یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
شهید گمنامی که 27سال قبل به اشتباه به نام جعفر زمردیان در گلزار شهدای همدان به خاک سپرده بود، شناسایی شد.
گروه دفاع مقدس« تیتریک »؛به نقل از مجله مهر، شهید «ایرج خرمجاه». این نام جوانی است که 27سال پیش در دی ماه 1365 در مرحله اول عملیات کربلای 5 به شهادت رسید اما با هویت «جعفر زمردیان» به خاک سپرده شد. جوانی که بعد از آزادی اسرای ایرانی در عراق، به جمع شهدای گمنام پیوست و تا پیش از انتشار تنها عکس به جا مانده از او، کسی نام و نشانش را نمی دانست. در ماه رمضان امسال آزاده ای به نام جعفر زمردیان مهمان برنامه ماه عسل بود که به «شهید اشتباهی» معروف شد. او که در عملیات کربلای4 در سال 1365 توسط نیروهای عراقی اسیر شده بود، یک سال بعد با پیدا شدن پیکر شهید گمنامی که شباهت بسیار زیادی به زمردیان داشت در لیست شهدای این عملیات قرار گرفت اما سال ها بعد همراه با گروه آزادگان به کشور بازگشت تا هویت شهید به خاک سپرده شده به جای زمردیان در گلزار شهدای همدان تبدیل به معما شود. در برنامه ماه عسل امسال با نمایش تنها عکس به جا مانده از شهیدی که به جای زمردیان به خاک سپرده شده بود، از بینندگان خواسته شد تا چهره او را شناسایی کنند و حالا بعد از یک ماه، خبرگزاری ایسنا از مشخص شدن هویت این شهید خبر داده است. بر اساس این خبر، شهید ایرج خرمجاه که از غواصان لشکر 10 سیدالشهدا بود در روز بیست و هفتم دیماه 1365 و در سن 14سالگی در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسیده است. این شهید در سال 1351 در روستای «سیبستان» منطقه سیفآباد استان البرز متولد شده و در حال حاضر خانواده او شناسایی شده اند. قرار است مراسم گرامیداشت این شهید و تعویض سنگ مزار او روز پنجشنبه این هفته با حضور مادر شهید خرمجاه و مسئولان استان همدان انجام شود. [ سه شنبه 92/5/29 ] [ 8:16 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
المانیتور تاکید کرد در غرب انتصاب محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و نیز علیاکبر صالحی به عنوان رییس سازمان انرژی اتمی به عنوان «علامتی دلگرم کننده» نگاه میشود.
![]() پایگاه اینترنتی المانیتور با اشاره به اخباری که درباره انتقال مسوولیت مذاکرات درباره موضوع هستهیی ایران از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتشر شده و نیز با اشاره به تماس تلفنی کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و ابراز تمایل برای از سرگیر مذاکرات نوشت: مقامات غربی میگویند این که اشتون پیشنهاد دیدار با ظریف را داده به هیچ وجه نشان دهنده این نیست که انتظار میرود ظریف مذاکرهکننده ارشد هستهیی ایران در مذاکرات با 1+5 باشد. در این گزارش آمده است که انتصاب ظریف در این سمت در غرب به عنوان علامتی دلگرم کننده دیده شده است. در مورد انتصاب علیاکبر صالحی به ریاست سازمان انرژی اتمی ایران نیز همین نگاه وجود دارد. گری سیمور، که لقب سزار کاخ سفید در امور تسلیحات کشتار جمعی در دولت پیشین اوباما را داشت، اوایل ماه جاری در مصاحبهای با المانیتور گفته بود که ظریف «مسوولی مودب و دیپلماتی بسیار باهوش و موفق است.» او افزود: وقتی با او در سال 2005 (بعد از این که ایران اعلام کرد که بعد از یک دوره تعلیق غنیسازی را از سر میگرد) آشنا شدم در تعدادی از مذاکرات درباره برنامه هستهیی وارد شدم، او حامی بسیار قدرتمندی (برای برنامه هستهیی) بود... اما این مشکلی ندارد. برخورد با او بسیار خوشایندتر است. سیمور که اکنون در مرکز بلفر دانشگاه هاروارد فعال است گفت که «من هنوز شاهد نشانهای از کوچکترین تغییر در موضع هستهیی ایران نبودهام». وی با اشاره به دو ماه آینده گفت که احتمال برقراری نوعی کانال دوجانبه (میان ایران و آمریکا) وجود دارد که همه موافقند شرط لازم برای دستیابی به یک توافق است. سیمور همچنین گفت که اعضای 1+5 متشکل از آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه، چین و آلمان از گفتوگوهای مستقیم ایران و آمریکا حمایت میکنند. المانیتور ادامه داد: مقامات غربی گفتند که اشتون و ظریف در دیدار با یکدیگر تعیین خواهند کرد که چه زمانی را برای دور بعدی مذاکرات هستهیی میان شش کشور و ایران برنامهریزی کنند و این زمان احتمالا اوایل ماه آینده خواهد بود. این گزارش افزود: رسانههای ایران گزارش دادهاند که ظریف و اشتون احتمالا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با یکدیگر دیدار میکنند؛ این موضوع را مقامات اروپایی یک احتمال دانستهاند اما هنوز آن را تایید نکردهاند. منبع: ایسنا [ سه شنبه 92/5/29 ] [ 8:13 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
همیشه آرزو داشتم که در کنار هم رزمانم اونایی که شهید شدند در کنارآنها باشم. برای اینکه در کنار بزرگانی مانند شهید کلهر ،شهید جعفر محمدی،خیلی هادیگر از شهرمان بودند که من قالبأ با اینها هم رزم بودم ولی این توفیق حاصل نشد که درکنارشان باشم.
![]() گروه دفاع مقدس« تیتریک »؛به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان سرافراز8سال دفاع مقدس به میهن اسلامی با یکی از آزادگان منطقه مهرشهر به گپ و گفت نشستیم؛ او در تاریخ 1341/01/01 در حسین آباد مهرشهر به دنیا آمده است ؛ در بحبوحه انقلاب در نوجوانی بر ضد رژیم شاهنشاهی فعالیتهایی داشته تا جایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته و بسیج مردمی نیز حضور چشمگیریداشته است، در سال 1359 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرج شده و از نخستین روز های جنگ تحمیلی مدتی را در کردستان بوده و بعد هم در جبهه های جنوب و غرب بر علیه دشمنان متجاوز وارد جنگ شده ، نیروهای عراقی در می آید. وی که اکنون دانشجوی ارشد حقوق دانشگاه تهران ، مسئول ستاد نمازجمعه مهرشهر و نائب رئیس شورای شهر کرج در حال انجام خدمت به مردم شریف کرج می باشد. * نحوه اسارت شما به چه شکل بوده؟ لحظه های آخری که قبل از اینکه من اسیر بشوم و قبل از اینکه تیر بخورم ما؛ سه نفر مانده بودیم ، تمام نیروهای گردان را به عقب کشونده بودیم ،چه مجروح چه سالم ، چون که دیگه اون منطقه، نقطه ای بود که دیگه نمیتونستیم در آنجا مقاومت کنیم دستور عقب نشینی به ما دادند و بنده همه نیروها را فرستادم عقب ؛فقط سه نفر مونده بودیم، پیکمون و بی سیمچیمون. مطلع شدم که چند نفر مجروح پایین ارتفاعات باقی موندن به بی سیمچی وپیکمون گفتم من میرم مجروحین رو بیارم شما هم بیایید کمکم کنید، وقتی رسیدیم اونجا و هرکدوممون یک مجروح رو بغل کردیم که بیاریم عقب ، درحین انتقال مجروحان به عقب بودم که اولین گلوله به من اصابت کرد ، احساس کردم که تو ناحیه سینه ام سوزشی به وجود اومد ، سرفه های پی در پی و خونی که همراه با خلت از گلوم خارج میشد،تو این جمله خلاصه کنم اون لحظه های آخر بیسیم چی بالا سرم نشسته بود ومیگفت هر طور که شده من باید شمارو ببرم عقب و گوش به حرف من نمیداد کشون کشون منو می برد عقب از طرفی نیز چون برادر شهید بود نمی خواستم بخاطر من بمونه و شهید دوم خانواده اش بشه! پا فشاری کردم برو عقب توجه نمی کرد وبا اون حالتی که گریه می کرد منو می کشوند عقب در اون حال سرش داد زدم که منو رها کن ! فرمانده رو جا گذاشتم ! *شنیدیم که به شما تیر خلاص زدن درسته!؟ اومدن ولی راه اشتباه رفتند و ما موندیم شب که شد عراقی ها اومدن منطقه رو تصرف کردن بنده و تعدا یازده نفر از بچه های زخمی را تیر خلاص زدن ! دومین تیر، تیر خلاصی بود که به بالای گیجگاه سمت راست سرم اصابت کرد.(بادست محل اصابت را نشان می دهد)
حال انتقال زخمی هاشون بودند متوجه شدن و من رو به اردوگاه 11تکریت منتقل کردن. *بعد از اینکه دستگیر شدید شما رو به کدام بیمارستان منتقل کردن؟ *پس چطور مداوا شدید؟ و(....) *شما فرمانده کدام گردان بودید؟ *اسارت خودتون رو چطور تفسیر می کنید؟ ما در اسارت بود ولی نیرو های عراقی هیچوقت نتوانستند روح ما را به اسارت بگیرند . وشاید در دوران ما عراقی ها خیلی تلاش کردند و گوشت و پوست و استخوان اسرا رو عوض کردند ولی موفق به عوض کردن فکر و روح اسرا نشدند و لذا ما «اسرا» همیشه می گوییم که جسم ما در اسارت بود ولی روح ما ، روح آزادی بود . دستی بغیر از دست خدا و لطفی بغیر از لطف خدا اگر در آن دوران حاکم نبود نتنها بنده نه هیچکدام از آزاده ها نمیتوانستند تحمل بکنند ولی بچه های ما توانستند از این امتحان الهی سربلند بیرون بیایند . *در کدام اردوگاه ها حضور داشتید؟ * تلخ ترین خاطره شما از دوران اسارت؟
باتشکر از اینکه وقتتون را در اختیار ما قرار دادید برای شما آرزوی توفیقات روز افزون از خداوند منان مسئلت داریم. منبع: کمال مهر [ دوشنبه 92/5/28 ] [ 7:34 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
جعفر توفیقی، سرپرست فعلی وزارت علوم در تحصن سال 88 مسجد دانشگاه تهران گفته بود: در این انتخابات رای مردم به نفع کسانی دستکاری شد که حریم اخلاق و ادب را شکستند. در طول این 30 سال هیچگاه این چنین به مردم توهین نشده بود.
![]() مشروح سخنرانی جعفر توفیقی، سرپرست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم بدین شرح است: مجری: دعوت میکنیم از آقای توفیقی معاون وزیر علوم و رئیس ستاد دانشگاهیان رئیس جمهور منتخب ما جناب آقای میرحسین موسوی (تشویق حضار)
جعفر توفیقی:
بسم الله الرحمن الرحیم.
- من ابتدا تشکر میکنم از احساس مسئولیت اساتید محترم دانشگاه تهران و دانشجویان عزیز دانشگاه تهران در برگزاری این تحصن و انتظار هم البته از دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه پیشتاز کشور در عرصههای علمی و سیاسی این گونه هست.
- امیدوارم که انشاءالله با این حرکت که سراسر آرامش هست و اعتراض، انشاءالله بتوانیم به حقوق حقه ملت ایران و دانشجوبان و دانشگاهیان ایران دست پیدا کنیم.
- بنده هم حسب وظیفه در جمع شما حاضر شدم که در این اعتراض سهم بسیار کوچکی را در واقع ایفا بکنیم. واقعیت مطلب عمق تاسف و تاثر به اندازهای است که آدم نمیتواند احساسات خودش را درست بیان کند و به معنای واقعی در این جلسه صحبتی را بکند. ولی چند جمله من از باب مشارکت در این حرکت بسیار غرورآمیز خدمت شما عرض میکنم. انشاءالله سایر دوستان مباحث را تکمیل میکنند.
- واقعیت مطلب؛ من تصور میکنم که ملت ما در آستانه یک فرصت بسیار استثنایی قرار داشت. یعنی این حضور مردم، پیر و جوان, استاد و دانشجو, کارگر و کارمند بیسابقه است. این حجم حضور در پای صندوقهای رای آن هم بعد از سی سال که از تجربه انقلاب اسلامی گذشته است، ایرانیان داخل و خارج از کشور، به نظر من کشور را در آستانه یک فرصت بسیار استثنایی قرار داده بود و اگر ما اجازه میدادیم که انتخابات روند معمول خودش را طی بکند به نظر من این نظام پایههای خودش را برای همیشه تثبیت میکرد برای اینکه یک حضور 40 و 50 میلیونی مردم با سلایق مختلف با عقاید مختلف با گرایشهای سیاسی مختلف و یک رای بسیار قاطع به آقای مهندس موسوی به نظر من و احترام کشور و احترام دولت به این رای به نظر من استثناییترین فرصتی بود که ما بعد از انقلاب بدست آورده بودیم.
- ولی به نظر من بدترین سناریو را انتخاب کردیم یعنی در این دو راهی انتخابات، انتخابی که الان شد و انتخابی که میتوانست بشود بدترین انتخاب را کردیم یعنی درست نقطه مقابلش و کشور در آستانه تزلزل، مردم در آستانه? تزلزل، توهین به شخصیت مردم به عقیده? مردم و به رای مردم و از هم پاشی این اتحاد اجتماعی، یعنی ما اختیار داشتیم که اتحاد اجتماعی را انتخاب بکنیم. اتحاد سیاسی را انتخاب بکنیم و اختیار داشتیم که از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی اجتماعی را انتخاب بکنیم. به نظر من با بیتدبیری، بدترین انتخاب را در واقع به عمل آوردیم و الان وضعیت را شما میبینید، نارضایتی مردم، دانشجوها، اساتید، نخبگان که یک اعتراض واقعا سراسری است.
- بنده امیدوار هستم که انشاءالله تا بیش از این دیر نشده دوستان تامل کنند و برگردند به این مسیری که انتخاب غلطی را که شد انشاءالله اصلاح بکنند. بدتر از آن هجمهای است که ما الان به دانشجوها داریم میکنیم. و واقعا باید تشکر بکنیم که اساتید اینگونه از هجومی که به دانشجویان مظلوم و بیدفاع شده دارند حمایت میکنند و این یک چهرهی خوبی برای نظام به نظر من نیست.
- عکسهایی که در دنیا پخش میشود فیلمهایی که در دنیا پخش میشود تجاوزهایی که به حریم خوابگاهها وارد میشود و دانشجویان فرهیخته و مظلوم ما اینگونه دارند مورد هجمه قرار میگیرند و به سرعت فراموش کردند دوستان که همینهایی که الان زیر باتوم و اسلحه و این فشار دارند لطمه میبینند همان کسانی بودند که حماسه 22 خرداد را آفریدند و حماسه راهپیمایی دیروز (25 خرداد 88) که واقعا از ابتدای انقلاب شاید یکی از همایشهای بینظیر بود و حضور مردم در صحنه بود.
- واقعیت مطلب همه ما حالا دانشجویان جوان را عرض نمیکنم اما هم سن و سالهای خودم که سی سال انقلاب را تجربه کردیم ما حوادث زیادی داشتیم که مردم را متالم و نارارحت کرد. ماجرای 7 تیر ماجرای 8 شهریور، شهید بهشتی، شهید رجایی که اینها حوادثی بود که واقعا مردم را ناراحت میکرد. اندوهگین میکرد متاثر میکرد ولی واقعیتش من تجریه? خودم این است هیچ حادثهای به اندازه این اتفاق که افتاد روحیه و شخصیت مردم را جریحهدار نکرد و متاسف و متاثرشان نکرد و در این سطح ملی این که ما به رای مردم توهین کنیم و در رای مردم دستکاری کنیم و متاسفانه رای را به اسم کسانی بگذاریم که کمترین اخلاق و ادب و همه چیز را در واقع فرو ریختهاند بنیانهای اخلاقی را فرو ریختند (تشویق حضار و صدای الله اکبر).
- ای کاش واقعا بنده آرزو میکنم و ای کاش نمیدانستیم که این 24 میلیون رای به اسم چه کسی رفته است. ای کاش این ویژگیها پشت پرده باقی میماند و ما فقط یک تخلف کوچک انتخاباتی را شاهد بودیم. ای کاش اینجوری میشد ولی همه مردم دیدند در هفتههای گذشته در 4 سال گذشته سیاستها را تدبیرها را اخلاق را بینشها را دیدند و الان عمق تاسف جایی است که این 24 میلیون رای به دست من و شما به اسم چه کسانی رفت؟ این به نظر من بسیار برای مردم روحیه مردم را و شخصیت مردم را جریحه دار میکند. ای کاش به اسم یک آدمی میرفت که ما درست نمیشناختیمش. ای کاش برای کسانی میرفت که ما شناخت درستی نداشتیم و مردم ندیده بودند دروغ گفتن صریح را و تهمت زدنهای صریح آنها را به شخصیتهای کشور و به ارکان انقلاب.
- این که ما تمام انقلاب را زیر سوال ببریم. دستاوردهایش را زیر سوال ببریم جنگ را زیر سوال ببریم بهترین فرماندهان جنگ را زیر سوال ببریم فقط برای این که رای بیاوریم. فقط میخواهیم فضایی ایجاد کنیم که در آن فضا میخواهیم رای بیاوریم.
- به نظر من از هر جنبه که نگاه کنیم واقعا ابعاد این تاسف و تاثر و تالم بسیار گسترده است و ما رای شخصیت با تقوا سالم و مدیر با تجربهای مثل آقای مهندس موسوی را بگیریم و به اسم کسانی بنویسیم که ... (تشویق حضار) که در واقع انقلابیون چند روزه هستند، مدیران چند روزه هستند و جالب است که خدمتتان بگویم عمده? نقطه ضعفهایی که به دیگران میگیرند خودشان دهها برابر این نقطه ضعفها از مدرک تحصیلی از نظر کارشناس بودن از نظر در انقلاب حضور داشتن از نظر تاثیری که در جنگ گذاشتند تمام ایرادهایی که به دیگران میگیرند از نظر ادب، اخلاق، بیتدبیری، شما صد برابر این را در خود همینها میتوانید مشاهده بکنید.
- وقت را بیش از این نمیگیرم، بنده وظیفه دارم به عنوان یک مسئول کوچک در وزارت علوم سابق حمایت خودم را از اعتراض شما از اعتراض اساتید به خصوص حمایت خودم را از دانشجویانی که تجربه داشتم و با آنها برخورد داشتم، سالها با اینها نشست و برخاست کردم، دانشجویانی که همیشه مظلوم واقع میشوند و جالب که باتومها اول باید به سر آنها بخورد، در اتاقهایشان و در حریم امن خوابگاهشان پناهگاهی نداشته باشند و فریادرسی نداشته باشند، حمایت خودم را در واقع از این اعتراض اعلام میکنم و محکوم میکنم این برخوردی که با فضای امن دانشگاه میشود با دانش میشود با دانشجو میشود و در شرایطی که دانشجو هیچ سلاحی برای دفاع از خودش ندارد متاسفانه شدیدترین تجاوزها به حریم دانشجو و دانشگاه انجام میگیرد.
" موفق و پیروز باشید والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته" (تشویق حضار)
منبع: نسیم آنلاین [ دوشنبه 92/5/28 ] [ 7:33 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مادر شهید میرنوری می گوید: پس شهادت فرزندم روزی متوجه شدم که زنگ منزلمان را می زنند وقتی به دم در رفتم متوجه شدم برای اعزام سید شعبان به سربازی آمده اند که به آنها گفتم کمی دیر آمدید پسرم چند ماه پیش به شهادت رسیده است.
![]() گروه دفاع مقدس«تیتریک»؛ نام: سید شعبان فرزند: سید رمضان تاریخ تولد: 1344/1/22 محل تولد: طالقان روستای اورازان محل کار: دانشجوی علوم سیاسی محل شهادت: دیوان دره استان کردستان تاریخ شهادت: 21/5/62 سید شعبان میرنوری جوان 18 ساله کرجی در سال های آغازین جنگ تحمیلی از طریق نیروی مقاومت بسیج سپاه کرج به عنوان نیروی داوطلب در قالب اردوی هجرت برای تدریس و انجام کارهای فرهنگی و تبلیغاتی به جبهه های حق عیه باطل اعزام شد. وی که در قالب اردوهای هجرت به مناطق عملیاتی غرب رفته بود در کارهای فرهنگی اهتمام فراوانی داشت بطوری که در مناطق دیوان دره به اجرای تئاترهای مختلف و تدریس به کودکان جنگ زده اقدام نمود. نمونه ای از دست نوشته ی شهید ( ارسال نامه برای خانواده )
در حال اجرای تئاتر در دیوان دره استان کردستان ( طرح اردوی هجرت ) خصوصیات اخلاقی مادر سید شعبان از خصوصیاتش فرزند شهیدش اینطور یاد می کند، پسرم از اعضای فعال بسیج بود، پسر بسیار زحمت کش، سخت کوش و قانعی بود، نماز اول وقتش هیچگاه ترک نمی شد و در انجام امور خیر همیشه پیش قدم بود، به عنوان فرزند بزرگ خانواده کمک حال پدرش بود و مدام احترام بزرگ تر خویش را نگه می داشت. پدر شهید نیز در مورد خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش در تائید حرف های مادر سید شعبان فقط به همین جمله بسنده می کند که سید شعبان حق فرزندی را به طور کافی و وافی در حق ما به جا آورد.
پدر و مادر شهید سیدشعبان میرنوری
شرح مختصری از زندگی شهید مادر شهید می گوید در سال 44 و در نیمه شعبان روز میلاد امام زمان (عج) فرزندم به دنیا آمد، به همین سبب نام وی را شعبان نهادیم. در آن سال ها خصوصا در مناطق روستایی کودکان بی شماری به علت ابتلا به سرخک و بیماری های مختلف از دنیا می رفتند، ما نذر کرده بودیم که اگر به سیدشعبان به بیماری خاصی مبتلا نشود به پابوس امام رضا روانه اش کنیم، وقتی سیدشعبان به سن 5 سالگی به همراه پدرش به پابوس امام هشتم مشرف شد.
خاطره ای از شهید پدر سید شعبان می گوید، وی قرار بود که مهرماه برای خدمت مقدس سربازی اقدام نماید و به همین سبب اقدام به ارسال دفترچه خدمت نموده بود، سید شعبان در تاریخ مردادماه و 2 ماه قبل از تاریخ اعزام به خدمت در حالی که به صورت داوطلب به جبهه رفته بود در دیوان دره به شهادت می رسد. مادر شهید در ادامه ی این خاطره می گوید: پس شهادت فرزندم روزی متوجه شدم که زنگ منزلمان را می زنند وقتی به دم در رفتم متوجه شدم برای اعزام سید شعبان به سربازی آمده اند که به آنها گفتم کمی دیر آمدید پسرم چند ماه پیش به شهادت رسیده است. آقا سید مرتضی، برادر سید شعبان در مورد وصیت نامه شهید به نقل از همرزمانش افزود: به علت حمله شبانه و عقب نشینی زود هنگام، وسایل به جا مانده از شهید مفقود شده به همین سبب وصیت نامه ای از شهید بر جای نمانده است. حرف آخر خداوند را شاکرم و افتخار میکنم که پسری با ایمان داشتیم و توانستیم آن را به راه انقلاب و امام فدا کنیم، انشاءالله هر جا که هست با امام حسین(ع) محشور شود؛ باز هم خدا را شاکرم به خاطر سختی ها و دلواپسی هایی که برای دیدن فرزندم میکشم، هیچ وقت کاری نکردم که دشمن شاد شود؛ مادران امروز باید با الگو برداری از حضرت زهرا (س) فرزندانشان را آن طور که اسلام میخواهد تربیت کنند تا در خدمت انقلاب اسلامی باشند چون ما هرچه داریم از این انقلاب داریم. منبع: کرج رسا [ دوشنبه 92/5/28 ] [ 3:1 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مشاور رییس جمهور در یادداشتی از فتنه گران و آشوبگران خیابانی سال 88 در صفحه شخصی حسن روحانی دلجویی کرد.
حسن روحانی در 24 خرداد ماه در آخرین جلسه مجلس شورای اسلامی در دفاع از وزرای پیشنهادی گفت: لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که چند سال پیش حوادث تلخی رخ داد. عدهای اردوکشی خیابانی کردند و عدهای دیگر کهریزک درست کردند. همه ما میدانیم که کارهای ناپسندی صورت گرفت.
رئیس جمهور ادامه داد: همه ما باید تلاش کنیم تا آتشها با تدبیر خاموش شود. ما به دستگاه قضایی اعتماد داریم عدهای احصاء شدند، عدهای متهم بودند و عدهای محکوم شدند که همه آنها مشخص است اما بعد از چهار سال باز هم باید از کوچههای باریک دنبال اهدافی بگردیم که منافع آن برای کشور نامشخص است.
وی افزود: خود میگوید که من نیستم، دیگری اصرار دارد که بگوید تو بودی دستگاههای قضایی و امنیتی میگویند که نبوده است آن یکی میگوید که باید ثابت کنی نبودی. من میپرسم آیا این به نفع کشور است؟
روحانی در ادامه با طرح یک پرسش تصریح کرد: نکته ای نباید از یاد ما برود. یک بار مسئلهای را پیگیری و دنبال میکنیم و گاهی برای منافع جناحی آن به خود توجه میکنیم. این دو با هم متفاوت است، ما باید تلاش کنیم جلوی تکرار تخلفات را بگیریم و نگذاریم که یک بار دیگر تکرار شود.
وی افزود:ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که آنچه فتنهها را خاموش و از تکرار آن جلوگیری میکند هم حماسه حضور مردم در انتخابات است. بازگشت اعتماد همه مردم به صندوق آرا، اصلاح شیوهها، توازن در رسانههای خبری، عقلانیت و اعتدال و بالاخره جایگزینی فضای اعتماد و نشاط به جای فضای تردید و اختلاف و آنچه ما به دست آوردیم بسیار ارزشمند است.
این صحبت های رییس جمهور به مذاق خیلی از اصلاح طلبان تندرو خوش نیامد و با برخی موضع گیری ها در محافل خصوصی سعی کردند اعتراض خود را به گوش روحانی برسانند در همین راستا حسام الدین آشنا مشاور حسن روحانی صبح امروز در صفحه شخصی رییس جمهور در یکی از شبکه های اجتماعی یادداشتی را به دلیل صحبتهای روحانی در جلسه دفاع از وزرا نسبت به فتنه گران برای دلجویی از آنها منتشر کرده که متن آن به شرح ذیل است:
"در باره تعبیر آقای دکتر روحانی " عده ای اردو کشی خیابانی درست کردند و عده ای کهریزک درست کردند" توضیحی لازم است: این اولین بار نیست که این تعبیر دو گانه توسط ایشان بکار رفته است. قبلا در تبلیغات انتخاباتی ایشان صریحا همین دوگانه را بکار بردند./ بی شک ایشان از فتنه ها سخن می گوید نه از فتنه"
حسام الدین آشنا - مشاور رئیس جمهور
![]() منبع : ندای انقلاب
[ دوشنبه 92/5/28 ] [ 2:57 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رفتار توهین آمیز نسبت به خبرنگاران آن هم در حضور آقای روحانی موجب تعجب بسیار ی از اهالی رسانه شده است.
در مراسم تودیع و معارفه وزیر امور خارجه که در محل وزارت امور خارجه و با حضور رئیس جمهور برگزار شد، متاسفانه برخلاف ادعاها و شعارهای زیاد مبنی بر تعامل و جایگاه بالای اهالی رسانه، شاهد رفتاری توهین آمیز به این قشر بودیم.
در این مراسم جایگاهی مناسب برای خبرنگاران در نظر گرفته نشد که به هیچ عنوان در شان خبرنگاران زحمت کش نبود.
انتظار از مسئولان وزارت خارجه و به خصوص آقای روحانی این است که بر اساس وعده ها و شعارهایشان نسبت به اهالی رسانه دقت نظر بیشتری داشته باشد.
![]() منبع : دانا [ دوشنبه 92/5/28 ] [ 2:54 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
مسعود رجوی سرکرده منافقین اخیراً اعلام کرد: هرکس که توان و کشش مبارزه را ندارد برود و گورش را گم کند و ما هیچ کمکی به هیچکس نمیکنیم.
![]() با افزایش آمار فراریان از تشکیلات رجوی و درخواست برای جدایی از این گروهک، سران سازمان منافقین مجبور به واکنش علنی برای جلوگیری از فروپاشی تشکیلات شدند.
بعد از انتقال اعضای سازمان از پادگان اشرف به کمپ لیبرتی ضمن افزایش درخواست به جدایی آمار فرار از این کمپ به حدی افزایش پیدا کرد که رجوی مجبور به اعمال تدابیر ویژه حفاظتی برای کنترل نیروهایش شد.
بر پایه این خبر بعد از انتقال 200 نفر از اعضای سازمان به کشور آلبانی نیز تقریباً همه اعضایی که به این کشور منتقل شدند به دنبال جدایی از تشکیلات هستند و دیگر نسبت به دستورات سازمان اعتنایی ندارند.
مسعود رجوی سرکرده منافقین اخیراً در همین رابطه گفته هرکس که توان و کشش مبارزه را ندارد، برود و گورش را گم کند و ما هیچ کمکی به هیچکس نمیکنیم.
یکی از اعضای جدا شده سازمان در این رابطه گفت: این گفته رجوی نشان میدهد که سازمان قصد دارد تعدادی از اعضایی که ساز جدایی میزنند را به نحوی ترور کند و این مسئله را به گردن جمهوری اسلامی بیاندازد و برای همین مسئله عدم حمایت سازمان بعد از جدایی را مطرح میکند.
وی ادامه داد: این یکی از روشهای رجوی است که پیش از این نیز بارها تکرار شده و وی از این طریق قصد ترساندن نیروهای دربندش را دارد تا از این روش مانع جدایی آنها شود.
این خبر حاکی است که بسیاری از اعضای سازمان که تاکنون در اشرف زندگی میکردند به دلیل عدم اطلاع از سرنوشتشان بعد از جدایی، حاضر بودند شرایط سخت سازمان را تحمل کنند، اما با انتقال افراد به لیبرتی و فرار تعدادی از اعضای رده بالای دیگر اعضا نیز جرات پیدا کردند که خود را از این تشکیلات نجات دهند.
بیشترین وحشت اعضای سازمان که باعث عدم جدایی آنها شده است، بیاطلاعی آنها از سرنوشتشان پس از جدایی است که اتفاقاً سرکردگان سازمان به همین مسئله دامن میزنند و اعضا را از اعدام و زندان بعد از جدایی از تشکیلات میترسانند!
اکثریت اعضای سازمان منافقین تا حد زیادی با تشکیلات به مخالفت برخواستند و خواستار جدایی شدهاند که در صورت وقوع منجر به فروپاشی تشکیلات منافقین میشود.
منبع: شبکه خبر [ دوشنبه 92/5/28 ] [ 2:53 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
جهاد به اصطلاح «نکاح» یک عوامفریبی در لباس اسلام است که مفتیهای وهابی و سلفی با صدور این فتوای عجیب از دختران و زنان عرب خواستهاند برای ارضای تمایلات نفسانی جنگجویان مسلح به سوریه سفر کنند.
![]() چندی پیش نیز از تونس خبر رسیده بود که برخی گروههای تروریستی که علیه نظام سوریه شورش مسلحانه کردهاند، با فتوای یک مفتی وهابی دختران و زنان مطلقه تونسی را به «جهاد نکاح» در سوریه تشویق میکنند. در همان زمان خانوادههای تونسی نیز اعلام کردند که دختران نوجوانشان داوطلبانه به سوریه سفر کردهاند تا نیازهای جنسی شورشیانی را که با نیروهای نظامی سوریه میجنگند، برطرف سازند.
اتحاد فحشا و ترور با عنوان جهاد نکاح
چندی پیش بود که فتوای عجیب به اصطلاح «جهاد نکاح» از سوی برخی مفتیهای سلفی منطقه مطرح شد و توسط شیخ «محمد العریفی» مفتی مشهور سلفیهای عربستان سعودی تبلیغ شد.
هرچند علمای اهل تسنن بدلیل فحشای بزرگ در این فتوا مخالفت و ان را محکوم کردند، اما طولی نکشید که سیل زنان سالخورده ساده لوح وهابی و دختران مطلقه به سوریه گسیل شد تا بتوانند به اصطلاح برادران جنگجوی سلفی را در سوریه برای جنگیدن مقابل ارتش سوریه تقویت کنند و به آنها روحیه بدهند.
گسترش زنا و فحشا در بین سلفی ها با نام جهاد نکاح
حال سؤال اینجاست که در کجای دین مبین اسلام چنین قوانینی وضع شده است، این چنین اعمالی اینقدر پلید است که از دایره انسانیت بدور است و در ادیان دیگر نیز چنین امری مذموم شناخته میشود. چند نکته در این باره قابل ذکر است که به شرح ذیل تقدیم میگردد:
تن فروشی دختران عرب به جنگجویان سوری جهاد نکاح نام گرفت
1-
علمای تکفیری وهابی در جهت آتشافروزی میان مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و جنگ شیعه و سنی و اعلام جهاد علیه مقاومت در راستای نقشههای شوم دشمنان امت اسلامی گام برمیدارند.
در همین راستا با صدور فتوایی عجیب از دختران و زنان عرب خواسته شده تا برای «جهاد نکاح» یعنی تن فروشی به جنگجویان مسلح به سوریه سفر کنند. بر اساس این فتوا حتی زنان شوهردار هم جایز هستند که برای «جهاد نکاح» به سوریه بروند، یکی از همین شیوخ «محمد العریفی» نام دارد.
عریفی تاکنون چندین فتوای عجیب و غریب صادر کرده که جنجالیترین فتوای وی همان است که در آن به شورشیان سوری، اجازه میدهد تا با زنان ازدواج کوتاه و چندساعته داشته باشند.
چرا جهاد نکاح، فساد و فحشاء است؟
2-
شیخ عریفی در این فتوا گفته که بهترین جهادها، جهاد نکاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان میتواند تمایلات شهوانی این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد.
این ازدواجها که وی آن را ازدواجهای مناکحه یا موقتی مینامد، شامل زنان و دختران 14 سال به بالا، مطلقهها و بیوهها میشود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبه نظامیان رضایت میدهند، وعده داده است.
حال شاید برخیها بپرسند که چرا نمیتوان اسم این کارها را صرفا ازدواج گذاشت، و چرا چنین فتوایی نمیتواند ازدواج نامیده شود، مگر ازدواج موقت غیر از این است و ...؟ بطور ساده میتوان چنین پاسخ داد:
الف
: نکاح موقت فقه شیعه تجویزی است نه ترویجی!
ب:
در جهاد نکاح این وهابیون، زنان دست به دست میشوند و لزومی ندارد عده برای این ازدواج در نظر گرفته شود، این زنان میتوانند هر ساعت با یک نفر ازدواج(!) کنند. در حالیکه در مذهب شیعه و ازدواج موقت زن موظف است بعد از پایان دوره ازدواج چند ماه عدّه نگه دارد که معمولا ماهها طول می کشد و یکی از نتایج آن مشخص شدن وضعیت بارداری زن است.
ج:
سؤالی که مطرح میشود اینکه حق و حقوق فرزندان متولد شده در این نکاح بر عهده کیست، اگر فرزندی متولد شود، آیا پدر وی مشخص است، آیا این فرزندان نامشروع نیستند، در حالیکه در ازدواج موقت شیعی که با رعایت تمامی جوانب و حفظ حرمتها انجام میگیرد، مشخص است که فرزند مشروع و قانونی است و پدر مشخص است و موظف به رعایت حقوق او تا پایان عمر و ...
د:
طبق فتوای مفتیهای وهابی، در جهاد نکاح هر زنی در هر شرایطی میتواند شرکت کند حتی زن شوهر دار، بنابراین عنوان ازدواج فریبی بیش نیست و در این ماجرا بیشتر فحشا مطرح است تا قوانین ازدواج.
خشم جهان اسلام/علمای اهل سنت: این فتوا زنا و فحشاست
پس از این فتوا، موجی از خشم جهان اسلام را فرا گرفت و حتی بسیاری از علمای حتی اهل سنت علیه این فتوا موضع گرفتند و آن را نوعی زنا و ترویج فساد و فحشا دانستند تا اینکه عریفی تحت فشارهای اسلامی و عربی ناگزیر شد فتوای خود را پس گرفته و اعلام کند که این فتوا از وی صادر نشده است.
اما این انکار عریفی مانع از آن نشد که شورشیان سوری آن را تحریم کنند بلکه همچنان بسیاری از آنها به این فتوا عمل میکنند. در همین راستا چندی پیش تعداد 90 زن چچنی از انگلیس و دیگر شهرهای اروپایی از طریق فرودگاه استانبول به شهر مرزی «هاتای» رفته و از مرزهای زمینی وارد سوریه شده و به گروه های سلفی پیوستند.
این فتوا منجر به گسترش فساد و فحشا در میان شورشیان سوری گردید و بسیاری از آنان پدران سوری را مجبور میکنند تا دخترانشان را در اختیار آنان قرار دهند وگرنه دشمن خدا بوده و مستحق مرگ هستند.
این فتوا تنها به نکاح موسوم به جهاد خلاصه نشد بلکه منجر به ظهور پدیدهی لواط و همجنسبازی در میان گردانهای شورشی نیز گردید. اخیراً تصاویری منشتر شده که نشان از گسترش این پدیده شوم در میان شورشیان سوری دارد.
عریفی که روابط نزدیکی با «بندر بن سلطان» رئیس دستگاه اطلاعات عربستات سعودی دارد، تنها به صدور فتوا علیه سوریه اکتفا نکرده و در 2 سال گذشته به امر سازماندهی جمعآوری کمک از سوی وهابیها برای حمایت مالی از گروههای شورشی در سوریه مشغول بوده است.
این مبلغ وهابی سعودی از حامیان سرسخت شورشیهای سوریه است و درباره سوریه و نظامیان بشار اسد در اظهاراتی جنجالی مدعی شد که جنیان در کنار او هستند و با تروریستها مبارزه میکنند و با مبارزه جنیان، فرشتههای وهابی از ترس مبارزه با نظام سوریه پا به فرار گذاشتهاند!
کلام آخر
جهاد به اصطلاح نکاح ارضای تمایلات نفسانی افرادی است که در عرصه سیاسی در کشور سوریه سلاح بدست گرفته و مردم بیگناه و حامیان دولت سوریه را میکشند، زنان و دختران بیگناه را قتل عام میکنند، کودکان را سر میبرند و ....، در اصل محتوای موضوع چیزی جز فساد و فحشا نیست که برای فریب افکار عمومی تحت عنوان «جهاد نکاح» مطرح میشود.
حال جای تأمل است که چرا علمای جهان اسلام و بویژه علمای الازهر، حوزههای علمیه، همچنین سازمان همکاری اسلامی که داعیه حمایت از اسلام و مسلمانان دارند، اقدام عملی نمیکنند، از آنجا که این فتوا منجر به اقداماتی کاملاً غیر انسانی و اسلامی شده و فحشا و فساد را ترویج نموده، جای دارد در سازمانهای حقوق بشری و انسانی مورد پیگیرد قرار گیرد و به صورت قانونی کشورها از اعزام دختران و زنان عرب به سوریه جلوگیری کنند.
منبع: فارس [ دوشنبه 92/5/28 ] [ 2:52 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
داماد احمدینژاد درباره دلیل پذیرش حکم عضویت در مجمع توسط رئیسجمهور سابق میگوید: شاید بیکاری برایشان عار است!
گروه داخلی «تیتریک» ؛داماد احمدینژاد درباره دلیل پذیرش حکم عضویت در مجمع توسط رئیسجمهور سابق میگوید: شاید بیکاری برایشان عار است! بالاخره هر دو هفته یکبار و هر ماه چندبار جلسات مجمع و کمیسیون برگزار میشود و مجمع کار کارشناسی دارد و ایشان هم میتواند از تجربیاتش استفاده کند و کمک بدهد. درست است که ایشان دانشگاهی است و در دانشگاه تدریس میکند اما بالاخره مجمع وقتش را پر میکند.
مهدی خورشیدی، داماد احمدینژاد تفاوت زیادی با پدرزنش دارد. بعد از آنکه از دولت اخراج شد، به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و برخلاف احمدینژاد تعامل خوبی با اعضای این مجمع برقرار کرد. کمتر کسی است که عکس او را که به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع اقتدا کرده، ندیده باشد. ماه نامه «حاشیه» با او درباره حاشیه های حضور احمدینژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتوگو کرده است. او به پدرزنش توصیه کرد «مجمع را از خودش بداند».
به عنوان کسی که محمود احمدینژاد را از نزدیک میشناسد، فکر میکنید او عضویت در مجمع را میپذیرد؟
ایشان قبول کردهاند که عضو مجمع باشند، اگر قبول نمیکرد باید استعفا میداد که تابهحال استعفا نداده است.
بهنظر میرسد عضویت در مجمع چندان با روحیات احمدینژاد هماهنگ نیست. فکر میکنید دلیل پذیرفتن این حکم از سوی او چیست؟
شاید بیکاری برایشان عار است! بالاخره هر دو هفته یکبار و هر ماه چندبار جلسات مجمع و کمیسیون برگزار میشود و مجمع کار کارشناسی دارد و ایشان هم میتواند از تجربیاتش استفاده کند و کمک بدهد. درست است که ایشان دانشگاهی است و در دانشگاه تدریس میکند اما بالاخره مجمع وقتش را پر میکند.
عضویت در مجمع چه مزیتهایی از نظر سیاسی برای احمدینژاد دارد؟
اجازه بدهید زمان دراینباره قضاوت کند. باید منتظر بود و دید که ایشان چند جلسه در مجمع حضور پیدا میکند، چه برخوردی با مجمع دارد و چطور کار میکند چون مجمع مرکز تعاملات و جای کار کارشناسی و بحث و تشخیص مصلحت نظام است.
با توجه به حضور آقای هاشمی در مجمع فکر میکنید احمدینژاد تعامل خوبی با مجمع داشته باشد؟
این موضوع غیرقابل پیش بینی است زیرا شخصیت احمدینژاد غیرقابل پیش بینی است.
فکر نمیکنید اختلافات این دو نفر بر فضای مجمع تاثیرگذار باشد؟
خیر، زیرا آقای هاشمی سالها رئیس مجمع بوده است و فضای مجمع را مدیریت میکند. من با توجه به مسوولیتی که در مجمع داشتم، دیده ام که آقای هاشمی اجازه میدهد همه بحثها انجام شود و بعد جمعبندی کلی و کارشناسی انجام میدهد. باید بدانیم که مجمع اساسا جای بحث و کارشناسی است و گروههای مختلف سیاسی کشور هم در مجمع عضو هستند. نحوه مدیریت و اصول کاری آقای هاشمی هم همین است که اجازه میدهد همه بحثها صورت گیرد. من فکر نمیکنم با وجود آقای هاشمی مشکل خاصی پیش بیاید.
این بحثهای کارشناسی طولانی با روحیه احمدینژاد که بیشتر عملگراست و زیاد به بحثهای کارشناسی توجه نمیکند، مغایر نیست؟
اتفاقا شاید حضور در مجمع لازم باشد! شاید لازم باشد احمدینژاد برود در مجمع بنشیند و بحثها و مسائل کارشناسی را ببیند تا از این حالت عملگرایی بیرون بیاید. شاید مقام معظم رهبری هم اینطور تشخصیص داده اند که اگر ایشان در این فضا قرار بگیرد، خلأشان در این زمینه پر شود.
خب این عضویت در مجمع برای کسی مثل احمدینژاد محدودکننده نیست؟
خیر، چون احمدینژاد فقط باید در جلسات کمیسیونها و جلسات صحن شرکت کند و بیرون از مجمع میتواند کارهایش را دنبال کند.
منظورم از نظر سیاسی بود. از نظر سیاسی با عضویت در مجمع امکان انتقاد و مخالفخوانی از احمدینژاد گرفته نمیشود؟
خیر، درحالحاضر هم اعضای مجمع اعتقادات متضاد با هم دارند و آن را بیان میکنند و این موضوع با عضویت آنها در مجمع مغایرت ندارد. از گروههای مختلف اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل در مجمع وجود دارد. اینها در بیرون گرایشات خود را نشان میدهند ولی در داخل مجمع فقط بحث کارشناسی صورت میگیرد که بروز بیرونی ندارند مگر از طریق دبیر مجمع.
احمدینژاد این چنددستگی که در مجمع وجود دارد را تشدید نمیکند؟
این شکل بحث کارشناسی در مجمع درونی شده است باید ببینیم احمدینژاد چقدر از این فضا استقبال میکند.
فکر میکنید استقبال نکند؟
احتمالش هست چون احمدینژاد غیرقابل پیشبینی است. من پیشنهادم به آقای احمدینژاد این است که از این فرصت بسیار خوب استفاده کند و در جلسات شرکت کند چون بحثهای خوبی درباره سیاستهای کلی نظام در آنجا صورت میگیرد؛ فعالانه برخورد کند، کمیسیونها را شرکت کند و مجمع را از خودش بداند. اگر احمدینژاد راه تعامل را پیش بگیرد در آینده سیاسی ایشان هم موثر است.
شما قبل از اتمام دولت یازدهم احتمال میدادید که احمدینژاد به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود؟
بله، احتمال میدادم چون طبیعی هم هست افرادی که مدتی کار اجرایی کرده اند و تجربیاتی اندوخته اند، مقام معظم رهبری تشخیص میدهند که عضو مجمع آن هم در این سطح باشند. من در مصاحبهای که قبل از عید انجام دادم هم گفتم که این احتمال وجود دارد چون حتی به آقای خاتمی هم این پیشنهاد داده شده بود اما او نپذیرفت.
در سالهای اخیر احمدینژاد روابط سردی با مجمع داشت. فکر میکنید مجمع استقبال گرمی از او داشته باشد؟
بگذارید زمان بگذرد و زمان این موضوع را مشخص کند. باید منتظر باشیم و ببینیم که ایشان در مجمع حضور پیدا میکند یا نه؟ البته نوع برخوردهای مجمع با احمدینژاد با عملکرد دولت فعلی هم ربط دارد.
چه ارتباطی؟
عملکرد دولتها با هم مقایسه میشود. بالاخره دولت احمدینژاد روی خوشی به مجمع نشان نداد ولی هرچه این دولت گرایش نشان دهد به مجمع و خودش، معاونان و وزرایش در مجمع حاضر شوند، با دوره قبل مقایسه میشود.
فکر نمیکنید ارتباط احمدینژاد با مشایی و جریان انحرافی بر رابطه او با مجمع تاثیر داشته باشد؟
ممکن است در نگاه بعضی از اعضای مجمع این موضوع تاثیر داشته باشد ولی مجمع محل کار کارشناسی است.
پیش بینی میکنید دولت جدید با مجمع تعامل خوبی داشته باشد؟
بله حتما چون آقای روحانی خودش رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع و سالیان سال در مجمع بود و مسیری که طی شد توسط دولت را دید. من هم همان زمان در مجمع بودم و نوع نگرش ایشان را میدانم. بهنظرم حتما روی خوشی به مجمع نشان خواهد داد.
- حضور احمدینژاد در مجمع تاثیری بر تصمیم گیریهای مجمع درباره دولت روحانی نخواهد داشت؟
- آقای روحانی با شناختی که از ایشان دارم مستقلتر و مقدرتر از این حرفهاست. خیلی بعید میدانم که احمدینژاد بتواند بر تصمیمگیریها تاثیر داشته باشد. ممکن است حضور او در طول کار اصطکاکهایی را بهوجود بیاورد ولی از این حوزه با شناختی که از روحیه آقای روحانی و مدیریت او دارم مشکلی پیش نمیآید.
منبع :نامه [ یکشنبه 92/5/27 ] [ 5:42 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |