیه گروه فرقان را هم خواندند که اعلامیه بدی بود. مثلاً در آن آمده بود که در مبارزه با رژیم، نمیشود که بازاری و روحانی و دانشجو و کسبه با هم متحد باشند، بلکه مبارزه مردان آبدیده میخواهد و اینگونه مبارزه، مشتکوبیدن بر سِندان است. آقا اما گفتند که در این انقلاب هرچه یاران ما بیشتر باشد، این چه ایرادی دارد؟ چه کسی گفته که یک گروه خاصی باید باشند؟ البته آقا همیشه در جواب کسانی که معتقد بودند که در مبارزه، چپ و مسلمان نداریم و همه گروههای مبارز باید به هم بپیوندیم، مخالف بودند و میگفتند که راه ما باید با گروههایی مثل کمونیستها جدا باشد و باید حریمها حفظ شود. مثلاً من یک کتابی به نام مبانی علم اقتصاد از رفسنجان تهیه کرده بودم که جلد قرمزی هم داشت. این کتاب را به ایرانشهر بردم و به آقا دادم. آقا تورقی کردند و گفتند که این کتاب خلاصه «کاپیتال» مارکس است. آقا میگفتند راه ما جدا است. مکتب ما اسلام است و همیشه پرچم اسلام برای ما مهمتر است. * کسی که گواهینامه ندارد ... اما سفر دوم ما به ایرانشهر در نوروز سال بعد بود. هم برای دیدن پدرم که به زابل تبعید شده بود، به آنجا رفتیم و هم خدمت آقا رسیدیم. باد سردی هم میآمد. فکر کنم آقای راشد یزدی به تبعیدیهای ایرانشهر اضافه شده بودند. آقای رحیمی خرمآبادی و موسوی شالی هم بودند. سفر سوم ما به ایرانشهر از این قرار بود که با بعضی دوستان قرار گذاشتیم که به ایرانشهر، سراوان و از آنجا به پاکستان برویم. البته من در رفسنجان دستگیر شدم و یک ماه در زندان بودم. به واسطه اینکه پدر و مادر حضرت آقا وسایلی و از جمله نامهای به من داده بودند که به آقا برسانم. یکی از اتهامات من این بود که رابط بین تبعیدیها هستم. پس از آزادی، برای دیدن ابوی به سراوان رفتیم که آنجا خبر آوردند ایرانشهر سیل آمده است. بهسرعت به ایرانشهر رفتیم. سیل تقریباً 80 درصد از خانهها را خراب کرده بود و حضرت آقا یک پایگاهی دایر کرده بودند به نام کمک به سیلزدگان در مسجد آلرسول ایرانشهر. از یزد توسط آیتالله صدوقی و از رفسنجان آرد فرستاده بودند. اولین کمکی که به مردم میکردیم، آرد بود. قرار بود که حضرت آقا با یک ماشین پژو 404 بروند و به وضعیت سیلزدهها رسیدگی کنند. به ما گفتند که چه کسی گواهینامه دارد؟ از آن جمع فقط من گواهینامه داشتم. آقا گفتند به غیر من که گواهینامه داشتم، کسی حق ندارد ماشین را براند. به همین دلیل، موقعی که ایشان نمیخواستند رانندگی کنند یا نبودند، من رانندگی میکردم. روز اول ما رفتیم خانههایی که سیل زده بود. یک راهنمای محلی هم داشتیم. در کَپرها به زبان بلوچی میپرسیدیم توی این خانه چند نفر زندگی میکنند؟ بر اساس میزان افراد، یک حواله داده میشد که خود آقا آن را امضا میکردند و تاریخ هم میزدند. * در مسجدی مستقر شویم که اختلاف پیش نیاید روز اول این کار را ایشان انجام دادند و از روز دوم قرار شد من ادامه بدهم. به اتفاق آقای راشد یزدی یا آقای رحیمی خرمآبادی دقیقاً از زمان طلوع آفتاب راهمیافتادیم و تا حدود ساعت یازده شب مشغول بودیم. هر روز با یکی از روحانیون برای کمکرسانی میرفتیم تا بگوییم که این کمکرسانی را روحانیون انجام میدهند. خود آقا در حین گفتوگو با اهل تسنن بلوچها در کَپرهایشان تأکید میکردند که ما روحانیون مبارز و از طرفداران آیتالله خمینی هستیم. پایگاه ما هم مسجد آلرسول است. به دلیل اینکه اکثریت جمعیت ایرانشهر از اهل تسنن بودند، آقا تأکید داشتند که حتماً ما در مسجد آلرسول مستقر باشیم تا بحث شیعه و سنّی پیشنیاید. بهطور کلی آقا از پیش از پیروزی انقلاب هم قائل به وحدت شیعه و سنّی و منادی این وحدت بودند و با تندرویها مخالف بودند. میگفتند: ما نباید کاری کنیم که وهن دین و مذهب شود. سند ساواک درباره کمکرسانی به سیلزدگان ایرانشهر
چند روزی که از کمکرسانی به سیلزدگان ایرانشهر گذشت، با کمکهایی که از قم بیشتر توسط آیتاللهالعظمی گلپایگانی، از یزد توسط آیتالله صدوقی، از کرمان و از رفسنجان شده بود، آرد و روغن و چای به مقدار زیادی انبار شده بود. به همین دلیل به آقا گفتیم که شما اجازه دهید به همه فقیرها کمکرسانی شود. با موافقت آقا شاید ده روز طول کشید که ما کل ایرانشهر را طبق آماری که وجود داشت، کمکرسانی کردیم. حتی به برخی شهرهای دیگری که فقیر در آنجا زیاد بود، نیز کمک رسید. * جشن یک هفتهای ولادت پیامبر برای وحدت در جریان کمکرسانی اگر ما یک بداخلاقی یا تندی میکردیم، ایشان میگفتند محبت کنید، ما مهمان اینها هستیم. خودشان اینقدر به ایرانشهریها محبت میکردند که علمای سنّی ایرانشهر، مولویها، معلمین ایرانشهر مرید آقا بودند. نکته دیگر اینکه آقا به دلیل آشنایی و تسلط بر کتابها، تفاسیر، تاریخ، علم رجال اهل سنت و بهخصوص به شعرای عربزبان تسلط داشتند، با علمای اهل تسنن مراودات علمی هم داشتند. همچنین از دوران ایرانشهر به یاد دارم که آقا در ماه ربیعالأول به ما گفتند: اهل تسنن در اینجا تولد حضرت رسول را دوازدهم ماه جشن میگیرند و ما شیعیان هفدهم. بعد آقا این بحث را مطرح کردند که خوب است ما در مسجد هم دوازدهم را جشن بگیریم و هم هفدهم را. بعد هم بحث شد که ما فاصله بین این دو روز را جشن بگیریم که این اتفاق هم افتاد. میلاد پیامبر(ص) را از شب دوازدهم تا روز هفدهم ربیعالأول جشن گرفتیم. منبع: دفتر مقام معظم رهبری [ سه شنبه 92/4/11 ] [ 1:15 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |