یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
سایت شخصی هاشمی رفسنجانی قبول قطعنامه را به عنوان نرمش شجاعانه عنوان کرد
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع فرماندهان سپاه و نکتهای که ایشان در باب «نرمش قهرمانانه» بیان کردند باعث بروز تحلیلهای ناصوابی در میان برخی از رسانهها شد، که یکی از این واکنش ها مربوط به سایت شخصی آیت الله هاشمی رفسنجانی میشود.
سایت شخصی هاشمی رفسنجانی در حالی قبول قطعنامه را به عنوان نرمش شجاعانه عنوان میکند که امام خمینی (ره) خود در خصوص قبول قطعنامه اینگونه می نویسد: «بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم .» منبع: مشرق [ یکشنبه 92/6/31 ] [ 10:39 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
منبع: شبکه خبر [ یکشنبه 92/6/31 ] [ 10:36 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
نماینده مجلس طی بیانیهای از سخنان اخیر حسن روحانی و تاکید وی بر اجرای قانون حجاب و عفاف تشکر کردند. 180 نماینده مجلس شورای اسلامی طی بیانیهای که در جلسه علنی صبح امروز پارلمان قرائت شد، از اقدام اخیر حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در تاکید بر اجرای قانون عفاف و حجاب تشکر کردند.
متن کامل این بیانیه که از سوی محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس قرائت شد به شرح زیر است.
ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس، ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان امضاکنندگان این بیانیه بر خود لازم میدانیم مراتب تشکر خود را از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی به مناسبت مواضع روشن، شفاف و مثبت ایشان در موضوع عفاف و حجاب اعلام کنیم.
ریاست محترم جمهور با تاکید بر اهمیت و ضرورت حجاب در جامعه و اجرای قانون عفاف و حجاب عزم راسخ دولت را در پاسداری این فریضه و حکم اسلامی نشان دادند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی علاوه بر اعلام پشتیبانی خود از سخنان و مواضع ریاست محترم جمهور، در امر عفاف و حجاب از اعضای محترم دولت و قوه مجریه و سایر قوا درخواست میکنند با صدور بخشنامههای لازم و اقدامات عملی و مراقبتهای مستمر و هماهنگیهای مناسب در اجرای قانون عفاف و حجاب و تامین نظر رئیس محترم جمهور بر ارتقای سطح اخلاق و دیانت در جامعه اهتمام داشته باشند.
منبع: تسنیم [ یکشنبه 92/6/31 ] [ 2:58 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
بزرگترین ائتلاف مخالفان سوریه پیشنهاد ایران برای میانجیگری را رد کرد.
ائتلاف ملی سوریه که بزرگترین گروه مخالفان دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه است روز شنبه (21 سپتامبر/ 30 شهریور) پیشنهاد ایران برای میانجیگری میان اپوزیسیون و دولت سوریه را رد کرد.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در مقالهای که اخیرا برای روزنامه آمریکایی "واشنگتنپست" نوشت اعلام کرد که ایران آماده میانجیگری برای حل بحران سوریه است.
روحانی نوشت، سوریه به صحنهای برای "خشونت دلخراش و حملات شیمیایی" تبدیل شده که ایران آن را "عمیقا محکوم میکند."
حسن روحانی نوشت، با کمک ایران باید فضایی به وجود بیاید که مردم منطقه بتوانند خود تصمیمگیرنده سرنوشتشان باشند. مقاله رئیس جمهور ایران در ساعات پایانی روز پنجشنبه (19 سپتامبر/ 28 شهریور) در ستون آزاد روزنامه "واشنگتنپست" قرار گرفت.
به گزارش دویچه وله(DW)، اینک ائتلاف ملی سوریه که مقر آن در خارج از سوریه قرار دارد در بیانیهای میگوید، ایران خود "بخشی از مشکل" است. آنها پیشنهاد روحانی را "غیر جدی" قلمداد کرده و میگویند، ایران از رژیم بشار اسد حمایت سیاسی، نظامی و اقتصادی میکند.
ائتلاف ملی سوریه در بیانیه خود اعلام کرد، اگر جمهوری اسلامی ایران سلاحها و نظامیان حاضر خود در سوریه را از این کشور خارج کند کمک بیشتری به حل مشکلات موجود کرده است.
این بزرگترین تشکل مخالفان اسد میگوید، پیشنهاد روحانی "به لحاظ سیاسی بیاعتبار" است.
منبع: جام نیوز [ یکشنبه 92/6/31 ] [ 2:57 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
دستگاههای امنیتی تونس بیش از هشتاد نفر را در چند هفته گذشته دستگیر کرده اند که شبکه هایی برای قاچاق دختران و زنان تونسی به سوریه تشکیل داده بودند. شماری از این زنان و دختران تونسی با بیست تا یکصد شبه نظامی در سوریه روابط جنسی داشته اند.
مقامات تونسی خبرهای تکان دهنده ای درباره اوضاع سوریه منتشر کرده اند. به گفته مقامات تونسی، دهها زن و دختر جوان تونسی به سوریه رفته اند تا با شبه نظامیان مخالف حکومت سوریه ، روابط جنسی برقرار کنند. مقامات تونسی اعلام کرده اند در تلاش هستند با سفر این زنان و دختران تونسی به سوریه برای چنین کاری جلوگیری کنند. این مسئله به مشکل اجتماعی جدیدی در تونس تبدیل شده است زیرا زنان و دختران تونسی که برای ارتباط جنسی با شبه نظامیان به سوریه سفر کرده اند،حالا درحالی به کشورشان باز می گردند که باردار شده اند.
جهاد نکاح زنان تونسی در سوریه
عبدالعلیم موسی امام جماعت مسجد واشنگتن در این خصوص گفت: این نوع برخورد با زنان و دختران تونسی در سوریه، سوء استفاده انسانی به شدیدترین شکل ممکن است. باید عفاف زنان حفظ شود. گروههای به اصطلاح جهادی نه تنها به این صورت از زنان تونسی سوء استفاده جنسی می کنند بلکه به کشتار مردم غیرنظامی و بیگناه در تونس مشغول هستند
.
کار به جایی رسیده که وزیر کشور تونس در این خصوص به پارلمان کشورش توضیح داده است. از ماه مارس دو هزار و سیزده تاکنون، حدود شش هزار زن جوان تونسی که می خواستند به سوریه بروند بازداشت شده اند. وزارت زنان تونس نیز گروهی ویژه برای رسیدگی به این مشکل تشکیل داده و به خانواده های تونسی در این زمینه هشدار داده است. برخی از شیوخ سلفی ، روابط جنسی نامشروع را نوعی جهاد اعلام کرده و مجوز چنین روابطی را داده اند
.
عبدالعلیم موسی گفت: قطر و آمریکا و عربستان سعودی که مدعی رعایت اخلاق در همه مسائل هستند ، حامی این شبه نظامیان سوری و اقدامات آنها هستند. این کشورها خودشان را الگوی همه جانبه اخلاق می دانند اما درباره زنان و عفاف آنها به خودشان اجازه می دهند زنان و دختران جوان را از تونس به سوریه انتقال بدهند
.
عربستان سعودی حامی مالی شبه نظامیان فعال در سوریه است و گزینه اقدام نظامی علیه سوریه را ترویج می کند. اما تحرکات عربستان سعودی برای تونس که دارای فرهنگ و تمدنی تاریخی و کهن است مشکل ساز شده است
منبع: شبکه خبر [ یکشنبه 92/6/31 ] [ 2:56 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اساساً هر کشوری پایان جنگ و یا هر بحرانی را گرامی می دارد. مگر در پایان هشت سال دفاع مقدس ما پیروز مطلق میدان نبرد نبوده ایم پس چرا شروع جنگ که از تلخ ترین روزهای دفاع مقدس است را گرامی می داریم؟
اساساً هر کشوری پایان جنگ و یا هر بحرانی را گرامی می دارد. مگر در پایان هشت سال دفاع مقدس ما پیروز مطلق میدان نبرد نبوده ایم پس چرا شروع جنگ که از تلخ ترین روزهای دفاع مقدس است را گرامی می داریم؟
در این مقاله ما سعی می کنیم که به این مسأله بپردازیم که چرا هفته اول جنگ به نام دفاع مقدس نام گذاری شده است؟
با تأکید بر این که بیش از نیمی از جمعیت کشور را جوانان زیر 30 سال تشکیل می دهند. و با توجه به اهمیتی که دوران دفاع مقدس در تاریخ معاصر ایران دارد که همواره در پی بروز هر جنگی، شاهد جدایی بخش هایی از این سرزمین پهناور به دست بیگانگان بوده است. به گونه ای که می توان گفت در دویست سال گذشته، یعنی از زمان «فتحعلی شاه قاجار» به بعد، نزدیک به یک میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران جدا شده است. اما علی رغم پشتیبانی قدرت های بزرگ از عراق، روند مذکور در جنگ ایران و عراق ادامه پیدا نکرد و سر فصل جدیدی از تاریخ ایران را در صفحات تاریخی به ثبت رساند. در این جنگ نه تنها یک وجب از خاک ایران در دست نیروهای عراقی باقی نماند، بلکه عراق به عنوان کشور متجاوز به نظام بین الملل معرفی شد.
پس چرا بسیاری از جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب کمترین توجه را به آن دارند و کمترین خاطره های آن دوران مهم را با خود ندارند. با توجه به این که هنوز نسلی که مستقیم در دفاع مقدس حضور داشته است زنده و گواه تاریخی این واقعه عظیم است.(رزمندگان ،آزادگان ،جانبازان و خانواده معظم شهدا)؟
مقاله حاضر به چهار بخش تقسیم گردیده است:
ابتدا وضعیت ایران قبل از جنگ ، در بخش دوم وضعیت ایران در شروع جنگ و بخش سوم پایان جنگ ، بخش چهارم بعد از جنگ.
بخش اول : وضعیت ایران قبل از شروع جنگ
انقلاب اسلامی که از جهات متعدد با سایر انقلاب ها متفاوت بود. و در تعارض مستقیم با قدرت های سلطه گر قرار داشت. و همین تفاوت و تعارض باعث شده بود که غیر پیش بینی باشد. و همین موضوع موجب نگرانی قدرتهای بزرگ شده بود.لذا از همان ابتدا با مقابله ی همه جانبه و جدی آنان مواجه شد. و قدرت های بزرگ برای اینکه کشورهای منطقه را همراه خود کنند صدور اندیشه های انقلاب اسلامی برای کشورهای منطقه را خطرناک عنوان می کردند و مدعی این بودند که انقلاب اسلامی درصدد سرنگونی حکومت های آنان است.
امام خمینی قدس سره در تشریح صدور انقلاب می فرماید « این معنی غلط را از صدور انقلاب برداشت نکنند که ما میخواهیم کشورگشایی کنیم. ما همه کشورهای مسلمین را از خودمان میدانیم. همه کشورها باید در محل خودشان باشند… معنی صدور انقلاب ما این است که همه ملت ها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند و تحت سلطهای که هستند و از این که همه مخازن آنها دارد به باد میرود و خودشان به نحو فقر زندگی میکنند، نجات دهند… ما میخواهیم این چیزی که در ایران واقع شد، این بیداری و اینکه خودشان را از ابرقدرت ها فاصله دادند و دست آنها را از مخازن خود کوتاه کردند، این در همه ملتها و در همه دولتها واقع بشود، آرزوی ما این است.»
در این دوره کشور با بحران و چالش های فراوانی رو به رو بود. از لحاظ سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی. که این فشارها عمدتاً از سوی قدرت های بزرگ و کشورهای منطقه ای به ایران تحمیل می شد. تا شاید بتوانند ایران را به پای میز مذاکره بکشانند.
در درون ایران گروه های سیاسی اعم از منافقین ، ملی مذهبی ها ، لیبرال ها و جریان های سیاسی دیگر که فکر می کردند بدون حمایت قدرت های بزرگ نمی شود. کشور را اداره کرد با ایجاد غائله گنبد ، کردستان ، ترور شخصیت ها و آدم های مؤثر انقلاب اسلامی با تلاش در حذف نیروهای انقلابی و وفادار به حضرت امام خمینی (ره) خواهان به دست گرفتن حکومت و جدایی دین از سیاست بودند. در حالی که حضرت امام خمینی (ره) تأکید بر پیوستگی دین و سیاست داشت.چرا که اندیشه دینی باعث استقلال و عزت بود.درحالی که جدایی دین از سیاست باعث همان وابستگی ها دوران طاغوت می شد. که تمامی این جریان ها وابسته به حمایت های قدرت های سلطه گر بود.اتفاقات دیگری هم در این دوره رخ می دهد. تلاش برای کودتا توسط عوامل نظامی وابسته به خارج «کودتای نوژه» ،عملیات مستقیم نظامی (حمله به طبس) توسط آمریکا صورت گرفت.
از لحاظ ا قتصادی: مشکلات اقتصادی ایران در سالهای 58و 59 کمتر از مشکلات سیاسی نبود، در سالهای قبل از پیروزی به دلیل اعتصابات انجام گرفته در بخش های اقتصادی کشور بویژه در شرکت نفت که اقتصاد ایران به فروش آن بستگی داشت، عملاً اقتصاد کشور فلج شده بود، تقریباً تمامی بنگاه های تجاری و کارخانجات به علت وابستگی به خارج و بلوکه شدن دارایی های ایران در بانک های آمریکا و تحریم اقتصادی ایران از سوی آمریکا تعطیل بودند. اگرچه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به فرمان امام راحل (ره) کارگران و کارمندانی فعالیت خود را از نو آغاز کردند. لکن به دلیل عدم انسجام سیاسی در داخل و تحریک گروهک های وابسته حرکت اقتصادی شکل مناسبی نداشت. کشور شدیداً در رکود اقتصادی به سر می برد.
هر چند شروع جنگ تلخ بود. اما این تلخی شیرینی را به این مردم هدیه داد و در حالت عادی برای رسیدن به آنها باید قرن ها تلاش کرد
از لحاظ فرهنگی هم دچار بحران بودیم زیرا درگذشته تقریباً فرهنگ غربی بر کشور حاکم بود.« متأسفانه هنوز آن نوع فرهنگ در جامعه ما جاری است» ولیکن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در حال گذر و تطبیق خود با جامعه بود. که خود این دوگانگی فرهنگ تأثیر به سزایی در مراحل مختلف انقلاب و دفاع مقدس داشت.
بخش دوم :شروع جنگ و اوضاع نظامی ایران
اوضاع نظامی ایران در سالهای 58 و 59 به مراتب بدتر از اوضاع سیاسی و اقتصادی بوده است. ارتش جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 دچار تحولات عمدهای گردید. زیرا ساختار ارتش متناسب با منافع شاه و اولویتهای سیاسی آمریکا در منطقه بوده است و با آن ساختار نمیتوانست در خدمت اهداف انقلاب اسلامی قرار گیرد. حضرت امام خمینی(ره) ضمن تأکید بر حفظ انسجام ارتش، فرصت لازم را در اختیار این نیرو قرار داد تا ساختار جدید خود را بر مبنای معیارهای ارتش مکتبی توسعه دهد، اما به دلیل اینکه سازمان و ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از قطع وابستگی ها ،که تا عمق استخوان ارتش طاغوت نفوذ کرده بود و خروج کارشناسان نظامی و فرار فرماندهان نظامی به خارج از کشور که عمده فنون و تخصصهای نظامی را در اختیار داشتند.
از ارتش و تصفیه امرای خائن و سر سپرده به خصوص بعد از کودتای نوژه و اقدامات دولت بازرگان مبنی بر کاهش نیروهای ارتش ، به طوری که در تاریخ 9/2/58 اعلام داشت که ایران به ارتش 500 هزار نفری نیازی ندارد و تعداد ارتشیان کاهش خواهد یافت. و از سوی دیگر کاهش مدت خدمت سربازی از 24 ماه به 12 ماه و اعزام کادرهای ارتش به محل های سکونت و زادگاه خود، و در اقدامی مشکوک در زمینه لغو قراردادهای نظامی، از قبیل لغو قرارداد خرید شش فروند زیر دریایی از آلمان و لغو قراردادهای نظامی آمریکا، که در مجموع کاهش توان نظامی و عدم امکان توسعه طرح های ساختاری ارتش هدف آن بوده است.
از دیگر اقدامات دولت بازرگان است که سازمان ارتش را دچار تزلزل کرد. و شعارهای انحلال ارتش از سوی گروهک های مخالف هماهنگ با سیاست کاهش توان دفاعی ارتش از سوی لیبرالها. و این موضوعات باعث نوعی از هم گسیختگی در مجموعه ارتش بوجود آورد. به دلیل شرایط خاص انقلاب اسلامی و مرحله دگرگونی و عبور ارتش از ارتش شاهنشاهی به ارتش اسلام به کندی پیش می رفت ولی بعدها با حذف بنی صدر با حاکمیت نیروهای خط امام بر ارتش این تحول با سرعت زیادتر انجام شد.« طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق سه ماه قبل از حمله طی تحلیلی از اوضاع ایران مینویسد: امروز ارتش ایران از هم پاشیده شده است»
سپاه نیز بطور دائم درگیر با ضد انقلاب بود و فرصت برپایی تشکیلات و سازمانی که بتواند جلوی تهاجمی نظیر حمله عراق را بگیرد پیدا نکرده بود و همچنین در همین شروع جنگ جریان های حاکم بر کشور (گروه های لیبرال) بیشتر درصدد تضعیف سپاه بودند تا تقویت، چون سپاه وفادار به امام (ره) و نظام جمهوری اسلامی بود.
وضعیت بسیج هم مبهم بود ، با وجود این که سپاه پاسداران تشکیلات بسیج را سازماندهی کرده بود تا مدت ها این کشمکش وجود داشته که بسیج وابسته به سپاه باشد یا نباشد.
رژیم بعثی عراق با اطلاع کامل از وضعیت نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران در 31 شهریور 1359 با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام حسین رییس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد . جنگی نابرابر در شرایطی به ایران اسلامی تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی به ویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناح های وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی در صدد تضعیف نظام بودند.
امام خمینی قدس سره در مورخه 31 شهریور 1359، در پیامی به مناسبت باز شدن مدارس درباره ی آغاز جنگ تحمیلی فرمودند:
«این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچنین جنگی برخلاف رضای خداست. و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر این کسانی که بر ضد اسلام قیام کنند به واسطه ی همراهی با کفر.»
همچنین امام قدس سره اولین فرمان خود را درباره جنگ در تاریخ 1/7/1359، صادر فرمودند. (صحیفه نور)
در این میان، به دلیل حضور نیروهای لیبرال در رأس امور، از جمله وجود بنی صدر به عنوان ریاست جمهوری، تحریمی داخلی علیه مدافعان انقلاب، صورت گرفت. و به شدت جلوگیری می کرد از حضور سپاه و نیروهای مردمی در جنگ و همواره ادعا می کرد که این ها دخالت غیر تخصصی است.در امور جنگ و همین امر باعث شد که عراق موفق به تصرف شهرهای مرزی از شمالی ترین نقطه تا سر انجام خرمشهر گردید.سرانجام حضرت امام خمینی قدس سره با توجه به موضع منفی بنی صدر در قبال رزمندگان ارتش اسلام وی را در تاریخ 21/3/1360 از فرماندهی نیروهای مسلح عزل و بلافاصله مجلس عدم کفایت وی را تصویب کرد.
وقتی امام خمینی (ره) در مقام فرماندهی کل قوا بر لزوم شکسته شدن حصر آبادان تأکید کردند ماشین پیشروی ایران در مسیر باز پس گیری مناطق اشغالی شروع به حرکت کرد. پس از عملیات ثامنالائمه که به محاصره آبادان پایان داد در عملیات طریقالقدس رزمندگان اسلام بستان را آزاد کردند. لاویه ، غرب شوش و دزفول در عملیات بزرگ فتحالمبین آزاد شد و در نقطه اوج پیروزیها در عملیات بیتالمقدس خرمشهر نیز آزاد گشت. همه این عملیات ها به صورت مشترک و هماهنگ میان نیروهای ارتش و سپاه اعم از زمینی و هوایی اجرا میشد….
بخش سوم : پایان جنگ
جنگ هشت ساله که با تحریک و حمایت همه جانبه استکبار جهانی، توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت.
امام خمینی قدس سره که فرمودند: جنگ تا پایان رفع فتنه .بنابراین ما نمی توانیم پایانی برای دفاع مقدس تصور کنیم.امام فرمودند جنگ نعمت است.آثار این برکت نعمت شیرینی آن همان آغاز جنگ(دفاع مقدس) است نه با پذیرش قطعنامه
تجاوز عراق به ایران که در31 شهریور1359(سپتامبر 1980)، آغاز شد و به مدت 8 سال ادامه یافت، طولانی ترین و بی سابقه ترین جنگ متعارف قرن حاضر به شمار می رود، چرا که جنگ جهانی اول و دوم مدتی کمتر از هشت سال ادامه یافتند و جنگ های دیگر، مانند جنگ ویتنام شمالی و جنوبی نیز به عنوان یک جنگ متعارف همانند جنگ ایران و عراق شناخته نشده است. تاریخ از هشت سال جنگ برای ایران، شرف و آزادگی و مقاومت و ایمان به خدا را در صفحات خود ثبت کرد، اما از متجاوز و متحدان او که طی هشت سال او را یاری و تشویق کردند، جز به زشتی یاد نخواهد کرد.
امام خمینی قدس سره فرمودند:
هر روز ما در جنگ برکاتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهان خواران کنار زدهایم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشههای انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردم مان باور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها میتوان سالیان سال دفاع کرد.
بخش چهارم : بعد از جنگ
جنگ با تمام فراز و فرودهای فراوانی که در طول هشت سال دفاع مقدس داشت .به آتش بس ختم شد. این آتش بس در هاله ای از ابهام قراردارد. تکلیف بندهای قطعنامه 598 چه شد؟ کدام یک از بندهای قطعنامه بطور جدی پیگیری شد. این دفاع مقدس از شروع تهاجم دشمن تا مقاومت و تنبه متجاوز ها در طول هشت سال بیش از90 عملیات کوچک و بزرگ را در خود جای داده ،تلخی ها و شیرینی های بسیاری را در یاد ها زنده می کند.
هر چند شروع جنگ تلخ بود. اما این تلخی شیرینی را به این مردم هدیه داد و در حالت عادی برای رسیدن به آنها باید قرن ها تلاش کرد.
بر پایه فرمایش حضرت امام خمینی قدس سره که فرمودند: جنگ تا پایان رفع فتنه .بنابراین ما نمی توانیم پایانی برای دفاع مقدس تصور کنیم.امام فرمودند جنگ نعمت است.آثار این برکت نعمت شیرینی آن همان آغاز جنگ(دفاع مقدس) است نه با پذیرش قطعنامه. چرا که علی رغم پیروزی قاطع رزمندگان اسلام (جمهوری اسلامی ایران)این پیروزی به ذائقه رزمندگان اسلام و ملت ایران خوش و شیرین نیامد. زیرا حضرت امام خمینی(ره) پذیرش قطعنامه را به جام زهر و تلخ تر از آن تعبیر کردند.
و در قسمتی دیگر از سخنان خود خطاب به رزمندگان می فرماید:
فرزندان انقلابی ام، ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم که به شما سخت می گذرد، ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرین تر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادم تان اینگونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است.»
درحالی که شروع جنگ و ادامه آن را نعمت تلقی کردند.
رزمندگانی که در طول دفاع مقدس حضور داشتند به غیر تکلیف شرعی و احساس مسئولیتی که نسبت به دفاع مقدس داشتند.بعد از رضای خدا دوست داشتند رهبر و مولای آنها پایان دفاع مقدس را شیرین تلقی کرده تا آنها به این شیرینی افتخار کنند. در ضمن دفاع مقدس نه در جنگ بلکه در تمام عرصه های درون انقلاب خود را نشان داد.حتی در عرصه های امروز کشور خودنمایی می کند.
حتی حضرت امام(ره) 3/12/1367 هفت ماه بعد از پذیرش قطعنامه در جمع طلاب می فرماید. جنگ ما جنگ حق و باطل بود. و تمام شدنی نیست ،جنگ ما جنگ فقر و غنا بود.جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.
آیا با بیان این گفتار می شود پایانی برای دفاع مقدس را تصور کرد؟ که بر آن اساس بزرگ داشتی گرفت؟ « هدف از نامگذاری روزها و هفتههای خاص، بزرگداشت ارزشها و شناسایی پیوندهای دینی، ملی، فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه است که منجر به نوعی همکاری عمومی میشود.»ولی آغاز آن را چرا؟ می شود به عنوان اولین گام برای دفاع از هرچه که بدست آورده ای جشن گرفت.
به قول شهید چمران وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد مشخص می شود.
نام گذری هفته اول شروع رسمی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یعنی از 31 شهریورلغایت6 مهرماه به نام هفته دفاع مقدس به دلایل ذیل بهترین زمان می باشد.و از چند منظر قابل توجه است.
-اطاعت و فرمان پذیری از یک مجتهد دینی تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه.
-ایجاد فضای امن بر اجرایی شدن شعارهای انقلاب در عرضه های داخلی و خارجی کشور
-ثبت انقلاب اسلامی و فراهم شدن زمینه های صدور آن.
-پالایش عناصر ضد انقلاب از عناصر انقلابی.
-ظهور و رشد روحیه استقامت، وحدت و پایداری در تمام سطوح جامعه ایرانی.
-اعتماد به جوانان و ظهور نخبگان جدید در اداره جنگ در تمامی سطوح
-رشد مهندسی دفاعی در قالب جهاد.
حضرت امام رحمت الله علیه می فرماید :
لازم است ملت شریف ایران عموماً و خصوصاً دولتمردان و گویندگان و نویسندگان و شاعران و هنرمندان از این قشرهای فداکار هریک به سهم خود قدردانی نمایند و مراحل مختلف پیروزی این حماسه آفرینان را با گفتار و نوشتار و کردار خود در معرض نمایش گذارند.و در محافل”هفته جنگ "فواید و نتایج و پیامدهای آن را برشمارند ،و روح شجاع این رزمندگان بزرگ را هرچه بیشتر تقویت کنند. این نگاه حضرت امام به هفته دفاع مقدس است .
منبع: دانش روز [ یکشنبه 92/6/31 ] [ 2:50 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
این کتاب جواهر لعل نهرو - نگاهى به تاریخ جهان - را بخوانید؛ در بخشى که دخالت و نفوذ انگلیسها در هند را بیان میکند، تصویر میکند، تشریح میکند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: این کتاب جواهر لعل نهرو - نگاهى به تاریخ جهان - را بخوانید؛ در بخشى که دخالت و نفوذ انگلیسها در هند را بیان میکند، تصویر میکند، تشریح میکند - او آدمى است هم امین، هم مطّلع - میگوید صنعتى که در هند بود، علمى که در هند بود، از اروپا و انگلیس و غرب کمتر نبود و بیشتر بود. انگلیسها وقتى وارد هند شدند، یکى از برنامههایشان این بود که جلو گسترش صنعت بومى را بگیرند. خب، بعد کار هند به آنجا میرسد که دهها میلیون آن وقتها، صدها میلیون در دورههاى بعد، فقیر و گدا و خیابانْخواب و گرسنهى به معناى واقعى داشته باشد؛ آفریقا همینجور است؛ بسیارى از کشورهاى آمریکاى لاتین همینجورند. پس نظام سلطه علاوه بر اینکه جنگافروز است، فقرآفرین است. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 1392/06/26»
درست سه سال پیش رهبر انقلاب در دیدار نخبگان جوان فرمودند: من یقین دارم شما جوانها کمتر هم به تاریخ و به این چیزها اهمیت میدهید. یکهزارمِ آنچه را که اتفاق افتاده را هم شما در تبلیغات و در حرفها نشنیدهاید. این سخن که در ضمن بیان و توضیحی در مورد شرح جنایات انگلیسیها در همین تاریخ معاصر ما مطرح شد، به یک نویسنده مستند شده بود: جواهر لعل نهرو. مردی انقلابی و ضد انگلیسی.
در تابستان سال 1928 ایندیرا، دختر نهرو که در آن وقت ده ساله بود در شهری ییلاقی دور از پدرش به سر میبرد. در آن تابستان نهرو یک سلسله نامه برای دخترش نوشت که در آنها با زبانی ساده داستان آفرینش زمین و پیدا شدن زندگی و تشکیل نخستین قبایل و اجتماعات بشری را نقل کرد. بعد مجموعهی آنها را که 30 نامهی کوتاه بود به صورت کتابی منتشر نمود. نشیب و فراز زندگی اجتماعی و سیاسی نهرو که اهداف بلند انقلابی اصیل را در سر داشت بارها و بارها به زندان کشاند. در سال 1930 که نهرو یکی از دورانهای متعدد زندانش را میگذراند درصدد برآمد از فرصت و فراغتی که در زندان پیش میآید استفاده کند و نامههای تازهای برای دخترش بنویسد. این نامههای تازه در مدتی نزدیک سه سال از اکتبر 1930 تا اوت 1933 در دو دوران مختلف زندان نوشته شد و در آنها یک دوره تاریخ جهان منعکس میگشت. در اواخر سال 1933 که نهرو زندان خود را به پایان رساند، نامههای خود را مروری کرد و آماده چاپ ساخت اما چون به زودی در 12 فوریه 1934 یکبار دیگر زندانی شد، خواهرش ویجایالکشمی پاندیت مجموعه آنها را تنظیم کرد، «نگاهی به تاریخ جهان» نامید و در دو جلد به چاپ رساند.
استقبال از این کتاب به حدی بود که در سال 1938 نگاهی به تاریخ جهان نایاب شد. نهرو بار دیگر نوشتههایش را برای تجدید چاپ مورد بازنگری قرار داد و اصلاحاتی در آن به عمل آورد و یک فصل هم بر آن افزود. بدین ترتیب کتاب بار دیگر روانه بازار کتاب شد و آن قدر اعتبار یافت که هنوز پس از گذشت 75 سال همچنان جزو کتابهای خوب تاریخ به شمار میآید.
نهرو با مقاومت و پافشاری بر اهداف استقلالطلبانه و مبارزه برای ایجاد هندوستان بزرگ و پس از طی سالها مرارت و سختی بعد از استقلال هند، اولین نخست وزیر و رهبر انقلابی هند نو شد. بنابراین بسیاری از تحلیلها و توضیحات جواهر لعل نهرو برای کسانی که میکوشند از تاریخ برای خود الهام و راهنمایی کسب کنند و برای آینده ای که میسازند درس بیاموزند معنی و مفهوم بزرگتری یافته است. نهرو در این کتاب خود را تاریخ نویس نمیداند. او یادداشتهایی را برای دخترش نوشته که پر از توضیح و تعلیل و روشنگری درباره رخدادهای تاریخی است. در واقع نوعی تاریخ تحلیلی است با تاکید بر حفظ نگاه هند و آسیا.
مترجم کتاب مرحوم محمود تفضلی است. او مردی فرهنگی و کاردان بود که سالها در قامت رایزن فرهنگی ایران در کشورهای آسیایی از جمله هند خدمت کرده بود و نظر به دغدغه و شناخت خود از آثار مهم فرهنگی کشورها دست به ترجمه آثار بسیاری به زبان فارسی زد. «نگاهی به تاریخ جهان» در سه جلد ترجمه و بطبع رسیده است. بخش اول شامل 95 نامه از «تاریخ باستان» آغاز و تا اواخر قرن هجدهم و تا آستانه انقلابهای بزرگ آن قرن دامه یافته است. بخش دوم 60 نامه در خود دارد و تا جنگ اول جهانی را روایت کرده است. بخش سوم هم 42 نامه شامل دنیای پس از جنگ میباشد. این تقسیمبندی از سوی مترجم صورت گرفته به جهات فنی و عملی کار انتخاب شده است و الا کتاب یک واحد متصل و به هم پیوسته است. ترجمه فارسی این کتاب از روی چاپ چهارم آن که در ژانویه 1949 در لندن انتشار یافت صورت گرفته است و مستقیما از متن انگلیسی برگردانده شده است.
نکته جالب اینکه ترجمه کتاب در سال 1335ه.ش پس از اینکه ترجمه کتاب قبلی نهرو تحت عنوان «زندگی من» از سوی محمود تفضلی آغاز شد. نهرو بعد از دریافت کتاب زندگی خود از تفضلی خواست کتاب تازهاش که همین «نگاهی به تاریخ جهان باشد» را ترجمه نماید. نهرو که در آن سال نوشته بود: خوشوقت خواهم شد که شما کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» مرا نیز ترجمه و منتشر کنید. سه سال بعد و در سال 1338ه.ش مرحوم تفضلی یک نسخه از ترجمه کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» را به سفیر کبیر هند در تهران تحویل داد تا با حفظ مراتب احترام به دفتر نخست وزیری جایی که جواهر لعل نهرو بر آن تکیه زده بود بفرستند. نهرو پس از دریافت کتاب برای مترجم کتابش در ایران نوشت:
«آقای محمود تفضلی عزیز
سفیر کبیر ما در تهران یک نسخه از ترجمه فارسی کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» را که شما ترجمه کرده بودید را برایم فرستاده است. از شما سپاسگزارم و آن را تقدیر میکنم. چون زبان فارسی نمیدانم، شاید نتوانم درباره این ترجمه قضاوت کنم، اما شنیدهام که این کتاب در ایران موقعیت خوبی کسب کرده است و استقبال شایانی از جانب دانشجویان و عموم مردم از آن شده است. امیدوارم این کتاب سبب تفاهم بیشتر میان ایران و هند بشود.
با احساسات صمیمانه. ارادتمند. جواهر لعل نهرو»
کتاب همانطور که سفیر کبیر هند به جناب نخست وزیر گفته بود در ایران به شدت مورد اقبال قرار گرفته بود و موفق شد برنده جایزه بهترین ترجمه سال 1338ه.ش انجمن کتاب ایران شود. ترجمهای که در پی گذشت پنج دهه از آن اکنون کمی قدیمی و کندخوان به نظر میرسد، اما هنوز قوت و استحکام بیانی خود را در نوشتن جملاتی کوتاه و با افعال و کلمات درست حفظ کرده است.
جواهر لعل و نهرو در ابتدای کتاب نوشته است:
در زندانی بودم که کتابخانهای وجود نداشت و کتاب هایی که بتواند مورد رجوع قرار گیرد در اختیار زندانی نیست. در چنین وضعی کتاب نوشتن درباره هر موضوع و مخصوصا درباره تاریخ کاری گستاخانه و دشوار است. در زندان مقداری کتاب به دستم رسید اما نمیتوانستم آنها را با خود نگاه دارم. کتابها میآمدند و میرفتند. بنابراین خودم را عادت دادم که از کتابهایی که میخوانم یادداشت بردارم. دفترچههای یادداشت من که بعد از مدتی تعدادشان خیلی زیاد شده بود در هنگام نوشتن نامهها به کمک من آمدند. در این زمان فقدان کتابهای خوب که بتواند طرف مراجعه قرار گیرد کاملاً محسوس بود و به همین جهت بعضی دورانها از قلم افتاده و ناگفته ماندهاند. نامههای من شخصیاند و در آنها بسیاری مسایل خصوصی هست که فقط برای دخترم معنی و مفهوم دارد. نمیدانم با آنها چه باید کرد، زیرا بیرون کشیدن آنها کاری نیست که به آسانی امکانپذیر باشد. نهرو مینویسد: روش برخورد من با حوادث مثل کار یک تاریخنویس نیست. اصولا من ادعای تاریخنویسی ندارم. آنچه در این نامهها هست مخلوط ناموزونی است از نوشتههای ابتدایی برای جوانان با بحث و گفتگویی از منظر بزرگسالان.
محور اصلی این کتاب سرزمین هند است. یعنی در کتاب «نگاهی به تاریخ جهان»، نگاه کننده در هند نشسته است. ابتدا به تاریخ دور مینگرد و در بستر زمان جلو میآید تا به تاریخ معاصر خود میرسد. روایت و تحلیل تاریخ از این نوع که نهرو انجام داده است توجه ویژهای به جغرافیای رخدادهای هم دارد. بنابراین آسیا و تقابل تاریخی شرق و غرب دیگر محور اصلی کتاب است. از دیگر ارزشهای کتاب باید به توالی و ارتباط رخدادهای جهان با یکدیگر نام برد. رویکرد تاریخی اثر درس گرفتن از تاریخ است و در این بین نویسنده هرگز ادای بیطرفی و خنثیمنشی ندارد. او یک هندی اصیل است که در نقل تاریخ کشورش و جهان به استعمار و استبداد از همان ابتدا حساسیت ویژهای نشان میدهد. میتوان گفت «نگاهی به تاریخ جهان» یکی از واقعیترین تاریخهایی است که نوشته شده است. تاریخی به زبان مردمی که عادت کرده بودند حتی تاریخشان را هم غربیها بنویسند.
سه ویژگی اصلی کتاب عبارتند از اینکه اولا تاریخی بومی است. دوم اینکه تحلیلی و توضیحی است و سوم آنکه به زبان ساده و برای جوانان و نوجوانان نوشته شده است. گو اینکه هیچ کتاب بدون اشکال در برداشت و نوشتار نیست اما تمام آنچه ذکر شد از این کتاب یک پیشنهاد خوب برای مطالعه تاریخ ساخته است.
حضرت آیت الله خامنهای در دیدار اخیر خود با فرماندهان سپاه پاسداران ذیل بحث استحکام ساخت درونی فرمودند:
این کتاب جواهر لعل نهرو -نگاهى به تاریخ جهان- را بخوانید؛ در بخشى که دخالت و نفوذ انگلیسها در هند را بیان میکند، تصویر میکند، تشریح میکند - او آدمى است هم امین، هم مطّلع - میگوید صنعتى که در هند بود، علمى که در هند بود، از اروپا و انگلیس و غرب کمتر نبود و بیشتر بود. انگلیسها وقتى وارد هند شدند، یکى از برنامههایشان این بود که جلو گسترش صنعت بومى را بگیرند. خب، بعد کار هند به آنجا میرسد که دهها میلیون آن وقتها، صدها میلیون در دورههاى بعد، فقیر و گدا و خیابانْخواب و گرسنهى به معناى واقعى داشته باشد.
منبع: فارس [ یکشنبه 92/6/31 ] [ 2:50 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در میان این توجهات و بحث هایی که انجام شده است، آمریکا و متحدان آن در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه به ایرانی که با چهره جدید وارد میدان شده است پاسخ بدهند.
گروه رسانه «تیتریک» ؛ در حالیکه دیپلمات ها خود را برای مراسم سالانه سازمان ملل در نیویورک آماده می کنند، دولت اوباما با متحدان خود نیز در حال بررسی و بحث پیرامون پاسخ و واکنش خود به موضع جدید و دوستانه ایران هستند.
رئیس جمهور جدید ایران در هفته اخیر نیز حرف های زیاد در مورد برقراری مذاکرات و جدیت ایران در حل موضوع هسته ای ایران زده است. روحانی همچنین یکسری از تغییرات در زمینه برنامه هسته ای ایران را پذیرفت.
اما دیپلمات های اروپایی که با فاکس نیوز صحبت هایی را انجام دادند در مورد شرایط موجود حرف هایی را زدند و گفتند آنها به ادعای آقای روحانی مبنی بر اینکه او قدرت تام و اختیار تام برای حل مشکل هسته ای ایران را دارد، باور ندارند و این را هم باید گفت که این به معنای نداشتن هیچ اختیار هم نیست زیرا بالاخره او رئیس جمهور ایران است و نفوذ او در مسائل مهم ایران کم نیست.
گذشته از این ها مقامات در وزارتخانه های خارجه کشورهای اروپایی اعلام کرده اند که شرایط موجود، کار را برای تمرکز آمریکا بر روی موضوع ایران سخت کرده است، زیرا از طرفی سوریه درگیر جنگ داخلی است و از طرفی پروسه صلح اسرائیل و فلسطین بی نتیجه مانده است.
در میان این توجهات و بحث هایی که انجام شده است، آمریکا و متحدان آن در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه به ایرانی که با چهره جدید وارد میدان شده است پاسخ بدهند.
منبع: جام نیوز [ شنبه 92/6/30 ] [ 10:6 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
یک گروه از دختران حلبی پس از آموزش زیر نظر معارضین گروهی با عنوان "مادر عایشه" تشکیل داده اند تا با ارتش سوریه بجنگند.
به گزارش « تیتریک »؛در حالی که بیش از 2 سال از جنگ در سوریه می گذرد و نزدیک به یکصدهزار کشته و 2میلیون آواره برجای مانده است یک گروه جدید از معارضین اعلام موجودیت کرده است.این گروه با نام "مادر عایشه" که از دختران جوان و نوجوان حلب تشکیل شده است در محله "صلاح الدین" استقرار داشته و زیر نظر گروه "التوحید" حلب آموزش نظامی دیده اند. به روایت عکس های "لوبنا میره" عکاس رویترز این دختران در همین محل کار با اسلحه، نشانه گیر و تیراندازی را یاد می گیرند. "ام محمد" سردسته این گروه همسر یکی از فرماندهان ارتش آزاد در حلب و مادر 4 فرزند است. این گروه همگی صورت خود را تا نزدیک چشم ها پوشانده و پارچه ای منقش به کلام"لا اله الا الله" به پیشانی خود می بندند.
مرجع: فرارو
[ شنبه 92/6/30 ] [ 10:6 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
اگر به صحبتهای مقامات آمریکایی و حتی شیوخ خلیج فارس در دیدار با پوتین و لاوروف توجه کنیم، به برخی پیشنهادات قابل تامل برمیخوریم؛ حال سوال اینجاست، چرا با وجود چنین پیشنهاداتی پوتین پشت اسد را خالی نمیکند!؟ انگیزههای روسیه از رد پیشنهادات مالی اغواکننده چیست؟
سوریه" دیگر تنها نام یک کشور نیست؛ نام رمزی است که اختلافات ریشهای بین ابرقدرتها را با جرقهای برافروخته و مشکلات پنهان آنان را آشکار ساخته است.
اگر به بحران سوریه نگاه کنیم درمی یابیم که این بحران به موضوع اول دستگاه های امنیتی - اطلاعاتی کشورهای غربی و منطقه تبدیل شده است. که از جمله این کشورها می توان به تقابل روسیه با غرب و آمریکا پرداخت. در ابتدای بحران در سوریه نگاه روسیه نگاهی ناظر و خنثی و حتی گرایشهایی در جهت حمایت از تحولات داخلی و دادن آزادیهای مدنی و اعطای دمکراسی در سوریه داشت. به تدریج که بحران شدت گرفت و صف بندی ها در درون سوریه مشخص شد روسیه تلاش کرد نقش ناظر و میانجی گر را در مقابل کشورهای دیگر بازی کند. در این بین روسیه تلاش کرد نقش بین المللی خود را افزایش دهد و در دوره ای میزبان مخالفان سوریه بود و در اجلاس های بین المللی مشارکت می کرد. اما اقدامات در سوریه فراتر از تحولات داخلی بین جماعت ناراضی و حاکمیت بود و دسته بندی ها در سوریه مشخص تر شد و کشورهای عرب که حامی سیاست های غرب و رژیم صهیونیستی در منطقه هستند دخالت های بیشتری داشتند و فشارها نیز بر سوریه بیشتر شد. همزمان با این موضوع نقش روسیه در کنار چین و ایران پررنگ تر شد و ایفای نقش آن بیشتر گشت. پس از طرح حمله شیمیایی موضوع حساس شد و روسیه موضع گیری هایی محکم تر نسبت به دوره های قبل ایراد کرد؛ و اگر به مواضع مقامات روسیه توجه کنیم می بینم که در برخی موارد حتی از خود دولت سوریه واکنش جدیتر و سریعتری دارد. برای مثال می بینیم رسانههای روسی در همان ساعات اولیه، خبر پرتاب موشک به سواحل مدیترانه را انعکاس میدهند، حتی مقامات روس نیز سریعتر از دولت سوریه واکنش نشان داده تا طرف غربی بفهمد که تمام حرکاتشان رصد خواهد شد. و یا با پر رنگ شدن موضوع سلاح شیمیایی در سوریه، بازهم این رسانه های روسی هستند که تصاویر ماهوارهای از عامل حملات شیمیایی منتشر کردند تا از این طریق بار روانی را از دوش دولت روسیه بردارند. چرا روسیه پشت بشار اسد را خالی نمیکند؟ اگر به صحبتهای مقامات آمریکایی و حتی شیوخ خلیج فارس در دیدار با پوتین و لاوروف توجه کنیم، به برخی پیشنهادات قابل تامل برمیخوریم؛ حال سوال اینجاست، چرا با وجود چنین پیشنهاداتی پوتین پشت اسد را خالی نمیکند!؟ انگیزههای روسیه از رد پیشنهادات مالی اغواکننده چیست؟ دلایل حمایت روسیه از سوریه * از بین بردن نظام تکقطبی آمریکا آمریکاییها در طول تاریخ به دنبال این بودند که خود را به عنوان کدخدای جهان معرفی کرده و نظام تک قطبی را پیاده کنند. تقریبا از اوایل قرن بیست و یکم این صحبت در بین نظریه پردازان روابط بینالملل هست که آیا واقعا دنیا یک قطبی شده و آیا اساسا پدیده قطب در دنیای امروز مطرح است؟ آیا هنوز هم میشود از مفاهیمی مانند موازنه قوا صحبت کرد؟ به نظر میرسد اتفاقاتی که درباره مساله سوریه و بعضی مسائل دیگر در روابط بین قدرتهای بزرگ پیدا شده به نوعی میتواند به ما نشان دهد که دنیایی به نام دنیای تک قطبی واقعا مطرح نیست و ما نمیتوانیم در مسائل بینالمللی از سیستم تکقطبی سخن بگوییم. تحولات اخیر خاورمیانه و بهویژه مسائلی که اخیرا در مورد سوریه به وقوع پیوست نشان داد که در دنیای امروز نظام تک قطبی وجود ندارد چرا که بسیاری از خواستههایی که ایالات متحده آمریکا در عرصه بینالمللی دنبال میکند و یا نظرات و ایدههایی که مطالبه کرده در عمل به نتیجه نرسیده است. روسیه به صورت صریح در زمینه امنیت ملی و سیاست خارجی خود، به این امر اذعان دارد و در مواضع و اظهارنظرهای پوتین و مقامات روس در سالهای اخیر نیز این را دیدهایم که نظم تک قطبی و یکجانبهگرایی را در عرصه بینالملل نمیپذیرند و در این چهارچوب، چین را نیز در کنار خود میداند. روسیه در قضییه سوریه به دنبال فروپاشی نظام تک قطبی آمریکا و درصدد است تا به دولت آمریکا بفهماند باید به نظام چند قطبی دنیا احترام بگذارد. مقامات روس برای اثبات این ادعای خود حاضرند از هیچ تلاشی برای ابقای بشار اسد دریغ نکنند و با ارائه پیشنهاداتی به مجامع بین المللی همواره خود را به عنوان "قدرت راه حل" مطرح سازند. "هنری کسینجر" مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در پاسخ به پرسش تلویزیونی سی ان ان درباره انگیزه روس ها در توافق اخیر با آمریکا بر سر سوریه گفت: "به باور من پوتین نمی خواهد آمریکا به صورت یکجانبه تعیین کننده روند تحولات در منطقه باشد." * مدیریت امنیت در خاورمیانه "خاورمیانه" به عنوان منطقه استراتژیک و اقتصادی جهان همواره جایگاه خاصی در معادلات بینالمللی داشته که اگر به سایقه آن نگاه شود در خواهید یافت نقش روسیه در آن کم و کمتر شده و در عوض نفوذ غرب و آمریکا در کشورهای خاورمیانه روز به روز در حال افزایش است. تغییر معادلات قدرت پس از فروپاشی شوروی جهان را عرصه مانور آمریکا نمود. اشغال افغانستان و عراق به بهانه حضور طالبان که خود عامل ایجاد آن بودند و همچنان وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق که آثاری از آن یافت نشد، همگی پوششی برای توجیه سلطه و تک تازی آمریکا بود. با توجه به مواضع شیوخ خلیج فارس می بینید که آنان نیز به مانند عروسکهایی در دستان آمریکا و غرب هستند که منافع آنان را تامین می کنند. دیدار پوتین با بندر بن سلطان
روسیه سعی دارد با توجه به جایگاه حساس ایران و سوریه، در معادلات خاورمیانه جدید نقش ایفا کند و سهم خود را از بابت این تحولات بگیرد و نشان دهد خارج از اراده روسیه معادلهای شکل نخواهد گرفت.
در واقع سوریه نقطه ای بوده که روسیه باید تصمیم میگرفت یا به حمایت خود از سوریه و ایستادگی در مقابل تمایلات یکجانبه غرب ادامه دهد یا چشم خود را ببند. اگر روسیه در مقابل این موضوع کوتاه بیاید و حالت ناظر و خنثی را پیشه کند در کار تغییر معادله به نغع نیروهای تکفیری آینده سیاسی روسیه در منطقه از نظر استراتژیک به شدت با تهدید و خطر روبر خواهد شد. روسیه دیگر نمیتواند نظر کشورهای خاورمیانه را به عنوان یک دوست و همسایه و همپیمان استراتژیک مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین روسیه تصمیم می گیرد در مقابل تمامیت خواهی و زیاده خواهی ایستادگی کند. این موضع همچنین می تواند کمک زیادی به احیا نقش نقش سنتی روسیه در نظام بین الملل باشد و قدرتی که از ابرقدرتی به قدرت منطقه ای تبدیل شده بود و سالها گرفتار بود در حال احیا به عنوان ابرقدرت باشد. یعنی سوریه محلی برای احیا روسیه است. از طرفی دیگر یکی از مهمترین دلایل حمایت روسیه از اسد ریشه در نگرانی عمیق این کشور از گسترش اسلام سلفیـوهابی به جمهوریهای سابق شوروی در قفقاز و آسیای مرکزی و جمهوریهای مسلماننشین این کشور دارد. روسیه خود را متحد سوریه نمیداند، بلکه سوریه را به عنوان هدف مینگرد. روسیه نیز مانند سوریه توسط تروریستهای سلفی، که از طرف غرب پشتیبانی میشوند، ثبات و امنیتش در خطر است. با هر قتل و کشتار در سوریه، ترس روسیه از سلفیها فزونی مییابد. بعد از عملیاتهای تروریستی رادیکالهای اسلامی در سوریه به طور مشخص مواضعمقامات روسیه در مورد حامیان سلفیها، به خصوص کشورهای عربی از جمله عربستان، تندتر میشود ومکرراً تأکید میکنند با افزایش خونریزیها رسیدن به توافق مشکل میشود. این موضوع تا جایی پررنگ شد که "جو بایدن" معاون رئیس جمهور آمریکا موضع گرفت و گفت: "منافع روسیه باعث شد، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور پیشنهادی را برای حل مسئله سلاح شیمیایی سوریه مطرح کند تا مانع از حمله نظامی شود. باراک اوباما به روس ها پیشنهاد کرد در حل مسئله شیمیایی سوریه مشارکت کنند. پوتین نه به این علت که آدم خوبی است، بلکه برای حفظ منافع خودش وارد عمل شد. " * ترکیبات انرژی و گازی در حوزه مدیترانه و خاورمیانه بررسی بعد اقتصادی تراژدی سوریه به شفافسازی موضوع کمک خواهد کرد. در واقع، مسئله اصلی تمامی این کشورها و ائتلاف آنها بر علیه دولت سوریه، چیزی جز منابع انرژی و گاز طبیعی - که در حال تبدیل شدن به عمدهترین سوخت در قرن بیست ویکم است- نیست. قطعاً غرب مسائل ژئوپلتیکی مرتبط با تولید، حمل و نقل و مصرف گاز را بیش از هر موضوع دیگری در راهبردهای خود مدنظر قرار میدهد. در واقع، دوگانهای که غرب بر سر راه آن قرار گرفته این است که خطوط لوله گاز از کدام مسیر به اروپا برسد: از ایران به عراق و سواحل سوریه در دریای مدیترانه یا از قطر و عربستان سعودی به سوریه و ترکیه و سپس اروپا. اتحادیه اروپا بهخوبی میداند که خطوط لوله ناباکو و ترانس آدریاتیک (تپ) و بهطور کلی کریدور جنوبی، تنها به ذخایر گازی آذربایجان متکی است و این برای کنار زدن روسیه و قطع وابستگی گازی اروپا به این کشور کافی نیست. لذا اتحادیه اروپا شدیداً تمایل دارد به منابع گازی واقع در خلیج فارس نیز دسترسی داشته باشد. سوریه یک حلقه اساسی از این زنجیره است و به دلیل نزدیکی استراتژیک دولت سوریه با ایران و روسیه، غرب پروژه تغییر رژیم را در این کشور بهصورت جدی و با هر ابزار موجود دنبال میکند. جنگی که هماکنون با سوریه به نام «دموکراسی» دنبال میشود، هدف اصلی آن نه دموکراسی بلکه هدفهای ژئوپلتیک اینچنینی است. عراق، سوریه و لبنان تا کنون نیاز خود به گاز ایران را اعلام کردهاند و با این حال، این خط لوله توانایی این را خواهد داشت که سالانه 20 میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر نماید. خط لوله ایران- عراق- سوریه برای سوریه کاملاً مقرون به صرفه و سودآور است. با این حال، دولتهای غربی، متحدان آنها در خلیج فارس و ترکیه هیچ تمایلی به اجرایی شدن این پروژه ندارند. این پروژه ترکیه را بهعنوان گذرگاه شماره یک انتقال گاز به اروپا حذف خواهد کرد و موقعیت ایران را نیز در مقایسه با قطر و عربستان سعودی تقویت خواهد نمود. همچنین دولت آمریکا برنامه احداث خط لوله جدیدی را تصویب کرده است. این خط لوله، گاز را از قطر به اروپا منتقل خواهد کرد و ترکیه و اسرائیل را نیز دربر میگیرد. ظرفیت این خط لوله با توجه به ذخایر گازی خاور میانه، خط لوله مذکور حتی میتواند صادرات گاز روسیه به اروپا را نیز به چالش بکشد. تدوینکننده این طرح کسی جز فردریک هوف نیست. وی در عین حال یکی از اعضای «کمیته بحران سوریه» در دولت آمریکاست. بر اساس این طرح، خط لوله ذکرشده از قطر شروع شده و با گذشتن از عربستان و اردن، و لذا دور زدن و کنار گذاشتن ایران و عراق، به سوریه میرسد. در نزدیکی حمص واقع در سوریه، این خط لوله به شاخه تقسیم میشود و یکی از این شاخهها به لاتاکیا، دیگری به طرابلس در شمال لبنان و سومی به ترکیه میرود. شهر حمص برای این خط لوله، تقاطع اصلی است و عجیب نیست که شدیدترین نبردها در این شهر و همچنین، شهر القصیر در نزدیکی آن صورت میگیرد. در واقع غرب و آمریکا به دنبال شکستن انحصار روسیه برای تامین گاز اروپا و همچنین قطع وابستگی ترکیه با گاز ایران هستند. با توجه به شرایط بوجود آمده، روسیه به خاطر منافع انرژی و اقتصادی خود هیچگاه از یکه تازی در بازار اروپا دست نخواهد کشید و از طریق سوریه راه را برای رقبای خود بسته باقی خواهد گذاشت. * بی اعتمادی روسیه به غرب روسیه به هیچ وجه به اقدامات آمریکا در شمال آفریقا و خاورمیانه اعتماد نداشته و ندارد و به رغم این که روسیه در مورد عراق سکوت کرد و یا درباره حمله به لیبی ـ که قطعنامه آن در دوره مدودوف تصویب شد ـ برداشت پوتین این است که همراهی روسیه، باعث شده آمریکا قطعنامهای از شورای امنیت بگیرد و به شکل گستردهای از آن سود جوید و تنها اهداف خود را دنبال کند؛ به همین دلیل برای تصویب قطعنامه علیه سوریه، نه تنها موافقت نکرد، بلکه در دو سال گذشته، به همراهی چین، سه بار قطعنامه علیه سوریه را وتو کرده است. برداشت روسیه در این باره این است که در سالیان گذشته، به ویژه در مورد عراق و لیبی، منافع منطقهایش از دست رفته و اقدامات آمریکا و متحدین اروپاییاش به گونهای بوده که منافع روسیه را نادیده گرفتهاند و عملیات در عراق و لیبی، باعث کاهش حضور روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا شده است و به همین دلیل، اجازه نمیدهد دوباره چنین سناریویی تکرار شود. [ماجرای دخالت نظامی در لیبی چهره غرب و امریکا را برای روسیه بیش تر از پیش سیاه ساخت. روسیه در ابتدای بحران لیبی به دلیل رابطه صمیمی با معمر قذافی از مخالفان جدی دخالت نظامی در این کشور بود. اما به مرور زمان از مواضع خود کوتاه آمد تا جایی که به قطعنامه حمله نظامی رای ممتنع داد. البته پس از حمله نظامی بلافاصله این اقدام را محکوم کردند. آمریکا و غرب در ازای رای ممتنع روسها به آنان وعده داده بودند که منافع روسیه در دولت جدید لیبی را در نظر بگیرند و رابطه صمیمی مسکو- طرابلس آسیب نبیند. اما پس از حمله نظامی و سرنگونی قذافی ورق برای روسها برگشت و غربیها به هیچ کدام یک از تعهدات خود عمل نکردند.] موضوع بی اعتمادی روسیه به غرب که زمان جنگ سرد آغاز شد تا جایی پیش رفت که"سرگئی شایگو " وزیر دفاع روسیه در این رابطه میگوید: بی اعتمادی روسیه به غرب مانع برقراری روابط عادی بین دو طرف می شود و این موضوع در آینده به چالش بزرگی برای غرب تبدیل خواهد شد چرا که کشورهای غربی برای برخی از روابط و مناسبات بین المللی خود به حمایت روسیه نیاز دارند. روسیه دیگر تاوان لیبی جدید را نخواهد داد و به وعدههای آمریکا در قبال سوریه اهمیت نمیدهند. از طرفی باتوجه به نفوذ روزافزون غرب در سواحل دریای مدیترانه، سوریه آخرین پایگاه روسیه در سواحل مدیترانه است که به هیچ وجه نمیخواهد این پایگاه استراتژیک خود را از دست دهد. این موارد 4سناریو روسیه در قبال حمایت از سوریه بود؛ که البته باید دید دولت روسیه در قبال این سیاستها پافشاری کرده و یا از اصول خود کوتاه خواهد آمد. منبع: مشرق [ پنج شنبه 92/6/28 ] [ 5:39 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |