یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
گروه داخلی «تیتریک» ; در دو دورة انتخابات ریاست جمهوری گذشته در سالهای 84 و 88، از جمله مهمترین دلایل پیروزی احمدینژاد، "نه" به هاشمی رفسنجانی بود، عاملی که با کمی تأمل، حتی در انتخابات سال 76، می توان رد پای آن را به وضوح دید.برخی رویکردها و رفتارهای نابجای احمدینژاد و فرصتسوزی بیسابقه او در دورة دهم، شرایط را بگونهای کرده است که این بار برخی نامزدها نه با ارائه تصویری شفاف از خود و برنامهای متقن برای گرهگشایی، بلکه با همان ترفند اما به بهای "نه" به احمدینژاد میخواهند رأی بیاورند.
با توجه به آنچه در مواضع، لحن و رویکرد نامزدها قابل مشاهده است، یکی از صریحترین و افراطیترین نظرات علیه دولت احمدینژاد از سوی آقای حسن روحانی مطرح شده که مدعی "اعتدال" هستند و خود را از افراطیگری نسبت به همة جریان-ها بری میدانند!این نوشتار در صدد رد یا تایید انتقادات نسبت به احمدینژاد و رفتار او نیست بلکه فقط میخواهد با طرح چند پرسش از جناب آقای دکتر روحانی روشن کند به قول خیام و به فرض صحت همة ادعاها، "گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم، آیا تو چنان که مینمایی هستی".
1) جنابعالی هم براساس مشی سیاسی گذشتة خود خصوصاً در موضوع هستهای و هم با توجه به اظهاراتتان در همین ایام معتقدید باید با امریکا کنار بیایید. ضمناً شما این مشی را ذیل واژه "اعتدال" تعریف میکنید. اگر ممکن است با توجه به ممشای خودتان، نظرتان را راجع به این فراز از سخنان امام راحل (ره) که نمونهای از صدها جمله مشابه معظمله است بفرمایید:
"کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمیدانیم، ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! .. که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار بزنند، اگر زنده زنده در شعلههای آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه کفر و شرک را امضا نمیکنیم". (صحیفه امام روح 21- ص 98) شما چنین عباراتی را ذیل واژه اعتدال قرار میدهید یا افراطیگری؟
جناب آقای روحانی با نماد "کلید" نام دولت آینده خود را "دولت تدبیر و امید" گذاشتهاند، اما به نظر میرسد نمیتوان امید چندانی به تحقق این دولت داشت، بویژه اینکه ایشان در رقابتهای انتخاباتی با مردم صادقانه صحبت نکردند و نمایان شد که کلید ایشان نه درهای تدبیر را خواهد گشود و نه پنجرههای امید را!
2) طی چهل و هفت سال زندگی سیاسی شما، قاعدتاً رویدادهای زیادی رخ داده است ولی شاید دو فراز در آن بیش از بقیه قابل توجه باشد، نخست سخنرانی در مسجد ارک در سال 1356 و استفاده از کلمه "امام" برای اولین بار در مورد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که در اولین مستند تبلیغاتیتان از آن استفاده کردید و دیگر، سخنرانی در مراسم حساس 23 تیر سال 78. ولی به نظر میرسد شما چندان تمایلی به طرح فراز دوم ندارید و در دو مستند خود هم هیچ اشارهای به آن نداشتید. آیا از آن حضور پشیمانید و آن را حرکتی افراطی ارزیابی میکنید؟ یا نگرانید برخی اصحاب فتنه رغبتشان به شما کاهش پیدا کند؟
3) جناب آقای دکتر روحانی! شما همواره روی ارجاع موضوع هستهای ایران به شورای امنیت مانور میدهید و عدم ارجاع در زمان دبیری تان را از بزرگترین دستاوردهای خود میدانید، اینجا دو نکته و یک پرسش مطرح است.
نکته اول اینکه،نگرانی و بهتر بگویم ترس از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، گرا و نشانهای بود که تیم شما به غربیها داد و آنقدر در اظهارات خود به این مسأله پرداختید که دشمن احساس کرد میتواند از این اهرم بهترین بهرهبرداری را داشته باشد و ما را به عقبنشینیهای بیشتر وادار کند.
و نکته دوم اینکه از فحوای صحبتهای شما برمیآید اگر موضوع دست شما بود همچنان بدون اینکه امتیاز بگیرید، عقبنشینی میکردید تا موضوع به شورای امنیت ارجاع نشود. آیا این هنر دیپلماسی شما بود؟ ناگفته پیداست که این شکل جلوگیری از ارجاع، نیاز به دیپلمات و دیپلماسی ندارد، هر انسان ناآشنا با این عرصه هم میتواند مذاکره کند و آنچه آنها میخواهند انجام دهد و مهمترین خوشحالی و دستاوردش این باشد که موضوع به شورای امنیت نرفته است. اما به چه قیمتش مهم نیست!
و اما پرسش.
جناب آقای روحانی! آیا ارجاع موضوع هسته ای ایران از آژانس به شورای امنیت، یکباره و بدون مقدمه انجام شد یا مقدماتی داشت؟ حتماً تایید میفرمایید که یکباره و بدون مقدمه نبود. این مقدمات کی و چگونه فراهم شد؟ جز در دوران شما و پس از قطعنامههای متعددی که شورای حکام علیه ایران صادر کرد آنهم پس از عقبنشینیهای مکرر شما و بدون گرفتن کمترین امتیاز!
4) در مستند تبلیغاتی اول خود، بخشی از سخنان مقام معظم رهبری که حاوی تایید عملکرد شما در پرونده هستهای بود را آوردید ولی شما بهتر از هر کس دیگر میدانید آنچه پخش شد همه نظر معظمله درباره عملکرد شما نیست و ایشان نظرات دیگری هم دارند که نمونههایی از آن را در زیر یاداوری می کنم.
رهبر معظم انقلاب حدود پانزده روز پس از توافقنامه سعدآباد که اولین گام مهم شما در دیپلماسی هستهای بود، طی دیداری با کارگزاران نظام چنین فرمودند: "اگر قرار باشد دشمنان و مراکز قدرت، زیادهخواهی کنند و سنگر به سنگر جلو بیایند و ما هم عقبنشینی کنیم این شیوه تسلیم به هیچ وجه درست نیست و اجازه چنین کاری هم داده نخواهد شد". ایشان در سال 85 در جمع دانشگاهیان و نخبگان سمنان هم، چنین فرمودند: "من همان وقت در جلسه مسئولین گفتم اگر بخواهند به این روند ادامه دهند بنده خودم وارد میدان میشوم و همین کار را هم کردم و بنده گفتم که این روند عقبنشینی باید متوقف شود و تبدیل شود به روند پیشرفت و اولین قدمش هم باید در دولتی انجام گیرد که در آن عقبنشینی انجام گرفت ..."
از مجموع حمایتها و عبارات آقا دقیقاً میشود فهمید که ایشان به شما(آقای روحانی) فرصت داده بودند تا از حقوق ملت دفاع کنید و از آنچه شما به عنوان دفاع از حقوق ملت انجام میدادید حمایت میکردند ولی در جمع،رفتار شما از نظر ایشان عقبنشینی سنگر به سنگر و تسلیم شدن در مقابل زیادهخواهی مراکز قدرت بوده است که از ابتدا هشدار داده بودند و وقتی شما روند را تغییر ندادید ایشان اتمام حجت کردند و سرانجام جلوی آنرا گرفتند.
جناب آقای روحانی! در فرمایشات آقا به این عبارتها توجه کنید: "اگر بخواهند به این روند ادامه دهند"، "این روند عقبنشینی باید متوقف شود"، "... باید در دولتی انجام گیرد که در آن عقبنشینی انجام گرفت ..."از مجموع حمایتها و این عبارات آقا دقیقاً میشود فهمید که ایشان به شما فرصت داده بودند تا از حقوق ملت دفاع کنید و از آنچه شما به عنوان دفاع از حقوق ملت انجام میدادید حمایت میکردند ولی در جمع، رفتار شما از نظر ایشان (که کاملاً واقعیت هم داشت) عقبنشینی سنگر به سنگر و تسلیم شدن در مقابل زیادهخواهی مراکز قدرت بوده است که از ابتدا هشدار داده بودند و وقتی شما روند را تغییر ندادید ایشان اتمام حجت کردند و سرانجام جلوی آنرا گرفتند.
5) جنابعالی در آخرین مناظره، با صدایی رسا و با افتخار اعلام کردید سرهنگ نیستید و حقوقدان هستید. صرفنظر از ارزشگذاری روی این دو عنوان، صرفاً صحت این ادعای شما را با واقعیتهای موجود بررسی میکنیم. بله، تحصیلات شما در رشته حقوق بوده است اما جنابعالی دو دوره ریاست کمیسیون دفاع مجلس را به عهده داشتهاید، از سال 61 تا 67 عضو شورای عالی دفاع بودهاید از سال 62 تا 64 معاونت فرماندهی جنگ را به عهده داشتهاید، از سال 64 تا 66 ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء را عهدهدار بودهاید و از سال 64 تا 70 همزمان فرمانده پدافند هوایی کل کشور بودهاید. پس از تشکیل شورایعالی امنیت ملی نیز به مدت شانزده سال دبیر این شورا بودهاید؛ حال خودتان قضاوت بفرمایید این مسئولیتها بیشتر با سرهنگی تناسب دارد یا حقوقدان بودن! علاوه بر این، جنابعالی در مستند دوم خود باز هم از همکاریتان با نظامیان گفتید و برای تأیید خود قسمتی از اظهارات سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح را استفاده کردید و هر چه نگاه کردیم از حقوق و حقوقدان نشانهای ندیدیم!
6) جناب آقای روحانی! قطعاً یکی از مهمترین فرازهای مدیریتی شما، مسئولیت پرونده هستهای کشور طی سالهای 81 (تابستان) تا 84 (مرداد) است و شایستهسالاری که مورد توجه شماست میتوانست و میبایست در این دوره مهم به اثبات میرسید.دو تن از اعضای اصلی تیم مذاکره کننده هستهای که شما انتخاب کرده بودید و کماکان از آنها دفاع میکنید آقایان سیروس ناصری و حسین موسویان بودند. آقای سیروس ناصری همزمان با حضور در تیم مذاکره کننده، نایب رئیس هیات مدیره شرکت کیش اورینتال بود که ماجرای تشکیل دادگاه برای رسیدگی به پرداخت رشوه این شرکت برای گرفتن پروژههای نفتی که نامبرده هم یکی از متهمان آن بود، فراموش نشده است.
ایشان همچنین دارای تابعیت دوگانه میباشد که بخصوص پس از مذاکرات عمدتاً در یکی از کشورهای اروپایی اقامت داشته است. آقای موسویان نیز در سال 86 به اتهام جاسوسی دستگیر و سرانجام به جرم تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی محکوم شد. آیا شایستهسالاری دوران ریاست جمهوری شما بر فرض انتخاب نیز همینگونه خواهد بود؟ با توجه به تداوم حمایت شما از این افراد، چه فرقی بین شما و آقای احمدینژاد هست که برای اطرافیانش خط قرمز قائل است؟ آیا اگر شما رئیس جمهور بودید اجازه میدادید این افراد محاکمه شوند؟
7) شما مدعی هستید فردی معتدلید و از نیروهای معتدل دو جناح استفاده میکنید. آیا ممکن است پاسخ دهید نیروهای معتدل اصولگرا در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در دوران تصدی 16 ساله شما چه کسانی بودهاند؟
و سخن آخر اینکه، جناب آقای روحانی با نماد "کلید" نام دولت آینده خود را "دولت تدبیر و امید" گذاشتهاند، اما به نظر میرسد نمیتوان امید چندانی به تحقق این دولت داشت، بویژه اینکه ایشان در رقابتهای انتخاباتی با مردم صادقانه صحبت نکردند و نمایان شد که کلید ایشان نه درهای تدبیر را خواهد گشود و نه پنجرههای امید را!
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 2:6 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
یکی از فرماندهان جبهه النصره ، از گروه های تندروی شورشی در سوریه اذعان کرد اگر عناصر جبهه النصره در جنگاوری نیمی از قدرت و تجربه نیروهای حزب الله لبنان را داشتند می توانستند بر کره زمین حکومت کنند. به
گروه بین الملل «تیتریک» ؛ به نقل از خبرگزاری نهرین عراق ، این فرد که از او به عنوان امیر جبهه النصره در قصیر یاد شده و در حال حاضر در بازداشت نیروهای ارتش سوریه است، گفت: " هیچگاه پیش بینی نمی کردیم شهر قصیر سقوط کند. ما یک لشکر از زبده ترین و تندخو ترین نیروهایمان را در این شهر مستقر کرده بودیم. این افراد هیچ ترسی از مرگ نداشتند اما تصور نمی کردیم با نیروهایی از حزب الله روبرو شویم که به نظر می رسد در جنگاوری در کره زمین هماوردی ندارند. آنان طوری بر ما چیره شدند که تصور آن برای هر فردی دشوار است."
وی گفت: " با آغاز نبرد قصیر تصور ما این نبود که آتش معرکه تا این حد شدید باشد. نمی دانم آنان از کدام طرف حرکت کرده بودند اما گویی همه جا حاضر بودند حتی گویی در میان خود ما هم حضور داشتند. از هر طرف بارانی از گلوله به طرف ما شلیک می شد. این اولین باری بود که در زندگی خود به شدت احساس ترس کردیم زیرا نیروهای حزب الله واقعا حرفه ای می جنگیدند. آنان هر کسی را که اراده می کردند می کشتند یا به اسارت می گرفتند. اگر می خواستند مرا هم در کنار نیروهایم می کشتند. همه نیروهای تحت فرمان من کشته شدند. "
منبع: بولتن نیوز [ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 2:6 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
نامه سرگشاده سازمان اسلامی دانشجویان ایران (سادا) به کاندیداهای اصولگرای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
گروه داخلی «تیتریک» ؛نامه سرگشاده سازمان اسلامی دانشجویان ایران (سادا) به کاندیداهای اصولگرای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بدین شرح است:
امروز انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با ورود به دهه چهارم خود که دهه عدالت و پیشرفت است بیش از پیش در کانون توجهات کشورهای جهان قرار گرفته است. بیداری اسلامی که بی شک ثمره خیزش اسلامی ملت ایران در بهمن 57 است نشان از الگوسازی این انقلاب اسلامی در میان امت های آزادیخواه و استکبارستیز جهان است. از این رو کشورهای غربی و معاند انقلاب اسلامی ایران در طول 34 سال گذشته از هیچ گونه تلاشی به منظور توقف نهضت عدالتخواه، آزادیخواه، و استکبارستیز ملت ایران که به برکت انقلاب اسلامی شکل یافته است، دریغ نکرده اند.
از این رو ما اعضاء سازمان اسلامی دانشجویان ایران (سادا) از شما برادران اصولگرا در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خواست می نماییم بنابه شرایط حساس انقلاب اسلامی که به تعبیر مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای" در پیچ تاریخی قرار دارد" با اتحاد و انسجام خود تمهیدات لازم برای انتخابی همراه با بصیرت را برای ملت عزیز ایران فراهم آورید که بی شک حماسه سیاسی در پرتوی انتخابی همراه با بصیرت کامل خواهد شد.
بی شک امروز هر یک از شما برادران اصولگرا مورد احترام ما اعضاء جنبش دانشجویی در سازمان اسلامی دانشجویان ایران (سادا) هستید. اما بنابه شرایط حساس کشور نظر شما را به نکاتی حائز اهمیت جلب می نماییم. برادران گرامی بیایید به سال های گذشته فکر کنیم به تمام فرصت هایی که در طول این سال ها از دست داده ایم. برادران عزیز بیاید به امام و شهدای عزیزمان و به میثاقی که با آنان بسته ایم فکر کنیم. امروز دیگر نه زمان تشتت و اختلاف است، بلکه زمان همدلی و همراهی است . بیایید همدل و همراه باشید. امروز انقلاب اسلامی ایران بیش از پیش به اتحاد و انسجام جریان های اصولگرا نیازمند است. بیایید باور داشته باشیم که امروز چشم امام و شهدای عزیزمان به تصمیم های تاریخ ساز شما دوخته شده است. بیایید باور داشته باشیم اتحاد و انسجام شما برادران گرامی بیش از هر دورانی پایه های انقلاب اسلامی را مستحکم خواهد نمود و یک بار دیگر این انقلاب عزیز را که با خون هزاران شهید آبیاری شده، از دست نا اهلان مصون خواهد داشت.
والسلام علیکم
سازمان اسلامی دانشجویان ایران (سادا)- اتحادیه دوم
منبع: بولتن نیوز
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 2:5 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
گروه داخلی «تیتریک» ; هر چند بیش از 30 چهره سیاسی در انتخابات ثبت نام کرده بودند اما تنها 8 نفر صلاحیتشان برای انتخاب نهایی تایید شد.
آقایان غلامعلی حدادعادل، علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، محسن رضایی، محمد غرضی، محمدرضا عارف و حسن روحانی 8 نامزدی بودند که تا آخرین مناظره در صحنه ماندند و حالا نوبت کناره گیری کاندیداها از صحنه انتخابات شده است.
دو روز گذشته دکتر حداد عادل که در قالب ائتلاف با محمدباقر قالیباف و علی اکبر ولایتی پا به میدان انتخابات گذاشته بود، انصراف خود را اعلام کرد.
وی در بیانیه خود نوشت: اکنون بر پایه این مقدمات، امروز دوشنبه 20 خردادماه 1392 با در نظر گرفتن واقعیتهای پیش رو در صحنه انتخابات و با توجه به نیت و انگیزه ای که از آغاز حضور در ائتلاف داشته ام به عهد خود وفا می کنم و انصراف خود را از نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران اعلام می نمایم تا به سهم خود به پیروزی اصول گرایی در این انتخابات کمک کرده باشم. امیدوارم سایر نامزدهای اصولگرا نیز در این لحظه خطیر و حساس به وظیفه خود عمل کنند برادرانه و مشفقانه توصیه می کنم مردم عزیز با تصمیم درست خویش کاری کنند که یا اصولگرایان در مرحله اول انتخابات پیروز شوند و یا چنان شود که در صورت کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم، رقابت میان دو اصولگرا باشد.
هر چند برخی تلاش کردند تا کناره گیری حدادعادل به نفع کاندیدایی خاص جلوه داده شود اما وی در بیانیه خود تنها برای پیروزی اصولگرایان آرزو کرد و از سایر اصولگرایان خواست که به وظیفه خود عمل کنند.
شاید این خواسته حدادعادل " امیدوارم سایر نامزدهای اصولگرا نیز در این لحظه خطیر و حساس به وظیفه خود عمل کنند" کنایه ای به دیگر عضو ائتلاف سه گانه باشد که همچنان در عرصه رقابت خود را جدی نشان می دهد البته حدادعادل نیز نگفت که به نفع ائتلاف پیشرفت انصراف داده است.
آذر ماه سال گذشته وقتی حدادعادل خبر از تشکیل ائتلاف سه گانه داد بسیاری از تحلیل گران معتقد بودند این ائتلاف به نتیجه واحد نخواهد رسید.
این نتیجه از آن جایی به واقعیت نزدیک شد که بحث بر سر چگونگی اعلام گزینه نهایی از بین این سه نفر بالا گرفت.
محمدباقر قالیباف و رسانه های نزدیک به وی عامل نظرسنجی ها را برای این امر ملاک می دانستند اما علی اکبر ولایتی دیگر عضو این ائتلاف نظر جامعتین را برای معرفی گزینه نهایی مطرح ساخت.
چند روز مانده به انتخابات بالاخره پس از جلسه ای که اعضا با جامعتین داشتند اعلام کردند که هر سه نفر تا آخر می مانیم.
اعضای ائتلاف تاکید می کردند که در صورت نبود خطری برای پیروزی اصولگرایان نیازی برای کنار کشیدن و انصراف نیست.
صبح دیروز اما محمدرضا عارف، معاون اول دولت سید محمد خاتمی نیز از کاندیداتوری انتخابات انصراف داد. وی در روزهای گذشته بارها تاکید کرده بود که کناره گیری نخواهد کرد اما به هر طریق وی بدون اینکه نامی از حسن روحانی ببرد امروز کناره گیری کرد و گفت که نامه ای از سوی خاتمی به وی رسیده و حضورش را به مصلحت ندانسته است.
حالا اما حضور چند نفر در انتخابات جدی شده است: حسن روحانی همه تلاش خود را حتی در فیلمهایش کرده تا خود را به هاشمی و خاتمی نزدیک نشان دهد. محسن رضایی نیز با تاکید بر حمایت از قومیت ها تلاش می کند سبد رای خود را پر کند. محمدباقر قالیباف نیز که از مدتها قبل خود را برای انتخابات آماده کرده است و از سویی سعید جلیلی توانسته است رای قابل توجهی کسب کند؛ انصراف حداد عادل و برخی مواضع رضایی و ولایتی به رای جلیلی کمک کرده است.
اکنون به نظر می رسد علی اکبر ولایتی نیز در مسیر انصراف از کاندیداتوری انتخابات باشد.
اول) از آنجایی که رقابت در انتخاباتهای ایران به خصوص انتخابات ریاست جمهوری عرصه رقابت سنگین است بنابراین کسانی می توانند تا آخر در این میدان باقی بمانند که مرد عمل این عرصه باشند.
علی اکبر ولایتی در این مدت نشان داد تصویر و شناخت دقیق و واقعی از فضای رقابتی ندارد. وی هیچ وقت به صورت جدی در انتخابات ها حاضر نشده و تنها سابقه حضورش در انتخابات مجلس اول است. بدیهی است در انتخابات مجلس اول آنهم حضور در لیست حزب جمهوری نمی تواند درک دقیقی از فضای رقابتی ایجاد کند در فضایی که لیست حزب جمهوری برای اکثریت مردم مقبولیت دارد.
مستندهای تبلیغاتی علی اکبر ولایتی موید مطلب فوق است. وی حتی از ظرافت های رسانه ای نیز در فیلمهای خود استفاده نکرد.
دوم) نقل قولی از هاشمی رفسنجانی از علی اکبر ولایتی تصویر جالبی از رفتار انتخاباتی ولایتی نشان می دهد. هاشمی رفسنجانی گفته است ولایتی دوست دارد در اتوبانی یک طرفه که هیچ ماشینی در آن نیست با بنز آخرین سیستم حرکت کند.
این روحیه ولایتی به نظر می رسد با شرایط امروز انتخابات وفق ندارد. در شرایطی که دیگر کاندیداها به طور جدی خود را برای رقابت آمده ساخته اند به نظر می رسد شرایط بیش از اتوبان یک طرفه برای ولایتی سخت شده باشد.
سوم) از سوی دیگر مناظره سوم کاندیداها در پایگاه رای آقای ولایتی به شدت تاثیر گذار شد و رای وی به میزان چشم گیری افت کرد. به خصوص در جریان مذهبی متمایل به ولایتی اظهارات وی باعث دلسردی این جریان از وی شد.
دکتر ولایتی در دانشگاه شهید بهشتی در اردیبهشت ماه سال جاری نیز البته گفته بود: «در سال 76 از سمت کارگزاران پیشنهاد کاندیداتوری داشتم و با مشورتهایی که داشتم تصمیم گرفتم با آمدن ناطق نوری رأی اصولگراها را نشکنم.» و پیش از آن در اصفهان گفته بود: «برای اینکه اصولگرایان در سال 76 به وحدت برسند من هم از حجتالاسلام ناطق نوری که اعلام آمادگی کرده بود حمایت کردم.»
وی در سال 84 نیز در بیانیه و موضع شفاف خود می گوید: «در طول حیات سیاسی خود همواره کوشیده ام تا با تأسی به فرامین شریعت محمدی (ص) و سیره ائمه اطهار (ع)، در عرصه سیاست، به مبانی اخلاقی پایبند باشم. از این روی با حفظ احترام به همه جریانهای سیاسی داخل نظام و سایر نامزدهای محترم، خود را معرفی کرده و از نفی و تخریب دیگران پرهیز نمودم. حاصل آن بود که با استقبال دلگرم کننده شما مردم، وظیفه ام سنگینتر شد؛ ...اینک که ایشان ثبتنام کرده اند، انصراف خود را از ادامه فعالیتهای انتخاباتی اعلام می دارم. علیرغم اینکه ایشان بارها عدم تمایل خویش را به بازگشت به این سمت اعلام و متقابلاً از نامزدی اینجانب، در صورت اجماع بین ارزش گرایان حمایت کرده بودند، که البته هرگز چنین نشد. آمده بودم تا به سهم خود، اخلاق را در سیاست نهادینه کنم و اینک به عهد خود وفا می نمایم.»
حالا باید صبر کرد و دید که آقای ولایتی در فضای رقابتی سنگین انتخابات چه تصمیمی خواهد گرفت.
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 2:1 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 12:6 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رییس ستاد زنده باد بهار گفت: جلیلی نماینده دولت نیست چون ستادش گفتمان بهار را انحرافی میداند.
گروه سیاسی «تیتریک»؛ هنوز از یادها نرفته است که محمود احمدی نژاد برای ثبت نام انتخابات یازدهم با اسفندیار رحیم مشایی همراه شد و در حالی که دست یار همیشگی اش را بالا برد، اعلام کرد احمدی نژاد یعنیمشایی و مشایی یعنی احمدی نژاد. شریفزاده در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه گفته شده است پوسترهای ستاد زنده باد بهار از سطح شهر جمع شده، گفت: پوسترها تازه چاپ شده است و اسامی 31 نامزد دو شب پیش قطعی شد و اینگونه اخبار را تکذیب میکند. منبع: پارسینه [ سه شنبه 92/3/21 ] [ 2:37 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
خشی مهمی از فرایند انتخابات و پیروزی فرد پیروز در ایران به شکل سنتی سلبی است و انتقاد از نقایص دولت پیشین همیشه پل نسبتا قابل اطمینانی برای رسیدن به مقام صدارت است. ![]() گروه داخلی «تیتریک» ؛ چنانکه شاید در سایر نقاط دنیا نیز چنین روندی وجود داشته باشد. انتخابات پیش رو در جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و اغلب نامزدها با تکیه بر تفاوت های مهم شان را رئیس دولت پیشین به امر تبلیغات مشغولند. در این بازار داغ تکیه بر تفاوت ها، شاید نگاهی به برخی شباهت ها هم تاثیر گذار باشد. در مطلب پیش رو، بدون هیچگونه داوری ارزشگذارانه به مقایسه یکی از نامزدهای مهم انتخابات با رئیس دولت فعلی پرداخته و شباهت های موجود را از نظر گذرانده ایم؛
لبخند های معنادار:
چه در جریان مصاحبه های متعدد با خبرنگاران خارجی و چه در مناظره های انتخاباتی سال 88، آنچه در رفتار محمود احمدی نژاد جلب توجه می کرد، لبخندهایی بود که همزمان با صحبت مصاحبه گر یا طرف دیگر مناظره تحویل دوربین های تلویزیونی می داد. تجربه سه مناظره تلویزیونی انتخابات پیش رو نشان می دهد که محمد باقر قالیباف نیز به تاسی از احمدینژاد، به اثرگذاری این تاکتیک پی برده و برای تظاهر به خونسردی و تحت تاثیر قرار دادن روان حریف آن را به شکل مشهودی به کار می بندد. چنانکه لبخندهای قالیباف در مناظره سیاسی –مناظره آخر- به اوج رسید و بعید است لبخندهای معنادارش در هنگامه جدل دیپلماتیک با علی اکبر ولایتی و جدل تاریخی-امنیتی با حسن روحانی، به این زودیها از اذهان عمومی محو شود، حتی اگر به زعم افکار عمومی او در هر دوی این جدلها مغلوب حریفان خود شده باشد.
تکیه بر کار مضاعف و مدیریت جهادی:
محمود احمدی نژاد را حتی در میان مخالفانش به «کار شبانه روزی» و «فعالیت مضاعف» می شناسند، البته فارغ از نتیجه این فعالیت ها که ممکن است محل بحث و مجادله موافقان و مخالفان وی باشد. به اینها بیفزایید تاکید مکرر شخص احمدی نژاد و اطرافیانش به موضوع کار و فعالیت شبانه روزی دولت و تبلیغ همیشگی اهتمام به فعالیت های عمرانی و سازندگی را. البته این گفتمان پیش از ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز مسبوق به سابقه بود و هوادارانش سازندگی و کار و فعالیت مضاعف او در شهرداری تهران را همیشه یکی از نقاط مثبت او قلمداد می کردند. مطالعه در کلیدواژه های تبلیغاتی محمدباقرقالیباف -چه در مدیریت شهری و چه در تبلیغات انتخاباتی اش- نیز نشان می دهد که همواره تاکید ویژه ای بر عمل گرا بودن، فعالیت های عمرانی و سازندگی و به طور خلاصه «مدیریت جهادی» قالیباف وجود دارد. حجم عظیم اخبار و مطالب تولید شده در خصوص فعالیت های عمرانی شهرداری تهران، در رسانه های منتسب به قالیباف از دیگر فکت هایی است که این شباهت بین او و محمود احمدی نژاد را به اثبات می رساند.
رفتار دراماتیک :
لحن خاص سوال پرسیدن های محمود احمدی نژاد و میمک صورت او در مناظره با میرحسین موسوی و محسن رضایی در انتخابات 88، هیچ وقت از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد، خاصه آن سوالی که از محسن رضایی پرسید و چند بار تکرارش کرد؛ «شما کشور را اداره می کردید؟». از این دست رفتارهای اصطلاحا دراماتیک و تاثیرگذار در سخنرانی ها و مصاحبه های احمدی نژاد به قدری است که ذکرش در این مقاله نمی گنجد. اما توجه ویژه به جدل قالیباف و روحانی در مناظره تلویزیونی سوم، نشان می دهد که او نیز تبحر ویژه ای در ارائه اینگونه ژست های رفتاری دارد؛ آنجایی که و با لحن وزبان بدن عجیبی، به روحانی گفت در سال 82 به او گفته است: «ول کن آقای قالیباف، دنبال دردسر می گردی...». طبیعی است که اینگونه رفتارها خصوصا در مناظره های انتخاباتی، تاثیر زیادی در جلب توجه بینندگان دارد. البته اگر در موقعیت مناسبت به کار بسته شود و پاتک سنگین حریف را در پی نداشته باشد. هرچند که سر وزبان قالیباف به گرد زبان احمدی نژاد نمی رسد!
جملات ژورنالیستی :
حافظه مردم ایران پر از جملاتی از محمود احمدی نژاد که فارغ از صحت و محتوایش، خروجی رسانه های مختلف را به تسخیر خود درآورده و بارها زبان به زبان نقل شده اند. «ممه را لولو برد»، « پاره شدن قطعنامه دان» و موارد متعدد دیگر از این دست جملات است که علی رغم محتوای نه چندان قابل اعتنایش، همیشه با استقبال خیرکننده رسانه ها مواجه بوده اند. جملات ژورنالیستی به جملاتی اطلاق می شود که ماهیت جنجالی و هیجانی آنها چنان بر محتوایشان سایه می اندازد که مخاطب در درچه اول دچار هیجان می شود و فرصت نمی کند به صحت و سقم آن فکر کند. بعضی جملات قالیباف خطاب به ولایتی، از جمله «شما دیپلماسی را در حد پروتکل پایین آوردید» یا «زمانی که شما با میتران قهوه می خوردید، ما در جبهه موشک های میراژش را می خوردیم» دقیقا دارای چنین ماهیتی است. چنانکه شنونده در درجه اول ازلحن حماسی –خصوصا جمله دوم- دچار هیجان می شود و به این فکر نمی کند که ملاقات های ولایتی با میتران بعد از جنگ بوده و در آن زمان، خبری از موشک و جنگ و جبهه نبوده است.
چرخش های ناگهانی:
محمود احمدی نژاد چه آن زمان که صراحتاً از ماجرای هاله نور سخن گفت و بعدها به کل منکرش شد و چه زمانی که قطعنامه های شورای امنیت را کاغذپاره قلمداد کرد و بعدها تحریم ها را مهم ترین عامل نابه سامانی های اقتصادی معرفی کرد، مردم ایران را الگوی جدیدی در رفتار سیاسی مواجه کرد. عملکرد چندماه اخیر محمدباقرقالیباف نشان می دهد که وی نیز در این الگوی رفتاری کم از احمدی نژاد ندارد. انتشار دو موضع گیری کاملا متفاوت در خصوص یک ماجرای تاریخی واحد از سوی وی و تکذیب شدید تکنوکرات بودنش، در حالی که تا پیش از سخنرانی مقام معظم رهبری در مشهد، اطرافیانش به کرات او را «عمل گرا» خوانده بودند و اهتمام وی به استفاده از متخصصین را نقطه قوتش ذکر کرده بودند، از مواردی بود که سبب تعجب افکار عمومی شد. موارد دیگری از این موضع گیری های شاذ و متناقض در رفتارهای قالیباف وجود دارد که شاید در مجال موسع تری بتوان به آنها اشاره کرد.
استدلال های تاریخی هدفمند:
تکیه به رویدادهای تاریخی و ارائه روایت های هدفمند از آنها- از آنجا گرد و غبار زمان بر رویشان نشسته- اغلب دستاویز خوبی برای غلبه بر حریف در جدلهای سیاسی است. به دلیل اینکه اغلب مخاطبان ذهنیتی از رویدادها ندارند و معمولا بدون تحقیق تاریخی، روایت جذاب تر و کوبنده تر را باور می کنند. محمود احمدی نژاد در مناظره های سال 88 به خوبی اثبات کرد که تبحر ویژه ای در این نوع استدلالهای تاریخی دارد، چه آنجا برخی حوادث زمان دفاع مقدس را دستاویز حمله به یکی از رقبا کرد و چه درجای دیگری که اتفاقات ابتدای انقلاب و نقش سپاه در آن زمان را دستمایه استنطاقی حیرت انگیز از محسن رضایی قرار داد. دقت در فرازهایی از آخرین مناظره انتخابات سال جاری نشان می دهد که قالیباف نیز در این زمینه چیزی کم از احمدی نژاد ندارد. تمسک به موضع گیری فلان نامزد در فلان جلسه ی فلان سال برای از غلبه بر او و موارد مشابه موید این نکته است. بماند که حالا روایت های متفاوت قالیباف از واقعه 18 تیر و سالگرد آن که به تناسب جمع مستمعین ارائه شده نیز مثل اعلای این نوع استدلالهای تاریخی است.
رفتار متهورانه و حمله های غیرقابل پیش بینی:
از حملات غیرقابل پیش بینی به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری در مناظره های 88 بگیرید تا برخی رفتارهای جنجالی که سبب پیدایش واژه «جریان انحرافی» در سپهر سیاست ایران شد و خیلی موارد دیگر، این را ثابت می کند که محموداحمدی نژاد مرد کارهای غیرمنتظره است و این ویژگی را به نحو احسن در جدل های سیاسی و رسانه مورد استفاده قرار می دهد.
محمدباقر قالیباف هم حداقل در تبلیغات انتخاباتی اش نشان داده که در این عرصه از تبحری نسبی برخوردار است. حملات عجیب و دامنه دار او به هاشمی پس از اعلام کاندیداتوری –در حالی که تا پیش از آن هرگز خود را رودرروی او قرار نمی داد-، حمله ناگهانی به علی اکبرولایتی در مناظره سوم، حمایت عجیب از دفتر تحکیم وحدت برای کوبیدن روحانی و همراهی ناگهانی با سعید جلیلی برای از میدان به در بردن ولایتی و روحانی در همان مناظره، همه و همه نشان می دهند که اصولاً قالیباف هم چندان قابل پیش بینی نیست و اگر پایش بیفتد ممکن است، رفتارهای عجیب تر و متهورانه تر از احمدی نژاد از خود نشان دهد.
موج آفرینی رسانه ای:
اگر محمود احمدی نژاد با هوش سیاسی مثال زدنی و بیان ژورنالیستی خود به تنهایی توان موج آفرینی رسانه ای و تسخیر خروجی رسانه های ایران و حتی جهان را دارد، در عوض قالیباف هم نشان داده نه با ویژگی های شخصی خود، بلکه با تعداد بسیار زیاد رسانه هایش گاهی می تواند بعضی بازیهای رسانه ای را حداقل در مقیاس ایران راه بیندازد و اهداف خود را پیش ببرد. بازی رسانه ای پیش بینی رد صلاحیت هاشمی با محوریت یکی از خبرگزاری های نزدیک به او و بعضی خبرسازی های شاذ انتخاباتی در روزهای اخیر این نوع موج آفرینی های تیم رسانه ای قالیباف بوده است. در روزهای اخیر یکی از سایت های خبری، لیست چهل و اندی سایت خبری را منتشر کرد که منتسب به قالیباف یا نزدیکان او هستند.
انتقاد از عملکرد اسلاف و پیشینیان:
هستند هنوز هم کسانی که معتقدند احمدی نژاد را زیرسوال بردن همه دولت های بعد از انقلاب به پاستور رساند، اگر این تحلیل را بپذیریم که طبق قرائن بیراه هم به نظر نمی رسد، باید این را هم بپذیریم که قالیباف نیز پا جای پای او می گذارد و در این روش ید طولایی دارد. انتقادات بسیار تند قالیباف از سلفش در شهرداری و نحوه مدیریت او و خبرسازی های متعدد در رسانه های منتسب به او در خصوص تخلفات شهرداری در زمان احمدی نژاد، مثال واضحی از این استراتژی تخریبی اما کارساز است. ضمن اینکه ردپای این استراتژی را در رفتار انتخاباتی کنونی وی نیز می توان یافت؛ جایی که او علی رغم برخی تقدیرهای تعارف گونه از عملکرد دولت های پیشین در مصاحبه های اول، در بزنگاه مناظره سوم، گوی سبقت را از سعید جلیلی و امثالهم ربود و درانتقاد از دولت های سازندگی و اصلاحات چیزی کم نگذاشت.
حلقه اطرافیان خاص:
حواریون محمود احمدی نژاد را امروز دیگر همه در ایران می شناسند. ممکن نیست که کسی رفتارهای سیاسی احمدی نژاد را در سالهای اخیر رصد کرده باشد و ردپایی از مشایی، بقایی، جوانفکر، الهام، محصولی و چند نفر محدود دیگر به چشمش نخورده باشد. چنانکه حتی بعضی رسانه ها همه نابه سامانی های دولت های نهم و دهم را به همین اطرافیان احمدی نژاد و تاثیرپذیری بالای او از آنها نسبت داده اند و این پیوندهای محکم را به باد انتقاد گرفته اند. محمدباقرقالیباف نیز چه در زمان مدیریت در ناجا و چه در مدیریت شهری، نشان داده که حلقه ای از اطرافیان را اطراف خود ساخته و هر کسی را یارای راه یافتن به آن نیست. ایازی، طلایی، شریفی، تشکری هاشمی، نامدار صداقت و افراد دیگری که شاید تعدادشان از مجموع انگشتان دو دست فراتر نرود، حلقه اصلی اطرافیان قالیباف را تشکیل می دهند.
منبع: پارسینه [ سه شنبه 92/3/21 ] [ 2:36 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
وقتی شب گذشته مستند دوم حسن روحانی پخش شد، جز تصاویر آرشیوی هاشمی رفسنجانی چیز دیگری دیده نشد. حال سئوال اینجاست که چرا ستاد روحانی فیلم ضبط شده با هاشمی را پخش نکرد؟
![]() این خبری بود که دور روز پیش هم کارگردان فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در صفحه «فیس بوک» شخصی خود اعلام کرد و به سرعت در سایت های خبری و خبرگزاریها بازتاب یافت. حسین دهباشی نوشته بود: «قرار است خورشید که بالا آمد برویم نزد آقای هاشمی و ایشان در برابر دوربین، دومین مستند ما از کاندیداتوری رفیقمان که در اصل رفیق شفیق و همفکر چهل ساله خودش است، اعلام حمایت کند. آنچنانکه یک وجب روغن نباتی و …اینها!» ساعاتی بعد یکی دیگر از عوامل سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی نیز با تایید این خبر به «مهر» گفته بود: «در این مستند آیتاللههاشمیرفسنجانی پیرامون مسایل اخیر کشور مباحثی را با مردم مطرح خواهد کرد.»
اما وقتی شب گذشته مستند دوم حسن روحانی پخش شد، جز تصاویر آرشیوی هاشمی رفسنجانی که در مستند اول هم پخش شده بود و مربوط به تودیع وی از دبیری شورای امنیت ملی بود، چیز دیگری دیده نشد.
حال سئوال اینجاست که چرا ستاد روحانی فیلم ضبط شده با هاشمی رفسنجانی را پخش نکرد؟
جواب ساده است، ترمیم چهره شکست خورده هاشمی در صورت شکست روحانی با دفاع تمام قد هاشمی از وی، کاری بسیار سخت و تقریبا نشدنی است که پایه تحلیل های قبلی اصلاح طلبان درجهت القای ایجاد شور در جامعه با ثبت نام هاشمی را نیز دچار شک و تردید می کرد.
در شرایط فعلی اگر روحانی در انتخابات رای نیاورد، این موضوع مطرح می شود که هاشمی تمام قد از او دفاع نکرده و فرصتهای بعدی برای هاشمی باقی خواهد ماند. اما در صورت رای نیاوردن روحانی، با کناره گیری عارف و دفاع تمام قد هاشمی از وی، هاشمی را به یک مهره سوخته ی ترمیم نشدنی در عرصه سیاست تبدیل می کرد.
به نظر می رسد تحلیل هاشمی بر عدم توفیق روحانی و هراس از عواقب آن موجب حذف سکانس های مربوط به وی در مستند پخش شده از حسن روحانی باشد.
[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 2:36 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
برخی از نزدیکان و اقوام او قصد دارند در روز انتخابات خود را به تهران برسانند تا با رأی دادن به وی، او را در پیروز شدن، کمک کنند.
![]() وی در گذشته از اهل سنت بوده اما چند سال پیش به پاکستان و عربستان سعودی سفر کرد و در آنجا آموزش هایی دید و با اندیشه های فرقه ضاله وهابیت به طور کامل آشنا شد. او که در رشته حقوق تحصیل کرده و در حال حاضر در تهران دفتر وکالت دارد، پس از بازگشت به ایران، از اعضای فعال وهابیت در استان گلستان تبدیل شد. بعد از چند سال فعالیت در گلستان، به تهران منتقل شد و فعالیت های گسترده خود را در پایتخت جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. او در انتخابات فعلی شورای شهر اسلامی تهران نامزد شده و تأیید صلاحیت شد و در حال حاضر در برخی نقاط تهران برای راه یافتن به شورای شهر، به تبلیغ می پردازد. یکی از نزدیکان سابق وی از استان گلستان با خبرنگار ما تماس گرفته و از طرح "ع.خ" پرده برداشت و گفت: برخی از نزدیکان و اقوام او قصد دارند در روز انتخابات خود را به تهران برسانند تا با رأی دادن به وی، او را در پیروز شدن، کمک کنند. منبع: شیعه آنلاین [ سه شنبه 92/3/21 ] [ 2:36 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
گروه داخلی «تیتریک» ; سید محمد موسوی خوئینی ها
(سایت نوروز 1392/03/15 )
موسوی خوئینی ها دردیداربا جمعی از اعضای "کمپین ائتلاف عارف ـ روحانی برای فردای ایران" : « نظر بنده درباره انتخابات همان چیزی است که در آبان ماه سال گذشته گفته ام و تاکید کردم که من با شرکت در انتخابات در هر حال و به هر قیمتی موافق نیستم و چنین مشارکتی به زیان جریان اصلاحات و به زیان تفکر اصلاح طلبانه است.»
مصطفی تاجزاده
(سایت نوروز 1392/3/19)
«به احترام روحانی و عارف و مسجدجامعی از تحریم سخن نمی گویم. من خودم رأی نمی دهم اما دیگران را دعوت به رأی ندادن نمی کنم.»
فائزه هاشمی
(سایت کلمه 19 خرداد 1392)
«کاندیدایی ندارم و شرایط مناسبی نمی بینم که بخواهم شرکت کنم... بنابراین با این شرایط انگیزه ای برای رای دادن نمی ماند.نمی شود در صحبت ها خواستار مشارکت انبوه باشیم ولی در عمل جور دیگری رفتار کنیم.»
مریم رجوی
( سایت مریم رجوی 31 اردیبهشت 1392)
«در درون این رژیم هیچ راه حلی وجود ندارد. حقانیت و ضرورت سرنگونی و تحریم این رژیم و انتخابات آن که خط مشی دیرین مقاومت ایران بوده است، بار دیگر به روشن ترین صورت به اثبات میرسد.»
رضا پهلوی
(مصاحبه با رادیو فردا 1392/03/19)
« من هیچ وقت باور نداشتم که در نظامی که احترام به رای مردم نمی گذارند و رای را فقط به عنوان یک حربه استفاده می کند جهت ادعای مشروعیت، بدون احترام گذاشتن به حق رای مردم، دور انداختن رای هست و به نظر من سوءاستفاده از مردم؛ از روز اول من مخلص هر نوع شرکتی بودم به مفهوم تحریمش، چون معنی ندارد رای دادن در این نظام وقتی آدم نمی تونه آزادنه انتخاب خودشو بکند و یا کاندیدای خودش را معرفی کند»
منبع: جام نیوز [ سه شنبه 92/3/21 ] [ 2:35 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |