یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
بسیج شهرداری تنها با ارسال یک پیامک از سوی شهروندان تهرانی اقدام به نصب پایه و پرچم عزای محرم بر سر در منازل آنان میکند.
![]() شهروندان تهرانی میتوانند جهت بهرهمندی از این امکان فرهنگی و دینی نام و نشانی منزل خود را به شماره 20003032 پیامک کنند تا در اولین فرصت ماموران سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران خدمترسانی کنند.
این اقدام فرهنگی و دینی به صورت رایگان از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران صورت میگیرد.
چند روزی بیشتر به محرم باقی نمانده است و شهر تهران عزاپوش مصیبت سید و سالار شهیدان میشود.
منبع: فرهنگ نیوز [ پنج شنبه 93/7/24 ] [ 11:3 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
حاج قاسم سلیمانی و جلال الدین الصغیر امام جمعه مسجد براثا در بغداد و یکی از رهبران مجلس اعلا در هواپیما
[ پنج شنبه 93/7/24 ] [ 11:2 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
کربلا میدان نبرد حق عیه باطل بود که در این میان مردان بزرگی در رکاب اباعبدالله الحسین(ع) جانفشانی کردن که در این بین امروز به معرفی مسلم بن عوسجه اسدى یکی از این ستارگان می پردازیم.
![]() ابن سعد در طبقات خود آورده است: مسلم بن عوسجه از جمله اصحابى بوده که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) را مشاهده نموده و شعبى از او روایت نقل کرده است. وى دلاورمردى شجاع به شمار مى آمده که در نبردها و فتوحات اسلامى از او یاد شده است و سخن شبث در این زمینه خواهد آمد. به گفته سیره نگاران: مسلم بن عوسجه از جمله افرادى بود که به حسین (علیه السلام) نامه نوشت و بدان وفا کرد و آن گاه که مسلم بن عقیل وارد کوفه شد، براى اباعبدالله (علیه السلام) از مردم بیعت گرفت. مورخان گفته اند: هنگامى که عبیدالله بن زیاد وارد کوفه شد و مسلم بن عقیل از جریان اطلاع حاصل کرد، مهیاى جنگ با عبیدالله شد، از این رو، پرچمى را براى ((مسلم بن عوسجه)) بست و او را بر تیره هاى مذحج و اسد و ((ابوثمامه )) را بر تیره هاى تمیم و همدان و ((عبدالله بن عمرو عزیز کندى)) را بر تیره هاى کنده و ربیعه و ((عباس بن جعده جدلى)) را بر تیره مدینه گماشت و به سوى عبیدالله زیاد به حرکت در آمده و او را در دارالاماره به محاصره در آوردند. عبیدالله دست به پراکنده کردن مردم زد تا از یارى مسلم دست بردارند، مسلم از خانه مختار که در آن اقامت داشت خارج شد و همانگونه که قبلا یاد آور شدیم به خانه هانى بن عروه که شریک بن اعور در آن حضور داشت، رفت. عبیدالله سعى داشت از محل اقامت مسلم اطلاع حاصل کند، از این رو، معقل غلام خویش را با سه هزار درهم ماءموریت داد تا به وسیله آن ها محل اقامت مسلم را بیابد، معقل وارد مسجد شد و نزد مسلم بن عوسجه رفت، دید در گوشه اى از مسجد مشغول نماز است، منتظر ماند تا وى از نمازش فراغت یافت. بر او سلام کرد و سپس گفت: اى بنده خدا! من مردى شامى و از غلامان ذى کلاع هستم و خداوند با محبت و دوستى این خانواده [اهل بیت (علیهم السلام)] و علاقه مندى به دوستان آن ها بر من منت نهاده است، اکنون این سه هزار درهم را در اختیار درام و مى خواهم با مردى از این خانواده که شنیده ام وارد کوفه شده تا براى پسر رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) بیعت بگیرد، دیدار کرده و این پول ها را به وى تقدیم کنم، ولى هیچ کس مرا به محل اقامت وى راهنمایى نکرده، لحظاتى قبل در مسجد نشسته بودم که از چند تن شنیدم مى گویند: این مرد از وضعیت این خانواده اطلاع دارد، از این رو، خدمت شما رسیدم تا این پول ها را از من بستانى و مرا به آقاى خود راهنمایى کنى تا با او بیعت کنم و اگر دوست داشته باشى مى توانى قبل از دیدار با او از من برایش بیعت بگیرى. مسلم بن عوسجه گفت: خدا را بر دیدار شما با خود سپاس مى گویم و این دیدار مرا شادمان ساخت که تو به آن چه دوست دارى، دست یابى و خداوند به واسطه تو اهل بیت پیامبرش را یارى فرماید. ولى از این که قبل از انتشار این خبر به ارتباط من با این قضیه پى بردى، به جهت بیم از این ستمکار و قدرتش، برایم نگران کننده است و آن گاه قبل از جدا شدن وى، از او بیعت گرفت و بدو سوگندهاى بزرگى داد که خیرخواهانه عمل کند و ماجرا را پوشیده نگاه دارد تا آن چه را دوست دارد به وى ارائه کند و سپس به آن مرد گفت: چند روزى نزد من آمد و شد نما، تا برایت اجازه ورود بگیرم، مرد نیز چنین کرد و مسلم بن عوسجه برایش وقت ملاقات گرفت و داخل شد و بدین گونه، عبیدالله را به محل اقامت مسلم بن عقیل راهنمایى کرد و این حادثه پس از رحلت ((شریک بن اعور)) رخ داد. نقل کرده اند: پس از آن که مسلم بن عقیل و هانى دستگیر شده و به شهادت رسیدند، مسلم بن عوسجه مدتى در پنهان به سر مى برد و سپس با خانواده اش از کوفه فرار کرد و در کربلا خود را به امام حسین (علیه السلام) رساند و جان خویش را نثار مقدمش کرد. ابومخنف از ضحاک بن عبدالله همدانى مشرقى روایت کرده: حسین (علیه السلام) براى یاران خویش به ایراد سخن پرداخت و در خطابه خود فرمود: إنّ القوم یطلبوننى و لو اصابونى لذهلوا عن طلب غیرى و هذا اللیل قد غشیکم فاتخذوه جملا ثم لیاءخذ کل رجل منکم بید رجل من اهل بیتى. ((دشمن در پى من است و اگر به من دست یابد، به دیگران کارى ندارد و اکنون تاریکى شب شما را فرا گرفته، از سیاهى شب استفاده کنید و هر یک از مردان شما دست مردى از خاندان مرا بگیرد و به دیار خویش بازگردد)). اهل بیت او و قبل از همه قمر بنى هاشم (علیه السلام) سخن گفت و عرضه داشت: چرا چنین کارى کنیم؟ براى این که بعد از شما زنده بمانیم؟! هرگز، خداوند چنین روزى را نصیب ما نگرداند. سپس مسلم بن عوسجه به پا خاست و عرضه کرد: آیا دست از یارى تو برداریم و در اداى حقى که بر ما دارى در پیشگاه خدا عذرى نداشته باشیم؟! نه به خدا سوگند! از تو دور نخواهم شد تا نیزه ام را در سینه دشمن بشکنم و تا قبضه شمشیر در دستم باقى است بر سر آن ها بکوبم و از تو جدا نگردم و اگر سلاحى در دست نداشته باشم در راه دفاع از تو آن ها را آماج سنگ قرار خواهم داد، تا در راهت جان دهم. سایر یاران آن حضرت نیز به همین شیوه سخن گفتند. شیخ مفید مى گوید: زمانى که امام حسین (علیه السلام) نى هاى خشک داخل خندقى را که پشت خیمه ها حفر نموده بود، به آتش کشید، شمر بر آن جا عبور کرد و صدا زد: حسین از قبل از قیامت، براى ورود به آتش شتاب کردى؟! امام (علیه السلام) در پاسخ او فرمود: یابن راعیة المعزى! انت اولى بها صلیا. ((اى فرزند زن بزچران! تو براى سوختن آتش سزاوارترى)). مسلم بن عوسجه خواست او را هدف تیر قرار دهد، ولى امام حسین (علیه السلام) او را از این کار باز داشت. مسلم به حضرت عرض کرد: این فاسق، از دشمنان خدا و ستم پیشگان به نام است و خدا او را در تیررس ما قرار داده است [اجازه دهید او را با تیر بزنم]. امام (علیه السلام) فرمود: لا تَرمِه فاؤ نى اءکره اءبداءهم فى القتال. ((به او تیراندازى مکن؛ زیرا من دوست ندارم در جنگ با آنان پیشدستى کنم.)) به گفته ابومخنف: آن گاه که جنگ در گرفت، جناح راست سپاه ابن سعد به فرماندهى عمرو بن حجاج زبیدى، بر جناح چپ لشکریان امام به فرماندهى زهیر بن قین یورش برد، حمله آنان از ناحیه فرات صورت گرفت و ساعتى درگیر بودند. مسلم بن عوسجه که در سمت چپ سپاه امام حضور داشت به گونه اى جانانه جنگید که کسى مانندش را سراغ نداشت، وى در حالى که شمشیر خود را به دست داشت بر دشمن یورش مى برد و این رجز را مى خواند: إنْ تساءلوا عنى فانى ذو لبد و إنّ بیتى فى ذُرى بنى اسد فمن بغانى حائد عن الرشد و کافر بدین جبار صمد یعنى: اگر از من بپرسید چه کاره ام، داراى شجاعت شیرم و در نسب از قبیله بنى اسدم. کسى که بر من ستم روا دارد، از حق، منصرف و به خداى بى نیاز، کفر ورزیده است. وى همچنان شمشیر میان آن ها گذاشته بود تا این که مسلم بن عبدالله ضبابى و عبدالرحمان بن ابوخشکاره بجلى، وى را در میان گرفتند و در کشتن او با یکدیگر همدست شدند، در اثر درگیرى شدید، گرد و غبار غلیظى ایجاد شد، پس از فرو نشستن غبار میدان، مسلم بن عوسجه نقش بر زمین شده است. امام حسین (علیه السلام) به سمت او رفت، هنوز رمقى در بدن داشت، حضرت بدو فرمود: رحمک الله یا مسلم: ((فَمِنهُم مَن قَضَى نَحبَهُ وَ مِنهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبدِیلا)). ((مسلم! خداوند تو را مشمول رحمت خویش گردند: برخى از آنان به فیض شهادت نایل آمدند و بعضى در انتظار آنند و در عهد و پیمان خود تغییر و تبدیلى ندادند)). سپس نزدیک مسلم آمد و آن گاه حبیب با او سخن گفت که قبلا در حالات وى بدان اشاره کردیم. راوى مى گوید: دیرى نپایید که روح مسلم به آسمان ها پر کشید، صداى کنیزکى از او به: وا سیداه! یابن عوسجتاه! واى سرورم! واى ابن عوسجه ام! بلند شد و هواداران عمر سعد، از این ماجرا شادمانى مى کردند. شبث بن ربعى خطاب به آنان گفت: مادرانتان به عزایتان بنشیند، کسان خود را با دست خویش مى کشید و خود را در برابر دیگران خوار و ذلیل مى سازید، آیا شادمانید که مسلم بن عوسجه را به شهادت رسانده اید؟ به خدایى که تسلیم دستورات او گشته ام، من چه فداکارى هاى ارزنده اى از این مرد میان مسلمانان مشاهده کرده ام، وى در پهن دشت آذربایجان قبل از سازمان یافتن نیروى سواره نظام مسلمانان، شش تن از مشرکان را به هلاکت رساند، آیا چنین شخصیتى از شما کشته مى شود و شما شادى مى کنید؟! کمیت بن زید اسدى درباره مسلم بن عوسجه مى گوید: ابوحجل (مسلم) شهیدى است که به خاک و خون افتاده است. و خود این اشعار را درباره اش سروده ام: إن امرءا یمشى لمصرعه سبط النبى لفاقد الترب اوصى حبیبا إن یجود له بالنفس من مقة و من حب اعزز علینا یابن عوسجة من إن تفارق ساحة الحرب عانقت بیضهم و سمرهم و رجعت بعد معانق الترّب ابکى علیک و ما یفید بکا عینى و قد اکل الاءسى قلبى یعنى: مردى که فرزند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) پیاده به محل شهادتش مى رود فردى بى نظیر است. به حبیب سفارش کرد به جهت شدت عشق و علاقه، در راه حسین (علیه السلام) جانفشانى کند. حبیب گفت: اى فرزند عوسجه! چقدر بر ما دشوار است که تو در صحنه کارزار نباشى. با شمشیر و نیزه هایشان دست به گریبان شدى و سپس نقش بر زمین گشتى. بر تو مى گریم ولى از آن جا که قلبم را غم و اندوه فرا گرفته، گریه ام سودى ندارد. منبع: باشگاه خبرنگاران [ پنج شنبه 93/7/24 ] [ 6:53 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
دعا جهت عاقبت بخیر شدن و با دین کامل از دنیا رفتن را در ادامه گزارش بخوانید.
![]() بالکعبه قبله و بعلى علیه السلام ولیا و اماما و بالحسن و الحسین و على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و الحسن بن على و الحجه بن الحسن صلوات اللّه علیهم اجمعین ائمه ، اللهم انى رضیت بهم ائمه فارضى لهم انک على کل شى قدیر. منبع : کتاب گنج های معنوی [ پنج شنبه 93/7/24 ] [ 6:52 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رهبر انقلاب بروز جریان تکفیری در عراق، سوریه و برخی کشورهای دیگر را حاصل برنامه ریزی مستکبران برای ایجاد اختلاف در میان مسلمانان خواندند.
![]() حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در خجسته عید سعید غدیر در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «نصب امیرمؤمنان به امامت» و «توجه و پرداختن اسلام به سیاست و حکومت» را دو مفهوم اساسی واقعه غدیر خم خواندند و با تأکید بر ضرورت حیاتی اتحاد و همبستگی مسلمانان افزودند: هرکسی و هر اقدامی که موجب تحریک احساسات طرف مقابل و اختلاف شیعه و سنی شود، به «امریکا، انگلیس خبیث و صهیونیزم» یعنی بوجود آورندگان جریان جاهل، متحجر و وابسته تکفیری کمک می کند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تبریک عید بزرگ غدیر، واقعه مهم و پرمغز غدیر خم را جزو مسلمات تاریخ اسلام خواندند و خاطرنشان کردند: هیچ یک از پیروان فرق اسلامی در «اصل وقوع غدیرخم و جمله شریف پیامبر ختمی مرتبت» یعنی من کنت مولاه فهذا علی مولاه تردیدی ندارد.
ایشان افزودند: شبهاتی نیز که اکنون درباره معنای این جمله تاریخی، به ذهن نو کیسه گان فکری می رسد همان حرفهای هزار سال پیش است که علمای بزرگ، به آنها پاسخ داده اند.
رهبر انقلاب با اشاره به معنای رایج جمله شریف پیامبر در غدیر خم یعنی نصب امیرمؤمنان به امامت و نیز وصایت پیامبر افزودند: این جمله معنای مهم دیگری هم دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد و آن پرداختن اسلام به امر حکومت و سیاست امت است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات هدفمند دشمنان امت اسلامی برای جدا کردن اسلام از سیاست و منحصر کردن دین شریف در مسائل شخصی و خصوصی افزودند: واقعه غدیر خم، منطق روشن و مستحکم اسلام در نفی این نگاه سکولار است چرا که غدیر خم مظهر توجه و تأکید اسلام بر حکومت داری و سیاست به شمار می رود.
رهبر انقلاب با نفی نگاهی که مسئله نصب امیرمؤمنان بدست پیامبر عظیم الشأن اسلام را فقط به معنای نصب جنبه های معنوی می داند افزودند: جنبه های معنوی قابل نصب نیست و معنای حقیقی این واقعه مبارک، توجه به امر حکومت و مدیریت جامعه است و این درس بزرگ غدیر برای مسلمانان است.
حضرت آیت الله خامنه ای، مسئله غدیر را، مسئله ای اعتقادی و پایه و اساس تفکر شیعه برشمردند و در عین حال افزودند: جای بحث و بررسی منطق قوی و حجت قاطع شیعه در باب غدیر خم، محافل علمی و تخصصی است و نباید این موضوع، در زندگی عمومی مسلمانان و برابری و برادری آنان اثر منفی بگذارد.
رهبر انقلاب از همین زاویه، به بررسی سیاست اصلی مستکبران یعنی ایجاد اختلاف میان فرق اسلامی بویژه شیعه و سنی پرداختند و خاطرنشان کردند: بروز اختلاف میان مسلمانان، طبعاً باعث می شود همت، نیرو و انگیزه های آنان صرف دعواهای داخلی شود و به دشمنان بزرگ و اصلی خود توجهی نکنند و این، همان هدفی است که استعمار و استکبار، برای آن، برنامه ریزی کرده است.
حضرت آیت الله خامنه ای، مقابله با «تفکر جذاب و جهت بخش جمهوری اسلامی» را عامل اصلی سرمایه گذاری بیشتر استکبار در زمینه ایجاد اختلاف میان مسلمانان برشمردند و خاطرنشان کردند: امریکا، صهیونیزم و «متخصص کهنه کار تفرقه انگیزی یعنی دولت خبیث انگلیس»، پس از پیروزی انقلاب، تلاشهای خود را برای اختلاف انگیزی و انحراف اذهان شیعه و سنی از دشمنان اصلی، به شدت افزایش داده اند.
رهبر انقلاب بروز جریان تکفیری در عراق، سوریه و برخی کشورهای دیگر را حاصل برنامه ریزی مستکبران برای ایجاد اختلاف در میان مسلمانان خواندند و افزودند: آنها القاعده و داعش را برای تفرقه انگیزی و «مقابله با جمهوری اسلامی» ایجاد کردند اما اکنون دامن خودشان را گرفته است.
ایشان با اشاره به حوادث جاری در منطقه افزودند: نظر دقیق و تحلیلی به این حوادث نشان می دهد امریکا و هم پیمانانش در تلاشهایی که به دروغ مواجهه با داعش اسم گذاری کرده اند، بیشتر از آنکه درصدد نابودی نطفه های این جریان باشند، متوجه تفرقه انگیزی و ایجاد دشمنی میان مسلمانان هستند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: هرکسی به اسلام پایبند است و حاکمیت قرآن را قبول دارد چه شیعه باشد چه سنی، باید آگاه باشد که سیاستهای امریکایی – صهیونیستی، دشمن واقعی و اصلی اسلام و مسلمانان است.
رهبر انقلاب، مراقبت و پرهیز کامل از تحریک احساسات فرق دیگر را وظیفه مهم همه مسلمانان برشمردند و افزودند: شیعه و سنی بدانند هر اقدام یا حرفی از جمله توهین به مقدسات یکدیگر، باعث حساسیت برانگیزی و آتش افروزی می شود و این قطعاً به سود دشمن مشترک همه مسلمانان است.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با اشاره به شکست همه توطئه های زورگویان جهانی در 35 سال اخیر تأکید کردند: دشمنان این ملت، به فضل الهی، این بار هم شکست خواهند خورد و همه مسلمانان که در ایران اسلامی زندگی می کنند، همچنان آگاه و بصیر به وظایف خود عمل خواهند کرد.
منبع: دفتر مقام معظم رهبری [ دوشنبه 93/7/21 ] [ 6:43 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب بهمناسبت عید سعید غدیر خم را منتشر کرد.
گروه داخلی « تیتریک »؛ پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر حضرت آیتالله خامنهای، گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی را با عنوان "عید سعید غدیر خم «عید الله الاکبر» است"، منتشر کرد که متن کامل آن بدین شرح است: زنده نگهداشتن غدیر زنده نگهداشتن اسلام است * غدیر فقط مسئله جانشینی نیست، توجه دادن به مسئله امامت است * عیداللهالاکبر * نباید طرح مسئله غدیر به جدایی مسلمانها بینجامد * مسئله غدیر ورود نبی مکرم اسلام در امر مدیریت جامعه است * عید غدیر، سنت ملی ماست * غدیر و انقلاب اسلامی ایران * اوج مطلوب همه رسالتها * بشریت، حکومت پنجساله امیرالمومنین را هرگز فراموش نخواهد کرد * توصیه رهبر انقلاب درباره کتاب الغدیر [ دوشنبه 93/7/21 ] [ 6:40 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
خطبه غدیر سراسر حکمت و معنویت است و ائمه را یکایک نام می برد و از مردم می خواهد که این خطبه را حاضران به غایبان و پدران به پسران بگویند.
![]() جفای ما به این دلیل است که خطبه غدیر را بیشتر از "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" نمی دانیم در حالی که این خطبه سراسر حکمت و معنویت است و ائمه را یکایک نام می برد و از مردم می خواهد که این خطبه را حاضران به غایبان و پدران به پسران بگویند.
بازگو کردن و خواندن این خطبه باعث میشود که بسیاری از شک و تردیدها بریزد و اصل ولایت مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
در زیر متن خطبه غدیر به 6زبان زنده دنیا در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
حجم فایل به زبان عربی: 504 کیلوبایت
حجم فایل به زبان فارسی: 556 کیلوبایت
حجم فایل به زبان انگلیسی: 424 کیلوبایت
حجم فایل به زبان فرانسوی: 448 کیلوبایت
حجم فایل به زبان اسپانیایی: 521 کیلوبایت
حجم فایل به زبان آلمانی: 698 کیلوبایت
منبع: فرهنگ نیوز [ دوشنبه 93/7/21 ] [ 6:39 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
امام علی(علیهالسلام): امروز، روز ظاهر شدن و پردهبرداری از مقام پیراستگی [عصمت و امامت] است. روز کمال یافتن آیین و نمایان ساختن پیمانها از دوروییها و انکارهای آگاهانه است.
![]() امام رضا (علیهالسلام) در روایتی میفرمایند: «در روزگار امیرمؤمنان علی (علیهالسلام)، یکسال روز جمعه با عید غدیر همزمان گشت. آن حضرت بر فراز منبر رفت و خدا را چنان ستود که همانند آن شنیده نشده بود؛ ستایشی که کسی غیر از او درک نمیکرد.
سپس به یارانش فرمود: «ای مؤمنان! امروز خداوند متعال، دو عید گرانسنگ و بزرگ را به هم پیوسته است؛ دو عیدی که پایداری و استواری هر کدام از اینها به دیگری است تا پدیده زیبای خویش را پیش شما کامل کند. شما را به راه رشد آگاه سازد و به روشنایی هدایت کند. راه میانهاش را برای پیمودن شما هموار کند و بخشش گوارایش را برایتان بگستراند. بیتردید، امروز موقعیت عظیمی دارد. در این روز، گشایش رخ داده، نردبان [تکامل] برافراشته شده و دلیلها آشکار گشته است. امروز، روز ظاهر شدن و پردهبرداری از مقام پیراستگی [عصمت و امامت] است. روز کمال یافتن آیین و نمایان ساختن پیمانها از دوروییها و انکارهای آگاهانه است». منبع: سبطین [ یکشنبه 93/7/20 ] [ 11:37 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
ائمه اهل بیت علیهم السلام، این روز را شناخته و شناسانده و آن را عید نامیدند و همه مسلمانان را به عید گرفتن آن دستور دادند و فضیلت آن روز و ثواب نیکوکارى در آن را بیان کردند.
![]() فرمود: آرى! با فضیلت ترین، بزرگترین و شریف ترین روز عید نزد خداوند، روزى است که خدا دین را در آن کامل ساخت و بر پیامبرش محمد(ص) این آیه را نازل فرمود: " الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا" گفتم: آن کدام روز بود؟ فرمود: هر گاه یکى از پیامبران بنى اسرائیل مى خواست جانشین خود را تعیین کند و انجام مى داد، آن روز را عید قرار مىدادند. آن روز، روزى است که پیامبراکرم(ص)، على(ع) را به عنوان هادى امت نصب کرد و این آیه نازل شد و دین کامل گشت و نعمت خدا بر مومنان، تمام شد. گفتم: آن روز، کدام روز از سال است؟ فرمود: روزها جلو و عقب مى افتد، گاهى شنبه است، گاهى یک شنبه، گاهى دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه کارى سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز و شکر و حمد خداوند و شادمانى است، به خاطر منتى که خدا بر شما نهاد و ولایت ما را قرار داد . دوست دارم که آن روز را روزه بگیرید. (1) حسن بن راشد از امام صادق(ع) روایت مى کند که: به آن حضرت عرض کردم: جانم فدایت! آیا مسلمانان را جز عید فطر و قربان، عیدى است؟ فرمود: آرى اى حسن! بزرگتر و شریف تر از آن دو. پرسیدم: چه روزى است؟ فرمود: روزى که امیرالمومنین(ع) به عنوان نشانه راهنما براى مردم منصوب شد. گفتم: فداى شما! در آن روز چه کارى سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود : روزه مىگیرى و بر پیامبر و دودمانش درود مى فرستى و از آنان که در حقشان ستم کردند، به درگاه خدا تبرى مىجویى. همانا پیامبران الهى به اوصیاء خویش دستور مى دادند روزى را که جانشین تعیین شده، «عید» بگیرند. پرسیدم: پاداش کسى که آن روز را روزه بگیرد چیست؟ فرمود: برابر با روزه شصت ماه است. (2) عبدالرحمان بن سالم نیز از پدرش روایت کرده که: از حضرت صادق(ع) پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از جمعه، قربان و فطر، عیدى دارند؟ فرمود: آرى، عیدى محترمتر. گفتم: چه روز؟ فرمود : روزى که حضرت رسول(ص)، امیرالمومنین(ع) را به امامت منصوب کرد و فرمود:« من کنت مولاه فهذا على مولاه» . عرض کردم: آن روز، چه روزى است؟ فرمود: به روزش چه کاردارى؟ سال در گردش است، ولى آن روز، هیجدهم ذى حجه است. پرسیدم: در آن روز شایسته است چه کارى انجام شود؟ فرمود: در آن روز، با روزه و عبادت و یاد کردن محمد و آل محمد، خداوند را یاد مى کنید . همانا پیامبراکرم(ص) توصیه فرمود که مردم این روز را عید بگیرند. پیامبران همه چنین مىکردند و به جانشینان خود وصیت مى کردند که روز تعیین جانشین را عید بگیرند. (3) امام صادق(ع) نیز روزه غدیرخم را برابر با صد حج و عمره مقبول نزد خداوند مى دانست و آن را «عید بزرگ خدا» مى شمرد. در« خصال» صدوق از مفضل بن عمر روایت شده که: به حضرت صادق(ع) عرض کردم: مسلمانان چند عید دارند؟ فرمود: چهارعید. گفتم: عید فطر و قربان و جمعه را مى دانم. فرمود: برتر از آنها روز هیجدهم ذى حجه است. روزى که پیامبر خدا(ص)،(دست) حضرت امیر(ع) را بلند کرد و او را حجت بر مردم قرار داد. پرسیدم: در این روز، چه باید بکنیم؟ فرمود: با آن که هر لحظه باید خدا را شکر کرد، ولى در این روز، به شکرانه نعمت الهى باید روزه گرفت. انبیاى دیگر نیز این گونه به اوصیاى خود سفارش مى کردند که روز معرفى وصى را روزه بدارند و عید بگیرند . در حدیث دیگرى در «مصباح شیخ طوسى» (4) امام صادق(ع) آن روز را روزى عظیم و مورد احترام معرفى کرده است که خداوند حرمت آن را بر مومنان گرامى داشته و دینشان را کامل ساخته و نعمت را بر آنان تمام نموده است و در این روز، با آنان عهد و میثاق خویش را تجدید کرده است. امام، غدیرخم را روز عید و شادمانى و سرور و روز روزه شکرانه دانسته که روزهاش معادل شصت ماه از ماه هاى حرام ( محرم، رجب، ذى قعده و ذى حجه) است. در حدیثى دیگر است که، حضرت صادق(ع) در حضور جمعى از هواداران و شیعیانش فرمود: آیا روزى را که خداوند، با آن روز، اسلام را استوار ساخت و فروغ دین را آشکار کرد و آن را براى ما و دوستان و شیعیانمان عید قرار داد، مى شناسید؟ گفتند: خدا و رسول و فرزند پیامبر داناتر است، آیا روز فطر است؟ فرمود: نه. گفتند: روز قربان است؟ فرمود: نه، هر چند این دو روز، بسیار مهم و بزرگند، اما روز « فروغ دین» از اینها برتر است، یعنى روز هیجدهم ذى حجه... . فیاض بن محمدبن عمر طوسى در سال 259( در حالى که خودش 90 سال داشت.) گفته است که حضرت رضا(ع) را در روز غدیر ملاقات کردم، در حالى که در محضر او جمعى از یاران خاص وى بودند و امام(ع) آنان را براى افطار نگاه داشته بود و به خانههاى آنان نیز طعام و خلعت و هدایا، حتى کفش و انگشتر فرستاده بود و وضع آنان و اطرافیان خود را دگرگون ساخته بود و پیوسته فضیلت و سابقه این روز بزرگ را یاد مىفرمود. محمدبن علاء همدانى و یحیى بن جریح بغدادى مى گویند: ما به قصد دیدار احمدبن اسحاق قمى - از اصحاب امام عسکرى علیه السلام - در شهر قم به در خانهاش رفته، در زدیم. دخترکى آمد. از او درباره احمد بن اسحاق پرسیدیم. گفت: او مشغول عید خودش است، امروز عید است. گفتیم: سبحان الله! عید شیعیان چهارتاست: عید قربان، فطر، غدیر و جمعه. (5) این نیز نشان دهنده سیره عملى بزرگان شیعه، نسبت به این روز فرخنده است. امید است که جامعه شیعى، با اهتمام ورزیدن به عید ولایت و رهبرى، رشد خودشان را نشان دهند و با تکریم این حبل المتین استوار شیعه، دین خویش را نسبت به بنیادهاى اعتقادى ادا کنند. پی نوشت ها: 1ـ تفسیر فرات بن ابراهیم کوفى، در سوره مائده . 2ـ کافى، ج 1، ص 303 . 3ـ همان، ص 204. 4ـ همان، ص 513 . 5ـ الغدیر، ج 3، به نقل از مختصر بصائر الدرجات . منبع: باشگاه خبرنگاران [ یکشنبه 93/7/20 ] [ 11:36 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
عید غدیر؛ روز تکمیل دین و اتمام نعمت، غدیر خم نه آن آبگیر خشک آن چشمه ی حیات ? زمان و ? مکانی که در جوشش همواره خویش هیچ کس را از آن بیعت تاریخی منع نمی کند بیعتی همیشگی تا ابدیت تاریخ.
![]() گروه دین و اندیشه « تیتریک »؛غدیر آمد، غدیر غیرت و غریو انسانیت تا صدای گام های تاریخ را در نشان دادن خورشید به گرفتاران ظلمت رقم زند.
روز تکمیل دین و اتمام نعمت، غدیر خم نه آن آبگیر خشک آن چشمه ی حیات ?زمان و ? مکانی که در جوشش همواره خویش هیچ کس را از آن بیعت تاریخی منع نمی کند بیعتی همیشگی تا ابدیت تاریخ.
کاش ما را مجال وصالی بود تا در جغرافیای تنهایی علی و فاطمه گام می نهادیم و در بارش,حقیقت لطیف امامت از دستان رسول مهربانی هدیه تولد می ستاندیم.
آن روز نبودیم اما امروز صدای محمد با گلوی خسته از گذر سال ها که مرتضی را تصنیف کرد حقیقت بارانی ست که هدیه گرفتیم.
آن روز را از حافظه تاریخ می توان دید همه جمع شده بودند دریایی از مردم، دور تا دور اقیانوس چشم های پیامبر موج می زد تا چشم کار می کرد نگاه هایی بود که بر لب های پیامبر دوخته شده بود.
ابرها هم گوش می کردند، صدای بال فرشته ها هم موسیقی متن این صحنه جاودانه بود ناگهان سکوت همه جا را گرفت محمد با گلوی خسته از گذر سال ها با تصنیف مرتضی جانی دوباره گرفت و زمان از صهبای غدیر خم چراغانی و مست از شور علی شد.
هنوز، از حافظه تاریخ گرمای دستان رسول مهر که دستان علی را می فشرد تندیس اهورایی پیوند و?یت به نبوت است هنوز در عرصه تاریخ ماندگار و انعکاس آن، صدای ملکوتی حضرت خاتم که آیه حقانیت وجود امیرالمومنین (ع) تصنیف فرمودند: این صدا هرلحظه در گوش های زمانه زمزمه می شود تا اتمامکشتی، بی نا خدا، تا خزان دشت بی چشمه تا ختم امت بی امام تا رهنمای راه بی ع?مت و شفافیت شب بی چراغ معنا یابد.
و امروز، بر ماست تا غدیرها را پاس بداریم تا خورشید امامت خوش درخشد غدیری که کتابی مبین است دریایی از باور و بصیرت در کویر حیرت و هامون ض?لت، بر ماست تا کام جان ها از، آن سیراب شود.
[ یکشنبه 93/7/20 ] [ 11:32 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |