یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
در پی پافشاری برخی اعضای کمیته - که از جریان 14 مارس بودند- ارتش مدارک و اسنادی را که در اختیار داشت، ارائه داد و عکس ها و فیلم هایی درباره وقایع درگیری از همان آغاز درگیری ها را پخش کرد.
گروه بین الملل«تیتریک»؛احمد الاسیر، عامل اصلی فتنه صیدا با پخش تصاویری از "احمد الاسیر" که به عناصر مسلح تحت امر خود برای کشتن سربازان لبنانی فرمان می داد، کوچکترین تردیدی باقی نمی مانَد که این شیخ تکفیری با برنامه ریزی قبلی، آغازگر درگیری های صیدا بوده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از العالم، جریان 14 مارس، به منظور زیر سئوال بردن اقدام ارتش در ریشه کن کردن گروه تروریست الاسیر، سلفی تکفیری صیدا، ادعا کرده بود که نیروهای ارتش لبنان مرتکب اشتباهاتی شدند و اقدامات گروه الاسیر، "دفاع از خود" بوده است. اما ارتش لبنان، برای اثبات دروغ بودن این ادعاها، تصاویری از الاسیر برای اعضای کمیته وزارت دفاع و وزارت کشور و نمایندگان شهرداری ها پخش کرد که ثابت می کند این شیخ سلفی به عناصر خود دستور داده است که سربازان ارتش لبنان را در یکی از پست های ایست بازرسی شهر صیدا در جنوب لبنان اعدام کنند و با این کار، آغاز درگیری که به کشته شدن 21 افسر و سرباز ارتش لبنان منجر شد، را سبب شد. در پی پافشاری برخی اعضای کمیته - که از جریان 14 مارس بودند- ارتش مدارک و اسنادی را که در اختیار داشت، ارائه داد و عکس ها و فیلم هایی درباره وقایع درگیری از همان آغاز درگیری ها را پخش کرد. در این فیلم ها، الاسیر، شخصا به عناصر تروریست گروهک خود دستور قتل سربازان را داده از آن ها می خواهد، سربازان ارتش لبنان را تکه تکه کنند زیرا آن ها قبول نکردند پست ایست بازرسی ارتش را از اطراف منطقه امنیتی آن ها در صیدا بردارند. دوربین های راهنمایی و رانندگی نصب شده در میدانی که الاسیر در آن مستقر بود، نشان می دهد که الاسیر، از یکی از معاونانش به نام احمد الحریری درخواست می کند که به پست بازرسی ارتش در نزدیکی میدان برود و از نیروهای ارتش بخواهد این پست ایست بازرسی را برای همیشه از این مکان بردارد. وقتی الحریری با پاسخ منفی ارتش مواجه شد نزد الاسیر برگشت و این موضوع را گزارش داد. در این حال، الاسیر برافروخت و شروع به فریاد کشیدن کرد و از هواداران خود خواست سلاح بردارند و راهی پست ایست بازرسی شوند تا آن را به زور برطرف کنند. عناصر مسلح فورا به محل پست ایست بازرسی رفتند و اقدام به تحریک عمدی عناصر ارتش کردند تا نیروهای ارتش تیراندازی را شروع کنند و پس از آن اقدام به اعدام سربازان و یکی از افسران ارتش کردند. پس از شهادت و زخمی شدن همه عناصر پست ایست بازرسی، عناصر مسلح نزد الاسیر برگشتند، الاسیر لباس نظامی به تن کرده و مسلح شده بود، آن ها به جنایت خود را به او گزارش دادند، الاسیر به وضوح به آن ها گفت: آن ها را پاره پاره کنید، در این میان برادر الاسیر به نام الامجد خود را وسط انداخت و گفت: من آن ها را پاره پاره کردم. در پی این جنایت، درگیری میان ارتش لبنان و عناصر مسلح گروهک الاسیر آغاز شد و هرج و مرج بر عناصر مسلح حاکم شد یکی از عناصر مسلح نزد الاسیر آمد تا از او برای شلیک آر.پی.جی به سمت نیروهای ارتش اجازه بگیرد، الاسیر با اشاره سر پاسخ مثبت داد. یکی دیگر از فیلم ها نشان می دهد که الاسیر به عناصر مسلح دستور می دهد که به رسانه ها بگویند، ارتش به آنها حمله کرده و آنان از خود دفاع کرده اند. همچنین در فیلم سومی که مربوط به دو روز پیش از وقایع صیدا بود و ارتش لبنان آن را پخش کرد که در آن، الاسیر وقتی با پست ایست بازرسی ارتش مواجه می شود، سیلی از ناسزا را روانه نیروهای ارتش می کند و می گوید: "حیوان ها! می خواهیم شما را سر ببریم". با این حال نیروهای ارتش خویشتنداری پیشه می کنند و واکنشی نشان نمی دهند. فیلم دیگری نیز نشان می دهد که چگونه الاسیر به چهره یکی از سربازان سیلی می زند، اما سرباز هیچ واکنشی نشان نمی دهد. پخش این فیلم ها، ادعاهای دروغین جریان 14 مارس را ثابت کرد و همچنین ثابت کرد ادعاهای این جریان درباره مشارکت حزب الله در درگیری های صیدا در کنار ارتش لبنان نیز کاملا دروغ است. گفتنی است که برخی از شبکه های وابسته به نیروهای 14 مارس در زمان درگیری نیروهای ارتش و گروه تروریست الاسیر، فیلمی از جنایت های گروه های سلفی در عراق در داخل یکی از مساجد را پخش کردند و ادعا کردند که این تصویر از داخل مسجد الاسیر گرفته شده است و کشته شده ها در این مسجد، نمازگزارنی سنی هستند که ارتش آن ها را کشته است. شیوخ جریان های سلفی با استناد به این فیلم، با تحریک هواداران خود بر ضد ارتش، ادعا کردند که ارتش لبنان، با مشارکت حزب الله در حال کشتار طایفه سنی در لبنان است. [ یکشنبه 92/4/23 ] [ 2:58 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
دبیر شورای عالی امنیت ملی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا در دیداری که بعد از انتخابات با مقام معظم رهبری داشتید ایشان توصیه ای در خصوص آقای قالیباف به شما داشتند، ابتدا سکوت کرد و بعد گفت: قصد مصاحبه ندارم.
گروه داخلی «تیتریک» ؛سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در حاشیه مراسم تجلیل از حداد عادل که در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا در دیداری که بعد از انتخابات با مقام معظم رهبری داشتید ایشان توصیه ای در خصوص آقای قالیباف به شما داشتند، سکوت کرد. وی در پاسخ به همان سوال که مجدد از سوی خبرنگار پرسیده شد اظهار داشت: قصد مصاحبه ندارم.مراسم تقدیر از غلامعلی حداد عادل کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با عنوان «نکوداشت مرد تقوا و تدبیر» صبح امروز با حضور چهره های مختلف سیاسی و فرهنگی و مدیران رسانه ها برگزار شد و دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز در این مراسم سخنرانی کرد. [ یکشنبه 92/4/23 ] [ 2:57 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
سایت شبکه نمایش خبری که درباره پخش فیلم سینمایی «کشتار» به کارگردانی رومی پولانسکی از این شبکه درج نمود.
گروه رسانه «تیتریک» ؛ سایت شبکه نمایش به عنوان یکی از سایتهای رسمی خبری رسانه ملی جمهوری اسلامی، روز شنبه در خبری که درباره پخش فیلم سینمایی «کشتار» به کارگردانی رومی پولانسکی از این شبکه درج نمود.
فیلم سینمایی پیانیست، فیلمی است ساختگی درباره هولوکاست و ادعاهای پوشالی صهیونیستها در خصوص ظلمی که در جنگ جهانی دوم بر آنها وارد شده است، در اقدامی تأمل برانگیز داستان فیلم و در واقع ادعاهایی که در آن مطرح شده را تأیید کرده است. در قسمتی از این خبر چنین آمده است: «در سال 2002 سرانجام پولانسکی تصمیم گرفت فیلمی درباره جنگ جهانی دوم بسازد. در آن سال پولانسکی پیانیست را بر اساس رمان مرگ یک شهر اثر ولادیسلاو اشپیلمن ساخت. این رمان بر اساس داستان واقعی زندگی اشپیلمن نوشته شده است.»
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که با وجود اینکه مسأله هولوکاست سالهاست به عنوان ابزار و بهانه ای برای توجیه جنایات صهیونیستها در حق دیگر کشورهای جهان به کار میرود، چگونه است که سایت وابسته به رسانه ملی جمهوری اسلامی، به طور ضمنی در خبر خود داستان فیلم پیانیست با موضوعیت هولوکاست را، یک ماجرای واقعی که سرگذشت زندگی یک یهودی در آن دوران است عنوان می کند؟!
سوال مهمتر این است که چه لزومی به پخش این فیلم خیالی و تبلیغاتی یهودیان در رسانه ملی وجود دارد؟
منبع: جام نیوز [ یکشنبه 92/4/23 ] [ 2:56 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مجری زن اخراجی شبکه صدای آمریکا به یکی از همکاران سابق خود نسبت به همکاری با مهدی فلاحتی، دیگر مجری این شبکه هشدار داده است.
گروه رسانه «تیتریک» ؛ مجری زن اخراجی شبکه صدای آمریکا به یکی از همکاران سابق خود نسبت به همکاری با مهدی فلاحتی، دیگر مجری این شبکه هشدار داده است.
چندی پیش نگار مرتضوی به همراه مهشید ندیری دو نفر از مجریان شبکه صدای آمریکا از این شبکه اخراج شدند.
نگار مرتضوی اخیرا در وبلاگ خود با انتقاد از رویا ملکی همکار سابقش که واکنشی به اخراج او نشان نداد نوشته است « اینو بدون همیشه تو حاشیه بودن خوب نیست بالاخره یه روز نوبت به شما هم می رسه. مخصوصا اینکه بعد از رفتن ما مجبوری با آقای فلاحتی برنامه رو اجرا کنی.»
اشاره او به مهدی فلاحتی دیگر مجری شبکه صدای آمریکاست که اخیرا ماجرای فساد اخلاقی او در تجاوز به یکی از همکاران خود برملا شده است.
نگار مرتضوی در ادامه نوشته است «راستش یاد نمایش های سیرک می افتم که مربی برای امرار معاش حاضر می شه سر خودشو تو دهن شیر بکنه. حالا یا مجبوری بسوزی و بسازی و دم بر نیاری یا اینکه مثل الهام از حاشیه بیای بیرون و اعتراض و شکایت کنی که در این صورت میای پیش ما. خیلی مواظب خودت باش. داستان الهامو تکرار نکن. قبل از اینکه مشکلی پیش بیاد خودتو خلاص کن.»
گفتنی است چندی پیش «الهام ستاکی» مجری سابق این شبکه وابسته وزارت خارجه امریکا، از مهدی فلاحتی به دلیل تجاوز به او شکایت کرد. با این حال مجری متجاوز همچنان مورد اعتماد روسای صدای آمریکا قرار گرفت و حتی برنامه های بیشتری به او اختصاص داده شد.
تجاوز به مجریان شبکه صدای امریکا در سال های گذشته به امری بسیار رایج بدل شده و هر چند وقت یک بار، خبرهایی از این دست برملا می شود.
این اولین باری نیست که یک مجری این شبکه قبل یا بعد از قطع همکاری خود، از چنین اعمالی در صدای آمریکا پرده برمی دارد.
گفته می شود بودجه صدای آمریکا در سال گذشته 75 میلیون دلار بود اما به دلیل کاهش معنادار مخاطبان و نیز اثربخشی این شبکه، تعدای از کارکنان آن تعدیل شده اند و از میزان بودجه آن نیز کاسته شده است.
منبع: صراط [ یکشنبه 92/4/23 ] [ 2:54 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اسنودن: «آژانس امنیت ملی آمریکا زیرساختی تدارک دیده که تقریبا همه ارتباطات انسانی را به صورت اتوماتیک ذخیره میکند. با استفاده از این سیستم میتوانستم ایمیلهای هر کسی را ببینم? مکالمات تلفنیاش را شنود کنم و رمزهای عبور شخصیترین اکانتهای هر کاربری را به دست بیاورم.»
گروه رسانه«تیتریک»؛ وب سایت دویچه آلمان (DW) در گزارشی با استناد به مصاحبه های آقای اسنودن با گاردین (Guardian) و اشپیگل (Spiegel) به بررسی ابعاد نقض حریم خصوصی مردم جهان توسط سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس پرداخته است.
در این گزارش به انتقاد رئیس جمهور آلمان از اقدامات غیرقانونی آمریکا و انگلیس مبنی بر اینکه "هر کس که آزادی را فدای امنیت کند، دیری نمیپاید که هر دو را از دست خواهد داد، هم آزادی و هم امنیت را" اشاره شده و به شهروندان کشورهای مختلف هشدار می دهد: «کاربران زیادی در سراسر دنیا بدون لحظه ای نگرانی و تردید، حجم بالایی از اطلاعات خود را رایگان در اختیار فیسبوک و شرکا قرار میدهند. بحث افشاگری های اسنودن شاید تلنگری باشد برای شهروند عادی. شهروندی که کمی بیاندیشد که آیا حالا که این گونه زیرنظر گرفته میشود نباید کمی به خود زحمت بدهد و دست کم گوشهای از اطلاعاتش را مخفی کند؟ چه می شود اگر چند روز گوشی هوشمندتان را خاموش کنید و هر رازی را با شبکه های اجتماعی در میان نگذارید؟» متن کامل گزارش دویچه وله به شرح زیر است:
««اسنودن از شبکه جاسوسی دیجیتال آمریکا و رصد کردن اطلاعات در اینترنت توسط دستگاههای اطلاعاتی بریتانیا پرده برداشت و بحث ابردادهها را داغ کرد. با ابزارهای ساده امتحان کنید، ببینید Big Brother درباره شما چهقدر میداند؟
فیلم "ترمینال" را خیلیها میشناسند. فیلمی به کارگردانی اسپیلبرگ و با بازی تام هنکس که داستان آن برگرفته از سرگذشت مهران کریمی ناصری است. یک شهروند ایرانی که سال 1988 بدون گذرنامه و مدارک معتبر در فرودگاه شارل دوگل فرانسه از هواپیما پیاده شد و 18 سال حیرت آور را در بخش ترانزیت فرودگاه زندگی کرد. سرگذشتی که چندان بیشباهت به سرگذشت این روزهای ادوارد اسنودن نیست. کارمند پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که از اطلاعات مربوط به شبکهی عظیم جاسوسی دیجیتال آمریکا و رصد حجم زیادی از اطلاعات موجود در اینترنت توسط سرویس اطلاعات بریتانیا پرده برداشت.
اسنودن که گذرنامهاش از سوی آمریکا باطل شدهاست در بخش ترانزیت فرودگاه مسکو به دنبال کشوری می گردد که به تقاضای پناهندگی اش پاسخ مثبت دهد.
ابردادهها برای روز مبادا چه کسی برای چه مدتی از چه مکانی با چه کسی تماس تلفنی برقرار کردهاست؟ چه کسی با چه کسانی در چه بازهی زمانیای ایمیل رد و بدل کردهاست؟ محتوای این ایمیلها و شدت تماسها به چه میزان بودهاست؟ هر کاربر کِی، برای چه زمانی به چه سایتهایی سرک کشیده و چه کردهاست؟ چنین اطلاعات و دادههایی را "متا دیتا" یا اَبَر دادهها مینامند.
ادوارد اسنودن در گفتوگو با گاردین میگوید: «آژانس امنیت ملی آمریکا زیرساختی تدارک دیده که تقریبا همه ارتباطات انسانی را به صورت اتوماتیک ذخیره میکند. با استفاده از این سیستم میتوانستم ایمیلهای هر کسی را ببینم? مکالمات تلفنیاش را شنود کنم و رمزهای عبور شخصیترین اکانتهای هر کاربری را به دست بیاورم.»
این طور که از افشاگریها برمیآید، سازمانهای امنیتی آمریکا این ابر دادهها را جمع آوری میکنند. در اتحادیهی اروپا 7 سال است که برای کنسرنها قواعد و مقرراتی در مورد چگونگی ذخیره و رفتار با این دادهها و مدت زمان ذخیرهی این اطلاعات وضع شده است. زمانی که بین 6 ماه تا دوسال در نوسان است. ذخیرهی دادهها برای روز مبادا. برای مواردی که شاید نیروهای امنیتی بتوانند به آسانی و کاملا قانونی به اطلاعات شهروندان دسترسی پیدا کنند.
آزادی را فدای امنیت نکنیم آلمان تنها کشوری است که در آن در حال حاضر قانونی برای ذخیرهی این دادهها وجود ندارد. موضوعی که احزاب مختلف این کشور هنوز در مورد آن به توافق نرسیدهاند. با افشاگریهای تازه در مورد ابعاد ذخیرهی دادههای ارتباطی شهروندان و همچنین کنترل وسیع این ارتباطات، صدای اعتراض و انتقاد از جمعآوری و ارزیابی مجموع این دادهها در میان سیاستمداران آلمانی بلند و بلندتر میشود. واکنش رئیسجمهور آلمان به شنود اطلاعات شهروندان این کشور شنیدنی است که گفت: «هر کس که آزادی را فدای امنیت کند، دیری نمیپاید که هر دو را از دست خواهد داد، هم آزادی و هم امنیت را.»
با نرمافزارهای سادهای میتوان پی برد چه گرهای گره اصلی شبکهی شما به شمار می رود که با حذف آن شبکه از هم میپاشد در حالی که در آلمان بحث بر سر قانونمند کردن ذخیرهی دادهها و چارچوب و مرزهای آن با وسواسی خاص دنبال میشود، NSA بدون نگرانی و پایبندی به اصولی خاص و بدون کنترل به اطلاعات شهروندان آلمانی هم دست درازی میکند. میشاییل بیندل یک حقوقدان آلمانی است که نگاهی حقوقی به ذخیره ی ابردادهها انداخته است. به اعتقاد او با ابزارهای مناسب و دقیقی که در سنجش متا دیتاها به کار میرود، میتوان بهراحتی اطلاعات مبسوطی را از دل دادهها بیرون کشید. بیندل میگوید: «از هم اکنون میتوان به خطرات سنجش دقیق این دادهها پی برد. حالا باید از ذخیره کنندگان دادهها پرسید که آیا اطلاعات به دست آمده از این دست درازیها، ارزش نقض حقوق شهروندان در این ابعاد را دارد؟»
خودتان، خودتان را شنود کنید!
ادوارد اسنودن در مصاحبهای که چندی پیش با سایت اشپیگل انجام داد، گفته است که ارزش ابردادهها از ارزش محتوای آنها بیشتر است.
این را که متادیتاها تا چه حد میتوانند به کنسرنهایی که اطلاعاتمان را در اختیارشان میگذاریم و سپس به سازمانهای امنیتی تصاویر دقیقی از زندگی ما نشان بدهند، می توانید برای مثال اگر کاربر جیمیل یا فیسبوک هستید، خودتان به راحتی امتحان کنید:
محققان انستیتوی تکنولوری ماساچوست برنامه ای با نام Immersion برای سرویس ایمیل گوگل طراحی کردند. اگر به این برنامه اجازه ی دسترسی به اکانت ایمیل خود را بدهید، همهی تماسهای شما تجزیه و تحلیل میشوند. مثلا چه کسی باعث آشنایی کانتکت "آ" با کانتکت "ب" در میان تماس های شما شده است یا با چه کسی و در چه بازهی زمانی شما ایمیل های زیادی رد و بدل کرده اید و یا چه پیوندهای تازهای در حین این ارتباطات ایمیلی به دست آوردهاید.
یک نمونه ی دیگر ماشین جستجوی Wolfram Alpha است. این ماشین جستجو قادر است همهی دوستان فیسبوکی شما را بررسی کند. نتیجهی این کند و کاو، دو گرافیک خواهد بود که یکی ساختار و درجهی دوستی و ارتباطات دوستان شما در میان یکدیگر را به تصویر می کشد و می تواند گروه های مشخصی را از دل این تجزیه و تحلیل بیرون بیاورد. مثلا گروه دوستان دبستان و دبیرستان شما را یا همدانشگاهیان یا همکاران یا دوستان باشگاه ورزشیتان را. از این دیاگرام میتوان فهمید که چه ارتباطاتی یا چه گروههایی، گره اصلی شبکه ی شما به شمار می روند که با حذف شان همهی شبکه از هم میپاشد و چه کسانی تنها نقش پلی را ایفا میکنند که با پاک کردنشان لطمهای به کل شبکه وارد نمی شود.
همهی ارتباطات کاربر در شبکههای اجتماعی به طور چکیده و در یک نگاه! برای رسیدن به چنین تصویری ماموران امنیتی باید به گفتوگوهای تلفنی بیشماری گوش دهند و ایمیلهای زیادی را تک به تک بخوانند. اما شما این اطلاعات را برای مثال به راحتی در اختیار کنسرن های اینترنتی قرار می دهید. دستگاههای امنیتی مجازند با مجوز قانونی از این کنسرنهای بزرگ دادههای شما را طلب کنند و برای مثال این دادهها را با اطلاعاتی که از پروایدرها به دست میآورند، کنار هم بگذارند.
به این کنسرن ها خیلی اعتماد داریم. همهی رازهایی را که با فیس بوک و گوگل در میان گذاشتهایم دو دستی تقدیم این کنسرنها کردهایم.
ادوارد اسنودن میگوید همه پلهای پشتسرش را خراب کرده تا از نابودی حریم خصوصی و آزادی اینترنت و حقوق دیجیتال به دست دولت آمریکا جلوگیری کند
دوربین مخفی ای که داوطلبانه حمل می کنیم
هر کسی که یک گوشی هوشمند در جیب خود دارد، به احتمال زیاد به طور منظم هم به اینترنت وصل میشود. با هر بار سرک کشیدن در اینترنت، یک بستهی اطلاعاتی تازه به جمع متادیتاها افزوده می شود. در آن میان، مکانی که کاربر در آن به سر میبرد هم به چشم میخورد. کارشناسان حوزه امنیت دادهها به کاربران هشدار میدهند که با ضبط پیوستهی ردپای دیجیتالشان، گوشی موبایل آنها به یک دوربین مخفی کوچک تبدیل شده است که خود آن را روشن میکنند. با نرم افزارهای مخصوص آنالیز این گونه دادهها میتوان به راحتی پروفایل حرکتی کاربر را ترسیم کرد.
برای این که کاربر از ابعاد دادههای خود که بهراحتی در اختیار کنسرنهای بزرگ قرار می دهد، تصویری داشته باشد، یکی از سیاستمداران آلمانی از حزب سبزها به نام مالته اشپیتس، گوشهای از ابردادههای خود را که از شرکت مخابرات آلمان طلب کرده بود، به دادگاه ارائه کرد. البته برای دریافت این دادهها مجبور شد از این شرکت یعنی "تله کم" شکایت کند. اشپیتس اما نتیجهی پیگیری هایش را در اینترنت منتشر کرد. هر کاربری میتواند ببیند که اشلپیتش از اوت 2009 تا فوریه2010 لحظه به لحظه کجا بوده است!
چند روزی ماموران امنیتی را نگران کنید!
ادوارد اسنودن میگوید همه پلهای پشتسرش را خراب کرده تا از نابودی حریم خصوصی و آزادی اینترنت و حقوق دیجیتال به دست دولت آمریکا جلوگیری کند. او با سرنوشتی هنوز نامشخص در بخش ترانزیت فرودگاه مسکو منتظر است. کاربران زیادی در سراسر دنیا اما بدون لحظه ای نگرانی و تردید، حجم بالایی از اطلاعات خود را رایگان در اختیار فیسبوک و شرکا قرار میدهند. اسنودن را شاید کشوری به پناهندگی بپذیرد، شاید هم مدت ها، البته نه به اندازه ی مهران کریمی ناصری، در ترانزیت فرودگاه بماند. اما افشاگری او با هر نیتی که بود به بحث داغ ابرداده ها جانی دوباره بخشید.
بحثی که شاید تلنگری باشد برای شهروند عادی. شهروندی که کمی بیاندیشد که آیا حالا که این گونه زیرنظر گرفته میشود نباید کمی به خود زحمت بدهد و دست کم گوشهای از اطلاعاتش را مخفی کند؟ چه می شود اگر چند روز گوشی هوشمندتان را خاموش کنید و هر رازی را با شبکه های اجتماعی در میان نگذارید؟ کسی چه میداند. شاید ماموران امنیتی کمی نگرانتان شوند. اصلا شاید تازه به شما مشکوک شوند!»» منبع: جام نیوز [ یکشنبه 92/4/23 ] [ 2:53 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
آقای احمدینژاد تلاش کرد که دولت را در بین مردم ببرد، با آنها گفتوگوی مستقیم داشته باشد و به مشکلات آنها را رسیدگی کند.
گروه داخلی «تیتریک» ؛ رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری با تاکید بر اینکه مناسب است نظام از تجربیات آقای احمدینژاد در عرصه بینالملل استفاده کند، گفت: بعد از پایان دولت آقای احمدینژاد همچون گذشته برای خدمت به مردم آماده هستند و در این راستا تلاش میکنند.
حجتالاسلام و المسلمین عباس امیریفر با اشاره به عملکرد دولت های نهم و دهم و بیانات مقام معظم رهبری در این ارتباط، گفت: مقام معظم رهبری تاکنون چندین باره تاکید کردهاند دولت نهم و دهم ارزشهای اسلامی را زنده کرد و حتی در جایی فرمودند دولت دکتر احمدی نژاد یکی از بهترین دولت ها پس از انقلاب مشروطه است.
وی با اشاره به سفرهای استانی احمدینژاد، تصریح کرد: آقای احمدینژاد تلاش کرد که دولت را در بین مردم ببرد، با آنها گفتوگوی مستقیم داشته باشد و به مشکلات آنها را رسیدگی کند.
رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری همچنین با اشاره به اجرای طرح هدفمندی یارانهها، اظهار کرد: آقای احمدینژاد این طرح را علیرغم مشکلات زیادی که پیشرو داشت و خیلیها جرات اجرای آن را نداشتند، عملیاتی کرد ؛گرچه در این عرصه شاهد برخی از عدم همکاریها و عدم هماهنگی ها بودیم، ولی اکنون این طرح تبدیل به یک الگو شده، چنانچه برخی از کشورهای دیگر نیز درصدد اجرای آن هستند.
امیریفر با اعتقاد بر اینکه دولت های نهم و دهم در طول این هشت سال عملکرد موفقی از خود ارائه دادهاند ، گفت: رییسجمهور در بعد سیاست خارجی نیز سیاست مبارزه با استکبار و دفاع از مستضعفین را در پیش گرفتند و ایشان اکنون به عنوان حامی مستضعفین در عرصه جهانی شناخته میشوند؛ چراکه با قوت و اقتدار در برابر استکبار موضع گرفته است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا احتمال دارد احمدی نژاد و افراد نزدیک به وی برای تداوم گفتمان خود اقدام به تشکیل حزب ، گروه یا بنیادی کنند؟ تصریح کرد: بعید میدانم که چنین اتفاقی بیفتد. آقای احمدینژاد ترجیح میدهند به عنوان یک شهروند با تودههای مردم ارتباط برقرار کند که یکی از بهترین راههای این ارتباط حضور در دانشگاه و تدریس است.
رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری با بیان اینکه رییسجمهور در طول هشت سال مدیریت دولتهای نهم و دهم تجربیات خوبی کسب کردهاند و مناسب است نظام از این تجربیات در عرصه بین الملل استفاده کند، اظهار کرد: ممکن است از سوی مقام معظم رهبری و همچنین دولت منتخب که تاکید بر مشی اعتدال دارد، بعد از پایان دولت پیشنهاداتی به آقای احمدینژاد شود که ایشان این پیشنهادات را بررسی و در مورد آن تصمیمگیری خواهند کرد.
امیریفر با بیان اینکه تعامل با تودههای مردم و تلاش برای خدمتگزاری به آنها از اولویتهای احمدینژاد است، گفت: تدریس در دانشگاه و معلمی که شغل انبیاء است و تعامل هر چه بیشتر با دانشجویان و مردم قطعا یکی از برنامههای آقای احمدینژاد بعد از پایان دولت است.
منبع: ایسنا [ یکشنبه 92/4/23 ] [ 12:41 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رئیس موسسه «امام موسی صدر» با تاکید براینکه تمام روایتها و اخبار ارائه شده درباره امام موسی صدر و همراهانش دروغ و بیپایه و اساس است، سطح و میزان همکاری حکومت لیبی در این قضیه را رضایتبخش ندانست.
گروه بین الملل «تیتریک» ؛ «رباب الصدر» رئیس موسسه «امام موسی صدر» اعلام کرد که خانواده امام صدر به هیچ وجه از میزان و نحوه همکاری مقامات و مسئولان لیبیایی در قضیه ربوده شدن امام موسی صدر و «شیخ محمد یعقوب» همراه وی و «عباس بدر الدین» رورنامه نگار لبنانی توسط رژیم قذافی در سال 1978 میلادی راضی نیستند و توجیهات ارائه شده از سوی حکومت لیبی در خصوص کندی روند پیگیری و تعیین سرنوشت امام موسی صدر را قانع کننده نمیدانند.
رباب صدر که در مراسم افطاری سخن میگفت که از سوی موسسه امام صدر روز پنجشنبه گذشته در بیروت با حضور شخصیتهای سیاسی و وزارتی و پارلمانی و نظامی و سندیکاهای اقتصادی و موسسات و نهادهای اجتماعی و خبری و مطبوعاتی سخن میگفت، افشا کرد که حکومت لیبی تاکنون به خواستهها و مطالبات طرف رسمی لبنانی پاسخ نگفته است.
وی با تاکید براینکه تاکنون مقامات لیبیایی وعدههای بسیاری درباره این پرونده به مقامات لبنانی داده، اما هیچ گام جدی در این قضیه برنداشتهاند، از مقامات این کشور و مردم لیبی خواست، زمینه همکاری بیشتر در این راه را ایجاد کنند، چون امام موسی صدر و همراهانش در لیبی ربوده شدهاند.
رباب صدر همچنین از مقامات مسئول لبنانی خواست که با تمام ادات و وسایل و راههای ممکن و در اختیار پیگیر قضیه امام موسی صدر و همراهانش باشند و در این قضیه مسئول اصلی دولت لبنان است.
وی گفت: اگرچه تاکنون بسیاری از ما سراغ قضیه امام موسی صدر را میگیریم، اما پس از گذشت حدود دو سال از سرنگونی رژیم قذافی در عمل چه اقدامی در خصوص این پرونده انجام دادهایم.
رباب صدر با تاکید بر اینکه باید در این راه با دوستان خود و دوستداران امام موسی صدر شفاف و صریح سخن گفت، افزود: ما در خصوص قضیه ربودن امام موسی صدر هیچ کوتاه نمیآییم و از کوتاهیها و چشم پوشیها و فریبها و دور زدنهای صورت گرفته، غافل و بیخبر نیستیم.
وی افزود: من به شما تاکید میکنم که تمام روایتهای ارائه شده تاکنون دروغین بوده و فاقد صحت و اعتبار است و تمام اجساد ارائه شده دروغین بوده و تمام اطلاعات ارائه شده در این خصوص به دور از واقعیت است.
انتهای پیام
منبع: فارس [ شنبه 92/4/22 ] [ 9:26 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
می توان محسن مخملباف را نمونه و مصادق بارز خروجی "جنگ نرم دشمن" در به انحراف کشاندن یک هنرمند از حوزه خدمت به اسلام و میهن و تبدیل آن به ابزار وطن فروشی و خیانت و عملگی سرویس های غربی و صهیونیستی دانست.
به گزارش «تیتریک»؛می توان محسن مخملباف را نمونه و مصادق بارز خروجی "جنگ نرم دشمن" در به انحراف کشاندن یک هنرمند از حوزه خدمت به اسلام و میهن و تبدیل آن به ابزار وطن فروشی و خیانت و عملگی سرویس های غربی و صهیونیستی دانست. این هشداری است که می توان دید چگونه یک فرد مراحل سقوط را یکی پس از دیگری طی می کند تا به ورطه نابودی رسد. محسن مخملباف چند سالی است از کشور رفته و به ساخت فیلمهایی با سفارش جشنوارههای غربی با درونمایه پورنوگرافیک و سیاه نمایی بر ضد ایران مشغول میباشد. محسن مخملباف پس از فیلم "سکس و فلسفه" که در آن بصراحت اخلاق جنسی را زیر سئوال برد بود در تازه ترین فیلم خود با عنوان "باغبان" به تبلیغ مستقیم بهائیت پرداخته است. در این فیلم که فاقد فیلمنامه و خط مشخص داستانی است محسن مخملباف به اتفاق پسرش میثم در نقش دو فردی هستند که برای جستجوی دینی که انسان را از خشونت برهاند به اسرائیل سفر می کند ودر آن سفر مخملباف جذب آئین بهائیت شده اما پسرش دین را عامل خشونت می داند و با اصل پیروی از دین مخالف است. عنوان باغبان برگرفته از نام شخصیت بهایی فیلم که یک باغبان است می باشد و این فیلم مملو از منظره های زیبای باغهای بهائیان در اسرائیل است.
معبد طلایی بهائیان در حیفا محسن مخملباف که ابتدای انقلاب با فیلمهای افراطی نظیر دوچشم بی سو و توبه نصوح سرشار از شور انقلابی بود، اکنون تبدیل به مبلغ صریح بهائیت و مدافع اسرائیل شده است. جشنواره فیلم اورشلیم از سیزدهم تا بیست و دوم تیرماه در این شهر و با شرکت فیلمسازانی از کشورهای مختلف برگزار میشود. مخملباف با سفر به بیت المقدس، در کنفرانس خبری که سهشنبه هجدهم تیر برگزار شد، گفت که اسرائیلیها را دوست دارد اما از این کشور میخواهد که از حمله نظامی به ایران خودداری کند. وی تاکید کرد که حمله نظامی به ایران، وضع را وخیمتر خواهد کرد. مخملباف در این مراسم خواستار گفتوگوی فرهنگی بین ایران و رژیم صهیونیستی شد! وی که در فیلم جدیدش به بهانه صلح و دوستی به مدح مذهب ضاله بهاییت پرداخته است، خطاب به ساکنان اشغالگر رژیم صهیونیستی گفت: شما را دوست دارم اما خواهش میکنم به ایران حمله نکنید چراکه حمله راه حل نیست بلکه وضع را بدتر میکند. مخملباف در این جشنواره با بیان اینکه سخنان مقامات صهیونیست برای حمله به مراکز اتمی ایران فایدهای ندارد، خواستار حمایت اسرائیل و غرب از کسانی شد که به گفته او «نیروهای دمکرات» هستند و افزود: آمریکا و اروپا نمیخواهد ایران دمکراتیک باشد بلکه تمام تلاش آنها مراقبت مسئله اتمی است. اشاره این کارگردان ایرانی به سیاستهای ایرانهراسی است که مقامات اسرائیلی در سالهای اخیر برای بیان نگرانی این کشور از برنامه هستهای ایران در پیش گرفته و مدعی هستند که حمله به سایتهای هستهای ایران، یک گزینه جدی است. وی با بیان اینکه ممکن است در آینده چنین فیلمی را درباره زرتشتیان یا ادیان هندی بسازد، گفت: من متدین نیستم اما نمیتوان امور دینی و قدرت آن در امور را رد کرد؛ من پیروان بهائیت را در این فیلم انتخاب کردهام زیرا آنان رویکردی دارند که میتواند برای پیروان دیگر ادیان نمونه باشد. این فیلمساز 56 ساله ایرانی در ادامه افزود: برای فیلم خود بهائیت را انتخاب کرده، چرا که معتقد است این دین "پرمدارا" است و رویکردی غیر خشونتبار نسبت به مسائل دارد و به همین خاطر میتواند الگویی برای دیگر ادیان به حساب آید. وی اضافه کرده که «من پیروان بهائیت را در این فیلم انتخاب کرده ام زیرا آنان دارای رویکردی مداراگرانه و غیرخشونتآمیز هستند که می تواند برای پیروان دیگر ادیان نمونه باشد محسن مخملباف در کنفرانس خبری اورشلیم یادآور شد که اسرائیل و فلسطینیها پس از شش دهه و نیم نتوانستهاند به تفاهم برسند چراکه به گفته وی رهبران «نابالغ» دو طرف درنیافتهاند که ریشه این منازعه در مذهب و فرهنگ است. «باغبان» در یکسال اخیر در بسیاری از جشنوارههای جهانی اکران شده است. جشنواره فیلم اورشلیم در سالهای گذشته نیز چند بار فیلمهای دیگر محسن مخملباف را اکران کرده بود اما این نخستین بار است که فیلم تازهای این کارگردان با حضور خود او به روی صحنه رفته است. آقای مخملباف که چند سال پیش از اقامت در فرانسه، در افغانستان و تاجیکستان زندگی میکرد، به تازگی بیشتر اوقات خود را در لندن سپری میکند. این کارگردان به نمایندگان رسانهها در اسرائیل مدعی شد که در زمان حضورش در افغانستان «ماموران ایران میخواستهاند با پرتاب نارنجک، او را به قتل برسانند». مخملباف در ادامه گفت که میداند به خاطر این حضورش در اسرائیل، از این پس ممکن است با موجی از اتهاماتی که او را جاسوس سیا و موساد بنامند، روبرو شود. فیلم باغبان در این فیلم مستند، مخلمباف که به همراه پسرش میثم برای تحقیق در خصوص بهاییت به حیفا سفر کرده با باغبانی از آفریقا روبهرو میشود که در این باغ خدمت میکند. فیلم به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا از طریق دینی صلحجو میتوان دل به اصلاح امور جهان و رهایی از چنگال خشونت و جنگ بست یا نه؟ سفر این کارگردان ایرانی به اورشلیم پوشش گستردهای در مطبوعات و رسانههای اسرائیلی و عربی نیز پیدا کرده است. روزنامه هاآرتص چاپ اسرائیل با او مصاحبه مفصلی در این مورد انجام داده است. مخملباف در این مصاحبه میگوید که به سینما به عنوان عاملی بسیار قوی برای تغییر اعتقاد دارد. شبکه العربیه نیز سفر مخملباف را مورد توجه قرار داده است. این کارگردان ایرانی به العربیه گفته است که مطالعه زندگینامه خود او نشاندهنده تغییراتی است که مردم ایران در این سالها کردهاند. مخملباف همچنین در جلسه پرسش و پاسخی که پس از نمایش فیلمش در اورشلیم برگزار شد گفت که نفرت مذهبی و همچنین صلح برخواسته از مذاهب برای همه ما در خاورمیانه، چه در ایران و چه در اسرائیل بسیار جدی است. او هم چنین افزود ممکن است فیلم بعدیاش در مورد زرتشت و یا مذهب جانیسم، یکی از آیینهای هندی، باشد. مخالفان ایرانی مخملباف در خارج از کشور به گزارش رادیو زمانه، با اینکه مخملباف هدف سفر خود به یکی از تاریخیترین شهرهای جهان را گسترش پیام صلح و دوستی بیان کرده، اما این حرکت او با مخالفت بخشی از جامعه فرهنگی و دانشگاهی ایرانی مقیم خارج از کشور روبهرو شده است. همزمان با این سفر، نامهای با امضای تعدادی از استادان دانشگاه، روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی و سیاسی خارج از کشور خطاب به محسن مخملباف منتشر شد که از این سفر او ابراز نگرانی کرده و خواهان لغو آن شده بودند. در بخشی از این نامه آمده است: «ما به خشونتی که توسط دولت اشغالگر اسرائیل علیه فلسطینیان اعمال میشود معترضیم و از جنبش مسالمتآمیز و جهانی "بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل" یا جنبش BDS حمایت میکنیم. تصمیم آقای مخملباف برای شرکت در جشنوارهای که مستقیماً توسط دولت اسراییل حمایت مالی میشود و قرار است از ایشان بهشکل ویژهای در جشنواره تقدیر شود، به مثابه حمایت ضمنی وی از سیاستهای آپارتاید دولت اسرائیل است. ما نسبت به بیاعتنایی آقای مخملباف به جنبش جهانی دفاع از حقوق فلسطینیان ابراز نگرانی میکنیم.» در بخش دیگری از این نامه ضمن محکوم کردن سرکوب و خشونت روزانه توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران و همچنین اشاره به سرکوبهایی که منجر به تبعید محسن مخملباف از سرزمین مادری خود شده، شرکت او در این جشنواره «مغایر با وجدان انسانی» توصیف شده است. نویسندگان نامه معتقدند اجرای هر برنامه هنری در اسرائیل یک عمل سیاسی است و دولت اسرائیل از این برنامهها برای دستگاه تبلیغاتی خود استفاده میکند. بنابر این گزارش، بخش زیادی از امضاءکنندگان نامه استادان و یا فعالان مدنی هستند که در خارج از ایران و در اروپا و آمریکا اقامت دارند. بعضی از این چهرهها عبارتند از حمید دباشی استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک، ارواند آبراهیمیان، استاد دانشگاه کالج باروچ، الهه رستمی، زیبا میرحسینی و لاله خلیلی استادان دانشگاه لندن، فاطمه کشاورز از دانشگاه مریلند، علی میرسپاسی از دانشگاه نیویورک و محمود کریمی حکاک از کالج سینا. محمدکاظم انبارلویی، سردبیر روزنامه رسالت در یادداشتی با عنوان «ایستگاه آخر وطن فروشان» در واکنش به اظهرات مخملباف در اسرائیل نوشت: محسن مخملباف دو سال پیش بدون سرو صدا به سرزمینهای اشغالی رفت تا فیلم باغبان را در حمایت از حقوق فرقه ضاله بهائیان بسازد! او یکسال و نیم در سرزمینهای اشغالی را به سیر و سلوک خود در مورد اتمام پروژه خیانت به ملت و نیز ملت فلسطین به بهانه ساخت فیلم باغبان گذراند. 18 تیر امسال هیچ خبری از تحرک منافقین و معاندین نظام دیده نشد اما مخملباف درست در روز 18 تیر امسال یک مصاحبه خبری در بیت المقدس گذاشت و از حضور خود در اسرائیل رونمایی کرد. او در این مصاحبه رسما از غاصبان قدس خواست از نیروهای دموکراتیک ( بخوانید ضد انقلاب) در ایران حمایت کنند. او همچنین ریشه منازعات فلسطینی ها و رژیم اشغالگر قدس را مذهب و فرهنگ دانست و گفته این دو عامل باعث شده فلسطینیها و اسرائیلیها به توافق نرسند. تحلیل این مسیر که چگونه مخملباف طی سه دهه کار هنری خود از " توبه نصوح" و " دو چشم بی سو" به " باغبان " و گردش یکسال و نیمه در باغهای حیفا و دفاع از فرقه ضاله بهائیت رسیده خیلی دشوار نیست. چرا که اسرائیل ایستگاه آخر وطن فروشان است. آنچه دشوار است کشف نحوه و چگونگی " پروژه" دشمن در طراحی یک "پروسه" است که هنرمندی را از حوزه خدمت به اسلام و ملت به حوزه خیانت و وطن فروشی- نه تنها به ملت بلکه خیانت به بشریت - می کشاند. در اتاق جنگ رژیم صهیونیستی فقط تدارک تیم ترور برای کشتن دانشمندان هستهای وجود ندارد . در اتاق جنگ صهیونیستی علیه ملت ما و ملتهای مسلمان منطقه یک نقشه جنگی تمام عیار در همه عرصهها تعریف شده و عملیاتی میشود و ما در 18 تیر امسال بخشی از آن را در بیت المقدس در مصاحبه آقای مخملباف بازخوانی میکنیم . سرزمینی که در قلب جغرافیای سیاسی اسلام اشغال شده ، یک پایگاه جنگی و توطئه علیه حیات ملتهای مسلمان و حتی ملتهای جهان است. امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی از همان روزهای اول نهضت اسلامی وقتی یک مشت به سینه استبداد می زد یک مشت محکم هم به دهان رژیم صهیونیستی می زد. او خطر اسرائیل را بیش و پیش از هر کسی درک می کرد.
ورود آشکار مخملباف به خاک سرزمینهای اشغالی و ارائه اثر خائنانهاش او در دفاع از یک فرقه ضاله نشان میدهد که رژیم صهیونیستی مهر محرمانه و سری و به کلی سری را از پرونده کارکرد خود در حوزه فرهنگ ایران برداشته است . اکنون رژیم اشغالگر قدس بر آن است تا در حوزه سیاست هم این رونمایی را انجام دهد. اگر 4 سال پیش اصحاب فتنه قبل از شمارش آرا و اعلام نتایج ،خود را پیروز انتخابات نمی نامیدند آن همه خسارت به کشور وارد نمیشد. آن همه مردم بیگناه کشته و زخمی نمیشدند، امنیت ملی به خطر نمیافتاد و منافع ملی به تاراج گرگهای جهانی نمیرفت . آنها امروز به جای اینکه از ملت عذرخواهی کنند و به دامن پر مهر ولایت برگردند ، گاهی از سوی برخی مورد حمایت قرار می گیرند مبنی بر اینکه خائنین به ملت یک سویه مورد عفو قرار گیرند بی آنکه آثار توبه و انابه در آنها دیده شود. این تفکر نادرست و داوری ناصحیح ، اصحاب فتنه را تا ایستگاه آخر وطن فروشان یعنی رژیم صهیونیستی مشایعت می کند. اگر این تشییع الآن صورت نگیرد همانند " مخملباف" ممکن است دو دهه دیگر صورت گیرد . ما نباید از " پروژه" صهیونیستها در مدیریت جنگ نرم و "پروسه" معاندین انقلاب در همگرایی با اصلی ترین دشمن اسلام و انقلاب و نظام غفلت کنیم . امیرحسین فردی از موسسین حوزه هنری با ذکر خاطراتی از دوران جوانی خود و محسن مخملباف گفته است: «مهمترین مشخصه مخملباف، تندرویاش بود؛ یک تندروی وحشتناک و غیرقابل اغماض ... محسن میگفت زن حق ندارد جورابش پاره باشد. من یک روز به شوخی به مخملباف گفتم: محسن! اگر روزی کسی را پیدا نکنی، با چه کسی دعوا میکنی؟ سمیرا (دختر مخملباف) آن موقع تازه راه افتاده بود، گفت: با این سمیرا دعوا میکنم، اینقدر دعوا میکنم تا خودم را تخلیه کنم. بله، همچین آدمی بود. سرهمین من میگویم محسن هیچ تغییری نکرده.» محسن مخملباف در دهه شصت در اعتراض به فیلم کمدی اجارهنشینها قصد داشت با بستن نارنجک به خود، مهرجویی کارگردان فیلم اجارهنشینها و خودش را منفجر کند. اما با نگارش نامه تند به معاونت سینمایی وزیر وقت ارشاد راضی میشود کوتاه بیاید. بهروز افخمی در پاسخ به سوالی که مخملباف هم نسبت به فیلم «عروس» واکنش ویژهای داشت؟ گفته: مخملباف اساسا در تمام سالهایی که در سینمای ایران حضور داشت نسبت به همه فیلمسازان دیگر حسادت داشت و هرکاری میتوانست برای عقب نگه داشتن دیگران میکرد. فرق نمیکرد من باشم یا مهرجویی. وی گفته است: مخلباف آدم حسودی بود اما شکل ایدئولوژیک به کارهایش میداد. رفتارش دربرابر فیلم «اجاره نشینها» و تهدید به ترور مهرجویی را بسیاری شنیدهاند اما احتمالا کمتر شنیدهاید کسی که باعث شد «بچههای آسمان» مجیدی اسکار را از دست بدهد محسن مخملباف بود. افخمی افزود: فیلم مجیدی یک سال پیش از آنکه به اسکار معرفی شود میتوانست نماینده ایران باشد و اتفاقا هیچ رقیب قدری نداشت و اگر معرفی میشد همه میدانستند شانس بسیار بالایی برای اسکار دارد. مخملباف اما با یک حرکت کودتایی، فرمهایی را که مختص معرفی فیلم به آکادمی اسکار است را از وزارت ارشاد خارج کرد و با سید محمد خاتمی و چند نفر دیگر در ریاست جمهوری جلسه فوری گذاشت و فیلم «گبه» را به آکادمی معرفی کرد و وقتی ارزیابان ارشاد متوجه این اتفاق شدند دیگر کاری از دستشان برنمی آمد. زیرا اگر میگفتند این فیلم نماینده ایران نیست تلقی این خواهد بود که دولت فیلم «گبه» را ممنوع کرده و وضع برای «بچههای آسمان» خیلی بد میشد. این خرابکاری اتفاق افتاده بود تنها کاری که بهشتی توانست انجام دهد این بود که این فیلم را اکران نکند تا بتواند سال آینده نماینده ایران باشد. سالی که رقیبان قدری مثل "روبرتو بنینی" با آن فیلم پرخرج با موضوع هولوکاست به اسکار معرفی شده بود و شانس هر فیلم دیگری حتی «بچههای آسمان» به صفر رسیده بود. مخملباف در تمام سالهای حضور درایران از یک طرف فیلمهای مزخرف ساخت و از طرف دیگر سعی کرد جلوی موفقیت دیگران را هم بگیرد. دانا [ شنبه 92/4/22 ] [ 9:26 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مسیح علینژاد که این روزها سوژه ای برای مانور رسانه ای ندارد دست به انتشار کامنتی در خصوص فرشید منافی گوینده رادیو فردا زده است، در کامنتی که وی برای فرشید منافی نگاشته آمده است:
گروه سیاسی« تیتریک [ شنبه 92/4/22 ] [ 6:11 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
علی مطهری در وبلاگ شخصیش از ورود مخفیانه افرادی از یک نهاد اطلاعاتی به دفتر کارش خبر داد که شبانه دوربین و تجهیزات استراق سمع را در اتاق او جاسازی کرده بودند.
گروه داخلی« تیتریک »علی مطهری در سایت شخصیاش نوشته است: لازم است اتفاق عجیب و ظالمانه ای را که چند روز پیش برای اینجانب رخ داد به اطلاع ملت شریف ایران و رهبر گرامی و رئیس جمهور منتخب برسانم؛ «صبح روز سه شنبه 18/4/92 زمانی که مسئول دفتر خارج از مجلس اینجانب وارد دفتر می شود، متوجه تغییراتی در دفتر از جمله در پنجره کولر می گردد. لذا پنجره را باز و با زحمت کشف می کند که پشت کانال کولر دستگاه های مختلف استراق سمع و فیلمبرداری با مهارت نصب شده است و سپس دوربین نصب شده هم روی دیوار در نزدیکی پنجره کانال کولر پیدا می شود به طوری که گچ مسیر عبور سیم آن هنوز خیس بوده است. با نظر اینجانب تجهیزات را بیرون آوردند. در تصاویر به دست آمده از این تجهیزات، تصویر فردی که آن را نصب می کند به وضوح دیده می شود و تصویر 2 نفر دیگر از 9 نفر متجاوز به حریم این ملک نیز تا حدی واضح است. تصاویر دوربین طبقه ششم ساختمان نشان می دهد که ساعت ورود این متجاوزان 18 دقیقه بامداد و ساعت خروجشان حدود 4 صبح بوده است و تصاویر به دست آمده از تجهیزات فوق الذکر نشان می دهد که در این مدت در سایر اتاقهای دفتر نیز مشغول کار بوده اند. همچنین تحقیق ما نشان می دهد که سرایدار را با تهدید، همراه خود کرده اند و به گفته او یک بار دیگر در اسفند ماه 91 نیز این گروه وارد ساختمان شده اند. در ساعت 18 روز بعد یعنی چهارشنبه 19/4/92 سه نفر که خود را پلیس امنیت معرفی می کردند وارد پوشاک فروشی طبقه هم کف ساختمان شدند و از صاحب مغازه خواستند که DVRدوربین خود را که تردد افراد به ساختمان را نشان می دهد تحویل آنها بدهد. مغازه دار مقاومت کرد چون بنا بود ابتدا یک نسخه از فیلم لحظات ورود و خروج آن متجاوزان را به ما بدهد، اما در نهایت مجبور به تسلیم آن شد. با تماسی که من با معاون پارلمانی نیروی انتظامی گرفتم و طبق گفته فرمانده پلیس امنیت تهران معلوم شد که این افراد از پلیس امنیت نیستند و دروغ گفته اند. لذا با پلیس 110 تماس گرفتیم و دو تن از آنها را به کلانتری محل بردیم و یک تن فرار کرده بود. آنها قبل از ما رسیده بودند و رئیس کلانتری گفت آن دو نفر را تحویل اطلاعات ناجا دادیم تا موضوع روشن شود و نتیجه را به اطلاع شما خواهیم رساند. [ شنبه 92/4/22 ] [ 6:10 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |