یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
تعجب آور آن است که آقای هاشمی رفسنجانی که چندین جلد کتاب در باب تفسیر قرآن کریم منتشر کردهاند از چنین مطلب واضحی در قرآن کریم غافل بودهاند و از این که قرآن کریم نهی از سب کرده است چنین برداشت عجیبی نمودهاند.
در پی برخی تحولات اخیر سایت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی مطالبی از ایشان در مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا منتشر نموده است که جای بسی تعجب دارد. تعجب بیشتر از این جهت است که ایشان مخالفت با این شعار را به مبانی قرآنی نسبت دادهاند و مدعی شدهاند که قرآن کریم چنین درسی را مطرح نموده است و به قول خودشان یک اصل قرآنی چنین روحیهای را در ایشان ایجاد کرده است. به عبارت دیگر اگر ایشان چنین بیان میکردند که به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی کنونی دلشان میخواهد که جزو کسانی قرار بگیرند که شعار مرگ بر آمریکا را نمیپسندند و با آن مخالفت میکنند مشکل به این شکل و تعجب ما به این میزان نبود ولی وقتی ایشان مدعی میشوند که کلا شعار مرگ دادن مخالف با تعالیم قرآن کریم است و یک اصل قرآنی چنین درسی را ایجاد میکند مشکل دوچندان و تعجب بسیار بیشتر است. به گزارش دیدبان، هاشمی رفسنجانی در سایت رسمی خودشان در پستهای متعددی به این مطلب پرداختهاند که مواردی از آن با نقل قسمت مورد نظر در آدرسهای زیر قرار دارد: آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنین با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بعمل آمده در این خصوص تاکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم.» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به اینکه چرا شعار مرگ بر این و آن را نمیپسندید، گفت: مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند – بت که مهم نیست - میگوید: «حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید: «بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید. (1) به عبارت بهتر آنچه آقای هاشمی به عنوان یک اصل قرآنی ذکر میکنند نهی از سب است و سب در کلام به معنی فحش و ناسزاست و شامل مرگ خواستن برای کسانی که شایسته آن هستند نمیشود. آنچه آقای هاشمی به آن استناد کردهاند آیه زیر است: 2. وَلَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّـهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَکَانُوا مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّـهِ عَلَى الْکَافِرِینَ ?البقرة: 89? 3. إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى? مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـ?ئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَیَلْعَنُهُمُاللَّاعِنُونَ ?البقرة: 159? 4. إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَـ?ئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ?البقرة: 161? 5. فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ?آل عمران: 61? 6. أُولَـ?ئِکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ?آل عمران: 87? مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَـ?کِن لَّعَنَهُمُ اللَّـهُ بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا ?النساء: 46? 9. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى? أَدْبَارِهَا أَوْنَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا ?النساء: 47? 10. أُولَـ?ئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ وَمَن یَلْعَنِ اللَّـهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا ?النساء: 52? 11. وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّـهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا ?النساء: 93? 12. لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا ?النساء: 118? 13. فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى? خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ?المائدة: 13? 14. قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَ?لِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّـهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَـ?ئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ ?المائدة: 60? 15. وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّـهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى? یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّـهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّـهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ?المائدة: 64? 16. لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى? لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَ?لِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ?المائدة: 78? آنچه ذکر شد فقط موارد اندکی از آیاتی است که در قرآن کریم به لعن دشمنان حق و حقیقت دست زده است. در برابر این افرادی که شعار «مرگ بر» را مخالف آموزههای قرآن کریم میدانند البته بزرگان دیگری نیز هستند که این شعار را عین دستور قرآن میدانند و امر پیامبر اکرم میدانند. به عنوان مثال امام راحل عظیم الشان ملت ایران که خود مفسر قرآن بود و برخی از کسانی که امروز مدعی هستند که مرگ بر آمریکا گفتن خلاف اصل قرآنی است ادعای شاگردی او را هم دارند. امام راحل در باب شعار مرگ بر آمریکا در مواضع متعددی ابراز نظر کردهاند و از جمله بیان داشتهاند: «... فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریاد سیاسیعبادی است که رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور، که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند، گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟» (صحیفه? امام، جلد 18، ص 91.) به نظر میرسد که آقای هاشمی باید پاسخگو باشند. منبع: دیده بان
[ دوشنبه 92/7/15 ] [ 8:11 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
ماه «ذى الحجّه»، آخرین ماه «سال هجرى قمرى» است و ماهى است بسیار پربرکت. بزرگان دین هنگامى که این ماه وارد مى شد، اهمّیّت ویژه اى به عبادت در آن مى دادند.
گروه چندرسانه ای «تیتریک» ؛ماه «ذى الحجّه»، آخرین ماه «سال هجرى قمرى» است و ماهى است بسیار پربرکت. بزرگان دین هنگامى که این ماه وارد مى شد، اهمّیّت ویژه اى به عبادت در آن مى دادند. مخصوصاً در دهه اوّل این ماه .در بعضى از روایات آمده است، شب هاى دهگانه اى که قرآن در سوره «والفجر و لیال عشر» به آن سوگند یاد کرده است، شب هاى دهه اوّل این ماه شریف است،و این سوگند به خاطر عظمت آن است. خداوند در سوره حج (آیه 28) ضمن بیان فریضه بزرگ «حج» سخن از «أیّام مَعْلُومات» گفته است که مؤمنان باید در آن به یاد خدا باشند. یکى از تفسیرهاى معروفِ «أیّام مَعْلُومات» که در روایات نیز آمده است، ده روز اوّل ماه ذى الحجّه است. بنابراین، هم شب هاى آن عزیز است و هم روزهاى آن.
[ دوشنبه 92/7/15 ] [ 3:40 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
[ دوشنبه 92/7/15 ] [ 3:29 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
از منظر امام، همهی بدبختیهای ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه، از آمریکاست و کسانی که آمریکا را بهتر از شوروی ملحد میدانند اشتباه میکنند.
گروه سیاسی «تیتریک» ؛ هاشمی رفسنجانی اخیراً مدعی شده است که امام خمینی (رحمت الله علیه) در اواخر عمر شریفشان مخالف شعار «مرگ بر آمریکا» بوده است. یادداشت حاضر به واکاوی این ادعای هاشمی رفسنجانی میپردازد. آیا به واقع امام تمایل به حذف شعار علیه آمریکا داشت؟!رفسنجانی، در گفتوگویی که سایت رسمی مرتبط با ایشان آن را منتشر کرده، مدعی شده است که امام خمینی موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» بوده است. ابتدا آنچه را که هاشمی مدعی آن شده است عیناً و بیکموکاست نقل میکنیم و سپس به نقد آن میپردازیم. بر اساس گزارش پایگاه اطلاعرسانی هاشمی رفسنجانی، وی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص، تأکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هر حال، موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما مرگ بر بنیصدر شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. مرگ بر بازرگان بود که خواهش کردم نگویند. مرگ بر شوروی بود که گفتم الآن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. دربارهی آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم.» در ادامهی این گزارش آمده است رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در پاسخ به اینکه چرا شعار مرگ بر این و آن را نمیپسندید، گفت: مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام، که به بتها فحش میدادند ـبت که مهم نیستـ میگوید: «حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید: و لا تسّب الذین یدعون من دون الله. میفرماید: بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.» آیا امام نیز جزء خانوادهی امام هست؟! اینکه این ادعا از سوی چه کسی مطرح میشود بخش مهمی از ماجراست. بسیاری این گونه گمان میکنند که هاشمی به دلیل سوابق انقلابی خود و از آنجا که یکی از محارم انقلاب بوده است، در نتیجه قابل اعتمادترین فرد برای نقل تاریخ انقلاب نیز خواهد بود؛ بیآنکه به جوانب دیگر ماجرا نیز نگاهی هرچند گذرا داشته باشند. هاشمی هر سال خاطراتی را منتشر میکند و این به غیر از خوابهایی است که هر روز و شب میبیند و منبع تاریخی بسیاری از هواداران او میشود! تا این جای قضیه، خواب و بیداری هاشمی تبدیل به تاریخ شفاهی انقلاب شده است و آنچه گفتن آن ضرورت دارد و از شدت وضوح، به قول منطقیون، به محض تصور تصدیق میشود خود سخنان امام خمینی است. در طول فتنهی 88، بسیاری به سخنان و مواضع نوهی امام استناد کردند و گفتند او نوهی بنیانگذار انقلاب است و طبیعتاً مواضع او مواضع امام است و کسی نبود که بگوید آیا شخص امام خمینی نیز جزء خانوادهی امام محسوب میشود یا نه؟ و اگر امام خمینی نیز جزء این خانواده است، پس آیا سخنان آن بزرگوار دارای حجت برای شناخت مسیر ایشان هست یا نه؟! زمانی که سند مکتوب و همزمان صوتی از مواضع یک شخص وجود دارد، چرا بایستی به مواضع پشتپرده و ادعایی رجوع شود؟! از این مقدمهی نه چندان کوتاه که بگذریم، به ادعای هاشمی میرسیم: «امام خمینی موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بودهاند!» این ادعا به راحتی با توجه به سخنان حضرت روحالله، که در «صحیفهی امام» موجود است، نفی و ابطال میشود؛ بیآنکه نیازی به استدلالهای پیچیدهی دیگری باشد. ندای مرگ بر آمریکا؛ از مسجد تا کلیسا امام خمینی در سال 1367 و کمتر از یک سال قبل از وفات، در پیامی تاریخی به مناسبت پذیرش قطعنامه، تأکید میکنند: «دستنشاندگان آمریکا آتش زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند.» امام خمینی در این پیام تاریخی ادامه میدهند «انشاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همهی عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبهی مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.» شعار «مرگ بر آمریکا» فحش نیست، ذکر است طبیعی است که امام خمینی یک سال پیش از وفات، شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» را به عنوان مانیفست انقلابی یک مسلمان مطرح کرده و آرزو میکنند ایکاش این ندا نه تنها از مأذنهی مساجد که از ناقوس کلیساها نیز به صدا درآید. از منظر امام خمینی، شعار «مرگ بر آمریکا» نه تنها فحش نیست ـآن گونه که هاشمی میگویدـ بلکه ذکری است تاریخی که هر مسلمان باید ذهن و قلب خود را با آن جلا دهد. نهیب امام به آخوند مزدوری که «مرگ بر آمریکا» را خلاف اسلام میداند البته این تنها گفتاری از امام نیست که در آن به شعار «مرگ بر آمریکا» اشاره شده است. حضرت روحالله به آنانی که میگویند شعار «مرگ بر آمریکا» مخالف اسلام است نهیب زده و تأکید میکنند: «...فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریاد سیاسیعبادی است که رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور، که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند، گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟» پاسخ به چند شبهه: آیا شعار مرگ فایدهای دارد؟ امام پاسخ میدهند. شاید گفته شود که آیا شعار «مرگ بر آمریکا» باعث نابودی آمریکا میشود؟ امام خمینی در یکی از پیامهای خود، به این شبهه نیز پاسخ میدهند؛ آنجا که میفرمایند: «وقتی یک میلیارد جمعیت فریاد کرد، اسرائیل نمیتواند، از همان فریادش میترسد. اگر همهی مسلمینی که در دنیا الآن هستند، که قریب یک میلیارد هستند، اگر در روز قدس، همه بیرون بیایند از خانه، فریاد بکنند مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر شوروی، همین قول مرگ بر شوروی، برای آنها مرگ میآورد. جمعیتشان یک میلیارد، ذخایرشان این همه زیاد که همهی دولتها محتاج به ذخایر شما هستند. معذلک، شما را وادار میکنند با هم مختلف باشید، اختلاف کنید و ذخایرتان را ما ببریم و هیچ کدام صحبت نکنید.» چرا تنها مرگ بر آمریکا؟! شاید گفته شود امام خمینی همزمان با شعار «مرگ بر آمریکا»، از شعار «مرگ بر شوروی» نیز سخن گفتهاند و لازم است بر این نکته تأکید شود که شوروی اندکزمانی پس از پیشبینی تاریخی حضرت روحالله مبنی بر به تاریخ پیوستن تفکر کمونیسم، دچار مرگ شد و امروز با مرگ شوروی، دیگر نیازی به گفته شدن این ذکر نیست؛ چنان که بعد از کشته شدن صدام دیگر نیازی به شعار «مرگ بر صدام» نبوده و نیست! اگر از پاسخی که به این سؤال داده شد عبور کنیم، به نکات دیگری در بیانات امام خمینی میرسیم که نشان میدهد از منظر حضرت روحالله، دشمن اصلی مسلمانان و مستضعفان جهان نه شوروی، که آمریکاست. امام خمینی در نامهی تاریخی به محتشمیپور، وزیر کشور وقت، مینویسند: «در موضوع نهضت به اصطلاح آزادى، مسائل فراوانى است که بررسى آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است که پروندهی این نهضت و همین طور عملکرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب، شهادت مىدهد که نهضت به اصطلاح آزادى طرفدار جدى وابستگى کشور ایران به آمریکاست و در این باره از هیچ کوششى فروگذار نکرده است و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید آمریکاى جهانخوار را، که هر چه بدبختى ملت مظلوم ایران و سایر ملتهاى تحت سلطهی او دارند از ستمکارى اوست، بهتر از شوروى ملحد مىدانند و این از اشتباهات آنهاست.»از منظر امام، همهی بدبختیهای ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه از آمریکاست و کسانی که آمریکا را بهتر از شوروی ملحد میدانند اشتباه میکنند. امام خمینی (رحمت الله علیه) در جایی به این سؤال و شبهه پاسخی دندانشکن میدهند و میفرمایند: «خط این بود که اصلاً آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته اللهاکبر را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند، آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیهی مرگ بر آمریکا منسی بشود...» امام خمینی، در جای دیگر، به این سؤال و شبهه پاسخ دندانشکن دیگری میدهند و میفرمایند: «خط این بود که اصلاً آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته اللهاکبر را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند، آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیهی مرگ بر آمریکا منسی بشود...» تغییر نظر امام در سال پایانی عمر از سوی دیگر، شاید این گونه استدلال شود که امام خمینی در یک سال پایانی عمر شریف خود، دچار تغییر در افکار و عقاید خود شدهاند. در این زمینه، توجه مدعیان را به چندین نکته باید جلب کرد: 1. حضرت امام خمینی از چنان شجاعتی برخوردار بودند که اگر امری را به صلاح اسلام و مسلمین میدیدند، بیشک خود پیش از هر فرد دیگری اقدام میکردند. حضرت روحالله از کسی جز خدا نمیترسید و این نکته مورد اتفاق همهی دوستان و دشمنان بنیانگذار انقلاب است و حال سؤالی که مطرح است؛ امامی که از چنین شجاعتی برخوردار بود از چه کسی هراس داشت که این تفکر خود را پیش از وفات علنی نکرد و تنها این هاشمی است که از آن اطلاع دارد؟! لازم است که به ذکر خاطرهای از آیتالله شهید بهشتی که به کرّات نقل شده است توجه کنیم و آن اینکه روزی این شهید بزرگوار، خسته از ناملایمات و توهینها، نزد امام میرود و حضرت روحالله میگویند: اگر همهی مردمی که در جماران «درود بر خمینی» میگویند، همزمان شعار مرگ بر خمینی دهند، ذرهای نگران نمیشوم (نقل به مضمون). حال اینکه امام چرا ادعای مطرحشده مبنی بر موافقت خود با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» را تا روز وفات علنی نمیکنند سؤالی است که هاشمی باید بدان پاسخ دهد. 2. اگر گفته شود نظر امام در یک سال پایانی تغییر کرده است، میشود پرسید چرا این نظر تاریخی در وصیتنامهی بنیانگذار انقلاب دیده نمیشود و نه تنها به تصریح، بلکه به تلویح نیز اشارتی بدان نشده است. برعکس به موارد زیر دقت کنید: امام خمینی در مقدمهی وصیتنامهی تاریخی خود تأکید میکنند: ملت ما، بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان، که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانهی خود دست نمیکشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمیشناسند و در رأس آنان، آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و همپیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود، جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند.» بنیانگذار انقلاب در بخش دیگری از وصیتنامهی سیاسیالهی خود خاطر نشان میکنند: «اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحهی روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم و این سیره و طریقهی انبیای عظام و ائمهی مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگیها زندگی کنند، میتوانند و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمیتوانند خلاف ایدهی آنان را تحمیل کنند.» و حال دو نکته از فحوای وصیتنامهی امام روشن میشود: الف) آمریکا از منظر حضرت روحالله تروریست بالذات است که در رأس همهی جنایتکاران بینالمللی قرار دارد. ب) امام خمینی معتقدند اگر ما توسط آمریکا و شوروی از عرصهی روزگار محو شویم، بهتر از آن است که زیر پرچم این دو ابرقدرت طاغوتی، زندگی اشرافی داشته باشیم. سؤال و کلام پایانی آیا باید وصیتنامهی امام خمینی را نیز مشمول ادعای شما کرده و آن را از دسترس مسلمانان دور کنیم؟! و در پایان به سخن و فرمایش مقام معظم رهبری میرسیم که خلف صالح خمینی بتشکن است. حضرت آیتالله خامنهای، دربارهی شعار «مرگ بر آمریکا» میگویند: «بعضى خیال مىکنند که اگر ملت ایران مىگوید مبارزه با آمریکا یا مرگ بر آمریکا یا عدم رابطه با آمریکا و از این قبیل حرفها، این یک مسئلهى شعارى و احساسى محض است؛ نه. این اشتباه است. این یک مسئلهى اساسىِ متّکى بر پایههاى منطقى و کاملاً خردمندانه و درست منطبق بر مصالح ملى این کشور است. این را باید توجه کنید. ظاهر قضیه سیاسى است؛ اما باطن قضیه، یک مسئلهى ملى، انسانى، تاریخى، وابسته به سرنوشت این کشور و این ملت و شما نسل جوان و نسلهاى آینده است.» منبع: برهان [ یکشنبه 92/7/14 ] [ 11:51 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
سفارش شده که برای امور مادی و دنیایی و ازدواج ، از امام جواد(علیه السلام) کمک بخواهیم.
امام رضا (ع) در انتظار فرزند و شیعیان هم در تب و تاب بودند. چهل و هفت سال از عمر شریف امام رضا (ع) گذشته بود ولی هنوز فرزندی کاشانه اش را فروزان نساخته بود .
پس از شهادت امام کاظم (ع) چند انسان بی تقوی و دنیا پرست بخاطر وجوهات فراوانی که از امام کاظم (ع) نزد آنها بود برای تصاحب آنها و تحویل ندادن اموال به امام رضا (ع) امامت امام رضا (ع) را انکار کردند و فرقه واقفیه را بنیانگذاری کردند و به مبارزه عقیدتی با امام برخاستند و احادیث پیامبر (ص) که امامان را دوازده نفر می دانست فقدان فرزند برای امام رضا (ع) هم امامت خود آن حضرت و هم تداوم امامت را زیر سوال می برد.واقفیه هم این موضوع را دستاویز قرار داده ، امامت حضرت را نمی پذیرفتند.
ایشان هم از طرف آنان و هم جاهلان دیگر مورد زخم زبان قرار داشت که با پیش بینی امام (ع) در سال 195 ه.ق در دهم رجب امام جواد (ع) متولد شده و چشمها به جمال حضرتش روشن گردیدند نا امیدی و یاس به امید زیبایی بدل شد .
منزل امام رئوف چراغان شد و شادی بلا وصفی سر تا پای وجود شریفش را فراگرفت ولادت امام جواد (ع) شایعات مربوط به جانشینی امام رضا (ع) را پایان داده و اضطراب را از دل شیعیان زدود.
امام رضا (ع) فرمودند: این مولودی است که برای شیعیان ما با برکت تر از او زاده نشده است. مادر گرانقدر آن حضرت ، کنیزی بود که او را سکینه می گفتند و حضرت امام رضا (ع) او را خیزران نامید. از اهل نوبه بود و از اهل بیت ماریه قبطیه مادر ابراهیم پسر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله).
فعالیت های فرهنگی
مناظرات علمی ، بیان احادیث و روایات ، پاسخگویی مکتوب به سوالات شیعیان و مسلمانان و رواج این شیوه در آن عصر و تقویت شبکه وکالت برای آماده کردن شیعه برای ورود به عصر غیبت و برخورد با فرق منحرف اهل حدیث، مجسمه،زیدیه و غلات:
*امام نماز خواندن شیعیان پشت سر مجسمیه و واقفیه و دادن زکات به آنها را ممنوع کردند.
* در مورد غلات (افراط کنندگان در امر امامت و امام را در حد خدا دانستن) امام رهبران آنها و شک کنندگان در لعن بر آنها را لعنت کرد و دستور به برخورد فیزیکی با برخی از آنها داد و نزدیک شدن شیعیان به آنها را ممنوع کرد.
امام جواد (ع)در دربار خلیفه عباسی نیز هرگز از بیان حق ابا نکرد و به روایات مجعولی که در دربار توسط یحیی بن اکثم و دیگران بیان می شد پاسخ می داد که مجال بیان حداقل بعضی از آنها هم نیست.
بعضی از اقدامات سیاسی امام و توسعه شبکه وکالت
امام در مناطقی مانند اهواز ، همدان، ری ، سیستان، بغداد،واسط ، سبط ،بصره و مناطق شیعه نشین مانند کوفه و قم دارای وکلایی با تجربه بود. به «احمد بن حمزه قمی» اجازه پذیرفتن مناصب دولتی داد. «نوح بن دراج » که قاضی بغداد و سپس قاضی کوفه بود ، از یاران حضرت (ع) به شمار می رفت. یکی از بزرگان و ثقات شیعه بنام محمد بن اسماعیل بن بزیع (نیشابوری) که از وزرای خلفای عباسی به شمار می رفت با حضرت در ارتباط بود او از حضرت پیراهنی را درخواست کرد که به هنگام مرگ به جای کفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و برای وی پیراهن خویش را فرستاد.
حرکت امام جواد (ع) در چینش نیروهای سیاسی کاملا محرمانه بود تا جایی که وقتی به ابراهیم بن محمد نامه می نویسد به او امر می کند که تا وقتی «یحیی بن ابی عمران» (از اصحاب حضرت) زنده است نامه را باز نکند. پس از چند سال که یحیی از دنیا می رود ابراهیم بن محمد نامه را می گشاید که حضرت در آن به او خطاب کرده: مسئولیت ها و کارهایی که به عهده (یحیی بن ابی عمران) بوده از این پس بر عهده توست.
توسل به جواد الائمه (ع)
سفارش شده که برای امور مادی و دنیایی و ازدواج ، از امام جواد کمک بخواهیم.عارف کامل حضرت آیت الله کشمیری می فرمود: سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد (ع) تقدیم کنید، حاجت شما را خواهند داد. گاه امر می کرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به حضرت مجرب می دانست.
دریای نور جواد الائمه
دنیا بازاری است که عده ای در آن سود، می برند و عده ای دیگر زیان.
تدبیر و برنامه ریزی انسان را از افتادن در پشیمانی ، حفظ و نگهداری می کند.
کسی که برادر مومن خود را پنهانی پند دهد ، او را آراسته و کسی که آشکارا و در حضور دیگران نصیحت کند، چهره اجتماعی او را زشت ساخته است.
عزت مومن در بی نیازی او از مردم است.
کتب منابع:
کافى : 1/492، س 9?
مناقب آل ابى طالب : 4/379? دلائل الا مامة : 396، س 9? کافى : 1/313، ح 14? مناقب آل ابى طالب : 4/380? اثبات الوصیة : 228? اثبات الوصیة : 228? تاریخ قم : 201? دلال الامامه : 397? تاج الموالید: 130? الشجرة المبارکه (فخر رازى ): 78? بحار الانوار: 50/160? قرب الاسناد: 378،ح 1334? بحار الانوار: 49/219، ح 5? کافى : 1/322 ح 12، بحارالانوار 47/266 ح 35، مدینة المعاجز: 7/281 ح 2324? عمدة الطالب : 222? ینابیع المودة : 3/170? احقاق الحق : 12/419? اثبات الهداة : 3/328? منبع: مفا آنلاین [ یکشنبه 92/7/14 ] [ 11:50 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
این بازیگردر پست روز گذشته فیس بوک خود آزادی عیسی سحر خیز (زندانی سیاسی که چندی پیش آزاد شد) را به وی و خانواده اش تبریک گفته است و در مقابل استقامتش سر تعظیم فرود آورده است.
امیر جعفری روز قبل در صفحه فیسوک خود، متن و تصویر قابل تأملی قرار داد. در این صفحه امیر جعفری تصویری از پرچم ایران را بدون کلمه مقدس "الله" قرار داده است. پرچم مقدسی که برای حفظ همان واژه و تقدسش خون هزاران شهید ریخته شده است و اینک هنرمند نماها اینگونه رسالتشان را نمایش می دهند.
این بازیگردر پست روز گذشته فیس بوک خود آزادی عیسی سحر خیز (زندانی سیاسی که چندی پیش آزاد شد) را به وی و خانواده اش تبریک گفته است و در مقابل استقامتش سر تعظیم فرود آورده است. متن این پست بدین شرح است: فعالیتهای اینچنینی در فضای مجازی توسط افرادی که ظاهرا در نقش بازیگر مشغول فعالیت هستند، نشاندهنده ی عدم دقت کافی مراجع ذیربط در این حوزه می باشد که ظرافت بیشتر در این نظارت را می طلبد. منبع: فرهنگ نیوز [ شنبه 92/7/13 ] [ 11:12 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
علیرضا افتخاری قطعه تازهاش با نام «گل نسرین» را به نسرین ستوده که به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و محاکمه شده بود، تقدیم کرده است.
در حالی که در روزهای گذشته تعدادی از زندانیان سیاسی و محکوم در فتنه سال 88 با عفو رهبری از زندان آزاد شدند. علیرضا افتخاری دراقدامی تامل برانگیز ،قطعه تازهاش با نام «گل نسرین» را به نسرین ستوده ،یکی از زندانی های سیاسی آزاد شده و محکوم فتنه 88 که به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و محاکمه شده بود، تقدیم کرده است.
«گل نسرین» را فضلالله توکل آهنگسازی کرده است و شعر آن را حسین منزوی سروده است. او خودش در اینباره به «روزنامه بهار» میگوید: «من نمیخواهم در اینباره حرفی بزنم، شاید خودنمایی به نظر بیاید؛ اما بههرحال انگیزهای که من از اجرای این قطعه داشتهام در خود آن مستتر است. فکر کردم که خواندن این قطعه میتواند به روحیه ایشان کمک بسیاری کند. از آن طرف بر این اعتقادم که هنرمندان باید در مسائل اجتماعی شرکت کرده و واکنش مناسبی داشته باشند؛ اما بهتر است که این واکنش از روی عطوفت و مودت و مهربانی باشد.» او میگوید که دلش نمیخواهد چندان درباره این قطعه صحبت کند، چون این کار را از عمق وجودش برای زنی خوانده است که روحیهاش را در این سالها ستوده است.
منبع: فرهنگ نیوز [ شنبه 92/7/13 ] [ 10:10 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
بنیامین نتانیاهو خودش اکنون شبیه گرگی تنها شده است چرا که متحدانش تلاش میکنند تهران را به بازی راه دهند.
خبرگزاری رویترز در تحلیلی به قلم دن ویلیامز نوشت: نتانیاهو در پی سالها هشدار درباره بلندپروازیهای هستهای ایران روز سهشنبه پشت تریبون سازمان ملل رفت و رکتر از هر زمان دیگری تهدید کرد اگر ایران به برنامه اتمی خود پایان ندهد به این کشور حمله خواهد کرد.
با این حال، هشدار نتانیاهو نسبت به سالهای قبل موج کمتری ایجاد کرد طوری که فقط گروه کمی از دیپلماتها و کارشناسان متقاعد شده بودند اسراییل ممکن است واقعا هواپیماهای جنگی خود را راهی حمله به ایران کند، خصوصا زمانی که روابط میان ایران و جهان گرم میشود. یک دیپلمات غربی که در مذاکرات مربوط به مساله هستهای ایران شرکت داشته است گفت نتانیاهو با روند تنشزدایی "هماهنگی" ندارد. همچنین یک مقام عالیرتبه آمریکایی هشدار داد بعید است اسراییل بتواند همه خواستههایش را در هر مذاکراتی با هر محتوای ممکن محقق کند. یک نگرانی دیگر برای نتانیاهو این است که توجه جهان از مساله ایران برگشته و بر مسایل دیگری خصوصا تعطیلی دولت آمریکا متمرکز شده است. این نگرانی بخصوص روز دوشنبه مشهود بود زمانی که نتانیاهو در بخشی از برنامه خود برای تضعیف حرکت دیپلماتیک ایران برای ایجاد روابط گرمتر با آمریکا و سایر قدرتهای غربی و پیشگیری از هرگونه تسهیل فوری تحریمها علیه تهران، با باراک اوباما رییسجمهور آمریکا دیدار کرد. هرچند رییسجمهور آمریکا خیلی تلاش کرد با مهمان خود همراهی کند، اما دغدغه مهمتر وی فلج سیاسی بود که دامنگیر واشنگتن شده بود. این مساله هنگام مصاحبه مطبوعاتی اوباما نمایان شد وقتی وی فقط به یک سوال درباره دیدار با نتانیاهو پاسخ داد. ایهود یعری، عضو موسسه سیاست خاور نزدیک در واشنگتن گفت: "اسراییل نیاز دارد جدی بگیرندش و نتانیاهو نهایت تلاش خود را کرد. اما پیام وی تحلیل رفت و تردید دارم موفق شده باشد." هرچند نتانیاهو هنوز در اسراییل از حمایت فراوانی به خاطر رویکرد بینتیجه خود برخوردار است، مشاورانش گفتند وی نگران است قدرتهای غربی، تحت تاثیر منطق نرم حسن روحانی، رییسجمهور جدید ایران توپ را لو دهند و بگذارند ایران به نقطهای برسد که فورا یک سلاح هستهای دست و پا کند. ایران اواخر ماه جاری میلادی با گروه 5+1 در ژنو دیدار میکند تا مذاکراتی را که هدفش حل این مسئله هستهای چندینساله است از سر بگیرد. هرچند نتانیاهو عضو تیم مذاکرهکننده نیست با این حال شرایط خود را برای انعقاد هرگونه معامله با ایران تعیین کرد. این شرایط شامل تعطیلی تمامی مراکز غنیسازی هستهای در ایران و انتقال همه ذخایراورانیوم غنی شده به خارج است. این میزان عقبگرد هستهای بسیار بعید است. لذا نتانیاهو باید توقعات خود را تنظیم کند. گری سیمور، که تا همین اواخر مشاور اصلی اوباما در امور منع اشاعه هستهای بود گفت: "مذاکرات به این معناست که هر دو طرف باید یک بده بستانی داشته باشند. به نظرم، بعید است ما در موقعیتی باشیم که بتوانیم به ایرانیها دیکته کنیم و بگوییم باید همه خواستههای ما را برآورده کنند." این در حالی است که واشنگتن گفته است گزینه نظامی کماکان مطرح است. با این حال، ماه گذشته که اوباما از حمله به سوریه عقب نشست و به نظر، خلاف وعده حمله در صورت استفاده سوریه از سلاح شیمیایی عمل کرد، مقامات اسراییلی اظهار نگرانی کردند. نتانیاهو، با توجه به همین شرایط بود که در سخنرانی خود در سازمان ملل اعلام کرد آماده حمله یکجانبه به ایران است. با این حال، بعد از سالها تهدید ضمنی، این تهدید صریح نتانیاهو انعکاس چندانی در عناوین روزنامههای جهان نیافت. اسراییل با اینکه گفته میشود تنها دارنده زرادخانه هستهای در خاورمیانه است، فاقد تسلیحات متداول برای وارد کردن ضربهای کاری به مراکز هستهای ایران است که خوب از آن دفاع میشود. منبع: شبکه خبر [ شنبه 92/7/13 ] [ 10:10 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
در این دیدار اوباما به نتانیاهو اطمینان می دهد که در صورت لزوم امریکا برای جلوگیری از مسلح شدن ایران به سلاح هسته ای از گزینه جنگ استفاده خواهد کرد.
دکتر «حسن روحانی»، رئیس جمهوری ایران، روز چهارشنبه (10 مهر) بود که در پایان جلسه هیئت دولت درجمع خبرنگاران در واکنش به سخنان تند «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی که روز سه شنبه در مجمع عمومی سازمان ملل برضد جمهوری اسلامی ایران و شخص حسن روحانی سخن گفته بود گفت: « اینکه یک رژیم تجاوزگر در منطقه نسبت به جمهوری اسلامی ایران با لحن درشت صحبت کند نباید ناراحت شویم. ماتوقعی غیر از این از اسرائیل نداریم.»
« به هر حال اسرائیلیها وقتی میبینند که شمشیرشان کند شده و منطق در جهان حاکم میشود و ندای صلح ملت ایران که همیشه به دنبال صلح بوده و دنبال تجاوز و جنگ نبوده بهتر به گوش جهانیان میرسد حتما ناراحت و عصبانی میشوند و اسرائیلیها از روز اول انتخابات لحن بسیار تندی نسبت به مردم و من که خادم ملت و نماینده مردم هستم اتخاذ کرده اند».
روز سه شنبه نتانیاهو درسخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران به جامعه جهانی اعلام خطر کرد و نوک تیز حملات خود را به سوی حسن روحانی رئیس جمهوری ایران نشانه گرفت. نتانیاهو بار دیگر رئیس جمهوری ایران را با عبارت آشنای «گرگ در لباس گوسفند» توصیف کرد و خوش برخوردی او را با رهبران غربی «مکر و خدعه» برای « تحمیق جهان»، هم زمان با پیش بردن برنامه تسلیحات اتمی توصیف کرد.
او گفت امریکا نباید گول ظاهر میانه روی رهبری جدید را بخورد. او خواستار ادامه تحریم ها شد و گفت که اسرائیل وعده رئیس جمهور جدید در مورد عدم دستیابی به سلاح هسته ای را باور نکرده است.
نتانیاهو تاکید کرد که اسرائیل نباید به ایران اجازه تولید سلاح هسته ای بدهد، حتی اگر این به قیمت حمله نظامی یک جانبه باشد. نتانیاهو گفت: «می خواهم جای هیچ شبهه ای باقی نگذارم. اسرائیل به ایران اجازه دستیابی به سلاح اتمی نمی دهد. و اگر اسرائیل مجبور شود که به تنهایی بایستد، به تنهایی خواهد ایستاد».
او همچنین تهران را به حمایت از حملات تروریستی و ترویج ناامنی در دیگر کشورهای خاورمیانه متهم کرد. ایران ادعاهای نتانیاهو را «ناشی از عصبانیت» توصیف کرد و تاکید کرد که ایران به هیچ وجه قصد تولید سلاح هسته ای ندارد. ودرعین حال افزود که دربرابر حمله نظامی ساکت نمی نشیند.
اما آنچه از میان سخنان نتانیاهو و واکنش حسن روحانی به این لحن گستاخانه، برای جامعه جهانی که در هفته های گذشته اخبار تماس تلفنی روحانی و اوباما و دیدار وزیر خارجه ایران و آمریکا را دنبال می کردند، مهم بود، اظهارات رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در دیدار با نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود که بعد از تماس تلفنی با روحانی ایراد می شد.
در این دیدار اوباما به نتانیاهو اطمینان می دهد که در صورت لزوم امریکا برای جلوگیری از مسلح شدن ایران به سلاح هسته ای از گزینه جنگ استفاده خواهد کرد.
واکنش ایران به اوباما
ظریف در پست توئیتری خود نوشت «پرزیدنت اوباما باید برای پیش برد اعتمادسازی دو سره ثبات داشته باشد. تزلزل و تذبذب، اعتمادسازی را تخریب و اعتبار امریکا را مخدوش می کند.» آقای ظریف در فیسبوک خود که درآن به فارسی می نویسد نیز نوشت:« اجازه نخواهیم داد که نتانیاهو آینده مذاکرات ما راتعیین کند».
در همان روز «مرضیه افخم» سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز گفت: «امروز آمریکا در مقابل آزمون بزرگی قرار دارد تا نشان دهد که چه میزان توان ایستادگی و مقاومت در مقابل جنگ طلبان دارد، هرچه این توان بیشتر باشد امکان تعامل با آمریکا و حرکت به سمت رویکردهای سازنده قابل بررسی خواهد بود». او افزود:«ما همچنان انتظار داریم که مقامات آمریکا بر اساس سیاست واقعبینانه با جمهوری اسلامی رفتار و با تکریم با ملت بزرگ ایران صحبت کنند».
خانم افخم سخنان نتانیاهو را «ناشی از فشار رژیم صهیونیستی به دلیل منزوی شدن و عصبانیت این رژیم از اینکه سیاستهای دولت اعتدال در سطح جهانی پذیرفته شده، دانست».
«صدای آمریکا» رسانه دولتی این کشور نوشت: خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران روز چهارشنبه در مقاله ای با عنوان «کمکی که نتانیاهو به ما کرد» با انتقاد از سخنان اوباما نوشت «اعتماد به امریکایی ها یک سراب و یک آرزوی دست نیافتنی» است.
این مقاله می نویسد: «اگر نتانیاهو به نیویورک نمی رفت ماباید سال ها تلاش می کردیم تا عدم صداقت اوباما و گردانندگان اصلی سیاست خارجی آمریکا را در قبال ایران معرفی کنیم».
اما رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی گفت« نتانیاهو نام خود را به عنوان یک جنگ طلب ثبت کرد». حسن فیروزآبادی حربه گزینه نظامی را در جهان امروز کند، کهنه و زنگ زده دانست.
واکنش کاخ سفید به توییتر ظریف به نوشته روزنامه «واشینگتن اگزمینر» (Washington Examiner) کاخ سفید سخنان ظریف در توییتر را بی جواب نگذاشت. وزیر خارجه ایران نوشته بود: «تصور رئیسجمهور اوباما مبنی بر اینکه ایران به واسطه تهدیدها و تحریمهای غیرقانونی مذاکره میکند، توهین به یک ملت، رفتاری متکبرانه و غلط است.»
«جی کارنی» سخنگوی کاخ سفید روز سه شنبه در تلاش برای کاستن از هرگونه تنش جدید در روابط ایران و امریکا در برابر خبرنگاران از تحریم ها دفاع کرد و گفت: «بخشی از تحریم ها هم به نوبه خود در رساندن ما به وضعیتی که امروز در آن هستیم کارساز بوده. که این با روی کار آمدن دولت جدیدی در ایران که به انجام مذاکرات و یافتن راه حل دیپلماتیک برای این مسئله تمایل نشان می دهد، انجام شده است». او افزود: «اگرچه کلمات معانی را می رسانند اما عمل معنا دارتر است». اشاره او به مذاکرات آینده گروه 5 + 1 با ایران بود.
اما در این میان روزنامه لبنانی دیلی استار (dailystar) با انتشار مقاله ای نظر متفاوتی در خصوص رابطه رژیم صهیونیستی و آمریکا در خصوص ایران ارائه می دهد.
«رامی خوری» در مقاله ای با عنوان «دوران بحران در روابط آمریکا و اسرائیل» در این روزنامه لبنانی نوشت:
به نوشته رامی خوری:«در حال حاضر فوری ترین مسئله آمریکا نه سرنوشت فن آوری هسته ای ایران است و نه منافع استراتژیکی آن. در ماه های آینده شاید شاهد نوعی بازسنجی روابط آمریکا و اسرائیل باشیم به صورتی که سیاست گذاری واشنگتن در منطقه خاورمیانه چنان تنظیم شود که به جای آن که به دستور، یا از ترسِ، اسرائیل و مدافعانش در واشنگتن باشد، توسط منافع ملی آمریکا تعیین شود. و این می تواند تولد خاورمیانه جدیدی باشد که قدمش برای همه، و از جمله اسرائیل، فرخنده است».
واکنش های غربی به سخنان نتانیاهو خبرگزاری های غربی بیش از آن که به سخنان باراک اوباما بپردازند در تیترهای خود به سخنرانی نتانیاهو واکنش نشان دادند. وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) نوشت که نخست وزیر اسرائیل، امریکا را به خاطر نزدیک شدن به ایران سخت سرزنش کرد.
نیویورک تایمز (The New York Times) نیز نوشت نتانیاهو به خرابکاری در قبال تلاش های اوباما در مورد ایران دست زده است. این روزنامه آمریکایی سخنان نخست وزیر اسرائیل را تهاجمی خواند.
سخنان نتانیاهو در میان تحلیل گران و رسانه های صهیونیستی نیز با واکنش هایی روبرو شد.
روزنامه اسرائیلی چپ گرای هاآرتص (Haaretz) سخنان نتانیاهو را جنگ طلبانه توصیف کرد و تحلیل گران این روزنامه در این باره چنین نظر دادند:
اری شاوی، تحلیل گری دیگر می گوید: «در سخنان نتانیاهو، خطر حمله نظامی اسرائیل، به رغم اعلان غیرنمایشی آن، بار دیگر به صحنه بازگشت».
خمی شالف، نوشت:«صدای رسای نتانیاهو در محکوم شمردن خواست های اتمی ایران با گوش های بسته روبرو شد. نتانیاهو در گوشه رینگ گیر افتاده است در حالی که نورافکن ها بر روحانی درنقطه مرکزی صحنه، و به عنوان رهبر خارجی «قهرمان» سال 2013 می تابد».
یوسی ورتر نوشته است: «سخنان نتانیاهو بسیار خشک، بی احساس و قابل پیش بینی بود به طوری که چیزی از آن به یاد نمی ماند. بسیارخوب. نخست وزیرمان ایران را تهدید به حمله نظامی می کند. آخر چیزی بگویید که تابه حال نشنیده باشیم.»
باراک راوید سخنان نتانیاهو را نامید کننده و ملال آور توصیف کرده و آن را به صدای صفحه ای خط افتاده تشبیه کرده است. او نوشته است:« با تهدید به حمله نظامی یک جانبه به ایران نخست وزیر نشان داد که از نظر دیپلماسی ناتوان است و به پیوستن به قدرت های غربی برای یافتن استراتژی ای مشترک تمایلی ندارد».
روزنامه یدیوت احرونوت (ynetnews) که پرفروش ترین روزنامه اسرائیل شناخته می شود، در ستون انتخاب سردبیر نوشت: اگر افرادی مانند پوتین و اسد توانستند اوباما را فریب دهند، ایرانیان قطعا همین کار را می توانند بکنند.
تحلیل گر دیگری در همین ستون نوشت: «اسرائیل به جای تحمیل عقیده خود باید محتاطانه تغییر لحن ایرانیان را بپذیرد. او بیرون رفتن هیئت اسرائیلی را از سالن مجمع عمومی به هنگام سخنرانی حسن روحانی «اگرنه احمقانه، که نالازم» می شمارد. اریلا رینگل-هوفمان می پرسد چرا هرگاه یکی از دشمنان ما ادعا می کند هولوکاست افسانه است اسرائیل آن را علم می کند و به گوشه و کنار دنیا می برد تا آن را نوعی لقلقه زبان بدانند. اما اگر یکی از همین رهبران بگوید که خواستار مذاکره و رسیدن به توافق است، نخست وزیران اسرائیل نسل اندر نسل فورا این گونه نظرها را خوار و خفیف می کنند. منبع: جام نیوز [ شنبه 92/7/13 ] [ 1:10 صبح ] [ باران ]
[ نظرات () ]
نخست وزیر رژیم صهیونیستی در گفتگو با سی ان ان تاکید کرده که در آن صورت کاملا با روحانی بی رحم و سرسختانه سخن خواهد گفت.
"بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی در گفتگو با شبکه آمریکایی "سی ان ان" (CNN) گفت که در صورتی که "حسن روحانی" رئیس جمهور ایران با او تماس بگیرد پاسخ تلفن او را خواهد داد و با او سخن خواهد گفت.
بنا بر این گزارش، او در این گفتگو تاکید کرده که در آن صورت کاملا با روحانی که او را "گرگی در لباس میش" توصیف کرده بی رحم و سرسختانه سخن خواهد گفت.
نتانیاهو گفت: می خواهید بدانید به روحانی چه خواهم گفت؟ به روحانی خواهم گفت...می خواهی تحریم ها لغو شود؟ برنامه هسته ای خود را لغو کن...برای چه اورانیوم را غنی می کنید؟ کانادا، مکزیک و اندونزی کشورهایی هستند که از برنامه صلح آمیز هسته ای استفاده می کنند بدون آنکه اورانیوم را غنی سازی کنند.
وی توضیح داد که این کشورها هیچ کدام اورانیوم را غنی سازی نمی کنند زیرا غنی سازی اورانیوم در نهایت برای ساخت سلاح هسته ای است.
منبع: جام نیوز [ جمعه 92/7/12 ] [ 11:33 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |