یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
شهردار شهرک صهیونیست نشین "اور یهودا" با نصب بنری تبلیغاتی ، در توهینی آشکار و بی شرمانه، سربازان اسرائیلی را به تجاوز به زنان غزه ترغیب کرد.
گروه بین الملل « تیتریک » شهرداری منطقه اور یهودا که یک شهر ساحلی در اسرائیل است، بنر بزرگی را چاپ و در میدان اصلی شهر در حمایت از سربازان اسرائیلی نصب کردند. لازم به ذکر است که شهردار این منطقه با نام dov lior" " از چهره های مطرح و شخصیت های طراز اول اسرائیل می باشد که عضو حزب محافظه کار رژیم صهیونیستی نیز می باشد.
اما متن بنر در برگردان انگلیسی آن چنین می شود:
"Israeli soldiers, the residents of Or Yehuda are with you! Pound ‘their mother and come back home safely to your mother." "سربازان اسرائیلی ، اهالی منطقه اور یهودا با شما و در کنار شما هستند. به مادران این فلسطینی ها (تجاوز کنید)* و بعد در کمال آرامش به پیش مادران خود بازگردید."
اما در تصویر بعدی که مشاهده می کنید این بار به طور مستقیم به تجاوز به زنان غزه و فلسطین اشاره شده است. تصویر یک زن با حجاب اسلامی. اما حجابی که از کمر به پایین را شامل نمیشود. جمله ای به زبان عبری در این تصویر دیده میشود که برگردان انگلیسی آن بدین شرح می باشد: "Bibi, finish inside this time! Signed, citizens in favor of a ground assault."
"این بار کارشان را بسازید. امضاء – ساکنین منطقه در حمایت از حمله و تجاوز زمینی" مجدد در این نوشته نه تنها اجازه تجاوز بلکه حمایت از سربازان اسرائیلی برای تجاوز به زنان فلسطینی را داده است. در این تصاویر و بنرها کاملا به وضوح هدایت و راهنمایی سربازان اسرائیلی به تجاوز و وحشی گری توسط دولت مشهود می باشد. در ماه گذشته متاسفانه آمار بالایی از تجاوز جنسی سربازان اسرائیلی گزارش شده است که درد فلسطینیان و مردم غزه را دوچندان نموده است. *: عبارت قابل انتشار نیست ترجمه: امتی - تیتر یک [ دوشنبه 93/5/20 ] [ 4:23 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
من نامه محرمانه نوشتم و گفتم: «قصد انتشار هم ندارم. اگر مصلحت دیدید منتشر کنید. گفتم: چه کسی گفته است شما از موسوی و کروبی تبرّی بجویید؟ شما از فتنه تبرّی بجویید».
گروه داخلی « تیتریک »؛ ماهنامه 42 بخشهایی از سخنان گفته نشده مرحوم حبیب الله عسگراولادی درباره حوادث منتج به فتنه 88 را منتشر کرد که در زیر میخوانیم: *شاید با یکی دو روز فاصله {از تصمیمم} در شورای مرکزی مؤتلفه مطرح کردم که وظایفی برایم معین است و شما یک سال به من مرخصی بدهید. گفتم: « میخواهم مرخصی باشم که لازم نباشد در مورد کارهایم بیایم و با شما مشورت کنم. حقوقتان را از گردنم بردارید. من تا بعداز انتخابات میخواهم آزاد باشم و میخواهم وظایفم را انجام بدهم، چون رفتنی هستم». در جلسه گفتم: «عمر من مثل آفتاب لب بام است و دیری نخواهد پائید و همه این چیزها را با خودم به زیر خاک میبرم و کل شما اعضای شورای مرکزی هم نمیتوانید جواب قیامتی مرا بدهید. من باید خودم برای قیامتم جواب داشته باشم». * فکر کردم خدا مختصر آبرویی به من داده است و همراه من به زیر خاک میرود. آن را کجا مصرف کنم؟ فکر کردم باید در راه دین خدا مصرف کنم. امام به ما آموخته است. در مورد پذیرش آتشبس، امام(ره) فرمودند: «من محاسبهای کردم که خدا به من آبرو داده است، این آبرو را کجا مصرف کنم؟ فکر کردم در راه دینش هزینه کنم». * عدهای رئیسجمهورهای گذشته را سیاه میکنند و یک رئیسجمهور را سفید، دیگر نمیشود تاریخ نوشت. در تاریخ باید مثبتها و منفیهای بنیصدر را نوشت. سالها بود که در روزنامه و رسانهای اسم بنیصدر نمیآمد و من مطرح کردم و گفتم: «بنیصدر مثبتهایی داشته است و منفیهایی، چون تاریخ باید دقیق نوشته شود». *شاید بعضی از شما ندانید که امام به من دستور دادند برو کنار بنیصدر و من این کار را کردم. در مصاحبه اشاره کردم که کسی در حد من حضور نداشته است و این حضوری را که داشتهام نباید با خودم به زیر خاک ببرم و باید بگویم که تاریخ جمهوری اسلامی از خدمتگزارانی تشکیل شده است که مثبتهایی داشتهاند و منفیهایی. * جمهوری اسلامی بر اساس جمهوریت و اسلام سامان گرفته است و ما باید کاری کنیم که جمهوریت یعنی حضور قاطبه مردم امکان داشته باشد. اگر عدهای را طوری سیاه کنیم که از حالا به بعد نتوانند شرکت کنند، معنای جمهوریت متزلزل میشود. بنده در این پایه دوم عرض کردم برای اینکه جمهوریت سامان بگیرد، باید جلوی تخریب و سیاهنمایی همدیگر را بگیریم. نباید همدیگر را سیاه کنیم. * وقتی دشمن در جنگ نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موفق نشود، در درون ما انفجاری ایجاد میکند و این انفجار درونی ما فتنه است. این انفجار درونی گسلهایی را که در جامعه وجود دارند، تکان میدهد و گسلهای جدیدی را هم ایجاد میکند و در درون، بین مردم و نیز بین مردم و دولت، بین مردم و نظام و بین مردم و رهبری تزلزلی به وجود میآید. *{برای دیدار با موسوی بعد از انتخابات}بعضی از برادران تند ما گفتند: «اگر رفتی و آنجا تو را گروگان گرفتند چه؟» چون ایشان خیلی تند بود و داشت خشن برخورد میکرد. گفتم: «شناخت من از اینها این نیست، ولی در آب رفتن، تر شدن هم دارد» و ایشان بسیار صمیمانه و بسیار بامحبت برخورد کرد. البته ایشان کسی غیر از ما پنج نفر را در اتاق راه نداد، اما به نظر من در آن اتاق وسایل استراق سمع بود و در اتاقهای دیگر متوجه شده بودند که ما چه حرفهایی زدهایم. از در اتاق که بیرون آمدیم، از اتاقهای دیگر ریختند بیرون و به ایشان حمله کردند. *ما در انتخابات دوره دهم با ابتکار صدا و سیما مناظرهای بین نامزدها داشتیم. یک طرف آقای احمدینژاد و طرف دیگر مهندس موسوی، دکتر محسن رضایی و حجتالاسلام والمسلمین آقای کروبی بودند. آقای احمدینژاد وقتی خواست با اینها مناظره کند، به آقای هاشمی و آقای ناطقنوری تاخت، در صورتی که آنها نه نامزد بودند و نه مطرح. این نمونه تنازع است. *حجتالاسلام والمسلمین آقای سیدمحمد موسویخوئینیها پس از چند وقت که سکوت کرده بود، دو ماه پیش مصاحبه بسیار صریح و شفافی کرد و در طلیعه آن گفت: «به ما میگویند از موسوی و کروبی تبرّی بجویید. ما از موسویای که خودمان نامزدش کردهایم تبرّی بجوییم؟» من نامه محرمانه نوشتم و گفتم: «قصد انتشار هم ندارم. اگر مصلحت دیدید منتشر کنید. گفتم: چه کسی گفته است شما از موسوی و کروبی تبرّی بجویید؟ شما از فتنه تبرّی بجویید». {به آقای شجونی}گفتم تو گفتی ما ناچاریم صحبتهای عسگراولادی را ماستمالی کنیم. نه! ماستمالی نکن، چون خودم میتوانم از حرفهایی که زدهام و اعتقادم است دفاع کنم، شما نمیخواهد ماستمالی کنی. *امام در روزهای آخر عمر مبارکشان یک شب خواب دیده بودند و برای سید احمد آقا نقل کرده بودند و ایشان هم برای ما نقل کرد که امام خواب دیدهاند صدام را دستگیر کردهاند و دارند میآورند. من از بالای جماران نگاه میکردم که صدام را در حال دستگیری دارند میآورند. با خودم فکر کردم اگر آمد، راهش بدهم یا ندهم؟ یک مقدار که فکر کردم، این جوری به ذهنم رسید که اگر آمد و وارد شد، مانعش نشوم و بیاید. بعد فکر کردم وقتی میآید راجع به چه چیزی با او صحبت کنم؟ به ذهنم رسید بگذار ببینم او چگونه شروع میکند و چه میگوید. حرف که زد، من بر اساس حرفهای او پاسخ میدهم. * شب خدمت عزیزان در شورای مرکزی رسیدم و گفتم: «من آمدهام که در حضورم از من تبرّی بجویید که بدانم آبرویم را تقدیم کردهام تا از اینجا بلند شوم و بروم». راه بیخطر نیست. *وظیفهای که بنده دارم، وظیفه یک انسان رفتنی است با بار سنگین. هنوز کسی را نمیشناسم در حد بنده توفیق داشته باشد و قبل از انقلاب، حین انقلاب، بعد از انقلاب تاکنون این قدر با نظام همراهی داشته باشد. بنده حضور داشتم. عرض کردم حتی امام دور نمیداند که یک روزی بتواند از صدام بگذرد، گفتند: «اگر از صدام بگذریم از آلسعود نمیگذریم». یعنی این احتمال وجود دارد که یک روزی برسیم که باید از صدام بگذاریم! [ دوشنبه 93/5/20 ] [ 4:13 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
پرونده اتهامات اقتصادی مهدی هاشمی که این روزها به یکی از سوژه های اصلی خبرگزاریها تبدیل شده، مربوط به زمان مسئولیت وی در وزارت نفت و ریاست سازمان بهینه سازی مصرف سوخت است اما مردم وی را بیشتر مرتبط با پروندههای اقتصادی «کرسنت»، «استات اویل» و «توتال» می دانند.
به گزارش سرویس سیاسی "تیتریک"؛ این روزها یکی از خبرهای اصلی رسانه های داخلی معطوف به مهدی هاشمی رفسنجانی است، البته این توجه مختص به این روزها نیست چراکهپرونده وی سال هاست که در حال بررسی است اما تاکنون به هیچ نتیجه ای نرسیده است.
مهدی هاشمی رفسنجانی دو ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و در حالی که نام او به عنوان یکی از متهمان فتنه مطرح شده بود به دلیل آنچه "رسیدگی به دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد در خارج از کشور" خوانده شد، ایران را ترک کرد و در روز دوم مهرماه91 به کشور بازگشت. مهدی هاشمی در سال 88 رئیس دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد بود اما اکنون مدعی شده است که سمتی در این دانشگاه ندارد. در دادگاه رسیدگی به جرم مجرمین فتنه سال 88 ، برخی متهمان از جمله "حمزه کرمی" در اعترافات خود، مهدی هاشمی را به "پولشویی و دست داشتن در آشوبهای 88" متهم کرد. بعدها، دادسرای تهران با اعلام خبر بازرسی از دفتر مهدی هاشمی رفسنجانی در دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد، از "کشف اسناد و مدارک زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز، اسناد مالی غیرمرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و گزارشهای مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری" خبر داد. فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اوایل مهرماه سال 91 پس از گذشت بیش از 3 سال، به کشور بازگشت و از فردای آنروز بازداشت و برای "طی مراحل بازجویی" به زندان اوین منتقل شد. پس از آن مهدی هاشمی با سپردن وثیقه 10 میلیارد تومانی و گذشت حدود 3 ماه از بازداشت، آزاد و تعیین شد نخستین جلسه رسیدگی به این پرونده در روز 15 اردیبهشت سال 92 برگزار شود. در روز مقرر، با توجه به حساسیت موضوع، خبرنگاران زیادی از ابتدای صبح خود را به محل دادگاه انقلاب تهران رساندند و مهدی هاشمی به همراه تعدادی از اعضای خانواده وارد دادگاه انقلاب شد. خبرنگاران که اجازه ورود به دادگاه نداشتند در کمتر از یک ساعت شاهد خروج مهدی هاشمی و خانواده وی از دادگاه بودند و مشخص شد که دادگاه با درخواست استمهال وکیل هاشمی برای مطالعه بیشتر پرونده موافقت کرده است. این در حالی است که از سوی دیگر عنوان شد، پرونده مهدی هاشمی به دلیل نقض تحقیقات و مدارک به دادسرا ارسال شده است و از همان روز تا اواخر خرداد ماه گذشته هیچ خبری جز تداوم رسیدگی و تحقیقات در دادسرا نبود تا اینکه سخنگوی قوه قضاییه از آغاز رسیدگی مجدد به پرونده هاشمی در مردادماه خبر داد. «حمزه کرمی» از نویسندگان سایت ضد انقلاب جمهوریت اعلام کرد که مهدی هاشمی برای پیروزی پدرش در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 مبالغ هنگفتی را از بیت المال هزینه کردتا جایی که وی در دفاعیات خود در دادگاه در جمع خبرنگاران گفت: "مهدی هاشمی رفسنجانی اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت، بنده با وی صحبت کردم و گوشزد کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی وی نمیپذیرفت. بهعنوان مثال، شرکت نشر ذره 500 میلیون تومان پوستر مربوط به آقای هاشمی را سال 84 چاپ کرد اما پولش را از سازمان بهینه سازی گرفت، به این صورت که آقای مهدی هاشمی با توافق نشر ذره فاکتوری صوری صادر کرد، مبنی بر چاپ 200 هزار نسخه از کتاب 5 جلدی کودک؛ یعنی یک میلیون جلد کتاب و این فاکتور صوری بهعنوان سند اصلی تلقی شد و پولش را از سازمان بهینه سازی پرداخت نمودم و در اختیار نشر ذره قرار گرفت در حالی که فقط تعداد 25 هزار از این کتاب چاپ شد." محوریترین نقش مهدی هاشمی در فتنه 88، به جایگاه او در هدایت رسانهها باز میگردد. در گزارش کمیسیون اصل نود مجلس (ذیل زمینهها و عوامل خارجی فتنه) در رابطه با فتنه سال 88 میخوانیم: مهدی هاشمی در این مقطع از دو طریق رسانههای خبری را هدایت میکرد؛ 1- پشتیبانی مالی 2-خبرسازی یکی از اقدامات قابل توجه مهدی هاشمی، پشتیبانی مالی از رسانههای حامی فتنه بود که بر همین اساس «مهرداد حیدرپور» از عناصر ضدانقلاب در مصاحبه با تلویزیون ضدانقلاب میهن با افشاگری پشت پرده منابع مالی سایتهای موسوم به «سبز» و مأموریت مخفیانه «مهدی هاشمی» در خارج از کشور مدعی شد: "مهدی هاشمی" در سال 2011 از لندن به پاریس رفته و 40 هزار یورو پول خرج سایتهای موسوم به «سبز» کرده است و از جمله سایتهایی که مهدی هاشمی هزینههایشان را داده است سایت «کلمه»، «جرس» و «روز آنلاین» است. علاوه بر این مهدی هاشمی به طور مشکوکی با خبرنگاران حامی فتنه ارتباط داشته است و پس از خروج از کشور (در شهریور 1388) این ارتباط استحکام بیشتری به خود دید. 21 شهریور 88 خبرنامه دانشجویان ایران نوشت: «ابوالفضل فاتح (مسئول کمیته رسانه و تبلیغات ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات ریاستجمهوری 1388) شامگاه سه شنبه (17 شهریور) با مهدی هاشمی رفسنجانی در هتل لانکاستر لندن یکی از 4 مکان اقامتی مهدی هاشمی در لندن دیدار و گفت و گو کرده است.» «نیک آهنگ کوثر»(کاریکاتوریست و خبرنگار سایتهای ضد انقلاب) از دیگر رابطان مهدی هاشمی بوده است که پس از به وجود آمدن اختلاف میان وی و مهدی هاشمی با انتشار فایلی صوتی، نقش مهدی هاشمی در فتنه 88 را بسیار نمایان ساخت. نیک آهنگ بعدها در توضیح روابطش با هاشمی گفت: «ماجرا بر سر این بود که خبرهایی بدون ارائه مستندات و شواهدی در سایتهای سبز (فتنه) منتشر میکردند که عملاً وجود خارجی نداشته و وقتی از آدمها و سایتهای مختلف میپرسیدم آخر سر کارها به مهدی هاشمی ختم میشد. من به مهدی هاشمی میگفتم شما خبر را جعل میکنید و خبرسازی میکنید. گاهی مهدی هاشمی اطلاعات مختلفی به ما میداد که منبع دوم خبری هم با وی هماهنگ بود و برخی از خبرسازیهایش برای تحت تأثیر قرار دادن حکومت انجام میگرفت». نقش مهدی هاشمی در فتنه 88 و رشوه و رانت خواری او در وزارت نفت خصوصاً در قرارداد کرسنت ، استات اویل و توتال از جمله مواردی است که پای او را به میز محاکمه کشانده و علی رغم همهی فشارها، قوه قضائیه سعی دارد با بررسی مدارک موجود عدالت را در خصوص این آقازاده اجرا کند. ***استات اویل؛ ماجرای رشوههای دلاری با بوی نفت پرونده بین المللی استاتاویل به همان میزان که در خارج از کشور سر و صدا کرد، در ایران بی سر و صدا بود، ولی ظاهرا قرار است حرفهای جدید درباره طرف ایرانی پرونده شنیده شود. این پرونده در داخل کشور به پرونده «رشوه استات اویل» نیز معروف است. استات اویل یک شرکت نفت و گاز نروژی است که در سال 1972 تاسیس شده و یکی از بزرگترین شرکتهای نفت و گاز در جهان است. در سال 85 خبر فساد مالی در این شرکت بزرگ، سروصدای زیادی بهپا کرد و برای این شرکت بسیار گران تمام شد. قضیه از آن قرار بود که این شرکت برای فعالیت در فازهای 7،6 و 8 پارس جنوبی مبلغ 15 میلیون دلار رشوه به یکی از مقامهای وزرات نفت کشور پراخت کرد. این مبلغ از طریق شرکتی ایرانی به نام «هورتون» که در لندن وجود داشت پرداخت شد. این مقام وزارت نفت هم پروژه فازهای مذکور را به این شرکت(استات اویل) واگذار کرد. طبق اعترافات «ریچارد هوبارد» رئیس هیئت مدیره استات اویل، پیغامی عجیب از سوی یک طرف ایرانی برای طرف نروژی فرستاده شد که گفته بود: « آیا استات اویل در صورت موفقیت در پروژه های نفتی آمادگی کمک به موسسات عام المنفعه و آموزشی را دارد؟» این پیام در ابتدا برای هوبارد عجیب به نظر میرسد. اما دوستانش به او کمک میکنندند تا سر از این ماجرا در بیاورد و مبلغ خواسته شده را از طریق شرکت واسطهای «هورتون» که کاملا ناشناخته بود، برای طرف ایرانی بفرستد و تمامی مسائل امنیتی و کنترل مکالمات بهعهده این شرکت(هورتون) باشد. اما افشای این فساد مالی توسط روزنامه نروژی "DN"سبب شد تا تمامی مقامات استات اویل محاکمه و از سمت خود برکنار شوند. اتفاقی که البته در ایران سرنوشت متفاوتی داشت. ***قرارداد توتال در سال 1997 (1376) قراردادی بین شرکت ملی نفت ایران از یکسو و شرکتهای توتال (فرانسوی), گاز پروم (روسی) و پتروناس (مالزیایی) از سوی دیگر به امضا رسید. از آنجا که بعد از امضای قرارداد جزییات مربوط به این پروژه در ایران رسما اعلام نشد،سؤالها و ابهامات زیادی پیرامون این قرارداد پدید آمد.منطقه مورد نظر در این قرارداد، حوزه گازی پارس جنوبی بود. این منطقه در حوزه مشترک آبی ایران و قطر در خلیج فارس واقع شده است. این قرارداد با تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان صورت قانونی به خود گرفت و ادامه پیدا کرد. اما در سال 2006، انتشار یک خبر در در مطبوعات فرانسوی درباره قرارداد توتال سروصدای زیادی بهپا کرد. رسانههای فرانسوی خبرداده بودند که یک شرکت نفتی به نام « توتال» به مقام های ایرانی برای مشارکت در احداث میدان گازی پارس جنوبی رشوه پرداخت کردهاست. مسئولین این شرکت نیز به همین علت بازداشت شدند و نام «مهدی هاشمی رفسنجانی» هم به عنوان یکی از رشوه گیران این قرارداد مطرح شد. ***قرارداد کرسنت این قرارداد بین «شرکت ملی نفت ایران» و شرکت اماراتی «کرسنت پترولیوم» در سال 1381 امضا شد. طبق این قرارداد با لولهکشی در خلیج فارس، باید به مدت 25 سال روزانه 25 میلیون فوت مکعب گاز میدان سلمان به امارات صادر شود. این قرارداد که در بعضی محافل به «ترکمانچای دوم» نیز معروف شد، بعدها با اعتراضات زیادی در داخل کشور مواجه شد که از جمله مهمترین معترضین دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهور دولت یازدهم بود. روحانی در سال 1381 به عنوان دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی با ارسال نامه ای به «سید محمد خاتمی» رئیس جمهور وقت به عملکرد وزیر نفت به شدت اعتراض کرد. سرانجام این قرارداد با استدلال بهصرفهنبودن توسط «محمدرضا رحیمی» رئیس وقت دیوان محاسبات کشور لغو شد. گفته می شود در سال 2000 میلادی مهدی هاشمی به عنوان مسئول مستقیم مذاکره و عقد قرارداد با شرکت کرسنت معرفی شده و وی از طریق یک دلال نفتی به نام "عباس یزدان پناه" که تبعه بریتانیا است با "حمید ضیاء جعفر" مدیر عامل کرسنت و معاونش ارتباط برقرار میکند. ***نکته جالب اینجاست که "عباس یزدان پناه " که از او به عنوان جعبه سیاه این قرارداد نیز یاد میشود سال گذشته به مدت دوهفته ناپدید و پس از آن، جنازه اش در منطقه فجیره اماراتپیدا شد. گفتنی است با توجه به نقش غیر قابل انکار مهدی هاشمی در پرونده های اخلالگری و مفاسد اقتصادی، در اولین روز برگزاری دادگاه که در دو نوبت صبح و بعد از ظهر برگزار شد کیفر خواست 138 صفحه ای در دادگاه قرائت شد. پرونده اتهامات وی صرفا یک پرونده اقتصادی است و کسانی که می کوشند این پرونده را سیاسی جلوه دهند، قصد فرار به جلو دارند و به نوعی میخواهند از این طریق فضای پرونده را در دام سیاسیبازی گرفتار کنند تا او را نسبت به اتهامات اقتصادی بی گناه جلوه دهند لذا قوهقضائیه باید در این زمینه هوشیار باشد. در این راستا برگزاری دادگاه مهدی هاشمی به صورت غیر علنی جای بسی تعجب دارد چرا که قوهقضائیه می بایست دادگاه وی را بصورت علنی برگزار می کرد یا حداقل تعدادی از مردم یا نمایندگان مردم در این دادگاه حضور مییافتند که این اثر خوبی در جامعه میتوانست داشته باشد تا پس از آن مردم قضاوت نهایی خود را از اقدامات این فرد داشته باشند همچنین بسیار بجاست که متن کیفرخواست وی منتشر شود تا مردم در جریان اتهامات اقتصادی هاشمی قرار گیرند. ما در این گزارش بخشی از اطلاعات مربوط به پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی را مطرح کردیم که افکار عمومی بداند که این شخص بیشتر از آنکه از لحاظ سیاسی به کشور لطمه زده باشد از لحاظ اقتصادی با آبروی این نظام که خون های شهدا برای برپایی آن ریخته شده بازی کرده و اینکه عده ای بخواهند از رانت قدرت استفاده کنند و پرونده اقتصادی وی را سیاسی جلوه دهند نوعی ساده انگاری است. ملت ایران هوشیار و بیدارتر از آن هستند که فریب جوسازی سودجویان قرار گیرند و منتظر برگزاری جلسه علنی دادگاه مهدی هاشمی خواهند ماند. ولی الله صاحبکاری / تیتر1 [ دوشنبه 93/5/20 ] [ 4:10 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان به تحلیل اوضاع فلسطین پرداختند.
گروه سیاسی «تیتریک» ؛ با توجه به وقایع اخیر فلسطین و حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان به تحلیل اوضاع فلسطین پرداختند. مسئله مقاومت مردمی و لزوم رساندن سلاح به فلسطین و کرانه باختری، دو مسئلهای بود که مورد تأکید حضرت آیت الله خامنهای قرار گرفت در این مطلب به چرایی این دو مسئله براساس بیانات رهبر انقلاب پرداخته شده است:
1. چرا مقاومت تنها راه نجات فلسطین است؟ هر کسی از راه مقاومت پا پس کشید ضرر کرد هر کسی از فلسطینیها که از راه مقاومت پایش را کنار گذاشت، ضرر کرد. اسرائیل در خواست صلح صادق نیست؛ اگرچه اگر صادق هم بود، غلط میکرد و او در اینجا حق ندارد؛ اما صادق هم نیست. آن کسانی که در راه مذاکره وارد شدند، مجبور شدند تحمیلات دشمن را قبول کنند. اگر یک لحظه پایشان را از مسیر تحمیلات دشمن دور گذاشتند، یا حذف شدند یا تحقیر شدند؛ که شما نمونههای هر دواش را ملاحظه کردید و دیدید. بعضیها را حذف کردند، بعضیها را هم تحقیر و تدریء کردند. راه قدس، راه فلسطین، راه نجات مسئلهی فلسطین و حل مسئلهی فلسطین، جز راه مبارزه نیست، ... آن کسی که این راه را قبول ندارد، چه دانسته و چه ندانسته، دارد به مسئلهی فلسطین ضربه میزند. اگر دانسته باشد، اسمش خیانت است؛ اگر ندانسته باشد، اسمش جهل و غفلت است؛ علیایّحال ضربه است به مسئلهی فلسطین؛ ضربه میزنند به مسئلهی فلسطین. فلسطین هیچ راهی جز مقاومت ندارد؛ این را باید بگویند، باید بخواهند؛ دولتهای اسلامی هم باید همین را تکرار کنند. 1388/12/08 2. مسأله تجهیز و کمک به فلسطین چه ضرورتی دارد؟ هدف دشمن از خلع سلاح فلسطین، سهولت حمله به آن است امروز مسئلهى غزه، مسئلهى اول دنیاى اسلام است. این [است] که پیغمبر فرمود: مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمین فَلَیسَ بِمُسلِم؛ اهتمام به این امر، در صدر اهتمامات همهى دنیاى اسلام باید قرار بگیرد. آحاد مردم، ملتها، دولتها بالخصوص، مسئولان کشورها، مسئولان دولتها بایستى همه به فکر بیفتند. دو کار باید انجام بگیرد: یک کار کمک به مظلوم است؛ که این کمک به مظلوم به معناى فراهم کردن امکانات حیاتى آنها است. امروز آنها به غذا احتیاج دارند، به دارو احتیاج دارند، به بیمارستان احتیاج دارند، به آب احتیاج دارند، به برق احتیاج دارند، به بازسازى منازلشان و شهرشان و مسکنشان احتیاج دارند، دنیاى اسلام موظف است اینها را فراهم کند. اینها به سلاح هم احتیاج دارند؛ دشمن میخواهد دست اینها را از سلاح خالى کند، تا هروقت اراده کرد و میلش کشید - سرِ یک بهانهاى یا بىبهانه - به اینها حمله کند؛ اینها هم هیچ نتوانند از خودشان عکسالعمل نشان بدهند؛ دشمن این را میخواهد. باید در مقابل این خواست ناحق دشمن، عزم دنیاى اسلام خودش را نشان بدهد. این کار اولى است که بایستى انجام بگیرد که کمک به مظلوم است؛ وَ لِلمَظلومِ عَونا؛ عون مظلوم باشید، کمک مظلوم باشید. این کمک، کمکى است که به عهدهى همهى دنیاى اسلام است. ما به دولتهاى مسلمان از همینجا - سفراى دولتهاى مسلمان اینجا حضور دارند - میگوییم: بیایید بر سرِ کمکرسانى به مردم غزه و غلبهى بر موانعى که رژیم صهیونیستى در سرِ این راه بهوجود آورده است، باهم همدست بشویم، باهم کار کنیم و انواع و اقسام کمکها را به اینها برسانیم. 1393/05/07 فلسطین باید در مقابل رژیم صهیونیستی توان دفاعی داشته باشد سردمداران سیاسى استکبار میگویند باید حماس و جهاد را خلع سلاح کنیم. یعنى چه خلع سلاح کنیم؟ یعنى حالا اینها یک تعدادى موشک دارند که در مقابل حملات بىامان دشمن لااقل از خودشان مختصرْدفاعى بکنند، [اما] همین را هم باید از آنها بگیریم؛ اصلاً باید فلسطین - از جمله غزه - جورى باشد که هر وقت دشمن صهیونیست اراده کرد بتواند حمله کند، بتواند هر آتشى روشن کند، آنها هم اصلاً نتوانند از خودشان دفاع کنند؛ اینها این را میخواهند. رئیس جمهور آمریکا فتوا صادر کرده است که باید مقاومت خلع سلاح بشود! بله، معلوم است؛ میخواهید خلع سلاح شود تا همین مقدار ضربهاى را هم که در مقابل اینهمه جنایت وارد میکند، نتواند وارد کند؛ ما عرض میکنیم بهعکس، همهى دنیا و بخصوص دنیاى اسلام، موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند. 1393/05/07 تنها با برخورد قدرتمندانه میتوان آدمکشیهای رژیم صهیونیستی را متوقف کرد در مقابلهى با رژیم صهیونیستى، باید از سوى فلسطینىها دست قدرت نشان داده بشود. کسى گمان نکند که اگر چنانچه موشکهاى غزه نبود، رژیم صهیونیستى کوتاه مىآمد؛ نخیر. حالا شما نگاه کنید ببینید در کرانهى باخترى چه میکنند! در کرانهى باخترى که موشکى وجود ندارد، سلاحى وجود ندارد، تفنگى وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببینید آنجا رژیم صهیونیستى دارد چهکار میکند: هرچه از دستش بر بیاید، خانههاى مردم را خراب میکند، باغهاى مردم را خراب میکند، زندگى مردم را نابود میکند، آنها را به خوارى و ذلت میکشاند، تحقیر میکند؛ اگر لازم شد آب را رویشان میبندد، برق را رویشان میبندد؛ کسى مثل یاسر عرفات را که اینهمه با صهیونیستها همراهى کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصرهاش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. اینجور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیستها نشان ندهیم، آنها به کسى رحم کنند، ملاحظهى کسى را بکنند، حق کسى را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاجى که تا قبل از نابودىِ این رژیم وجود دارد عبارت است از اینکه فلسطینىها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل - که همین رژیم گرگصفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد؛ کمااینکه الان دارند با همهى توان دنبال آتشبس میگردند؛ یعنى بیچاره شدند. آدمکشى میکند، کودککشى میکند، قساوت بیرون از حد و اندازهى معقول بشرى نشان میدهد، اما در عین حال عاجز هم هست؛ یعنى در یک محذور، در یک گرفتارى سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتشبس است. لذا بنده عقیدهام این است، این اعتقاد ما است که کرانهى باخترى هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانىکه علاقهمند به سرنوشت فلسطینند، اگر میتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینىها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایى بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازشکارانه، هیچ کارى به نفع فلسطینىها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگصفت چیزى کاسته نخواهد شد. 1393/05/01 کمک ملتهای اسلامی به مبارزان فلسطینی یک تکلیف شرعی و الهی و انسانی است ملتهای اسلامی به هر نحو که میتوانند، باید انواع کمکهای خودشان را به آن مردمی که دارند در داخل فلسطین مبارزه میکنند، برسانند؛ این یک تکلیف شرعی و الهی و انسانی است. اگر امروز شما مسلمانان عقب بنشینید، بدانید که دشمن یک سنگر جلو میآید - دشمنی که تمام نمیشود - اسرائیل یک سنگر جلو میآید؛ امریکا که دشمن جهان اسلام است، یک سنگر جلو میآید. اگر شما عقب بنشینید، آنها جلو میآیند. دشمنی میان آنها و میان شما امت اسلام که تمام نخواهد شد. خواستههای استکبارىِ استکبار که تمامی ندارد. 1370/07/27 [ یکشنبه 93/5/19 ] [ 5:29 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رییس جمهور فاجعه غزه را نه کشتار انسانها بلکه قتل عام انسانیت دانست.
حجتالاسلام حسن روحانی رییس جمهور روز پنجشنبه در پیامی به اجتماع «کودکان غزه، کودکان ایران»، فاجعه غزه را نه کشتار انسانها بلکه قتل عام انسانیت دانست و تصریح کرد: دولتهای غربی باید برای جلوگیری از این نسلکشی بزرگ، با کنار گذاشتن منافع و مطامع مادی و سیاسی خود، با مردم و کشورهای آزادی خواه جهان همراهی کنند. حسن روحانی در این پیام با اشاره به حمایت کودکان ایران از کودکان غزه که ریشه در تمدن، فرهنگ و هویت اسلامی و اخلاقمداری و آزادگی ایرانیان دارد، افزوده است: کودکان ایران با این حرکت خود به جهانیان اعلام میکنند که «کودکان غزه، کودکان ایرانند». متن پیام رییس جمهوری به این شرح است: بسمالله الرحمن الرحیم تجاوز بیرحمانه، کشتار وحشیانه و به خصوص قساوت روزهای اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم و کودکان معصوم و زنان بیدفاع غزه ، ماهیت پلید این رژیمِ کودککش را بیش از پیش برای جهانیان آشکار ساخت. بیتردید بمباران مدارس و قطعه قطعه کردن کودکان فلسطینی مصداق کامل و عینی نسلکشی در جهان امروز است؛ فاجعه غزه، نه کشتار انسانها بلکه قتل عام انسانیت است. عمق این جنایات اتحادی انسانی و اجماعی جهانی میان مردم و کودکان بسیاری از کشورهای دنیا برای حمایت از کودکان غزه بوجود آورده است. چگونه میتوان پیکر بیجان و آغشته به خون کودکان بیدفاع را دید و سکوت کرد؟ پیشنهاد ملت ایران برای ساختن «جهان عاری از خشونت و افراط گری» که سال گذشته در سازمان ملل متحد مطرح شد، پاسخی بهنگام و مسئولانه در قبال انفعال نهادهای بینالمللی در مقابل کشتاری چنین سبعانه بود. جهانیان میدانند که هیچ منطقی نمیتواند از کشته شدن کودکان بیگناه و بیپناه غزه دفاع کند. کشتار زنان و کودکان بیگناه توسط رژیم صهیونیستی معنایی غیر از عجز اشغالگران قدس شریف در مقابله با مردم مبارز و مقاوم فلسطین ندارد؛ بیشک نام این مردمان به عنوان نماد مقاومت و ظلمستیزی در تاریخ جاودانه خواهد شد. حمایت مردم و بویژه کودکان ایرانی از کودکان غزه، ریشه در تمدن، فرهنگ و هویت اسلامی و اخلاقمداری و آزادگی ایرانیان دارد که همواره الگویی برای سایر ملتها بوده است. کودکان ایران بر مبنای این نگاه بشردوستانه آلام کودکان غزه را آلام خود میدانند و با آنها همدردی میکنند و با اقدام شایسته رسانه ملی در تمهیدِ این اجتماع؛ به جهانیان اعلام میکنند که: «کودکان غزه، کودکان ایرانند.» جهانیان اکنون شاهد دوگانگی در رفتار غرب و برخی نهادهای بینالمللی به مقوله حقوقبشر هستند و سکوت آنها را اینچنین تعبیر کردهاند که معنای حقوق بشر در قاموس آنها صرفاً حمایت از حقوق غربیهاست. صدای شما جوانان و نوجوانان و کودکان ایران، صدای زنده بودن «وجدان انسانی» است. صدای محکومیت جنایت و خشونت سازمانیافته دولتی، صدای محکومیت معیارهای دوگانه در مناسبات جهانی، صدای محکومیت بیتفاوتی و بیتفاوتهای جهان است. صدای شما، «صدای افکار عمومی»، صدای جامعه انسانی، صدای جامعه اخلاقی و صدای جامعه اسلامی است. این صدا، صدایی است بلندتر از ظلم ستمکاران و کیست نداند که تنها صداست که میماند. امروز اگر دولتها و سازمانهای بینالمللی ساکتاند، بچهها و جوانانی که وجدان پاک دارند، صدای مظلومیت مردم فلسطیناند. صلح و آرامش و پرهیز از جنگ و خونریزی در جهان، خواست اصلی و حق واقعی و مسلم کودکان جهان و نسلی است که بدنبال افقی روشن، انسان محور و اخلاقمدار برای آینده است. انتظار میرود دولتهای غربی نیز در این زمینه منافع و مطامع مادی و سیاسی خود را کنار بگذارند و با مردم و کشورهای آزادیخواه جهان برای جلوگیری از این نسلکشی بزرگ همراهی نمایند. حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران منبع: پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری [ پنج شنبه 93/5/16 ] [ 10:33 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
بسیاری از فعالان سیاسی و فرهنگی استان سیستان و بلوچستان در بزنگاههای قبلی نیز تلاش میکردند همچنان فصل تمایز عبدالحمید و جریان پشت سر وی را با اهل سنت این منطقه عیان کرده و نشان دهند.
هاشمی با گذشت چند ماه از پایان یافتن فتنه 88 و اوج گرفتن ناامیدیها از زمینگیر کردن نظام، به چندین تاکتیک برای خروج از بن بست انزوا و طرد روی آورد که یکی از مهمترین این تاکتیکها «تعامل با اقشار» به شمار میآید اما نکته مهم در دیدارهای تازهای است که اعضای دفترش برای او با اقشار ترتیب میدهند. در دیدارهای اخیر وی با عناصری از جریان فتنه منجمله یک آقازاده تیتر یک بیبیسی دیدار داشته و در آخرین حرکت نیز به گفتوگو با مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی پرداخته است؛ شخصیتی که بر عمل و شیوه او نقدهای فراوانی وارد است و عملا یکی از اشخاصی است که موجبات مسائل میان شیعه و سنی در زاهدان را فراهم آورده است. هاشمی در دیدار با وی کوشیده است جریان تازهای از اهل سنت را با قرائتی که مطلقا منطبق بر سیاستها و مواضع جمهوری اسلامی نیست زنده کرده و خود را حامی یک جریان خاص در میان تندروهای اهل سنت معرفی کند. در دیدار هاشمی و عبدالحمید نکات بسیاری نهفته است که از جمله آنها میتوان به عزم وی برای روی کار آوردن یک جریان تندرو با قرائتهای متعارض با سیاستهای کلان جمهوری اسلامی در حوزه فرق و اقلیتهای مذهبی اشاره داشت.بسیاری از فعالان سیاسی و فرهنگی استان سیستان و بلوچستان در بزنگاههای قبلی نیز تلاش میکردند همچنان فصل تمایز عبدالحمید و جریان پشت سر وی را با اهل سنت این منطقه عیان کرده و نشان دهند چرا وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری به دفاع از عوامل فتنه پرداخت. در سایر موارد نیز عبدالحمید نمادی از مخالفت با جمهوری اسلامی بوده است منجمله در غائلههای تروریستی شرق کشور همواره به عنوان فردی با سیاستهای متعارض ظاهر شده است که این را میتوان در لابهلای موضعگیریهای مفصل وی درباره مسائل مهم کشور یافت. حال هاشمی از دادن دست دوستی به وی چه در سر میپروراند؟ موضوع ارتباط هاشمی با عبدالحمید مرتبط است با دیدار یونسی از زاهدان و حذف حضور وزیر اطلاعات از اعضای کابینه برای بازدید از این منطقه؛ نماد و نشانهای از اینکه دولت و جریان نزدیک به هاشمی در کابینه حضور تفکر وزارت اطلاعات و رویکرد امنیتی درباره سیستان و بلوچستان را به رسمیت نمیشناسند؛ رویکردی که اتفاقا بسیار منطبق بر واقعیتهای منطقه است.در ماجرای گروگانهای ایرانی در دست گروهک تروریستی شرق کشور نیز جریانی در دولت نقش وی را به رهبری یونسی برجستهسازی کرد، این در حالی است که وی عملا نماینده نزدیکترین نگاه در اهل سنت ایران به وهابیت بوده و دولت عربستان سعودی او را به عنوان فردی موثر در اهل تسنن به رسمیت شناخته و در برخی مناسبات رسمی و دینی با رهبری عربستان حضور داشته است. این در حالی است که بازخوانی رویکردهای تاریخی هاشمی در برابر افرادی همچون مولوی عبدالحمید یک رویه کاملا عکس را نمایش میدهد. به هر حال برجستهسازی گروه خاصی از اهل سنت در ایران یعنی به رسمیت شناختن مواضع عربستان در قبال مسائل داخلی کشور پیرامون اهل سنت و مناطق مرزی کشور که همواره با اظهارنظرها و اقدامات مداخلهجویانهای همراه بوده است. باید در نظر داشت این طیف یک گروه خاص از اهل سنت به شمار میآیند که نماینده تمام اهل سنت کشور نیستند بلکه گروهی نزدیک به اصلاحطلبان و در عین حال نزدیک به سیاستهای فرهنگی سعودی هستند.در حالی که مولوی عبدالحمید برای عدم اتخاذ مواضع روشن و بسیار صریح در برابر گروههای تروریستی همواره تحت سوال قرار دارد احتمالا حضور وی در جلسهای صمیمانه با هاشمی، فعالیتهای فرهنگی این طیف از اهل سنت در حاشیه شهر تهران را با توسعه مسجد جنجالآفرین احداث شده و تسری بخشیدن بیشتر به فعالیتهای آن افزایش خواهد داد ضمن اینکه دیدار یک مقام عالیرتبه در نظام جمهوری اسلامی با یک فرد جویای کسب مشروعیت حکومتی و قومی به صورت همزمان راه را برای وی هموار کرده و کمک شایان توجهی به فعالیتهای نامبرده تلقی میشود. ظاهرا گذشت زمان و انبوهی از اشتباههای گذشته موجب شده هاشمی از این سوی بام افتاده و از نگرانی تمام شدن زمانهای باقیمانده وادار به انجام واکنشها و اتخاذ تصمیمهایی شود که بیشک نه منطبق بر امنیت ملی است و نه منطبق بر ضروریات دفاع از مکتب شیعه و حفظ اتحاد شیعه و سنی، چرا که حفظ اتحاد شیعه و سنی در کشور معادل نیست با حمایت از یک شخصیت نزدیک به دولت سعودی؛ این را البته آقای هاشمی بهتر از دیگران میداند. مرجع : وطن امروز [ پنج شنبه 93/5/16 ] [ 10:31 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در دعای ندبه، یکی از کنیههایی که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را با آن می خوانیم کنیه «اباصالح» است و در لغت این لقب «پدر صالح» معنا می شود.
یکی از سوالاتی که پیرامون امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) به ذهن می رسد این است که آیا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) فرزندی به نام صالح دارند که او را «اباصالح» می خوانیم و یا دلیل دیگری برای دادن این کنیه به حضرت وجود دارد؟
معنای لغوی «اباصالح »
کلمه "اب" در لغت عرب به معنای پدر آمده است. بدین جهت برخی از مردم تصور می کنند که عبارت اباصالح در حالت ترکیبی باید به معنای پدر صالح باشد تا معنی و مفهوم جمله صحیح گردد. برای رفع این شبهه برخی از مومنین هم در مقام جواب برآمده و چنین اظهار داشته اند که: چون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) با تشکیل زندگی خانوادگی، فرزندی به نام صالح دارند، بدین جهت او را با کنیه اباصالح می خوانیم. به نظر می رسد که اینگونه جواب ها از حقیقت پرده برنمی دارد، چون راهی برای درک چگونگی زندگی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و پی بردن به این موضوع که آیا آن حضرت به طور یقین فرزندی به نام صالح دارند یا نه، وجود ندارد. اوّلا: با جستجو و تفحّص در میان کنیه های نقل شده برای حضرت مهدی (علیه السلام) در کتابهای معتبر، چنین کنیه ای نقل نشده است، بلکه به نظر میرسد این کنیه بر اثر کثرت استعمال در میان مردم، معروف شده است، و در بعضی از مجلاّت و کتابها که در پاسخ از این سوال مطالبی گفته شده است، بیشتر جنبه های ذوقی و استحسانی، با احتمالاتی بدون ذکر سند و دلیل در نظر گرفته شده است، مثلا: گفته شده است که این کنیه ممکن است از آیه شریفه (وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنم بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّــلِحُونَ) گرفته شده باشد. روشن است که این قضیه ارزش علمی و استدلالی ندارد، و صرفاً داستانی بیش نیست، زیرا معلوم نیست که شخص مورد نظر واقعاً امام (علیه السلام) را دیده باشد.ثانیاً: با توجّه به معانی مختلف کلمه «أب» در لغت عرب که تنها به معنای پدر نیست، بلکه به معنای صاحب و غیر آن نیز آمده است، و همچنین در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده است که فرمود: «من و على پدران این امتیم»، می توان استفاده نمود که مقصود از این کنیه معنای پدرِ فرزندی به نام صالح نیست، بلکه أبا صالح یعنی کسی که افراد صالح و شایسته در اختیار دارد. و نیز ممکن است کنیه ابا صالح بدین جهت باشد که امام زمان (علیه السلام) پدر و مجری اصلاح جامعه است، یعنی او تنها کسی است که به اذن خدا جامعه بشری را اصلاح خواهد نمود. القاب و صفات و کنیه هایی که برای پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت در روایات و دعاها به کار رفته است هر کدام معنی و مورد خاصی دارند، مثلا کلمه «امین» که یکی از القاب معروف پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) است به طور یقین به خاطر امانتداری و امین اسرار و اموال مردم بودن به آن حضرت گفته شده است. هدف از به کار بردن کنیه «اب» و «ام» برای افراد، اثبات پدر یا مادر بودن آن اشخاص است نسبت به مضاف الیه شان، مانند ابوالحسن (پدر حسن)، ابو جعفر (پدر جعفر)، ام داوود (مادر داوود)، لکن از نظر لغت عرب این طور نیست که کلمات یاد شده (اب و ام) همیشه به معنای پدر و مادر باشد، بلکه گاهی به معنای صاحب و مالک و کنه و اساس شی ء می باشد مانند: ابوالفضل، ابوتراب، ام القری، ام الفساد و امثال آن که به طور یقین هیچ کدام آنها در معنای پدر و مادر به کار نرفته است. چون حضرت ابوالفضل (علیه السلام) پسری به نام فضل نداشته است که ابوالفضل - در این مورد - به معنای پدر فضل باشد. امیرالمومنین (علیه السلام) نیز فرزندی به نام تراب نداشته است که آن حضرت پدر تراب باشد و همچنین است کلمه ام القری که کنیه معروف شهر مکه است، چرا که شهر مکه فرزندی نداشته است که مادر آن باشد. بنابراین با عنایت به مطالب فوق و احتمالات متعدّد، نمی توان از این کنیه بر ازدواج و داشتن فرزند برای آن حضرت استفاده کرد.
مرحوم مجلسی (رحمه الله) نیز در این رابطه داستانی در بحار الأنوار نقل کرده است،، در حالیکه با رجوع به آن احادیث و دقّت در آنها معلوم میگردد، صالح یا أبا صالح نام جنّی است که مأموریت دارد تا اشخاص گمشده را هدایت و راهنمایی کند امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را چه وقت «اباصالح» بخوانیم؟ شکی نیست که وقتی با خداوند متعال مناجات می کنیم و نیازها و احتیاجات خود را به محضر مقدسش عرضه می داریم همسو و متناسب با نیازمان نام ها و صفات مقدس او را بر زبان می آوریم. مثلا در مقام طلب مغفرت از ساحت مقدس خداوند متعال او را «یا غفار» و در مقام طلب نمودن روزی حلال و فراوان با کلمه «یا رزاق»، و در مقام درخواست ثبات قدم و استوار و پایدار ماندن در راه حق او را با جمله یا «مقلب القلوب و الابصار» و امثال آن می خوانیم. بنابراین برای اجابت دعا و قبولی مناجات با خداوند متعال، راه و رمز و اوقات و ساعات خاصی وجود دارد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) و اهل بیت آن حضرت آنها را در میان احادیث و روایات معتبر به ما تعلیم فرموده اند به گونه ای که حتی دعای صبح و شام و دعای اول و آخر هفته و ماه و سال و چند و چون آن را هم یاد داده اند حال باید دید که دعای معروف گم شدگان در صحرا و بیابان را که در روایات آمده است و همچنین کنیه معروف اباصالح (عجل الله تعالی فرجه) را در کجا و چه وقت باید خواند؟از امام باقر (علیه السلام) و همچنین از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده اند که فرمود: «اذا ضللت فی الطریق فناد «یا صالح» او «یا ابا صالح» ارشدنا الی الطریق رحمکم الله» «اگر در دشت و صحرا از جاده منحرف شده و راه گم کردید پس «صالح» و یا «اباصالح» را صدا کن و بگو: «ای صالح» و یا بگو «ای اباصالح» ما را دریابید و راه را بر ما نشان دهید، خداوند شما را رحمت فرماید.» ( محدث نوری، نجم الثاقب، ص 405، انتشارات مسجد جمکران.) و روی همین اساس است که علمای ربانی و مومنین پیرو اهل بیت (علیهم السلام) در جلسات و اجتماعات معنوی و پر شورشان، آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا، بلکه در همه گمراهی های فکری و عملی و علمی و نابسامانی های مادی و معنوی در غیبت کبری، امام زمان اباصالح (عجل الله تعالی فرجه) را به کمک و یاری می طلبند.
پی نوشت:
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) کتاب مناجات منتظران، دکتر سید محمد بنی هاشم منبع: جام نیوز [ پنج شنبه 93/5/16 ] [ 4:27 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در ادامه تلاش ها برای سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیم صهیونیستی، شبکه فاکس نیوز آمریکا یک شخصیت صاحب نام هالیوود را به خاطر دفاع از حقوق مردم بی دفاع غزه و محکوم کردن جنایات غزه به باد استهزا گرفته و عنوان "احمق هفته" را به وی داد.
در جدیدترین اقدامات از این دست شبکه فاکس نیوز آمریکا یک بازیگر هالیوود را سوژه خود کرده و به انتقادهای این فرد علیه نسل کشی فلسطینی ها در غزه توسط صهیونیست ها، واکنش نشان داده است. در یکی از برنامه های این شبکه وابسته به لابی صهیونیستی آمریکا "پنلوپه کروز" به دلیل اظهارات ضداسرئیلی اش و به این بهانه که با این کار به اصلی ترین متحد آمریکا در منطقه انتقاد کرده است، شخصیت احمق هفته لقب گرفته است. این اقدام در واکنش به موج روز افزودن انتقادهای ضداسرائیلی در میان هنرمندان هالیوود انجام می گیرد. در این راستا رسانه های آمریکایی که در روزهای کشتار زنان و کودکان بی دفاع غزه توسط ارتش اسرائیل به انتشار اخبار دروغین و وارونه جلوه دادن وضعیت غزه مشغول بودند، با چنین اقداماتی وحشت خود را از کشف حقیقت توسط مخاطبان خود به نمایش گذاشته اند. این در حالی است که جنایات وحشتناک صهیونیست ها در غزه موجب شد شماری از هنرمندان هالیوودی از جمله بازیگرانی مانند "پنلوپه کروز"، "خاویر باردم"، "پدرو آلمودوار"، "لولا هررا"، "ادواردو نوریگا"، "رزا ماریا سردا" و فیلمسازانانی چون "پدرو آلمودووار"، "مونتو آرمنداری" و "بنتیو زامبرانو" با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن این جنایات، آن را مصداق نسل کشی بدانند. این بیانیه موجی از واکنش های مثبت و منفی را در بین فعالان عرصه هنر و سیاست در شبکه های اجتماعی به دنبال داشته است. پیشتر نیز محکومیت جنایات اسرائیل از سوی زوج بازیگر اسپانیای الاصل انتقادهایی را در بین برخی بازیگران هالیوودی برانگیخته بود. یکی از این افراد "جان ویت" بازیگر برنده اسکار و پدر "آنجلینا جولی" است که با انتشار نامه ای به این اقدام اعتراض و از این که کسانی مانند کروز و باردم احساسات ضدیهودی را رواج می دهند ابراز تاسف کرد. وی مدعی شد رژیم صهیونیستی به دنبال روابط دوستانه به اعراب است و مقاومت فلسطین نیز گروهی تروریستی است که به سوی اسرائیل موشک پرتاب می کند. ویت در ادامه این نامه که در واکنش به امضای بیانیه ضداسرائیلی توسط شمار زیادی از هنرمندان هالیوود نوشته شد، مدعی شد این افراد به دلیل فعالیت در آمریکا به شهرت و پول رسیده اند و باید از این شهرت در راستای سیاست های واشنگتن بهره بگیرند. این بازیگر آمریکایی از امضا کنندگان بیانیه مذکور خواست از رژیم صهیونیستی که به ادعای وی تنها دولت دمکراتیک خاورمیانه است، عذرخواهی کنند. منبع: مهر [ پنج شنبه 93/5/16 ] [ 4:26 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
هر چند این اقدام نیز با وعدهی الهی به شکست میانجامد ولی عدم موضعگیری و مسئولیتپذیری بعضی از شخصیتها میتوان خسارتهای فعالی را به دنبال داشته باشد
نفوذ و قدرتمندی اسلام به حدی در چند دهه اخیر در غرب افزایش یافته است که جریان استعماری و استکباری برای از بین بردن آن تمامی تلاش خود را نموده اند. بر همین اساس در این نوشتار بر آن هستیم تا راهکارهای جریان استعماری از شکل گیری موج اسلام پذیری در سراسر جهان را بررسی نماییم.
الف) تحریف اسلام و وارونه نشان دادن باورهای دینی اساسیترین گام جریان استعماری به سرکردگی آمریکا پس از روی کار آمدن انقلاب اسلامی، تمام تلاش خود را جهت مقابله با بیداری اسلامی مسلمانان و نفوذ اسلام پذیری در غرب نمود. هجمههای مختلف رسانهای، حملات هالیوودی و تبلیغاتی بخشی از آن بوده است.برنامهریزیهای این رسانهها در راستای موج معکوس جهت میل نمودن مردم به انزجار از اسلام، سران کشورهای غربی را واداشت تا با دست گذاری بر نقاط حساس و القای شبهات مختلف، برجستهسازی تفکر متحجر، عوامفریب، بدشکل و خشن از اسلام، اسلام بنیادگرا و سرسخت را به نمایش درآورد تا بتوانند محاسبات جهالت و غفلت را در جامعه حکمفرما نموده و بر افکار مردم کشورهای خود تسلط داشته باشد. روشی که به آن اغواگری و به هم ریختن محاسبات عقلی را نیز باید اضافه کرد. از مصادیق این روش به ساخت انمیشین موهن و کاملاً مخدوش از شخصیت رسول گرانقدر اسلام به نام محمد و عاشیه، میتوان اشاره کرد. انیمیشینی که در آن لارس هگارد (کاریکاتوریست دانمارک و طراح کاریکاتور موهن و توهینآمیز به رسول گرانقدر اسلام) و هنس ارلینگ جنس (رئیس سازمان آزادی بیان اروپا) بهعنوان سازندههای اصلی آن نقشه برجستهای داشتند. در این انیمیشن برخلاف واقعیتها و نیز بیان فضای موجود در شبهجزیرهی عربستان، بخشی از زندگی حضرت رسول اعظم سلاماللهعلیه را بدون نگاه همهجانبه و بر اساس تقطیع تاریخ به نمایش درآوردند. تا جایی که رسول اعظم را بهعنوان فردی غیر معصوم به بوته نقد کشانده و صفات زشت و سخیفی را به ایشان نسبت دادند؛ اما نکتهی جالب آن رونمایی و اکران آن در روز استقلال آمریکا (4 جولای) بوده است. روزی که رژیم لیبرال سرمایهداری آمریکا به دنبال کسب منافع نامشروع خود هر اقدامی را جایز دانسته و بهاندازهی تمام جنگهای تاریخ، جنایت جنگی مرتکب شده است. کشوری که تنها سد آزادی در برابر جنایت را، اسلام حقیقی و ناب دانسته و برای مقابله با آن دست به هر اقدام سخیفی میزند تا بتواند مقابلهای با مسلمان شدن سالانه 700 هزار تبعهی آمریکا و اروپا باشد. ب) همکاری با کشورهای منطقهی مسلمان و لیبرال سازی ( پروژهی سکولاریسم ) همکاری انگلیس و آمریکا در منطقهی غرب آسیا بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم، قدرت فزایندهای را به این دو کشور عطا کرد . کشورهایی که برای حفظ نفوذ خود، از کودتا، تخریب، تشکیل حکومت و... تا مبارزه با مردم، کشتار آنان و همکاری اطلاعاتی را تجربه نمودند . برهمین اساس برای مقابله با موج انقلاب اسلامی و سرکوب سازی بیداری مسلمانان نسبت به اصول اصلی انقلاب، غرب و به سرکردگی انگلیس و آمریکا در قرن جدید به دنبال سکولاریزه کردن جهان اسلام بوده است تا بهوسیله آن ضمن استفاده از عناصر خودفروخته، گامهای اسلام زدایی را بهتر و با رفتار کمهزینهتر بپیماید . رفتاری که در حمله به مقدسات اسلام گاهی از سوی آن کشور مشاهده میشود. ولی هیچ کنش مقابلی با آن توسط سران حکومتی مرتجعین منطقهای دیده نمیشود. افرادی که در تفرقهانگیزی و کشتار مسلمین اعم از شیعه و سنی گوی سبقت را از هم میربایند ولی هیچ واکنشی نسبت به ساخت چنین تبلیغات موهنی نشان نداده و برعکس هرروز سرتعظیم بیشتری در برابر اربابان نشان میدهند . ج) ایران هراسی و مقابله با گفتمان اسلام ناب ایران اسلامی و انقلابی پس از انقلاب 1357 بهعنوان یک کشور حامی مظلوم و مقابلهکننده با ظالم درصدد آن بود تا ایدئولوژی اسلام ناب را به تمام جهان صادر نماید . این صدور با مشکلات و موانعی همچون خیانت بعضی از سران ( بازرگان، بنیصدر و....)، عدم توجه به صدور اسلام و جایگزین کردن واژهها و تعابیر عوامفریب ( همچون گفتگوی تمدنها و... )، جنگ تحمیلی، ترور و تخریب و... روبرو گردید. اما به حول و قوهی الهی جمهوری اسلامی ایران توانست پیام خود را به سراسر جهان برساند و در همین راستا کشورهایی که داعیهدار نظام آزادی بیان بودند نتوانستند این پیام را تحمل نموده و اقدام به قطع شبکههای سراسری برونمرزی جمهوری اسلامی ایران نمودند. اقدامی که حقیقتا از پتانسیل عظیم و سرمایه قوی پیام انقلاب نشات گرفته بود. لذا جا داشت با دیپلماسی قوی سدهای مقابله با صدور اسلام و انقلاب شکسته می شد که متأسفانه این نیز همچون دیگر اولویتهای کشور توسط جناحهای سیاسی به فراموشی سپرده شد . اما آنچه که باید به آن توجه داشت، شکلگیری موج جدید از حملات و توهینهای بسیار سخیف به شخصیت رسول اسلام سلاماللهعلیه و آله و اسلام ناب بوده است . رفتاری که همراه با ساخت انیمیشین موهن محمد و عاشیه در آمریکا به دنبال تخریب وجهه ی عمومی این شخصیت عظیم اسلام و جهان می باشد . هر چند این اقدام نیز با وعدهی الهی به شکست میانجامد ولی عدم موضعگیری و مسئولیتپذیری بعضی از شخصیتها میتوان خسارتهای فعالی را به دنبال داشته باشد . جای دارد مسئولین دستگاه فرهنگی دیپلماسی کشور ضمن درخواست رسمی از مجامع بینالملل از پتانسیل خود در اجلاس اسلامی، جنبش عدم تعهد استفاده نموده و آن را بهعنوان عنصر تحریککنندهی احساسات اجتماعی و مردمی محکوم نمایند . منبع: فرهنگ نیوز [ پنج شنبه 93/5/16 ] [ 4:26 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: مقاومت مردم مظلوم غزه در برابر جنایات و وحشیگریهای رژیم منفور و غاصب صهیونیستی دنیا را از خواب غفلت بیدار کرده است.
گروه بین الملل «تیتریک»؛ سردار محمدرضا نقدی بعد از ظهر امروز در مراسم افتتاح سالن ورزشی چند منظوره «کودکان شهید غزه» با بیان اینکه خدا را شاکرم که امروز توفیق یافتم در مشهد مقدس حضور پیدا کنم، اظهار کرد: امروز در جوار بارگاه ملکوتی ثامنالحجج (ع) سالن ورزشی را افتتاح میکنیم که به نام کودکان مظلوم شهید غزه است؛ آنهایی که بر گردن همه ما و جامعه بشری حق دارند.
وی افزود: کشتار کودکان معصوم و مظلوم غزه نه تنها فقط صهیونیسم جهانی و دولتمردان آمریکا را رسوا کرده است بلکه مهر خاتمه و باطل شده نهایی را بر پرونده ننگین رژیم کودککش صهیونیستی زده است. نقدی تأکید کرد: حتی امروز در بین خوشبینترین افراد در بین صهیونیستها دیگر اسرائیل فرصتی برای بقا ندارد و امروز همه میدانند که این رژیم غاصب باید خیلی زود بار خود را ببندد و به زبالهدان تاریخ رفته و ننگ ابدی برای دنیای استکبار باشد. رئیس سازمان بسیج مستضعفین اضافه کرد: خونهای پاک کودکان شهید غزه مهر باطلی شد بر قدرتهای مستکبر و افرادی که متکی بر یک ایدئولوژی حرکت میکنند و مشروعیت خود را از آرمانهایی میبینند که خود ارائه کردهاند. وی با بیان اینکه آمریکا با جنایاتی که امروز رژیم صهیونیستی مرتکب شده است واقعاً چیزی برای گفتن ندارد، تأکید کرد: امروز بشریت به دموکراسی و آرای مردم و همچنین حقوق بشر که از سوی دنیای استکبار مطرح میشود، میخندند و آن را به سخره میگیرد. نقدی افزود: آمریکا امروز دیگر حرفی برای گفتن ندارد چرا که جامعه بشری دیگر دنیای استکبار را بیش از این تحمل نخواهد کرد. رئیس سازمان بسیج مستضعفین تأکید کرد: حماسهای که مردم مظلوم غزه امروز با اقتدار خود خلق کردهاند و در کمتر از یک ماه 2 هزار شهید دادهاند و هر لحظه زیر گلولهباران دشمن غسل شهادت میکنند، نشاندهنده عظمت و قدرت الگو گرفته از انقلاب اسلامی و رشادتهای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس است. وی بیان داشت: امروز وقتی که نام حزبالله لبنان مطرح میشود وحشت و ترس را میتوان در چشمهای رئیس جمهور آمریکا دید. وی ادامه داد: این عزت و ایستادگی و مقاومت مردم مظلوم غزه از ایستادگی مردم دزفول در دوران دفاع مقدس نشأت گرفته است چراکه دزفولیهای قهرمان در جنگ 8 ساله در برابر بمبها و موشکهای رژیم بعث عراق با اقتدار ایستادگی کردند و به پیروزی رسیدند. نقدی با اشاره به اینکه امروز شعار کوبنده خون بر شمشیر پیروز است بار دیگر در حال تکرار شدن است، تأکید کرد: عظمتی که ملت ایران به تبعیت از ولایت فقیه و عنایات اهل بیت (ع) در دوران دفاع مقدس کسب کردند امروز الگویی برای ملتهای مظلومی که در برابر جنایات دنیای استکبار ایستادگی میکنند، شده است. رئیس سازمان بسیج مستضعفین ابراز کرد: باید در جهت اثبات توانمندیهای خود برای اداره کشور حرکت کنیم و شعارهایی که مقام معظم رهبری ابتدای سال در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) تعیین میکنند، شعارهایی در مقام اثبات و تولید ملی است. نقدی افزود: باید پاسخ مناسبی به افرادی که ما را متهم میکنند و میگویند که مسلمانان و شیعیان تنها خوب مبارزه میکنند ولی توان اداره کشور را ندارند، داد و اثبات کرد که علاوه بر اینکه میتوان خوب جهاد و مبارزه کرد به همان اندازه میتوان پیشرفت داشت و کشور را به نحو مطلوب اداره کرد. وی با بیان اینکه امروز افتتاح این سالن ورزشی در 105 روز و با کمترین هزینه پاسخی به مطالبه مدیریت جهادی مقام معظم رهبری است، خاطرنشان کرد، باید همیشه آماده بود و آمادگی جسمی جزء آمادگیهایی است که ولی فقیه از ما خواستند و باید به آن لبیک گفت و به این وسیله جواب این جنابات رژیم صهیونیستی را در نبرد نهایی داد. رئیس سازمان بسیج مستضعفین داشتن آمادگی فرهنگی و معنوی در بین بسیجیان را ضروری دانست و عنوان کرد: باید در فضای ایجاد شده از سوی دشمنان که میخواهند جوانان را به گمراهی و فساد بکشانند، با فراهم کردن زیرساختها کاری کرد تا اوقات فراغت جوانان به سلامت بگذرد. نقدی در پایان خاطرنشان کرد: همانگونه که فلسطینیان با الگوی مقاومت به اینجا رسیدهاند که رژیم صهیونیستی را به عقب میرانند و همچنین عراق کودتای بزرگی را که آمریکا برای سقوط دولت قانونی این کشور به راه انداخته بود شکست داد به برکت همین مقاومت و ایستادگی کشور را در تمامی بخشها شکوفا خواهیم کرد. سالن ورزشی مالک اشتر با حضور سردار محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین، آیتالله سیداحمد علمالهدی امام جمعه مشهد و جمعی از نمایندگان مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی افتتاح شد. [ پنج شنبه 93/5/16 ] [ 4:24 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |